دعاء از منظر و دیدگاه حضرات معصومین علیهم السلام

۱۳۹۶-۱۲-۱۲

443 بازدید

واژه”دعا”، در لغت برگرفته از کلمه “دعو”، به معنای «متمایل کردن چیزی به سمت خود بوسیله صدا و بیان است.» [۳] بر این اساس، اصل در”دعا”، خواندن با صوت و لفظ است و در اصطلاح عبارت است از درخواست توأم با خضوع و تضرع بنده از خداوند.
دعا کردن، مستحب و داراى فضیلت بسیار و برترین عبادت است، ترک دعا از روى تکبر حرام و از گناهان کبیره است و بنابر قول مشهور، دعا کردن در نماز میّت براى مؤمنان پس از تکبیر سوم و براى میّت پس از تکبیر چهارم واجب است. اما مستحبات دعا زیاد است و به جهت اختصار از ذکر آن معذوریم.
وقتی سیر و سیاحتی به این کره خاکی می‌کنیم و با ملت‌های مختلف و ادیان گوناگون و سنن و رسوم متفاوت آنها روبرو می‌شویم، می‌بینیم که هر کدام برای خود اوراد و اذکار و دعاهای مخصوصی دارند و هیچ جای دنیا را نمی‌یابیم که مردمش از دعا جدا وبی نیاز باشند. حتی آنها که بت می‌پرستند در معابدشان با تمام قد به خاک می‌افتند و دعا می‌خوانند.
بنابراین دعا جزء نکات جدی و فطری ماست،
پیشوایان دین قولاً و فعلاً ما را به جایگاه ممتاز و حساس دعا در زندگی آگاه ساخته اند آنان اگر چه ما را به زبان به دعا و مناجات به درگاه خدا دعوت کرده اند ولی آنچه که ما را بیشتر به ارزش و اهمیت مقوله دعا آگاه ساخته و به انجام آن تحریک و تشویق می نماید در حقیقت عمل آن بزرگواران می باشد.
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) او که باب حوائج مردم بود خود فقیر ترین و محتاج ترین مخلوقین به درگاه بی نیاز بود شبها خواب را بر خود حرام می کرد و با معبود خویش به نیایش و راز و نیاز می پرداخت.
در نیمه های شب ام سلمه از خواب بیدار می شود و رسول خدا را در بستر نمی یابد برمی خیزد و در اطراف خانه به جست و جوی آن حضرت می پردازد ایشان را در گوشه ای از خانه می یابد که برپا ایستاده و دست ها را به سوی آسمان بلند کرده و گریه می کند و می فرماید: پروردگارا نعمت های صالحی را که به من عطا کرده ای از من مگیر.۱
ابودرداء نقل می کند: حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در سحرگاهان در حال راز و نیاز دیدم به او نگاه می کردم که در سجده طولانی از خود بی خود شده ناگاه دیدم که خاموش بر زمین افتاد بالای سرش رفتم او را حرکت دادم دیدم تکان نمی خورد.
فوراً به خانه فاطمه زهرا (علیه  السّلام) رفته در زدم و عرض کردم: ای بانوی اسلام علی در حال راز و نیاز با معبود وفات کرد حضرت زهرا (علیه السّلام) می فرمود: او وفات نکرده است بلکه از خوف خدا مدهوش گشته »۲
در روایات اهل بیت نیز به دعاء و ضرورت آن بسیار پرداخته شده و راجع به فضیلت این عمل اخبار و احادیث بسیاری وارد شده که در این بخش به نمونه ای از آنها اشاره می نمائیم.
پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هیچ چیز نزد خدا از دعا گرامی تر نیست۳ و نیز فرمود: عصاره و اصل و اساس عبادت دعا است ۴ امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: محبوب ترین اعمال نزد پروردگار در این جهان همانا دعاست و بس.۵
شخصی از امام باقر (علیه السلام) می پرسد : چه عبادتی از همۀ عبادتها بالاتر است؟ و حضرت می فرماید: هیچ چیز نزد خداوند از آن بافضیلت تر نیست که به درگاه او دعا کنی و از او حاجت بخواهی ۶ .
امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرماید: … در نزد خدا مقامی است که به آن مقام کسی نرسد مگر با درخواست و مسئلت از پروردگار و اگر بنده ای دهان فرو بندد و از خدا سؤال نکند هیچ چیز به او داده نخواهد شد۷ .
معاویه بن عمار گوید: به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: درباره دو شخص که همزمان با هم مشغول نماز می گردند و نیز همزمان با هم سلام دهند.
ولی یکی مشغول خواندن قرآن و دیگری مشغول دعا گردد چه می فرمائید؟ نماز کدام یک افضل باشد؟ حضرت فرمودند: نماز آن کس که دعا بیشتر خوانده افضل است و سپس آیه ۶۰ سوره غافر را تلاوت کردند.۸

دعای امام علی (علیه السلام) در میدان جنگ

در بخشی از سخنان خود به دعای امام علی (علیه السلام) در میدان جنگ اشاره می‌کند و می‌گوید: «… در میدان جنگ دو دعای آموزنده دارد؛ هنگامی که جنگ شروع می‌شد، عرض می‌کرد: خدایا! اَللّهُمَّ إنّا نَشکُو إلِیکَ غِیبَهَ وَلِیّنَا وَ کَثرَهِ عَدُوِّنَا وَ تَشتُتَ اَهوائَنَا. رَبَّنَا افْتَحْ بِینَنَا وَ بِینَ قُومِنَا بِالحَقّ. عرض می‌کرد: خدایا! ما از نبود پیغمبر به تو شکایت می‌کنیم. چون پیغمبر، آن رکن طمأنینه را ما از دست داده‌ایم.

در ۱۷ ماه مبارک در جریان بَدر که اوّلین جنگ نابرابری بود که مسلمان‌ها می‌دیدند، امیر المؤمنین فرمود: همه آن شب متوحّش بودند و متزلزل. تنها کسی که هیچ حادثه‌ای برای او نبود، رسول اکرم بود.

فرمود: در شب جنگ بَدر تا صبح کنار درخت، پیغمبر مشغول مناجات بود، گویا اصلاً فردا جنگی نیست، و امشب شب حمله نیست! آن یک حساب دیگری بود. لذا امیرالمؤمنین عرض می‌کند: خدایا! ما از نبود پیغمبر به تو شکایت می‌کنیم و از اختلاف درونی به تو پناه می‌بریم و شکایت می‌کنیم.

آنگاه دعائی که بعضی از انبیاء داشتند که در قرآن آمده است،‌‌ همان دعا را امیر المؤمنین (علیه السلام) دارد که: رَبَّنَا افْتِحْ بِِینَنَا وَ بِینَ قُومِنا بِالحَقّ. این در آغاز جنگ. در ناعره جنگ عرض می‌کند: خدایا! ما گرچه شهادت طلب کردیم، امّا فتوّت و مردانگی هم می‌خواهیم. اَللّهُمَّ إنْ اَظهَرتَنَا عَلَیهِمْ وَ جَنِّبنَا البَغی وَ سَدِّدْنا بِالحَقّ. وَ إنْ اَظهَرْتَهُمْ عَلَینَا فَارزُقنَا الشَّهادَه وَاعْصِمنَا مِنَ الفِتنَه. اگر ما را بر آن‌ها غالب کردی، ما فاتح شدیم، توفیقی بده که تعدّی و تجاوز به زیر دست را روا ندانیم. به اسیران رحم بکنیم.

همین علی که بعد از ضربت خوردن شب نوزدهم دستور داد به قاتل من مدارا کنید؛ در میدان جنگ مردانگی از خدا خواست و می‌خواست. عرض می‌کرد: خدایا! آن توفیق را بده که اگر ما فاتح و پیروز شدیم، بر دشمن ستم نکنیم.

و اگر مصلحت بود که آن‌ها ما را شکست بدهند، مرگ ما را مرگ شهید قرار بده. ما را از فتنه و بَدآموزی مصون بدار. این دعای علی در صحنه جنگ است.

رسیدن به مقام رضا؛ دعای کمرشکن در بیان امام علی (علیه السلام)

دعای امیرالمؤمنین (علیه السلام) در دل شب چنین است:»… وقتی حضرت در مقام دعا و ثنا می‌ایستاد، عرض می‌کرد: خدایا! هذا مَقامُ مَنْ اَفرَدَکَ بِالتُّوحیدِ الَّذِی هُوَ لَکْ وَ لَمْ یَرَ مُستَحِقَّاً لِهذِهِ المَحامِدِ وَ المَمَادحِِ غِیرَکْ. وَ بِی إلِیکَ فاقَهٌ لا یَجبُرُ مَسکَنَتَهَا إلا فَضلُکْ. فَهَبْ لِی رِضاکْ وَ أغنِنَا عَنْ مَدِّ الأیدِی إلی سَواکْ. إنَّکَ عَلی کُلّ شِیءٍ قَدِیر.

عرض کرد: خدایا! این مقامی که من ایستاده‌ام، مقام توحید است. من به عنوان یک عبد موحّد در پیشگاه مولای واحد ایستاده‌ام. هیچ مدحی جز برای تو نیست. هیچ حمدی جز برای تو نیست. من یک نیازی دارم کمر شکن! و تو جابر عَظم کسیری! هر شکسته‌ای را تو جبیره می‌کنی.

یکی از دعا‌ها و فرازهای جوشن کبیر و ادعیّه دیگر در این دعا‌ها این است که: یا جابِرَ العَظمِ الکَسِیر.‌ای خدائی که هر استخوان شکسته‌ای را تو شکسته بندی می‌کنی، جبیره می‌کنی، جبران می‌کنی.

هر دل شکسته‌ای را او جبیره می‌کند. حضرت عرض کرد: من یک درد کمر شکن دارم که هیچ چیزی این شکسته را جبران نمی‌کند، مگر کَرم تو. و آن این است که مرا به مقام رضا برسانی. هر چه تو کردی، من خوشم بیاید.

و دست ما را از دراز شدن به سوی این و آن کوتاه بکن! ما را به خودت نیازمند بکن! هَب لِی مِنْ رِضاکْ، هَب لَنَا مِنْ رِضاکْ وَ اَغنِنا عَنْ مَدِّ الأیدی إلی سِواکْ. چیزی از غیر تو طلب نکنیم این روح بلند است. آن هم فتوّت و مردانگی است که نسبت به کافران هم ما رادمرد باشیم.

دعای امام علی (علیه السلام) در مسائل خصوصی

در مسائل خصوصی به خدا عرض می‌کند: پروردگارا! همه نعمت‌ها را تو دادی. همه نعمت‌ها را هم ما باید به تو تحویل بدهیم. جان دادی، باید برگردانیم. چشم و گوش دادی، باید برگردانیم. اعضاء و جوارح و جوانح دادی، باید برگردانیم.

حرفی در او نیست. ولی خدایا ما را کریمانه زنده کن و ما را کریمانه بمیران. خدایا! در هنگام استرداد این ودیعه‌ها اوّلین چیزی که از ما می‌گیری، جان ما باشد. این طور نباشد که ما ذلیلانه بمیریم.

اوّل چشم را بگیری، دست را بگیری، پا را بگیری، ما را فلج کنی، بعد ببری؛ اینچنین نباشد. اَللّهُمَّ اجْعَلْ، این از دعاهای نورانی نهج البلاغه است که این دعا‌ها و از این رقم دعا‌ها در نهج فراوان است که این ادب کرامت است.

اَللّهُمَّ اجْعَلْ نَفسِی اَوَّلَ کَرِیمَهٍ تَنتَزِعُ‌ها مِنْ کَرائِمِی وَ اَوَّلَ وَدِیعَهٍ تَرتَجِعُهَا مِنْ وَدائِعِ نِعَمِکَ عِندِی؛ خدایا! همه نعمت‌ها امانت است، همه را به تو بر می‌گردانیم. ولی اوّلین نعمتی که می‌گیری، جان ما باشد. چشم و گوش به همراه جان برود، نه اوّل چشم وگوش و اعضاء را بگیری، ما ذلیلانه در منزل زندگی کنیم، نیازمند به اعضاء منزل باشیم، با خواری و خفّت به سر ببریم. این دعا درس کرامت می‌دهد.

دعای حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در امور اقتصادی

از نظر مسائل اقتصادی هم می‌گوید: خدایا! همه نعمت‌ها به دست توست، به جای اینکه مع الواسطه به ما نعمت بدهی، بی‌واسطه ما را تأمین کن که ما منّت این و آن نکشیم و نچشیم. اَللّهُمَّ صُنْ وَجهِی بِالیَسارْ وَ لا تَبدُلْ جاهِی بِالإقتارْ فَاَستَرزِقَ طالِبی رِزقِکِ وَ اَسْتَعْطِفَ شِرارِ خَلقِکَ فَاُفتَتَنَّ بِخَمِّ مَنْ أعطانِی وَ بِضَمّ مَنْ مَنَعَنِی وَ أنْتَ مَعَ ذلِکَ وَلِیُّ الإعطاء وَالمَنْع. خدایا! آبروی ما را با داشتن حفظ بکن! خدایا! آبروی ما را با فقر نریز! خدایا! آنچه را که به ما می‌رسد، از توست. بکوشیم که بی‌واسطه از تو بگیریم، نه به وسیله این و آن بگیریم، تا از این و آن حقّ‌شناسی کنیم و کسی که به ما چیزی نداد، گِله کنیم. این دعا‌ها درس کَرم می‌دهد.

شما وقتی دعاهای حضرت را در نهج البلاغه بررسی می‌کنید، همین است که یا سعادت طلب می‌کند، یا رفاقت با انبیاء می‌خواهد، یا شهادت می‌خواهد، یا کرامت می‌خواهد، یا عافیّت می‌خواهد، یا فتوّت و رادمردی و مردانگی طلب می‌کند، یا سلامت دین و دنیا را می‌خواهد.

نَسأَلُ اللهَ المُعافاتَ فِی الأدیانْ کَمَا نَسأَلُهُ المُعافاتَ فِی الأبدان. عرض می‌کند: همانطوری که ما از خدا عافیّت بدن می‌خواهیم، عافیّت دین را هم طلب می‌کنیم. از نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال کردند: شما در شب قدر از خدا چه می‌خواهید؟ فرمود: من اگر شب قدر را درک کنم، از خدا عافیّت طلب می‌کنم.

عافیّت همین عافیّت علوی است که در نهج البلاغه آمده؛ هم عافیّت دین، هم عافیّت دنیا. هم عافیّت بدن، هم عافیّت جان و نظام. در جریانی که شما با خبر هستید دنیا چه می‌گذرد، یک میلیارد مسلمان در چه حالت‌اند؛ این خطوط کلّی دعا را از ولیّ دعا بیاموزیم، برای همه مسئلت کنیم. اینچنین نباشد که فقط برای خود دعا کنیم.

آن‌ها که این دعا‌ها را به ما آموختند‌، برای همه خواستند. آن‌ها که در نماز می‌گویند: إیّاکَ نَعبَدُ وَ إیّاکَ نَستَعِینْ، دیدشان خیلی بلند است. نمی‌گویند: تنها من عبادت می‌کنم و این متکلّم مع الغیر، ‌ یعنی ما عبادت می‌کنیم، منظور این باشد که من با همه شئون ادراکی‌ام، درکی‌ام، تحریکی‌ام، اعضاء و جوارح‌ام که در دعای عرفه آمده است تو را عبادت می‌کنم، این حدّ نیست.

نه تنها ما، یعنی مسلمین عالم تو را عبادت می‌کنیم، این حدّ‌ام نیست. ما، یعنی مجموعه نظام آفرینش.

چون خدا به ما فرمود: شما به همراه همه این قافله‌ها حرکت کنید، فَقالَ لَهَا وَ لِلأرضِ ائتِیا طُوعاً أو کَرْهَاً قالَتَا اَتَیْنَا طائِعِینْ. خدا فرمود: من به آسمان و زمین گفته‌ام خواه و ناخواه بیائید. این‌ها گفتند: ما به همراه همه قافله با رغبت می‌آئیم. این‌ها دو نفر‌اند، امّا حرفشان جمع است. قَالَتَا اَتَینَا طائِعِیْن. نه طائِعَیْن! خدا به دو نفر خطاب کرد با ضمیر تثنیه. آن‌ها با جمع جواب دادند. این ادب را خدا به ما آموخت. ببینید همه می‌گویند: یا الله! شما هم برای همه خیر طلب بکنید.

پی نوشت ها

۱. بحار ،ج۶ ، ص۲۱۷.
۲. مجموعۀ الگوهای رفتاری جلد۱۲ ،ص ۱۲۳ ، امام علی (علیه السلام) و امور معنوی و عبادی – محمد دشتی
۳. مکارم الاخلاق ،ج۲، ص۲ .
۴. صحیح ترندی ،ج۱۲ ، ص۲۶۶ .
۵. کافی ،ج۴، ص۲۱۳ .
۶. کافی ،ج۴، ص۱۰ .
۷. همان، ص۱۱ .
۸. ترجمه عده الداعی.

۹.سید محمد ابطحی