حجاب و  آزادى

۱۳۹۴-۱۲-۲۲

440 بازدید

این نوشته قصد دارد به کالبدشکافى و پاسخ‌گویى به شبهات و پرسش‎هایى درباره‌ى رابطه‌ى آزادى و لباس و حق انتخاب پوشش توسط افراد، و برخى محدودیت‎هاى معقول و مشروع در امر حجاب و پوشش بپردازد.

رابطه‎ ى حد و مرزهاى پوشش و عقده‎ها و حسرت‎ها

شبهه: محدودیت‎ها(در مورد لباس) باعث شکستن حرمت افراد و ایجاد عقده و حسرت مى‌گردد؟[۱]

پاسخ: واقعیت این است که محدودیت‎ها(در مورد لباس)، باعث شکستن حرمت افراد نمى‌شود، بلکه دقیقاً بر عکس، آزادى به معناى نفى محدودیت‎ها، باعث عدم احترام به افراد و انهدام ارزش‎ها می‎گردد. براى تصدیق این سخن، کافى است نیم نگاهى به طرز لباس پوشیدن افراد در قسمت‎هاى مرفه‌نشین شهرهاى بزرگ، مثل تهران بیفکنیم و ببینیم که چگونه این افراد با سوء استفاده از آزادى، ارزش‎ها و هنجارهاى دینى مربوط به پوشش اجتماعى را که قانوناً ملزم به رعایت آن هستند، زیر پا می‎گذارند و حتى آنها را به تمسخر می‎گیرند.

اما این‌که گفته‌اند محدودیت‎ در لباس، تنها باعث ایجاد عقده و حسرت‎ در افراد مى‌شود، کلامى مبهم است و معلوم نیست مراد گوینده، چه اشخاصى هستند؟ اگر مراد گوینده این است که محدودیت‎ها در مورد لباس زنان و دختران جوان، باعث شکل‎گیرى عقده‎ها و حسرت‎هاى جنسى و روانى در پسران جوان می‎گردد، واقعیت این است که برعکس، آزادى پوشش به معناى نفى محدودیت در لباس بانوان و دختران جوان، باعث انعقاد حسرت‎ها در پسران می‎گردد، و با اندک تأملى تصدیق می‎گردد در جامعه‎اى که بخش عظیم آن جوانانى هستند که به دلیل شرایط سنى و تحریکات مختلف روانى به وسیله‌ى محصولات آلوده‌ى فرهنگى، مانند بعضى از فیلم‎ها، رمان‎ها و نوارهاى مبتذل، در معرض طغیان غرایز جنسى هستند و از طرفى ازدواج نیز در جامعه بسیار سخت شده است، چگونه ممکن است آزادى پوشش دختران جوان و نفى محدودیت در لباس، باعث شکل‎گیرى عقده‎ها و حسرت‎هاى روحى و روانى پسران جوان درباره‌ى مسائل جنسى نگردد.

چه زیبا امام صادق(علیه السلام) در روایتى فرموده‌‎اند:

النظر سهم من سهام ابلیس مسموم کم من نظره اورثت حسره طویله؛[۲] نگاه ناپاک، تیرى از تیرهاى مسموم و آلوده‌ى ابلیس است و چه بسیار نگاهى که باعث عقده و حسرت طولانى می‎گردد.

همین واقعیت در شعر شاعر این ‎گونه بیان شده است:

ز دست دیده و دل هر دو فریاد

که هر چه دیده بیند دل کند یاد

ولى اگر مراد گوینده‌ى محترم، این است که محدودیت در لباس‎ و پوشش بانوان و دختران جوان، باعث شکل‌‏گیرى عقده‎ها و حسرت‎هایى در خود دختران می‎گردد؛ چون در آرزوى پوشیدن لباس‎هاى رنگین و مدل‎هاى مختلف آن ناکام می‎شوند، در پاسخ می‎گوییم:

اولاً، در فرهنگ اسلامى و قرآنى، زنان نه تنها در استفاده‌ از زینت‎آلات و لباس‎هاى زیبا منع نشده‎اند، بلکه تشویق نیز شده‎اند. جواز استفاده‌ى زنان از لباس زربافت و حریر، از جمله شواهد در نظر گرفتن علاقه‌ى فطرى زنان به خودآرایى و زیباگرایى است.

امام باقر(علیه السلام) در روایتى فرموده است:

لاینبغى للمرأه ان تعطل نفسها و لو ان تعلق فى عنقها قلاده؛[۳] سزاوار نیست زنى خود را بدون زیور واگذارد، لااقل گردن‌بندى به گردن آویزد.

ولى اسلام در کنار توصیه‌ى زنان به خودآرایى، به منظور پاک ماندن محیط اجتماعى، به حجاب و پوشاندن زینت‎ها و زیبایى‌ها و عدم تبرّج و خودنمایى در مقابل نامحرم نیز دستور داده است؛ چون نمایش زینت‎ها و لباس‎هاى زیبا باعث تحریک و تهییج می‎شود.

و لایبدین زینتهن الا لبعولتهن[۴] غیر متبرجات بزینه[۵] و لا تبرجن تبرج الجاهلیه‌ الاولی[۶].

ثانیاً، رعایت اندازه و حدود لباس و پوشش، در معدودى از زنان و دختران که در اثر تربیت نادرست، حاضرند براى اشباع غریزه‌ى خودآرایى، زیبایی‎هاى ظاهرى و باطنى خود را، حتى به مردان نامحرم نیز نمایش دهند، ممکن است عقده‎ها و حسرت‎هایى براى برخى ایجاد نماید، ولى در مجموع، نمی‎توان انکار نمود که حجاب، دستورى حکیمانه است که براى سلامت روحى و روانى همه‌ى پسران جوان و حتى زنان، خصوصا گروهى که اندام و یا لباس زیبا ندارند مفید است. چه زیبا گفته‎ است یکى از زنان مسلمان:

حجاب، حتى از ایجاد عقده‎ها و حسادت‎ها در میان زنان جلوگیرى می‎کند. چرا باید زنى به خاطر این که اندام زیبا ندارد احساس حقارت و کوچکى کند و دیگرى به واسطه‌ى داشتن اندام موزون و زیبا به دیگران فخر بفروشد.[۷]

حدود آزادى اظهار نظر درباره‎ى حجاب و لباس

شبهه: بعضى با این عبارت که «اصلا مگر ما حق داریم راجع به لباس پوشیدنمان نظر بدهیم؟»[۸] خواسته‎اند این شبهه را القا کنند که افراد حق اظهار نظر درباره‌ى لباس را ندارند. آیا ادعاى مذکور صحیح است؟

پاسخ: اولاً، واقعاً جاى تعجب است؛ با وجود این که برگزارى هم‎اندیشى با حضور جوانان و انتشار نظرهاى آنها در سطح عمومى به وسیله‌ى روزنامه، خود بهترین دلیل و شاهد است که جوانان حق اظهار نظر درباره‌ى لباس پوشیدن را دارند؛ لکن معلوم نیست چرا گوینده‎ى محترم به طور غیر واقعى، و به دور از صداقت، با تبلیغ به روش القایى در صدد تلقین وجود زور و فشار درباره‌ى لباس است.

ثانیاً، بدون تردید گوینده‌ى محترم قبول دارد که اظهار نظر نیز، همانند هر عمل دیگرى باید مطابق قاعده و روشمند باشد؛ یعنى اظهار نظر در زمینه‌ى مسائل مهم و نیازمند کارشناسى مثل مسئله‎ى حجاب، حداقل باید بر اساس یکى از دو قاعده‌ى عقلایى زیر باشد:

الف) خود فرد در زمینه‎اى که اظهار نظر می‎کند متخصص و کارشناس باشد.

ب) به نظر متخصصان و کارشناسان، استناد و تکیه کند.

با دقت و مطالعه‎ى اظهارنظرهاى افراد شرکت کننده در هم‎اندیشى، به روشنى فهمیده می‎شود که متأسفانه هیچ یک از دو قاعده‌ى عقلایى فوق در آن رعایت نشده است.

ثالثاً، درباره‌ى‌ اظهار نظر افراد غیر متخصص، مثل جوانان شرکت کننده در هم‎اندیشى مذکور، سه دیدگاه مهم قابل طرح است:

الف) دیدگاه افراطی. دیدگاهى که می‎گوید افراد غیر متخصص نیز، حتى بدون استناد به نظر کارشناسان و یا حضور آنان در هر مسئله‎ى مهمى حق اظهار نظر دارند. برگزارى هم‌اندیشى جوانان درباره‎ى لباس، بدون حضور و نظر کارشناسان، و چاپ گزارش آن توسط روزنامه‌ى نوروز، مؤید این است که دیدگاه مذکور مورد قبول گزارش‌دهنده‎ى محترم و هم‌فکران ایشان است.

نقد: دیدگاه فوق قابل دفاع منطقى نیست؛ زیرا تردیدى نیست که اظهار نظر افراد ناآگاه درباره‌ى مسائل مهم و نیازمند کارشناسى، بدون استناد به نظر کارشناسان و بدون حضور آنها، باعث طرح نظرات نادرست در اذهان مردم، خصوصا جوانان می‎گردد. مهم‎تر این‎که وقتى این‎گونه نظرها در «روزنامه» منتشر گردد، پیامدهاى منفى آن چندین برابر است؛ زیرا از مصادیق آشکار تشویش اذهان عمومى است.

ب) دیدگاه تفریطی. دیدگاهى که می‎گوید افراد به طور مطلق، هرگز حق اظهار نظر درباره‌ى هیچ مسئله‌اى را ندارند.

نقد: این دیدگاه نیز غیر منطقى است، و قابل دفاع عقلانى نمی‎باشد؛ زیرا مهم‌ترین لازمه‌ى منفى آن، احترام نگذاشتن به شخصیت افراد و تقویت استبداد رأى در جامعه است که امر مردودى می‎باشد. امیرمؤمنان امام علی(علیه السلام) در روایتى تصریح فرموده‌اند:

من استبدَّ برأیه هلک و مَنْ شاور الرجال شارکها فى عقولها[۹]؛ هر انسانى که استبداد به رأى داشته باشد هلاک و گمراه مى‌شود؛ و هر کسى که با دیگران مشورت کند، در عقل‌هاى آنها شرکت جسته است.

ج) دیدگاه اعتدالی، دیدگاهى که می‎گوید افراد غیر کارشناس با استناد به نظر کارشناسان یا با حضور آنها، درباره‌ى مسائل مهم، از جمله لباس می‎توانند اظهار نظر کنند. این دیدگاه ایرادهاى دو دیدگاه قبل را ندارد؛ بنابراین، دیدگاهى منطقى و قابل دفاع عقلانى است.

ما معتقدیم هم‎اندیشى جوانان درباره‎ى لباس اگر با مطالعه و تحقیق قبلى و با استناد به نظر کارشناسان و یا با حضور آنان برگزار می‎گردید، بسیارى از مطالب نادرست مطرح شده[۱۰] با تذکرات و راه‌نمایی‎هاى آنها جرح و تعدیل می‎شد و فرهنگ‎سازى به مفهوم صحیح و دقیق آن صورت می‎گرفت.

رابطه ‎حجاب و فشارهاى اجتماعى

شبهه: بعضى با این عبارت که «نگاه ارزشى به رنگ، موجب شده تا افراد کنترل‎هاى محسوس و غیر محسوسى را بر نوع پوشش خود از سوى اطرافیان و محیط‎هاى مختلف احساس کنند»[۱۱] خواسته‎اند این گونه القاى شبهه نمایند که نگاه ارزشى از سوى افراد و محافل دینى به حجاب داراى رنگ تیره، مثل چادر مشکى باعث می‎شود افراد دیگرى که از حجاب‎هاى غیر مشکى استفاده مى‌نمایند تحت فشار اجتماعى، روحى و روانى قرار ‌گیرند. آیا ادعاى مذکور صحیح است؟

پاسخ: این که هنجارها، ارزش‎ها، آداب و رسوم هر جامعه‎اى یک نوع فشار روحى و روانى بر افراد مخالف با آن هنجارها وارد می‎نماید، اجمالاً مورد قبول است؛ ولى این مطلب اختصاص به عدم استفاده از چادر مشکى ندارد؛ زیرا اگر یک زن محجبه نیز بخواهد با چادر مشکى وارد یکى از شهرهاى کشورهاى اروپایى ـ که زنان آن جا معمولاً بی‎حجاب یا بدحجاب هستند و اساساً از چادر مشکى استفاده نمی‎کنند ـ وارد شود، یا مثلاً در داخل ایران، زن محجبه‎اى از یک شهر مذهبى با چادر مشکى وارد منطقه‎اى گردد که غالباً بدحجاب هستند و یا از چادر کم‌تر استفاده می‎کنند، با فشارهاى اجتماعى که از ناحیه‌ى محیط بدحجاب بر او وارد می‎شود مواجهه است؛ بنابراین، وجود این‎گونه فشارهاى اجتماعى نشأت گرفته از فرهنگ و آداب و رسوم جوامع، مختص زنان غیر محجبه نیست، بلکه امرى عمومى است.

نکته مهم این است که نوع پوشش در جامعه‌ى اسلامى باید معقول و مشروع و قابل دفاع عقلانى و شرعى باشد. هر فردى باید با توجه به ملاک یاد شده عمل نماید و نیز تسلیم فشارهاى اجتماعى نامشروع نگردد و به تعبیر قرآن، در راه خدا و احکام الهى تلاش کند و از سرزنش دیگران نهراسد:

یجاهدون فى سبیل الله و لا یخافون لومه لائم.[۱۲]

در روایتى از امام کاظم(علیه السلام) در درباره‎ى چشم و هم‎چشمى نکردن و دهن‎بین نبودن و تسلیم فشارهاى اجتماعى نامشروع نشدن، چنین آمده است:

یا هشام: لو کان فى یدک جوزه و قال الناس فى یدک لؤلؤه ما کان ینفعک و انت تعلم انها جوزه و لو کان فى یدک لؤلؤه و قال الناس انها جوزه ما ضرّک و انت تعلم انها لؤلؤه؛[۱۳] اى هشام! اگر گردویى داشته باشى و همه بگویند لؤلؤ است، سودت ندهد و تو خود می‎دانى که گردوست و اگر لؤلؤى در دستت باشد و مردم بگویند گردوست، زیانت نرساند و تو خود می‎دانى که لؤلؤ است.

رابطه ‎حجاب و پوشش و مسئله آزادى

شبهه: بعضى با این عبارت که «چرا نمی‎گذارند آن طور که دوست داریم لباس بپوشیم»[۱۴] خواسته‎اند این گونه ادعا نمایند که در لباس پوشیدن آزاد نیستند. آیا ادعاى مذکور صحیح است؟

پاسخ: اولاً، برخى عبارت‎هاى گوینده‎ى محترم، مثل این عبارت که «مونا شاهرخى و بهزاد خلیفه، همین لباسى را که پوشیده‎اند دوست دارند»‌[۱۵] حاکى از عدم صحت ادعاى فوق است؛ زیرا عبارت ذکر شده گویاى این است که افراد یاد شده همان لباسى را که دوست دارند پوشیده‎اند و در پوشیدن لباس آزاد بوده ‎اند.

ثانیاً، واقعیت خارجى، حاکى از لباس پوشیدن افراد بر اساس ملاک‌هاى مورد علاقه‌ى خود و با تفاوت بسیار از نظر جنس، مدل و رنگ است که روزانه در کوچه و خیابان نیز با آن مواجهیم، و برخى عبارت‎هاى روزنامه‎ى نوروز نیز تکذیب کننده‎ى ادعاى یاد شده است؛ زیرا گزارش دهنده‎ى محترم نیز به یک دنیا تفاوت در لباس‎هاى افراد شرکت کننده در هم‎اندیشى که نمونه‎ى کوچکى از یک دنیا تفاوت در لباس پوشى افراد جامعه است تصریح کرده است «به نحوه‎ى لباس پوشیدن‎ها که نگاه می‎کنى متوجه کلى تفاوت می‎شوی. مهدى جبرکش را با تی‎شرت مشکى و شلوار جین می‎بینى که کنار امیر رسولى با پیراهن چهار خانه‎اى که یقه‎اش را کیب بسته نشسته است. بین لباس‎هاى ملیحه و کتایون یک دنیا تفاوت دیده می‎شود.»[۱۶]

ثالثاً، اگر مراد گوینده این است که افراد به طور مطلق و بدون پذیرش هیچ حد و مرزى، هر لباسى را که دوست دارند بتوانند بپوشند ولو مطابق هنجارها و ارزش‎هاى معقول و مقبول جامعه نباشد، پاسخ این است که چنین آزادى مطلقى وجود ندارد و به فرض وجود، معقول نیست. موجود نیست، چون ما عملاً مشاهده می‎کنیم حتى در کشورهایى، مثل فرانسه که می‎گویند مهد آزادى است چگونه از پوشش دلخواه دختران محجبه جلوگیرى می‎کنند، اما معقول نیست؛ زیرا عقل نیز حکم مى‌کند که تمام اعمال و رفتار اعضاى جامعه، از جمله لباس پوشیدن، باید تحت ضابطه و قانون مشخص و معقولى انجام گیرد تا آن جامعه در فرهنگ پوشش دچار هرج و مرج نگردد.

رابعاً، اگر در موردى فردى دوست داشته باشد لباس خاصى را بپوشد، لکن خودش با تأمل و دلیل منطقى، یا با تذکر و راه‌نمایى دیگران، یا حتى تحت تأثیر فشار اجتماعى برآمده از فرهنگ صحیح جامعه و آداب و رسوم مردم، پوشش و حجاب منطقى دیگرى را ترجیح داد، شبیه آنچه که در گزارش هم‎اندیشى نیز آمده است «ملیحه رضاخان با اشاره به مقنعه‎اش می‎گوید حقیقت این است که می‎خواستم روسرى سر کنم، اما فکر کردم شاید این جا(نشست هم‎اندیشی) زیاد خوب نباشد»[۱۷] تردیدى نیست که در این گونه موارد، آزادى فرد سلب نشده است، بلکه فرد بر اساس پذیرش این اندیشه منطقى طرح شده در ضمن هم‎اندیشى «لباس خوب، لباسى است که در عین سادگى، مناسب هم باشد. هر لباسى براى جایى خوب است و باید عرف و فرهنگ را در انتخاب لباس رعایت کرد»[۱۸] بلوغ فکرى خویش را به نمایش گذارده و به طور منطقى پذیرفته است که نباید تابع احساسات و علایق زودگذر بود، بلکه باید بر اساس ملاک و معیارهاى معقول و مشروع، به تناسب هر جایى لباسى متناسب با آن را انتخاب کرد؛ و ممنوعیت استفاده از لباس شهرت در احکام نورانى اسلام نیز بر اساس همین نکته است. این عین حریت و آزادى مطلوب است که انسان خودش را از قید و بند شهوت و از جمله شهوت مدپرستى رایج در جامعه آزاد نماید و چه نیکو فرموده است امیر مؤمنان امام علی(علیه السلام):

من ترک الشهوات کان حراً؛[۱۹]؛ هر کسى که شهوت‎ها و خواهش‎هاى نفسانى را ترک نماید، آزاد است.

سوء استفاده از عواطف مذهبى جوانان در مقوله ‎حجاب

شبهه: «دخترى که در آرزوى پوشیدن یک بلوز بلند و شلوار گشاد است، نه نامسلمان است، نه بی‎دین و نه هرج و هرج طلب؛ بد نیست گاهى به صداقت او هنگام نماز هم بیندیشیم»؛[۲۰] چه مغالطات و سوء استفاده‎اى از عواطف مذهبى جوانان در تعبیر فوق صورت گرفته است؟

پاسخ: اولاً، ما نیز قبول داریم که هر دختر جوانى که در آرزوى پوشیدن لباس‎هاى فوق است، لزوماً نامسلمان و یا بی‎دین نیست، بلکه برعکس، معتقدیم چون زنان به طور فطرى و غریزى بیش‌تر از مردان به خودآرایى و زیبایى خود اهمیت می‎دهند، در احکام نورانى اسلام که مطابق با فطرت انسان است با تشویق زنان به آرایش و خودآرایى، زمینه‌ى اشباع و پاسخ‌گویى این نیاز زنان به خوبى فراهم شده است؛ ولى اسلام علاوه بر نیاز فطرى مذکور، نیاز فطرى دیگر زنان به حجاب و پوشش را نیز در نظر گرفته است؛ و چه زیبا در احکام متعالى خویش بین دو نیاز فطرى و غریزى زنان، یعنى نیاز به خودآرایى و نیاز به حجاب و پوشش جمع نموده است. از طرفى زنان را تشویق نموده که از زیورآلات و دیگر پوشش‌هاى زیبا استفاده نمایند و از طرف دیگر، به زنان دستور داده است از طریق حجاب و پوشش، از ارائه و نمایش آن به نامحرم و در نتیجه، تحریک روحى و روانى دیگران اجتناب نمایند.

ثانیاً، منکر صداقت جوانان عزیز نمازخوان در موقع نماز نیستیم، بلکه به صداقت آنان می‎اندیشیم و به آن احترام می‎گذاریم؛ ولى معتقدیم نباید آن گونه که عبارت گوینده‌ى محترم القا می‎کند، عواطف مذهبى جوانان، مثل صداقت در نماز، مورد سوء استفاده و مغالطه قرار گیرد.

ثالثاً، معتقدیم اگر صداقت در نماز همراه با عفت و نجابت در پوشش مقابل نامحرم نباشد، مقدار صداقت در نماز هم مورد تردید قرار می‎گیرد؛ زیرا احکام نورانى اسلام احکامى یک پارچه است که باید به تمام آنها مؤمن و عامل بود.

هم‎چنین معتقدیم اعمال صالح در یکدیگر تأثیر متقابل دارند، به گونه‎اى که انجام یک عمل صالح در تشویق انسان به سمت کارهاى صالح دیگر و ترک کارهاى منکر و ناپسند مؤثر است؛ با این توضیح که مثلاً قرآن نماز را بازدارنده از کارهاى ناشایست و نامطلوب معرفى می‎کند:

إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ.[۲۱]

و از طرفى چون قرآن شکل حجاب بیرون از منزل بانوان در مقابل نامحرم را مقنعه «وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیوبِهِنَّ»[۲۲] و چادر «یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ»[۲۳] معرفى می‎نماید؛ بنابراین، پوشیدن بلوز بلند و شلوار گشاد بدون مقنعه و چادر را براى بانوان و دختران جوان در مقابل نامحرم کارى ناشایست و نامطلوب می‎داند؛ زیرا باعث جلب توجه نامحرم و تحریک روحى و روانى می‎گردد، و روشن است که یک دختر متدین و نماز‎خوان، کارى که قرآن آن را نامطلوب می‎داند، انجام نخواهد داد.

لباس و پوشش و حق انتخاب آن

شبهه: بعضى با این عبارت «سیاه که در اسلام مکروه است. من نمی‎دانم! مقررات می‎گوید رنگ تیره، جوراب ضخیم، مانتوى بلند و گشاد، آستین بلند، شلوار پارچه‎اى گشاد، همین و همین و همین».[۲۴] این گونه القاى شبهه کرده‎اند که مقررات موجود لباس‎پوشیدن زنان در کشور، خلاف اسلام است. آیا ادعاى مذکور صحیح است؟

توضیح: نگارنده‌ محترم به ناحق در بخشى از یک سناریوى خود ساخته، با قطعى گرفتن کراهت رنگ سیاه به طور مطلق از دیدگاه اسلام به مخاطب این گونه القا نموده که چون در مقررات فعلى، اصرار و اجبار بر استفاده از لباس‎هاى تیره و سیاه است؛ بنابراین مقررات موجود، خلاف اسلام است.

پاسخ: اولاً، واقعیت بیرونى لباس پوشیدن بانوان در سطح جامعه و استفاده از انواع و اقسام جوراب‎هاى نازک و مانتوهاى کوتاه و شلوارهاى تنگ با رنگ‎هاى بسیار متنوع، حاکى از این است که یا اساساً مقررات یاد شده وجود خارجى ندارد، یا بر فرض وجود، متأسفانه به آن عمل نمی‎شود؛ ولى به هر حال، نتیجه‌ى هر دو احتمال مذکور واقعیت نداشتن اجبار بر پوشش خاصى است که عبارت گوینده‌ى محترم، به دروغ و به طور غیر واقعى القاءکننده‌ آن است.

ثانیاً، فرض می‎کنیم ادعاى ایشان واقعیت خارجى داشته باشد، همان ‎گونه که قبلاً گذشت حجاب تیره براى بانوان و دختران(در مواجهه با نامحرم) کراهتى ندارد؛ بنابراین، ادعاى کراهت لباس تیره و مشکى براى بانوان و دختران اساساً نادرست است؛ اما موارد دیگر، مثل جوراب ضخیم، مانتوى بلند و غیره، چون در راستاى تأمین حجاب بیش‎تر و بهتر بانوان است، مورد قبول اسلام است؛ لذا مقررات مذکور بر فرض وجود، خلاف اسلام نیست.

شبهه: بعضى با این عبارت که «باید به انسان دنیاى امروز اجازه داد که خودش لباس انتخاب کند»[۲۵] خواسته‎اند این شبهه را القا کنند که انسان امروزى در انتخاب لباس آزاد نیست و به او اجازه نمی‎دهند خودش لباس انتخاب کند. آیا ادعاى مذکور صحیح است؟

پاسخ: اولاً، واقعیت خارجى رفتن افراد، اعم از مرد و زن، دختر و پسر، جوان و غیر جوان به مغازه‎هاى لباس فروشى و گاهى صرف ساعت‎ها وقت براى انتخاب یک مدل و رنگ خاص، حاکى از این است که افراد در انتخاب لباس آزادند؛ البته طبیعى است که در هر جامعه‎اى به تناسب هنجارها و ارزش‎هاى حاکم بر جامعه، نوع خاصى از لباس‎ها و پوشش‎ها در مغازه‎ها وجود دارد که به نحوى انتخاب افراد را محدود می‎کند، ولى این امر عمومى است و اختصاص به جامعه‌ى ما ندارد.

ثانیاً، در این که انسان موجودى انتخاب‎گر است، تفاوتى بین انسان امروز و دیروز نیست؛ مهم کیفى و ارزشمند بودن انتخاب است. دو شرط زیر در کنار یکدیگر یک انتخاب را کیفى و ارزشمند می‎کند:

الف- انتخابى که از روى شناخت و آگاهى صحیح و کامل صورت می‎گیرد.

ب- انتخاب آگاهانه‎اى که منجر به تأمین منافع و مصالح حقیقى انسان، اعم از منافع اخروى، دنیوى، فردى و اجتماعى ‎گردد. در خصوص انتخاب لباس نیز همین دو شرط صادق است.

ثالثاً، فرض کنید دختر جوانى با لباس بسیار نازک و بدن‎نما از منزل بیرون بیاید؛ اگر از او سؤال کنید این چه نوع لباسى است که پوشیده‎ای؟ و او در جواب بگوید لباسى است که خودم انتخاب کرده‎ام؛ آیا عقل سلیم و شرع حکیم چنین اجازه‌اى به او مى‌دهد که با لباس مذکور وارد جامعه شود و باعث تحریک و تهییج جنسى جوانان گردد؟ ما مطمئن هستیم که پاسخ شما نیز به این سؤال منفى است؛ زیرا شما نیز انسان منطقى و معقولى هستید و چهارچوب‎هاى معقول و مشروع را قبول دارید.

پى‌نوشت‌ها

[۱] . مرتضى زنده‏دلان، روزنامه نوروز ۱۸ / ۴ / ۸۰ ، ص ۸؛

[۲] . محمد بن یعقوب کلینى، فروع کافى، ج ۵، کتاب النکاح، ص ۵۵۹، حدیث ۱۲؛

[۳] . حر عاملى، وسائل الشیعه، ج ۱۴، کتاب النکاح، ص ۱۱۴، حدیث ۱؛

[۴] . سوره‌ى نور(۲۴)، آیه‌ى ۳۱؛

[۵] . سوره‌ى نور(۲۴)، آیه‌ى ۶۰؛

[۶] . سوره‌ى احزاب(۳۳)، آیه‌ى ۳۳؛

[۷] . فاطمه هرسن، حدیث هدایت در نشستى با چند تن از بانوان غیر ایرانى(اتریشی) اینک دیگر رو به شرق نماز می‎گذاریم، مجله‌ى پیام زن، شماره‌ى‌۴۶، دى ماه ۷۴، ص ۲۳؛

[۸] . گیو نمازى، هم‎اندیشى جوانان درباره لباس پوشیدن، روزنامه نوروز، ۱۸ / ۴ / ۸۰، ص۸؛

[۹]. نهج‌البلاغه، تحقیق صبحى صالح، حکمت ۱۶۱، ص۵۰۰؛

[۱۰]. ر.ک : مقاله‎ى نگارنده «هم‎اندیشى منطقى با جوانان درباره‎ى لباس» پاسخ به مقاله‎ى روزنامه‎ى نوروز با عنوان «هم‎اندیشى جوانان درباره لباس پوشیدن» روزنامه‎ى جمهورى اسلامى، تاریخ ۱۹ و ۲۱ شهریور ۱۳۸۰؛

[۱۱] . اژدر شهابى، روزنامه‌ى آفتاب، ۲۴ شهریور ۱۳۸۰، ص ۶؛

[۱۲] . سوره‌ى مائده(۵)، آیه‌ى ۵۴؛

[۱۳] . ابن شعبه حرّانى، تحف العقول، ص ۴۵؛

[۱۴] . گیو نمازى، روزنامه‎ى نوروز، ۱۸ / ۴ / ۸۰، ص ۸، ستون دوم.

[۱۵] . همان.

[۱۶] . همان.

[۱۷] . گیو نمازى، هم‎اندیشى جوانان درباره لباس پوشیدن، روزنامه‎ى نوروز ۱۸/۴/۸۰ ص۸، ستون آخر.

[۱۸] . همان.

[۱۹] . محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ج۲، ص ۳۵۲، واژه‌ى حریت.

[۲۰] . گیو نمازى، روزنامه‎ى نوروز، ۱۸ / ۴ / ۸۰، صفحه‌ى ۸، ستون پنجم.

[۲۱] . سوره‌ى عنکبوت(۲۹)، آیه‌ى ۴۵؛

[۲۲] . سوره‌ى نور(۲۴)، آیه‌ى ۳۱؛

[۲۳] . سوره‌ى احزاب(۳۳)، آیه‌ى ۵۹؛

[۲۴] . گیو نمازى، روزنامه‎ى نوروز، ۱۸ / ۴ / ۸۰، صفحه‌ى ۸، ستون اول.

[۲۵] . گیو نمازى، روزنامه‎ى نوروز، ۱۸ / ۴ / ۸۰، صفحه‌ى ۸، ستون چهارم.

نویسنده: حسین مهدى‌زاده

منبع: بخش فارسی خانواده شیعی، سایت الشیعه