آیت الله بروجردی(ره)، علمدار اسلام و مرجعیت شیعه

آیت الله بروجردی(ره)، علمدار اسلام و مرجعیت شیعه

۱۳۹۶-۰۵-۱۱

519 بازدید

سید حسین طباطبایی بروجردی یکی از بزرگترین مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری است که نقش بسیار مهمی در احیای حوزه علمیه قم و گسترش تشیع ایفا نموده است. آیت الله بروجردی پس از تحصیل در نجف و بازگشت به ایران، به دعوت مراجع وقت به قم مهاجرت کرد و ریاست حوزه علمیه را بر عهده گرفت.

با همت و تلاش های ارزشمند آیت الله بروجردی، حوزه علمیه قم به یکی از بزرگترین مراکز علمی و دینی شیعه تبدیل شد و تعداد طلاب به طور چشمگیری افزایش یافت. همچنین، ایشان به وحدت امت اسلامی اهمیت بسیاری می داد و تلاش های زیادی برای تقریب مذاهب اسلامی انجام داد که از جمله ی آن ها می توان به اعزام نماینده به دارالتقریب مصر و تأثیرگذاری بر فتوای محمود شلتوت اشاره کرد.

ولادت

سید حسین بروجردی در صفر سال ۱۲۹۲ق در بروجرد به دنیا آمد. پدرش سید علی طباطبایی، از علمای شهر و مادرش سیده آغابیگم، دختر سید محمدعلی طباطبائی بود.[۱] نسب ایشان، با ۳۲ واسطه به امام حسن (ع) می رسد.[۲]

تحصیلات

سید حسین بروجردی در ۷ سالگی وارد مکتب خانه شد و پدرش چون پیشرفتش را دید، او را به حوزه علمیه نوربخش بروجرد برد. وی در سال ۱۳۱۰ق برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و در درس حاج سید محمد باقر درچه‏ ای، میرزا ابوالمعالی کلباسی و سید محمدتقی مدرس شرکت کرد. ایشان در درس فلسفه‏ آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی نیز شرکت کرد.[۳]

بعد از چهار سال تحصیل در اصفهان، در ربیع الاول سال ۱۳۱۹ق به بروجرد مراجعت کرد.

تحصیل در نجف

سید حسین بروجردی در ۲۷ سالگی از بروجرد به نجف اشرف عزیمت کرد و در درس آخوند خراسانی شرکت جست. وی نه سال از محضر این استاد بزرگ بهره مند شد و به سبب تیزهوشی و پرسش‌های عالمانه‌اش در مجالس درس، مورد توجه ویژه آخوند خراسانی قرار گرفت. تا جایی که در شمار مهم‌ترین و اصلی‌ترین شاگردان او جای گرفت.

دیگر اساتید ایشان در نجف، سید کاظم یزدی و شریعت اصفهانی بودند. بروجردی توانست هم از آخوند خراسانی و هم از شیخ الشریعه اصفهانی اجازه اجتهاد بگیرد.

اقامت در نجف

در سال ۱۳۴۵ قمری، وقایع ناگواری در بروجرد رخ داد که باعث ناراحتی شدید آیت‌الله بروجردی شد. انتصاب فردی بهایی به عنوان معاون اداره ثبت احوال و برگزاری مراسم‌هایی با حضور زنان بدحجاب، اعتراضات شدید مردم و علما را برانگیخت. آیت‌الله بروجردی برای اعتراض به این وضعیت تصمیم به عزیمت به عتبات عالیات گرفتند که با برکناری رئیس اداره ثبت احوال، موقتاً از این تصمیم منصرف شدند.

با این حال، به دلیل تداوم برخی بی‌قانونی‌ها، ایشان به نجف اشرف مهاجرت کردند. در جریان اعتراضات علما علیه اقدامات ضد دینی رضاشاه، آیت‌الله بروجردی و شیخ احمد شاهرودی به عنوان نمایندگان علما انتخاب شدند تا به قم رفته و با علمای آنجا دیدار کنند. اما متأسفانه، توسط ماموران حکومت دستگیر و به تهران منتقل شدند.

در زندان، آیت‌الله بروجردی با شجاعت به نصیحت رضاشاه پرداختند و سپس تقاضای عزیمت به مشهد را کردند. این رویدادها نشان از ایستادگی و شجاعت آیت‌الله بروجردی در برابر حکومت پهلوی و دفاع از ارزش‌های اسلامی دارد.

اقامت در مشهد

پس از دستگیری در قصر شیرین و انتقال به تهران، آیت الله بروجردی مستقیماً راهی مشهد شدند و به مدت هشت ماه در این شهر مقدس اقامت گزیدند. به درخواست آیت الله محمد کفایی (فرزند آخوند خراسانی) و آیت الله سید حسین طباطبایی قمی، ایشان شب ها در مسجد گوهرشاد، نماز جماعت را اقامه می کردند.

بازگشت به بروجرد

با توجه به اصرار مردم بروجرد و درخواست های مکرر آن ها، آیت الله بروجردی تصمیم گرفتند به زادگاه خود بازگردند. اما به دلیل نیاز به درمان، در سال ۱۳۶۴ قمری به تهران سفر کردند. در همین زمان، چند تن از مراجع تقلید بزرگوار، به ویژه امام خمینی (ره)، از ایشان دعوت کردند تا در قم ساکن شوند و رهبری شیعیان و مدیریت حوزه علمیه را بر عهده بگیرند.[۴]

اقامت در قم

سرانجام ایشان در ۲۶ صفر ۱۳۶۴ق وارد قم شده و برخی علماء از جمله امام خمینی، سید محمد محقق داماد و مرتضی حائری برای نشان دادن اهمیت دروس ایشان و تشویق فضلا به حضور در دروس، همراه با شاگردان خود در مجالس درس ایشان حضور می­ یافتند.[۵]

همچنین سید صدرالدین صدر که در صحن حرم حضرت معصومه (س) اقامه نماز جماعت می­ کرد، جایگاه نماز خود را به آیت الله بروجردی واگذار کرد. سید محمد حجت، جایگاه تدریس خود را در اختیار وی قرار داد. سید محمد تقی خوانساری نیز برای احترام در درس ایشان شرکت می کرد.[۶]

فعالیت های علمی آیت الله بروجردی

۱. تألیفات

مجموعه تألیفات آیت الله بروجردی در دو بخش به زبان عربی و فارسی به بیش از بیست جلد می رسد و در چهار رشته رجال، حدیث، فقه و اصول فقه بوده و در فلسفه، منطق، عقائد و شعر هم، آثاری به وی نسبت داده شده است.[۷] مشهورترین اثر او جامع الاحادیث است که با نظارت آیت الله بروجردی و همکاری بیست تن از شاگردان او نگارش یافته است.[۸]

فیش برداری کتاب پس از هفت سال به پایان رسید و اسماعیل معزی ملایری، علی پناه اشتهاردی و محمد واعظ زاده خراسانی آن را بازبینی کردند. باب بندی کتاب هم توسط اسماعیل معزی ملایری صورت گرفت.[۹]

یکی از مهم ترین نوآوری های آیت الله بروجردی، ابداع روش جدیدی در طبقه بندی رجال (علما و راویان حدیث) و استفاده از این طبقه بندی در پژوهش های حدیثی بود.
در واقع، ایشان به این نتیجه رسیدند که می توان با تقسیم تاریخ اسلام به دوره های ۳۰ ساله، تحولات فکری و اجتماعی هر دوره را بهتر بررسی کرد.

این ایده، بسیار شبیه به مفهوم «نسل» است که در قرن نوزدهم در علوم اجتماعی اروپا مطرح شد. آیت الله بروجردی، از زمان پیامبر اسلام تا عصر شیخ طوسی را به دوازده دوره ۳۰ ساله تقسیم کرد و سپس از زمان شیخ طوسی تا زمان خودشان را به ۲۴ دوره. این طبقه‌بندی دقیق و نوآورانه، راه را برای پژوهش های عمیق تر در زمینه اسناد و سلسله های روایی هموار کرد.

۲. شاگردان

برخی شاگردان آیت الله سید حسین بروجردی عبارتند از:

  1. امام خمینی
  2. سید محمد رضا گلپایگانی
  3. مرتضی مطهری
  4. سید علی حسینی سیستانی
  5. علی صافی گلپایگانی
  6. لطف الله صافی گلپایگانی
  7. محمد فاضل لنکرانی
  8. ناصر مکارم شیرازی
  9. سید موسی شبیری زنجانی
  10. جعفر سبحانی
  11. اکبر هاشمی رفسنجانی

۳. مرجعیت

اگر چه بسیاری از مردم و عده­ ای از بزرگان، در مدتی که آیت الله بروجردی در بروجرد بود، او را به عنوان مرجع تقلید خویش برگزیده بودند، دوره نخست مرجعیت ایشان به طور رسمی، با انتشار رساله عملیه آغاز شد. مراجع محلی که با آیت الله بروجردی آشنایی داشتند، مقلدان خود را به او ارجاع می دادند.

یکسال پس از اقامت آیت­ الله بروجردی در قم و بعد از ارتحال آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، اکثر مقلدان ایشان به آیت ­الله بروجردی رجوع کردند و بعد از رحلت آیت­ الله سید حسین طباطبائی قمی، آیت الله بروجردی، مرجع واحد جهان تشیع شد.

آیت‌الله بروجردی اجازه اجتهاد خود را از بزرگان و مراجع وقت همچون آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی و سید ابوالقاسم دهکردی دریافت نمود. همچنین، ایشان اجازه روایت را از شخصیت‌های برجسته‌ای چون آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی، آقا نجفی اصفهانی، سید ابوالقاسم دهکردی، آقابزرگ تهرانی و علم الهدی ملایری کسب کرده است.

ویژگی های اخلاقی

۱. اخلاص

او خدا را با تمام وجود باور کرده بود، هر وقت سخن از خدمات ایشان به میان می آمد، می گفت: «خلص العمل فان الناقد بصیر؛ عمل خود را خالص کن زیرا بازرس عمل بسیار بیناست.»

۲. اشتیاق به فراگیری علم

ایشان تا آخر عمر لحظه ­ای دست از کسب علم و معرفت برنداشت. از ایشان نقل است که: «من از مطالعات علمی خسته نمی شوم؛ بلکه هر گاه از کارهای دیگر خسته می ­شوم، با مطالعات علمی خستگی خود را رفع می کنم.»[۱۰]

۳. سعه صدر

او در عین قدرت و توانایی، تملک نفس نشان داده؛ بی مهری های مخالفان خود را با شرح صدر شگفت انگیزی نادیده می گرفت و از لغزش­ های آنان صرف نظر می کرد و این خود یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت او بود.[۱۱]

۴. اهتمام به دین

در آخرین روزهای عمرشان وقتی خبر دادند پروفسور موریس متخصص قلب، از پاریس برای معالجه ایشان به قم آمده است، ایشان را به حضور نپذیرفتند و از همراهان خواستند اتاق را مرتب کنند و شانه ای به ایشان بدهند تا محاسن خود را مرتب کند و وقتی به ایشان عرض کردند؛ اشکالی ندارد؛ چون حال شما خیلی خوب نیست؛ گفته بود: «من امروز پیشوای مسلمین هستم، نباید در مقابل یک بیگانه به این حال باشم.»[۱۲]

۵. کنترل خشم

آیت الله بروجردی در امور دنیایی با خود عهد کرده بود، اگر عصبانی شود یکسال تمام روزه بگیرد و یک بار که عصبانی شد، یکسال تمام (به غیر از روزهای حرام) روزه گرفت.[۱۳]

۶. آرزوی شهادت

آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی نقل می کند: «مرحوم آیت الله بروجردی بسیار اظهار تأسف می­ کردند، به سبب این که با فراهم شدن زمینه شهادت، این فیض بزرگ را درک نکردند و به مقام شهادت نایل نشدند.»[۱۴]

۷. روشن بینی

شهید مطهری درباره آیت الله بروجردی می گفت: «یکی از ویژگی های برجسته ایشان که نشان دهنده تفکر روشن و پویای ایشان بود، علاقه‌مندی ایشان به تأسیس مدارس جدید با مدیریت افراد مذهبی بود.

آیت الله بروجردی معتقد بودند که برای تقویت دین، باید به علم و دانش نیز اهمیت داد و به همین دلیل، از وجوهات شرعی برای تأسیس مدارس استفاده می کردند. ایشان بر این باور بودند که اگر مردم باسواد شوند و دین را به درستی یاد بگیرند، هم دانا خواهند شد و هم دیندار.»»[۱۵]

فعالیت های مذهبی و اجتماعی

۱. احداث مسجد اعظم قم

مسجد اعظم قم در مجاورت حرم حضرت معصومه (س) به ابتکار و پیگیری آیت الله بروجردی ساخته شد.

۲. حمایت از نیازمندان

در سال­های آخر حضور ایشان در بروجرد به علت جنگ جهانی دوم، قیمت آذوقه و مواد غذایی، افزایش پیدا کرده بود و مردم در تنگنا قرار گرفته بودند، از این رو همه بزرگان شهر را به خانه خود دعوت و تشویق کرد به بیچارگان کمک کنند و بیشترین کمک توسط شخص ایشان و از دارایی های پدری تأمین گردید.

۳. تأسیس کارخانه برق

در زمان حضور ایشان، شهر بروجرد از نعمت برق محروم بود. با درایت و مدیریت ایشان و نیز پیگیری و حمایت برخی از خیرین متدین، این شهر، دارای کارخانه برق شد.

۴. گسترش کیفی و کمی حوزه علمیه قم

با رویکرد مدیریتی ایشان، تحولات چشمگیری در زمینه های مختلف از جمله تألیف، تصنیف و ترجمه آثار فقهی و همچنین اداره و سازماندهی حوزه های علمیه رخ داد.

۵. نشر مجلات و کتب با محتوای دینی اسلامی

نخستین نشریات علمی حوزوی از جمله نشریه مکتب اسلام که توسط جمعی از فضلای خوش فکر و روشن اندیش منتشر می­ شد، با حمایت ایشان بود.

۶. اعزام نماینده به خارج کشور

قبل از آیت الله بروجردی، بعضی از مراجع مانند: سید ابوالحسن اصفهانی نمایندگان و مبلغانی را به مناطقی مانند: هندوستان، زنگبار و مسقط می فرستادند؛ اما این اعزام ها محدود و موقت و در مناسبت های خاصی انجام می شد. اما آیت الله بروجردی نمایندگانی را به کشورهای مختلف فرستاد تا در آن جا اقامت گزینند و به فعالیت دینی مشغول شوند و در این راه به سرمایه گذاری کلان عنایت داشت.

آیت‌الله بروجردی، برای گسترش تشیع و ارتباط با شیعیان خارج از ایران، نمایندگانی را به کشورهای مختلف اعزام کرد. این نمایندگان علاوه بر تبلیغ دین، وظیفه دریافت وجوهات شرعی و ایجاد ارتباط با علمای دیگر مذاهب را نیز بر عهده داشتند.

در اروپا، مرکز اسلامی هامبورگ با حمایت آیت الله بروجردی تأسیس شد و به یکی از مهم ترین مراکز اسلامی و شیعی در این قاره تبدیل شد.[۱۶] در آمریکا، مهدی حائری یزدی به نمایندگی از ایشان فعالیت می کرد و علاوه بر تبلیغ، به تحصیل و تدریس نیز می پرداخت.[۱۷][۱۸]

در عربستان، سید محمدتقی طالقانی تلاش هایی برای تأسیس مرکزی در مدینه انجام داد و عبدالحسین فقیهی رشتی سال ها به عنوان نماینده ایشان در امور حجاج فعالیت می کرد.[۱۹][۲۰]

در مصر، محمدتقی قمی با تأسیس دارالتقریب بین المذاهب اسلامی به تقریب مذاهب اسلامی کمک شایانی کرد. در پاکستان نیز شیخ محمد شریعت اصفهانی نمایندگی آیت الله بروجردی را بر عهده داشت و تا پایان عمر در این کشور ماند.[۲۱]

۷. تقریب مذاهب اسلامی

آیت الله بروجردی به تقریب و وحدت میان مذاهب اسلامی توجه داشت. مسائل بین المللی و حملات بیگانگان به خاک مسلمین مانند: جنگ جهانی، تجزیه عثمانی، جنگ ایتالیا علیه لیبی، تأسیس اسرائیل، جنگ هند و پاکستان و.. در ایجاد تفکر تقریب نقش داشت.[۲۲] بروجردی نزد سید محمدباقر درچه ای و شریعت اصفهانی تلمذ کرده است. این دو از حامیان اندیشه تقریب بودند.

اقدامات در جهت تقریب

الف. عنایت به فقه مقارن

آیت الله بروجردی به فقه مقارن در مسائل خلافی اهمیت می داد و معتقد بود که مسائل فقهی نه تنها در سطح مذهب امامیه؛ بلکه باید در سطح همه مذاهب فقهی اسلامی بحث شود و ادله همه مذاهب منظور گردد.

بروجردی معتقد بود، فقه شیعه در حاشیه فقه اهل سنت است  و با توجه به اینکه پرسش های فقهی از ائمه با توجه به مسائل اهل سنت بوده، مراجعه به فتاوی رایج اهل سنت به فهم روایات کمک می کند.

ب. اهتمام به درج روایات فقهی اهل سنت در کتاب جامع الاحادیث الفقهیه

این کتاب یک دوره کامل احادیث فقهی است که زیر نظر آیت الله بروجردی و به کوشش برخی شاگردان ایشان تألیف شد. وی تأکید داشت که در ذیل هر باب، روایات اهل سنت نوشته شود؛ اگرچه بعداً به خاطر عکس العمل مخالفین، اظهار تردید کرد و در نهایت از این کار منصرف شد.

ج. ریشه یابی مسائل اختلافی

وی در ریشه یابی مسائل مورد اختلاف، حدود اتفاق و اختلاف در آن مسائل و زمان طرح آن ها را از لحاظ تاریخی مشخص کرده؛ نخست نظر اهل بیت (ع) و سپس نظر اهل سنت را طرح می کرد و به بررسی این قبیل مباحث به صورت بحث علمی و نه جدال مذهبی می پرداخت.

د. طرح یکسان کردن حج

در سال های پایانی عمر، وی حدیث حجه الوداع را برای ملک سعود که به ایران آمده بود، فرستاد. در طریق روایات حجه الوداع به نقل از اهل سنت دو نفر از امامان نیز ثبت گردیده و طبعاً برای شیعیان نیز حجت است و نظر به اینکه در کتب صحاح آمده می تواند نقطه وحدت در این مسأله بین فریقین باشد و سبب گردد که مسلمین در عمل حج یکسان عمل کنند.

و. معرفی فقه شیعه به اهل سنت

آیت الله بروجردی کتاب « المبسوط » شیخ طوسی را به شیخ عبدالمجید سلیم از شیوخ الازهر و از اعضای دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه اهدا کرد. وی اهتمام داشت که فقهای شیعه با روایات و مبانی فقهی اهل سنت آشنا شوند و از طرفی، اهل سنت نیز به روایات و فقه شیعه رجوع کنند و از آن مطلع شوند.

این امر سبب شد تا بسیاری از اعضای دارالتقریب با فقه شیعه آشنا شدند تا جایی که برخی از بزرگان دانشگاه الأزهر مصر -همچون عبدالمجید سلیم و شیخ محمود شلتوت- به جواز عمل کردن مطابق با فقه شیعه امامیه حکم دادند و یا در پاره ای مسائل مانند: شرط شهادت عدلین در طلاق، موافق شیعه فتوا دادند که در قانون مدنی مصر ثبت شد.

در همان ایام وزارت اوقاف مصر کتاب « المختصر النافع » محقق حلی (م۶۷۶ق) را که یک دوره فقه فشرده است، با مقدمه وزیر اوقاف وقت، شیخ احمد حسن الباقوری چاپ کرد. الباقوری به ایران آمد و با آیت الله بروجردی دیدار کرد. مقدمه وی در باب تقریب فقهی و مشترکات فقهی فریقین است. [۲۳]

ه. حمایت از دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه

دارالتقریب در سال ۱۳۲۷ش از سوی جمعی از علمای اهل سنت و مذاهب مختلف و علمای شیعه و با کوشش محمدتقی قمی که سال ها در لبنان و مصر اقامت داشت و با دبیرکلی وی شکل گرفت. اعضاء آن از اساتید الازهر مانند شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ محمود شلتوت، شیخ ابوزهره، حسن البنا، و از علمای شیعه محمد حسین کاشف الغطاء در نجف، سید شرف الدین و محمدجواد مغنیه در لبنان بودند.

آیت الله بروجردی اهتمام ویژه ای به دارالتقریب داشت تا جایی که در بستر مرگ نیز به اهمیت این طرح و لزوم تقویت آن تاکید نمود.[۲۴] او با هر گونه اهانت به خلفا و بزرگان اهل سنت، مخالف بود و این کارها را موجب تفرقه و عداوت در میان جوامع مسلمین می دانست. [۲۵]

فعالیت های سیاسی

۱. مخالفت با تغییر خط

برخی نقل کرده اند که آیت الله بروجردی در جلوگیری از تغییر خط در دوره رضاشاه نقش داشته است. بنابر این نقل، رضاخان به تقلید از آتاتورک تصمیم به تغییر خط گرفت و آیت الله بروجردی با این تصمیم به شدت مخالفت کرد و گفت: «هدف اینان از تغییر خط، دور کردن جامعه ما از فرهنگ اسلامی است، من تا زنده ام، اجازه نمی دهم این کار را عملی کنند، به هر جا که می خواهد منتهی شود.» [۲۶]

۲. ممانعت از اعدام آیت الله کاشانی

اگرچه در زمان ملی شدن صنعت نفت، میان آیت الله بروجردی و آیت الله کاشانی رابطه حسنه ای برقرار نبود، پس از کودتای ۲۸ مرداد، آیت الله بروجردی مانع از محاکمه و اعدام آیت الله کاشانی شد. [۲۷][۲۸]

۳. نهضت ملی شدن نفت

آیت الله بروجردی در جریان نهضت ملی شدن نفت، با وجود فشارها برای موضع گیری مستقیم، رویکردی محتاطانه اتخاذ کرد. ایشان با بیان عدم اطلاع کافی از جزئیات و آینده این نهضت، از روحانیت خواستند تا مخالفتی با این حرکت مردمی انجام ندهند.[۲۹]

دلایل این موضع گیری، ترس از ثبت تاریخی منفی برای روحانیت در صورت شکست نهضت و پرهیز از درگیری مستقیم با جریان های سیاسی بود. با این حال، اسناد نشان می دهند که آیالله بروجردی به طور ضمنی از دولت مصدق حمایت می کردند. این موضع گیری نشان دهنده تلاش ایشان برای حفظ وحدت روحانیت و جلوگیری از ورود مستقیم به مسائل سیاسی پیچیده آن دوره بود.[۳۰][۳۱][۳۲]

۴. حمایت از فلسطین

موضع آیت الله بروجردی در قبال اشغال قدس، توسط متجاوزان صهیونیست، موضعی محکم بود.[۳۳] ایشان در سال ۱۳۲۷ش بیانیه ای را در محکومیت صهیونیسم بین الملل و غاصبان فلسطین صادر کرد و در آن از مجاهدان فلسطینی با احترام یاد کرده و برای پیروزی آن ها دعا کرد.[۳۴]

۵. درخواست گنجاندن درس دینی در دوره ابتدایی

در پی اعلام دولت، برای اجرای لایحه تعلیمات اجباری در دوره ابتدایی، آیت الله بروجردی خواستار گنجاندن درس تعلیمات دینی در این دوره شد و نماینده خود، آقای فلسفی را مأمور مذاکره با دولت کرد.[۳۵]

وفات

آیت الله سید حسین بروجردی در ۱۳ شوال ۱۳۸۰ق برابر با ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ش،[۳۶] از دنیا رفت و پیکر ایشان تشییع و سپس با نظر آیت ­الله بهبهانی، محمدحسن طباطبائی بروجردی (فرزند آیت الله بروجردی)، بر جنازه پدرش نماز خواند و در مسجد اعظم به خاک سپرده شد.

در پی درگذشت آیت الله بروجردی، سفرا و نمایندگان کشورهای اسلامی ابراز همدردی کردند. کشورهای شوروی، آمریکا و انگلیس پرچم­ های سفارتخانه ها و کنسول­گری های خود را در ایران به نشانه احترام به صورت نیمه افراشته نگه داشتند.[۳۷]

جمع بندی

آیت الله بروجردی، مرجع تقلید بزرگ شیعه، به واسطه اخلاق والا، دانش گسترده و اقدامات مؤثرش، جایگاه ویژه ای در تاریخ جهان تشیع دارد. اخلاص، اشتیاق به فراگیری علم، سعه صدر، اهتمام به دین و کنترل خشم از جمله ویژگی های بارز اخلاقی ایشان بود. فعالیت های سیاسی و اجتماعی ایشان، قدم بلندی در پیشبرد اهداف اسلام بود. در مجموع، آیت الله بروجردی با ترکیبی از دانش، تقوا و مدیریت، نقش مؤثری در احیای حوزه علمیه قم، گسترش تشیع و وحدت اسلامی ایفا کردند.

پی نوشت ها

  1. سید علی طباطبایی در سال ۱۲۵۲ق در بروجرد متولد و در سال ۱۳۲۹ق وفات یافت و در مقبره جدش سید محمد دفن شد.
  2. دوانی، مفاخر، ج۱۲، صص۶۹ – ۹۵
  3. تمری، شکوه شیعه، ص۲۰
  4. واعظ­ زاده، زندگی آیت الله بروجردی، ص۵۳
  5. علی­ آبادی، مجله حوزه، ش ۲۳، ص۴۲
  6. علوی، خاطرات زندگانی آیت الله بروجردی، صص۱۱۹ و ۱۲۰
  7. آثار و تالیفات آیهالله بروجردی.
  8. تبریزی، جامع احادیث شیعه امتیازها و ضعف ها و روش استفاده از آن، ص۱۴۵.
  9. تبریزی، جامع احادیث شیعه امتیازها و ضعف ها و روش استفاده از آن، ص۱۴۶-۱۴۷.
  10. مجله حوزه، شماره ۴۳ و ۴۴، ص۲۶۲
  11. مرکز انتشارات، شکوه فقاهت، ص۳۰
  12. علوی، خاطرات زندگانی آیت الله بروجردی، ص۳۶
  13. مجله حوزه، شماره ۴۳ و ۴۴، صص۲۶۶تا۲۶۸
  14. مرکز انتشارات، شکوه فقاهت، ص۲۸
  15. مطهری، مزایا و خدمات آیت الله بروجردی، ص۲۶۳
  16. تاریخچه بنیانگذاری و مراحل بنای مرکز
  17. رک: زندگی آیت الله العظمی بروجردی، ص۷۲
  18. خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی،، صص۴۱ و ۳۹ و ۲۸
  19. مجله حوزه، ش ۴۳-۴۴، ص۱۱۷
  20. هفته نامه نقش قلم، ۲۷ آبان ۱۳۶۹، مقاله محمدعلی فقیهی زاده گیلانی.
  21. جام شکسته، خاطرات حجت الاسلام معادیخواه، ج۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴، ص۱۷۳
  22. تطبیق اندیشه تقریب از منظر امام خمینی و آیت الله بروجردی، فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهشنامه انقلاب اسلامی، سال دوم، ش ۵، زمستان ۹۱، ص۱۰۴
  23. وحدت و انسجام اسلامی از نگاه آیت الله بروجردی، محمد واعظ زاده خراسانی، کیهان فرهنگی، ش ۲۵۷، اسفند ۸۶، ص۲۱ تا ۲۴
  24. آذرشب، پیشینه تقریب، ۱۳۸۴ ش، ص۱۸۲.
  25. وحدت و انسجام اسلامی از نگاه آیت الله بروجردی، محمد واعظ زاده خراسانی، کیهان فرهنگی، ش ۲۵۷، اسفند ۸۶، ص۲۱ تا ۲۵
  26. چشم و چراغ مرجعیت؛ مصاحبه با آیت الله سلطانی طباطبایی، ص۲۹
  27. مجله حوزه، شماره ۴۴ـ۴۳ (ویژه نامه آیت الله بروجردی)، مصاجبه با آیت الله صافی گلپایگانی
  28. حسین مکی؛ خاطرات سیاسی حسین مکی، چاپ اول، تهران ۱۳۶۸، صفحه ۵۷۲ تا ۵۷۶
  29. چشم و چراغ مرجعیت؛ مصاحبه با آیت الله سلطانی طباطبایی، ص۴۲
  30. علی رهنما، نیروهای مذهبی بر بستر حرکت نهضت ملی، ص۹۹۵-۹۹۹
  31. مجله حوزه، مصاحبه با واعظ زاده خراسانی، ش ۴۳-۴۴، ص۲۲۶
  32. احمدعلی رجائی و مهین سروری، اسناد سخن میگویند، ج۱، ص۳۳۹
  33. دوانی، مفاخر، ج۱۲ ص۳۶۲
  34. منظورالاجداد، مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست، ۱۳۷۹ش، ص۴۵۷-۴۵۸.
  35. دوانی، خاطرات، صص۱۸۹ – ۱۹۱
  36. حائری، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۲۸.
  37. دوانی، مفاخر، ج۱۲، ص۵۳۲

فهرست منابع

  1. تمری، محمدرضا، شکوه شیعه،مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۸۷ش.
  2. دوانی، علی، خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۶ش.
  3. دوانی، علی، مفاخر اسلام، بنیاد فرهنگی امام رضا (علیه السلام)، تهران، بی تا.
  4. شیرازی، سید حسن، کلمه الله، بیروت، دار الصادق، ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
  5. علی آبادی، محمد، الگوی زعامت، انتشارات هنارس، بی تا.
  6. علوی، سید محمدحسین، خاطرات زندگانی آیت الله بروجردی، انتشارات اطلاعات تهران، ۱۳۴۱ش.
  7. مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شکوه فقاهت، قم، ۱۳۷۹ش.
  8. مطهری، مرتضی، مزایا و خدمات آیت الله بروجردی، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۸۰ش.
  9. واعظ زاده خراسانی، محمد، زندگی آیت الله بروجردی، نشر مجمع تقریب مذاهب اسلامی، تهران، ۱۳۷۹ش.
  10. مجله حوزه، آثار و تالیفات آیهالله بروجردی، فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۰ش، شماره ۴۳ و۴۴