جوان و فرهنگ های جوان-۲

۱۴۰۱-۰۱-۲۳

214 بازدید

فرهنگ جوانى طبقه متوسط ۱۸

این جوانان، که معمولا از خانواده هاى تحصیل کرده و متوسط برخاسته اند، به احتمال زیاد تا گرفتن مدرک پیش دانشگاهى یا مدرک دانشگاهى در نظام آموزشى باقى مى مانند. شکل فرهنگ جوانى آنان به احتمال زیاد، بر اساس زندگى دانشجویى استوار مى باشد و اغلب با برخى اشکال اعتراض سیاسى در ارتباط مى باشند. دورى از جهان واقعى در محیط هاى دانشگاهى به آسانى به آنان اجازه مى دهد تا سبک هاى جدید زندگى و نگرش هاى نو را بدون امکان تنبیه شدن، مورد بررسى و امتحان قرار دهند.۱۹

خرده فرهنگ خیابانى جوانان

مراد از «فرهنگ خیابانى» گروه هاى جوانى هستند که معمولا بیشتر اوقات خود را در خیابان ها مى گذرانند. گاه این خرده فرهنگ هاى جوانى موجد مسائل اجتماعى شده، نگرانى بزرگ ترها را به همراه خواهد داشت. خرده فرهنگ خیابانى جوانان معمولا با لغزش هاى اجتماعى فرهنگى در ارتباط است. این خرده فرهنگ هنجارهاى واقعى جوانان بیکارى را نشان مى دهد که معمولا ترک تحصیل کرده اند.

براى گروه هاى خیابانى،۲۰ کار از اهمیت فراوانى برخوردار است. بیکارى بر اینان داراى تأثیر زیادى مى باشد، و داشتن اشتغال براى آنان یک رؤیا محسوب مى گردد.۲۱

خرده فرهنگ لُمپن ها

دسته «لمپن ها» یا به تعبیر مشخص آن در زبان فارسى، «جاهل ها» همواره داراى خرده فرهنگ خاص خود هستند که آنان را از نظر رفتارى (خانواده، تفریح، لباس پوشیدن، سخن گفتن، راه رفتن، حرفه، محل سکونت و روابط اجتماعى) از دیگران متفاوت مى کند.

لمپن ها لهجه خاص خود را دارند و از ضرب المثل ها و داستان هایى استفاده مى کنند که نماد زندگى آن هاست. تا چند سال قبل، کت و شلوارهایى با کلاه مخمل همرنگ و کفش سیاه پاشنه خوابیده تمام میخ و پیراهن یقه باز و زیرشلوار بلند راه راه (که اغلب از شلوار بیرون است) و عرق گیر ابریشمى نصفه آستین بلند، لباس تمام رسمى لُمپن ها بود. لمپن با بارانى و چتر میانه اى ندارد؛ چون بارانى و چتر را در این حدود ژیگول بازى تلقّى مى کند.

بسیار از آن ها بدنشان پر از خال است و بیشتر خال ها عکس زن، اژدها، ملائکه و شیر است و اکثراً آرزو مى کنند که یکه بزن جنگل لمپن ها باشند و چون در عمل موفق نمى شوند، در ذهن خود و بر روى سینه یا دیگر اعضاى بدنشان آن را نشان مى دهند. بعضى از این افراد به اسم زادگاهشان شهره مى شوند؛ مانند على یزدى، غلام محلّاتى، على ترکه،… . بد و بى راه گفتن بیان عادى لمپن ها است و در همه جا و براى همه کس آن را به کار مى برند، ولى شدت و ضعف دارد.

شوخى و بذله گویى و گفتارهاى آمیخته به دروغ و ناسزاگویى در محل کار بین لمپن ها بسیار رایج است. باید اضافه کرد که در جامعه، فرهنگ لمپن ها در حال حاضر، در معرض زوال است، اما در عین حال در طى زمان ممکن است برخى از مظاهر حیات فرهنگى آنان به سایر قشرهاى جامعه نفوذ کند، اگرچه در سطح محدود و نه در تمامیت آن.۲۲

نوع دیگرى از فرهنگ جوانى، که کم و بیش امروزه شاهد آن هستیم، خرده فرهنگ خاصى است که آمیخته اى از فرهنگ جوانان غربى با فرهنگ لمپن هاست.

خرده فرهنگ هاى منحرف

امروزه رشد برخى از خرده فرهنگ هاى منحرف در بین نوجوانان و جوانان زنگ خطر افزایش جرایم علیه اخلاق و عفّت عمومى است. افزایش شاخص هایى مثل سنّت گریزى، فرهنگ گریزى، احساس تنهایى و بیگانگى اجتماعى، کاهش گرایش هاى مذهبى و اخلاقى و گرایش به تجمّلات و خوشگذرانى طیفى است که از یک سو، بزهکاران و مجرمان در آن قرار دارند که به جرایمى همچون تجاوز به عنف، روابط نامشروع و زنا دست مى زنند و از سوى دیگر، جوانانى هستند که در حاشیه نشینى فرهنگى قرار دارند و رفتارهایى در قالب خرده فرهنگ هاى معارض از خود بروز مى دهند. بدلباسى و بدحجابى، استفاده از نوارهاى ویدئویى، برنامه هاى تلویزیونى و شبکه هاى ماهواره از مصادیق آن رفتارها مى باشند.۲۳

فرهنگ دختران جوان

گروه هاى دختران جوان همانند پسران، داراى فرهنگ ها و گروه هاى اجتماعى متفاوتى مى باشند و درصددند از طریق این گروه ها خود را بشناسند. گروه، نقش مهمى در بستر آموزشى، فواصل اجتماعى و جنسیتى۲۴ دارد.۲۵ این گروه ها را در مراکز علمى همانند دبیرستان و دانشگاه، جشن هاى عروسى و خانوادگى مى توان مشاهده کرد که مهم ترین آن ها دو فرهنگ ذیل مى باشند:

۱- فرهنگ دختران مذهبى که معمولا از قسمت عمده هنجارها و ارزش هاى قشر مذهبى جامعه پى روى مى کنند، ولى به اقتضاى سن و سال خود، از بعضى جهات با زنان مذهبى تفاوت هایى دارند. اینان معمولا از چادر استفاده مى کنند، در معاشرت با مردان بیگانه بسیار محتاطانه عمل مى نمایند و به سنّت هاى مذهبى و خانوادگى بسیار پایبندند. تشکّل هاى گروهى اینان بیشتر در مجالس روضه و جشن هاى خانوادگى، همانند مولودى ها جلوه گر است.

۲- دختران جوانى که عمدتاً فرهنگى متمایل به فرهنگ غرب را در خود پرورش داده، متمایل به الگوهاى روز و موسیقى هاى تند مى باشند. اینان بیشتر با شرکت در مجامع و جلسات گروهى بعضاً مختلط، همانند جلسات دانشجویى، اعیاد و عروسى ها خود را نشان مى دهند.

با این حال، به دلیل آن که فرهنگ سنّتىِ حفاظت از دختران هنوز در جامعه ما از سوى والدین رعایت مى شود، گروه ها و تشکّل هاى آن چنانى که در میان پسران رایج هستند، در میان دختران به ندرت یافت مى شوند.

عوامل مؤثر بر فرهنگ هاى جوانى

در شکل گیرى خرده فرهنگ هاى متعدد جوانى، عوامل فراوانى دخالت دارند که در ذیل، به مهم ترین آن ها اشاره مى شود:

الف. گروه همسالان

از آن رو که گروه همسالان تقریباً همسن یکدیگرند و احساس برابرى مى کنند، معمولا از معیارهاى مشترکى که به اشخاص مسؤول گروه مرتبط هستند، پى روى مى کنند. گروه همسالان به عنوان عامل اجتماعى ساختن کودک در دوران بلوغ به اوج اهمیت و تأثیر خود مى رسد. در این هنگام، کسب محبوبیت و موردپسند واقع شدن یکى از اهداف مهم نوجوانان مى گردد و پذیرش ارزش هاى گروه همسالان به طور وسیعى به پذیرش فرد در گروه کمک مى کند.

گروه همسالان مى تواند تأثیرى قطعى بر سبک زندگى جوانان داشته باشد. همه ما کم و بیش شنیده ایم: برخى که داراى ناهمسازى با قانونند، با جمعیت منحرفى حشر و نشر دارند. حیثیت و منزلت در میان گروه همسن و سال تا اندازه اى جانشین وفادارى به خارج از گروه مى شود.۲۶

ب. تهدید خارجى(جنگ)

تهدید خارجى تأثیر مستقیمى بر رفتار جوانان کشور بر جاى مى گذارد. جنگ موجب وحدت و همبستگى جوانان (از طبقه پایین گرفته تا جوانان طبقه سرمایه‌دار) مى گردد و به دنبال آن، جوانان شرکت کننده در جنگ، فرهنگى را متناسب با ارزش هاى ملى آن جامعه به وجود مى آورند.

تأثیر جنگ بر اخلاق و رفتار جوانان از آن روست که اداره کنندگان اصلى جنگ جوانان هستند. جنگ تأثیر مستقیمى بر اخلاق و رفتار جوانان دارد. جوان در جنگ، یک الگوى اخلاقى به وجود مى آورد، در حالى که نسل هاى بعدى کم تر مى توانند به آن الگو دست یابند و بیشتر با خلأ اخلاقى مواجه مى شوند.

در طول جنگ، الگوهاى ارزشى و اخلاقى بسیار بیشتر مورد توجه قرار مى گیرند. اما در دوران پس از جنگ، رقابت ها و درگیرى هاى اخلاقى کسب قدرت شروع مى شوند و با رشد اعجاب انگیز وسایل ارتباط جمعى، جوانان، به ویژه جوانان محلّات پرجمعیت، تحت تأثیر شدید این وسایل قرار مى گیرند و چنان بحران اخلاقى در جامعه ایجاد مى گردد که پدیده جوانى به عنوان یک پدیده اخلاقى خطرناک جلوه گر مى شود.

در سال هاى پس از جنگ، شکاف جدیدى را در نهضت هاى جوانى مشاهده مى کنیم؛ یعنى سفسطه گرایى، عمل گرایى۲۷ و فردگرایى۲۸ جایگزین همبستگى، ایثار، فداکارى و وفاق اخلاقى مى شوند. مسائل جوانى طورى عوض مى شوند که حتى مترادف با بعضى از الگوهاى ضد فرهنگى نمود پیدا مى کنند.

به عبارت دیگر، جنگ عامل مهمى در ایجاد همبستگى اجتماعى، ارائه الگوهاى ارزشى، وفاق اخلاقى و پیوند جوانان با تمام جامعه و نسل گذشته مى باشد، اما با تمام شدن جنگ، این عامل از بین مى رود. بنابراین، زمینه براى قطع رابطه با گذشته، رویاورى به الگوهاى منحط بیگانگان، اظهار علاقه به مدرنیسم و الگوهاى جهانى فرهنگ، آماده مى شود.

این وضعیت از یک سو، باعث رشد توسعه همه جانبه اى در بازار فرهنگ جوانى۲۹(نوارها و سى دى ها، روزنامه هاى ورزشى، پوشاک مخصوص و مانند آن) مى گردد و از سوى دیگر، تحت تأثیر رسانه هاى جمعى (تلویزیون، رادیو، جراید و مانند آن) قرار مى گیرد.۳۰

همچنین در این تأثیر از یک سو، وضعیت فرهنگى بازار بر روى نوع جوانان تأثیر مى گذارد و از سوى دیگر، رویاورى جوانان به این وسایل، وضع فرهنگى بازار را تشدید مى کند.

ج. تجارت و بازار

تجارت و کسب سود یکى از عوامل مؤثر بر فرهنگ هاى جوانى (بخصوص الگوهاى غربى) است. فضایى که گروه هاى جوان در آن قرار مى گیرند، در واقع ارتباط نزدیکى با کالاهاى مصرفى دارد. در این جا، بازارهاى تولیدى دقیقاً در جهت فعالیت هاى کاربردى جوانان قرار مى گیرند و باعث مى شوند وسایلى از قبیل اتومبیل، موتور، وسایل آرایشى، دیسکت ها، وسایل موزیک و دستگاه هاى فیلم بردارى، با تولید انبوه و با ارزش نمادى۳۱ براى جوانان تولید شوند.۳۲

پیشینه تأثیر تجارت بر فرهنگ هاى جوانى: پیش از دهه پنجاه میلادى، فرهنگ جوانان وجود نداشت. پیش از این دهه، جوانان چیزى را مصرف مى کردند که مسن ترها مصرف مى کردند، البته قدرى کم تر. حتى لباس هایى متفاوت با لباس هاى بزرگ سالان نمى پوشیدند. ولى به طور ناگهانى، بعضى ها دریافتند که جوانان هر چند پول کمى دارند، ولى تقریباً همه پولشان را در راه فراغت و تفریح خرج مى کنند.

بنابراین، آنان یک فرهنگ فراغتى، که بر اساس مد قرار داشت، ایجاد کردند و از این طریق، ثروت و دارایى کسب نمودند. این یک رؤیاى تجارى بود. لباس ها و نوارهاى صوتى ـ تصویرى در عرض یک هفته از مد مى افتادند، جوانان مى بایست بیشتر خرید کنند، نه به این دلیل که نیاز دارند، بلکه صرفاً به خاطر این که مى خواهند موافق مد (اوضاع و آداب روز) رفتار نمایند.۳۳

در انگلستان، فرهنگ جوانى ابتدا در میان طبقه پایین کارگر توسعه یافت. این امر اصلا تصادفى نبود؛ چرا که جوانان طبقه کارگر براى خرج کردن، پول داشتند. شرکت هاى صوتى ـ تصویرى و پوشاک متوجه این امر شدند و به زودى صنعت کاملى توسعه یافت تا مدهاى متغیّر جوانان را فراهم کند. به محض این که سبک جدیدى ظاهر مى شد، مقبول مى افتاد و رایج مى شد و به بازار عرضه مى گردید و پس از آن که بازار به حد اشباع مى رسید، به کنارى گذاشته مى شد.

براى مثال، «پانک» (punk)، که به عنوان اعتراضى علیه «خوش سلیقگى»۳۴ و موسیقى تجارى آغاز شده بود، به زودى خود قربانى این امر گردید.

مغازه هاى پانک، که لباس هایى با معیار پانک مى فروختند، به وجود آمدند. پانک از اعتراض به لباس رسمى و موسیقى تجارى، به تولید لباس هاى پانکى حرکت کرد. زمانى که درآمد بعضى از جوانان کاهش یافت، مد اکسفام (Oxfam) پا گرفت؛ یعنى لباس هاى دست دوم به فروش گاه ها آورده شدند. براى فراهم نمودن این مد، فروشگاه هاى لباس دست دوم و گران قیمت پدید آمدند.۳۵ این لباس ها دیگر ارزان نبودند؛ چون مد باعث شد که لباس کهنه دست دوم از لباس نو گران تر باشد.

د. رسانه هاى جمعى

رسانه هاى جمعى (بر اساس نوع موضع گیرى هایشان)، هم مى توانند هنجارهاى اجتماعى را تقویت کنند و هم آن ها را آشفته سازند. براى مثال، هنگامى که جامعه شناسان اثر تلویزیون را بر کشورهاى صنعتى مورد بررسى قرار دادند، متوجه شدند که این رسانه جمعى براى کودکان و نوجوانان ۳ تا ۱۶ سال چنان جاذبه اى دارد که میانگین وقتى را که صرف تماشاى تلویزیون مى کنند، بیش از وقتى است که در کلاس درس مى گذرانند.۳۶

بنابراین، رسانه هاى گروهى مى توانند در جهت تجارت و کسب سود بیشتر و البته در خدمت صاحبان ثروت و قدرت، فرهنگ هاى خاص جوانى را شکل دهند یا در گسترش آن مؤثر باشند؛ به این معنا که مدهاى خاصى را تقویت یا تضعیف کنند و یا مد جدیدى معرفى نمایند، و البته با ایجاد مد جدید، مى توان انتظار داشت که خرده فرهنگ خاصى نیز در همان جهت شکل بگیرد.

هـ. مذهب و اعتقادات دینى

یکى از عوامل مؤثر بر شکل گیرى فرهنگ جوانى (بخصوص در جوامع دینى و در میان اقلیّت هاى مذهبى) دین و اعتقادات دینى است. همان گونه که اشاره شد، یکى از عوامل مهم در فرهنگ هنجارها، ارزش هاست و گفته شده که هنجارها و ارزش ها نیز به نوبه خود، از اعتقادات و باورها سرچشمه مى گیرند.

بنابراین، یکى از عوامل فرهنگ ساز اعتقادات مشترک است که بخصوص در مواقع خاص، بیشتر خودنمایى مى کنند؛ مثلا، وقتى اعتقادات دینى گروهى تهدید به نابودى شود، همبستگى اجتماعى در میان آن گروه، بخصوص جوانان مذهبى آنان بیشتر مى شود و براى حفظ ارزش هاى خود، سعى مى کنند حتى المقدور در اجتماعات مذهبى شرکت کنند.

بر همین اساس، به روشنى مى توان نمودهایى از این نوع فرهنگ هاى جوانى را در میان اقلّیت هاى مذهبى (به خصوص مسلمانان در جوامع غربى) مشاهده نمود. همچنین بر همین اساس، انجمن هاى اسلامى دانشگاه ها در پیش از پیروزى انقلاب اسلامى ایران تشکّل و همبستگى بیشترى داشتند و عامل اصلى شکل دهنده فرهنگ جوانان حزب اللهى نیز همین عامل مى باشد.

و. شکاف نسل ها

«نسل» به مفهوم گروهى است که داراى رشد و حیات و تجارب مشترک جامعه پذیرى مى باشد.۳۷ نسل ها از طریق حوادث سیاسى یا فرهنگى جامعه بازشناسى مى شوند.۳۸

فرهنگ هاى جوانى وقتى رشد بیشترى مى یابند که فاصله هاى اعتقادى، اخلاقى و روحى بین جوانان و نسل هاى قبلى بیشتر گردد.

مسأله شکاف نسل ها چیزى نیست که بتوان به راحتى از کنار آن گذشت، بلکه یک مشکل اجتماعى محسوب مى شود؛ زیرا شکاف نسل ها زمانى اتفاق مى افتد که ارزش ها و هنجارهاى یک نسل به نسل بعدى منتقل نشود؛ مسأله اى که کم و بیش در جوامع امروزى اتفاق افتاده است؛ چرا که نسل امروزى به طور مستقیم تحت نفوذ زمینه هاى اقتصادى است.

به عبارت دیگر، جوانان امروزى بیش از نسل هاى قبلى، فرزندان تصاویر، پیام هاى بازرگانى، ارزش هاى فردى و خصوصى و در چالش تبلیغات رسانه هاى گروهى مى باشند.۳۹ مسأله مربوط به روابط بین نسلى صرفاً یک مثال ساده از تاریخ خانواده نیست، بلکه در بردارنده همبستگى اجتماعى و منافع ملى مى باشد که خود بر جنبه هاى اجتماعى با معیارهاى متفاوت تأکید دارد.۴۰

بنابراین، اگر در جامعه اى ارزش ها و هنجارهاى نسل قبلى به نسل بعدى منتقل نگردد، جامعه هویّت ملّى و مذهبى خود را از دست داده و معلوم نیست فرداى آن چگونه خواهد بود.

پس براى کارکرد و انسجام جامعه لازم است که اعضاى جدید آن به طرز مناسبى با ارزش هاى پایدار و هنجارهاى مناسب آن جامعه تطبیق داده شوند. اما این اعضاى جدید باید طورى پرورش یابند که هم در شرایط مکانى و زمانى خود بتوانند به طور مناسب نیازهاى فردى خود را ارضا نمایند و هم نقشى مؤثر در کارکرد بهتر جامعه داشته باشند.۴۱

ز. دانشگاه

جوان با ادامه تحصیل در دانشگاه، انواع اطلاعات، شناخت ها، ارزش ها و هنجارهایى را یاد مى گیرد که در دوره مدرسه نیاموخته است.۴۲ علاوه بر این که دانشگاه محیط خوبى براى کنش متقابل همسالان مى باشد. از این رو، دیده شده که دانشجویان از برخى ارزش ها و هنجارهاى خاص پى روى مى کنند که در جوانان سایر اقشار کم تر مشاهده مى شوند.

الف. موسیقى

یکى از رفتارهاى الگویى جوانان پرداختن به موسیقى است که داراى کارکردها و نقش هاى متفاوتى مى باشد. کارکردهاى موسیقى را مى توان در فعالیت هاى فرهنگى جوانان بررسى نمود. بعضاً گروه هاى مرجع انتخابى باعث شکاف بین جوانان و والدین آن ها مى گردند.

موسیقى انواع فرهنگ هاى جوانى با هم فرق دارد؛ در حالى که جوانان مذهبى بیشتر به موسیقى هاى مذهبى و سنّتى علاقه مند هستند، جوانان طبقه متوسط بیشتر به موسیقى پاپ و کلاسیک روى آورده اند. همچنین موسیقى نوجوانان متفاوت از جوانان است و معمولا خشن تر و خشونت بارتر مى باشد. در چنین شرایطى، این نوع موسیقى ها منجر به ضعف سرمایه فرهنگى شده و گاهى چنین شیوه هاى فرهنگى به طرق گوناگون در مجلّات ویژه مطرح و تبلیغ مى شوند.۴۳

بیشتر موسیقى هایى که در بازار سیاه و حتى در رادیو و تلویزیون در اختیار جوانان قرار داده مى شوند به سوى تمایلات منفى همانند تمایلات فردى، حالت حزن، عاشقانه، منفعل و گوشه گیرانه سوق مى دهند، به طورى که انسان در پى یافتن راه حل، یا به خواندن کتاب هاى داستانى و رؤیایى دور از واقعیت و یا به تریاک، هروئین، مشروب و یا در بدترین وضع ناکامى، به خودکشى هدایت مى شود و عده اى دیگر به بى قیدى و لاابالى گرى.۴۴

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *