- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
برخی ممکن است تصور کنند که علمای شیعه نسبت به برادران دینی خود از اهل سنت تعصب نشان می دهند. بدون شک مسلمانان از گذشته تا حال از لحاظ اعتقادی و فقهی در برخی مسائل اختلاف داشته و فرقه های مختلفی را به وجود آورده اند. اما اینکه پیروان کدام مذهب و با چه انگیزه ای علیه همدیگر تعصب می ورزند در این نوشته به این مطالب اشاره شده است.
در مسئله تعصب میان مذاهب دو معضلی که باعث این پدیده شوم شده و می شود بیان می گردد:
۱. اینکه دچار سوء تفاهمات زیادی نسبت به همدیگر و درک نکردن همدیگر آنچنان که هست بوده و هستند و تهدیدی که از ناحیه سوء تفاهمات بیجا و خوب درک نکردن یک دیگر متوجه مسلمانان است بیش از آن است که از ناحیه خود اختلافات مذهبی (کلامی و فقهی) متوجه آن ها است چون مسلمانان از نظر اختلافات مذهبی طوری نیستند که نتوانند وحدت داشته باشند و نتوانند با یک دیگر برادر و مصداق آیه شریفه انما المؤمنون اخوه باشند؛ زیرا خدای همه یکی و همه می گویند لا اله الاّ الله و همه به رسالت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، ایمان داشته و سلسله نبوت را به او پایان یافته می دانند و دین او را خاتم ادیان می شناسند، همه قرآن را کتاب مقدس آسمانی خود می دانند و آن را تلاوت و بر اساس آن تشکیل خانواده داده و اولادشان را تربیت می نمایند و همچنین مثل هم اموات شان را دفن می کنند و در ماه معین روزه می گیرند و به سوی قبله واحد نماز می خوانند و مراسم حج را مثل هم انجام می دهند و جز در امور جزئی، در انجام این کارها با هم تفاوتی نداشته و هم از یکنوع جهان بینی برخوردارند.
و لکن همان طوری که اشاره شد از جمله عواملی که بر اختلافات مسلمانان افزوده و آنان را نسبت به هم دچار کینه نموده و احساسات کینه توزی را در میان آنان به وجود آورده و یا شعله ور نموده است؛ تصورات غلطی بوده که فرقه های مختلف اسلامی درباره یک دیگر دارند و این تصورات وهمی و دروغ را مبنای قضاوت قرار دادن، موجب آن شده که برخی از مسلمانان تهمت، دروغ و مسخره نمودن را نسبت به هم روا داشته و از حدود منطق و انصاف خارج شوند در حالی که کمترین وظیفه یک مسلمان و حق برادران دینیش بر او و همانند او این است که همان امری را که اسلام در دعوت غیر مسلمان به اسلام، لازم دانسته و فرموده «با برهان و موعظه حسنه و جدال احسن به سوی صراط حق دعوت کن».[۱] باید نسبت به مسلمانان دیگر رعایت کند.
و می دانیم ثمره عمل به این دستور قرآن این است که زمینه اتحاد اسلامی را میان مسلمانان فراهم می کند و موجب وحدت اسلامی می گردد که قرآن بر آن تأکید نموده «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ… [۲]» «و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید» و از تشتت و اختلاف منع کرده است: «وَ لَا تَکُونُواْ کاَلَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَ اخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَینَاتُ[۳]» «و چون کسانى مباشید که پس از آنکه دلایل آشکار برایشان آمد، پراکنده شدند و با هم اختلاف پیدا کردند، و براى آنان عذابى سهمگین است».
آری نتیجه شناخت صحیح همدیگر و رو آوردن به منطق و خردگرائی همین است که شکاف های موجود میان مسلمانان به حداقل رسیده و وحدت اسلامی حکم فرما می شود چون منظور از وحدت فرقه های مختلف اسلامی و اجتناب از اختلاف نه به این معنی است که از مذاهب اسلامی یکی انتخاب و سائر مذاهب کنار گذاشته شود و نه منظور این است که مشترکات مذاهب اخذ و مفترقات همه آن ها کنار گذاشته شود و مذهبی جدیدی اختراع گردد بلکه منظور اتحاد پیروان مذاهب مختلف در عین اختلافات مذهبی است. چون اختلافات اعتقادی و غیره آن قدر نیست که مانع وحدت شود.
۲. معضل دومی که مسلمانان با آن دست و پنجه نرم می کنند این است که علاوه بر تبلیغات سوء دشمنان اسلام و بد معرفی کردن مذاهب اسلامی و نشان دادن چهره نامطلوب از آنان، متأسفانه در گذشته و حال آتش افروزان و انسان های متعصب و افراطی در میان خود مسلمانان بوده و هستند که کوشش آنان بر این بوده که بر بدبینی های مسلمین نسبت به دیگران روا داشته و تا سر حد تکفیر طرف مقابل پیش رفته اند و این امر خود ناشی از آن است که چنین افرادی از اهداف اساسی و اصولی اسلامی بی خبرند و یا خود را به بی خبری زده و دنبال اهداف شخصی خودشان هستند.
البته نمی توان انکار کرد که افراد متعصب و افراطی و ناآگاه از هویت دیگر مذاهب اسلامی کم و بیش در میان پیروان همه فرق و مذاهب اسلامی وجود داشته و دارد ولی اگر از انصاف دور نشده و خود را پشت پرده تعصب های جاهلی قرار ندهیم این گونه افراد که بدان اشاره شد و این قبیل نظر و دیدگاه در میان شیعیان به مراتب کمتر از انسان هایی است که در میان پیروان اهل سنت وجود دارد که به برخی اتهامات این دسته افراد نسبت به شیعیان و مذهب شیعه اشاره می شود:
۱. سید محمد رشید از علماء اهل سنت می گوید «شیعه از هر شکستی که نصیب مسلمین شود خوشحال می شود تا آنجا که پیروزی روس را بر مسلمین، شیعیان ایران جشن گرفتند». و نیز می گوید به وجود آورنده شیعه و اصول مذهب شیعه عبدالله بن سبا می باشد.[۴]
۲. علامه امینی(ره) از ابن تیمیه، آلوسی و قصیمی تهمت هایی را نسبت به شیعه نقل نموده و از جمله نقل کرده است که اینان می گویند: «شیعه برخی از اهل بیت پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) را از قبیل زید بن علی بن الحسین (علیهالسلام) را دشمن می دارد.[۵]
۳. ابن حزم اندلسی می گوید شیعه یک گروه سیاسی بوده و اسلام آوردن شان بدان جهت بوده که جان شان را نجات بدهند و از این طریق شکستی را که از ناحیه اسلام دیده و دماغ شان به خاک مالیده شده بود جبران کنند.[۶]
۴. آلوسی از مفسرین اهل سنت می گوید: «شیعه قائل به جواز ارتکاب مفطرات روزه بعد از طلوع فجر هستند».[۷]
۵. شیعه ائمه را برتر از رسول خدا (صلیالله علیه و آله) دانسته و آنان را خدا می دانند و بعد از هر نماز با گفتن جمله «خان الامین؛ جبرئیل امین خیانت کرد» اظهار تأسف می کنند که چرا نبوت به علی (علیهالسلام) نرسید و جبرئیل در رساندن مقام نبوت و پیامبری، خیانت کرد و آن را به محمد بن عبدالله (صلیالله علیه و آله) رساند.[۸]
۶. شهرستانی از علماء اهل سنت در کتاب ملل و نحل خویش با اینکه کتابی است گزارشی، نسبت به هشام بن حکم از متکلمین شیعه و از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) این نسبت ناروا را داده که ایشان قائل به تشبیه بوده و خدا را جسمی می داند به اندازه هفت وجب از وجب های خودش و نیز گفته هشام بن حکم قائل به الوهیت علی بوده و او را خدای واجب الاطاعه می داند.[۹]
۷. و بالاخره ابن عبد ربه از علماء اهل سنت شیعه را این گونه معرفی می نماید: شیعه یهود این امت است آنان اسلام را دشمن می دارند همان طوری که یهود نسبت به نصاری بغض می ورزند، آنان نه از روی علاقه و عمق دل ایمان آورده و نه بخاطر ترس از خدا بلکه ایمان آورده اند تا اسلام را نابود کنند.
آنان همانند یهودند که گفتند حکومت مخصوص آل داود است و اینان می گویند مخصوص آل علی (علیهالسلام) است یهود گفتند جهاد در راه خدا وجود ندارد تا مسیح منتظر ظهور کند و شیعیان نیز می گویند جهادی وجود ندارد تا مهدی ظهور کند و همان طوری که یهود تورات را تحریف نمودند شیعه قرآن را تحریف کردند و هم چنانکه یهود جبرئیل را دشمن می دارند اینان هم او را دشمن می دارند چون معتقدند در مسأله رساندن وحی خیانت کرده است و…[۱۰]
همان طوری که اشاره شد در میان شیعیان نیز افراد متعصب ممکن است وجود داشته باشد اما در عین حال اگر برخی از مردم عادی و متعصب شیعه را نادیده بگیریم، اکثریت قاطع علماء و به تبع آنان سائر شیعیان بر این باورند که برادران آنان از اهل سنت محترم بوده و هستند و اخوت اسلامی هرگز محدود به جهان تشیع نمی باشند و در این جهت فرقی میان شیعه و سنی نیست لذا حکم به تکفیر اهل سنت به جزء فرقه ناصبی، از ناحیه علماء تشیع صادر نشده در حالی که در میان اهل سنت از گذشته تا حال کسانی چون آقای عادل الکبانی امام جماعت مسجد الحرام بوده و هستند که شیعه را کافر می دانند غافل از اینکه این گونه تکفیرها دشمنان اسلام را به اهداف شان می رساند و نیز غافل از اینکه قرآن به ما دستور می دهد که وحدت داشته باشید و از اختلاف و تشتت و دامن زدن به اختلافات پرهیز کنید.
پی نوشت:
[۱]. نحل / ۱۲۵.
[۲]. آل عمران / ۱۰۳.
[۳]. آل عمران / ۱۰۵.
[۴]. امینی، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ چهارم، ۱۳۹۷ق.
[۵]. همان، ص۲۶۸.
[۶]. ابن حزم اندلسی، ابی محمد علی، الفصل فی الملل و الاهوا و النحل، بیروت، دارصادر، چاپ اول، ۱۳۱۷ق، ص۱۱۵، ج۳، ص۲۶۶ و ۲۶۷.
[۷]. آلوسی، سید محمود، تفسیر روح المعانی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۶۳.
[۸]. صافی گلپایگانی، لطف الله، صوت الحق و دعوه الصدق، بی تا، بی نا، ص۴۸.
[۹]. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ص۲۵ به نقل از: الغدیر، ج۳، ص۱۴۲.
[۱۰]. عبد ربه اندلسی، احمد بن محمد، عقد الفرید، بیروت، دارالفکر،بی تا، جزء ۲، ص۲۲۲.
منبع: نرم افزار پاسخ مرکز مطالعات حوزه.