در وصف دنیا و ویژگی های آن از امام علی (علیه السلام) درباره دنیا و دنیا دوستی احادیثی زیادی نقل شده است. هر کدام از احادیث به یک بعد از دنیا پرداخته است.
از امام علی (علیه السلام) حدیثی در وصف دنیا و جهان خاکی نقل شده که آن را برای متقین ایراد نموده است. امام علی (علیه السلام) در این حدیث جابر بن عبدالله انصاری را مخاطب قرار داده و دنیا را آنگونه که برای متقین سزاوار است وصف نموده است.
متن حدیث
قَالَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِی کُنَّا مَعَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) بِالْبَصْرَهِ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ قِتَالِ مَنْ قَاتَلَهُ أَشْرَفَ عَلَینَا مِنْ آخِرِ اللَّیلِ فَقَالَ مَا أَنْتُمْ فِیهِ فَقُلْنَا فِی ذَمِّ الدُّنْیا فَقَالَ عَلَامَ تَذُمُّ الدُّنْیا یا جَابِرُ؟
ثُمَّ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیهِ وَ قَالَ أَمَّا بَعْدُ فَمَا بَالُ أَقْوَامٍ یذُمُّونَ الدُّنْیا انْتَحَلُوا الزُّهْدَ فِیهَا. الدُّنْیا مَنْزِلُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَ مَسْکَنُ عَافِیهٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا. مَسْجِدُ أَنْبِیاءِ اللَّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْیهِ وَ مُصَلَّى مَلَائِکَتِهِ وَ مَسْکَنُ أَحِبَّائِهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِیائِهِ. اکْتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَهَ وَ رَبِحُوا مِنْهَا الْجَنَّهَ.
فَمَنْ ذَا یذُمُّ الدُّنْیا یا جَابِرُ وَ قَدْ آذَنَتْ بِبَینِهَا وَ نَادَتْ بِانْقِطَاعِهَا وَ نَعَتْ نَفْسَهَا بِالزَّوَالِ وَ مَثَّلَتْ بِبَلَائِهَا الْبَلَاءَ وَ شَوَّقَتْ بِسُرُورِهَا إِلَى السُّرُورِ وَ رَاحَتْ بِفَجِیعَهٍ وَ ابْتَکَرَتْ بِنِعْمَهٍ وَ عَافِیهٍ تَرْهِیباً وَ تَرْغِیباً یذُمُّهَا قَوْمٌ عِنْدَ النَّدَامَهِ. خَدَمَتْهُمْ جَمِیعاً فَصَدَّقَتْهُمْ وَ ذَکَّرَتْهُمْ فَذَکَرُوا وَ وَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا وَ خَوَّفَتْهُمْ فَخَافُوا وَ شَوَّقَتْهُمْ فَاشْتَاقُوا.
فَأَیهَا الذَّامُّ لِلدُّنْیا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا مَتَى اسْتَذَمَّتْ إِلَیکَ بَلْ مَتَى غَرَّتْکَ بِنَفْسِهَا بِمَصَارِعِ آبَائِکَ مِنَ الْبِلَى أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِکَ مِنَ الثَّرَى. کَمْ مَرَّضْتَ بِیدَیکَ وَ عَلَّلْتَ بِکَفَّیکَ تَسْتَوْصِفُ لَهُمُ الدَّوَاءَ وَ تَطْلُبُ لَهُمُ الْأَطِبَّاءَ لَمْ تُدْرِکْ فِیهِ طَلِبَتَکَ وَ لَمْ تُسْعَفْ فِیهِ بِحَاجَتِکَ بَلْ مَثَّلَتِ الدُّنْیا بِهِ نَفْسَکَ وَ بِحَالِهِ حَالَکَ غَدَاهَ لَا ینْفَعُکَ أَحِبَّاؤُکَ وَ لَا یغْنِی عَنْکَ نِدَاؤُکَ حِینَ یشْتَدُّ مِنَ الْمَوْتِ أَعَالِینُ الْمَرَضِ وَ أَلِیمُ لَوْعَاتِ الْمَضَضِ حِینَ لَا ینْفَعُ الْأَلِیلُ وَ لَا یدْفَعُ الْعَوِیلُ. یحْفَزُ بِهَا الْحَیزُومُ وَ یغَصُّ بِهَا الْحُلْقُومُ. لَا یسْمِعُهُ النِّدَاءُ وَ لَا یرُوعُهُ الدُّعَاءُ.
فَیا طُولَ الْحُزْنِ عِنْدَ انْقِطَاعِ الْأَجَلِ ثُمَّ یرَاحُ بِهِ عَلَى شَرْجَعٍ نَقَلَهُ أَکُفٌّ أَرْبَعٌ فَیضْجَعُ فِی قَبْرِهِ فِی لَبْثٍ وَ ضِیقِ جَدَثٍ. فَذَهَبَتِ الْجِدَهُ وَ انْقَطَعَتِ الْمُدَّهُ وَ رَفَضَتْهُ الْعُطَفَهُ وَ قَطَعَتْهُ اللُّطَفَهُ لَا تُقَارِبُهُ الْأَخِلَّاءُ وَ لَا یلِمُّ بِهِ الزُّوَّارُ وَ لَا اتَّسَقَتْ بِهِ الدَّارُ انْقَطَعَ دُونَهُ الْأَثَرُ وَ اسْتُعْجِمَ دُونَهُ الْخَبَرُ وَ بَکَّرَتْ وَرَثَتُهُ فَاقْتُسِمَتْ تَرِکَتُهُ وَ لَحِقَهُ الْحُوبُ وَ أَحَاطَتْ بِهِ الذُّنُوبُ فَإِنْ یکُنْ قَدَّمَ خَیراً طَابَ مَکْسَبُهُ وَ إِنْ یکُنْ قَدَّمَ شَرّاً تَبَّ مُنْقَلَبُهُ وَ کَیفَ ینْفَعُ نَفْساً قَرَارُهَا وَ الْمَوْتُ قَصَارُهَا وَ الْقَبْرُ مَزَارُهَا فَکَفَى بِهَذَا وَاعِظاً کَفَى یا جَابِرُ امْضِ مَعِی فَمَضَیتُ مَعَهُ حَتَّى أَتَینَا الْقُبُورَ فَقَالَ یا أَهْلَ التُّرْبَهِ وَ یا أَهْلَ الْغُرْبَهِ أَمَّا الْمَنَازِلُ فَقَدْ سُکِنَتْ وَ أَمَّا الْمَوَارِیثُ فَقَدْ قُسِمَتْ وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُکِحَتْ هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُمْ ثُمَّ أَمْسَکَ عَنِّی مَلِیاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ وَ الَّذِی أَقَلَّ السَّمَاءَ فَعَلَتْ وَ سَطَحَ الْأَرْضَ فَدَحَتْ لَوْ أُذِنَ لِلْقَوْمِ فِی الْکَلَامِ لَقَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا خَیرَ الزَّادِ التَّقْوى ثُمَّ قَالَ یا جَابِرُ إِذَا شِئْتَ فَارْجِعْ.[۱]
ترجمه حدیث
جابر بن عبد اللَّه انصارى گوید: ما در بصره همراه امیر المومنین (علیه السلام) بودیم. چون از نبرد مخالفان خود آسوده شد در اواخر شب به ما سرکشى کرد و فرمود: در چه موردى گفتگو مى کنید؟ عرض کردیم: در نکوهش دنیا. حضرت فرمود:
چه چیز دنیا را مورد نکوهش قرار داده اید؟ آنگاه خدا را سپاس گفت و به ستایش او پرداخت و فرمود: اما بعد، چرا گروهى از مردم به نکوهش دنیا مى پردازند؟ و با زهد نمایى خود را بى رغبت به آن نشان مى دهند؟
وصف دنیا از حیث توشه برداری
دنیا براى کسى که آن را راستگو انگارد، سراى راستى است و براى کسى که حقیقت آن را دریابد، خانه عافیت است و براى کسى که از آن توشه اندوخت، سراى توانگرى است. دنیا سجدهگاه پیامبران خدا و فرودگاه وحى خدا و نمازگاه فرشتگان خدا و اقامتگاه دوستان خدا و بازارگاه اولیاء اللَّه است. در آن کسب رحمت خدا کنند و سودشان بهشت است.
وصف دنیا از نظر هشدار دهنده به مردم
پس اى جابر! چه کسى دنیا را نکوهش مى کند، در حالى که دنیا بانگ برداشته است که جداشدنى است و فریاد کرده است که ناماندنى است و خود را به نیستى هشدار داده و با محنت و بلاى خود، محنت را نمایش داده و با شادمانى خود به شوق شادمانى انداخته. شامگاه با مصیبتى جانگداز گذشت و بامداد با نعمت و عافیت برگشت تا بترساند و مشتاق گرداند.
مردمى هنگام پشیمانى آن را به باد مذمت گیرند. به همگان، به درستى خدمت کرده و به آن ها یادآورى نموده تا به یاد دارند و اندرز داده تا پند پذیر گردند و بیم داده تا بترسند و تشویق کرده تا شیفته شوند.
پس اى نکوهنده دنیا که خود فریفته نیرنگ هاى آن هستى! دنیا کى نزد تو شایسته مذمت بوده؟ بلکه کى تو را به خود به فریب کشیده؟ آیا به خفتنگاه هاى پدرانت که در آنجا به خواب مرگ رفته اند و استخوان هایشان پوسیده تو را فریفته یا به خوابگاه هاى ابدى مادرانت که در خاک آرمیده اند؟
وصف دنیا با وضعیت بیماران
چه بسیار بیمارانى را که به دست خود پرستارى کردى و با پنجه خود تیمار داشتى و براى آنان نسخه تهیه کردى و از پزشکان، اوصاف بیماریشان را جویا شدى و به مقصود خود دست نیافتى و حاجتت [که بهبود آنان را خواهان بودى] بر نیامد. دنیا خود را به خاطر آن برایت مجسم کرد و با این کار، حال آن بیمار حال فرداى تو را به تصویر کشید که نه دوستانت به تو سودى رسانند و نه فریادت به جایى برسد.
هنگامى که نشانه هاى مرگ بر تو سخت و دشوار گردد و سوز دل هاى دردناکت افزون شود، آن لحظه که ناله سودى نبخشد و شیون و زارى از مرگ جلوگیرى نکند. تنگ سینه را سخت بکشد و گلو را بگیرد. گوش به فریاد ندهد و از دعا و نفرین نهراسد.
وصف دنیا بر اساس پند گرفتن از وضعیت مردگان
اى دریغا از اندوه هنگام مرگ! سپس او را بر تابوتى چوبین بر سر چهار دست ببرند و در گورش بخوابانند، خوابى طولانى و قبرى تنگ! تاب و توان رفته و رشته عمرش گسیخته و مهرورزانش به دور افکنده و نوازشگرانش دست نوازش از او برداشته، دوستانش نزدیک نشوند و هیچ زائرى نزدش نیارامد و خانه اش نظمى پیدا نکند و اثرى از او نماند و گزارشى از او به دست نیاید.
وارثانش صبح زود بشتابند و میراث را تقسیم نمایند و هلاکت به او ملحق شود و گناهان او را احاطه کنند.
اگر کار خیرى کرده و از پیش فرستاده خوب کار کرده است و اگر کار بدى کرده سرانجامش زیانبار است. چگونه ثبات این دنیا سود بخشد در حالى که سرانجام آن مرگ است و زیارتگاهش گور. پس همین براى پند دادن بس است!
اى جابر! بس است. اینک همراه من بیا! با او رفتم تا به گورستانى رسیدیم. آن گاه حضرت [خطاب به دفن شدگان کرد و] فرمود: اى خاک نشینان و اى آوارگان! اما منزل هاى شما را [دیگران] مسکن خود ساختند و میراث ها را تقسیم کردند و همسران را به نکاح خود درآوردند. این است خبرى که ما داریم، شما چه خبر دارید؟
آنگاه لختى سکوت کرد و سپس سر برداشت و فرمود: سوگند به آن که آسمان را بر پاداشت تا بر فراز گشت و زمین را بگسترد تا پهناور شد، اگر به این مردگان اجازه سخن دهند بگویند: ما بهترین توشه راه مرگ را تقوى یافتیم. سپس حضرت فرمود: اى جابر! اگر خواهى برگرد.[۲]
از امام علی (علیه السلام) روایت دیگر در وصف دنیا نقل شده است.
على (علیه السلام) در وصف دنیا فرمودند: دنیا گول میزند، زیان می رساند، و تلخى می آورد، خداوند متعال دنیا را پاداش براى دوستان خود قرار نداد، و براى دشمنانش هم جاى عقاب مقرر نکرد.
امام (علیه السلام) در وصف دنیا اضافه می کند: مردمان دنیا مانند کاروانى هستند که جایى فرود آمده اند ناگهان صاحب کاروان می گوید حرکت کنید.
آن حضرت پس مانده را از وصف دنیا شمرده و فرمودند: آیا آزاد مردى نیست که این پس مانده را به اهلش برگرداند بهاى شما فقط بهشت است، و آن را جز به بهشت نفروشید.
على (علیه السلام) فرمودند: دو گرسنه هستند که سیر نمی شوند یکى طالب علم و دیگرى طالب دنیا.
على (علیه السلام) درباره وصف دنیا چنین فرموده است: آگاه باشید دنیا خانه اى است که فقط باید در آن خود را اصلاح کرد، و از چیزى که به دنیا تعلق دارد راه نجات نیست، مردم در دنیا گرفتار آزمایش شده اند، و هر چه در دنیا به دست آورده اند آن را از دست می دهند.
مردم باید حساب مال دنیا را بدهند، و هر چه براى غیر دنیا به دست آورده اند به آن خواهند رسید و در آن جا حساب خواهند داد. دنیا در نزد صاحبان عقل مانند سایه می باشد گاهى زیاد و گاهى کم می گردد .
على (علیه السلام) سختی و نیستی را از وصف دنیا شمرده چنین می فرماید: چگونه از خانه اى سخن بگویم که آغاز آن سختى است و پایان آن فنا و نیستى می باشد، در حلال آن حساب و در حرامش عقاب هست، هر کس در دنیا خود را بى نیاز بداند گرفتار می گردد، و هر کس فقیر شود محزون مى شود هر کس در دنیا دست به کوشش بزند و مال و منال و ضیاع و عقار بدست آورد روزى از دستش می رود، هر کس از دنیا پند گیرد بینا می گردد و هر کس به منافع آن بنگرد کور مى شود. [۳]
نتیجه گیری
احادیثی که نقل شد مطالب مختلفی را در وصف دنیا بیان کرده است. مطالبی که از معصومین (علیهم السلام) در وصف دنیا بیان گردیده چیزی جز حقیقت نیست. از این احادیث این نتیجه به دست می آید که دنیا شایسته نکوهش نیست آنچه شایسته نکوهش است فریفتگان دنیا و دنیا گرایی هستند.
دنیا هیچ چیزی را از کسی مخفی نکرده و با حوادث خود آشکارا مردم را هشدار می دهد که فریفته او نشود. جهان خاکی نه تنها قابل نکوش نیست بلکه به دلیل اینکه مایه کمال و رشد انسان می شود، شایسته ستایش است. دنیا محل پند و اندرز است.
نویسنده: حمیدالله رفیعی
پی نوشت ها
[۱]. تحف العقول، ص۱۸۶ – ۱۸۸.
[۲]. ترجمه تحف العقول، ص ۳۱۵ – ۳۱۷.
[۳] . ایمان و کفر، ج۲، ص ۵۷۸ – ۵۷۹.
منابع
۱. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، قم، جامعه مدرسین، چ۲، ۱۴۰۴ق.
۲. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، ترجمه تحف العقول، ترجمه صادق حسن زاده، قم، انتشارات آل علی علیه السلام، چ۱، ۱۳۸۲ش.
۳. علامه مجلسی، محمد باقر، ایمان و کفر، ترجمه عزیز الله عطاردى، تهران، انتشارات عطارد، چ۱، ۱۳۷۸ش.