ولید بن عبدالملک بن مروان بن حکم از خاندان اموی

۱۴۰۰-۱۰-۰۶

296 بازدید

زندگینامه

ولید بن عبدالملک بن مروان بن حکم از خاندان اموی است. او در سال ۵۰ قمری[۱] یا سال ۵۲ قمری در مدینه متولد شد.[۲] کنیه اش را ابوالعباس گفته اند.[۳] پدرش عبدالملک، پنجمین حاکم اموی و مادرش ولاده دختر عباس بن حزن بن حارث‏ بود.[۴] او پسر بزرگ عبدالملک بود و پدرش توجه ویژه ای به وی داشت.

ولید ۱۴ [۵] و بنابر نقلی ۱۹ پسر داشت[۶] و یکی از همسران او، نفیسه دختر زید بن حسن بوده است.[۷] حدود سی سال پس از مرگ او، دو تن از فرزندانش به نام های یزید و ابراهیم برای مدت کوتاهی به حکومت رسیدند.[۸] ولید در سال ۹۶ق در دیر مران در نزدیکی دمشق درگذشت و بیرون قبرستان باب الصغیر دفن شد.[۹]

ویژگی های شخصیتی

ولید را فردی ستمگر و تندخو خوانده اند.[۱۰] او در سخنانش قواعد زبان عربی را رعایت نمی کرد و از این رو وی را نکوهیده اند.[۱۱] نیز درباره او گفته اند لهو و لعب و شکار را دوست داشت و با نوازندگان و خوانندگان همنشینی می کرد.

[۱۲] در برخی منابع آمده است ولید بسیار ازدواج می کرد و طلاق می داد و نقل شده که او با ۶۳ زن ازدواج کرد.[۱۳] ولی برخی دیگر از منابع او را فردی پرهیزکار خوانده اند که قرآن را بسیار تلاوت می کرد.[۱۴]

دوره حکومت

ولید در زمان حکومت پدرش، به ولیعهدی گماشته شد[۱۵] و پس از مرگ او در سال ۸۶ قمری به حکومت رسید‍[۱۶] و نزدیک ده سال حکومت کرد. بنابر نقل یعقوبی او پس از مرگ پدر به مسجد رفت و بر منبر نشست و پس از اعلام خبر مرگ عبدالملک، مردم را به فرمانبرداری فراخواند و گفت: هر کس مخالفت کند، سرش را جدا می‌کنم و هر کس خاموش بماند، به مرگ طبیعی از دنیا خواهد رفت.[۱۷]

از مشهورترین کارگزاران ولید، حجاج بن یوسف بود که از زمان عبدالملک، بر عراق حکمرانی می کرد. عبدالملک در هنگام مرگ، در مورد حجاج به ولید سفارش کرد[۱۸] و ولید نیز او را در مقام خود باقی گذاشت.[۱۹] همچنین ولید در سال ۸۷ قمری عمر بن عبدالعزیز را به حکومت مدینه گماشت[۲۰] و سپس حکومت مکه و طائف را نیز به او سپرد.[۲۱] ولی در سال ۹۳ قمری به درخواست حجاج، او را عزل کرد، چرا که او افرادی که از ستم حجاج به مدینه گریخته بودند، پناه داده بود.[۲۲]

فتوحات

در عصر ولید سرزمین های بسیاری فتح شد و قلمرو اسلامی از شرق تا هند و ترکستان گسترش یافت و تا نزدیک چین رسید.[۲۳] ولید در فشار بر امپراطوری روم از سیاست پدرش پیروی کرد و با هدف فتح قسطنطنیه، قلعه های متعددی را تصرف کرد ولی به هدفش نرسید.[۲۴] در شمال آفریقا نیز فتوحات به اوج خود رسید و مسلمانان بر مغرب میانه تسلط یافتند.[۲۵] از مهمترین فتوحات این دوره، فتح اندلس بود که طی سال های ۹۲-۹۳ق انجام گرفت.[۲۶]

اقدامات عمرانی

ولید را فردی مشتاق سازندگی و آبادانی دانسته اند. به دستور او به جاده ها رسیدگی شد و چاه هایی حفر گردید. او را نخستین کسی دانسته اند که در دوره اسلامی بیمارستان ساخت.[۲۷]

به دستور او مسجد جامع اموی در دمشق در فاصله سال های ۸۸ تا ۹۶ ساخته شد.[۲۸] گفته اند او خراج هفت سال حکومتش را صرف ساخت این مسجد کرد و صنعتگرانی از هند، ایران، قسطنطنیه، مصر و مغرب گرد آورد و برای ساخت آن دوازده هزار کارگر به خدمت گرفت.[۲۹]

او برای توسعه مسجد نبوی دستور داد خانه های همسران پیامبر تخریب و به مسجد افزوده شود[۳۰] و خانه هایی که در طرف آخر مسجد بود نیز خریداری شود. پس از توسعه مسجد، مساحت آن به ۶۴۰۰ متر مربع رسید.[۳۱]

سختگیری بر مخالفان

بر اساس منابع تاریخی، در دوره حکومت ولید، همچون دوره پدرش عبدالملک، حجاج بن یوسف چهره پر نفوذ دستگاه خلافت بود[۳۲] و به سختگیری بر مخالفان و کشتن و زندانی کردن آنها ادامه داد. نقل شده است حجاج ۱۲۰ هزار نفر از اشراف و بزرگان را به قتل رساند و ۵۰ هزار مرد و ۳۰ هزار زن در زندان او مردند.[۳۳]

بسیاری از شیعیان نیز در این دوره کشته یا زندانی شدند که از جمله آنها، سعید بن جبیر بود.[۳۴] ابن ابی الحدید درباره ستم حجاج بر شیعیان گفته است او شیعیان را می کشت و با گمان و اتهام آنان را به زندان می انداخت تا جایی که اگر به فردی می گفتند زندیق یا کافر، برای او خوشایندتر بود تا بگویند شیعه علی است.[۳۵]

مسموم کردن امام سجاد

در برخی منابع آمده است ولید بن عبدالملک در سال ۹۴ یا ۹۵ق. امام سجاد (علیه السلام) را مسموم کرد و به شهادت رساند.[۳۶]

پی نوشت ها

  1. ابن کثیر، البدایه و النهایه، دار الفکر، ج۹، ص۱۶۱.
  2. عصفری، تاریخ خلیفه بن خیاط، ۱۴۱۵، ص۲۳۲.
  3. زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹، ج۸، ص۱۲۱.
  4. ابن کثیر، البدایه و النهایه، دار الفکر، ج۹، ص۱۶۱.
  5. مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹، ج۳، ص۱۵۷.
  6. ابن کثیر، البدایه و النهایه، دار الفکر، ج۹، ص۱۶۶.
  7. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰، ج۵، ص۲۴۴
  8. ابن کثیر، البدایه و النهایه، دار الفکر، ج‏۱۰، ص۱۲ و ۲۱.
  9. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷، ج۶، ص۴۹۵
  10. مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹، ج۳، ص۱۵۷؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۰۹، ج۳، ص۴۹۹.
  11. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵، ج۴، ص۱۳۸.
  12. اصفهانی، الأغانی، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۵ .
  13. دیار بکری، تاریخ الخمیس، دارصادر، ج۲، ص۳۱۱
  14. طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۴۵.
  15. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰، ج۵، ص۱۸۳
  16. ابن کثیر، البدایه و النهایه، دار الفکر، ج۹، ص۱۶۱.
  17. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۸۳.
  18. ابن کثیر، البدایه و النهایه، دارالفکر، ج۹، ص۶۷.
  19. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷، ج۶، ص۴۴۷؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، دارالفکر، ج۶، ص۲۳۷.
  20. ابن سعد، الطبقات الکبرى، ۱۴۱۰، ج۵، ص۲۵۵؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷، ج۶، ص۴۲۷.
  21. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷، ج۶، ص۴۴۷.
  22. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷، ج۶، ص۴۸۱.
  23. زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹، ج۸، ص۱۲۱.
  24. طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۵۵.
  25. طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۵۶.
  26. طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۶۱-۱۶۳.
  27. زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹، ج۸، ص۱۲۱.
  28. طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۴۶
  29. طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۴۶
  30. أبی الفداء، تاریخ أبی الفداء، ۱۹۹۷، ج۱، ص۲۷۵.
  31. جعفریان، آثار اسلامی مکّه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۷
  32. هاوتینگ، امویان نخستین دودمان حکومتگر در اسلام، ص۷۳.
  33. مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبه الثقافه الدینیه، ج۶، ص۴۰
  34. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷، ج۶، ص۴۸۷.
  35. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، ج۱۱، ص۴۴.
  36. ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹، ج۴، ص۱۷۶؛ ابن حاتم شامی، الدر النظیم، ۱۴۲۰، ص۵۹۱؛ ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ۱۴۲۲، ج۲، ص۸۷۴

منابع

  1. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، بی‌تا.
  2. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت‏، دار صادر، ۱۳۸۵ش.
  3. ابن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
  4. ابن شهرآشوب‏، المناقب، قم، علامه‏، ۱۳۷۹ق.
  5. ابن صباغ مالکى‏، الفصول المهمه فی معرفه الأئمه، قم، دار الحدیث‏، ۱۴۲۲ق.
  6. ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، بی‌تا.
  7. أبو الفداء، المؤید عماد الدین، تاریخ أبی الفداء، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۹۹۷م.
  8. جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکّه و مدینه، تهران، مشعر، ۱۳۸۲ش.
  9. دیار بکری، تاریخ الخمیس، بیروت، دارصادر، بی تا.
  10. ذهبی، تاریخ الاسلام، بیروت، دار الکتاب العربى‏، دوم، ۱۴۰۹ق.
  11. زرکلى، خیر الدین، الأعلام، بیروت، دار العلم للملایین، هشتم، ۱۹۸۹م.
  12. طبری، تاریخ طبری، بیروت، دار التراث‏، دوم، ۱۳۸۷ق.
  13. طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، پنجم، ۱۳۸۹ش.
  14. عصفری، خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، تحقیق فواز، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  15. مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجره، دوم، ۱۴۰۹ق.
  16. مقدسی، البدء و التاریخ، پورت سعید، مکتبه الثقافه الدینیه، بی‌تا.
  17. هاوتینگ، امویان نخستین دودمان حکومت‌گر در اسلام، ترجمه عیسی عبدی، تهران، امیرکبیر، دوم، ۱۳۸۸ش.
  18. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بى‌تا.
  19. یوسف بن حاتم، الدر النظیم فی مناقب الأئمه، قم، جامعه مدرسین‏، ۱۴۲۰ق.

منبع: ویکی شیعه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *