- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
نزول تدریجی قرآن، یکی از موضوعات مهم در دین اسلام است. از آیات قرآن و نیز از احادیث معصومان (علیهم السلام) به دست می آید که بر خلاف تورات و انجیل، کلام خداوند (قرآن) به صورت تدریجی نازل شده است. علامه طباطبایی (ره)، در این باره می گوید:
فرق اساسی در میان قرآن و تورات و انجیل در این است که قرآن اصلا از مقوله کاغذ، لوح و خط نبوده؛ بلکه از مقوله صدا و مسموعات و شنیدن بوده است. بنابراین معلوم است، کتابی که به این طریق وحی می شود، تدریجی بودن را لازم دارد، چون باید کلمه به کلمه خوانده و شنیده شود. این نوع نزول زمان می خواهد. پس اگر تورات و یا انجیل دفعی نازل شده است، به دلیل این بوده که مکتوب بوده است.[۱]
نزول تدریجی کلام خدا دارای حکمت هایی بوده است که به آن ها اشاره می شود:
آرامش و قوت قلبی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
یکی از حکمت های نزول تدریجی قرآن و کلام خدا این است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) با این نوع نزول با وحیی که از سوی خداوند نازل می شده است، پیوسته با خداوند ارتباط داشته و باعث قوت قلب و آرامش روحی آن حضرت می شد. در ضمن از این طریق تحمل مشکلات بر آن حضرت آسان تر می گردید. یعنی هر گاه زجر و گرفتاری پیش می آمد، خداوند به وسیله وحی، او را امیدوار می کرد. چنانکه خداوند می فرماید:
«وَ اصْبِرْ عَلى ما یقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمیلا؛ و در برابر آنچه (دشمنان) مى گویند شکیبا باش و به گونه شایسته از آنان دورى گزین».[۲]
قرآن کریم خودش بر اینکه خداوند با نزول تدریجی قرآن باعث آرامش و قوت قلب پیامبر (ص) می شده است تصریح کرده است؛ آنگاه که یهودیان و مسیحیان و حتی مشرکان نزول تدریجی قرآن را مورد اعتراض قرار می دادند و می گفتند: «لَوْ لا نُزِّلَ عَلَیهِ الْقُرْآنُ جُمْلَهً واحِدَهً؛چرا قرآن یک جا بر او نازل نمی شود؟» خداوند پاسخ داده است: «کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَکَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتیلاً ؛ این به خاطر آن است که قلب تو را به وسیله آن محکم داریم، و (از این رو) آن را به تدریج بر تو خواندیم».[۳]
همچنین در سوره یس می فرماید: «فَلا یحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ ما یسِرُّونَ وَ ما یعْلِنُونَ[۴]؛ پس سخنانشان تو را غمگین نسازد، ما آنچه را پنهان مى دارند و آنچه را آشکار مى کنند مى دانیم».
خداوند با بیان حوادث و تکذیب پیامبران گذشته از سوی مردم پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را دعوت به شکیبایی می کند و می فرماید:
«وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلى ما کُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّى أَتاهُمْ نَصْرُنا وَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ وَ لَقَدْ جاءَکَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلینَ؛[۵] پیش از تو نیز پیامبرانى تکذیب شدند؛ و در برابر تکذیب ها، صبر و استقامت کردند؛ و (در این راه،) آزار دیدند، تا هنگامى که یارى ما به آن ها رسید. (تو نیز چنین باش! و این، یکى از سنت هاى الهى است؛) و هیچ چیز نمى تواند سنن خدا را تغییر دهد؛ و اخبار پیامبران به تو رسیده است».
آیاتی متعددی، که هر کدام در زمان خاص و به مناسبتی بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده، در مسیر پر پیچ و خم آن حضرت رهگشا بوده است.[۶]
پاسخگویی قرآن به سوالات و شبهات در نزول ندریجی قرآن
از حکمت های دیگر نزول تدریجی قرآن پاسخ گویی به شبهات و سوالاتی بوده که از سوی مردم مطرح می شده است. این سوالات و شبهات ممکن بود که برای رفع ابهام و دانستن معارف الهی مطرح می شده است و ممکن بوده برای ایجاد شک و تردید در اذهان مردم القا می گردیده است، همانند: سوال از روح[۷]، از جریان ذوالقرنین[۸]، انفاق[۹]، یتیم[۱۰] و….
بی تردید، از این گونه سوال ها در قرآن کریم فراوان وجود دارد که در مقاطع مختلف زندگی پیامبر (ص) به آن ها پاسخ داده شده است، که هر کدام بیانگر حکمت نزول تدریجی قرآن کریم است.[۱۱]
همراهی قرآن با حوادث و قضایا
از حکمت ها و علت های دیگر نزول تدریجی قرآن همراهی با قضایا و حوادثی است که به تدریج اتفاق می افتاده است. طبیعی است که احکام و دستورات خدا باید همگام با این حوادث نازل می گردید؛ همانند: جریان «افک»[۱۲]؛ حکم ظهار[۱۳] افشای نیات و حالات درونی منافقان[۱۴] و … .
تعلیم و تربیت تدریجی
از حکمت های دیگر نزول تدریجی قرآن کریم این است که تعلیم و تربیت و احکام شرعی باید به تدریج به مردم ابلاغ می شد تا به صورت درست و صحیح آن ها را فرا می گرفتند؛ زیرا انباشتن تکالیف به صورت جمعی و در یک زمان اولا قابل یادگیری و امکان عمل نبوده است.
ثانیا تحمل این همه احکام و دستورات الهی برای افرادی که به عادات و فرهنگ جاهلی خو گرفته بودند، دشوار و تقریبا ناممکن می نمود. از این رو خداوند در آیات مکی بیشتر به روشنگری افکار مردم آن عصر، زدودن خرافات و باورهای جاهلی و ایجاد نگرش صحیح در آنان نسبت به مبدا و معاد و انسان پرداخته است.
امام باقر (علیه السلام) در ضمن یک حدیث مفصل فرموده است خداوند در سوره های مکی تنها درباره شرک و کفر و عذاب اشاره نموده است، اما در غیر آن به دعوت و ترغیب به اعمال نیک و بازداشتن از اعمال ناپسند و تقبیح آن، و … اکتفا کرده است.[۱۵]
نتیجه گیری
حاصل مطالب فوق این شد که دلایل و حکمت هایی که بیان گردید، مقتضی نزول تدریجی قرآن است و با نزول دفعی، اهداف و اغراضی که در حکمت ها به آن ها اشاره شد تحقق پیدا نمی کرد و همچنین آیات آن به صورت تدریجی از سوی مسلمانان صدر اسلام حفظ می گردید که در نزول دفعی این کار به مشکل مواجه می شد.
پی نوشت ها
[۱] . ترجمه المیزان، ج۱۵، ص ۲۸۹.
[۲] . مزمل، ۱۰.
[۳] . فرقان، ۳۲
[۴] . یس، ۷۶.
[۵] . انعام، ۳۴.
[۶] . مباحث در علوم قرآن، ص ۷۵ .
[۷] . اسراء ۸۵
[۸] . کهف ۸۲.
[۹] . بقره ۲۱۹.
[۱۰] . بقره، ۲۲۰ و… .
[۱۱] . اسباب نزول، ص ۲۲۰،۲۴۶،۲۵۱.
[۱۲] . نور، ۱۱و۲۶.
[۱۳] . مجادله، ۱-۴.
[۱۴] . بقره، ۸ و ۲۰.
[۱۵] . الکافی، ج۲، ص ۲۹-۳۰.
منابع
۱. قرآن کریم
۲. صبحی صالح، مباحث در علوم قرآن، ترجمه محمد علی لسانی، نشر احسان، تهران، ۱۳۷۹.
۳. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، . قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۳۷۸ش.
۴. علی بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب نزول، بروت، دار ابن کثیر.
۵. کلینی، محمد بن یعقوب الکافی، تهران، دارالکتب اسلامیه، چ۴، ۱۴۰۷ق.