امامت ؛ شاه راه هدایت

۱۳۹۳-۰۳-۲۸

272 بازدید

امامت و امام شناسى

أَنْتُمْ (السَّبِیلُ الاَْعْظَمُ وَ)۱ الصِّرَاطُ الاَْقْوَمُ، وَ شُهَدَاءُ دَارِ الْفَنَاءِ، وَ شُفَعَاءُ دَارِ الْبَقَاءِ، وَ الرَّحْمَهُ الْمَوْصُولَهُ، وَ الاْیَهُ الْمَخْزُونَهُ، وَ الاَْمَانَهُ الْمَحْفُوظَهُ، وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاسُ.مَنْ أَتَاکُمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ یَأْتِکُمْ هَلَکَ.
شما بزرگ راه و راه راست استوارید، گواهان سراى گذراى دنیا، شفیعان سراى جاوید آخرت، رحمت پیوسته و متّصل، آیت گنجینه، امانت حفظ شده و دروازه آزمایش مردم هستید. کسى که به سوى شما آمد، نجات یافت و آن که نیامد نابود شد.

۱ . عبارت داخل پرانتز در بعضى از نسخه هاى زیارت جامعه کبیره آمده است.

شاه راه هدایت

أَنْتُمْ السَّبِیلُ الاَْعْظَمُ وَ الصِّرَاطُ الاَْقْوَمُ؛ شما بزرگ راه و راه راست استوارید. کلمه «سبیل» با کلمه «صراط» تفاوت دارد، گرچه گاهى این دو واژه به جاى هم دیگر به کار مى روند، ولى کلمه «صراط» از «سبیل» اخصّ است. راغب اصفهانى مى گوید: السبیل: الطریق الّذی فیه سهوله؛۱ سبیل راه صاف پهنى است که مردم به آسانى رفت و آمد مى کنند.
از این رو به نظر مى رسد که کلمه «سبیل» با کلمه «طریق» مترادف است، گرچه شاید تفاوتى ذکر شده باشد.۲ قرآن کریم مى فرماید: (وَجَعَلَ لَکُمْ فیها سُبُلاً)؛۳ و براى شما در آن، راه هایى قرار داده تا هدایت شوید (و به مقصد برسید).

راغب اصفهانى در معناى این واژه مى گوید: ویستعمل السبیل لکلّ ما یتوصل به إلى شیء خیراً کان أو شرّاً… (وَلِتَسْتَبینَ سَبیلُ الْمُجْرِمینَ)۴٫۵ بنابراین، راهى که به خدا مى رسد و راهى که به شیطان مى رساند هر دو سبیل است و لذا قرآن کریم مى فرماید:(وَإِنْ یَرَوْا سَبیلَ الغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبیلاً)؛۶ اگر راه منحرف و نادرست را بیابند آن را بر خود، راه انتخاب مى کنند. در این آیه منظور از «سبیل غى»، راه گمراهى است.
بنابر آن چه بیان شد، ائمه علیهم السلام وصف شده اند به بزرگ راه که راه عمومى است و مردم به طور عادى از آن رفت و آمد مى کنند، هر چند ممکن است در کنار این راه عمومى، راه هاى فرعى نیز وجود داشته باشد؛ کنایه از این که ائمه علیهم السلام براى هدایت عموم بشریت و رساندن همه انسان ها به خدا نصب شده اند و در عین حال فقط همین راه است که به خدا مى رساند. زیرا صراط، همان راه منحصرى است که فقط راه خداوند است. راغب اصفهانى مى گوید: الصراط: الطریق المستقیم؛۷ صراط: همان راه مستقیم است.
واژه «صراط» براى تأکید به طریق مستقیم و استقامت موصوف شده است. قرآن کریم مى فرماید: (وَأَنَّ هذا صِراطی مُسْتَقیمًا فَاتَّبِعُوهُ)؛۸ همانا این راه مستقیم من است، از آن پیروى کنید. یعنى همین راه را بروید که راه من این است، اگر مى خواهید به من برسید در این راه حرکت کنید. در آیه دیگرى مى فرماید:(وَاللهُ یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلى صِراط مُسْتَقیم)؛۹
خداوند هر که را بخواهد و شایسته ببیند به راه مستقیم هدایت مى کند.
پس خدا راهنما و هدایت گر به صراط مستقیم است.
در آیه دیگرى هم واژه «صراط» به کار رفته و هم واژه «سبیل». آن جا که مى فرماید: (وَأَنَّ هذا صِراطی مُسْتَقیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبیلِهِ)؛۱۰ همانا این راه مستقیم من است، از آن پیروى کنید و هرگز از راه هاى پراکنده پیروى نکنید که شما را از راه خدا (که همان راه حقّ است) پراکنده و دور مى نماید. یعنى در صراط مستقیم حرکت کنید و ملازم آن باشید. در این آیه، واژه «سبیل» به صیغه جمع آمده، معلوم مى شود که در مقابل راه خدا که راه منحصر به فردى است، راه هاى دیگرى نیز وجود دارد که عموم مردم از راه هاى دیگر هم مى روند.
از طرفى، معلوم مى شود که به سوى خداوند متعال یک راه بیشتر نیست، گرچه «سبیل الله» هم گفته شود، لکن منظور در این تعبیر، نیّت است که براى مثال گفته مى شود: این مال را «فى سبیل الله» خرج کردم. و منظور از «صراط» همان راه انحصارى است که هدایتش با خداوند متعال است که رفتن در صراط مستقیم نیز شروطى دارد که بیان خواهد شد. بنابراین، «سبیل» متعدّد است، اما «صراط» یک راه بیش نیست؛ راهى که به خدا مى رساند، فقط و فقط همان راه مستقیم است که هیچ گونه اعوجاج و انحرافى ندارد.

بی نوشت ها

۱.  مفردات غریب القرآن: ۲۲۳٫

۲ . ر.ک: الفروق اللغویه: ۳۱۳٫
۳ . سوره زخرف (۴۳): آیه ۱۰٫
۴ . سوره انعام (۶): آیه ۵۵٫
۵ . مفردات غریب القرآن: ۲۲۳٫
۶ . سوره اعراف (۷): آیه ۱۴۶٫
۷ . مفردات غریب القرآن: ۲۸۰٫
۸ . سوره انعام (۶): آیه ۱۵۳٫
۹ . سوره بقره (۲): آیه ۲۱۳; سوره نور (۲۴): آیه ۴۶٫
۱۰ . سوره انعام (۶): آیه ۱۵۳

Comments are closed.