مناقب امام رضا (ع) به روایت یکی از علمای اهل سنت

مناقب امام رضا (ع) به روایت یکی از علمای اهل سنت

اشتراک‌گذاری در ایتا اشتراک‌گذاری در بله اشتراک‌گذاری در سروش کپی کردن لینک

اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، همواره مورد احترام اهل سنت بوده اند. یکی از ائمه ای که به واسطه حضور در ایران همواره مورد توجه و احترام اهل سنت بوده، امام رضا (علیه السلام) است. مطالبی که در ادامه بیان می شود، حاصل گفتگو با حاج ماموستا اقبال بهمنی، یکی از علمای شافعی کردستان درباره مناقب امام رضا (علیه السلام) است که همگی بر اساس منابع اهل سنت می باشد.

جایگاه و خاندان امام رضا (علیه السلام)

امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) پیشوای هشتم شیعیان، در ۱۱ ذی القعده سال ۱۴۸ هجری در شهر مدینه به دنیا آمد. کنیه ایشان ابوالحسن بود. رضا، ولی، وفی، و صابر از لقب های امام هشتم بود. مادر امام رضا (علیه السلام) به نام های تکتم و نجمه معروف است.[۱]

حضرت علی بن موسی بن الرضا (علیه السلام) از نسل فرزند یگانه و دختر بی همتای حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) و از ذریه امیر مومنان حضرت علی (علیه السلام)، در زمره اهل بیت پیامبر به شمار می رود و این فضیلتی است که بسیاری از دانشمندان اهل سنت بدان اشاره نموده اند. بنابراین اولین منقبت از مناقب امام رضا (علیه السلام)، اصالت خانوادگی و فرزند رسول الله (صلی الله علیه و آله) بودن آن حضرت می باشد.

دیدگاه بزرگان اهل سنت، درباره مناقب امام رضا (ع)

مهمترین جنبه از مناقب امام رضا (ع) را می توان در سخنان بزرگان اهل سنت درباره مناقب امام رضا (علیه السلام) پیدا کرد. اقوال علمای سنی مذهب درباره مناقب امام رضا (علیه السلام) بسیار است که ما در اینجا تنها به برخی از آن ها اشاره می کنیم. یکی از این علمای اهل سنت، حافظ ابو عبدالله حاکم نیشابوری متولد ۳۲۱ قمری است. ایشان درباره مناقب امام رضا (علیه السلام) می نویسد:

«سلطان اولیای خدا، برهان اهل تقوا، میراث بر دانش پیامبران، محل هبوط اسرار پروردگار جهان، ولی خدا و برگزیده او، پاره جگر رسول الله، پناگاه امت و اندوه زدای انسان ها در روز قیامت و راه درمان درماندگی گناهکاران از برای رهایی و امتحان الهی و سنجش اعمال با میزان و ترازوی اخلاص هنگام انگیزش و کاوش از رازهای انسان ها _ آنگونه که خود آن حضرت وعده فرمود که در سه موقف: یکی در برابر میزان و دیگری به هنگام پراکنده شدن نامه اعمال و دیگری بر پل صراط سفره شفاعت و بخشندگی بگسترد.»[۲]

ابن طلحه شافعی از دیگر علمای بزرگ اهل سنت نیز در توصیف فضائل و مناقب امام رضا (علیه السلام) می فرماید:

«او سومین علی از اهل بیت است و هر کس از سر انصاف درباره او بیندیشد و تامل کند، درمی یابد که او وارث علی (ع) و سومین علی از اهل بیت رسول الله (ص) است که ایمانش بالنده، شأنش بلند و مقامش رفیع، یارانش فراوان، برهانش آشکار و روشن، و مکنتش گسترده شده است و …. فضیلت هایش عالی بود، صفاتش بر طبق سنت پیامبر (ص) شکل گرفته بود، مکارم اخلاقش نبوی و خاتمی، خوی و طبیعتش اخزمی، اخلاقش عربی، نفس شریفش هاشمی، آن حضرت بزرگتر و فراتر از آن که مناقب و فضایل او توصیف گردد. اما فضیلت ها و صفات آن حضرت و عنایات خاص خداوند به ایشان و بلندی شاٌن و گرانی قدر آن حضرت به گونه ای بود که … بسیاری از اطرافیان مأمون عباسی را به وحشت انداخت.»[۳]

استاد دکتر حسن ابراهیم حسن، رئیس دانشگاه اسیوط و استاد تاریخ اسلام در دانشگاه قاهره، ضمن تحلیل سیاسی رابطه آن حضرت با مأمون و گزارش مشروحی از حادثه مهم ولایت عهدی ایشان در مقام بیان مناقب امام رضا (علیه السلام) نوشته است:

«علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در سال ۱۴۸ ق متولد شد و دانش و تقوای او بسیار عظیم بود. به ابی نواس گفتند: چرا در مدح و فضیلت های گوناگونی که یکجا در او جمع شده است شعر نمی سرایی؟ در پاسخ گفت: من از ستایش کسی که جبرائیل امین، خادم پدر او بوده است ناتوانم و به خدا سوگند برای احترام و تعظیم او درباره اش شعر نسرودم؛ چه این که کسی مانند من، چگونه می تواند کسی چون او را توصیف کند.»[۴]

وی افزوده است: «مردم خراسان به او عشق می ورزیدند و از سر اخلاص و صدق، خود را مطیع او می دانستند.»[۵]

وقتی مولانا خالد نقشبندی عالم و عارف کُرد، برای دیدار پیر و مرادش شیخ عبدالله به دهلی می رود، در بین راه به زیارت حضرت امام رضا (علیه السلام) رفته و این شعر را سروده که نشان عشق و ارادت او به امام رضا (علیه السلام) است:

این بارگاه کیست که از عرش برتر است

وز نور گنبدش همه عالم منور است

این بارگاه قافله سالار اولیاست

این خوابگاه نور دوچشم پیغمبر است

این روضه رضاست که فرزند کاظم است

سیراب نوگلی ز گلستان جعفر است

روایات نقل شده از آن حضرت توسط اهل سنت

از دیگر مناقب امام رضا (علیه السلام) در میان علمای اهل سنت، نقل روایات پیامبر (صلی الله علیه و آله) از آن حضرت می باشد. دانشمندان اهل سنت، روایاتی از امام رضا (علیه السلام) نقل نموده اند. از جمله حاکم نیشابوری نوشته:

«چون امام رضا به نیشابور آمد بزرگان و دانشوران و عالمان، قلم و دوات با خود آورده بودند تا از گوهر جوشان ایشان بهره برند. آن حضرت فرمود: «التَّعْظِیمُ لِأَمْرِ اللهِ، وَ الشَّفَقَهُ عَلَى خَلْقِ اللهِ؛[۶] بزرگداشت برای فرمان خدا و مهربانی با بندگان خدا (سزاوار) است.»

شرح حدیث بدین گونه است که: مومنان باید فرمان ها و احکام خدا را کوچک نشمارند و فروتنانه به استقبال آن ها شتافته و در انجام آن ها بکوشند؛ اما باید توجه داشت که تعظیم، تسبیح و خشوع در مقابل خداوند لازم است اما کافی نیست بلکه باید با خلق خدا، اعم از انسان ها، حیوانات و حتی گیاهان مهربانی کرد. انسان مومن، موفق و کامل، کسی است که در مقابل خدا خاشع و با مردم مهربان باشد و این دو بال پرواز به سوی خوشبختی است.

روایت دیگری که از امام رضا (علیه السلام) در کتب اهل سنت نقل شده حدیث سلسله الذهب است. امام در این روایت می فرماید:

«کَلِمَهُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْنی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنی اَمِنَ مِنْ عَذابی؛[۷] (کلمه) لا اله الا اللّه حصار من است و هر کس وارد حصار من شود از عذابم در امان است.» امام احمد بن حنبل می فرماید: «اگر این حدیث بر کسی که جنون داشته باشد خوانده شود، شفا می یابد.»[۸]

در روایت دیگر امام رضا (علیه السلام) از رسول الله (صلی الله علیه و آله) روایت می کند:

«اَلإیْمانُ مَعْرِفَهٌ بِالْقَلْبِ، وَ اِقْرارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالأرکانِ؛[۹] ایمان، معرفت است از روى دل، اقرار است به زبان و عمل است به ارکان (اعضا و جوارح )». در این حدیث تعریفی از ایمان بیان گردیده که ایمان عبارت است از شناخت به قلب و اقرار به زبان و عمل به ارکان آن می باشد.»

نقل این احادیث در منابع اهل سنت، نشان دهنده احترام و توجه ویژه اهل سنت به مناقب امام رضا (ع) و جایگاه والای آن حضرت از نگاه آنان است.

کرامات امام رضا (ع) در منابع و کتب اهل سنت

عده زیادی از کفار و آتش پرستان و علمای ادیان دیگر مانند مسیحی و یهودی و زرتشتی، به دست علی بن موسی الرضا (علیه السلام) به دین اسلام گرویده اند. یکی از آنها، حضرت شیخ معروف کرخی که یکی از سر سلسله طریقه قادریه می باشد.

ابو اسماعیل سندی گفته است: «روزی با علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در حیاطی بودم با وی سخن می گفتم، ناگاه گنجشکی آمد و خود را پیش وی در زمین انداخت و بانگ می کرد و اضطراب می نمود. علی بن موسی الرضا (علیه السلام) فرمود که می دانید که این گنجشک چه می گوید گفتم: خدا و پیامبرش بهتر می دانند. فرمود که می گوید: در آشیانه من ماری آمده است و می خواهد که فرزندان مرا بخورد. پس فرمود برخیز و به این آشیانه این پرنده برو و آن مار را بکش، برخواستم و به آشیانه گنجشک درآمدم، دیدم که ماری گرد آن خانه می گردد وی را بکشتم.»[۱۰]

همچنین ابواسماعیل سندی، داستانی به نقل از مردی اعرابی چنین نقل می کند:

خاتون من حامله بود. پیش علی بن موسی الرضا (علیه السلام) آمدم، و گفتم دعا کن که خدای تعالی وی را پسری گرداند فرمود: که خاتون تو، به دو فرزند حامله است. چون برگشتم در خاطر من افتاد که یکی را محمد نام نهم دیگری را علی. مرا آواز داد که یکی را علی نام کن و یکی را ام عمرو. چون آن فرزندان به دنیا آمدند یکی پسر بود دیگری دختر، علی و ام عمرو نام کردم. روزی از مادر خود پرسیدم که ام عمرو چه نام است؟ گفت: نام مادر من ام عمرو بوده است.[۱۱]

جمع بندی

زندگی و مناقب امام رضا (علیه السلام)، علاوه بر اینکه به طور گسترده در منابع شیعی آمده، در کتب و منابع معتبر اهل سنت نیز انعکاس یافته و بزرگان و علمای اهل سنت، ضمن اشاره به آن ها، همواره برای آن حضرت، جایگاه و احترام خاصی قائل بوده اند. همچنین در منابع اهل سنت، روایاتی از آن حضرت نقل شده که به برخی از آن ها اشاره شد.

پی نوشت ها

[۱] ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ج ۲، ص ۹۷۱.

[۲] نیشابوری، تاریخ نیشابور، ص ۳۰۷.

[۳] نصیبی، مطالب السؤول، ص ۸۵.

[۴] حسن، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۱۵۰.

[۵] حسن، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۱۵۵.

[۶] ابن حجر هیتمی، صواعق المحرقه، ص ۳۰۹.

[۷] ابن حجر هیتمی، صواعق المحرقه، ص ۳۱۰.

[۸] ابن حجر هیتمی، صواعق المحرقه، ص ۳۱۰.

[۹] ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ص ۳۱۰.

[۱۰] جامی، شواهد النبوه، ص ۱۸۷.

[۱۱] جامی، شواهد النبوه، ص ۱۸۸.

منابع

  1. ابن حجر هیتَمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقه فی الرد علی أهل البدع و الزندقه، قاهره، مکتبه القاهره، بی تا.
  2. جامی، عبدالرحمن بن احمد، شواهد النبوه، تهران، چشمه، ۱۳۷۹ش.
  3. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیسابور، بیروت، دار البشائر الاسلامیه، ۱۴۲۷ق
  4. حسن، حسن ابراهیم، تاریخ الاسلام السیاسی و الدینی و الثقافی و الجتماعی، قاهره، مکتبه النهضه العربیه، ۱۹۶۴م.
  5. نصیبی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول، بیروت، مؤسسه البلاغ، ۱۴۱۹ق.

منبع اقتباس: سایت اخوت، مجله الکترونیکی اخوت، گفتگو با حاج ماموستا اقبال بهمنی، ۱۵ شهریور ۱۳۹۳.

بدون دیدگاه