آسیب شناسی فرهنگی فناوری های مدرن و رسانه های جمعی-۱

۱۴۰۰-۰۸-۱۹

293 بازدید

آسیب شناسی فرهنگی فناوری های مدرن در خانواده و نقش رسانه های جمعی

فن‌آوری رسانه‏ ای به عنوان یکی از پی‌آمدهای مدرنیسم، کارکردهای خانواده را تغییر داده است. ارزش ‏هایی چون مادی‏گرایی، مصرف‌‏گرایی و فردگرایی، خانواده را از کارکردهای اصلی خود دور کرده و موجب گسست پیوندهای اصیل خانوادگی شده است.

چکیده

فن‌آوری رسانه‌ای به عنوان یکی از پی‌آمدهای مدرنیسم، با حضور در خانواده‌ها کارکردهای خانواده را تغییر داده است. ارزش‏ هایی چون مادی‏گرایی، مصرف‏گرایی و فردگرایی، خانواده را از کارکردهای اصلی خود دور کرده و موجب گسست پیوندهای اصیل خانوادگی شده است. در حال حاضر از به ‏کارگیری فن‌آوری‌های مدرن تا حدود زیادی گریزی نیست و در کنار آسیب‌ها، مزایا و فوایدی زیادی نیز به همراه دارد.

از این‌ رو، شایسته است با فرهنگ‏ سازی و آگاهی‏ بخشی به خانواده‌ها، ضمن بهره‏ گیری از آثار مثبت آن، تدابیری برای کاهش آسیب‌ها اندیشیده شود. در این میان، نقش رسانه‌ها با توجه به کارکردهای اطلاع‌رسانی و آموزشی آنها، دارای اهمیت است.

مقدمه

خانواده به عنوان بنیادی‏ ترین و مهم‌ترین نهاد اجتماعی و انسانی، در شکل‏ گیری و تکمیل هویت افراد و جامعه نقش به سزایی دارد و در طول تاریخ، ارزش و جایگاه بالایی در تربیت و رشد افراد جامعه داشته است. امروزه فروپاشی مرزهای اطلاعاتی، شتاب تحولات و پیشرفت فن‌آوری، تأثیرات عمیق و شگرفی بر جنبه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و تربیتی جوامع برجا گذاشته است.

همگام با این تحولات، ارزش ‏ها و کارکردهای خانواده نیز دچار دگرگونی‏ هایی شده است. خانواده در گذشته مهم‌ترین و اصلی‏ ترین نهاد تربیتی و هویت‏ ساز بود؛ در حالی که اکنون با ورود فن‌آوری‌های رسانه‌ای، رقبایی پدید آمده ‏اند که کارکردهای سنتی خانواده را با چالش روبه ‏رو ساخته ‏اند.

فن‌آوری‌های رسانه ‏ای که زمینه جهانی شدن فرهنگ و ارزش‌های غربی را فراهم آورده، ‌آثار مخربی داشته ‏اند، مانند: تهدید ارزش‌ها و فرهنگ‌ ملی،‌ رواج فردگرایی، تخریب روابط بین فردی و بین گروهی و سرانجام، تهدید خانواده. ازاین ‏رو، برای رویارویی با این چالش‌ها باید ابتدا آسیب‌ها و معایب فن‌آوری مدرن را شناسایی و بررسی کنیم؛ سپس با آگاهی‏ بخشی، فرهنگ‏سازی و آموزش به خانواده‏ ها، روش‌های استفاده از فن‌آوری مدرن را به فرزندان و والدین آموزش دهیم تا خانواده‌ها با آگاهی از قابلیت‌ها و توانایی‌های فرهنگ خود و آسیب‌های فرهنگی فن‌آوری مدرن، کمتر دچار آسیب شوند.

فن‌آوری مدرن و مبانی آن

تکنولوژی، تمامی دانش‏ها، محصولات، ابزار، روش‌ها و سیستم‏هایی است که به کار گرفته می‌شوند تا محصول یا خدمتی عرضه شود. تکنولوژی، فرآیند انتقال و تبدیل منابع به محصول از طریق دانش، تجربه، اطلاعات و ابزار است.) کریمیان،۱۳۸۹: ۱۴)

منظور از فن‌آوری مدرن در این بحث، فن‌آوری ‏ای است که در دوره مدرن و با انقلاب صنعتی در غرب شکل گرفت و بر انسان سلطه یافت و با فن‌آوری سنتی که در اختیار انسان قرار داشت و با روح و روان وی در ارتباط بود، کاملاً متمایز است. فن‌آوری مدرن یکی از اجزا و عناصر مدرنیته غربی است. مدرنیته به عنوان یک ایدئولوژی غربی، دارای محورها و مبانی نظری است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

۱- عقلانیت ابزاری

تأکید بر عقل ابزاری، یکی از محورهای فکری مدرنیسم است که شالوده و اساس تمدن مادی‏گرای غرب، محور و معیار کنش‌های انسانی و همه فعالیت‌های او به شمار می‌آید. به نظر آلن تورن، مدرنیته «نشر پی‌آمدهای فعالیت عقلی، علمی، فنی و اداری است.

مدرنیسم، خداوند را از صدرنشینی جامعه خلع می‌کند و علم را به جای آن می‌گمارد. بدین‏سان این نظریه، به نحو تنگاتنگی با اندیشه عقلانیت ممزوج است؛ نفی یکی انکار دیگری است. اندیشه غربی می‌خواست از نقش اساسی شناخته ‏شده برای عقلانی شدن به اندیشه وسیع‌تر جامعه عقلانی عبور کند که در آن، عقل، تنها هدایت فعالیت‌های علمی و فنی را بر عهده ندارد، بلکه حکومت انسان‏ها و تدبیر امور را نیز متکفل است». (تورن، ۱۳۸۰: ۲۹ ـ ۳۱).

۲- مادی‏‌گرایی

مدرنیته با کنار زدن دین و سنت‌های دینی و اخلاقی، دریافتی نو از علوم مختلف عرضه کرد که در آن، بر انسان، به عنوان عنصر اصلی تمدن جدید، نامفهوم و بر خواسته‌ها و نیازهای مادی او تأکید می‌شود. مبنای معرفت‏ شناسی همه علوم و فنون، عوامل مادی قرار می‌گیرد و قوانین مادی بر تمام شئونات زندگی حکم‌فرما می‌شود. در واقع، تمدن غرب درصدد سکولاریزه یا غیردینی کردن تمامی امور است.

ازاین‏رو، فن‌آوری مدرن برخلاف ظاهر فریبنده و پیشرفت ه‏اش، دارای ماهیت مادی و غیرمعنوی است که با فراهم آوردن رفاه مادی و رشد و پیشرفت صنعتی و اقتصادی، چشم جهانیان را خیره کرده است و آنها را از واقعیت‌ها و پیامدهای خطرناک چنین رویکردی غافل می‌کند.

این فن‌آوری در کنار برخی پی‌آمدهای مثبتِ نه چندان زیاد، جامعه و تمدن بشری را به انحطاط می‌کشاند و از درون‏مایه‌های دینی و معنوی تهی می‌کند. نیل پستمن در کتاب تکنوپولی اسارت فرهنگ و اخلاق و مذهب، و در یک کلام جامعه را در چنگال تکنولوژی بررسی می ‏کند و به این نتیجه می‏ رسد که «تکنولوژی بدون اخلاق» جامعه آمریکا را نابود کرده و چنین جامعه ‏ای، موجودیت سیاره خاکی را به خطر انداخته است.

وی در این موضوع، سه دوره تاریخی را از هم متمایز می‌سازد: دوره‏ای که در آن، فرهنگ، مذهب و آداب و رسوم بر فن-آوری و صنعت برتری داشتند و فرهنگ با در اختیار گرفتن فن‌آوری‌‏ها و فن‌آوری، آثار هنری و معماری‌های زیبایی آفریده است. در این دوره، فن‌آوری در خدمت جامعه و پاسخ‏گویی نیازهای آن بوده است؛ دوره دوم، دوره فن‏سالاری و تکنوکراسی است که در آن، انسان و فن‌آوری در موقعیتی برابر قرار می‌گیرند. در این دوره، هر دو برای رسیدن به برتری و حاکمیت بر دیگری، تلاش می‌کنند و در رقابت دایمی به سر می‌برند؛

دوره سوم، دوره‌ای است که فن‌آوری بر فرهنگ و انسان برتری می‌یابد و کشمکش و رقابت، با پیروزی فن‌آوری پایان می‌پذیرد. فن‌آوری به ایدئولوژی مجهز می‌شود و با یورش به فرهنگ، آن را در خود حل می‏ کند و حاکمیت کامل بر آن می‌یابد. این مرحله، به تعبیر پستمن همان مرحله تکنوپولی است که فن‌آوری با انحصارگرایی و حاکمیت مطلق بر فرهنگ و انسان، ارزش‌ها و نیازهای جامعه را سمت‌وسو می‌دهد.

در این دوره، علم و فن‌آوری مدرن بر انسان و طبیعت چیره می‏ شود و فرصت نوآوری و ابتکار انسان‏ها را از بین می‌برد. از سوی دیگر، با ویژگی‌ها و کارآمدی خود فراگیر می‌شود و حاکمیتش را گسترش می‌دهد. (پستمن،۱۳۷۳: ۱ ـ ۱۰)

بنابراین، فن‌آوری مدرن با ماهیتی که دارد، به تدریج از کنترل انسان خارج شده است و بر او سروری می ‏کند. هم‌چنین در زمینه‌های مختلف، جای‌گزین انسان‏ها و نهادهایی مانند خانواده می‌شود و نقش افراد و کارکرد نهادها و گروه‏‌های مختلف را ایفا می‌کند؛ بیشتر ارتباطات انسانی را برقرار، و زندگی جمعی و گروهی را تضعیف می‌کند. فن‌آوری‌های مدرن رسانه ‏ای، به آزادی‌های بی‌حد و حصر دامن می‌زنند و با تأکید بر عقلانیت ابزاری و ارزش‌های مادی ‏گرایانه، ارزش‏‌ها و باورهای دینی و مذهبی را کم‏رنگ می‏ سازند.

آسیب‌های فرهنگی فن‌آوری مدرن در خانواده

یکی از آسیب‌های فن‌آوری مدرن، آسیب‌های فرهنگی است که در حوزه‌های مختلف، زندگی انسان را تهدید می‌کند و آداب و رسوم، عقاید و سنت‌های ملی و بومی را دچار چالش می‌سازد. فن‌آوری مدرن که پی‌آمد مدرنیته غرب است و فرهنگ و ارزش‌های غربی را در خود دارد، با ورود به خانواده‌های ایرانی، فرهنگ حاکم بر خانواده‌ها را دگرگون، و کارکردهای خانواده را دچار تعارض و دوگانگی می‌سازد. مهم‌ترین ارزش‌ها و کارکردهای خانواده که با ورود فن‌آوری مدرن، دچار چالش و تعارض می‏ شوند عبارتند از:

۱- جای‌گزینی ارزش‌های دینی خانواده‌ها با فرهنگ و ارزش‌های غربی

در فرهنگ مدرن، ارزش‌های معنوی و دینی، دگرگون و ارزش‌های مدرن جای‌گزین آنها می‌شود. پی‌آمد این دگرگونی، غیراخلاقی و غیردینی شدن جوامع است. بی ‏اعتباری تدریجی هنجارها، اصول اخلاقی و اعتقادات‏ مذهبی، با سقوط خانواده و کم ‏ارزش شدن آن همراه است.

حمید مولانا در این باره نوشته است: «مسئله اصلی در جریان رواج فن‌آوری‌های مدرن، ایدئولوژی یا ارزش‏‌های نهفته در توسعه و زیرساخت این فن‌آوری‌ها و استفاده‏های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از آنهاست. به عبارت دیگر، بزرگراه‏‌های اطلاعاتی و ارتباطی، بی ‏طرف و خالی از ارزش ‏های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیستند. اهداف اصلی توسعه جهانی این‌گونه نظام‌های صنایع فرهنگی و اطلاعاتی که مخصوصاً با بازاریابی و روش ‏های اقتصادی همراه هستند، این روزها دقیقا مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته و آگاهی از آنها، شرط اول و لازم در هر گونه برنامه‏ ریزی ملی است». (مولانا، ۱۳۸۰: ۲۱۵)

با ورود فن‌آوری مدرن، خانواده‌ها تحت تأثیر ارزش‌های آن قرار می‌گیرند؛ فضای امن و صمیمی خانواده با نادیده گرفتن ارزش‌ها و باید‌ها و نبایدهای دینی و اخلاقی، از بین می‌رود و کانون ثبات و آرامش گذشته، به فضای پر اضطراب و بی‏ ثبات و نامناسب برای رشد و تربیت اخلاقی و دینی فرزندان تبدیل می‌شود. فن‌آوری‌های رسانه‌ای، خانواده را به فضایی برای فعالیت‌های شخصی و فردی تبدیل می ‏کنند که فردگرایی، لذت‏ طلبی، و حاکمیت اکثریت به مفهوم غربی ـ که از برجسته‌ترین خصایص و عناصر مدرنیسم است ـ بر آن چیره می‌شود.

در چنین جوامعی، خانواده ارزش و جایگاه خود را از دست می‌دهد و دچار انواع انحراف ‏ها و ناهنجاری‌ها می ‏شود. از سویی، تخصص‏ گرایی، تلاش برای دست یافتن به موقعیت اجتماعی بهتر و تمایل به کارایی و سودآوری بیشتر، زن و مرد را به رقابت‌های ناسالم سوق می‏ دهد و روابط اعضای خانواده را سرد و بی‏ ثبات می ‏کند.

۲- فردگرایی در خانواده

یکی از ارزش‌های فرهنگ مدرن، فردگرایی است که از جنبه‌های گوناگون، زندگی اجتماعی بشر را تحت تأثیر قرار داده است. پی‌آمد فردگرایی، احساس بی‏ معنایی و کمرنگ شدن ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی است. توجه و تمرکز بر فرد و تمایلات او در فرهنگ مدرنیته، او را از زندگی گروهی و خانوادگی دور می ‏گرداند و خودبینی ایجاد می‏ کند. (گیوی، ۱۳۸۱: ۱۷۱ ـ ۲۰۲)

فردگرایی، روابط درون خانواده را تحت تأثیر قرار می‌دهد و با تقویت گرایش‌های فردی، حقوق و مصالح فردی بر حقوق و مصالح خانواده تقدم می ‏یابد. یکی از ویژگی ‏های خانواده، به عنوان نهادی اجتماعی، مقدّم بودن فرهنگ جمع‌گرایی بر خواسته‌های فردی است. فن‌آوری مدرن، رابطه افراد با یکدیگر و ارتباط کلامی و عاطفی اعضای خانواده را محدود می‌سازد. در نتیجه، فردگرایی افراطی را گسترش می ‏‏دهد، زندگی جمعی در نهاد خانواده را تضعیف، و انسجام و هم ‏بستگی خانواده را نابود می‌کند.

۳- ترویج مادی‌گرایی و کمرنگ شدن معنویت در خانواده

گرایش به رفاه افراطی، از پی‌آمدهای فن‌آوری مدرن و فرهنگ مدرنیته است که کانون خانواده را از عواطف و احساسات معنوی دور کرده و به دل‏ مشغولی‌های مادی و دنیوی سرگرم ساخته است. زمانی که ارزش ‏ها، نگرش‌ها و باورهای حاکم بر روابط افراد خانواده بر اساس گرایش ‏های مادی باشد، لذت ‏طلبی و سودطلبی، روابط انسانی را از معنویت تهی می ‏کند. تغییر ارزش ‏های معنوی و اعتقادی، سبب تغییر نگرش خانواده‌ها و فرزندان آنها به مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می‏ گردد و ارزش ‏های اصیل اسلامی انسانی نادیده گرفته می‌شود.

در چنین وضعیتی، خانواده دیگر کانون پرورش احساسات و عواطف معنوی و انسانی نیست و انحصار خود را در برآوردن نیازهای جنسی و عاطفی از دست می‌دهد. در نتیجه، تعهد و مسئولیت ‏پذیری اعضا در مقابل خانواده سست می‌شود و آنها را برای برآوردن نیازهای خود، به فضای بیرون از خانواده هدایت می ‏کند.

معنویت و باورها و آداب و رسوم مذهبی، در خانواده‌ها جایگاه ویژه‏ای دارد و میان آنها با سلامت اخلاقی و رفتاری اعضای خانواده، ارتباط مستقیمی برقرار است. یونگ معتقد است: «دو سوم از بیمارانی که از سراسر جهان به من مراجعه کرده‏اند، افراد تحصیل‏ کرده و موفقی هستند که درد بزرگ، یعنی پوچی و نامفهومی و بی‌معنا بودن زندگی، آنها را رنج می‌دهد». (نصری، ۱۳۸۷)

۴- مصرف‌گرایی افراطی در خانواده‌ها

فن‌آوری مدرن رسانه ‏ای از طریق گسترش سبک زندگی مدرن با ظاهر زیبا و فریبنده‏ اش، و رواج مصرف بی‏رویه در خانواده و ترغیب به خرید و مصرف کاذب کالاها، سلامت روحی و روانی افراد را با توجه به نیاز رو به رشد، تهدید می‏ کند؛ زیرا با مصرف‏ گرایی افراطی، مشکلات مالی گریبان گیر خانواده می‌شود و خانواده را به کار و اشتغال تمام‌وقت مجبور می‌سازد. در چنین خانواده‏ هایی، درآمد یک نفر، پاسخ‏گوی این نیازهای کاذب نیست.

در چنین شرایطی افراد خانواده بیشتر کار می‌کنند و کمتر همدیگر را می‌بینند. آنها بیشتر وقت خود را بیرون از خانه می‌گذرانند؛ بقیه ساعات را نیز با خستگی از کار و فعالیت بیرون، به سر می‌برند که مانع ارتباط صمیمی و گرم آنان می‌شود. این امر، هم‌چنین فرصت والدین را برای تربیت فرزندان، محدود می‌سازد. در نتیجه، خانه به خوابگاه و استراحت گاه شبانه تبدیل می‌شود و کارکردهای دیگر آن فراموش می‏ گردد.

ورود فرهنگ مدرن غرب توسط فن‌آوری مدرن و ایجاد نیازهای بی‌حد و مرز، سبک زندگی خانواده‌ها را تغییر داده است. در نتیجه، افراد خانواده در بیشتر ساعات شبانه ‏روز در مکان‏‌های مختلف مشغول به کار می‌شوند. به این ترتیب، دغدغه و گرفتاری‌های زندگی مدرن، فرصت ارتباط اعضای خانواده و گفت‏و‏گوهای خانوادگی را به‌طور چشم‌گیری کاسته و سبب بی ‏توجهی افراد به یکدیگر و در نتیجه خودبینی و تفردگرایی شده است.

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *