داستان هایی آموزنده از نقش پدر در تربیت دینی فرزند

داستان هایی آموزنده از نقش پدر در تربیت دینی فرزند

۱۴۰۰-۰۸-۱۹

1729 بازدید

بر اساس منابع اسلامی و با توجه به آیات و روایات، تربیت دینی فرزند، یکی از وظایف مهم پدران در قبال فرزندان است. پدر تنها وظیفه تامین مالی و اقتصادی فرزند را بر عهده نداشته و صرفا نان آور خانواده نیست بلکه از نفقه واجب تر، اهتمام او به تربیتی دینی فرزند در کنار دیگر ابعاد تربیتی اوست.

قطعا مروری بر سیره و روش عملی رهبران و بزرگان دین در تربیت دینی فرزند، می تواند آیینه تمام نمایی از نگرش اصیل اسلام در حوزه تربیت دینی فرزند و مسئولیت پدران در این ساحت از تربیتی بوده و راهنمای خوبی برای ما را در فرایند تربیت دینی فرزند باشد.

در ادامه به چند داستان آموزنده از زندگی بزرگان دین پیرامون تربیت دینی فرزند اشاره می کنیم:

پدران غافل از تربیت دینی فرزند

روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حین عبور از کوچه ای، عده ای از کودکان را دید که مشغول بازی هستند. خواست نقش بزرگ پدران و مسئولیت سنگین آنها در رشد و تربیت دینی فرزند را به اصحاب و یاران خود گوشزد کند. پس رو به آنان کرد و فرمود: «وای بر فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان!».

اطرافیان پیامبر با شنیدن این جمله آن حضرت تعجب کردند و به فکر فرو رفتند. با خود گفتند شاید منظور پیامبر، فرزندان مشرکان است که در تربیت فرزندان خود کوتاهی می کنند. عرض کردند: ای پیامبر خدا! آیا منظور شما مشرکان است؟

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: نه! بلکه پدران مسلمانی را می گویم که چیزی از واجبات دینی را به فرزندان خود نمی آموزند و اگر هم فرزندان آنها پاره ای از مسائل دینی را فرا گیرند، پدران آنها، ایشان را از ادای این وظیفه باز می دارند.

اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با شنیدن این سخن، بیشتر تعجب کردند و از خود پرسیدند مگر چنین پدران بی مسئولیتی نیز وجود دارند؟!

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که تعجب آنها را در چهره هایشان خوانده بود فرمود: پدران آنها تنها به این قانع می شوند و رضایت می دهند که فرزندانشان از مال دنیا چیزی را به دست آورند. آگاه باشید که من از این قبیل پدران، بیزار و آنان نیز از من بیزارند.»[۱]

در این داستان نشان می دهد که تربیت دینی فرزند از چنان اهمیت و جایگاهی نزد پیامبر برخوردار است که بی توجهی و کوتاهی پدر در تربیت دینی فرزند، موجب انزجار و بیزاری پیامبر از چنین پدری می شود. البته باید هم چنین باشد چون بی توجهی به تربیت دینی فرزند در واقع به معنی غفلت از آینده و سرنوشت دینی فرزند است.

امام علی (علیه السلام) و تربیت دینی فرزند

روزى امیرالمومنین امام على (علیه السلام) در منزل خود در کنار دو فرزند بزرگوارش حضرت عباس و حضرت زینب (علیهما السلام) که آن زمان کودک و خردسال بودند، نشسته بود و آن دو نیز در کنار حضرت نشسته بودند.

امام على (علیه السلام) رو به عباس کرد و فرمود: بگو یک. عباس عرض کرد: یک. حضرت فرمود: بگو دو. عباس عرض کرد: حیا مى‌کنم با زبانى که یک گفته ام، دو بگویم!

امام على (علیه السلام) با شنیدن این سخن حکمت آمیز عباس، خوشحال شد او را در آغوش گرفت و چشمانش را بوسید.

سپس رو به به زینب کرد و به او ابراز محبت فرمود. زینب به پدر عرض کرد: پدر جان! آیا ما را دوست دارى؟! حضرت فرمود: آری دخترم، فرزندان ما، پاره هاى جگر ما هستند.

زینب عرض کرد: ای پدر! دو محبت که در دل با ایمان نمی گنجد: حب خدا و حب اولاد! پس ناچار باید گفت حب به ما، از روی شفقت و مهربانى است و محبت ناب و خالص، مخصوص ذات الهى است.

حضرت با شنیدن این سخن زینب نیز بسیار خوشحال شد و هر دو فرزند بزرگوارش را در آغوش گرفت و به آنها مهر و عطوفت بیشترى فرمود و تحسین و تمجید کرد.[۲]

این داستان می تواند نشانه آشکاری از آموزش های قبلی آن حضرت در حوزه تربیت دینی فرزندان خود باشد که ثمره اش این گونه زیبا در گفتار حضرت زینب و حضرت عباس (علیهما السلام) نمود پیدا کرد.

مسیر درست در تربیت دینی فرزند

روزی فرزدق [۳] در دوران کودکی خود، همراه پدرش به حضور امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) رسید. امام به فرزدق محبت فرمود و از پدرش سوال کرد: این پسر کیست؟ جواب داد: او فرزند من است و همام نام دارد.

پدر فرزدق در تعریف و تمجید از فرزندش گفت: شعر و کلام عرب را چنان به او آموخته ام که دارای مهارت کامل در این فن شده است.

آن مرد انتظار داشت با گفتن این سخن، مورد تشویق امام (علیه السلام) قرار بگیرد ولی آن حضرت که به معیارهای اصیل در تربیت دینی فرزند توجه ویژه داشت و یکی از افتخارات کودک مسلمان را در فراگیری قرآن می دانست به او فرمود: اگر قرآن را به او یاد میدادی برایش بهتر بود.

وقتی فرزدق این سخن امام را شنید به فکر فرو رفت. کلام امام (علیه السلام) در قلبش نشست و این سخن برای همیشه در خاطرش ماند. از آن لحظه خودش را مقید کرد تا وقتی قرآن را حفظ نکند، آرام ننشیند. چنین نیز کرد و توانست قرآن را به طور کامل حفظ کند.[۴]

امام موسی کاظم (علیه السلام) و تربیت دینی فرزند

در زمان حیات امام موسی کاظم (علیه السلام)، جمعی از شیعیان وارد مدینه شدند تا در امور و مسائل دینی، پرسش هایی را از آن حضرت بپرسند. به منزل آن حضرت شرفیاب شدند؛ اما امام کاظم (علیه السلام) در بیرون شهر بود و هنوز نیامده بود.

از طرفی آنها نیز امکان توقف و ماندن در مدینه را نداشتند و باید، به سفر خود ادامه می دادند. بنابراین پرسش های خود را به صورت مکتوب، به خاندان حضرت تقدیم نمودند.

در نبود امام، حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) پاسخ آن پرسش ها را نوشتند و به آنها تسلیم نمودند. آنها با خوشحالی فراوان و تشکر از آن بانو، از مدینه خارج شدند.

در بیرون مدینه با امام کاظم (علیه السلام) برخورد کردند و پس از ادای احترام، داستان خود را برای آن حضرت شرح دادند و پاسخ های حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) را به ایشان نشان دادند.

هنگامی که آن حضرت، پرسش های آنان و پاسخ های حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) را ملاحظه کردند، از پاسخ های صحیح و دقیق آن بانو، شادمان شدند و سه بار فرمودند: فداها ابوها؛ پدرش به قربانش باد.[۵]

با توجه به این که حضرت معصومه (سلام الله علیها) به هنگام دستگیری پدر بزرگوارش، خردسال بود، این داستان، بیانگر اهتمام آن امام به تربیت دینی فرزند بزرگوارش و نیز از مقام والا و دانش گسترده آن بانوی بزرگ حکایت میکند.[۶]

امام حسین (علیه السلام) و نامگذاری نیک بر فرزندان

یکی از وظایف و شئون تربیتی والدین در تربیت دینی فرزند، انتخاب نامی نیک برای آنهاست. نامگذاری نیک بر فرزند می تواند آثار روانی و تربیتی خوبی برای او در پی داشته  باشد.

نقل شده مروان بن حکم در عصر خلافت معاویه، فرماندار مدینه بود و با قدرت و گستاخی تمام، بر ضد علی بن ابیطالب (علیه السلام) و آل علی (علیهم السلام) تبلیغ میکرد و با آنها دشمنی می نمود.

روزی امام سجاد (علیه السلام) را دید و به ایشان گفت: نام تو چیست؟ امام سجاد (علیه السلام) فرمود: نام من علی است. مروان پرسید: نام برادرت چیست؟ حضرت پاسخ داد: نام او نیز علی است.

مروان گفت: اوه! علی، علی!! چه خبر است؟! مثل این که پدرت تصمیم گرفته نام همه پسرانش را علی بگذارد!

پس از این دیدار، امام سجاد (علیه السلام) به حضور پدر (امام حسین علیه السلام) رسید و گفتار مروان را به آن حضرت منتقل نمود.

امام حسین (علیه السلام) فرمود: وای بر مروان پسر زن کبود چشم و پاک کننده پوست حیوانات! «لو ولد لی ماه لاحببت ان لا اسمی احداً منهم الا علیّا»؛ اگر دارای صد پسر هم شوم، دوست دارم نام همه آنها را علی بگذارم.[۷]

توحید و خداپرستی، ثمره تربیت دینی فرزند

وقتى حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) سه ساله بود، روزى به دایه اش حلیمه سعدیه فرمود: مادر! روزها برادرانم کجا می روند؟

حلیمه پاسخ داد: آنها گوسفندان را برای چرا به صحرا می برند. حضرت فرمود: مادر! چرا مرا با خود به صحرا نمی برند؟ مادر گفت: آیا مایلى همراه آنان به صحرا بروى؟ حضرت فرمود: بله مادر.

حلیمه روز بعد، محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) را شستشو داد و موهایش را روغن زد و به چشمانش سرمه کشید و مهره اى را که از قبل به نخ کشیده بود، براى محافظت او به گردنش آویخت.

طفل سه ساله که این عمل را از خرافات می دانست، بی درنگ مهره را از گردن خود جدا کرد و به حلیمه گفت: مادر! خدا بهترین حافظ براى من است.[۸]

ایمان و توکل، حاصل تربیت دینی فرزند

نقل شده هنگامى که حضرت یوسف (علیه السلام) را از چاه بیرون کشیدند، به بازار مصر بردند و در معرض فروش گذاشتند، مردى رهگذر، با دیدن چهره پاک و معصومانه یوسف، متاثر شد و به مردمى که براى خرید و فروش برده جمع شده بودند گفت: به این کودک غریب و تنها و بی گناه رحم کنید و با او مهربان باشید.

حضرت یوسف (علیه السلام) که با وجود سن کم، از ایمان، توکل و اعتماد به نفس کاملى برخوردار شده بود، با شنیدن سخن این مرد، رو به او کرد و فرمود: آن کس که خدا را دارد، هرگز گرفتار غربت و تنهایى نمی شود.[۹]

روشن است که این مرتبه از ایمان و خدامحوری در کودکی به این سن، به برکت اهتمام و توجه پدر (حضرت یعقوب علیه السلام) به تربیت دینی فرزند حاصل می شود.

خداجویی در تربیت دینی فرزند

سهل شوشتری از عارفان بزرگ است و در سن ۸۰ سالگی در سال ۲۸۳ هجری قمری از دنیا رفت. او می گوید: سه ساله بودم که نیمه های شب دیدم دایی ام محمد بن سوار، از بستر خواب برخاسته و مشغول نماز شب است.

یک بار به من گفت: پسرم! آیا آن خداوندی که تو را آفریده یاد نمی کنی؟ گفتم: چگونه او را یاد کنم؟ گفت: هنگام شب که برای خواب به بستر می روی، سه بار از دل (و نه از زبان) بگو: خدا با من است و مرا می نگرد و من در محضر او هستم.

چند شب، همین گفتار را از دل گفتم؛ سپس به من گفت: این جمله ها را هر شب، هفت بار بگو، من چنین کردم و دیری نپایید که شیرینی این ذکر در دلم جای گرفت.

پس از یک سال، به من گفت: آنچه به تو گفتم را در تمام عمر تا وقتی که تو را در قبر گذارند، از جان و دل بگو که همین ذکر و راه، دست تو را در دو جهان بگیرد و تو را نجات دهد.

من نیز به گفته او عمل کردم و به این ترتیب، نور ایمان به توحید در دوران کودکی در دلم راه یافت و سراسر قلبم را فرا گرفت.[۱۰]

تاثیر تقوا و مراقبت مادر در تربیت دینی فرزند

شبی شیخ مفید (ره) در عالم خواب دید: حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در حالی که دست حسن و حسین (علیهما السلام) را در دست داشت، پیش او آمد و فرمود: ای شیخ! به این دو کودک، فقه تعلیم بده!

شیخ مفید (ره) از خواب بیدار شد و در تعجب فرو رفت که این چه خوابی است که من دیدم! حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به همراه حسنین (علیهما السلام) نزد من بیاید و بگوید به آنها فقه تعلیم بده!

مدتی گذشت. روزی شیخ در جلسه درس نشسته بود. ناگهان دید زنی در حالی که دست دو پسرش را در دست دارد، در برابرش ایستاده. زن به شیخ مفید گفت: ای شیخ! به این دو کودک (سید رضی و سید مرتضی)، فقه تعلیم بده!

شیخ مفید که تعبیر خوابش را دریافته بود، خیلی شگفت زده و خوشحال شد و تربیت علمی آن دو را به عهده گرفت.

در یکی از روزها، شیخ مفید مقداری سهم امام به این دو کودک داد که به مادرشان بدهند تا از این طریق کمکی به بهبود معیشت سخت آنان کرده باشد؛ اما مادر آنها، پول را قبول نکرد و به فرزندان خود گفت: سلام مرا به شیخ مفید برسانید و بگویید: پدرمان مغازه ای به ارث گذاشته است. مادرمان، اجاره این مغازه را می گیرد و خرج ما میکند از این رو احتیاج زیادی نداریم و با قناعت زندگی می کنیم.

شیخ مفید آن دو کودک را به بهترین وجه، پرورش داد تا جایی که سید رضی و سید مرتضی از عالمان بزرگ شیعه و از مفاخر جهان تشیع گردیدند.[۱۱]

اهتمام آیت الله بهجت به اخلاق و تربیت دینی فرزند

مرحوم آیت الله بهجت (ره)، همواره مراقب بود که بچه ها معصیتی انجام ندهند. اگر کسى از دست بچه هایش ناراحت می شد، هرگز فراموش نمی کرد. حتى تا بیست سال بعد!!

یک بار به من فرمود: غذایى درست کن و به در خانه فلانى ببر. گفتم: می گویم ببرند. فرمود: نه، خودت ببر!!.

من غذا را بردم و دو روز بعد، آن شخص از دنیا رفت. آن شخص چندین سال پیش از این، از من ناراحت شده بود و من یادم رفته بود و حالا که نزدیک مرگش بود، آقا این‌گونه فرمود.[۱۲]

نتیجه گیری

غفلت از وظایف پدر در حوزه تربیت دینی فرزند و کمرنگ شدن نقش تربیتی او، می تواند آثار منفی زیادی در فرایند شکل گیری هویت و شخصیت دینی فرزند در پی داشته باشد.

متاسفانه در جامعه ما به هر دلیل، بیشتر به جنبه های اقتصادی پدر و نقش او در سایر ابعاد تربیت فرزند توجه شده و برخی وظیفه پدر در قبال تربیت دینی فرزند را منکر شده یا دست کم به حداقل ها اکتفا کرده اند.

همانطور که در داستان های نقل شده از زندگانی بزرگان دین اشاره  شد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر معصومان (علیهم السلام) توجه و اهمیت فراوانی برای نقش و مسئولیت پدر در تربیت دینی فرزند قائل بودند و با گفتار و رفتار عملی خود همواره به دیگران سفارش و تاکید می نمودند.

گردآوری و بازنویسی: حسین فاضلی

پی نوشت ها

[۱] . محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۶۴

[۲] . بروجردی، جامع احادیث الشیعه، ج۲۶، ص ۸۶۶

[۳] . همام بن غالب معروف به فرزدق از شاعران مشهور عرب در قرن اول و دوم هجری است. قصیده او که فی البداهه در ستایش امام سجاد (علیه السلام) و در برابر هشام بن عبدالملک سروده، معروف است. فرزدق از شاعرانی است که به خاندان اهل بیت (علیهم السلام) ارادت داشت؛ با این حال در مدح خلفای اموی نیز شعر می سرود.

[۴] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰ ص۲۱ و ۲۲

[۵] . این روایت را مرحوم آیت الله سید نصر الله مستنبط از کتاب «کشف اللئالی» نقل فرموده که نسخه آن تاکنون به چاپ نرسیده و به صورت مخطوط در کتابخانه شوشتری های نجف اشرف وجود دارد. مرحوم میرجهانی نسخه ای از این کتاب را در کتابخانه شیخ محمد سماوی دیده است.

[۶] . مهدی پور، کریمه اهل بیت، ص۶۳ و ۶۴(با تغییراتی در متن)

[۷] . شیخ کلینی، کافی، ج۱۱ ص۳۶۹

[۸] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۵ ص۳۹۲

[۹] . ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۳۳

[۱۰] . محمدی اشتهاردی، داستان دوستان، ج۵ ص۲۵۷(با تغییراتی در متن)

[۱۱] . مظاهری، تربیت فرزند در اسلام، ص ۹۰(با تغییراتی در متن)

[۱۲] . عبد محبوب، ویژه‌نامه پنجمین سالگرد ارتحال مرحوم آیت الله بهجت (ره) ص۴۷ (نقل از فرزند ایشان حجت الاسلام و المسلمین علی بهجت)

منابع

  • شیخ کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی؛ قم؛ انتشارات دارالحدیث؛ چاپ اول؛ ۱۴۲۹ ق
  • علامه مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی؛ بحارالانوار؛ بیروت؛ احیاء التراث العربی؛ چاپ دوم؛ ۱۴۰۳ ق
  • ورام بن ابی فراس، مسعود بن عیسی؛ تنبیه الخواطر و تزهه النواظر (مجموعه ورام)؛ قم؛ انتشارات فقیه؛ چاپ اول؛ ۱۴۱۰ ق
  • محدث نوری، حسین؛ مستدرک الوسائل؛ قم؛ موسسه آل البیت (علیهم السلام)؛ چاپ اول؛ ۱۴۰۸ ق
  • بروجردی، آقاحسین؛ جامع احادیث الشیعه؛ تهران؛ انتشاران فرهنگ سبز؛ چاپ اول؛ ۱۳۸۶ ش
  • ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبه الله؛ شرح نهج البلاغه؛ قم؛ انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی؛ چاپ اول؛ ۱۴۰۴ ق
  • مهدی پور، علی اکبر؛ کریمه اهل بیت؛ قم؛ نشر حاذق؛ چاپ اول؛ ۱۳۷۴ ش
  • محمدی اشتهاردی، محمد؛ داستان دوستان؛ قم؛ انتشارات بوستان کتاب؛ چاپ سوم؛ ۱۳۸۹ ش
  • مظاهری، حسین؛ تربیت فرزند در اسلام؛ ناشر: شرکت چاپ و نشر بین الملل؛ چاپ هیجدهم؛ ۱۳۹۶ ش
  • عبد محبوب؛ نسخه الکترونیکی ویژه‌نامه خبرگزاری تسنیم به مناسبت پنجمین سالگرد ارتحال مرحوم آیت الله بهجت (ره) ص۴۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *