اولین پیامبر خدا، حضرت آدم (ع) بود. بعد از آن حضرت، پسرش حضرت شیث (ع) به پیامبری رسید و مردم را به خداپرستی دعوت کرد. سال ها بعد یکی از نواده های او، مردی به نام ادریس، به پیامبری خدا برگزیده شد، تا دین خدا را تبلیغ کند.
بعضی از تاریخ نویسان، محل تولد و زندگی حضرت ادریس (ع) را سرزمین بابل و بعضی مصر دانسته اند. به این ترتیب، حضرت ادریس (ع) سومین پیامبری است که از طرف خدا انتخاب شد تا مردم را به راه راست هدایت کند، و آن ها را از کارهای زشت باز دارد.
حضرت ادریس (ع) اولین معلم انسان ها
در مورد نام ادریس این طور گفته اند که آن حضرت اولین کسی بوده که خط نوشته، لباس دوخته و خیاطی را به مردم یاد داده است. برای همین به آن حضرت، ادریس می گفته اند؛ یعنی کسی که زیاد درس می دهد.
همچنین ادریس (ع) برای اولین بار، علم نجوم و ستاره شناسی، حساب و هندسه و علوم دیگر را به مردم یاد داده است. با این حساب ادریس (ع) به جز پیامبری، معلم مردم هم بوده است و کارهای زیادی را به آن ها یاد داده است. کارهایی که زندگی مردم را راحت تر کرده است.
حضرت ادریس (ع)، به مردم یاد داد که برای محل زندگی خود خانه بسازند و در خانه زندگی کنند. خانه ها کنار هم ساخته شدند و کوچه و خیابان به وجود آمد. آن حضرت به مردم یاد داد که برای زندگی در روستا و شهر نیاز به آداب و رسوم خاصی است. باید قانون وجود داشته باشد و مردم آن قانون را رعایت کنند تا زندگی خوب و راحتی داشته باشند و کسی، دیگری را اذیت نکند. حق کسی را نخورد و باعث ناراحتی هیچ آدمی نشود.
گفته اند در زمان زندگی حضرت ادریس (ع)، نزدیک به صد و نود شهر ساخته شد و مردم در آن شهرها زندگی می کردند. بنابراین ادریس پیامبر نقش مهمی در پیشرفت و بهبود زندگی انسان ها داشته است.
دعوت مردم به پرستش خداوند
حضرت ادریس (ع) مردم را به پرستش خدای یگانه دعوت کرد. برای آن ها توضیح داد که بعد از این جهان، جهان دیگری هم هست و در آن جهان به کارهای خوب و بد رسیدگی می شود. اگر کسی کار خوب انجام داده باشد، به بهشت می رود و کسانی که کار بد انجام داده باشند، به جهنم می روند و عذاب می کشند. او مردم را به انجام کارهای خوب، راست گویی، مهربانی و … تشویق کرد. به مردم یاد داد تا در پیشگاه خداوند نماز بخوانند و او را عبادت کنند. حتی روزه گرفتن و زکات دادن را هم به مردم یاد داد.
مبارزه با پادشاه ستمگر
در زمان حضرت ادریس (ع)، پادشاهی زورگو و ستمگر بر مردم حکومت می کرد. ادریس با او حرف زد و از او خواست که به مردم ظلم و ستم نکند و زمین های کشاورزی و باغ های آن ها را نگیرد، اما پادشاه که تحت تأثیر حرف های زنش بود، به نصیحت های ادریس گوش نکرد.
شاه که به قدرت و سربازهای خود مغرور شده بود، فکر می کرد که در این دنیا قدرتی بالاتر از قدرت او وجود ندارد؛ به همین خاطر همچنان به ظلم و ستم خود ادامه داد، تا اینکه خداوند به حضرت ادریس (ع) وحی فرستاد تا نزد پادشاه برود و او را نسبت به عذاب الهی بترساند.
ادریس پیامبر نزد پادشاه می رود و به او می گوید: اگر ظلم به مردم را کنار نگذاری، خداوند تو و همسرت را به عذاب سختی مبتلا می کند به گونه ای که بدن های شما غذای حیوانات وحشی بیابان می شود.
پادشاه به جای اینکه از هشدار حضرت ادریس (ع) درس بگیرد و از کارهای بدش پشیمان شود، دستور داد تا ادریس را بگیرند و او را به قتل برسانند.
متاسفانه هیچ کدام از مردم شهر از ادریس پیامبر حمایت نمی کنند و او مجبور می شود به کمک دوستانش فرار کند و در غاری بیرون از شهر مخفی می شود. در آنجا ادریس از خداوند می خواهد که باران در این شهر قطع شود و ابرها دیگر در آنجا نبارند.
خداوند دعای حضرت ادریس (ع) را می پذیرد و بارش باران به مدت چند سال در این شهر قطع میشود. در این مدت پادشاه ستمگر و همسرش به عذاب سختی مبتلا شدند و بدن آن ها غذای حیوانات وحشی بیابان شد.
پس از مرگ پادشاه و همسرش، پادشاه جدید به همراه مردم نزد ادریس می روند و از او درخواست می کنند، تا آن ها را ببخشد و از خداوند بخواهد دوباره باران را بر شهرشان نازل کند.
حضرت ادریس (ع) وقتی تواضع و پشیمانی پادشاه جدید و مردم را می بیند، درخواست آنان را می پذیرد و به درگاه خداوند برای نزول باران دعا می کند.
پس از دعای ادریس (ع) باران شدیدی شروع به باریدن می گیرد و تمام رودخانه ها و زمین های کشاورزی مردم پر از آب می شود. مردم خوشحال می شوند و همگی از ادریس تشکر می کنند و شکر خداوند را به جا می آورند.
رفتار حضرت ادریس (ع) با مردم
حضرت ادریس (ع)، مردی بلند قد و قوی هیکل بود. چهره ی زیبایی داشت و موقع حرف زدن، صدایش آهسته و مهربان بود. با قدم های کوتاه راه می رفت. برای همین مردم او را دوست داشتند و دور و برش جمع می شدند.
ادریس با آن که پیامبر خدا بود، ولی خیاطی می کرد و لباس می دوخت. با هر سوزنی که به پارچه می زد، نام خدا را به زبان می آورد و او را تسبیح می گفت. مردم هم سعی می کردند مثل پیامبرشان رفتار کنند.
در آن زمان بعضی از مردم آن قدر نسبت به هم مهربان بودند و با هم خوب رفتار می کردند که فرشته ها از آسمان به زمین می آمدند تا در کنار مردم زندگی کنند.
کتاب های حضرت ادریس (ع)
حضرت ادریس (ع) نزد خدا مقام و مرتبه ی بالایی داشت و هر زمان که لازم می شد، برای او وحی می فرستاد و دستورهای لازم را برای او می گفت. این دستورات خدا به صورت کتاب هایی در آمد که به «صحیفه» معروف است.
تاریخ نویسان گفته اند که خداوند سی صحیفه بر حضرت ادریس (ع) نازل کرده است. نام بعضی از این صحیفه ها چنین است: صحیفه ی حمد، صحیفه ی خلق، صحیفه ی رزق، صحیفه ی معرفت و …
به جز صحیفه های که از حضرت ادریس (ع) به جا مانده، تاریخ نویسان جمله های پندآموز و حکمت آمیز زیادی هم از آن حضرت نقل کرده اند. چند نمونه از این جمله های پند آموز که به آن حضرت نسبت داده اند را در ادامه بیان می کنیم:
۱-شکر نعمت های خدا را فقط با بخشش و کمک به مردم می توان به جا آورد.
۲-کارهای خوب در دنیا باعث می شود در روز قیامت افسوس بخوریم که چرا بیشتر، از این کارها انجام نداده ایم. همینطور وقتی به خاطر کارهای بد، ما را عذاب می کنند، پشیمان می شویم و افسوس می خوریم که چرا کارهای بد انجام دادیم.
۳-زندگی وحیات واقعی به حکمت و دانش و فرزانگی است.
۴-از کسب و کارهای بد بپرهیزید و آن ها را انجام ندهید.
۵-کسی که قناعت و صرفه جویی نکند و اصراف کند، هیچ چیز او را سیر نمی کند و هیچ وقت احساس بی نیازی ندارد.
این ها نکته هایی است که هر کس در زندگی به آن ها عمل کند، خوش بخت می شود و از گرفتاری و پشیمانی رهایی می یابد.
نجات یک فرشته توسط حضرت ادریس (ع)
روزی یکی از فرشتگان به خاطر نافرمانی از دستور خداوند دچار عذاب می شود و بال و پرش را از دست می دهد. او سال ها در جزیره ای دور افتاده، بدون بال و پر زندانی می شود، تا این که حضرت ادریس (ع) به پیامبری مبعوث می شود.
او از خداوند می خواهد تا دیداری با این پیامبر جدید داشته باشد. خداوند درخواست او را قبول می کند و او به دیدار ادریسِ پیامبر می رود. وقتی فرشته به ادریس می رسد از او می خواهد تا برایش دعا کند و از خداوند بخواهد که او را ببخشد.
ادریس درخواست او را می پذیرد و به درگاه خداوند دعا می کند تا این فرشته را ببخشد. خداوند دعای ادریس را قبول می کند و فرشته دوباره بال و پر خود را به دست می آورد و می تواند به آسمان ها پرواز کند.
عمر حضرت ادریس (ع)
حضرت ادریس (ع) از جمله پیامبرانی بود که عمرش طولانی بود و بعضی از تاریخ نویسان عمر آن حضرت را تا ۳۰۰ سال هم نوشته اند و بعضی دیگر ۳۶۵ سال و حتی بیش تر. در این مدت طولانی، حضرت ادریس (ع) هر روز و هر ساعت، به عبادت خداوند مشغول بود و سعی داشت با کار و رفتارهای خود، الگوی خوبی برای مردم باشد. چهره ی زیبا و رفتار مهربان او باعث شده بود که مردم گرد او جمع شوند و به حرف هایش گوش دهند و از آن ها اطاعت کنند.
جمع بندی
حضرت ادریس (ع) سومین پیامبر خدا پس از حضرت آدم (ع) و حضرت شیث (ع) بود. او علوم و مهارت های بسیاری مثل خیاطی، ستاره شناسی، ریاضیات را برای اولین بار به انسان ها آموزش داد. در زمان ادریس پادشاهی ستمگر بر مردم حکمرانی می کرد که با دعای ادریس، نابود شد. حضرت ادریس (ع) همچنین با دعای خود، یک فرشته را از عذاب الهی نجات می دهد.
منبع مقاله| اقتباس از: قدیانی، فاطمه، قصه هایی از پیامبران ۲، کتاب حضرت ادریس، تهران، انتشارات برف، چاپ اول، ۱۴۰۱ش.