آداب تلاوت
صداى زیبا و حزن آور
عالم بزرگوار شیخ مفید(ره) مى نویسد:
طبق ادله گذشته،آن حضرت دانشمندترین مردم زمانه بود و بیش از همه حافظ کتاب الهى وخوشصداترین آنان در قرائت قرآن بود. هنگام قرائت، آهسته و حزن آور مى خواند ومى گریست و شنوندگان هم گریه مى کردند، اهل مدینه او را «زین المجتهدین»مى نامیدند. (۱)
در روایتى دیگر آمده است:(و کانت قراته حزنا) یعنى قرائت آنحضرت حزن آوربود. (۲) به ابرهه مسیحى فرمود: «با کتاب خودت چقدر آشنایى؟ پاسخ داد: به متن و تاویل آن آگاهم، هشام مى گوید: حضرت کاظم(ع) شروع کرد به قرائت انجیل، آنگاه ابرهه گفت: «حضرت مسیح این چنین مى خوانند و جز او هیچ کسى چنین نخوانده است و از پنجاه سال پیش تا کنون در جستجوى چنین شخصیتى بودم» و دراین هنگام، ابرهه به دست امام مسلمان شد. (۳)
ترتیل
حضرت کاظم(ع) مى فرماید:
از پیامبر اکرم در باره معناى «و رتل القرآن ترتیلا» (۴) پرسیدند، در پاسخ فرمود: بینه تبیانا و لا تنثره نثر الرهل و لا تهذه هذالشعر، قفوا عند عجائبه و حرکوابه القلوب و لا یکون هم احدکم آخر السوره. (۵)
یعنى قرآن را واضح و کاملا روشن بیان کن و حروفش را مانند رمل و شنهایى که باد یکباره مى پاشد بر روى هم نریز و آن را مانند شعرخوانى پشت سر هم و با شتاب مخوان; نزد شگفتی هاى قرآن بایستید و دلها را با آن تکان دهید و همت و نظر شما رسیدن به آخر سوره نباشد، یعنى به کیفیت بپردازید نه به کمیت. (۶)
ارج نهادن به حاملان قرآن
آن حضرت در حدیثى از جد بزرگوارش نقل مى فرماید: خداى تعالى بخشنده است و جود را دوست دارد و کارهاى عالى را دوست مى دارد و از کارهاى پست ناخرسند است و واقعا از احترام به جلال الهى بزرگداشت سه گروه است:
الف) ریش سفید مسلمان،
ب) امام عادل،
ج) آن کسى که حامل و تسلیم قرآن کریم است به گونهاى که نه اهل غلو است ونه از بار تکالیفش شانه خالى مى کند.(۷)
اهداى ثواب قرائت به معصومان(ع)
على بنمغیره به امام کاظم(ع) مى گوید:
«پدرم از جد شما پرسید آیا رواست شبى یک ختم قرآن بخوانم؟
جد شما فرمود: هر شب. دوباره پرسید: آیا در ماه رمضان هم؟ جد شما فرمود: درماه رمضان نیز، جدم عرض کرد: بلى هر چه توانستم.
برنامه پدرم این بود که در ماه رمضان چهل بار قرآن را ختم مى کرد; و من نیزپس از پدر قرآن مى خوانم بیشتر و گاهى کمتر از پدرم، کم و زیادیش بستگى داشتبه اندازه فرصت و فراغت و یا کار و سرگرمى و نشاط و بیماریم و هنگام عیدفطر، قرآن هایى که خوانده بودم، یک ختمش را براى رسول اکرم(ص) یکى براى على(ع)، یکى براى فاطمه(ع) و هم چنین براى هر کدام از امامان تا به شما رسید و یکى هم براى شما قرار مى دادم، از هنگامى که خدا این بینش و حال را به منعنایت کرده است و در سلک پیروان شما قرار گرفته ام.
حال آیا براى خودم نیز پاداشى هست؟ حضرت فرمود: پاداش تو آن است که در قیامت با آنها هستى، گفتم الله اکبر، آیا چنین اجرى دارم؟ حضرت سه بار فرمود: بلى. (۸)
شیعه و قرائت قرآن
حضرت کاظم به مردى فرمود: آیا دوست دارى در دنیا بمانى؟ پاسخ داد:
بلى، پرسید: براى چه؟ گفت: به خاطر قرائت قل هو الله احد، آنگاه حضرت ساکت شد و پس از زمانى گفت: اى حفص! هرکس از دوستان و شیعیان ما بمیرد و قرآن راخوب نداند، در عالم برزخ آموزش داده مى شود تا خدا به واسطه آن درجه و مقامش را بالا ببرد زیرا درجات بهشت به قدر آیه هاى قرآن کریم است: به قارى گفته مى شود: بخوان و ترقى کن پس او مى خواند و ترقى مى کند. حفص گوید: در عمرم ندیدم کسى را که از امام کاظم (ع) بیشتر خدا ترس و به رحمتحق امیدوار باشد و قرآن خواندنش همراه با حزن بود و گویا هنگام قرائت به شخصى خطاب مى کند. (۹)
پرهیز از بحث هاى بى فایده
هم چنانکه امروزه، پرداختن به طرح و حل بسیارى از معماهاى قرآنى، وقت گیر،کم فایده و مایه غفلت از اهداف اصلى قرآن کریم است، در گذشته نیز مباحثى چون مخلوق بودن یا قدیم بودن قرآن، به صورت مشکلى جنجالى درآمده بود ومایه درگیرى و خونریزى ها و اتلاف وقت و… مى شد. هنگامى که در این باره از امام کاظم(ع) نظرخواهى و گفته شد مردم در این باره اختلاف دارند برخى قرآن را مخلوق مى دانند و بعضى غیر مخلوق; فرمود: من آنچه را آنان مى گویند، نمى گویم ولى مى گویم: «انه کلام الله» قرآن سخن خداست. (۱۰)
این روش و منش باید سرمشق امروز و همیشه ما باشد، که از مباحث نظرى بى فایده و مشکل آفرین بپرهیزیم.
عنایت به تفسیر قرآن
به جاست که قارى به معنى و تفسیر هم توجه نماید، در سخنان امام کاظم(ع)مواردى از تفسیر آیات بیان شده مثلا «توبه نصوح» در آیه«یا ایها الذین آمنوا توبوا الى الله توبه نصوحا» (۱۱) را چنین تفسیرمى فرماید: بنده به درگاه خدا توبه مى کند و دیگر برنمى گردد و توبه نمى شکند وبراستى که محبوبترین بندگان خدا در پیشگاه حق، فریب خوردگان توبه کننده اند.(۱۲)
تفسیر واژه هاى مشکل
در تفسیر «الذین هم عن صلاتهم ساهون» (۱۳) سهو در نماز را تضییع نماز مى داند. (۱۴) و یا در تفسیر «الله الصمد» (۱۵) مى فرماید: «الصمد الذىلا جوف له» (۱۶) یعنى صمد کسى است که توخالى نیست; بدیهى است که اجسام همه توخالى و داراى هسته مرکزى و پروتون هستند، و طبق این تفسیر صمد یعنى غیرمادى و غیر جسم.
بیان مصداق و مورد آیه
شان نزول و یا روشنترین مصداق هاى برخى آیات، در سخنان امام بیان شده است مثل مصداق «ماء معین» که منظور از آن غیبت حضرت مهدى امام زمان(ع)است. در این آیه از انسان سؤال شده: «قل ارءیتم ان اصبح ماوکم غورا فمنی اتیکم بماء معین» (۱۷) یعنى بگو: به من خبر دهید، اگر آب شما فرو رود،چه کسى آب روان برایتان خواهد آورد؟
و در توضیح «فجار» در آیه: «کلا ان کتاب الفجار لفى سجین» (۱۸) مى فرماید:
بدکاران و فاجران کسانى هستند که در حق ائمه (علیهم السلام) نافرمانى و برآنان قلدرى کردند. (۱۹) گفتنى است که بیشترین تفسیرهاى آن بزرگوار در شرح آیه هایى است که در اثبات امامت و رهبرى و یا بیزارى و مذمت منحرفان از امامت نازل شده است.
ثواب تلاوت
در سخنان امام(ع) ثواب و آثار تلاوت بسیارى از آیه ها و سوره ها بیان شده که نمونه هایى را مرور مى کنیم:
هرگاه از چیزى ترسیدى صد آیه از هر جاى قرآن که خواستى، بخوان، آنگاه سه بار بگو: اللهم اکشف عنى البلاء. (۲۱)
امام کاظم(ع):
نسیم رحمت الهى در هر روز جمعه هزار بار مى وزد، و به هربندهاى هر چه خدا بخواهد مى دهد پس هر که بعد از عصر جمعه صد بار سوره قدر رابخواند خداوند آن هزار رحمت و همانند آن را به او مى بخشد. (۲۲)
پى نوشت ها:
ارشاد مفید، ص ۲۳۵; بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۱۰۲٫
۲ .کافى، ج ۲، ص۶۰۶، به نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج ۲، ص ۱۱٫
۳ .بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۱۰۴٫
سوره مزمل، آیه ۴٫
بحارالانوار، ج۷۶، ص۶۳; مسند الامام الکاظم(ع)، ج ۲، ص ۴۴٫
مسند الامام الکاظم(ع)، ص ۴۴، نقل از بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۲۱۵٫
بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۱۸۴٫
کافى، ج ۲، ص ۴۱۸; مسند الامام الکاظم(ع)، ج ۲، ص ۹۸٫
همان، ص۶۰۶; نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ص ۱۱٫
توحید صدوق، ص ۲۲۴; مسند الامام الکاظم(ع)، ج ۲، ص۷٫
سوره تحریم، آیه۷۷٫
تفسیر نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۷۴; مسند الامام الکاظم(ع)، ج ۲، ص ۴۲، بااندکى تفاوت.
سوره ماعون.
مسند الامام الکاظم(ع)، ج ۲، ص۴۷٫
سوره توحید.
مسند الامام الکاظم(ع)، ج ۲، ص ۴۸٫
سوره ملک، آیه ۳۰٫
سوره مطففین، آیه ۸٫
مناقب ابن شهرآشوب، ج ۲، ص ۳۵۲، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج ۲، ص۴۶٫
۲۰ . مناقب ابن شهرآشوب، ج ۱، ص۵۵۹، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ص ۴۱٫
۲۱٫ ثواب الاعمال، ص۱۵۷، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج ۲، ص ۱۱٫
امالى صدوق، ص ۳۶۱، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج ۲، ص۹٫
منبع : پایگاه شیعه سرچ