زن از دیدگاه امام خمینى(ره)

۱۳۹۴-۱۱-۰۶

282 بازدید

۱- مقدمه

یکى از مهمترین الگوهاى دین‏ شناختى حضرت امام در حوزه مسایل زنان که در واقع وجهى اساسى در تمایز میان اندیشه و نگاه ایشان، به شمار می‌‏رود، اصل و محور فراگیر و گسترده‏‏‌اى است که در اینجا با عنوان” مسئولیت و دخالت در سرنوشت” از آن نام می‌‏بریم. این مهم با توجه به سرفصل‌ها و موضوعات متعددى که در اندیشه امام وجود دارد، می‌‏تواند با تعابیر دیگر و یا در چند بخش مجزا مطرح شود.

مجال اندک مقاله چاره‌‏اى جز شرح اجمالى و پرداختن فهرست‌گونه به بخشى از عناوینى که زیر مجموعه این اصل قرار می‌‏گیرند، باقى نمی‌‏گذارد. آنچه در این بخش مورد نظر است عمدتا از وجهه نظر مسئولیت عملى زن در دو حوزه فرد و جامعه است و نگاهى به بعد کلامی و مباحث انسان شناختى ندارد.

تردیدى نیست که زن نیز یکسان با مرد، در سرنوشت خود دخیل است و پاسخگوى عمل خود می‌‏باشد. مدار تکلیف و مسئولیت، عبارت است از اراده و اختیار و آزادى عمل از یک سو، و خرد و آگاهى از سوى دیگر. و هر انسانى، زن یا مرد، در گرو دستاوردها و اکتسابات خوب و بد خود است،

کل نفس بما کسبت رهینه(۱)

۲-چکیده

لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت(۲)

در این‌ها تردیدى نیست و نیازى به شرح و بسط آن نمی‌‏باشد. آنچه در این مختصر از منظر دین‌‏شناسى امام به آن اشاره می‌‏کنیم، همسانى زن و مرد و مسئولیت مشترک آنان در حوزه عمل بانوان به ویژه در زمینه‏‌هاى حضور اجتماعى می‌‏باشد. مظاهر حضور اجتماعى اعم از تلاش‌هاى فرهنگى، آموزشى، سیاسى و هنرى، تحصیل، اشتغال، و تولیدات صنعتى، کشاورزى و دامی و دیگر فعالیت‌هاى اجتماعى با «حفظ جهات شرعى‏» اختصاص به قشرى یا جنسى خاص ندارد و زنان نیز نه تنها حق پرداختن به آنها را دارند بلکه در بسیارى موارد تکلیف دینى و اجتماعى آنان به شمار می‌‏رود و تلاش حضرت امام نیز طى سال‌هاى مبارزه و پس از آن، از جایگاه مرجعى بزرگ و رهبرى که فقط و فقط از موضع احکام دین و تکالیف اسلامی سخن می‌‏گوید، مصروف این شد که بانوان را به صحنه آورد و از قید و بندهاى خرافه‌‏اى و محرومیت‌هاى خودساخت ه‏اى که بر تلاش اجتماعى و نقش‏ آفرینى آنان با توطئه دشمنان و ناآگاهى توسط برخى دوستان بسته شده بود بگشاید و آنان را به مرحله‌‏اى از رشد و بالندگى برساند که در ردیف یکى از افتخارات خود و جامعه اسلامی باشد. ایشان در آغاز وصیت‌‏نامه سیاسى الهى خویش،به بیان نکاتی پرداخته‌اند که در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

۳-پاره‌ای از بیانات امام خمینی(ره) پیرامون مشارکت زنان

ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه‏‌هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان، در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند… و از محرومیت‌هایى که توطئه دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها، بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى آخوندهاى بی‌‏اطلاع از مصالح مسلمین، به وجود آورده بودند، خارج نمودند.

اصل همسانى زن و مرد در جایگاه اجتماعى و حضور سازنده و فعال در صحنه‏‌هاى مختلف جامعه به عنوان یک انسان مستقل، امرى نیست که آشنایان به اسلام بی‌‏آلایش و رها از داوری‌هاى پیش‌‏ساخته و تکلف‌هاى خودساخته، به آن اذعان نداشته باشند. مفسر عالی‏قدر، علامه طباطبایى در شرح جایگاه اجتماعى زن در بیانى کلى می‌‏نویسد:

و اما وزنها الاجتماعى: فان الاسلام ساوى بینها و بین الرجل من حیث تدبیر شؤون الحیاه بالاراده و العمل فانهما متساویان من حیث تعلق الاراده بما تحتاج الیه البنیه الانسانیه فى الاکل و الشرب و غیرها من لوازم البقاء، و قد قال تعالى: «بعضکم من بعض‏»(۳)، فلها ان تستقل بالاراده و لها ان تستقل بالعمل و تمتلک نتاجها کما للرجل ذلک من غیر فرق،«لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت‏»(۴).

محصول این بخش سخن علامه این است که زن در برآوردن نیازهاى انسانى و اجتماعى خویش با مرد یکسان است و می‌‏تواند مستقلا تصمیم بگیرد و مستقلا عمل کند و مالک دستاوردهاى خود است. در نگاه ایشان تنها دو ویژگى در زن است که طبعا و به مقتضاى آن دو، مسئولیت‌هاى خاصى را متوجه او می‌‏سازد:

«آن دو ویژگى، یکى جایگاه و مسئولیت زن در چرخه شکل‏‌گیرى وجود آدمی و رشد آن است که بقاى نسل متکى بر این جایگاه است و طبعا در «تشریع‏» و تنظیم مناسبات اجتماعى به مقتضاى آن و نه بیشتر، احکام و مسئولیت‌هایى را متوجه او می‌‏سازد، و دوم، ساختار لطافت‌آمیز و ظرافت‌هاى ادراکى وى است که به گونه‏‏‌اى در مسؤلیت‌هاى محوله به او تاثیرگذار می‌‏باشد».(۵)

حضرت امام به مقتضاى شناخت همه جانبه و عمیقى که از آموزه‌هاى دینى دارند – به شرحى که در مقدمه گذشت –یکی از رسالت‌های ‏خود و انقلاب اسلامی را، دستیابی زنان به مقام والاى انسانى می‌‏دانند، به گونه‏‏‌اى که بتواند در سرنوشت‏ خود دخالت کند: ما می‌‏خواهیم زن به مقام والاى انسانیت ‏برسد. زن باید در سرنوشت‏ خودش دخالت داشته باشد.

اگر قرآن کریم سرنوشت جوامع را به دست‏ خود آنان می‌‏دهد و پیشرفت و تحولات نیک آن را در سایه تلاش‌هاى آحاد جامعه معرفى می‌کند و انحطاط اخلاق و فرهنگ و زوال نعمت‌ها و شکست تمدنها را نیز ناشى از عملکرد خود مردم می‌‏شمارد، این «مردم‏» اختصاص به گروهى خاص ندارد. جلوه‏‏‌اى از این اصل قرآنى همان است که در سخنان امام بارها بر آن تاکید شده است؛ از جمله این که: اسلام زن را مثل مرد در همه شؤون، دخالت می‌دهد.

حضرت امام چنان که اشاره شد، دخالت در سرنوشت‏ خود و شؤون اجتماعى را نه تنها حق بانوان، بلکه تکلیف شرعى و به عنوان عمل به وظیفه دینى و اجابت دعوت الهى می‌‏شمارند. و این، آن الگویى است که ما را در شناخت‏ بیشتر دین یارى می‌‏دهد و یک عامل اساسى در برتر بودن دین اسلام در زمینه تکریم شخصیت زنان و حمایت از حقوق اجتماعى و سیاسى آنان و تاکید بر مشارکت و حضور آنان در عرصه‏‌هاى مختلف اجتماعى در مقایسه با دیگر مکاتب و نظام‌ها است.

این بانوان را کى بسیج کرده که در همه شؤون کشور دخالت می‌‏کنند و دخالت‏ بجایى هم می‌‏کنند؟ این‌ها را کى، این‌ها را خدا دعوت کرده است. این‌ها لبیک براى خدا دارند می‌‏گویند.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) دعوت خویش را از روز نخست متوجه همه اقشار اجتماعى می‌‏دانست. دومین فردى که به او ایمان آورد یک زن بود که تا آخر نیز به پاى ایمان خویش ایستاد و آن همه فداکارى کرد و نام خویش را به عنوان یکى از چهار زن برگزیده جهان توحید ثبت نمود. زنان در همه صحنه‏‌ها حضور داشتند، حضورى مسؤولانه و از سر اداى وظیفه دینی و رسالت ایمانى خود.

حضورى که در پاسخ به نداى پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بود. در نخستین بیعتى که با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) پیش از هجرت در عقبه، از جانب چند نفر از مردم یثرب، صورت گرفت، از زنى به نام هفراء دختر عبید بن ثعلبه نام برده شده است و در اهمیت‏ حضور وى همان بس که برخى علت نامگذارى آن بیعت ‏به «بیعه النساء» را همین می‌‏دانند. در بیعت دوم سال بعد نیز حداقل دو زن حضور داشتند. در بیعت عمومی مردم مکه هنگام فتح آن نیز همه شرکت جستند. قرآن کریم نیز به مساله استقبال زنان از بیعت پرداخته و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را موظف به‏ پذیرش آن کرده است. در جریان هجرت نیز که یک امر حیاتى براى مسلمانان بود، چه در هجرت مخفیانه به حبشه که از جمع حدود یکصد نفر مهاجران، نزدیک ۲۰ نفر زن شرکت داشت، و چه در هجرت به مدینه، پیش از هجرت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و پس از آن که مسلمانان اموال خویش را در مکه نهاده و به دنبال پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) روانه مدینه می‌‏شدند و حدود ۵۰۰ کیلومتر راه را با دشوارى بسیار طى می‌‏کردند.

حضرت امام در باب ضرورت مشارکت‏ بانوان در آنچه که به سرنوشت جامعه اسلامی مربوط می‌‏شود، در حوزه‏‌هاى مختلف اجتماعى، بیانات بسیارى دارند که پرداختن به همه نکات و آموزه‌هاى آن از مجال بحث‏ بیرون است. آنچه در این مختصر بازگو می‌‏شود، تنها اشاراتى بس کوتاه، آن هم به بخشى از محورها و عناوین است، افزون بر آنچه در سایر بخش‌هاى مقاله آمده است.

۴- مشارکت سیاسی

یکى از محورهایى که در حضور اجتماعى بانوان، سخت مورد تاکید حضرت امام است، مساله مشارکت‏ سیاسى آنان می‌‏باشد: زن باید در سرنوشت‏ خودش دخالت داشته باشد. زن‌ها در جمهورى اسلام‏ باید رای بدهند. همان طورى که مردان حق راى دارند، زنها هم،حق راى دارند. همان طورى که مردها باید در امور سیاسى دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زنها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند. زنها هم باید در فعالیت‌هاى اجتماعى و سیاسى همدوش مردها باشند.

آنچه در این نوشته، به عنوان محور اصلى دنبال می‌‏شود، این نکته اساسى است که حضرت امام، همه را از موضع دین و در جایگاه معرفى اسلام بازگو می‌‏کنند. و چهره‌‏اى که از دین و شریعت ترسیم می‌‏کنند جز این نیست که بانوان دوشادوش مردان در عرصه‏‌هاى مختلف اجتماعى و شؤون زندگى، حضور فعال و مسؤولانه دارند: خانم‌ها براى این که یک چیزى مثلا دستشان بیاید، – یک – یا فرض کنید که صاحب منصب بشوند نمی‌‏آیند بیرون خودشان و بچه‏ هایشان را به کشتن بدهند. این اسلام و قرآن است که خانم‌ها را آورده است‏ بیرون و همدوش مردها، بلکه جلوتر از مردها وارد در صحنه سیاست کرد.

۵- حضور در عرصه سازندگى

یکى دیگر از صحنه‏‌هاى مشارکت فراگیر، مساله سازندگى همه جانبه کشور و جامعه است که هیچ کس نمی‌‏تواند تردید کند که بدون حضور فعال بانوان، جامعه اسلامی بتواند در این مهم توفیق کامل به دست آورد.در این خصوص نیز حضرت امام، تاکیدهاى زیادى دارند: همه ملت ایران، چه بانوان و چه مردان باید این خرابه‌‏اى که براى ما گذاشته‌اند، بسازند. با دست مرد تنها درست نمی‌‏شود، مرد و زن باید با هم این خرابه را بسازند.

زنان شیردل و متعهد، همدوش مردان عزیز به ساختن ایران عزیز پرداخته چنانکه به ساختن خود در علم و فرهنگ پرداخته‌اند و شما شهر و روستایى را نمی‌‏یابید جز آن که در آنها جمعیت‌هایى فرهنگى و علمی از زنهاى متعهد و بانوان اسلامی ارجمند به وجود آمده است.

حضرت امام اساسا معناى آزادى صحیح بانوان را نیز همین می‌‏شمارند که آنان بتوانند با حفظ شؤون دینى و انسانى خود، در سازندگى کشور ایفای نقش کنند.

امروز زنان در جمهورى اسلامی همدوش مردان در تلاش سازندگى خود و کشور هستند و این است معناى آزادزنان و آزادمردان، نه آنچه در زمان شاه گفته می‌‏شد، که آزادى آنان، در حبس و اختناق و آزار و شکنجه بود.

۶-تلاش فرهنگى

یکى از عرصه‌هاى حضور اجتماعى که از منظر دینى،که بانوان وظیفه مشارکت فعال در آنرا دارند، تلاش در عرصه فرهنگ به معناى وسیع کلمه است. و حضرت امام، بارها بر این مهم که طبعا بخش عمده‌‏اى از حیات اجتماعى را در بر می‌‏گیرد تاکید کرده‏‌اند:

شما می‌‏دانید که فرهنگ اسلام در این مدت مظلوم بود، در این مدت چند صد سال، بلکه از ابتدا و بعد از پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تا برسد به حالا، فرهنگ اسلام مظلوم بود، احکام اسلام مظلوم بودند، و این فرهنگ را باید زنده کرد و شما خانم‌ها همان طورى که آقایان مشغول هستند، همان طورى که مردها در جبهه علمی و فرهنگى مشغول هستند، شما هم باید مشغول باشید.

۷- مشارکت در نظارت عمومی

نظارت فعال و متعهدانه بر آنچه در جامعه اسلامی بویژه در اجزاء نظام اسلامی می‌‏گذرد و همچنین تلاش براى حسن جریان امور، وظیفه‌‏اى ‏شرعى است و متوجه همه افراد جامعه، چه زن و چه مرد.زنان نیز باید در نظارت بر امور، خود را مسؤول بدانند.

نظارت مسؤولانه علاوه بر آگاهی‌هاى لازم، نیازمند حضور فعال و اظهار نظر در مسایل است. باید همه زنها و همه مردها در مسایل اجتماعى، در مسایل سیاسى وارد باشند و ناظر باشند؛ هم به مجلس ناظر باشند، هم به کارهاى دولت ناظر باشند، اظهار نظر بکنند.

این سخن امام، شعاعى از فرمان قرآن کریم است که به صراحت پیوند مسؤولانه و ایمانى زنان و مردان مؤمن را یادآور می‌‏شود و آنان را عهده‏‌دار مسئولیت امر به معروف و نهى از منکر می‌‏شمارد، همان گونه مسؤول اقامه نماز و اداى زکات و پیروى از خدا و رسول می‌‏داند.

آرى به گفته قرآن، این چنین جامعه‏‏‌اى با چنان پیوندهاى ایمانى و مناسبات اجتماعى مسؤولانه و نظارت همه جانبه در کنار انجام دیگر وظایف دینى است که مورد لطف و عنایت‏ خداوند قرار می‌‏گیرد.

۸- حضور در دفاع و تدارک میدان نبرد

تحمیل جنگى ناخواسته بر ملت انقلابی ایران، فرصتى تاریخى را براى بانوان مجاهد و فداکار فراهم آورد که گوهر وجود ایمانى و ارزش‌هاى انسانى خویش را به زیباترین و گویاترین شکل به نمایش گذارند و زمینه‏‏‌اى را فراهم کرد، تا حضرت امام نیز وجه دیگرى از مشارکت‏ بانوان در مقدرات اساسى جامعه و سرنوشت‏ خویش را بازگو کنند. و این چنین بود که یکى از محورهاى اساسى در بیانات حضرت امام درباره جنگ تحمیلى و دفاع مقدس را، ضرورت و نحوه حضور بانوان و تلاش جهادى آنان تشکیل می‌‏دهد؛ از آموزش نظامی گرفته تا تدارکات جبهه، تربیت فرزندان و تشویق همسران و بستگان براى حضور در میدان نبرد، حضور در سپاه و ارتش و حتى حضور خود بانوان در جهاد، که مسئولیتى مشترک میان زن و مرد است. و این‌ها همه از نگاه دینى، تحلیل و استدلال‌هاى روشن و انکارناپذیرى دارد.

زنان در صدر اسلام با مردان در جنگ‌ها هم شرکت می‌‏کردند. ما می‌‏بینیم و دیدیم که زنان همدوش مردان بلکه جلوتر از آنان در صف قتال ایستادند، خود و بچه‌هاى خود و جوانان خودشان را از دست دادند و باز هم مقاومت کردند.

اگر خداى ناخواسته زمانى یک هجومی به مملکت اسلامی بشود باید همه مردم، زن و مرد حرکت کنند. مساله دفاع این طور نیست که تکلیف منحصر به مرد باشد یا اختصاص به یک دسته‏‏‌اى داشته باشد؛ همه باید بروند و از مملکت‏ خود دفاع بکنند.

من از آنچه تاکنون به همت مردان و زنان با شرف و رزمنده شده است، امید آن دارم که در بسیج همه جانبه آموزش نظامی و عقیدتى و اخلاقى و فرهنگى با تایید خداوند متعال موفق شوند و دوره تعلیمات و تمرین‌هاى عملى نظامی و پارتیزانى و چریکى را شایسته و به طورى که سزاوار یک ملت اسلامی به پا خواسته است ‏به پایان رسانند.

استدلال بر ضرورت آموزش نظامی توسط بانوان در شکل‌هاى مختلف آن نیز کاملا روشن است. کما این که امام خطاب به جمعى از بانوان‏ می‌‏فرمایند:

اگر دفاع بر همه واجب شد، مقدمات دفاع هم باید عمل بشود. از آن جمله قضیه این که ترتیب نظامی بودن، یادگرفتن انواع نظامی بودن را براى آنهایى که ممکن است. این طور نیست که واجب باشد بر ما که دفاع کنیم و ندانیم چه جور دفاع کنیم. باید بدانیم چه جور دفاع می‌‏کنیم… البته در آن محیطى که شما تعلیم نظامی می‌‏بینید باید محیط صحیح باشد، محیط اسلامی باشد، همه جهات عفاف محفوظ باشد، همه جهات اسلامی محفوظ باشد.

پایان بخش این محور، سخن دیگرى از حضرت امام در پیش از پیروزى انقلاب است که هم تاکیدى بر مشارکت مسؤولانه بانوان در جهاد شرعى است و هم تاکیدى بر حضور فعال در جامعه و مشارکت در امورى که به سرنوشت آنان مربوط می‌‏شود:

این تبلیغات که «اگر اسلام پیدا شد مثلا دیگر زن‌ها باید بروند توى خانه‏‌ها بنشینند و قفلى هم بر درش بزنند که بیرون نیایند» این چه حرف غلطى است که به اسلام نسبت می‌‏دهند. صدر اسلام زن‌ها توى لشکرها هم بودند، توى میدان‌هاى جنگ هم می‌‏رفتند.

پی‌نوشت‌ها

۱-مدثر/۳۸

۲-بقره/۲۸۶

۳-آل عمران/۱۹۵

۴-بقره/۲۸۶

۵-علامه طباطبایی؛ تفسیر المیزان؛ ج۲ ص۲۷۱

منبع: تبیان