- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
پولس در حدود سال های ۵ تا ۱۵ میلادی[۱] و بنا بر قولی در سال دهم میلادی[۲] در کلیکیای آسیای صغیر(ترکیه کنونی)[۳] در خانواده ای از قبیله بنیامین[۴] به دنیا آمد و در همین شهر در مدرسه ای که مبادی و حکمت های فلاسفه رواقیون و کلبیون تدریس می شد با آداب سخت یهودیت تربیت گردید و به گروه فریسیان پیوست[۵] و این آموزه ها در او به گونه ای نفوذ کرد که بعدها در مسیحیت مورد ادعایش نیز داخل گردید.[۶] او از دیدگاه ویل دورانت یک مرد هیجان پذیر و تخیل گرا و بیش از «اسپینوزا» مست و شیدای خداوند بوده و خود را الهام شده از جانب خدا و قادر به اعجاز می پنداشت.[۷]
دشمنی پولس با مسیحیان
پولس آن گونه که در اعمال رسولان آمده است در ابتداء یک یهودی متعصب و بی باکانه دشمن سرسخت مسیحیان بود و آنان را تا سرحد مرگ آزار می داده است[۸]. به گفته خود مسیحیان او هرگز حضرت عیسی(علیه السلام) را ندیده و با هیچ یکی از حواریانی که نزدیک ترین افراد به حضرت مسیح (علیه السلام) بودند آشنا نشده بود. او با توجه به این که در رأس دژخیمان یهودی قرار داشت در مراسم سنگسار «استیفان» که از پیروان راستین مسیح (علیه السلام) بود حضور داشته و در همین زمان مسئول شکنجه جامعه مسیحیت بوده و کلیسا ها را ویران کرده و گستاخانه وارد خانه های مردم شده و زنان مردان را بیرون کشیده و به زندان می برد.[۹]
داستان مسیحی شدن پولس
پولس خود برای مسیحی شدنش داستانی ساخته است. او در این داستان می گوید : هنگامی که برای دست گیری مسیحیان عازم دمشق بودم، نزدیک ظهر ناگهان از آسمان به اطراف من نوری درخشید و من به زمین افتادم و صدایی شنیدم که میگفت «ای شائول چرا بر من جفا میکنی ؟» پر سیدم ای خداوند تو کیستی؟ پاسخ داد من عیسای ناصری هستم !! من عرض کردم چه کنم ؟ خداوند به من گفت بر خیز و به سوی دمشق برو در آنجا کار های که به تو واگذار می شود به تو گفته خواهد شد![۱۰]
پولس در قالب این داستان تلاش نموده که دو چیز را در دین مسیحیت پایه گذاری کند. یکی الوهیت و خدایی حضرت عیسی(علیه السلام) و دیگری رهبری خودش بر جامعه مسیحیان.
پولس بعد از اعلام مسیحیتش مبتنی بر همین داستان بلا فاصله در دمشق به صراحت می گوید عیسی پسر خدا است.[۱۱]
جانشینی پولس برای حضرت مسیح
پولس با وجود اینکه دشمن سرسخت حضرت مسیح (علیه السلام) و پیروانش بود، به صورت اعجاب انگیزی بر مسیحیان مسلط می شود. نقش پولس در مسیحت به حدی است که این دین را باید دین پولسی نام گذاشت.
با اینکه حضرت عیسی (علیه السلام) پطرس را به جانشینی خود بر گزیده بود[۱۲] اما چه اتفاقی می افتد که پولسی که نه هر گز حضرت عیسی (علیه السلام) را دیده بود و نه با حواریان آشنابود، عملا مو قعیت بهتری پیدا می کند و معمار مسیحیت کنونی می شود به گونه ی که در نزد مسیحیان لقب دومین مؤسس مسیحیت را به خود اختصاص می دهد؟[۱۳]
سوالات ما
۱. چرا پولس که دشمن سرسخت مسیحیان بود و مسیحیان را تا سر حد مرگ شکنجه می داد، موقعیتی بالاتر از حضرت مسیح (علیه السلام) پیدا می کند و دین حضرت مسیح (علیه السلام) را زیرو رو می کند؟
۲. با اینکه حضرت عیسی(علیه السلام) پطرس را به جانشینی خود بر گزیده بود، آیا جانشین شدن پولس مخالفت صریح با دستور حضرت مسیح (علیه السلام) نیست؟
۳. طبق چه ضوابط و معیارهای دینی و عقلی پولسی که نه هر گز حضرت عیسی(علیه السلام) را دیده بود و نه با حواریان آشنابود، عملا معمار مسیحیت کنونی می شود به گونه ی که در نزد مسیحیان لقب دومین مؤسس مسیحیت را به خود اختصاص می دهد؟
۴. داستان مسیحی شدن پولس با چه معیاری قابل پذیرش است که در این داستان خود را فرستاده خدا معرفی کرده است؟ آیا این داستان او مقدمه چینی برای از بین بردن دین حضرت مسیح (علیه السلام) نبوده است؟
نویسنده: حمیدالله رفیعی
پی نوشت ها
[۱] . کلام مسیحی، ص۵۴.
[۲] . تاریخ تمدن، ج۳ ص۶۷۹.
[۳] . کلام مسیحی، ص۵۴ .
[۴] . متفکران بزرگ مسیحی، ص۱۹.
[۵] . تاریخ جامع ادیان، ص۶۱۴.
[۶] . تاریخ تمدن، ج۳، ص۶۸۰.
[۷] . تاریخ تمدن، ج۳، ص۶۸۱.
[۸]. اعمال رسولان، ۲۲: ۴ .
[۹] . اعمال رسولان، ۸: ۱.
[۱۰] . اعمال رسولان، ۲۲: ۶-۹.
[۱۱] . اعمال رسولان، ۹ : ۲۰.
[۱۲] . آشنایی با ادیان بزرگ، ص۱۳۷.
[۱۳] . تاریخ جامع ادیان ، ص۶۱۳.
منابع:
۱. کتاب مقدس.
۲. توفیقی ، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ ، تهران، سمت، هفتم ، ۱۳۸۶ش
۳. جان بایر ناس تاریخ جامع ادیان، ترجمه: علی اصغر حکمت، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، تهران، چهاردهم، ۱۳۸۳ش .
۴. میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه: حسین توفیقی ، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، سوم، ۱۳۸۷ش
۵. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۳ ص۶۷۹ ، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۰ش.
۶. هانس کونگ، متفکران بزرگ مسیحی،گروه مترجمان، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، قم، اول، ۱۳۸۶ش