چکیده
خُمس از فروع دین است و آیه ۴۱ سوره انفال و بیش از ۱۱۰ حدیث در کتابهای روایی از آن سخن گفتهاند. خمس از موضوعات مهم فقه اسلامی و به طور خاص فقه امامیه است. محاسبه و پرداخت خمس از تکالیفی است که شیعیان در طول زندگی به آن عنایتی ویژه دارند. نیمی از خمس به سادات فقیر اختصاص دارد و نیم دیگر به عنوان سهم امام در دوران غیبت امام زمان توسط مراجع تقلید در اموری که با توجه به تاریخ زندگی اهل بیت(علیه السلام) مورد مصرف خمس تشخیص میدهند، هزینه میگردد.
آیه خمس
آیه ۴۱ سورۀ انفال به موضوع خمس پرداخته و آن را از نشانههای ایمان شمرده است:
وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیل إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا یوْمَ الْفُرْقانِ (ترجمه: و بدانید که هر غنیمتی به دست شما رسید یک پنجم آن برای خدا و پیامبر و برای خویشاوندان [او] و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است، اگر به خدا و آنچه در روز فرقان بر رسولش نازل کرد ایمان دارید)[ انفال–۴۱] در این آیه تأکیدهای ادبی متعددی وجود دارد: واعلموا، انّما، مِن شیءٍ، فَإنّ، لِلّه، إن کنتُم آمَنتُم که اهمیت بالای خمس را میرساند.
شأن نزول آیه جایگاه برجستۀ خمس را بهتر مشخص میکند، زیرا این آیه خطاب به مجاهدان جنگ بدر است و ایمان واقعی آنها را مشروط به پرداخت خمس معرفی میکند.(رجوع کنید به آیه خمس)
معنای غنیمت
معنای لغوی «غُنم» هر سود و منفعتی است که به دست انسان برسد، چه منفعت کسب باشد چه غنیمت جنگی یا هر سود دیگری. راغب اصفهانی در مفردات القرآن میگوید غنیمت از ریشه «غنم» (به معنی گوسفند) گرفته شده سپس در هر چیزی که انسان از دشمن و یا غیر دشمن به دست میآورد به کار رفته است. طبرسی نیز غُنم را هر سود و منفعتی میداند نه فقط غنیمت جنگی، همانگونه که لفظ مغانم درآیه ۹۴ سوره نساء به همین معنا به کار رفته است.
حتی کسانی که یکی از معانی غنیمت را غنائم جنگی ذکر کردهاند انکار نمیکنند که معنی اصلی آن معنی وسیعی است که به هرگونه خیری که انسان بدون مشقت به آن دست یابد گفته میشود.
خمس در روایات
در دو کتاب وسایل الشیعه و مستدرک الوسائل حدود ۱۱۰ حدیث درباره موارد وجوب خمس و مصرف آن نقل شده است. از جمله آثاری که برای خمس در روایات بیان شده میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱. نسل پاک[۱]
۲. تقویت دین[۲]
۳. یاری اهل بیت[۳]
۴. پاکی مال[۴]
۵. حفظ آبرو در برابر تهدید مخالفان[۵]
۶. فقر زدائی از فرزندان اهل بیت[۶]
۷. کفّاره گناهان و ذخیره قیامت[۷]
۸. ضمانت بهشت[۸]
۹. دعای امام[۹]
۱۰. کلید رزق[۱۰]
پیشینه خمس در سنت اسلامی
بیشتر فقها و مفسرین تشریع خمس در اسلام را در سال دوم هجرت، هنگام جنگ بدر دانستهاند. غنیمتهای فراوان به دست آمده در این جنگ مناقشات و اختلاف نظرهایی را بر سر تقسیم غنایم میان جنگ آوران و گردآورندگان غنایم به دنبال داشت. در عرب پیش از اسلام قاعده این بود که معمولا فرمانده جنگ یک چهارم غنایم را دریافت میکرد.[۱۱]
با نزول آیه انفال، همۀ انفال از آن رسول خدا اعلام شد. سپس آیه خمس تملک غنایم را پس از کسر یک پنجم آن به غنیمت گیرندگان اجازه داد. طبری نخستین دریافت خمس از جانب پیامبر اکرم را به غزوه بنی قینقاع نسبت داده است. از پیامبر اکرم احادیث و نامههای متعددی در زمینۀ خمس نقل شده است. از امامان شیعه نیز احادیث بسیاری در موضوع خمس نقل شده است که مهمترین مستند احکام فقهی خمس به شمار میرود.
رسالهها و آثار متعددی را نیز برخی شاگردان امامان شیعه و نیز فقهای دوران غیبت صغری، مانند حسین بن سعید اهوازی، علی بن مهزیار اهوازی، محمد بن اورمه قمی و محمد بن حسن صفار دربارۀ خمس نگاشتهاند. نگارش رساله و کتاب در این باره و در ادوار بعد نیز مورد توجه فقهای شیعه بوده است.[۱۲]
احکام خمس
مصرف خمس:
سهم امام و سهم سادات
در آیه خمس، به شش گروه که صاحبان خمس هستند اشاره شده است: ۱.خداوند (لِلهِ)، ۲.رسول خدا (لِلرّسولِ)، ۳.ذی القُربی، ۴.یتیمان، ۵.مسکینان، ۶.کسانی که در سفر به فقر گرفتار شدهاند.
«ذی القُربی» در لغت به همه خویشاوندان شخص گفته میشود ولی با توجه به روایات، منظور از ذی القربی در این آیه امامان اهل بیت هستند.[۱۳]
سهم امام:
«سهم خدا» و «سهم پیامبر» و «سهم ذی القربی» مطابق روایات متعلق به امام جامعه اسلامی (پیامبر یا امام معصوم) بوده و به «سَهم امام» مشهور است که در زمان غیبت کبرا مراجع تقلید به عنوان نائبان عام امام زمان آن را دریافت کرده و در اموری که مطابق تاریخ و روایات، خود اهل بیت صرف میکردند هزینه میکنند.[نیازمند منبع]
سهم سادات:
بحث دیگر این است که در آیه شریفه، آیا مراد از «یتامی»، «مساکین» و «ابن السبیل» مطلق این افراد هستند؛ یعنی هر کسی که عنوان یتیم، یا مسکین و یا ابن السبیل بر او صدق کند؟ و یا این که مراد، خصوص یتیمان و مساکین و در راه ماندگان از نزدیکان پیامبر و آل رسول است؟
علمای امامیه قائلاند: مراد، یتیمان، مستمندان، و در راه ماندگان از بنیهاشماند.[۱۴] از این رو، این بخش را «سهم سادات» مینامند.
با توجه به تقسیم مصرف خمس به دو بخش عمده «سهم امام» و «سهم سادات»، گاهی از خمس با عبارت «سَهْمَین» یاد میشود.
موارد وجوب خمس
به نظر مشهور فقهای شیعه موارد وجوب خمس بر اساس روایات ائمه معصومین عبارتاند از:
سود حاصل از کسب و کار و همۀ درآمدها و منافع شخص پس از مؤونه و هزینههای جاری سالانۀ زندگی. (احکام)
غنایم جنگی، منقول و غیر منقول، که از جنگ با کفار حربی به دست آید مشروط بر آن که جنگ مشروع باشد. (احکام)
معادن شامل طلا، نقره، سرب، مس، آهن، نفت، فیروزه، عقیق و مانند اینها که معدن بر آن صدق کند. (احکام)
گنج، به معنای مالی که در مکانی همچون زمین، دیوار و یا تنۀ درخت و شبیه به این موارد پنهان شده باشد. (احکام)
غوص، به معنای آنچه با غواصی از دریا به دست میآید نظیر مروارید و مرجان. (احکام)
مال آمیخته به حرام به گونهای که جدا سازی آنها از یک دیگر ممکن نباشد و میزان مال حرام و صاحبان اصلی آن نیز معلوم نباشد.(احکام)
زمینی که ذمّی از مسلمان بخرد. (احکام)
محاسبه و پرداخت خمس
تأخیر در پرداخت خمس جایز نیست و کسی حق ندارد پرداخت خمس را به تأخیر انداخته و خود را بدهکار اهل خمس حساب کند.
خمس اموال همسر و فرزندان بر عهدۀ خود آنهاست.
خمس را باید تحویل مرجع تقلید داد یا با اجازه او به مصرف رساند و تصرّف در خمس بدون اذن مجتهد جایز نیست.
خمس از عبادات است و باید با قصد قربت پرداخت شود.
سال خمسی
هر فرد بالغی لازم است روزی را برای محاسبه سال خمسی خود قرار دهد. برخی مراجع تقلید آغاز سال خمسی را اولین مالی که به انسان میرسد(هدیه، حقوق،…) میدانند، برخی دیگر اولین درآمد و برخی اولین روز آغاز کار.[۱۵] هنگامی که از آغاز سال خمسی یک سال گذشت، آن روز وقت حساب سال است. کیفیت اجمالی محاسبه خمس به فتوای بیشتر مراجع چنین است:
چیزهایی که برای خوراک و مانند آن مورد استفاده قرار میگیرد و عین آن از بین میرود (مانند خوراکیها، مواد شوینده،…) چنانچه تا آخر سال خمسی زیاد بیاید باید خمس (یک پنجم) آن را به قیمت روز بپردازند و چیزهایی از مخارج زندگی که مورد نیاز انسان است و با استفاده از بین نمیرود (مانند فرش، یخچال، وسیله نقلیه و…) اگر آنها را از درآمد بین سال تهیه کرده هر چند سال هم بر آنها بگذرد خمس به آنها تعلق نمیگیرد مگر این که نیازش از آن برطرف شود، اما اگر اصل این وسائل را از درآمد آخر سال که خمس آن داده نشده تهیه کرده باید خمس آن را بپردازد.[۱۶]
چند نکته در احکام خمس
کسی که شغل ندارد، اگر اتفاقاً معاملهای کند و سودی ببرد – بعد از آنکه یک سال از وقتی که فایده برده، بگذرد – باید خمس مقداری را که از خرج سالش زیاد آمده بدهد.[۱۷]
درباره خمس بعضی از درآمدها (مانند: هدیه، جایزه بانکی و…) میان مراجع تقلید اختلاف نظر است.
چنانچه در هزینۀ سالانه خود زیادهروی کرده باشد خمس آن بخش را نیز باید بپردازد.
اگر شک داریم میزبان ما خمس میپردازد یا نه، جستجو و کنکاش ممنوع بوده و خوردن غذای او اشکال ندارد.
کتابی ۹۰ صفحهای با عنوان «آسانترین شیوه محاسبه خمس» در قطع جیبی به زبانی ساده اموالی که خمس به آنها تعلق میگیرد را بیان میکند. این کتاب مطابق با فتاوای آیات عظام امام خمینی، اراکی، بهجت، تبریزی، خویی، خامنهای، زنجانی، سیستانی، صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم، وحید خراسانی و نوری همدانی نگاشته شده است.[۱۸]
دست گردان کردن خمس
در مواردی ممکن است شخص در زمان پرداخت خمس خود نتواند همه یا بخشی از آن را بپردازد، از طرف دیگر استفاده از اموالی که به آنها خمس تعلق گرفته نیز ممنوع است، در اینجا مرجع تقلید یا نماینده او میتواند با توجه به شرایطی که شخص در آن قرار دارد خمس او را دریافت کند تا با پرداخت خمس، شخص وظیفه دینی خود را انجام داده باشد و بتواند در اموال خود تصرف حلال کند و سپس همه یا بخشی از خمس دریافت شده را به عنوان قرض به خود او بازمیگرداند تا پس از رفع مشکل آن قرض را بازپس دهد، به این عمل «دست گردان» کردن میگویند.[۱۹]
وجوب خمس مازاد درآمد
از جمله مناقشاتی که پیرامون خمس مازاد درآمد (ارباح مکاسب) شکل گرفته است آن است که در منابع تاریخی و حدیثی تا زمان امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) گزارشهای دریافت خمس به گستردگی گزارشهای دریافت زکات نقل نشده است. این اشکال پاسخهای دامنهدار و تفصیلی را از سوی فقهای قائل به وجوب خمس ارباح مکاسب به همراه داشته است. مضمون پاسخ فقها آن است که ادلۀ خمس به ویژه تعابیر احادیث به خوبی نشان میدهد که وجوب خمس حکمی کلی، قانونی و ثابت است که اختصاص به زمان معینی ندارد.[۲۰] مدافعان قول به تعلق خمس به ارباح مکاسب همچنین مدعی شدهاند که اگر فقرای بنی هاشم از خمس ارباح مکاسب محروم باشند، با توجه به اختصاص یافتن زکات به غیر بنی هاشم، راهی برای تأمین زندگی آنها وجود نخواهد داشت.[۲۱]
خمس در زمان غیبت
یکی از مباحث خمس، چگونگی حکم خمس در زمان غیبت امام معصوم است. نظر مشهور فقهای معاصر آن است که سهم امام در زمان غیبت در مواردی مصرف شود که مرجع تقلید علم یا ظن معتبر دارد که اگر امام معصوم ظاهر باشد، آن را در همان موارد به کار میبرد، همچون تقویت اسلام و حوزههای علمیه، تبلیغ اسلام، بنای مساجد در موارد لزوم، امور کتابخانهها و مدارس، رسیدگی به مستمندان و به عبارتی همۀ امور خیر به ترتیب اولویت و اهمیت دینی آنها.[۲۲] در گذشته، اقوال غیرمشهوری نیز درباره خمس وجود داشته است؛ مانند ساقط شدن خمس،[۲۳] وجوب کنار گذاشتن سهم امام[۲۴] و وجوب دفن خمس[۲۵]
دربارۀ سهم سادات در زمان غیبت نیز مشهور فقها قائل به وجوب پرداخت سهم آنان هستند؛ اما تعداد کمی نیز قائل به مباحبودن خمس برای شیعیان و ساقط شدن وجوب آن هستند. این قول را در اصطلاح قول به تحلیل خمس مینامند.[۲۶] از دیگر آراء غیر مشهور فقهی شیعه دربارۀ سهم سادات در زمان غیبت میتوان به قول به وجوب دفن خمس تا زمان ظهور امام(علیه السلام) و نیز وجوب حفظ خمس و وصیت کردن به نگهداری آن اشاره کرد.
خمس و مالیات
برخی اشکال میکنند که خمس برای کسانی که به حکومت اسلامی مالیات پرداخت میکنند بیمعنا و نوعی تکلیف مضاعف است. در این نگاه خمس نوعی مالیات برای تأمین نیازها و درآمدهای حکومتهای اسلامی در زمان گذشته محسوب میشده و امروزه با توجه به وضع و وصول انواع مالیاتهای اجباری از سوی حکومت اسلامی، فلسفه و جایگاهی برای خمس باقی نمیماند.
به این نقد چنین پاسخ داده شده است که این دو به کلی در موارد شمول و مصرف و هدف متفاوت هستند. مالیات دولتی به کل درآمد تعلق میگیرد، اخذ آن نیازی به رضایت صاحب درآمد ندارد، از کلیه شهروندان بدون توجه به دینشان اخذ میشود و صرف مخارج عمومی جامعه میشود و در واقع برای خود پرداخت کننده مالیات در بستر جامعه هزینه میشود. این در حالی است که مالیات دینی – مشخصا خمس – از مازاد درآمد سالانه مسلمانان شیعه با نیت الهی اخذ میشود، اگر فردی نپردازد مجازات دنیوی ندارد و ضمانت پرداخت آن اعتقادات دینی فرد است و صرف اموری از قبیل افراد بیبضاعت و ترویج امور دینی میشود، همچنان که مردم در سایر کشورها علاوه بر پرداخت مالیات به انجمنهای خیریه کمکهای مالی میکنند.[نیازمند منبع]
خمس در فقه اهل سنت
موضوع خمس در منابع فقهی اهل سنت عمدتا در بخش تقسیم غنایم جنگی در ذیل مبحث جهاد مطرح شده است. فقهای اهل سنت همچون فقیهان شیعه با استناد به آیۀ خمس و احادیث متواتر، در وجوب پرداخت خمس اتفاق نظر دارند. اختلاف نظر میان آنان در موارد وجوب خمس و نیز مصارف آن است. در میان مذاهب اهل سنت مهمترین موارد وجوب خمس، غنایم جنگی است. مستند اصلی آنان آیۀ خمس است که شأن نزول آن بر پایۀ تفاسیر به جنگ بدر باز میگردد. با این حال فقهای اهل سنت گنج را نیز با شرایطی خاص از جمله موارد وجوب خمس دانستهاند. در باب وجوب خمس در فیء و نیز در مواردی همچون انواع معادن و یا خرید زمین از مسلمان توسط ذمی میان فقهای اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد.[۲۷]
پی نوشت:
۱. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۴۷.
۲. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۳۸.
۳. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۳۸.
۴. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۴۸۴.
۵. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۳۸.
۶. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۱۴.
۷. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۳۸.
۸. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۲۸.
۹. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۳۸.
۱۰. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۳۸.
۱۱. فراهیدی، العین، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۳۳.
۱۲. آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۷۲.
۱۳. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، جلد ۹ بحث خمس.
۱۴. فاضل لنکرانی، خمس، ۱۳۹۲ش، ص۹۲.
۱۵. توضیح المسائل مراجع، ۱۳۷۵ش، م۱۷۵۲-۱۷۵۳.
۱۶. امام خمینی، توضیح المسائل، دفتر نشر اسلامی، ج۱، س ۱۹۷ و ۱۹۱ و ۱۸۴ و ۱۲۰ و ۱۲۱؛ خامنهای، اجوبه الاستفتائات، ۱۳۹۱ش، س ۹۰۶ و ۹۰۹ و ۹۱۲ و ۸۵۱ تا ۸۵۳ ؛ یزدی، العروه الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، باب الخمس، م ۶۷.
۱۷. توضیح المسائل مراجع، ۱۳۷۵ش، م ۱۷۶۵؛ نوری، توضیح المسائل، ۱۳۷۵ش، م ۱۷۶۱؛ وحید، توضیح المسائل، ۱۴۱۹ق، م ۱۷۷۳.
۱۸. کتاب آسانترین شیوه محاسبه خمس.
۱۹. خامنهای، اجوبه الاستفتات، ۱۳۹۱ش، س ۹۲۴.
۲۰. مکارم شیرازی، انوار الفقاهه، ۱۴۱۶ق، ص۲۹۱-۲۹۲.
۲۱. بروجردی، المستند فی شرح عروه الوثقی، ۱۴۲۱ق، ص۲۰۰-۲۰۱.
۲۲. بروجردی، المستند فی شرح عروه الوثقی، ۱۴۲۱ق، ص۳۳۰؛ مکارم شیرازی، انوار الفقاهه، ۱۴۱۶ق، ص۴۸۳.
۲۳. فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۱۰، ص۳۴۴.
۲۴. شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۶.
۲۵. نراقی، مستند الشیعه فی احکام اشریعه، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۱۲۸.
۲۶. شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۵؛ بحرانی،الحدائق الناظره، ۱۴۰۵ق، ج۱۲، ص۴۳۹.
۲۷. ابن رشد، بدایه المجتهد، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۴.
منابع
ابن رشد، بدایه المجتهد و نهایه المقتصد، بیروت، تصحیح خالد عطار، بینا، ۱۴۱۵ق.
آقا بزرگ طهرانی، محمد محسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، قم، بینا، ۱۴۰۳ق.
امام خمینی، سید روح الله، توضیح المسائل، قم، دفتر نشر اسلامی، بینا.
بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناظره فی احکام العتره الطاهره، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۵ق.
بروجردی، مرتضی، المستند فی شرح عروه الوثقی، تقریرات درس آیت الله خوئی، قم، موسسه احیاء آثار الامام الاخوئی، ۱۴۲۱ق.
توضیح المسائل مراجع، به کوشش سید محمد حسن بنی هاشمی، قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۳۷۵ش.
حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق.
خامنهای، سید علی، اجوبه الاستفتاءات، قم، انتشارات زمزم هدایت، ۱۳۹۱ق.
فاضل لنکرانی، محمدجواد، خمس انفال و فیء در قرآن کریم، تنظیم سید جواد حسینی خواه، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(علیه السلام)، ۱۳۹۲ش.
فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تصحیح مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، دار الهجره ۱۴۰۵ق.
فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، الوافی، اصفهان، کتابخانه امیر المومنین، ۱۴۰۶ق.
مفید، محمد بن محمد، المقنعه، قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
مکارم شیرازی، ناصر، انوار الفقاهه کتاب الخمس و الانفال، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۴۱۶ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
نراقی، احمد بن محمد مهدی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۵ق.
نوری همدانی، حسین، رساله توضیح المسائل، قم، مؤسسه مهدی موعود، ۱۳۷۵ش.
وحید خراسانی، حسین، رساله توضیح السمائل، قم، مدرسه باقر العلوم، ۱۴۱۹ق.
یزدی، سید محمدکاظم، العروه الوثقی. بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۹ق.
منبع: ویکی شیعه (دانشنامه مجازی اهل بیت)