- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
یکی از شگرد های طرفداران احمد الحسن یا جریان یمانی برای فریب دادن مخاطبان خود، ارائه چند حدیث از کتاب های شیعه است، به گونه ای که مخاطب گمان کند ادعای آن ها پشتوانه ای بسیار قوی از روایات شیعه را دارد؛ در حالی که با رندی کامل برای اثبات مدعای خود دست به دامان منابع اهلسنت شده و با یک روایت اهل سنت می خواهند ادعای مهم خود را ثابت کنند.
برخی از استناد های حدیثی جریان یمانی
به عنوان نمونه، طرفداران احمد الحسن یمانی در بحث پرچم های سیاه برای این که به خواننده القا کنند که روایات مورد استنادشان خدشه ناپذیر است، ابتدا مدعی تواتر روایات پرچم های سیاه می شوند و پس از ارائه فهرستی طویل از این دسته روایات، اینگونه به مخاطب القا می کنند که محتوای مورد ادعای آنان نیز تواتر دارد:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلّم): إِذَا رَأَیْتُمْ الرَّایَاتِ السُّودَ قَدْ جاءت من قبل خُرَاسَانَ فَأْتُوهَا فَإِنَّ فِیهَا خَلِیفَهَ اللَّهِ الْمَهْدِیَّ؛[۱] (ابنحنبل، بیتا: ج۵، ۲۷۷)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هنگامی که دیدید پرچم های سیاه از طرف خراسان خارج شدند خود را به آن ها برسانید زیرا مهدی خلیفه خدا در میان آنهاست.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلّم): یَقْتَتِلُ عِنْدَ کَنْزِکُمْ ثَلَاثَهٌ کُلُّهُمْ ابْنُ خَلِیفَهٍ، ثُمَّ لَا یَصِیرُ إِلَی وَاحِدٍ مِنْهُمْ، ثُمَّ تَطْلُعُ الرَّایَاتُ السُّودُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ فَیَقْتُلُونَکُمْ قَتْلًا لَمْ یُقْتَلْهُ قَوْمٌ. ثُمَّ ذَکَرَ شَیْئاً. فَقَالَ: إِذَا رَأَیْتُمُوهُ فَبَایِعُوهُ وَ لَوْ حَبْواً عَلَی الثَّلْجِ فَإِنَّهُ خَلِیفَهُ اللَّهِ الْمَهْدِی.[۲]
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: نزد گنج شما سه تن کشته می شوند که همه فرزندان خلیفه هستند و بعد از آن ها آن منصب به هیچیک آنان نمی رسد، تا آن گاه که پرچم های سیاه از سمت مشرق پدید آید و شما را طوری به قتل رسانند که هیچ قومی را بدان وضع نکشته باشند.
سپس راوی چیزی گفت که من حفظ نکردم. آن گاه فرمود: چون او را ببینید با وی بیعت کنید هرچند به رفتن از روی برف باشد که وی مهدی خلیفه خداست.
طرفداران احمد الحسن یمانی چنین استدلال می کنند که بر اساس روایات متواتر، پرچم های سیاه پیش از ظهور امام مهدی (عج) برافراشته خواهد شد و از آنجا که روایات یاد شده بر حضور آن حضرت در میان پرچم های سیاه دلالت دارد پس آن مهدی که در میان پرچم های سیاه است غیر از امام مهدی (عج) معهود است. بنابراین پیش از ظهور امام مهدی (عج) مهدی دیگری خواهد بود و به اعتقاد احمد الحسن وی همان است.
این در حالی است که حدیث دوم دلالت ندارد بر این که مهدی در میان پرچم های سیاه است و ضمیر «رأیتموه» و «بایعوه» به «رایات» برنمیگردد؛ زیرا اولا رایات مونث است و اگر مرجع ضمیر رایات بود، باید از واژه «رایتموها» و «بایعوها» استفاده می شد.
ثانیا تعبیر روایت «فإن فیها خلیفه الله» نیست تا بگوییم مهدی در پرچم های سیاه است، بلکه تعبیر روایت «فإنه خلیفه الله» است. بنابراین مرجع ضمیر «فإنه» شخصی است که در ادامه روایت از آن سخن گفته شده و راوی آن را نقل نکرده است (ثم ذکر شیئاً).
بنابراین روایت دوم نمی تواند مستند درستی برای احمد الحسن یمانی باشد.
از این رو، با روشن شدن عدم صحت استناد به روایت فوق و روایات مشابه آن، تنها یک روایت بر اثبات حضور مهدی در میان پرچم های سیاه باقی می ماند و احمد الحسن یمانی در این زمینه همین یک روایت را در اختیار دارد که این یک روایت هم، از منابع اهل سنت بوده و برای ما و احمد الحسن که خود را شیعه می داند، فاقد حجیت است.
آن گونه که به نظر می آید ظاهرا جریان احمد الحسن چنان دچار بحران هویت و فقدان پشتوانه علمی و منبع روایی در اثبات مدعای خود شده که از روی ناچاری به تک روایت موجود در منابع اهل سنت استناد و استدلال کرده است!
گفتنی است ترفند دیگر طرفداران احمد الحسن یمانی برای فریب افرادی که اطلاع کمی از کتب حدیثی دارند، این است که وقتی می خواهند برای دو روایت نخست منبع ذکر کنند، به منابع شیعه همچون الملاحم و الفتن سید بن طاووس و کشف الغمه که این روایات را به نقل از منابع اهل سنت نقل کرده اند آدرس می دهند تا به مخاطب چنین القا کنند که این روایات از منابع شیعی است و عالمان شیعی آن را در کتاب هایشان نقل کرده اند، در حالی که گفتیم این روایات از اهل سنت است.
از آنچه گذشت دریافتیم که اگر فرضاً روایات پرچم های سیاه را متواتر بدانیم و بپذیریم که آن ها مربوط به دوران پیش از ظهورند و ناظر به جریان ابومسلم خراسانی نیستند _ که هر دو مطلب از سوی برخی از نویسندگان انکار شده است[۳] _ آنچه می توان درباره آن ادعای تواتر کرد، اصل خروج پرچم های سیاه پیش از ظهور امام مهدی (عج) است. اما وجود یک مهدی در میان پرچم های سیاه، مستندی جز یک روایت _ آن هم روایتی از منابع اهل سنت _ ندارد.
بنابراین از متواتر بودن روایات پرچم های سیاه نمی توان چنین استنباط کرد که وجود یک مهدی پیش از ظهور هم متواتر و انکارناشدنی است.
آنان در استدلالی دیگر، می کنند که در آیه زیر، به قیام وصی امام مهدی (عج) پیش از ظهور امام زمان (عج) اشاره شده است:
مَلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِیلًا * سُنَّهَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدِیلًا؛[۴]
آنها ملعون هستند هر کجا یافت شوند، گرفته و به سختی کشته خواهند شد * سنت خداوند است که در پیشینیان نیز بوده است و هرگز در سنت خداوند تبدیل و تغییر نخواهی یافت.
دشمنان خداوند بعد از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) توسط مهدی به هلاکت می رسند و این مهدی، همان وصی امام مهدی (عج) است که از خراسان یا مشرق قیام می کند.
امیر المومنین (علیه السلام) فرمود: «پس نظر کنید به اهل بیت پیامبرتان؛ اگر سکوت کردند، سکوت کنید و اگر از شما یاری خواستند، آن ها را یاری کنید. پس خداوند فتنه ها را توسط مردی از ما اهل بیت از میان می برد.
پدرم فدای فرزند بهترین کنیزان! کسی که به آنها جز شمشیر بی ملاحظه ندهد که به مدت هشت ماه شمشیر بر دوشش است تا جایی که قریش گویند: اگر از فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) بود به ما رحم می کرد.
خداوند او را بر بنی امیه مسلط می کند تا این که آنها را دگرگون و نابود سازد. “آن ها ملعون هستند؛ هر کجا یافت شوند، گرفته و به سختی کشته خواهند شد * سنت خداوند است که در پیشینیان نیز بوده است و هرگز در سنت خداوند تبدیل و تغییر نخواهی یافت”.»[۵]
طبق این آیه و تفسیر امام علی (علیه السلام) متوجه می شویم آن کسی که فتنه ها را از بین می برد و بنی امیه را نابود می سازد و خداوند او را بر آنها مسلط می کند، کسی است که شمشیر را هشت ماه بر دوشش حمل می کند و با توجه به حدیث بعدی متوجه می شویم که این شخص، حضرت صاحب الزمان (عج) نیستند؛ بلکه فرزند امام مهدی (عج) هستند که پیش از امام مهدی (عج) قیام می کنند؛ امام علی (علیه السلام) فرمود: «… و مردی پیش از او (مهدی) از فرزندانش به اهل مشرق خروج می کند. او شمشیر را هشت ماه بر دوشش حمل می کند.»[۶]
پس برایمان روشن شد که این شخص، فرزند امام مهدی (عج) است که پیش از ایشان قیام کرده و به مدت هشت ماه شمشیر را بر دوششان حمل می کنند.»
در حالی که متن روایت اخیر که به آن استناد شده بدین صورت است:
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَرْوَانَ، عَنِ الْهَیْثَمِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ قَالَ: «یَخْرُجُ رَجُلٌ قَبْلَ الْمَهْدِیِّ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ بِالْمَشْرِقِ، یَحْمِلُ السَّیْفَ عَلَی عَاتِقِهِ ثَمَانِیَهَ أَشْهُرٍ، یَقْتُلُ وَ یُمَثِّلُ وَ یَتَوَجَّهُ إِلَی بَیْتِ الْمَقْدِسِ، فَلَا یَبْلُغُهُ حَتَّی یَمُوتَ.»[۷]
حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: و مردی از اهل بیت آن حضرت به اهل شرق خروج کرده در مدت هشت ماه شمشیر را بر دوش خود گرفته، می کشد و انتقام می گیرد و متوجه بیت المقدس می شود و پیش از این که به بیت المقدس برسد می میرد.
استدلال به این روایت از زوایای مختلفی قابل نقد است:
۱. این روایت مرسل و از کتاب فتن ابن حماد است. او نویسنده ای از اهل سنت است و کتابش حتی از نظر اهل سنت نیز معتبر نیست.
بنابراین طرفداران احمد الحسن یمانی اعتقاد به وجود یک مهدی پیش از امام مهدی را از روایات اهل سنت اخذ کرده اند و البته _ چنانکه گذشت _ آنان برای این که این واقعیت از دید مخاطب مخفی بماند، این روایت را نه از منبع اصلی، که از کتاب سید بن طاووس نقل کرده اند، در حالی که با مراجعه به کتاب یاد شده معلوم می شود سید بن طاووس آن را از فتن ابن حماد آورده است.
۲. با توجه به متن روایت معلوم می شود که طرفداران احمد الحسن یمانی آن را تحریف کرده اند؛ چرا که تعبیر روایت «رجل من اهل بیته» است، در حالی که آنان این عبارت را به این صورت ترجمه کرده اند: «مردی از فرزندانش»، با این که مردی از اهل بیت اعم از فرزند است، چنان که امام علی (علیه السلام) از اهل بیت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است، ولی فرزند آن حضرت نیست.
این تحریف برای این بوده است که این حدیث با ادعای احمد الحسن که خود را فرزند امام مهدی (عج) می داند هماهنگ شود.
۳. بر اساس فرمایش امام در ادامه همین روایت، مردی که پیش از ظهور امام مهدی هشت ماه شمشیر بر دوش می گذارد، به سمت بیت المقدس حرکت کرده و پیش از رسیدن به آنجا می میرد، در حالی که احمد الحسن مدعی است می خواهد پس از پایان یافتن حیات امام مهدی زنده بماند و جانشن آن حضرت شود؛ اما طرفداران احمد الحسن یمانی این بخش از روایت را بیان نکرده اند تا مخاطب به حقیقت ماجرا پی نبرد.
۴. ابن طاووس _ که طرفداران احمد الحسن یمانی روایت را از کتاب او آدرس داده اند _ در ادامه این روایت می نویسد: «من روایت را به همین صورت دیدم، اما در آن اشکال وجود دارد[۸].»
بنابراین حتی سید بن طاووس نیز این حدیث را خالی از اشکال نمی دانسته است. با این حال، روشن نیست طرفداران احمد حسن چگونه می خواهند یک مسئله اعتقادی _ آن هم مسئله ای همچون امامت و مهدویت _ را بر پایه ای چنین سست و متزلزل بنا نهند.
پی نوشت ها
[۱] . ابن حنبل، احمد بن محمد، المسند، ج۵، ص۲۷۷،بیروت، دار صادر، بی تا.
[۲] . حاکم نیشابوری، محمّد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۴۶۳، -۴۶۴، تحقیق: یوسف عبدالرحمن المرعشلی، بی جا، بی نا، بی تا.
[۳] . صدر، سید محمد، موسوعه الامام المهدی، بی جا، دارالکتاب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق؛ صادقی، مصطفی، تحلیل تاریخی نشانه های ظهور، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
[۴] . احزاب: ۶۱-۶۲
[۵] . مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۱، ص۱۲۱، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
[۶] . ابن طاووس، علی بن موسی، الملاحم و الفتن، ص۶۶، باب ۱۳۳، اصفهان، مؤسسه صاحب الامر (عج)، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
[۷] . مروزی، نعیم بن حماد، کتاب الفتن، ص۱۹۸، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.
[۸] . الملاحم و الفتن، ص۱۳۹.
منبع
آینده روشن (برگرفته از مقاله نقد و بررسی آراء مدعیان مهدویت: با تکیه بر آراء احمد الحسن نوشته نصرت الله آیتی)