تأثیر تغذیه بر اخلاق از نگاه اسلام

تأثیر تغذیه بر اخلاق از نگاه اسلام

۱۳۹۴-۱۲-۱۶

701 بازدید

شاید در ابتداى امر، عنوان «تأثیر تغذیه بر اخلاق» براى بعضى مایه شگفتى شود، که چگونه مى تواند تغذیه بر اخلاق و روحیّات و ملکات نفسى اثر بگذارد؟ چرا که آن مربوط به جسم است و این مربوط به روح، ولى با توجّه به رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگى که در میان جسم و روح آدمى است، جایى براى این تعجّب باقى نمى ماند.

بسیار مى شود که یک حالت بحرانى روحى و غم و اندوه شدید جسم را در مدّت کوتاهى، ضعیف و پژمرده و ناتوان مى سازد، موهاى انسان را سفید، چشم را کم نور، قوّت و توان را از دست و پا مى گیرد؛ عکس این مسئله نیز صادق است که حالات خوب  جسمانى در روح انسان اثر مى گذارد، روح را شاداب و فکر را قوّت مى بخشد.

از قدیم الایّام تأثیر تغذیه بر روحیّات اخلاق انسانى مورد توجّه دانشمندان بوده است؛ مثلًا خونخوارى را مایه قساوت و سنگدلى مى شمردند، و معتقد بودند که عقل سالم در بدن سالم و وابسته به تغذیه سالم است.

تأثیر تغذیه بر اخلاق در آیات قرآن

در آیات قرآن مجید به روشنى در مورد تأثیر تغذیه بر اخلاق و رفتار اشاره شده است:

۱. لقمه حرام قلب را ناپاک می کند

از جمله در سوره مائده درباره گروهى از یهود که مرتکب کارهاى خلافى از قبیل جاسوسى بر ضدّ اسلام و تحریف حقایق کتب آسمانى شده بودند، مى فرماید:

«اولئِکَ الَّذینَ لمْ یُرِدِ اللَّهُ انْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ»[۱]، «آنها کسانى هستند که خدا نخواسته است دلهایشان را پاک کند» و بلافاصله در آیه بعد مى فرماید: «سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ اکَّالُونَ لِلسُّحْتِ»[۲]، «آنها بسیار به سخنان تو گوش فرامى دهند تا آن را تکذیب کنند و بسیار مال حرام مى خورند»

این تعبیر نشان مى دهد که آلودگى دل هاى آنها بر اثر اعمالى همچون تکذیب آیات الهى، و خوردن لقمه حرام به طور مداوم بوده است؛ زیرا بسیار از فصاحت و بلاغت دور است که اوصافى را براى آنها بشمرد که هیچ ارتباطى با جمله  «لَمْ یُرِدِ اللَّهُ انْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ» نداشته باشد!

و از این جا روشن مى شود که خوردن مال حرام سبب تیرگى آیینه دل و نفوذ اخلاق رذیله و فاصله گرفتن با فضائل اخلاقى است.

۲. شراب رذیلت ها را زیاد می کند

درباره شراب و قمار نیز مى فرماید: «انَّما یُرِیْدُ الشَّیطانُ انْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ العَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ فِى الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ»[۳]، «شیطان مى خواهد در میان شما به وسیله شراب و قمار، عداوت ایجاد کنند»

بى شک عداوت و بغضاء دو حالت درونى و اخلاقى است که در آیه بالا رابطه میان آن و نوشیدن شراب ذکر شده، و این نشان مى دهد که غذا و نوشیدنى حرامى همچون شراب مى تواند در شکل گیرى رذائل اخلاقى همانند پرخاشگرى و ستیزه جویى و عداوت و دشمنى اثر بگذارد.

۳. غذای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید

در سوره مؤمنون مى خوانیم: «یا ایُّها الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً»[۴]،  «اى پیامبران! از غذاهاى پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید»

بعضى از مفسّران معتقدند ذکر این دو (خوردن غذاهاى پاک و انجام عمل صالح) پشت سر یکدیگر دلیل بر وجود یک نوع ارتباطى بین این دو است، و تأثیر تغذیه بر گرایش های معنوی انسان را نشان می دهد؛ به این صورت که غذاهاى مختلف آثار اخلاقى متفاوتى دارد، غذاى حلال و پاک، روح را پاک مى کند و سرچشمه عمل صالح مى شود، و غذاهاى حرام و ناپاک روح و جان را تیره و سبب اعمال ناصالح مى گردد.[۵]

تأثیر تغذیه بر اخلاق در روایات اسلامى

تأثیر تغذیه بر اخلاق در روایات اسلامى دامنه گسترده اى دارد که نمونه هایى از آن را در ذیل از نظر مى گذرانیم:

۱. غذاى حرام، قساوت قلب می آورد

در آموزه های اسلام، قساوت قلب مانع استجابت دعا و قبولی عبادات می شود؛ و در روایات زیر به ارتباط غذای حرام با قساوت قلب و در نتیجه قبول نشدن دعا و عبادات اشاره شده است:

شخصى نزد پیامبر (صلى الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: دوست دارم دعاى من مستجاب شود!

پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود: «طَهِّرْ مَأکَلَکَ وَ لا تُدْخِلْ بَطْنَکَ الْحَرامَ»[۶]، «غذاى خود را پاک کن و از غذاى حرام پرهیز نما!»

همچنین از پیامبر (صلى الله علیه و آله) روایت شده است که: «مَنْ احَبَّ انْ یُسْتَجابَ دُعائَهُ فَلْیُطَیِّبْ مَطْعَمَهُ وَ مَکْسَبَه»[۷]، «کسى که دوست دارد دعایش مستجاب شود، طعام و کسب خود را از حرام پاک کند!»

امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «انَّ اللَّهَ لا یَسْتَجیبُ دُعاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ قاسٍ»[۸]، «خداوند دعایى را که از قلب قساوتمند برخیزد مستجاب نمى کند!»

بنا بر این روایات، غذاى ناپاک و حرام، قلب را تاریک مى کند و قساوت می آورد؛ و به همین دلیل، دعاى حرام خواران مستجاب نمى شود. و از اینجا به رابطه نزدیکى که میان ناپاکى درون و تغذیه حرام وجود دارد، مى توان پى برد.

در حدیث معروف امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا آمده است که بعد از ایراد آن سخنان داغ و پرشور و گیرا در برابر لشکر لجوج و سنگدل کوفه، هنگامى که ملاحظه کرد آنها حاضر به سکوت و گوش دادن به سخنانش نیستند، فرمود: «آرى! شما حاضر به شنیدن سخن حق نیستید زیرا شکم هاى شما از غذاهاى حرام پر شده است، در نتیجه خداوند بر دل هاى شما مهر زده است (و هرگز حقایق را درک نمى کنید)!»[۹]

پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) مى فرماید:

«مَنْ اکَلَ لُقْمَهَ حَرامٍ لَنْ تُقْبَلَ لَهُ صَلَوه ارْبَعینَ لَیْلَهً، وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعوَهُ ارْبَعیْنَ صَباحاً وَ کُلُّ لَحْمٍ یُنْبِتُهُ الْحَرامُ فَالنَّارُ اوْلى بِهِ وَ انَّ اللُّقْمَهَ الواحِدَهَ تُنْبِتُ اللَّحْمَ»[۱۰]

«هرکسى لقمه اى از غذاى حرام بخورد تا چهل شب نماز او قبول نمى شود، و تا چهل روز دعاى  او مستجاب نمى گردد؛ و هر گوشتى که از حرام بروید، آتش دوزخ براى آن سزاوارتر است؛ و حتّى یک لقمه نیز باعث روییدن گوشت مى شود!»

بدیهى است براى قبولى نماز، شرایط زیادى لازم است، از جمله حضور قلب و پاکى دل، امّا غذاى حرام پاکى قلب و صفاى دل را از انسان مى گیرد.

۲. ترک گوشت باعث بداخلاقی می شود

امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «مَنْ تَرَکَ اللَّحْمَ ارْبَعینَ صَباحاً ساءَ خُلْقُهُ»[۱۱]، «کسى که چهل روز گوشت را ترک کند، اخلاق او بد مى شود!»

از این حدیث فهمیده مى شود که در گوشت مادّه اى است که اگر براى مدّت طولانى از بدن انسان قطع شود، در روحیّات و اخلاق او اثر مى گذارد، و کج خلقى و بداخلاقى به بار مى آورد.

البتّه استفاده زیاد از گوشت حیوانات نیز در بعضى از روایات مذموم شمرده شده، ولى از ترک آن براى مدّت طولانى نیز در بسیارى از روایات نهى شده است.

۳. استفاده از روغن اخلاق را نیکو می کند

رسول خدا (صلى الله علیه و آله) مى فرماید: «عَلَیْکمُ بِالزَّیْتِ فَانَّهُ یَکْشِفُ الْمُرَّهَ …. وَ یُحَسِّنُ الخُلْقَ»[۱۲]، «بر شما لازم است که از زیت (زیت به معنى روغن زیتون یا هرگونه روغن مایع است) استفاده کنید، زیرا صفرا را از بین مى برد … و اخلاق انسان را نیکو مى کند!»

۴. گوشت درّاج، خشم را کم می کند

پیامبر (صلى الله علیه و آله) می فرماید: «مَنْ سَرَّهُ انْ یَقِلَّ غَیْظُهُ فَلْیَأکُلْ لَحْمَ الدُّراج»[۱۳]، «کسى که دوست دارد خشم او کم شود گوشت درّاج را بخورد!»

درّاج پرنده‏اى است شبیه به کبک که گوشت لذیذى دارد.

۵. خوردن خون قساوت می آورد

امام صادق (علیه السلام) درباره این که چرا خداوند خون را حرام کرده مى فرماید: «وَ امَّا الدَّمُ فَانَّهُ یُورِثُ الْکَلَبَ وَ قَسْوهَ الْقَلْبِ وَ قِلَّهَ الرَّاْفَه وَ الرَّحْمَهِ لا یُؤْمَنُ انْ یَقْتُلَ وَلَدَهُ وَ والِدَیْه ….»[۱۴]، «این که خداوند خوردن خون را حرام کرده به خاطر آن است که سبب جنون و سنگدلى و کمبود رأفت و مهربانى مى شود … تا آنجا که ممکن است فرزند و یا پدر و مادرش را به قتل برساند»

۶. شراب خواری شخصیت را ویران می کند

در بخش دیگرى از این روایت امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «وَ امَّا الْخَمْرُ فَانَّهُ حَرَّمَها لِفِعْلِها وَ فَسادِها وَ انَّ مُدْمِنَ الْخَمْرِ کَعابِدِ الْوَثَنِ وَ یُورِثُ ارْتِعاشاً وَ یَذْهَبُ بِنُوُرِهِ وَ یَهْدِمُ مُرُوَّتَهُ»[۱۵]، «و امّا شراب، خداوند آن را به خاطر تأثیر و فسادش حرام کرده است؛ و شخص دائم الخمر مانند بت پرست است بدنش لرزان مى شود، و نور (معنویّت) او را از بین مى برد، و شخصیّت او را ویران مى سازد!»

۷. انگور اندوه را می برد

امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «شَکَى نَبِىٌّ مِنَ الْانبِیاءِ الَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الْغَمَّ فَامَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِاکْلِ الْعِنَب»[۱۶]، «یکى از پیامبران الهى از غم و اندوه (و افسردگى) به پیشگاه خداوند متعال شکایت کرد؛ خداوند متعال به او دستور داد که انگور بخورد»

۸. انار قلب را نورانی می کند

امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «مَنْ اکَلَ رُمَّانَهً عَلَى الرِّیقِ انَارَتْ قَلْبَهُ ارْبَعینَ یَوْمَاً»[۱۷]، «کسى که یک انار را ناشتا بخورد، چهل روز قلبش را نورانى مى کند.»

۹. به، ترسو را شجاع می کند

رسول خدا (صلى الله علیه و آله) به جعفر بن ابى طالب فرمود: «یا جَعْفَرُ کُلِ السَّفَرْجَلَ فَانَّه یُقَوّىِ الْقَلْبَ وَ یُشْجِعُ الْجَبانَ»[۱۸]، «اى جعفر! «به» بخور، که قلب را تقویت مى کند و ترسو را شجاع مى سازد!»

۱۰. پرخوری قساوت می آورد

پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) فرمود: «ایَّاکُمْ وَ فُضُولَ الْمَطْعَمِ فَانَّهُ یَسِمُ الْقَلْبَ بِالْقَسْوَهِ وَ یُبْطِىءُ بِالْجَوارِحِ عَنِ الطَّاعَهِ وَ یَصُمُّ الْهِمَمَ عَنْ سِماعِ الْمَوعِظَه»[۱۹]، «از غذاى اضافى بپرهیزید که قلب را پرقساوت مى کند و از اطاعت حق تنبل مى سازد و گوش را از شنیدن موعظه کر مى نماید»

«فضول الطّعام»  (غذاى اضافى) ممکن است اشاره به پرخورى باشد یا غذاهاى باقى مانده و فاسد شده، و در هر حال از رابطه تغذیه و مسائل اخلاقى خبر مى دهد.

از این حدیث استفاده مى شود که غذاى اضافى سه پیامد سوء دارد: قساوت مى آورد، انسان را در انجام عبادات و طاعات تنبل مى کند، و گوش شنوا را در برابر مواعظ از انسان مى گیرد.

این مطلب کاملًا محسوس است که وقتى انسان غذاى زیاد و سنگین مى خورد عبادات را به زحمت به جا مى آورد و نشاطى براى عبادت ندارد؛ بعکس هنگامى که غذاى ساده و کم مى خورد قبل از اذان صبح بیدار است، نشاط دارد و حال مطالعه و عبادت دارد.

همچنین به تجربه رسیده است هنگامى که انسان روزه مى گیرد رقّت قلب پیدا مى کند و آمادگى بیشتر براى شنیدن مواعظ در او حاصل مى شود؛ بعکس هنگامى که شکم پر است فکر انسان درست کار نمى کند و خودش را از خدا دور مى بیند.

۱۱. عسل قلب را صفا می بخشد

امیر مؤمنان على (علیه السلام) مى فرماید: «الْعَسَلُ شِفاءٌ مِنْ کُلِّ داءَ وَ لا داءَ فیهِ یُقِّلُ الْبَلْغَمَ وَ یُجَّلِى الْقَلْبَ»[۲۰]، «عسل شفاى تمام بیماریها است و در آن بیمارى نیست، بلغم را کم مى کند و قلب  را صفا مى بخشد.»

تأثیر تغذیه بر اخلاق از نظر علمی

دانشمندان امروز نیز معتقدند بسیارى از پدیده هاى اخلاقى به خاطر هورمون هائى است که غدّه هاى بدن تراوش مى کند و تراوش غدّه ها رابطه نزدیکى با تغذیه انسان دارد؛ بر همین اساس، بعضى معتقدند که گوشت هر حیوانى حاوى صفات آن حیوان است، و از طریق غدّه ها و تراوش آنها در اخلاق کسانى که از آن تغذیه مى کنند اثر مى گذارد. گوشت درندگان انسان را درنده خو مى کند، و گوشت خوک صفت بى بندوبارى جنسى را که از ویژگی هاى این حیوان است به خورنده آن منتقل مى سازد.

ماجرای شریک بن عبدالله و خلیفه عباسی

«فضل بن ربیع» نقل مى کند که «شریک ابن عبد اللّه» روزى به دیدن مهدى، خلیفه عبّاسى، رفت. مهدى به او گفت: باید حتماً یکى از سه کار را انجام دهى! شریک سؤال کرد: کدام سه کار؟ گفت: یا قضاوت را از سوى من بپذیرى، و یا تعلیم فرزندم را برعهده بگیرى، و یا غذائى (با ما) بخورى!

شریک فکرى کرد و گفت: سومى از همه  آسان تر است. مهدى او را نگه داشت و به آشپز گفت: انواعى از خوراک مغز آمیخته با شکر و عسل براى او فراهم ساز.

هنگامى که «شریک» از آن غذاى بسیار لذیذ و (طبعاً حرام) فارغ شد، آشپز رو به خلیفه کرد و گفت: این پیرمرد بعد از خوردن این غذا هرگز بوى رستگارى را نخواهد دید!

فضل بن ربیع مى گوید: مطلب همین گونه شد، و شریک ابن عبداللَّه بعد از این ماجرا هم به تعلیم فرزندان آنها پرداخت و هم منصب قضاوت را از سوى آنها پذیرفت.[۲۱]

نتیجه گیری

تأثیر تغذیه بر اخلاق و روحیّات، در قرآن و روایات مورد تأکید قرار گرفته است. نمى گوئیم غذاها و خوردنی ها به تنهایی عامل شکل گیری اخلاق خوب یا بد است، بلکه سخن ما این است که می تواند یکی از عوامل زمینه ساز، در بروز اخلاق و رفتار خوب یا بد باشد؛ هم از نظر نوع خوراکی ها، و هم از نظر حلال و حرام بودن آن ها.

پی نوشت ها

[۱] . مائده/۴۱

[۲] . مائده/۴۲

[۳] . مائده/۹۱

[۴] . مومنون/۵۱

[۵] . مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۴، (ذیل مؤمنون/۵۱ )؛ شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنى عشرى، ج ۹، ص ۱۴۵

[۶] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۷۳

[۷] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۷۲

[۸] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۳۰۵

[۹] . علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ‏۴۵، ص ۸

[۱۰] . علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ‏۶۳، ص ۳۱۴

[۱۱] . محدث کلینی، کافی، ج ‏۱۲، ص ۴۱۹

[۱۲] . حر عاملی، وسائل الشّیعه، ج ۱۷، ص ۱۲

[۱۳] . محدث کلینی، فروغ کافى، ج ۶، ص ۳۱۲

[۱۴] . بحرانی، تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۳۴ (ذیل مائده/۳)

[۱۵] . بحرانی، تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۳۴ (ذیل مائده/۳)

[۱۶] . محدث کلینی، اصول کافى، ج ۶، ص ۳۵۱، ح ۴

[۱۷] . محدث کلینی، اصول کافى، ج ۶، ص ۳۵۴، ح ۱۱

[۱۸] . محدث کلینی، اصول کافى، ج ۶، ص ۳۵۷، ح ۴

[۱۹] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۸۲

[۲۰] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۳، ص ۲۹۴

[۲۱] . مسعودی،  مروج الذّهب، ج ۳، ص ۳۱۰

منبع

مکارم شیرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الإمام علی بن أبی طالب (علیه السلام) ، چاپ چهارم، ۱۳۸۵ ش (با تغییراتی در متن)