- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
دین اسلام و دین مسیحیت بر این مطلب اتفاق نظر دارند که حضرت مسیح (علیه السلام) دارای حواریون بوده است اما در اوصاف و شخصیت آنان با هم اختلاف دارند.
طبق آیات قرآن حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) دارای حواریون بوده است. قرآن در این رابطه می فرماید: «فَلَمَّا أَحَسَّ عیسى مِنْهُمُ الْکُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصاری إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛[۱] هنگامى که عیسى از آنان احساس کفر (و مخالفت) کرد، گفت: کیست که یاور من به سوى خدا (براى تبلیغ آیین او) گردد؟ حواریان [شاگردانِ مخصوصِ او] گفتند: «ما یاوران خداییم؛ به خدا ایمان آوردیم؛ و تو (نیز) گواه باش که ما اسلام آورده ایم».
در دین مسیحیت نیز از حواریون حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) سخن گفته شده است که آنان را شاگردان و رسولان حضرت مسیح (علیه السلام) نیز می گویند. تعداد حواریون هم از دیدگاه دین اسلام و هم از دیدگاه دین مسیحیت دوازده نفر بوده اند.
حواریون که از ماده «حَوَر» به معنای سفیدی خالص گرفته شده است معمولا بر خواص اصحاب و یاران انبیا اطلاق می شود.[۲] امام رضا (علیه السلام) در وجه تسمیه حواریون می فرماید:
«در نزد مردم (شاید مسیحیان مراد باشد) شاگردان حضرت عیسی (علیه السلام) به خاطر این حواریون نامیده شده اند که آنان لباس هایشان را با شستن از کثافات پاک نموده و سفید می کرده اند. و اما در نزد ما علت نام گذاری آنان این است که آنان دارای نفوس پاک و خالص بوده و دیگران را هم با وعظ و تذکر از پلیدی گناه پاک و خالص می گردانده اند».[۳]
تعداد حواریون حضرت عیسی مسیح (علیه السلام)
حواریون حضرت مسیح (علیه السلام) دوازده نفر بوده اند. این مطلب از متون دینی اسلام و مسیحیت به دست می آید. در روایتی از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است وقتی جاثلیق از آن حضرت تعداد آنان را می پرسد در جواب می فرماید که آنان دوازده نفر بودند و افضل آنان «الوقا» است.[۴]
در کتاب های عهد جدید نیز از دوازده نفر حواری یا رسول و یا شاگرد حضرت عیسی (علیه السلام) نام برده شده است؛ حتی در بعضی از این کتاب ها به اسم های آنان نیز تصریح شده است مثلاً «لوقا» در اعمال رسولان اسامی آنان را چنین ذکر می کند: پطرس، یوحنا، یعقوب، واندریاس، فیلیپس، توما، برتولما، متی، شمعون، یهودا و یکی از شاگردان هم خودش بوده است، که مجموعا دوازده نفر می شوند.[۵]
اختلاف اسلام و مسیحیت درباره حواریون
اسلام و مسیحیت در برخی از موضوعات درباره حواریون اختلاف دارند. که در اینجا به آن ها اشاره می شود:
اعتقاد جامعه مسیحیت نسبت به حواریون
مسیحیان معمولا حواریون را «شاگردان» می نامند و به آنان و همه مبلغین مسیحیت در قرن اول میلادی عنوان رسول می دهند. نظر و اعتقاد مسیحیت نسبت به حواریون از اضطراب و ضد و نقیض های متعددی برخوردار است. «پٌطرس» که در رأس آنان قرار داشته است بنا بر آنچه در انجیل نقل شده در یک روز (روزی که حضرت مسیح (علیه السلام) دستگیرشد) سه بار حضرت عیسی (علیه السلام) را انکار می کند و می گوید که من از شاگردان او نیستم و او را نمی شناسم.[۶]
از یک طرف لوقا در اعمال رسولان نه تنها رسولان و حواریون را بلکه همه شاگردان را با ایمان و پر از روح القدس معرفی می کند[۷] و از طرف دیگر سخنانی را از حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) نسبت به آنان بیان کرده است که با این مطالب منافات دارند؛ مثلا حضرت عیسی (علیه السلام) خطاب به شاگردانش می گوید: اگر شما به اندازه دانه خردلی ایمان می داشتید می توانستید به این درخت توت بگویید «از ریشه در بیا و در دریا کاشته شو» از شما اطاعت می کرد.[۸]
حواریون از دیدگاه قرآن و اسلام
در قرآن کریم جایگاه حواریون بسی بالاتر از مبلغ و رسول و امثال این ها است. در قرآن کریم، حواریون بر اصحاب خاص حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) که دوازده نفر بوده اند اطلاق شده است. از دیدگاه قرآن و دین اسلام غیر از آنان هیچ کس از امت حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) صلاحیت داشتن چنین عنوان را نداشته است. در قرآن کریم خداوند آنان را چنین معرفی نموده است:
«وَ إِذْ أَوْحَیتُ إِلَى الْحَوارِیینَ أَنْ آمِنُوا بی وَ بِرَسُولی قالُوا آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُون؛ و به یاد آور زمانی را که به حواریون وحی کردیم که به من و به فرستاده ام ایمان آورند گفتند ایمان آورده ایم شاهد باش که ما تسلیمیم.»[۹]
علامه طباطبایی با استناد به این آیه شریفه فرموده که همه حواریون حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) نبی بوده اند. این ایمانی که در آیه شریفه از آنان خواسته شده است ایمان بعد از ایمان است؛ به دلیل اینکه هم در همین آیه و هم در سوره آل عمران، حواریون بر این ایمان و اسلام شان حضرت عیسی مسیح (علیهالسلام) را شاهد گرفتند. وقتی که حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) از بنی اسرائیل احساس کفر می کند و یقین پیدا می کند که دعوت او در آنان تاثیری نمی گذارد می فرماید:
«قالَ مَنْ أَنْصاری إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِیونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُون؛ کیانند یاران من در حرکت به سوی خدا؟ حواریون گفتند ما یاران دین خدا هستیم و به خداوند ایمان آوردیم و تو گواه باش که ما تسلیم شدگانیم.»[۱۰]
مراد از اسلام و تسلیم در اینجا اطاعت مطلق از حضرت عیسی (علیه السلام) و تبعیت او است و لذا بعد از آن می گویند: «ای پروردگار ما، ما به آنچه نازل کردی ایمان آوردیم و از پیامبر پیروی کردیم پس ما را در زمره گواهان بنویس».[۱۱]
از دیدگاه علامه طباطبایی با استناد به این آیات شریفه ایمان حواریون آخرین درجه ایمان است و آن عبارت از تسلیم مطلق نسبت به هر چیزی است که خداوند از آنان بخواهد و غیر از خلص مومنین قادر بر آن نیست. با این توضیح که حواریون پیش از اینکه به حضرت عیسی (علیه السلام) ایمان بیاورند، به خداوند ایمان داشته اند و افراد کافر نبوده اند. براى این که بعید است قرآن کریم افراد کافرى را که صرفا با آن جناب ارتباطى داشته اند، حوارى آن جناب بخواند، پس قطعا ایمان داشته اند. چیزى که هست مى خواهد از این افراد با ایمان کسانى را انتخاب کند که انصار اللَّه هم باشند، و ایمان و اسلام داراى مراتبى مختلفند، بعضى از مراتب بالاتر از بعض دیگر است.
بلکه چه بسا که آیه «وَ إِذْ أَوْحَیْتُ إِلَى الْحَوارِیِّینَ …» نیز این مطلب را تأیید می کند. براى این که حواریین را کسانى دانسته که به آنان وحى مى شده و فرموده: به یاد آر که من به حواریین وحى کردم که به من و به رسولم ایمان بیاورید، گفتند: ایمان آوردیم. و خود شاهد باش به این که ما مسلمانیم».
حواریون با وحی الهی به حضرتمسیح (علیه السلام) ایمان آوردند و معنای آن این است که بعد از سال ها داشتن ایمان، خداى تعالى به ایشان وحى فرستاده که باید به ایمانى ما فوق آن چه دارید ارتقا یابید. پس معلوم مى شود حواریین انبیا بوده اند و ایمان پیشنهادى عیسى (علیه السلام) ایمانى بعد از ایمان بوده.[۱۲]
حواریون معیار تشخیص حق از باطل
از دیدگاه اسلام حواریون حضرت عیسی (علیه السلام) معیار حق در امت آن حضرت شمرده می شوند. امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مطلبی را درباره آنان چنین نقل فرموده است:
«ای علی تو در امت من مثل عیسی بن مریم هستی، قوم عیسی بر سه فرقه تقسیم شدند فرقه ای مومنین بودند که حواریون حضرت عیسی باشند و فرقه ای او را دشمن داشته که یهود باشد و فرقه سوم در او غلو کردند و از ایمان خارج شدند. و امت من هم زود است که در رابطه با تو سه فرقه شوند… و شیعیان تو و دوستان شیعیان تو در بهشت اند و دشمنان تو و غالیان در تو در آتش اند».[۱۳]
در دین اسلام حواریون به عنوان اوصیا و جانشینان حضرت مسیح (علیه السلام) مطرح است در این رابطه در ذیل روایت مفصلی که درباره حوادث مختلف از حضرت آدم (علیه السلام) تا خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) مطالبی بیان شده از ابی جعفر (علیه السلام) چنین نقل شده است:
«… بعد از حضرت عیسی (علیه السلام) دوازده نفر حواری بودند که به عنوان اوصیای حضرت عیسی (علیه السلام) ایمان شان را حفظ کرده و انجام وظیفه نمودند.»[۱۴]
نتیجه گیری
از آنچه بیان شد این نتیجه حاصل می گردد که حواریون در آیین مسیحیت که از آن ها نام برده شده و توصیف شده اند،حواریون واقعی حضرت مسیح (علیه السلام) نیستند. حواریون حضرت عیسی (علیه السلام) از دیدگاه قرآن کریم هر کدام نبی بوده اند که از سوی خدا به آنان وحی می شده است. در آیین مسیحیت همان گونه که در سایر موضوعات تحریف اتفاق افتاده است، درباره حواریون نیز تحریف انجام شده باشد.
نویسنده: حمیدالله رفیعی
پی نوشت ها
[۱] . سوره آل عمران، آیه ۵۲.
[۲] . مجمعالبحرین، ج ۱، ص ۵۹۴.
[۳] . علل الشرایع، ج ۱، ص ۸۰ـ۸۱.
[۴] . عیون اخبارالرضا، ج ۲، ص ۱۴۳.
[۵] . اعمال رسولان، باب ۱: ۱۲.
[۶] . انجیل لوقا، باب ۲۲: ۳۴ و ۵۶ – ۶۰.
[۷] . اعمال رسولان، باب ۶: ۲.
[۸] . لوقا، باب ۱۷: ۵ و ۶.
[۹] . مائده، ۱۱۱.
[۱۰] . آلعمران،۵۲.
[۱۱] . آلعمران، ۵۳.
[۱۲] . رک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص۲۰۴.
[۱۳] . بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۶۴ و ۲۶۵.
[۱۴] . همان، ج ۱۱، ص ۲۵.
منابع
۱. قرآن کریم.
۲. کتاب مقدس.
۳. صدوق، محمد بن بابویه، علل الشرایع، مکتبه الحیدریه، ۱۳۶۸ق، بیجا.
۴. صدوق، محمد بن بابویه، عیون اخبارالرضا، بیروت مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چ۱، ۱۴۰۴ ق.
۵. طریحی، فخرالدین، مجمعالبحرین، دفتر نشر فرهنگی، چ۲، ۱۳۶۷ش.
۶. علامه طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بیتا.
۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چ۲، ۱۴۰۳ق.