الگوی تقویت حیا در سبک زندگی اسلامی؛ خانواده

الگوی تقویت حیا در سبک زندگی اسلامی؛ خانواده

۱۳۹۵-۰۳-۲۰

996 بازدید

بدون تگ

حیا به عنوان موهبتی الهی، از مهمترین عوامل حفظ و بقای عفت عمومی جامعه است که در همه ادیان آسمانی، مورد تأکید قرار گرفته است. در تمام ادیان الهی روابط انسان ها با یکدیگر، از جمله روابط زن و مرد نامحرم، تابع حدود و ضوابطی است که چنانچه این روابط از چارچوب ضابطه مند خود خارج شود، آسیب های آن، فرد، خانواده و جامعه را درگیر خواهد نمود. بر این اساس، خالق حکیم علاوه بر به ودیعت گذاردن حیای فطری در آدمی به عنوان یک ارزش دینی که قرین عقل و ایمان است، با ارائه توصیه ها و ایجاد محدودیت هایی میان دو جنس، به افزایش حیا در آنان کمک نموده تا از رهگذر توجه به آن و تأمین سلامت جسم و روح و روان، به هدف نهایی از خلقت دست یابند.

از آیات و روایات برمی آید حیا امری فطری در وجود آدمی است، اما چنانچه دستورات دینی در باب تربیت جنسی و حفظ حریم میان محرم و نامحرم در خانواده و جامعه رعایت نشود، غبار حاصل از بی مبالاتی و مرزشکنی، می تواند حیای فطری را تحت الشعاع قرار داده و زنگار آن، انسان عفیف را به فردی لاابالی و بی قید تبدیل نماید و به تدریج جامعه را بر لبه پرتگاه قرار دهد؛ اما چنانچه توصیه های دینی در این باره رعایت شود، چهره کریه بی حیایی، بدحجابی و بی بندوباری های جنسی، از جامعه اسلامی رخت بربسته و سلامت اخلاقی و معنوی جامعه تضمین خواهد شد.

مفهوم شناسی

حیا

«حیا» در لغت، گرفتگی نفس از عمل زشتی است که مورد مذمّت دیگران می باشد. در کتب لغت آمده: «الاسْتِحْیاءُ و هو الانقباض و الانزواء عن القبیح مخافه الذم»(طریحی، ۱۳۷۵، ج۱، ص۱۱۶)؛ استحیاء به معنای گرفتن نفس از عمل زشت است و ترک چنین عملی به خاطر ترس از مذمّت شدن.

راغب اصفهانی این گرفتگی روح و نفس و ترک زشتی را به خاطر زشتی خود عمل می داند نه برای ترس از مردم(راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ق، ص۲۷۰). تفاوت حیا و خجالت در این است که معمولاً شخص خجالت زده از عملی که قبلاً انجام داده ناراحت شده و تغییراتی در چهره اش پدیدار می شود، ولی شخص باحیا، به وسیله همین ویژگی از عمل انجام نشده خودداری می کند(العسکری، ۱۴۰۰ق، ص۲۳۹) و تغییر هیئت و حالت او نسبت به عمل پیشِ رو است.

در واقع، حیا باعث پیشگیری از عمل زشت می شود، ولی خجالت حالتی است که بعد از انجام عمل به وجود می آید(طیبی، ۱۳۸۶، ص۲۶) و به خاطر توسعه کلام گاهی به جای خجالت، واژه «حیا» به کار برده می شود.

عفاف

«عفاف» حالتی درونی و نفسانی است که زمینه گرایش فرد به پوشش و حجاب را فراهم می سازد. در تعریف «عفت» آمده است: «الْعِفَّهُ: حصول حاله للنّفس تمتنع بها عن غلبه الشّهوه»(راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ق، ص۵۷۳)؛ عفاف، به دست آوردن حالتی برای نفس است که از غلبه شهوت بر آن جلوگیری می کند.

تفاوت حیا و عفاف در این است که علمای اخلاق حیا را «ملکه» می دانند. ملکه صفتی است که در نفس آدمی راسخ و استوار شده باشد و یا استعدادی است که در پرتو آن، می توان کاری را با مهارت و ذوق انجام داد؛ مانند استعداد ریاضیات(احسائی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۷۲).

علّامه مجلسی با ذکر روایتی، به ملکه بودن حیا تصریح می کند(مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۲۴). بر این اساس، حیا یک ملکه در وجود آدمی است که در طبیعت و سرشت انسان است و جزء خلق و خوی راسخ او گردیده، در حالی که عفت که ـ به تعبیر روایات، ثمره حیاست(تمیمی آمدی، ۱۳۶۶، ص۲۵۷) ـ حالت است نه ملکه؛ از این رو، ممکن است در معرض خطر قرار گیرد. برای همین، باید پیوسته مراقب بود تا این حالت نفسانی از بین نرود و یا کمرنگ نشود(طیبی، ۱۳۸۶، ص۲۲).

سبک زندگی

مفهوم «سبک زندگی» از جمله مفاهیمی است که پژوهشگران حوزه جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی آن را به کار می برند و دامنه به کارگیری آن در ادبیات علوم اجتماعی رواج زیادی یافته است(حاجیانی،۱۳۸۶،ص۷).

در حوزه مطالعات فرهنگی، سبک زندگی «به مجموعه رفتارها و الگوهای کنش های هر فرد که معطوف به ابعاد هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی باشد اطلاق می شود و نشان دهنده کمّ و کیف نظام باورها و کنش های فرد است(همان، ص۸).

در یک نگاه کلی، می توان گفت: شیوه زندگی یا سبک زیستن، منعکس کننده گرایش ها، تمایلات، رفتارها، عقاید و ارزش های یک فرد یا جامعه است، و مجموعه ای از طرز تلقی ها، عادت ها، نگرش ها، سلیقه ها، معیارهای اخلاقی و سطح اقتصادی، در کنار یکدیگر، طرز زندگی کردن فرد یا گروهی را می سازند.

سبک زندگی اسلامی

منظور از «سبک زندگی اسلامی» این است که تمامی گرایش ها، تمایلات، رفتارها، عقاید، ارزش و مجموعه تلقی ها، عادت ها، نگرش ها، سلیقه ها، معیارهای اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و… یک فرد یا جامعه در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی بر مبنای آموزه های دین اسلام و عمل بدان ها پایه ریزی شود، به گونه ای که این سبک ـ چنان که مقام معظم رهبری فرمودند ـ بتواند بخشی از تمدن نوین اسلامی قرار گیرد.

جایگاه حیا در آموزه های دین اسلام

قرآن کریم با بیان داستان آدم و حوا در دو سوره(اعراف: ۲۲؛ طه: ۱۲۱) به صورت غیرمستقیم فطری بودن حیا را گوشزد می نماید، آنگاه که میفرماید: «فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَهَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یخْصِفانِ عَلَیهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّهِ»(اعراف: ۷)؛ همین که آدم و همسرش از آن درخت ممنوع چشیدند، بلافاصله لباسهایشان از تنشان فرو ریخت و اندامشان آشکار گشت. هنگامی که آدم و حوا چنین دیدند، بلافاصله از برگهای درختان بهشتی برای پوشیدن اندام خود، استفاده کردند.

روایات نیز حیا را از خصایص ویژه انسانها برشمرده(مفضل بن عمر، ۱۳۷۹، ص۷۹) و حیا و ایمان را قرین هم دانسته اند، به گونه ای که با رفتن یکی از آن دو، دیگری نیز رخت برمی بندد. از این رو، در روایت آمده: «حیا و ایمان همراهند و در یک رشته بسته اند و چون یکی از آنها رفت، دیگری هم می رود»(کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۰۶). پیوند این دو با یکدیگر به اندازه ای نزدیک است که امام صادق (ع)، فرد بی حیا را بی ایمان معرفی می کند و میفرماید: «کسی که حیا ندارد ایمان ندارد»(همان، ج۴، ص۳۲۳).

آن حضرت در سخن دیگری، حیا و عقل و دین را همراهان همیشگی هم برشمرده و میفرماید: «علی (ع) فرمود: جبرئیل بر آدم (ع) فرود شد و گفت: ای آدم! من مأمورم تو را میان سه چیز مخیر سازم تا یکی را بگزینی و دو تا را وانهی. آدم گفت: ای جبرئیل! آن سه چیز کدامند؟ گفت: عقل و حیا و دین. آدم گفت: عقل را برگزیدم. جبرئیل به حیا و دین گفت: شما برگردید و او را وانهید. گفتند: ای جبرئیل! ما دستور داریم که همراه عقل باشیم هر جا که باشد. گفت: اختیار با شماست، و بالا رفت»(همان، ج۱، ص۱۰).

نقش حیا در دستیابی به هدف آفرینش

بین تقویت حیا و دست یافتن به هدف از آفرینش انسان، رابطه تنگاتنگی وجود دارد؛ زیرا هدف از آفرینش انسان، نیل به سعادت اخروی و کمال نهایی اوست که در سایه پاکدامنی و دوری از ارتکاب معاصی محقق می شود و هر قدر حیای انسان بیشتر باشد، میزان کناره گیری از گناه و نیفتادن در دام شیطان بیشتر است؛ در نتیجه، به هدف آفرینش نزدیکتر است.

اما با ضعف حیا در وجود آدمی، شیطان قدرت می یابد و انسان را به پیروی از شهوات فرامیخواند و او را از هدف آفرینش دور می کند و به فرموده قرآن کریم: «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ – إِنَّما یأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»(بقره: ۱۶۸ـ۱۶۹)؛ و از گام های شیطان پیروی نکنید؛ چه اینکه او دشمن آشکار شماست. او شما را فقط به بدی ها و انحرافات فرمان می دهد(و نیز دستور می دهد) آنچه را که نمی دانید به خدا نسبت دهید.

جمله «خطوات الشیطان»(گام های شیطان) گویا اشاره به یک مسئله دقیق تربیتی دارد، و آن اینکه انحراف ها و تبهکاری ها غالبا به طور تدریج در انسان نفوذ می کند، نه به صورت دفعی و فوری، … وسوسه های شیطان معمولاً به همین صورت است؛ انسان را قدم به قدم و تدریجا در پشت سر خود به سوی پرتگاه می کشاند. این موضوع منحصر به شیطان اصلی نیست، تمام دستگاه های شیطانی و آلوده برای پیاده کردن نقشه های شوم خود از همین روش «خطوات»(گام به گام) استفاده می کنند(مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۱، ص۵۷۲).

اموری همچون بی اهتمامی به پوشش مناسب در جامعه، بی مبالاتی در ارتباط با نامحرم و…، به تدریج زمینه وسوسه های شیطان و سوق دادن انسان در امور خلاف عقل و شرع را فراهم می نماید و حیا را در وجود انسان کمرنگ و یا نابود می کند.

چگونگی تقویت حیا در سبک زندگی اسلامی

یکی از جنبه های ملموس سبک زندگی اسلامی، نحوه تعامل اعضای جامعه اسلامی با یکدیگر و رعایت حریم ها بین زن و مرد نامحرم در خانواده و جامعه است. اسلام، یک شیوه و الگوی اساسی برای تقویت حیا ارائه نموده است. این الگو، از بیان مؤکد توصیه هایی در باب چگونگی تربیت جنسی در خانواده که دارای ابعاد گسترده ای می باشد، آغاز، و با بیان شیوه های تعامل زن و مرد نامحرم با یکدیگر در اجتماع و توصیه به پرهیز از ایجاد زمینه تحریک و تهییج جنسی در جامعه خاتمه می یابد.

نکته مهم آن است که اگرچه آموزه های اسلامی لذت های جنسی را به رسمیت شناخته، اما برای آن، حدودی معین کرده است. در اسلام، حدود لذت های جنسی، استفاده از همسر قانونی است. بر این اساس، کلیه تمتعات جنسی در اشکال مختلف آن، اعم از لذت در نگاه، گفتار و…، باید در همسر خلاصه شده و به عرصه عمومی جامعه کشانده نشود.

از این رو، آموزه های دینی علاوه بر توصیه به حفظ عفت در نگاه، پوشش و رفتار و از سویی، غیرت ورزی مردان، در جامعه، در خانواده نیز توصیه هایی در باب مراقبت های جنسی لازم در ارتباط همسران با یکدیگر و والدین با فرزندان و بعکس نموده است که در حقیقت، توجه به این توصیه ها سنگ بنای رعایت حریم ها در جامعه می باشد. در این بخش، به بررسی این توصیه ها در دو سطحِ خانواده و جامعه می پردازیم.

توصیه های اسلام در راستای تقویت حیا در خانواده

الف. مراقبت های لازم جنسی زن و شوهر در ارتباط با یکدیگر

در این محور، خطابات دینی برای تأمین سلامت روحی و روانی زن و شوهر و فرزندان و مصونیت فضای خانواده از تحریکات جنسی، وظایفی را مقرّر داشته که در ذیل، به آنها اشاره می شود:

توجه به تمایلات جنسی همسر و پرهیز از حیای احمقانه

معصومان (ع) حیا را به دو بخش «حیای عاقلانه» و «حیای احمقانه» تقسیم بندی کرده اند (کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۰۶) که نوع اول، همان حیای از روی علم، و نوع دوم، حیای از روی جهل است. بی توجهی نسبت به نیاز جنسی همسر به دلیل حیا و خجالت، از نوع حیای احمقانه است که روایات اسلامی با شیوه های بیانی گوناگون از این حیا نهی نموده و بهترین زنان را زنان عفیف (در برابر نامحرم) و دارای میل جنسی (نسبت به همسر) می داند (همان، ج۵، ص۳۲۴).

بر همین اساس، توجه به نیاز جنسی همسر را به قدری دارای اهمیت برمی شمرد که در متون دینی ما، اعم از آیات و روایات، از آن به عنوان یک وظیفه واجب زن نسبت به همسر یاد می کند. در سخنی از پیامبر اکرم (ص) آمده: «بر زن لازم است از بهترین عطر استفاده کند، زیباترین لباسش را بپوشد، خود را به نیکوترین وجه آرایش دهد و صبح و شب خود را به شوهر عرضه نماید و حقوق شوهر بر زن بیش از اینهاست»(همان، ص۵۰۸).

از سویی، ترک رابطه جنسی با همسر بعد از مدت زمان معینی حرام اعلام گردیده (بنی هاشمی خمینی، ۱۳۸۳، ج۲، ص۴۸۰). از این رو، زن و شوهر وظیفه دارند نسبت به ارضای نیاز جنسی همسر خود بی تفاوت نبوده و با ارضای به موقع و مشروع آن، به حفظ و تقویت حیا و پاکدامنی در خود و همسر کمک کرده و زمینه روابط محبت آمیز با یکدیگر را فراهم نمایند.

عدم خروج زن و شوهر از محدوده روابط جنسی مشروع

از جمله وظایف اصلی زن و شوهر، رعایت حدود و مرزهای الهی و وفاداری نسبت به یکدیگر و خودداری از هرگونه رابطه نامشروع با زن یا مرد دیگری است. رابطه نامشروع، به محبت و مؤدت متقابل آسیب جدی وارد می کند و زمینه را برای خیانت و تعدی طرف مقابل فراهم می سازد.

قرآن کریم آنگاه که صفات مردان و زنان مؤمن را برمی شمارد، در کنار سایر صفات ارزشمند مؤمنان، یکی از صفات آنان را حفظ عفت و پاکدامنی بیان نموده و میفرماید: «وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ»(احزاب: ۳۵)؛ مردانی که دامان خود را از آلودگی به بی عفتی حفظ می کنند، و زنانی که عفیف و پاکند.

آموزه های روایی نیز مردان و زنان مسلمان را به رعایت حریم ها توصیه نموده تا زمینه لغزش و افتادن آنان در دام گناه فراهم نشود (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۷۶، ص۲۶). این توصیه ها در قالب های مختلف ذکر شده که در بحث «توصیه های جنسی اسلام در جامعه»، بدان ها اشاره خواهد شد.

از سوی دیگر، در قانون مجازات اسلامی، کیفر زن شوهردار (محصنه) که با مرد دیگری رابطه نامشروع دارد، یا مرد زن دار (محصن) که با زن دیگر رابطه نامشروع برقرار کرده است، ممکن است در صورت وجود شرایط خاص (ر.ک: خمینی، بی تا). تا رجم و سنگسار نیز معین شود. همین امر، اهمیت تکلیف مربوط به وفاداری و ارتباط آن با نظم عمومی را به خوبی نشان می دهد (کاتوزیان، ۱۳۸۲، ص۱۶۲).

ب. مراقبت های لازم جنسی در ارتباط پدر و مادر با فرزندان و به عکس

در این رابطه، نیز در روایات نکات ارزشمندی وارد شده که این توصیه ها از زمان انعقاد نطفه تا سنین جوانی فرزند را دربر‌می‌گیرد.

مراقبت های لازم پیش از تولد

از جمله مراقبت ها و توصیه های مربوط به زمان انعقاد نطفه، می توان به این موارد اشاره کرد: منع از ازدواج با افراد ناپاک (نوری، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۳۸۹)، پرهیز از افکار و اندیشه ها و تخیلات نادرست به هنگام انعقاد نطفه (صدوق، ۱۳۸۵، ج۲، ص۵۱۵) و نیز با وضو بودن و بردن نام خدا و پناه بردن به خدا از شرّ شیطان، در زمان انعقاد نطفه (کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۵۰۱؛ صدوق، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۵۲).

همچنین سفارش شده: «به هنگام آمیزش بگو: به نام خدا. خداوندا! شیطان را از ما و فرزندی که قسمت ما می کنی دور فرما»(ابن شعبه حرّانی، ۱۳۸۲، ص۱۲).

مراقبت های لازم پس از تولد فرزند

روایات اسلامی پس از تولد فرزند نیز سفارش های متعددی حول محور تقویت حیا و عفاف و کم کردن زمینه های تحریک جنسی فرزندان به والدین کرده است که در ذیل، به برخی از آنها اشاره می شود:

ـ رعایت آداب و اخلاق جنسی همسران در حضور فرزندان از دستورات مؤکد اسلامی، پرهیز از رابطه جنسی والدین در حضور فرزندان حتی در سنین شیرخوارگی آنان است؛ زیرا این امر می تواند زمینه انحراف جنسی فرزند را در بزرگسالی فراهم نماید.

تأثیر منفی این مسئله به حدی است که پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «قسم به کسی که جانم در دست اوست، اگر مردی با همسرش بیامیزد در حالی که در اتاق کودکی بیدار باشد و آنان را ببیند یا صدایشان را بشنود هرگز رستگار نخواهد شد؛ اگر پسر باشد یا دختر، به زناکاری آلوده خواهد شد»(کلینی،۱۴۰۷ق،ج۵، ص۵۰۰).

ـ پیشگیری از رفتارهای تحریک کننده جنسی در خانواده نظیر لمس اندام تناسلی کودک (صدوق، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۴۳) و بوسیدن و بغل گرفتن دختر بچه نامحرم. در روایت آمده: «دختری که سنش به شش سالگی رسیده، پسر بچه او را نبوسد، و پسر بچه که از هفت سال گذشته است، زن نامحرم را نبوسد»(همان، ص۴۳۷).

در روایت دیگری آمده: احمد بن نعمان به امام صادق (ع) عرض کرد: «من دخترکی را نگهداری می کنم که با او خویشی ندارم و شش سال دارد. فرمود: او را بر زانو و دامان خویش منشان»(همان، ص۴۳۶).

ـ تربیت صحیح جنسی فرزندان؛ نظیر: جداسازی بستر خواب فرزندان از ده سالگی، و در برخی روایات از شش سالگی (همان، ص۴۳۶). پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «پسر بچه با پسر بچه و پسر بچه با دختر بچه و دختر بچه با دختر بچه زمانی که به ده سالگی رسیدند، بستر خوابشان از یکدیگر جدا شود»(همان).

آموزش دادن به فرزندان برای کسب اجازه از والدین برای ورود به اتاق آنها در اوقات خاصی از شبانه روز، از دیگر موارد تربیت صحیح جنسی فرزندان به شمار می رود.

آیه شریفه میفرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! بردگان شما، و همچنین کودکانتان که به حدّ بلوغ نرسیده اند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، و نیمروز هنگامی که لباس های (معمولی) خود را بیرون می آورید، و بعد از نماز عشا؛ این سه وقت خصوصی برای شماست، اما بعد از این سه وقت، گناهی بر شما و بر آنان نیست (که بدون اذن وارد شوند)… و هنگامی که اطفال شما به سنّ بلوغ رسند باید اجازه بگیرند، همان گونه که اشخاصی که پیش از آنان بودند اجازه می‌گرفتند»(نور: ۵۸ـ۵۹).

همه این سفارش ها بیانگر آن است که پدر و مادر موظفند حتی المقدور از ایجاد زمینه های التهاب و تحریک جنسی فرزندان جلوگیری نمایند؛ زیرا بر اساس نقل برخی کارشناسان، «سه تا شش سالگی اوج کنجکاوی کودک در مورد مسائل جنسی است. در واقع، درک روابط جنسی و ثبت و ضبط تصاویر و صحنه های آن در ذهن، نه تنها مختص به دوره بلوغ نیست، بلکه مدت ها پیش از این دوره به صورت احساسات متفاوتی در نهاد کودک وجود دارد که ممکن است از نگاه پدر و مادر مخفی مانده باشد.

کودک در این سن متوجه بدن خود و تفاوت های جنسیتی می شود و حتی در این دوران به مقایسه اندام خود با والدین می پردازد. اگرچه ممکن است در این سن کودک تمایل جنسی نداشته باشد، اما بیدار شدن میل جنسی کاذب در او ممکن خواهد بود. لذت کودک از تمایلات جنسی در این زمان با لذت بزرگسالان متفاوت است و بیشتر جنبه کنجکاوی دارد که در صورت نبود کنترل، ممکن است دامنه دار شده و به عادات نامناسب جنسی تبدیل شود.

به همین دلیل است که در روایات متعدد اسلامی رعایت حریم در روابط زناشویی پدر و مادر و کنترل رفتارهای جنسی مطرح شده است. همچنین همبستری در جایی که کودک یا حتی نوزاد حضور دارد، نهی شده است و احتمال انحراف را برای چنین کودکانی پیش بینی کرده است».

ـ دقت پدر و مادر در نوع پوشش، سخن گفتن و رفتار با یکدیگر در محیط خانه: یکی از ویژگی های کودکان، به خصوص در سنین پیش از هفت سالگی، تقلیدپذیری از دیگران به ویژه والدین است.

از این رو، کودکان علاوه بر اینکه در این سنین در زمینه مسائل جنسی کنجکاو بوده و درصدد یافتن پاسخ برای سؤالات خود در این زمینه و سایر زمینه ها هستند، از نوع گفتگوی پدر و مادر، پوشش آنها و رفتارهای آنان الگوبرداری می کنند. بر همین اساس، پدر و مادر در مقابل فرزندان باید به شدت مراقب سخن گفتن با یکدیگر، شوخی کردن و… باشند. همچنین پوشش های نامناسب مادر و پدر در مقابل فرزندان می تواند زمینه ای برای آسیب پذیری فرزندان فراهم نماید.

ـ رعایت حدود و قیود در مراودات خواهر و برادر: امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: «مردی نزد رسول خدا (ص) آمد و پرسید: ای رسول خدا! آیا برای ورود به خدمت مادرم زمانی که می خواهم نزد او بروم، اجازه بگیرم؟ حضرت فرمود: آری. آیا شاد می کند تو را که او را عریان ببینی؟ آن مرد گفت: نه. حضرت فرمود: پس از این از او اجازه بگیر. پرسید: ای رسول خدا! خواهرم مویش را در برابر من باز کند؟ حضرت فرمود: نه. گفت: چرا؟ حضرت فرمود: می ترسم که اگر چیزی از زیبایی هایش را برای تو آشکار سازد شیطان تو را متزلزل سازد»(بروجردی، ۱۴۲۲ق، ج۲۵،ص۶۶۵؛ مجلسی،۱۴۰۳ق،ج۷۶، ص۴۲).

از آن رو که با آغاز دوران نوجوانی، فعالیت غدد جنسی نیز آغاز می شود و به تدریج نوجوان را نسبت به جنس مخالف متمایل می سازد، توجه او به مسائل تحریک کننده جنسی بیشتر شده و گاه کوچکترین مسئله در این رابطه ذهن او را درگیر می کند. از این رو، مادر و خواهران در این سنین باید در مراوده با نوجوان حدود را مراعات نمایند. برای مثال، از پوشیدن لباس های محرک که ممکن است نوجوان را دچار آشفتگی ذهنی نماید خودداری کنند. همچنین ارتباط خواهر و برادر نیز بر اساس حدود و قیودی صورت گیرد تا زمینه هرگونه آسیب و انحراف را از بین ببرد.

ـ فراهم نمودن زمینه ازدواج فرزندان: یکی از مهمترین کارها در زمینه ساماندهی روابط دو جنس در جامعه و از بین بردن زمینه التهاب ها و انحرافات جنسی در جامعه، تسهیل ارضای مشروع و به موقع غریزه جنسی است که از طریق فراهم نمودن زمینه ازدواج به موقع امکانپذیر است و در برخی روایات نیز از حقوق فرزندان بر والدین شمرده شده است (طبرسی، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۴۰۶). بی تردید، رعایت این توصیه ها در خانواده سبب تقویت حیا و عفت در فرزندان شده و آنان را در مواقع حساس از خطر گرفتارشدن در دام انحرافات جنسی می رهاند.

جمع بندی

طبق آموزه های اسلام، حیا، موهبتی الهی و امری فطری در وجود آدمی است و از مهمترین عوامل حفظ و بقای عفت عمومی خانواده و جامعه می باشد و در همه ادیان آسمانی، مورد تأکید قرار گرفته است. حیا در سبک زندگی اسلامی از جایگاه ویژه برخوردار بوده و دین اسلام در حوزه سلامت خانواده، در بحث تعامل با همسر و نیز تربیت فرزندان، توصیه های مهم و ارزشمندی نموده است.

فهرست منابع

ابن شعبه حرانی، حسن بن علی (۱۳۸۲)، تحف العقول، ترجمه احمد جنتی، تهران، امیرکبیر.
احسائی، ابن ابی جمهور (۱۴۰۵ق)، عوالی اللئالی، تصحیح مجتبی عراقی، قم، سیدالشهداء.
بروجردی، حسین (۱۴۲۲ق) منابع فقه شیعه (ترجمه جامع احادیث الشیعه)، تهران، فرهنگ سبز.
بنی هاشمی خمینی، سیدمحمدحسن (۱۳۸۳)، توضیح المسائل مراجع، چ دهم، قم، جامعه مدرسین.
تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد (۱۳۶۶)، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، تصحیح مصطفی درایتی، چ دوم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.
خمینی، سیدروح اللّه (بی تا)، تحریرالوسیله، تهران، دفتر تنطیم و نشر آثار امام خمینی (ره).
راغب اصفهانی، حسین بن محمد (۱۴۱۲ق)، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم.
صدوق، محمدبن علی (۱۳۷۶)، امالی، چ ششم، تهران، کتابچی.
ـــــ (۱۳۸۵)، علل الشرایع، قم، داوری.
ـــــ (۱۴۱۳ق)، من لا یحضره الفقیه، تصحیح علی اکبر غفاری، چ دوم، قم، جامعه مدرسین.
طبرسی، فضل بن حسن (۱۴۱۲ق)، مکارم الاخلاق، چ دوم، قم، شریف رضی.
طریحی، فخرالدین (۱۳۷۵)، مجمع البحرین، تصحیح احمد حسینی اشکوری، چ سوم، تهران، مرتضوی.
طیبی، ناهید (۱۳۸۶)، عطر عفاف، قم، جامعه الزهرا (ع).
عسکری، حسن بن عبداللّه (۱۴۰۰ق)، الفروق فی اللغه، بیروت، دارالافاق الجدیده.
کاتوزیان، ناصر (۱۳۸۲)، دوره مقدماتی حقوق مدنی خانواده، تهران، میزان.
کلینی، محمدبن یعقوب (۱۴۰۷ق)، کافی، چ چهارم، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
مجلسی، محمدباقر (۱۴۰۳ق)، بحارالانوار، تصحیح جمعی از محققان، چ دوم، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی.
مفضل بن عمر (۱۳۷۹)، توحید مفضل، ترجمه محمدباقر مجلسی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران (۱۳۷۴)، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
منبع اقتباس: فصلنامه معرفت؛ شماره۱۸۶