- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
مسیحیت در دوران کنونی بیش از سه شاخه اصلی ندارد که عبارت اند از: کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان.[۱] برخی از این فرقهها به سنت تعبیر نموده و میگویند که مسیحیت حد اقل دارای پنج سنت اصلی میباشد که عبارتاند از سنتهای شرقی، مشرقی، رومی، شمالی و آفریقایی که تفاوتهای آنها به واسطه جداییهای فرقهای و جغرافیایی نسبت داده شده است.[۲] به هر حال ریشه تمام فرقههای مسیحیت به یکی از سه فرقه منتهی میشود. در اینجا اجمالا به این سه فرقه و علت جدایی آنها اشاراتی میشود:
۱. مذهب کاتولیک
کلمه کاتولیک«Catholic» به معنای اصل و جامع است.[۳] این مذهب به نام سنت لاتین یا غرب نیز نامیده میشود.[۴] مسیحیان کاتولیک به این باوراند که حضرت مسیح(ع) موسس مذهب کاتولیک است، آنگاه که عیسی مسیح به صلیب کشیده شد و به یاران خود گفت: «بروید پیام مرا به همه ملتها برسانید». پس عیسی مسیح از همان آغاز میخواست پیامش جهانگیر شود و کاتولیک همین معنای «جهانگیر» را دارد. مذهب کاتولیک که تا زمان زیادی تنها در میان مردم پیرامون دریای مدیترانه رسوخ کرده بود امروزه در سراسر جهان حضور دارد و شصت در صد مسیحیان را در بر میگیرد. مذهب کاتولیک یا کلیسای غرب در سایه سازمانبندی و سلسلهمراتب خاصی در تمام جهان فعالیت دارد که امروزه چهار هزار اسقف تحت رهبری پاپ(پاپا، پدر)[۵] همان اسقف شهر رم(واتیکان)، آن را میگردانند.[۶]
۲. مذهب ارتودکس
کلمه ارتودکس«Orthodox» مرکب از دو کلمه«Orthos» یعنی درست و«doxa» یعنی عقیده، ترکیب شده است که به معنای عقیده صحیح است.[۷] این مذهب که به نام سنّت شرقی نیز یاد میشود مدعی دنباله حقیقی مسیحیت اولیه است.[۸]
علت جدایی مذهب ارتودکس از کاتولیک
مسیحیان به این باوراند که ریشه جدایی کلیسای ارتودوکس از کلیسای کاتولیک به رقابتهای سیاسی و بد فهمیدن متون دینی که درست ترجمه نشده بودند، برمیگردد. تا هزاره اول عمر مسیحیت بیش از یک کلیسا نبود که هم کاتولیک بود و هم ارتودوکس. در صدر اول مسیحیت کلیسای مسیحی در فلسطین، لبنان، سوریه، ترکیه، مصر و یونان کشورهایی بودند که در آنها مسیحیان از همان آغاز پرشمار بود و مسیحیان شرق نام گرفتند. در غرب نخستین جایی که در آن مسیحیت پا گرفت شهر رُم بود که در آن یهودیانی زیادی میزیستند. بنابراین کلیسای شرقی از همان آغاز مستقل بود. در سال۳۳۰م. که پایتخت امپراطوری رُم به قسطنطنیه برده شد و مسیحیت دین رسمی شناخته شد، منزلت کلیسای شرقی فزونی گرفت.[۹] بدین سان قسطنطنیه پایتخت رُم شرقی(بیزانس) مرکز امپراطوری کنستانتین قرار گرفت. از آن زمان کلیسای بیزانس و اسقفهای آن در مقابل کلیسای رُم اهمیت زیادی یافت و کنستانتین در جهت منافع خود با تقویت کلیسای بیزانس به عنوان رقیب کلیسای رُم، اقتدار کلیسای رُم را محدود میکرد. اولین سنگ اختلاف این دو کلیسا در شورای جهانی چهارم کلیسا که در سال ۴۵۱م. در شهر کالچه دونیا(غازی کوی) برگزار گردید، گذارده شد. رقابت بین این دو کلیسا در حقیقت برسر کسب قدرت بود که با طرح مسألهای کلامی پیرامون ماهیت مسیح علنی گردید. اعضای کلیسای بیزانس ماهیت مسیح را الهی- انسانی دانسته و قائل شدند که این دو بُعد از ذات مسیح تفکیک ناپذیر است؛ اما کلیسای رُم این اعتقاد را کفر آمیز دانسته و به مخالفت جدی با آن پرداختند. پس از این شورا، اصحاب کلیسای بیزانس مقام و اختیارات پاتریارک را همطراز پاپ اعلام نموده و برتری پاپ بر کلیسای جهانی را نفی کردند و نام ارتودوکس را بر خویش نهادند. این رقابت تا سال ۱۰۴۶م. کما بیش ادامه یافت. پس از تاجگذاری امپراطور رُم غربی توسط پاپ و تفویض اختیارات کلیسا و حق انتخاب پاپ به امپراطور، رهبران کلیسای شرقی این اقدام پاپ را خیانت به دستگاه کلیسا دانسته و پاپ را تکفیر نمودند. و امپراطوران رُم شرقی( بیزانس) نیز برای حفظ منافع و قدرت خود از کلیسای ارتودوکس حمایت کردند.
در پی تکفیر کلیسای رُم غربی از طرف کلیسای شرقی، انحراف کاتولیکها رسما اعلام شد و در سال ۱۰۵۴م. مسیحیت رسما به مذهب کاتولیک با مرکزیت رُم و رهبری پاپ و مذهب ارتودوکس با مرکزیت قسطنطنیه و رهبری اسقف آن کلیسا تقسیم شد.[۱۰]
برخی منشاء اختلاف و به وجود آمدن این دو مذهب را نادرست بودن ترجمههای متون دینی دانسته، میگوید: در آن زمان به علت محدود بودن وسایل ارتباطی، رابطه بین کلیسای غرب و شرق آسان نبود و به سبب دوری از یکدیگر ترجمه متنهای دینی از زبان یونانی دقت و صراحت کافی نداشت و در بین برداشتهای دو کلیسا ناهمسازیهایی به وجود میآمد که درنتیجه پاپ لئون نهم در ۱۰۵۴م. اسقف قسطنطنیه را از کلیسا طرد کرد و خشم مسیحیان شرق را برانگیخت.[۱۱] و بدین سان کلیسای شرقی از کلیسای غربی جدا گردید. مسیحیت شرقی یا ارتودوکس دارای مرجعیت مرکزی نیست، بلکه مجموعهای از کلیساهای خودگردان است.[۱۲]
۳. مذهب پروتستان
واژه پروتستان از لغت«Protest» به معنای اعتراض و شکایت گرفته شدهاست.[۱۳] این مذهب که به نام سنّت شمالی نیز یاد شده[۱۴] با هدف اصلاح دینی و اعتراض بر کلیسای کاتولیک به علت پدید آمدن انحرافات در عملکرد کشیشها و اسقفها مبنی بر امتیازات اجتماعی و برتریجویی آنان بر دیگر مسیحیان به وجود آمد. این جنبش از جانب راهب دینی به نام مارتین لوتر[۱۵] آغاز شد که در سال ۱۵۱۷م. بر در کلیسای ویتمبرگ اعلامیهای نهاد که بیان مخالفت او با عمل کشیشان در خرید و فروش و آمرزش گناهان بود. به این ترتیب که گنهکاران مبلغ پولی را که کشیشان معین میکردند به کلیسا میپرداختند تا در آن دنیا از کیفر گناه در امان باشند. هر چند کلیسای کاتولیک در سال۱۵۲۰م. به این گمان بود که میتواند این نهضت را سرکوب کند، ولی چونکه او تنها نبود و گروهی از مردم را به گرد خود کشانید که در میان آنها شاهزادگان چند ایالت آلمان هم بودند، کلیسای رُم امید شکستن جنبش پروتستانیسم را از دست داد و به این ترتیب مذهب و کلیسای جدید به نام پروتستان به وجود آمد.[۱۶] نوسامانها، کالونیها، لوتریها، باپتیستها، متدیستها، پیرکشیشان و انگلیکن از شاخههای کلیسای پروتستان به شمار میآیند.[۱۷]
پی نوشت:
[۱] . میشل مالرب، انسان و ادیان(نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی)، ترجمه مهران توکلی، ص۸۳.
[۲] . اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز، ترجمه احمد رضا مصباح و حمید بخشنده، ص۱۴۳.
[۳]. محمد رضا زیبایی نژاد، درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، ص ۹۲.
[۴] . اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز، ترجمه احمد رضا مصباح و حمید بخشنده، ص۱۵۵.
[۵] . همان، ص۱۵۵.
[۶] . میشل مالرب، انسان و ادیان(نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی)، ترجمه مهران توکلی، ص۸۳-۸۴.
[۷]. محمد رضا زیبایی نزاد، درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحی، ص۸۸- ۸۹؛ حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص۱۶۹.
[۸] . اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز، ترجمه: احمد رضا مصباح و حمید بخشنده، ص۱۴۴.
[۹] . میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۸۸.
[۱۰] . مجتبی عبد خدایی، واتیکان(کلیسای جهانی کاتولیک)، ص۲۸-۳۰.
[۱۱] . میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۸۸.
[۱۲] . اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز، ترجمه احمد رضا مصباح و حمید بخشنده، ص۱۴۹.
[۱۳] . محمد رضا زیبایی نژاد، در آمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، ص۹۲.
[۱۴] . اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز، ترجمه: احمد رضا مصباح و حمید بخشنده، ص۱۶۴.
[۱۵] . Martin Luther (1483- 1546.م) آلمانی بود. تا درجه کشیشی بالا رفت. در رشته الهیات درس خواند و پرچمدار اصلاح کلیسای کاتولیک شد که در نتیجه موسس مذهب پروتستان گردید.
[۱۶] . میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۹۱-۹۲.
[۱۷] . همان، ص۹۰.
نویسنده: حمیدالله رفیعی