- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
به صرف این که هر کس ادعای ایمان کند، نمی توان او را مومن واقعی به حساب آورد. مومن واقعی دارای اوصافی است که موقعیت خاصی را برای او تعریف می کند. به همین دلیل قرآن کریم می فرماید: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ[۱]عرب هاى بادیه نشین گفتند: «ایمان آورده ایم» بگو: «شما ایمان نیاورده اید، ولى بگویید اسلام آورده ایم، اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است!
در احادیث معصومین (علیهم السلام) اوصافی برای مومن واقعی بیان گردیده است که در این نوشتار، به احادیثی از امام صادق (علیه السلام) در صفات مومن واقعی اشاره می شود:
امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «لَا تَکُونُ مُؤْمِناً حَتَّى تَکُونَ خَائِفاً رَاجِیاً وَ لَاتَکُونُ خَائِفاً رَاجِیاً حَتَّى تَکُونَ عَامِلًا لِمَا تَخَافُ وَ تَرْجُو؛[۲] هرگز مومن واقعی و اهل ایمان نخواهى بود، مگر آن زمان که داراى خوف و رجا باشى و خائف و راجى نخواهى بود مگر آن زمانى که از آنچه مى ترسى بپرهیزى و به آنچه امیدوارى عمل کنى.
شرح حدیث
براى حرکت به سوى کمال و مقصود دو نیرو لازم است:
۱. نیروى پیش برنده
۲. نیروى باز دارنده
نیروى پیش برنده، نیرویى است که دستگاه را به سوى مقصود پیش مى برد و نیروى بازدارنده دستگاه را در جایى که مى خواهد منحرف شود، حفظ مى کند. تمام دستگاه هایى که حرکت مادى یا معنوى دارد این دو نیرو را در مقابل هم لازم دارد تا سالم به مقصد برسد.
خوف و رجا به عنوان دو نیروى بازدارنده و پیش برنده، نقش مهمى در مسائل اخلاقى دارد و در روایات بر آن تاکید فراوانى شده است. در بعضى از روایات آمده است که اگر تمام عبادت عابدان دنیا را انجام دهى، باید از عمل خود خوف داشته باشى و اگر تمام گناهان را مرتکب شدى، مایوس نباش، شاید در مسیر صحیح قرار بگیرى.
امام صادق (علیه السلام) در این روایت مى فرماید تو با ایمان نمى باشى و مومن واقعی نیستی، مگر این که این دو نیرو در تو زنده باشد و این دو نیرو دو نشانه دارد که امام آن دو را بیان کرده و مى فرماید: اگر از غضب خدا مى ترسى، گناه نکن که اگر گناه کنى خوف تو دروغین است و اگر امید به رحمت خدا دارى، باید کارى کنى که مورد رحمت خدا قرارگیرى و اگر چنین نکنى، رجاى تو دروغین است.
بنابراین اگر بخواهیم انسان هاى با ایمان و مومن واقعی را بشناسیم نشانه آن خوف و رجا است و علامت خوف و رجاى راستین این است که در عمل ظاهر باشد (عمل او نشان دهنده حالت درونی اش باشد).
این دو مقیاس در جامعه هم هست، یعنى همان گونه که انسان نباید مغرور و مایوس باشد، جامعه هم باید چنین باشد، به این معنى که باید به پیروزیش امیدوار باشد ولى از ضربات دشمن هم بترسد و بین خوف و رجا باشد، چرا که خوف او سبب مى شود خود را در مقابل دشمن مجهز کرده و امیدش سبب مى شود که با دلگرمى به سوى مقصود پیش رود.
حضرت على (علیه السلام) در عهد نامه مالک اشتر که نامه اى براى دیروز، امروز و فرداهاست و در سازمان ملل هم به عنوان منشور اداره جامعه ترجمه شده است، مى فرماید:
اگر دشمن از در صلح درآمد با او از در صلح درآى ولى بعد از صلح هم از دشمن غافل نباش، چون گاهى خودش را نزدیک مى کند و غافلگیرانه ضربه مى زند.
دشمنان اسلام و کشور ما اعلام کرده اند که فلان مبلغ را براى براندازى حکومت ایران قرار داده اند که این سبب شده مسئله خوف و رجا زنده شود و بدانیم که دشمن ما دشمنى نیست که بتوان با آن صحبت کرد و باید بدانیم در مقابل دشمن مغرورى قرار داریم که احمقانه نقشه خود را فاش مى کند که موجب بیدارى ما مى شود.
با چنین دشمنى نمى توان کنار آمد چون با صراحت مى گوید مى خواهیم ریشه شما را بکنیم و از این هم فراتراست و معلوم مى شود که منحصر به کشور ما نیست، بلکه تمام کشورهاى اسلامى مد نظر آن ها است.
آن ها کشورهاى داراى حکومت دست نشانده مى خواهند و حتى حکومت هاى دست نشانده شوروى سابق را هم مى خواهند دست نشانده خود کنند. پس دنیاى اسلام باید بیدار شوند وقتى امام راحل (ره) مى فرمود: این ها با اسلام مخالفند، امروز معلوم مى شود که در واقع هم همین بوده است. خوشبختانه این نقشه در کشور ما نقش بر آب شده چرا که جوانان و اقشار مختلف جامعه بیدار هستند و در مقابل دشمن در صحنه حاضرند.[۳]
ویژگی هاى مومن واقعی
امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «المُؤْمِنُ مَنْ طَابَ مَکْسَبَهُ وَ حَسُنَتْ خَلِیقَتُهُ وَ صَحَّتْ سَرِیرَتُهُ وَ أنْفَقَ الفَضْلَ مِنْ مَالِهِ وَ أمْسَکَ الفَضْلَ مِنْ کَلَامِهِ».[۴]
مومن واقعی کسى است که کسب و کارش پاک و پاکیزه، اخلاقش خوب، و درون، نیت و باطنش درست است، اگر اضافه اى بر نیاز زندگى دارد، انفاق مى کند و اضافات سخن را حذف مى کند.
شرح حدیث
ادعاى ایمان بسیار ساده ولى رسیدن به حقیقت آن بسیار مشکل است. در این روایت امام صادق (علیه السلام) پنج صفت براى مومن بیان مى کند:
۱. پاکیزگى در کسب و کار
انسان باید بداند در آمدش از کجاست؟ آیا حلال است یا حرام؟ بسیارند کسانى که ادعاى ایمان مى کنند ولى در امور مالى مشکل دارند.
در زمان ما جمعیتى هستند که ادعاى ایمان مى کنند ولى در آخر سال بازار سیاه درست مى کنند و مردم را به زحمت مى اندازند تا در آمد بیشترى بدست آورند، که این طیب مکسب نیست؛ و یا در امور مربوط به ارثیه ها، دختران یا مادر را از ارث محروم مى کنند که این برنامه زمان جاهلیت است؛ و یا صندوق هایى به نام قرض الحسنه با سود ۲۸% و یا ۳۰% به نام کارمزد درست کرده اند، آیا این کارمزد است؟! کار مزد حداکثر ۲% مى شود و بیشتر از آن ربا است و یا موسساتى مانند گلدکوئیست و امثال آن یک کلاهبردارى آشکار است.
۲. خوش خلقى
اخلاق مومن واقعی خوب است و با همسر، فرزند، همسایه، دوست و دشمن و … خوش اخلاق و خوش برخورد است و اگر امر به معروف و نهى از منکر و ارشاد جاهل هم مى کند، با زبان خوب است.
۳. پاکى درون
مومن واقعی حسن خلقش تصنعى نیست؛ ظاهر و باطنش یکى است و در باطن هم خیرخواه مردم است. درون او پاک است و حسود و بخیل نیست.
۴. انفاق در راه خدا
کسی مومن واقعی باشد اضافات اموالش را در راه خدا انفاق مى کند. بسیار هستند کسانى که اموال را جمع کرده و فقط ذخیره کننده برای دیگران هستند و در روز قیامت فقط باید جواب اموال را بدهند و بهره اى از آن نمى برند.
باید توجه داشت وقتى انسان انفاق مى کند، ابتدا به دست خدا مى رسد. عده اى در ابتداى سال تمام لوازم منزل را نو مى کنند، در مقابل عده اى باید حسرت بخورند، آیا اگر انسان وجدان داشته باشد این برایش گواراست؟!
۵. کم حرفى
کم حرفی یکی دیگر از ویژگی های مومن واقعی است؛ چرا که بدبختى انسان در زیاد سخن گفتن او است که دشمنى ایجاد کرده و انسان را از خدا غافل مى کند و به سبب آن انسان وارد غیبت مى شود. این روایت یک برنامه پنج ماده اى است که اگر پیاده شود بسیار موثر است. ما داراى چنین فرهنگ غنى و قوى هستیم.
چهار ویژگى مومن واقعی
امام صادق (علیه السلام) چهار ویژگی دیگری هم برای مومن واقعی بیان کرده اند و فرموده است: «أرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُؤمِناً وَ إنْ کَانَ مَنْ قَرْنِهِ إلى قَدَمِهِ ذُنُوباً: الصِّدْقُ وَالْحَیَاءُ وَ حُسْنُ الخُلْقِ وَ الشُّکْرُ؛[۵] چهار چیز است که اگر در هر کس باشد مومن است اگر چه از فرق سر تا پاها غرق در گناه باشد: راستگویى، حیا، حسن خلق و شکر.
شرح حدیث
این حدیث یک معناى ابتدایى دارد که غیر قابل تصور است ولى اگر مورد تامل قرار بگیرد معنایى لطیف و دقیقی دارد. معناى ابتدایى آن این است که هر گناهى که شخص مرتکب شود ولى این چهار صفت را داشته باشد، مومن است که این معنا، مفهوم و معقول نیست؛ ولى معناى دقیق روایت این است که کسى که آلوده همه گناهان است، اگر این چهار صفت را پیدا کند، از گناهان دیگر پاک مى شود و این چهار صفت، بسیارى از آن گناهان را از انسان دور مى کند.
۱. صداقت
این صفت موجب مى شود بسیارى از گناهان مانند کم فروشى، احتکار، تقلب، دزدى، … از بین برود چرا که اگر این گناهان را مرتکب شود، مجبور است براى پوشاندن آن دروغ بگوید. نمونه آن داستان جوانى است که خدمت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: آلوده جمیع گناهان هستم، چه کنم؟ حضرت به او فرمود: فقط دروغ نگو که این امر باعث شد سراغ هیچ گناهى نرود، چون اگر هر گناهى را مرتکب مى شد و خدمت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) مى رسید، مجبور بود براى پوشاندن آن دروغ بگوید.
۲. حیا
حیا به معنى نگه داشتن نفس از قبیح است یعنى در مقابل زشتی ها رو برگرداند و وقتى که از قبائح حیا کند، بسیارى از گناهان را ترک مى کند.
۳. حسن خلق
حسن خلق عامل شستشوى از گناه است، چون انسان بسیارى از گناهان را در حال عصبانیت انجام مى دهد و کسى که حسن خلق دارد، عصبانى نمى شود و به همین جهت گناه نمى کند.
۴. شکر
معنى شکر این است که هر عضوى را در جاى خودش و در راهى که خدا آن را آفریده استفاده کند و اگر شکر این نعمت ها را به جاى آورد دیگر گناه نمى کند.[۶]
نتیجه گیری
از آنچه بیان گردید این نتیجه حاصل می گردد که برای شناخت مومن واقعی، اوصاف و ویژگی هایی وجود دارد. کسی که ادعای ایمان می کند، بدون داشتن این اوصاف و ویژگی ها، مومن واقعی محسوب نمی شود. بنابراین کسی که می خواهد به این درجه از ایمان برسد، لازم است این اوصاف را کسب نموده و اعمالش بر موافق با معیارهایی باشد که در این احادیث بیان گردیده است.
پی نوشت ها
[۱] . سوره حجرات، آیه ۱۴.
[۲] . مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۲۵۳.
[۳]. مکارم شیرازی، ناصر، مشکات هدایت، ص ۴۸ – ۵۱.
[۴] . کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافى، ج ۲، ص ۲۳۵.
[۵] . بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۲۵۳.
[۶] . مکارم شیرازی، ناصر، مشکات هدایت، ص ۵۸ – ۶۲.
منایع
۱. قرآن کریم.
۲. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافى.
۳. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار.
۴. مکارم شیرازی، ناصر، مشکات هدایت، تهیه و تنظیم: حجه الإسلام مسعود مکارم و حجه الإسلام والمسلمین محمد رضا حامدى، قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، چ۱، ۱۳۸۵ش.
منبع
مشکات هدایت؛ آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی