- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 27 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
درباره اصل و نسب و سجایاى اخلاقى حضرت رضا علیه السلام و زندگى آن حضرت تا زمان شهادت، تاکنون کتابهاى زیادى نوشته شده است.
اما درباره حوادثى که براى بارگاه مقدس این بزرگوار پیش آمده، مورخان تنها به صورت جسته گریخته مطالبى بیان کرده اند.
بنابراین جا دارد بحثى مستقل در این باره بشود.
هر چند همه مسلمانان جهان به ساحت مقدس حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام ارادت مى ورزند و از بذل مال خویش در این راه دریغ ندارند، متاسفانه بعضى از قدرتمندان مهاجم و سلطه جو، در ادوار مختلف اهانتهایى به این ساحت مقدس کرده اند که چون غالبا این اطلاعات به صورت پراکنده آمده است، در این مقاله به صورت مجموعه و به اختصار به اهم آنها اشاره مى کنیم .
مدفن امام
پس از شهادت امام، مامون به منظور فریب دادن دوستداران علویان دستور داد پیکر مبارک امام را در بقعه هارونیه کنار قبر پدرش واقع در باغ حمیدبن قحطبه طائى والى خراسان دفن کردند. و از آن تاریخ بقعه هارونیه تحت الشعاع قبر مطهر حضرت رضاعلیه السلام قرار گرفت و این بارگاه که اکنون به آستان قدس رضوى معروف است «مشهد الرضا» نامیده شد. (۱) اولین بار این نام مقدس در کتاب عیون اخبار الرضا و سپس در کتاب احسن التقاسیم تالیف قرن چهارم هجرى آمده است. (۲)
گنبد و بارگاه حضرت رضا علیه السلام
درباره سابقه تاریخى حرم مطهر، مورخان و نویسندگان اقوال بسیار نقل کرده اند، برخى از تاریخ نویسان بر این عقیده اند که بقعه مبارکه حضرت رضاعلیه السلام پس از وقایع و حوادث مهم خراسان که در طول قرنها به وجود آمد، در معرض تحولاتى قرار گرفت و به واسطه تاخت و تاز اقوام مختلف و لشکرکشى ها به سرزمین خراسان، مانند تهاجم هاى سبکتکین و غزهاى ترکمان و مغولها بارها به کلى ویران و سپس بازسازى گردید. (۳)
نویسندگان دیگر بر این نظرند که خرابیهاى وارده از تهاجم ها به گونه اى نبوده است که بناى بقعه را به کلى ویران کند، بلکه برخى حملات، خرابیهایى در قسمت فوقانى ایجاد کرده اند و به قسمت تحتانى دیوارها آسیبى نرسیده است، پایه هاى بقعه همان بناى اولیه است که ابتدا شالوده اصلى آن را با گل چینه ساخته اند و به دفعات قسمتهایى از دیوارهاى آن مرمت شده و تزیین یافته است.
قراین و شواهد نشان مى دهد که نظر اخیر بیشتر مقرون به صحت است و نظریه تخریب کامل بقعه منوره دور از واقعیت است، چه اولا در ادوار مختلف گروهى از مورخان و جغرافی دانان و جهانگردان، شخصا مرقد مبارک امام علیه السلام را از نزدیک دیده و توصیف کرده اند.
(۴) ثانیا، آثار و سبکهاى گوناگون و فنون معمارى و کاشیکارى قرون مختلف مانند آثار معمارى غزنویان و سلاجقه و عهد تیموریان در حرم موجود است و در آخر عبارات مکتوب بر کاشیهاى نفیس و ممتاز بعضا نام بانى و تاریخهاى ۵۱۲، ۶۱۲ و ۷۶۱ هجرى نوشته شده است.
(۵) ثالثا، اگر بقعه منوره بکلى ویران شده بود، با توجه به این که اثرى از گور هارون برجاى نمى ماند، بانیان و ارادتمندان به امام علیه السلام که پس از آن، اقدام به احداث مجدد بنا نمودند، مى توانستند از نظر معمارى در ساختن مجدد دیوارها به گونه اى عمل کنند که قبر مطهر امام علیه السلام در وسط بناى جدید واقع شود.
در صورتى که وضع فعلى بقعه منوره چنین نیست و همان گونه است که مامون براى قبر پدرش در سال ۱۹۳ ه. ق در نظر گرفت و ده سال بعد که حضرت به شهادت رسید پیکر مقدس او را در داخل بقعه در قسمت بالاسر هارون به خاک سپردند، در نتیجه خاکسپارى پیکر مطهر حضرت، تنگنایى در محل بقعه و بالاى سر مبارک به وجود آمد که تا این اواخر باقى بود و در توسعه اخیر نسبتا وسعت یافت.
بنابراین، سوابق و ادله قاطع و قراین موجود در بنا نشان مى دهد که حرم و بقعه مبارکه از قدیم ترین بناهاى مشهدالرضا است ولى البته گنبد مطهر در طول زمان بر اثر حوادث طبیعى و تهاجمهاى وحشیانه ویرانیهاى مکرر دیده است. (۶)
عصر دیالمه
پس از ساخته شدن هارونیه براى این که حضرت رضاعلیه السلام در این محل مدفون بود، براى نخستین بار سلاطین شیعه مذهب دیالمه و آل بویه، به تعمیر اساسى این بقعه به نام «مشهد الرضا» همت گماشتند و زیارت این بارگاه همچنان پر رونق بود و حتى بر علاقه مندان و زایران آن روزبه روز افزوده مى شد. (۷)
عصر غزنویان
به دنبال ترمیم و تزیین اساسى بقعه در عهد دیلمیان، به دستور سبکتکین (۳۸۷ـ۳۶۶) پادشاه غزنوى در قرن چهارم سقف و قسمتى از دیوار بقعه ویران شد و مردمان از زیارت حضرت منع شدند.
اما شیعیان مخفیانه به زیارت قبر امام علیه السلام ادامه دادند، در حالى که تا مدتها همچنان بقعه نیمه ویران باقى بود.
تا این که سلطنت به سلطان محمود غزنوى رسید .
مى گویند او شبى پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله و یا به روایتى حضرت على بن ابى طالب علیه السلام را در خواب دید که او را مخاطب قرار داده و اشاره به آن گنبد ویران مى کند و مى فرماید تا کى چنین خواهد بود؟ گفته اند سلطان محمود صبح روز بعد معمارى را به حضور طلبید و به طوس فرستاد.
بنا به نوشته تاریخ بیهقى در سال ۴۰۰ ه. ق ابوبکر شهمرد بناى بقعه را بار دیگر بر روى بازمانده دیوارهاى گلین با آجر مى سازد و مناره اى هم بر آن اضافه مى کند که این بنا هسته اصلى حرم مطهر را تشکیل مى دهد. (۸)
عصر سلجوقیان
در این دوره اولین سنگ مزار امام علیه السلام که متعلق به سال ۵۱۶ ه. ق است به ابعاد ۶*۳۰*۴۰ سانتى متر بر روى قبر مطهر نصب شد که کتیبه آن چنین است:
«امر بعماره المشهد الرضوى على بن موسى علیه السلام.
العبد المذنب الفقیر الى رحمته ابوالقاسم احمدبن على بن احمد العلوى الحسینى تقبل الله منه» این قطعه سنگ امروز در میان دیگر آثار تاریخى در موزه آستان قدس رضوى موجود است.
مهمترین واقعه این دوره حمله غزهاى ترکمان به حرم مطهر رضوى بود.
حمله غزها به حرم مطهر
در سال ۵۴۸ ه. ق ترکان غز به مشهد و ناحیه طوس حمله کردند و همه شهر را به آتش کشیدند و بسیارى از مردم از جمله علما و بزرگان را کشتند.
در این جریان به بناى حرم لطمه وارد شد که چند سال بعد شرف الدین ابو طاهر بن سعد بن على قمى حاکم مرو در عهد سلطان سنجر (۵۵۷ـ۵۱۱ ه.ق)به مرمت آن همت گماشت.
بعد از سال ۵۵۷ ه. ق نیز به دستور زمرد ملک خواهر زاده سلطان سنجر، بنابر نوشته هاى روى کاشى ها، ازاره حرم با کاشیهاى نفیس شش ضلعى، هشت ضلعى و ستاره اى تزیین شد.
این بانو دستور داد قرآن کریم را با خط خوش در جزوه هایى نوشتند و آنها را وقف بقعه ساخت.
این اثر هم اکنون در کتابخانه مرکزى آستان قدس رضوى نگهدارى مى شود. (۹)
خوارزمشاهیان
در زمان خوارزمشاهیان نیز در این بارگاه مقدس مرمتهایى صورت گرفت و ضمن آن در سال ۶۱۲ ه. ق کتیبه اى بسیار زیبا به خط ثلث برجسته بر دیوار و طرف در ورودى حرم از جانب رواق دارالحفاظ نصب گردید.
بر روى این لوح ذکر همین تاریخ، نام و نسب حضرت رضا علیه السلام تا حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام نوشته شده و بر حاشیه آن به خط ریز دو بیت در مدح حضرت رضاعلیه السلام از سروده هاى ابونواس شاعر ایرانى عرب زبان نیز نقش بسته است . (۱۰)
مغولان و حرم مطهر
ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه مى نویسد که مغولان در سال ۶۱۸ ه. ق ابتدا به طوس حمله آوردند، شهر را غارت کردند و مرم را به قتل رسانیدند.
سپس وارد مشهد الرضا شدند و آنجا را هم خراب کردند.
اگر چه بعضى منابع از خرابى بارگاه مقدس رضوى به دست مغولان سخن گفته اند ولى باز مؤلف تاریخ آستان قدس رضوى از قول ابن ابى الحدید مى نویسد با وجودى که مردم مشهد را به قتل رسانیدند، بارگاه رضوى را حداقل تخریب نکردند و احتمالا به غارت اموال و اثاثیه آن اکتفا کردند.
نیز عطاملک جوینى مؤلف جهانگشا از خرابى حرم مطهر به دست مغولان ذکرى به میان نیاورده است.
منظومه فضل بن روزبهان خنجى در مهمان نامه بخارا که حمله مغولان را به طوس و مشهد نگاشته است، دلالت مى کند که حرم مطهر را خراب نکرده اند، زیرا نوشته هاى سال ۶۱۲ که قبل از حمله مغولان بوده هنوز پابرجاست. (۱۱)
دوره ایلخانان
در این دوره فرسودگى ها و احیانا خرابى ها و خسارات وارد شده به حرم مطهر رضوى جبران گردید.
زیرا نخست به فرمان غازان خان (۷۰۳ـ۶۹۴ ه. ق) و سپس در زمان سلطان محمد خدابنده الجایتو (۷۱۶ـ۷۰۳ ه. ق) پادشاه شیعى مذهب ایلخانى مرمت شد و به بناهاى اطراف آن افزوده گردید.
«بناى کامل گنبد موجود» را مربوط به این دوره دانسته اند.
(۱۲) بدین واسطه این گنبد همانند سایر گنبدهایى که در دوره مغولها ساخته شده دو پوششى است و رویه اش با الواح مسین با روپوشى از طلا ساخته شده است.
(۱۳) در همین دوره ابن بطوطه سیاح معروف که در سال ۷۳۴ ه. ق از راه جام به طبس سفر کرده، در خاطرات خود از حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام و متعلقات آن یاد مى کند: «در مشهد مکرم قبه عظیمى است در داخل زاویه و جنب آن مدرسه و مسجد است که همه از این ابنیه عالى متبوعه است دیوارهاى این ابنیه را با خشت کاشانى مزین کرده [اند]و بر روى مرقد حضرت رضا صندوقى چوبى نصب شده است».
با توجه به نوشته هاى ابن بطوطه و دیگر روایات معلوم مى شود که در قرن هشتم هجرى چنان آثارى وابسته به آستان قدس رضوى وجود داشته است، یعنى: (حرم، مسجد بالاسر، یک مدرسه و چند بناى کوچک متصل به ضلع شمالى). (۱۴)
دوره تیموریان
در قرن نهم هجرى (سال ۸۲۱ ه. ق) به دنبال کوششهاى شاهرخ تیمورى در آبادانى مشهد، به همت همسر وى گوهرشاد آغا نخستین مسجد جامع شهر با نام وى در سمت قبله حرم که صحن جنوبى آستانه مبارکه را تشکیل مى دهد به اتمام رسید و سپس بناى «دار الحفاظ» بین حرم و مسجد گوهرشاد و تحویل خانه یا خزانه در مشرق دارالحفاظ ساخته شد، همزمان با این ابنیه در داخل صحن در پیرامون حرم، مدرسه پریزاد و بالاسر و دو در که تا به امروز برجا هستند، بنا گردید و در دوران تیمورى، صحن تیمورى (عتیق) و اساس ایوان طلا توسط امیر علی شیر نوایى وزیر سلطان حسین بایقرا به وجود آمد که بعدها در دوره شاه عباس اول صفوى توسعه یافت و ایوان مزبور توسط نادرشاه مطلا گردید. (۱۵)
دوره صفویه
در دوره صفویه بر عظمت و شکوه حرم مطهر افزوده شد و مناره نزدیک گنبد که در عهد غزنویان به دستور ابن معتز حاکم نیشابور برپا گردیده بود به امر شاه طهماسب مرمت و طلاکارى شد و در سال ۹۳۲ ه. ق خشتهاى نفیس کاشى روى گنبد به خشتهاى طلاب تبدیل شد.
در شورش عبدالمؤمن خان ازبک این خشتهاى گنبد و گلدسته در کنار دیگر نفایس حرم مطهر به غارت رفت.
حمله ازبکان به حرم
در سال ۹۹۷ ه. ق یعنى دومین سال سلطنت شاه عباس اول شهر مشهد در محاصره عبدالله خان ازبک قرار گرفت، چون از جانب مردم به سوى او تیرى شلیک شد غضبناک گردید و دستور به قتل عام مردم مشهد داد به طورى که در روضه منوره حضرت رضا خون جارى گردید.
سال بعد عبد المؤمن خان ازبک با لشکریانش به مشهد حمله کرد، مردم و به خصوص سادات، علما، خدام و مدرسان آستان قدس رضوى که در مشهد بودند به آستانه مبارکه پناهنده شدند.
در حالى که اینان به دعا مشغول بودند، عبدالمؤمن خان و دین محمد سلطان به اتفاق عده اى از جنجگویان خود وارد صحن شدند و پناهندگان را قتل عام نمودند.
چنان خشمگین بودند که شعله خشم و غضبشان جز به ریختن خون سادات، صلحا و علما خاموش نمى شد.
آنان زایران را از داخل حرم بیرون مى کشیدند و با کمال قساوت به شهادت مى رسانیدند.
چنان که میر محمد حسین مشهور به «میربالاى سر» را که از سادات متقى مشهد بود و پیوسته در بالاى سر مبارک به تلاوت قرآن مجید مشغول بود، دو نفر از ازبکان در کنار ضریح با شمشیر پاره پاره کردند.
در این موقع زنان و کودکان در مسجد گوهرشاد جمع شده بودند و در آنجا ناظر قتل عام وحشیانه اقوام و خویشان خود بودند.
سرانجام عبدالمؤمن دستور داد، قندیلهاى مرصع طلا و نقره و شمعدانها و نیز میل طلاى بالاى گنبد و بسیارى از ظرفها و فرشها و کتابهاى کتابخانه آستانه مبارکه را به غارت بردند و زنان و کودکان را که اسیر شده بودند به ماوراءالنهر فرستادند.
عبدالمؤمن خان سرانجام به سخت ترین وجهى به دست اتباع خود به قتل رسید. (۱۶)
در پى این خرابى در سال ۱۰۱۰ ه. ق که شاه عباس پیاده به زیارت آمد مجددا دستور ترمیم گنبد را داد و آن را طلاکارى کرد.
کتیبه اى از کاشى به عرض دو متر و به خط ثلث علیرضا عباسى بر گرداگرد گنبد مطهر نوشته شد که ترجمه آن چنین است: «یکى از عنایات بزرگ خداوند سبحان این است که سرور ملوک عرب و عجم، صاحب نسبت پاک نبوى و حسب درخشان علوى، خاک پاى این روضه منور ملکوتى، مروج آثار اجداد معصومش، سلطان ابو المظفر شاه عباس حسینى موسوى صفوى، بهادرخان را توفیق داد تا از دار السلطنه اصفهان پاى پیاده به زیارت این حرم اشرف درآید و به تزیین این بقعه از مال خاص خویش مفتخر گردد، در سال ۱۰۱۰ ه. ق آغاز و در سال ۱۰۱۶ ه. ق پایان یافت».
به دنبال این اقدامات تحولات دیگرى در قلمرو حرم مطهر صورت گرفته از جمله توسعه صحن عتیق، احداث ایوان شمالى و اطاقها، غرفه ها، سردرها، و ایوانهاى شرقى و غربى آن ایجاد رواق توحیدخانه و نیز گنبد اللهوردیخان.
شاه عباس با توجه خاص به آستانه حضرت رضا علیه السلام، دستور داد تا هر کس به زیارت آن حضرت توفیق یابد مى تواند عنوان «مشهدى» را مانند حاجى و کربلایى بر نام خود بیفزاید و این لقب از آن زمان رواج یافت. (۱۷)
زلزله و حرم مطهر رضوى
زلزله هاى زیادى در مشهد رخ داده که حدود ۱۴ واقعه متعلق به سالهاى ۱۰۰۸، ۱۰۵۲،۱۰۵۳،۱۰۵۹،۱۰۷۷، ۱۰۸۴،۱۰۸۷، ۱۱۱۸، ۱۱۱۹، ۱۲۱۴، ۱۲۳۲،۱۲۳۶، ۱۲۵۴، ۱۲۷۴ ه. ق در کتب تاریخ به ثبت رسیده که کمابیش آسیبهایى به مسجد گوهرشاد وارد نموده است و احتمالا به دیوارهاى صحنهاى حرم مقدس و تزیینات آن نیز آسیبهایى اندک همانند مسجد گوهرشاد رسیده است.
ولى در پانزدهم ربیع الثانى سال ۱۰۸۴ ه. ق به هنگام سلطنت شاه سلیمان صفوى زمین لرزه ویرانگرى در مشهد رخ داده که حدود دو سوم شهر مشهد از جمله گنبد مرقد مطهر حضرت رضا علیه السلام، سقف گنبد مسجد گوهر شاد و مدارس پریزاد، دودر، مدرسه بالاسر، مدرسه پایین پا آسیب فراوان دیده و حدود چهارهزار نفر از مردم مشهد زیر آوار جان سپرده اند.
پس از این حادثه شاه سلیمان مامورانى را از اصفهان براى بررسى خسارات وارده و انجام تعمیرات فرستاد.
آنان نیز کار را شروع کردند، در نتیجه، گنبد مطهر و دارالسیاده در سال ۱۰۸۶ و مسجد گوهرشاد در سالهاى ۱۰۸۴،۱۰۸۷،۱۰۸۹ و مدرسه پریزاد در سال ۱۰۹۱ و مدرسه دودر در سال ۱۰۸۸ و مدرسه بالاسر در سال ۱۰۹۱ و مدرسه پایین پا در سال ۱۰۸۷ه.ق. بازسازى شد. (۱۸)
افشاریه
در این دوره به ویژه در زمان نادرشاه افشار ایوان طلاى صحن عتیق (انقلاب) و مناره بالاى آن و بناى مناره ایوان شمالى طلاکارى و تذهیب شد و سقاخانه اسماعیل طلایى صحن عتیق احداث گردید.
اما چندى بعد به وسیله نوادگانش به این ساحت مقدس اهانتهایى شد که اینک ذکر مى شود .
غارت جواهرات حرم مطهر به وسیله نصرالله میرزا و نادرمیرزا افشار در سال ۱۱۸۳ ه. ق شاهرخ فرزند رضا قلى میرزا فرزند نادرشاه افشار در خراسان حکومت مى کرد .
احمد شاه درانى به مشهد حمله کرد و نصرالله میرزا پسر شاهرخ که ولیعهد بود با او مقابله اى مردانه کرد و وى را شکست داد و او را وادار به صلح نمود.
این امر موجب غرور وى شد که خیال جهانگیرى را در سر پرورانید.
در سال ۱۱۹۰ ه. ق که خزانه پدرش خالى شده و براى پرداخت حقوق سپاهیانش درمانده شده بود به تحریک برخى از فرومایگان طلا و جواهرات حرم مطهر رضوى را از قندیلها و درها جدا کرد، مقدارى را به فروش رسانید و مقدارى از طلاها و نقره ها را سکه زد و صرف پرداخت حقوق و تهیه سپاه نمود.
نادرمیرزا برادر نصرالله میرزا نیز که پس از خلع وى توسط پدرش رضاقلى میرزا، ولیعهد شده بود دست تعدى و تجاوز به اموال موقوفه و غیرموقوفه گشود و حتى خشتهاى طلاى روى گنبد مطهر را کند و به نام خود سکه زد و جواهرات حرم را به فروش رسانید.
حتى سرطوق مکلل را که بالاى گنبد نصب بود کند و نیز قالى زربافت را که هفت هزار تومان ارزش داشت سوزانید .
نصایح مرحوم آیه الله میرزا مهدى مجتهد تولیت وقت آستان قدس نیز مانع اعمال ناشایست و تجاوزگرانه او نشد.
اما مردم به او اعتراض کردند و سکه هاى ضرب شده را که در بازار بود جمع آورى مى نمودند و به میرزا مهدى مجتهد جد سادات شهیدى مشهد برمى گرداندند.
مردم سرانجام سر به شورش برداشتند.
نادر میرزا نیز که این شورش را از ناحیه میرزا مهدى مى دانست وى را در سال ۱۲۱۸ ه. ش به شهادت رسانید و مرحوم میرزا مهدى مجتهد به «شهید رابع» معروف شد. (۱۹)
عصر قاجاریه
تعمیرها و تغییرهایى که در طول دوران حکومت قاجار در آستانه مقدسه به انجام رسید عبارتند از: بناى صحن آزادى (نو) در سمت مشرق حرم به امر فتحعلیشاه و به مباشرت فرزندش علینقى میرزا و معمارى حاج آقاجان صاحب بازارچه معروف در مشهد، ساخته شد.
بناى دارالسعاده توسط الله یارخان آصف الدوله به سال ۱۲۵۱ ه. ق احداث شد و ترکیب رواق دارالضیافه در سال ۱۳۲۰ ه. ق انجام یافت.
متاسفانه حرم مطهر در این دوره دوبار مورد بى حرمتى و اهانت متجاوزان قرار گرفت:
۱ ـ غارت سالار ـ محمد حسن خان سالار فرزند الله یارخان آصف الدوله در سال ۱۲۶۳ ه. ق یعنى یک سال قبل از پایان پادشاهى محمدشاه قاجار از آشوب هرات و هرج و مرج دربار استفاده کرد و در خراسان علم مخالفت برافراشت و در اندک زمانى قلعه کلات را متصرف شد.
او نزدیک به دو سال در خراسان به استقلال حکومت کرد.
در سال بعد به فرمان وى تمامى قندیلها، چراغها و اثاثیه زرین حرم حضرت رضا علیه السلام را ذوب کردند و به نام وى سکه زدند.
همچنین او طلا و جواهرات در مرصع و جواهرنشانى که فتحعلی شاه قاجار در سال ۱۲۳۳ ه. ق به شکرانه استیلا بر خراسان تقدیم آستان قدس نموده بود غارت کرد.
اما پس از رفع فتنه در سال ۱۲۶۸ ه. ق حسام السلطنه عموى ناصرالدین شاه مجددا سطح در مزبور را از طلاى ضخیم پوشانید و آن را با دانه هاى یاقوت و زمرد و لعل زینت بخشید و در جاى اولیه اش نصب نمود.
اما در پى این غارتگریها و بى حرمتى ها نسبت به بارگاه مقدس، سالار در سال ۱۲۶۶ ه.ق به دست حسام السلطنه مغلوب گردید و به حرم مطهر پناهنده شد.
در این موقع میرزا عسکرى امام جمعه مشهد از خاندان میرزا مهدى شهید و علما و متولیان بارگاه مقدس رضوى به نزد سالار آمدند، و ضمن ملامت او به خاطر جسارتهایش به آستانه مقدسه او را از روضه منور طرد کردند.
در نتیجه وى تنها ماند و به دستور حسام السلطنه او را از بست خارج کردند و سپس با برادرش محمد علیخان و پسرش اصلان خان به سزاى اعمال شنیع شان به هلاکت رسانیدند. (۲۰)
۲ ـ توپ بستن حرم ـ در محرم سال ۱۳۳۰ ه. ق هنگام تولیت مرتضى قلیخان نایینى مردى به نام یوسف هراتى در شهر مشهد آهنگ مخالفت با مشروطه ساز کرد و به تحریک بیگانگان جمعى از اراذل و اوباش را به دور خویش جمع کرد و آرامش شهر را بر هم زد.
در خطه خراسان مخصوصا مشهد عده اى سالدات (سرباز) روس با تجهیز کامل مستقر شدند و مرکز خود را ارگ دولتى قرار دادند.
طبیعى است ورود سربازان روس به منظور پشتیبانى از کسانى بود که با مشروطه خواهان و حکومت مشروطه سر مخالفت داشتند.
در همین هنگام دو نفر دیگر به نامهاى سید محمد طالب الحق یزدى پسرعموى سید ضیاءالدین نخست وزیر کودتاى رضاخان و نایب على اکبر نیز با یوسف هراتى همداستان شدند و در گوشه و کنار شهر آشکارا بر ضد مشروطه طلبان تبلیغ مى کردند.
کار به جایى رسید که رهگذران نیز در کوچه و بازار از تعرض کسان این اشخاص درامان نماندند.
یوسف هراتى خود را سردار مى نامید و هزرگى و بى بندوبارى را به حد اعلا رسانید.
طالب الحق نیز همه روزه به منبر مى رفت و نوید و هشدار مى داد که محمد على شاه به ایران آمده و در گرگان مى باشد و ما احمد شاه پسر او را قبول نداریم، سربازان روسى که هدفشان مداخله مستقیم در امور شهر بود و اساسا به همین نیت به اشرار پر و بال داده بودند زد و خورد بین سربازان دولتى و اشرار را دستاویز قرار دادند و به نام حفظ اتباع روسیه در مقابل تجارتخانه یکى از اهالى بادکوبه که تبعه روس بود یک عده سالدات روس مستقر کردند.
کسبه و اصناف که چنین دیدند بازارها را بستند و دست از کار کشیدند .
روز شبنه دهم ربیع الثانى ۱۳۳۰ ه. ق مطابق با دهم فروردین ۱۲۹۰ ه. ش اعلامیه اى از طرف کنسولگرى روس صادر شد، که اگر اشرار و متجاسرین تا دو ساعت به غروب مانده از صحن و حرم خارج نشوند و کسبه بازار به سر کارهاى خود برنگردند ناگزیر به کمک قواى مسلح و گلوله هاى توپ مردم را متفرق خواهند ساخت.
چیزى نگذشت که سربازان مسلح جلو مسجد جامع و کاروانسراى بانک صف آرایى کردند و از آن طرف هم اشرار و آشوب طلبان روى پشت بام مسجد و بالاى گلدسته ها با تفنگ جمع شدند و خود طالب الحق که سردسته آنها بود مقابل حرم مطهر مستقر گردید.
سربازان روس و توپچیهاى آنان نیز از چند نقطه آماده شلیک شدند.
ضرب الاجل به پایان رسید و به یکباره از چند جانب صداى غرش توپ ها بلند شد و گلوله هاى آتشین به طرف گنبد مطهر و صحن امام هشتم علیه السلام پرتاب گردید; هدف آنها به ظاهر امر متفرق کردن اوباش و در واقع انهدام قبه مبارک و نهب و غارت اموال نفیس حرم مطهر بود.
عده اى با مسلسل و توپهاى سبک پیشروى کردند و حرم مطهر و ضریح حضرت را به گلوله بستند .
صداى غرش توپ و شلیک نظامیان روس در همه جاى شهر طنین انداز شد و در منازل شهر غوغایى برپا گردید.
اصابت گلوله هاى توپ بر گنبد آسیب زیاد وارد کرد، در ۱۸ محل گلوله هاى توپ که مانند کله قند بود، گنبد مطهر را سوراخ کرد و به داخل گنبد افتاد و خرابیها به بار آورد.
پس از دو ساعت بمباران نمودن، به هنگام غروب نظامیان سواره و پیاده روس با حال تهاجم وارد صحن مقدس شدند، زوار و مردم به داخل حرم مطهر پناهنده شدند و درهاى حرم را بستند.
عده اى از نظامیان روس به پشت بام حرم رفته از پنجره هاى گنبد و رواقها به داخل حرم شلیک مى کردند.
عده اى از آنان وارد دارالسیاده شده از شبکه هاى پنجره نقره به داخل حرم شلیک مى کردند و نیز دسته دیگر از شبکه هاى پنجره فولاد صحن عتیق (انقلاب) حرم مطهر را تیرباران کردند.
در صحن و حرم مطهر تعداد زیادى کشته و زخمى شدند.
مرتضى قلیخان متولى باشى آستان قدس رضوى بیرق سفیدى بر سر چوب بلند کرد و از قواى روس امان خواست.
فرمانده روسى که چنین دید دستور آتش بس صادر کرد.
سپس متولى باشى و خدام حرم و مردم نیز به جمع آورى کشتگان و زخمیها پرداختند.
مدت چهار روز این مکان مقدس در تصرف روسها بود و مقدار زیادى اشیاء نفیس و قیمتى به یغما رفت.
یوسف خان هراتى و طالب الحق به دست حامیان خود یعنى سالداتهاى روس کشته شدند و به کیفر اعمال خود رسیدند. (۲۱)
به دنبال این ویرانگریها سلطان حسین میرزا نیرالدوله به استاندارى خراسان تعیین شد و در سال ۱۳۳۱ ه. ق به رمت خرابیها پرداخت هزینه تعمیر گنبد مطهر به پول رایج آن زمان که قران نقره بود، سى هزار تومان برآورد شد که بیست هزار تومان آن را نیرالدوله و ده هزار تومان مرحوم حاج میرزا محمدعلى قائم مقام التولیه رضوى پرداخت نمودند.
اکنون جاى چند گلوله در ایوان طلاى صحن عتیق دیده مى شود.
استاد ملک الشعراى بهار به مناسبت این واقعه اشعارى تحت عنوان «توپ روس» سروده که در دیوان او آمده است. (۲۲)
عصر پهلوى
در سال ۱۳۰۷ ه. ش در شبکه پیرامون فلکه حرم مطهر تغییرات اساسى به عمل آمد و فلکه دور حرم به شعاع ۱۸۰ متر از نوک گنبد و به پهناى ۳۰ متر احداث گردید که بعدا ساختمان هاى موزه و کتابخانه و تالار تشریفات نیز به این مجموعه اضافه شد، اماچندى نگذشت که به دستور رضاخان پهلوى در مجموعه بارگاه مقدس رضوى حادثه موهن و اسفناک «مسجد گوهرشاد» به وجود آمد.
واقعه مسجد گوهرشاد
علت اصلى وقوع حادثه مسجد گوهرشاد در سال ۱۳۱۴ ه. ش آن بود که رضاخان تصمیم حمله به فرهنگ و سنن ملى از طریق تغییر لباس را داشت و نیز کشف حجاب بانوان را هم زمزمه مى کرد .
در این موقع روحانیان مشهد زبان به اعتراض گشودند و مردم را به جمع شدن و تظاهرات تشویق مى کردند که خطباى معروف شهر مانند شیخ مهدى واعظ خراسان، شیخ عباسعلى محقق و شیخ محمدتقى بهلول در مسجد گوهرشاد و صحنهاى مطهر به منبر مى رفتد.
بخصوص شیخ بهلول قهرمان معرکه، که سخنرانیهاى طولانى و پرحرارت انجام مى داد.
صبح روز جمعه ۲۰ تیرماه ۱۳۱۴ برابر با دهم ربیع الثانى ۱۳۵۴ ه. ق قزاقان مستقر در مشهد براى متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و بى محابا در صحن جدید به روى مردم تیراندازى کردند که در نتیجه عده اى کشته و زخمى شدند پس از این هجوم مردم اطراف مشهد با داس و چهارشاخ و بیل و… به سوى بارگاه مقدس رضوى سرازیر شدند و در صحنها و مسجد گوهرشاد اجتماع نمودند .
روحانیان به ویژه شیخ بهلول نیز به سخنرانیهاى اعتراض آمیز خویش ادامه مى دادند.
روز شنبه ۲۱ تیرماه که بارگاه رضوى بخصوص مسجد گوهرشاد همچنان در التهاب بود، پاکروان استاندار خراسان، سرهنگ نوایى رئیس شهربانى و سرلشکر مطبوعى فرمانده لشکر به بهانه حفاظت از بانکها دستور مى دهند نظامیان بارگاه رضوى و مسجد گوهرشاد را محاصره کنند.
در این موقع اسدى نایب التولیه وقت آقایان مجتهدان را به بهانه این که رضاشاه جواب تلگراف آنان را داده است به کشیکخانه و دارالتولیه حرم رضوى دعوت کرد.
پاسى از نیمه شب گذشته صداى غرش مسلسلهاى قزاقان بلند شد و دژخیمان رژیم پهلوى به روى مردم تیراندازى کردند.
صداى «وامحمدا» و «واعلیا» بلند شد، گفته اند در این واقعه بین دو تا پنج هزار تن به شهادت رسیدند و حدود ۱۵۰۰ نفر دستگیر شدند.
سپس کشته شدگان و حتى نیمه جان ها را شبانه با کامیون از محل خارج کردند و در گودال خشتمالها و باغ خونى دسته جمعى دفن نمودند.
سپس به شستشوى مسجد پرداختند.
روز۲۳ تیرماه اثر چندانى از قتل و غارت باقى نماند. (۲۳)
توسعه حرم
در گذشته بین ضریح مطهر و ضلع غربى حرم (صفه بالاسر) تنگنایى به عرض ۸۵ سانتى متر وجود داشت که امر طواف و زیارت را مشکل کرده بود، در سالهاى(۱۳۴۲ـ۱۳۴۱ ه .ش) براى رفع این تنگنا طرحى عظیم تهیه شد.
براساس این طرح، مهندسان و معماران با تجربه آستان قدس تنها راه توسعه تنگناى بالاسر مبارک را حذف دیوار ضلع غربى حرم دانستند.
ضخامت دیوار مزبور ۹۰/۲ متر بود و قسمتى از سنگینى گنبد را بر دوش داشت.
در اجراى این کار عظیم لازم بود ابتدا پیش بینى هاى استحکامى صددرصد فنى و اطمینان بخش در نظر گرفته شود، لذا حفارى و بتون ریزى و نصب پایه ها و پلهاى نگهدارنده و کارهاى استحکامى دیگر آغاز شد و پس از احداث تاقى از بتون بر ضلع غربى، سرانجام دیوار از زیر گنبد بیرون کشیده شد بدون این که در زمان اجراى طرح وقفه اى در امر تشرف به حرم و زیارت زایران ایجاد گردد.
بدین ترتیب بالاسر مبارک تعریض یافت و بیش از ۲ متر به آن قسمت از فضاى حرم افزوده شد و آن تنگناى سابق در سال ۱۳۴۴ ه .ش توسعه یافت. (۲۴)
تیراندازى دژخیمان شاه به حرم مطهر
در روز۲۹ آبان ماه ۱۳۵۷ ه. ش مطابق نوزدهم ذیحجه ۱۳۹۸ ه. ق در جریان انقلاب اسلامى به زعامت امام راحل قدس سره حادثه اى دلخراش در حرم مطهر رضوى پیش آمد.
آن روزها همواره ماموران ساواک در بین مردم و زوار مراقب و گزارشگر اوضاع بودند.
مردم اینان را شناسایى کردند و در محاصره خود قرار دادند.
نتیجه این محاصره به زد و خورد و دستگیرى عوامل رژیم انجامید، ولى یک نفر از آنان، مجهز به سلاح کمرى فرار کرد و ماجرا را گزارش داد.
ماموران مسلح به صحن وارد شدند تا دستگیر شدگان را از دست مردم نجات دهند، مردم به مقابله با آنان پرداختند.
چند نفر از مبارزان که مورد تعقیب ماموران قرار داشتند به داخل حرم فرار کردند، و ماموران ضمن تعقیب آنها به تیراندازى پرداختند که چند گلوله به توحیدخانه مبارکه اصابت کرد.
سپس از طرف کفشدارى گنبد الله وردی خان تیراندازى شروع شد، به طورى که چند نقطه از در و دیوارهاى حرم بر اثر اصابت گلوله آسیب دید.
در اثر پرتاب گاز اشک آور در داخل حرم عده اى از زوار متوحش و بى هوش شدند و حتى یک نفر از زوار از ناحیه پا مجروح گردید.
با ازدحام زایران و فریاد اعتراض مردم، ماموران فرار کردند.
اندکى بعد استاندار خراسان به وحشت افتاد و از طریق رادیوى مشهد معذرت خواهى کرد.
این رویداد در میان مردم مشهد بازتابى گسترده یافت.
روز ۵ آذرماه ۱۳۵۷ ه. ش به مناسبت هفتمین روز حادثه از جانب علماى مشهد اعلام عزا و تعطیل عمومى شد و در مشهد و سراسر کشور راهپیماییهاى بزرگ به راه افتاد، مردم در راهپیمایى خود شعار مى دادند:
روز همه شیعیان، شام غریبان شد قبر امام هشتم گلوله باران شد (۲۵)
عصر جمهورى اسلامى
این عصر را مى توان «عصر طلایى آستان قدس رضوى» نامید.
زیرا فعالیتهاى چشمگیرى که در این دوره بیست ساله انجام گرفته، چندین برابر ۱۲۰۰ ساله ادوار گذشته مى باشد، که شرح این همه خدمت خالصانه در این مختصر نمى گنجد و تحقیقى مستقل طلب مى کند.
فقط به ذکر چند مورد اکتفا مى شود: ادامه توسعه حرم از نخستین اقدامات پس از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى در اماکن متبرکه، توسعه قسمتهایى دیگر از حرم مطهر مانند: پشت سر، پیش روى و پایین پاى مبارک بود، که پس از انجام عملیات توسعه نماى آن همانند بالاسر مبارک با کاشکارى مزین گردید و در ۲۵ اسفند ماه ۱۳۵۹ ه .
ش در حضور علماى اعلام بازگشایى شد.
در این بازسازى درب پایین پا تعویض شد و ۷۰/۱ متر افزایش یافت، بطورى که عرض در چهارلتى فعلى ۷/۳ متر مى باشد.
پیش روى مبارک داراى سه راه ورودى گشت و وسعتى چشمگیر یافت، به طورى که زایران آسان تر مى توانند تشرف حاصل کنند و یا هنگام توقف در دارالحفاظ نیز ضریح مطهر را ببینند.
آنچه در این عملیات قابل اهمیت است، کارهاى فنى نظارت شده و کارهاى اجرایى ماهرانه اى است که وضع موجود گنبد را در مقابل حرکات احتمالى زمین تامین کرده است.
طلاکارى مجدد حرم مطهر
به نقل از کارنامه دو ساله آستان قدس رضوى طلاى روکش گنبد منور به علت کمى ضخامت و گذشت زمان و تاثیر حوادث طبیعى ساییده و بدنما شده بود.
پس از پیروزى انقلاب اسلامى، خشتهاى قدیمى برچیده شد و خشتهایى با ورقه هاى طلایى جدید جایگزین آن گردید، لایه زیر و نگهدارنده این ورقها مسى است و در حدود شانزده هزارم میلى متر یعنى به ضخامت چهار برابر پیش از ورقهاى قبلى به طریق الکترولیت روکش طلا شده و بر روى بتونى که روى گنبد ریخته شد بود نصب گردید، این خشتهاى زرین حدود هفتصد متر مربع را پوشانده است.
در وسط کتیبه کمربندى سمت شمال گنبد لوحه اى است که تاریخ تجدید طلاکارى گنبد را پس از پیروزى انقلاب نشان مى دهد.
متن لوحه چنین است: «در آغاز پانزدهمین قرن بعثت نبوى و در آستانه سالروز پیروزى انقلاب عظیم اسلامى ایران به رهبرى قائد اعظم امام خمینى تجدید طلاکارى و تعمیرات گنبد مطهر انجام پذیرفت.
صفرالمظفر ۱۴۰۰ قمرى».
همان طور که قبلا گفته شد هسته اصلى آستانه مبارکه به آخر قرن دوم هجرى مربوط مى شود که در طى ۱۳ قرن همواره با خرابیهاى ناشى از جنگ و تجاوز، توسعه چشمگیرى یافته است به ویژه بعد از انقلاب اسلامى رواق دارالولایه، صحن قدس به وسعت دو هزار و پانصد متر مربع و یک ایوان به وسعت یکصد و پنجاه متر مربع و سقاخانه بهداشتى و نیز صحن جمهورى اسلامى به وسعت ده هزار متر مربع و دو گلدسته در پشت درهاى شمالى و جنوبى هر یک به ارتفاع سى متر و بست شیخ بهایى و کتابخانه جدید و دانشگاه علوم رضوى به مجموعه حرم مطهر افزوده شده است و طرح توسعه فلکه حرم و زیرگذر نیز در دست اجراست. (۲۶)
انفجار بمب در حرم مطهر رضوى (عاشوراى رضوى)
در دهه اول محرم الحرام سال ۱۴۱۵ ه. ق)۱۳۷۳ ه. ش) تعطیلات سه روزه جمعه، تاسوعا و عاشورا فرصتى براى تجمع زایران حضرت رضاعلیه السلام فراهم آورد.
از سپیده دم روز دوشنبه (عاشورا) مصادف با ۳۰ خرداد عزاداران حسینى در حال نوحه خوانى و سینه زنى و زنجیرزنى و نیز شعارهاى مذهبى جهت برپایى مراسم عزادارى و گرامیداشت سالروز شهادت حضرت حسین بن على علیه السلام و یاران باوفایش به سوى حرم مطهر روان بودند.
دسته هاى مختلف با حالتهاى گوناگون به نوبت مشرف مى شدند و با ابراز همدردى با سایر عزاداران و زیارت حریم پاک رضوى بازمى گشتند.
این مراسم و سیل عزاداران همچنان ادامه داشت و صحنهاى ششگانه و بستهاى چهارگانه و نیز حرم مطهر مملو از جمعیت بود.
در گرماگرم عزادارى و اوج جوش و خروش و غوغاى ظهر روز عاشورا، در ساعت ۱۴ و۲۶ دقیقه بعدازظهر ناگهان بمبى قوى که مخفیانه و از قبل در کنار ستون بالاسر مبارک نزدیک ضریح مقدس جاسازى شده بود منفجر شد.
بر اثر این صداى مهیب شیشه هاى حرم فروریخت، چراغها خاموش شد، مردم، به شدت روى هم ریختند و صداى وا الها، وامحمدا، واعلیا، واحسینا در میان غوغایى عجیب و بى سابقه بلند شد.
در اثر این انفجار هولناک و خونین،۲۷ نفر از زایران امام هشتم علیه السلام به درجه رفیع شهادت رسیدند و حدود ۲۹۰ نفر مجروح شدند.
این ولوله و هیاهو تا هنگام شستشوى حرم مطهر از خون شهدا و مجروحان و انتقال اجساد به سردخانه و مجروحان به بیمارستانها در تمام شهر ادامه یافت و مردم به عاملان این عمل ننگین و ضدانسانى لعنت مى فرستادند .
بدین جهت از سوى دولت جمهورى اسلامى در خراسان سه روز، و در کشور یک روز عزاى عمومى اعلام شد. (۲۷)
مجموعه بارگاه حرم رضوى
اکنون که پیشینه تاریخى و رویدادهاى مهم حرم مطهر رضوى به اختصار آمده بى مناسبت نیست که به تاریخچه مجموعه آثار و ابنیه آن نیز اشاره شود:
صندوق و ضریح مطهر
درباره صندوق و مرقد مبارک باید گفت که به اعتبار برخى نوشته هاى تاریخى، نصب اولین صندوق مربوط مى شود به سال ۵۰۰ ه. ق و پس از آن در دوره سلطنت سلطان محمد خوارزمشاه ۶۰۰ ه. ق.
اما آنچه محقق است شاه طهماسب اول صندوقى با تنگه ضخیم طلا بر روى مرقد نصب کرده است.
صفحه هاى مشبک کتیبه طلاى صندوق حاوى سوره الدهر، مشتمل بر۱۶۶ قطعه کوچک و بزرگ به خط ثلث شیوا بر روى صندوق نصب گردید.
کتیبه صندوق بر روى یک صفحه طلایى بزرگ چنین است: «به توفیق الهى و تایید حضرت رسالت پناهى و ائمه معصومین علیهم السلام طهماسب صفوى به وضع این محجر طلا در این موضع عرض اعتلا موفق و مؤید گردید سنه ۵۷۹».
سالها بعد با پوسیده شدن صندوق، قطعه هاى طلا از آن جدا گردید، در زمان شاه عباس صفوى صندوق جدید طلاپوشى با کتیبه هایى به خط ثلث یا نستعلیق آیه الکرسى و صلوات بر چهارده معصوم علیهم السلام و اشعار فارسى ساخته شد و بر روى مرقد مبارک نصب گردید.
تنگه هاى طلاى صندوق همراه با قندیل بزرگ طلا و قفل مرصعى که نادرشاه به نذر فتح هند و ترکستان ساخته بود، چنان که گفته شد توسط نادر میرزا و نصرالله میرزا نوه هاى نادرشاه تصاحب شد و با بخشى از آن به نام خود سکه زدند مردم که تمایلى به تصرف سکه ها نداشتند، آنها را جمع آورى و پنهانى به میرزا مهدى مجتهد سپردند تا به جاى مناسب اصلى نصب شود.
با بازگرداندن قطعه ها، صندوق در سال ۱۳۱۱ ه.
ش به موزه انتقال یافت و سپس کتیبه هاى طلا به خط علیرضا عباسى با تنگه هاى طلا به وزن ۳۶ هزار مثقال نقره هاى آستانه مربوط به ضریح سوم مرقد به عنوان پشتوانه اسکناس به تهران انتقال داده شد و در برابر املاک قشقاییها در درگز خریدارى و وقف آستان قدس گردید.
کتیبه هاى مزبور بعد از شهریور ۱۳۲۰ به آستانه بازگردانده شد و همچنین در سال ۱۳۱۱ ه.
ش به جاى صندوق مزبور صندوقى مرکب از یازده قطعه مرمر لیمویى رنگ شاندیز به ابعاد ۱۰/۲*۶۰\۱*۹۵۰/۰ متر ساخته و بر روى مرمر قرار داده شد.
کتیبه روى آن اشعارى است به عربى ماده تاریخ آن «الرضا قبره جددا» ۱۳۵۱ ق مى باشد.
بر روى ضریح سه ضریح تو درتو قرار دارد که ضریح کوچکتر داخلى از مفرغ ساخته و با سنگهاى زبرجد و یاقوت جواهرنشان شده است و بانى آن شاهرخ از نوادگان نادرشاه افشار است و به سال ۱۱۶۰ ه. ق مربوط مى شود.
ضریح دوم از فولاد جوهرى است که از نقره باارزش تر است.
ضریح سوم یا ضریح پرکار نفیس کنونى که به جاى ضریح نقره قبلى در سال ۱۳۳۸ ه.
ش نصب شده زیر نظر استاد گرانقدر حاجى محمد تقى ذوفن اصفهانى به مدت دو سال و نیم ساخته شده است.
در ساختن این ضریح ۳۳۸۴۸۸ مثقال نقره با عیار نود و ۱۰/۷۰۵۲ مثقال طلاى ۱۸ عیار و یک تن مفرغ و دو تن چوب گردوى خشک و دو تن آهن به کار رفته است.
ارتفاع آن ۶۰/۳ متر، درازایش ۵/۴ متر و عرضش ۰۶/۳ متر است، بر روى هر یک از قابهاى چهارده گانه نام یکى از معصومین به خط ثلث بر صفحه اى از طلا که گرد آن فیروزه نشان شده نقش بسته است.
همچنین در چهارگوشه ضریح چهار خوشه انگور از طلا نصب شده است.
بر روى ضریح، افزون بر طلاکارى، تزیینات میناکارى لاجوردى و گلهاى رنگین نیز ایجاد شده است.
داخل ضریح از بلور فرش شده که مربوط است به سال ۱۲۳۸ ه. ق. (۲۸)
رواق دارالسیاده بعد از سال ۸۲۱ ه. ق به امر گوهرشاد آغا به طول ۸۶/۳۲ متر و عرض متفاوت و ارتفاع ۷۵/۲۰ متر احداث شده است.
رواق دارالحفاظ بعد از سال ۸۲۱ ه. ق به امر گوهرشادآغا به طول ۱۸ متر و عرض ۶۵/۸ متر احداث شده است.
رواق حاتم خانى بانى آن حاتم بیک اردوبادى از اعقاب خواجه نصیر طوسى و از وزراى شاه عباس است که در سال ۱۰۱۰ ه. ق به طول ۵/۱۳ متر و عرض ۳۰/۷ متر و ارتفاع ۶۰/۱۱ متر ساخته شد.
گنبد الله وردی خان به امر الله وردی خان از امراى شاه عباس در سال ۱۰۲۲ ه. ق به ابعاد۱۹/۱۶*۷۵/۸ متر و ارتفاع ۲۰/۱۱ متر احداث شده.
سردر ورودى آن از داخل دارالضیافه بود که کتیبه و تاریخ داشت ولى در تولیت باقر پیرنیا از بین رفته است و مسلما عکسهاى آن در آستان قدس موجود است.
رواق دارالفیض (مسجد ریاض) یا زنانه، بانى احتمالى آن مرحوم فیض کاشانى مجتهد عصر صفویه (طول ۵۹/۱۵، عرض ۹/۵ و ارتفاع ۵/۹ متر) مى باشد.
رواق توحیدخانه بانى احتمالى آن مرحوم فیض کاشانى است، به ابعاد ۳۵/۷*۶۰/۸ متر و ارتفاع ۱۵ متر.
دار الضیافه بانى آن میرزا شفیع اعتمادالدوله قزوینى وزیر آستان قدس رضوى در سال ۱۰۳۱ ق به ابعاد ۱۰*۱۵ متر و ارتفاع ۱۵ متر است.
دار السرور احداث سال ۱۳۳۴ ه. ق.
دار الشکر احداث سال ۱۳۴۴ ه. ش به ابعاد ۵/۶*۵/۶ متر در ارتفاع ۵/۹ متر.
دار العزه احداث سال ۱۳۴۳ ه. ش به ابعاد ۱۲/۳*۱۱ متر و ارتفاع ۳۵/۴ متر.
دار الذکر احداث سال ۱۳۴۳ ه. ش به ابعاد ۵/۶*۸۲*۱۲ متر و ارتفاع ۹ متر.
دار السلام احداث سال ۱۳۴۶ ه. ش به وسیله مرحوم دکتر سید فخر الدین شادمان نایب التولیه وقت آستان قدس به ابعاد ۲۲*۱۰ متر و ارتفاع ۵/۹ متر.
دار السعاده بانى آن اللهیارخان آصف الدوله در سال ۱۲۵۱ ق به ابعاد ۹۰/۱۴*۸۰/۱۲ متر و ارتفاع ۸۰/۱۴ متر.
دار الشرف احداث سال ۱۳۸۶ ه. ق.
دار الزهد بین سالهاى ۱۳۵۲ـ۱۳۵۰ ه. ش ساخته شده، ابعاد آن ۵/۱۷*۱۶ متر و به ارتفاع ۹۰/۵ متر است.
دار العباده در سال ۱۳۵۳ ه. ش ساخته شده و ابعاد آن ۱۶*۱۲ متر و ارتفاع ۹۰/۵ متر است .
دار الاخلاص در غرب حرم مطهر، مقابل مسجد بالاسر و بین سه رواق دارالسیاده، دارالشرف و دارالولایه قرار دارد.
دار الولایه این رواق با ۲۳۰۵ متر مربع وسعت، بزرگترین رواق حرم مطهر است که پس از پیروزى انقلاب اسلامى ساخته شده است.
رواق شیخ بهایى قبر شیخ بهایى داخل آن واقع است.
دار الهدایه بین مدرسه دو در و صحن جمهورى به وسعت ۸۳۷ متر مربع قرار دارد، پس از پیروزى انقلاب ساخته شده است.
دار الرحمه بیست و یکمین و یا آخرین رواق به وسعت ۵۲۰ متر مربع است که در جنوب رواق دارالهدایه و بین بست شیخ بهایى و صحن جمهورى واقع است. (۲۹)
نقاره خانه
در زمانهاى قدیم در دربار سلاطین براى اعلام حادثه اى خاص نقاره زدن رسم بوده است.
در سال ۸۶۰ ه. ق که پسر بایسنقر بن شاهرخ تیمورى از هرات به زیارت امام رضا علیه السلام آمده بود، براى اعلام حضور وى، که به روایتى بیمار شده بود و براى شفا یافتن در آستانه مبارکه معتکف بود، شروع به نقاره زدن نمودند.
از آن زمان به بعد هر روز پیش از طلوع و غروب آفتاب جز ایام سوگوارى نقاره مى زنند.
سقاخانه اسماعیل طلایى
در وسط صحن انقلاب (عتیق) سقاخانه اى است با کتیبه اى مطلا از دوران سلطنت نادرشاه افشار و به همین علت آن را گاهى سقاخانه نادرى نیز مى گفته اند.
سنگاب مرمر مسدس آن را به دستور نادرشاه از هرات افغانستان آورده اند.
آجرهاى طلایى که با آنها کتیبه سقاخانه نوشته شده ساخته اسماعیل نامى است که سقاخانه امروزى به نام این هنرمند شهرت یافته است .
صحنهاى حرم
چون زوار از زیارت مرقد مبارک حضرت بیرون مى آیند پس از گذشتن از رواقها وارد صحنهاى مجاور مى شوند.
این فضاهاى روحانى محل تجمع زوار است که نماز جماعت را نیز در آنها برگزار مى نمایند و در ایام سوگوارى به صورت دسته هاى مذهبى به عزادارى مى پردازند.
تعداد شش صحن (با مسجد گوهرشاد) و چهار بست که مساحت آنها بالغ بر۲۲۵۵۵۳ متر مربع مى باشد.
۱ ـ صحن انقلاب (عتیق) که به صحن کهنه معروف است در زمان سلطان حسین بایقرا به دستور وزیر دانشمندش امیر علیشیر نوائى ساخته شده و بعدها به امر شاه عباس توسعه یافته، ابعاد آن ۵/۱۰۴*۴۴ متر است که چهار ایوان بزرگ تاریخى به قرینه یکدیگر و ۴۸ غرفه تحتانى و فوقانى در پیرامون خود دارد.
الف) ایوان طلا، این ایوان که در ضلع جنوبى صحن کهنه واقع شده سالهاى ۸۷۵ تا ۸۸۵ ه.ق به فرمان امیر علی شیر نوایى ساخته شده و ۷۰/۱۴ متر طول و ۸۰/۷ متر عرض و ۵/۲۱ متر ارتفاع دارد.
ب) ایوان غربى صحن عتیق، این ایوان به «ایوان ساعت» معروف است، در شرق بست شیخ طوسى واقع و متصل به آن است.
بر سر در آن ساعت بزرگى نصب است که از چهارطرف زمان را نشان مى دهد.
ج) ایوان عباسى، این ایوان در ضلع شمالى صحن کهنه واقع است، و چون به دستور شاه عباس ساخته شده به «ایوان عباسى» شهرت دارد.
د) ایوان نقاره خانه، در ضلع شرقى صحن کهنه واقع شده و مانند ایوان غربى از دو ایوان تشکیل گردیده است.
سر در خارجى آن مقابل بست شیخ حر عاملى قرار دارد.
۲ ـ صحن آزادى (نو)، بنایى است بسیار زیبا به طول ۵۸ متر و عرض ۵۴ متر که در زمان فتحعلی شاه ساخته شده و داراى ۵۶ غرفه و حجره در دو طبقه مى باشد.
۳ ـ صحن امام خمینى، این صحن به وسعت ۷۷۹۸ متر مربع در جنوب شرقى حرم مطهر بین مسجد گوهرشاد و کتابخانه قدیم و موزه واقع است.
۴ ـ مسجد گوهرشاد، یکى از باشکوهترین و زیباترین مساجد ایران است که بین سالهاى ۸۰۷ تا ۸۲۱ ق به دستور گوهرشاد همسر شاهرخ تیمورى ساخته شده است.
۵ ـ صحن قدس، این صحن به وسعت تقریبى ۴۴۷۲ مترمربع بعد از پیروزى انقلاب اسلامى در جنوب مسجد گوهرشاد و متصل به بست شیخ بهایى ساخته شده است.
۶ ـ صحن جمهورى اسلامى، این صحن یکى از بزرگترین صحنهاى منوره است که بعد از پیروزى انقلاب اسلامى در غرب حرم مطهر به وسعت ۱۷۵۰۰ مترمربع احداث شده است.
در اضلاع آن چهار ایوان بزرگ به قرینه یکدیگر و به سبک معمارى سنتى اسلامى ساخته شده است که تکمیل کاشیکارى و تزیینات آن هنوز ادامه دارد.
در وسط این صحن، سقاخانه بهداشتى به صورت هشت ترک و سقف گنبدى بنا شده است و سیستم آب آشامیدنى و آبدهى آن مجهز به چشم الکترونیکى است که از طریق شیرهاى برقى ۱۲ ولت اجرا مى شود.
ساعت آفتابى یا شاخصى در وسط آن قرار دارد که در تمام فصول سال بیانگر ظهر شرعى است .
دو گلدسته زیبا هر کدام به ارتفاع ۳۰ متر بر فراز سردر ایوانهاى شمالى و جنوبى صحن ساخته شده که تزیین و طلاکارى آن به تازگى انجام شده است. (۳۰)
پى نوشتها:
۱ـ زندگانى امام رضا، عمادزاده، ج ۲، ص .۱۱۲ ۲ـ مقدسى، ابوعبدالله، احسن التقاسیم فى معرفه الاقالیم، ترجمه علینقى منزوى، تهران، کاوه، ۱۳۶۲، ص ;۴۸۸ تاریخ بیهقى، ص .۵۳۹ ۳ـ فردوس التواریخ، ص ;۳۱;۳۶ دایرهالمعارف تشیع، ص ۵۶، .۵۷ ۴ـ احسن التقاسیم، ص ;۴۸۸ ابن حوقل، صورهالارض، ترجمه دکتر جعفر شعار، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۵، ص .۳۶۳ ۵ـ پیرنیا، محمدکریم، شیوه هاى معمارى ایرانى، تهران، مؤسسه نشر هنر اسلامى،۱۳۶۹، ص ۶ـ دایرهالمعارف تشیع، ج ۱، ص ۶۲ـ;۵۴ فردوس التواریخ، ص ۲۹ـ .۲۳ ۷ـ بسطامى، نوروزعلى، فرودس التواریخ، چاپ سنگى، بى تا، بى نا، بى جا، ص .۳۱ ۸ـ همان منبع، ص ۳۰ـ;۳۱ دایرهالمعارف تشیع، ج ۱، ص .۵۶ ۹ـ عزالدین على بن اثیر، کامل التواریخ، ترجمه عباس خلیلى، شرکت چاپ و انتشارات کتب ایران، ج ۱۱، ص .۱۸۱ ۱۰ـ دایرهالمعارف تشیع، ج ۱، ص .۵۶ ۱۱ـ عطاردى، عزیزالله، تاریخ آستان قدس رضوى، تهران، انتشارات عطارد، ۱۳۷۱، ج ۱، ص ۱۰۳ـ۱۰۱ به نقل از شرح نهج البلاغه، ج ۸، ص ;۲۳۵ جهانگشا، ج ۱، ص ۱۱۵ـ۱۱۴;دایرهالمعارف تشیع، ج ۱، ص ;۵۷ به نقل از تاریخ عالم آراى عباسى، ج ۲، ص ۸۵۴;دانشنامه ایران و اسلام، ج ۱، ص ۹۴ـ;۸۹ مطلع الشمس، ج ۳، ص ۵۰، ۵۲، .۱۲۷ ۱۲ـ دایرهالمعارف تشیع، ج ۱، ص .۵۷ ۱۳ـ مجله اطلاعات هفتگى،)۱۶ـ۹، شهریور ۱۳۶۲(ص ۴۱ـ .۳۹ ۱۴ـ ابن بطوطه، سفرنامه، ترجمه محمدعلى موحد، تهران انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۶۱، ج ۱، ص .۴۴۱ ۱۵ـ دایرهالمعارف تشیع، ج ۱، ص .۵۷ ۱۶ـ اسکندربیگ ترکمان، (منشى)، عالم آراى عباسى، تصحیح شاهرودى، تهران، نشر طلوع، ۱۳۶۴، ج ۲، ص ;۳۰۷ فردوس التواریخ، ص ۳۳، ۳۴ تا;۳۹ اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، مطلع الشمس، چاپ سنگى، تهران ۱۳۰۳، ص .۵۸۶ ۱۷ـ دایرهالمعارف تشیع، ج ۱، ص .۵۸ ۱۸ـ تاریخ زمین لرزه هاى ایران، ترجمه ابوالحسن رده، تهران، انتشارات آگاه، ص ۱۶۳، ;۵۱۵ مطلع الشمس، ج ۲، ص ۴۴، ۹۷، ۱۴۰، ۱۴۸، ۱۵۱، ۲۴۵،۲۵۶، ;۲۵۸ خانیکف، سفرنامه، ترجمه دکتر اقدس یغمایى، ص .۱۱۵ ۱۹ـ مطلع الشمس، ص ۶۳۴ـ;۶۳۲ قدسى، محمدحسین، نادرنامه، تهرن، انجمن آثار ملى،۱۳۳۹، ص ۴۳۴ـ;۴۳۱ ریاض السیاحه، ص ;۲۸۳ یادواره دویستمین سالگرد میرزا مهدى مجتهد، ص ۳۰ـ .۲۹ ۲۰ـ طاهرى، ابوالقاسم، جغرافیاى تاریخى از نظر جهانگردان، تهران، ۱۳۴۸، ص ۷۳;شیبانى، میرزا ابراهیم، منتخب التواریخ، تهران، انتشارات علمى،۱۳۶۶، ص ۹۹ـ .۹۸ ۲۱ـ احتشام کاویانى، محمد، شمس الشموس یا انیس النفوس، بى نا، ۱۳۵۰، ص ۸۸ـ;۸۷ روزنامه خراسان، ۱۸ جمادى الثانى ۱۳۹۴ ه. ق. ۲۲ـ عالم زاده، بزرگ، راهنماى حریم رضوى، ص ۴۵ـ;۲۴ دیوان بهار، ج ۱، ص ۲۳۹ـ .۲۲۹ ۲۳ـ واحد، سینا، قیام گوهرشاد، تهران، وزارت ارشاد اسلامى، ۱۳۶۱، ص ۵۰ـ;۴۸ مجله سروش)۳۰ مرداد ۱۳۶۱(، ش ۱۵۸، ص ۴۶ـ;۴۱ مجله جهاد، ص ۲، ش ۳۷، ص .۴ ۲۴ـ راهنماى حریم رضوى، ص ۶۵ـ .۶۳ ۲۵ـ شاکرى، رمضانعلى، انقلاب اسلامى مردم مشهد، مشهد، چاپ دوم، ۱۳۶۲، ص ۱۰۲ ـ .۱۰۰ ۲۶ـ راهنماى حریم رضوى، ص ۶۵ـ .۶۳ ۲۷ـ روزنامه هاى خراسان و قدس روزهاى ۳۱ تا ششم تیرماه ۱۳۷۳ ش و اعلامیه آستان قدس رضوى . ۲۸ـ دایرهالمعارف تشیع، ج ۱، ص ۶۲ـ .۶۵ ۲۹ـ راهنماى حریم رضوى، ص ۶۲ـ .۴۹ ۳۰ـ همان ماخذ.ابراهیم زنگنه