سابقه جغرافیایى و فرهنگمان هم به قرنها مىرسند. این که تحفههاى ینگه دنیا و غرب به شکل ابزارهاى دیجیتالى و پوشاک و مدل به مدل وسایل صوتى و گوشى تلفن و… اینها تمامشان مصنوعى است. معنویت نیستند. آنان که چنین اختراعاتى مىکنند، اخلاق و فرهنگ ما را ندارند. حرمت انسانى را نمىشناسند. همین است که کانون خانوادههاشان کمتر ثابت مىماند.»
وى ادامه مىدهد: «جوانانشان اغلب به هزار راه نادرست مىروند و به انواع بیمارىها و مخدرها آلودهاند. ظاهرشان را در فیلمها نبینید. دیگر کشورها مخصوصا غربى، پایبند هیچ اخلاق شریف نیستند.
اما جوانان ما در هر شرایط، نجابت دارند. حرام و حلال سرشان مىشود و این مختص امروز نیست، پدران و پدربزرگهاىمان هم همین طور بودند.» تامل مىکند، نگاهى به دور دست مىکشاند و مىگوید: «اما این مدلهاى تاسفبار اگرچه موقتى است ولى بروبچهها را باید روشن و آگاه کرد به خودشناسى امکانات تفریحى بیشتر داشته باشند. نیازهاشان که باب جوانى هر دوره بوده، به درستى فراهم کرد. جاى نگرانى نیست.»
هموارسازى زمینه ترویج تولیدات بیگانه
یک دانشجو، با تاکید بر این که فرهنگ وارداتى در هر زمینه، بر ذهن و روان برخى افراد به ویژه جوانان و نوجوانان اثر مىگذارد، بر این باور است که تلویزیون، سینما و موسیقى، بیشترین جاى پا در این مورد دارند و این در حالى است که تشکیلات موظف فرهنگى کوشش چندان در خودنمایى فرهنگ توانگرمان بر نمىتابانند.
«فهرسان جوان» که فوق لیسانس مهندسى برق مىخواند، در پاسخ به این سئوال که تاثیر و راهیافتهاى فرهنگ وارداتى در رفتار و مظاهر قشرى در جامعه چیست و راهکارها کدامند؟ مىگوید: «به نظر من فرهنگهاى وارداتى در هر مقطع، قطعا تاثیرگذارند چون با واسطههایى وارد مىشوند که به طرز موثرى روى فکر و روح جوانان سایه مىزنند.
در این باره باید گفت مهمترین موارد تاثیرگذار، تلویزیون و سینما هستند. اما فرهنگ وارداتى به نوعى دیگر خود را مطرح مىکند و آن از طریق موسیقى است. به عنوان نمونه: الان چیزى در موسیقى وجود دارد به نام «رپ فارسى» که کاملا غربى و کپىبردارى است و به عنوان یک نوع موسیقى ایرانى عرضه مىشود.»
این دانشجو، در ادامه بیان نظر خود، عدم تلاش مسئولان ذیربط در نمود فرهنگ ایرانى در رویارویى با فرهنگ غربى را مطرح مىکند. او در این خصوص مىگوید:
«یک مشکل عمده دیگر آن است که در مقابل فرهنگهاى وارداتى کمتر به معرفى و تبیین فرهنگمان پرداختهایم. در حالى انتظار مىرود متولیان فرهنگى که مىباید روى تولیدات فرهنگى کنترل داشته باشند، چندان به صورت کارساز عمل نکردهاند که این خود نوعى بازگذاشتن راه به روى تولیدات بیگانه تلقى خواهد شد. این دانشجو هم همانند دیگران، راهکارهایى براى مصونسازى هویت و فرهنگمان ارائه مىدهد که در شماره پایانى گزارش خواهیم خواند.»
«دکتر سید عبدالمجید بحرینیان» روانشناس بالینى و عضو هیئت علمى دانشگاه علوم پزشکى شهید بهشتى، انگارهاى به ترکیب یک درخت تناور و کهنسال سبز، نقش اندیشه مىزند که در کشاکش تندبادهاى روزگاران و تاخت و تازهاى بیگانگان هیچ آسیبى در پایدارى و ترمیم مویرگ و آوندهاى حیات آن مؤثر واقع نشده است.
وى در پاسخ به این سؤال که فرهنگهاى وارداتى ممکن است چه ردپایى در معارف فرهنگى و هویتمان بگذارد، به شواهد تاریخى تکیه مىزند که ادراک و شعور ایرانى همیشه راهکارهاى زندگى با هویت و فرهنگ را تشخیص داده و بر آن ماندگار است. وى در صحبتهاى خود نکاتى تأملانگیز را با توضیح راهبردى نیز برمى تابد و پیامهایى به صورت پیشنهاد ارائه مىدهد: «باید سطح اعتماد به نفس و خودباورى مردم را بالاتر برد تا بتوانند خود با حفظ هویتشان نیز سد نفوذ و اثرات سوء فرهنگ غربى باشند.»
زندگى هماهنگ با باورها
وى در ارزیابى خود پیرامون تأثیرات فرهنگ وارداتى در جامعه، نخست مىگوید مهمترین کارى که مسئولان فرهنگى و دانشگاهى در این باره باید انجام بدهند، آن است که محتواى فرهنگ و باورمان را در چارچوب یک سرى از ارزشهاى علمى همراه علوم و تکنولوژى وارداتى ارائه دهند. بىتوجهى به این مهم متأسفانه ممکن است پیامدهاى سویى همراه با ورود تکنولوژى در کشور به بار آورند از جمله مهمترین پیامد سوءش متوجه جوانان یا دیگر اقشار جامعه خواهد بود.»
«دکتر بحرینیان» به توانایى تاریخى جامعه در انجام آنچه که در بالا مورد اشاره است مىپردازد و مىگوید: «تاریخ نشان داده که نسل ایرانى نسلى توانمند و پرافتخار بوده است چرا که همیشه توانسته است علوم بیگانه را بگیرد و ارزشهاى موافق خود را در پوشش فرهنگىشان استفاده کند.»
وى در این خصوص بیشتر توضیح مىدهد:
«تاریخ نشانگر آن است که مردم ما همیشه روشهایى را براى زندگى فردى و اجتماعى انتخاب کردهاند که با ارزشهاى اعتقادى، اخلاقى و دینىشان هماهنگ و همسان بوده است. مردم با هویت و خرد و اندیشه ایران به جهت پایدارى فرهنگى همیشه الگویى نیز براى برخى جوامع غربى بودهاند مثلا ابن سینا، رازى و… الگوهایى نیز براى جامعه غربى بودهاند و انتقال علوم ایران در زمینه پزشکى، خدمات بسیارى براى جامعه غرب در برداشته است ولى متأسفانه غرب این علوم را به اسم خود ثبت کرده و بعد بسیارى از دستاوردهاى شرقى را به همان جوامع شرقى و از جمله ایران عرضه کرده است.»
فرهنگ غرب طبل توخالى است
عضو هیئت علمى دانشگاه علوم پزشکى شهید بهشتى، درباره سابقه غرب در تاخت و تازهاى فرهنگى خود، باور بر این دارد که هجمههاى فرهنگى غرب همیشه وجود داشته است منتهى در زمانهاى مختلف، اشکال آنها متفاوت بوده است. یک بار با پوشش جامعه، مبارزه مىکردند، زمانى مىخواستند زبان مادری- ملىمان را تغییر دهند و الان تلاش دارند به جوانان، تحمیل کنند که ارزشهاى غربى و زندگى در غرب یک وضعیت بسیار ایدهآل و رویایى است که چنین نیست و باید گفت ادعاهاى فرهنگى غربى توخالى است.
در حال حاضر غرب، با بزرگترین مشکل عاطفى بین جوانان و خانوادهها به خصوص گسستن پیوندهاى عاطفى و معنوى بین اعضاى خانوادهها روبرو است.
لذا براى سرپوش گذاشتن روى مشکلات خود، تلاش کرده و مىکند با فرهنگ پرزرق و برق خود، مردم جهان سوم را فریب بدهد و با سوءاستفاده از پارهاى خلأها مثل مشکلات مالی- اقتصادى، بیکارى، ادامه تحصیل، اذهان برخى را به سمت ارزشهاى توخالى خود بکشاند که البته دست فریبندگى غرب در این زمینه رو شده است و الان جوامع جهان سوم با این شگردها و دسیسهها آشنا شده است و امواج فرهنگ اعتراض روزافزون علیه الگوها و مدهاى رایج غربى در جوامع مختلف اوج مىگیرد.»
برنامهریزان «غربى» از یک فرمول براى فریب استفاده نمىکنند. یا یک راه با شیب تند سربالایى و صعبالعبور را به دفعات براى ورود و خیمه زدن و اطراق خود انتخاب نمىکنند و… اما اقتضاى طبیعت روانىشان «کین» است که سماجت مىکنند همچون کژدم باشند و «زهر» خویشتن را با وسوسه و تحریکآمیزترین رنگها در قطره چکان فرهنگىشان به اشکال و شیوههاى فریبنده در جوامعى که پس از قرنها همچنان به ملیت و هویت و باورهاشان پایبندند، بچکانند و بدین وسیله افکار را تخدیر و یا علایق ملى و اخلاقى خود آنان را منجمد و مسموم کنند.
این نشانهاى تاریخى و شناخت ترفندها اما براى ما نه کافى است و نه سبب مژه بر هم نهادن از سر اطمینان- که به واقع امر از یک فرهنگ باهوش و ذکاوت برخورداریم- مىشود. در بازنگرى و معرفى مولفههاى شاخص فرهنگ توانگرمان بر حسب نیاز روز جامعه – آن هم جامعهاى جوان، پرشور و استعداد- نباید خست کرد. تا حدى که توانمندىهاى ذاتى فرهنگ ملى و دینىمان گاه و در پارهاى زمینهها در سایه کمتوجهىها قرار گیرند و تکرار کلمهها جاى تجلیات درخور و سزاوار جامعه از هر بابت قوى ایران اسلامى را در پارهاى از نیازها، پرکند!…
مدیریتهاى فرهنگى، کشتى مسئولیت را از ساحل خواستهاى معقول و پویا و بر روى امواج اقیانوس دارندگىهاى غرورآفرین هویت، ملیت، دیانت و استحقاق جامعهمان به جریان درآورند…
تهاجم با تاکتیکهاى متنوع
خیزشها و یورشهاى فرهنگى غرب در جامعه تازگى ندارد. اگر سرى به تاریخمان بزنیم رد پاىشان مشخص است اما سیر تهاجم به اقتضاى زمان و شرایط، شکل و نوعشان با هم متفاوت است وگرنه محتوا تغییر نکرده و نمىکند که همانا تغییر منش و ذائقه باورهاى فرهنگ ملى، عقلانى و کمرنگ کردن هویت است؛ عوض کردن اندیشه خود و کشاندن به وادى از خود بیگانگى، بارزترین بلایى که برنامهریزان غربى بر سر مردمان برخى کشورها و حتى ملت خودشان آوردهاند، سرخوردگىهاى روانى و آشفتگى از نوع بىعاطفگى در کانون خانوادهها و گستره اجتماعىشان است.
«دکتر سید عبدالمجید بحرینیان» روانشناس بالینى و عضو هیئت علمى دانشگاه- علوم پزشکى شهید بهشتى، در بیان راهکارهاى مصون ماندن از آلایندگىهاى رهگذر فرهنگ وارداتى، به نکات جالبى اشاره مىکند که یکى همان همیشگى بودن هجمه فرهنگ غرب و نمود به اشکال گوناگون است.
او در این ارتباط نیز مىگوید «مدیریت فرهنگى کشور وظیفه دارد تا مردم را از جنبههاى مختلف علوم دیگران و کاربردهاى درست آنها آگاه کند و اعتماد به نفسشان بیشتر شود. با پشتوانه بىنیاز فرهنگ مان، امواج فرهنگى غرب را سد کنیم و دیگر آن که فراموش نکنیم این نکته را که ما نباید دستاویزى به دشمن دهیم و به نیازهاى عقلانى جوان بىتفاوت شویم.»
آگاهسازى و اعتماد به نفس مردم مهمترین وظیفه مسئولان فرهنگى
وى با تاکید به این که نسل ایرانى با توانمندى خود همواره توانسته علوم بیگانه را در قالب فرهنگى خود مورد استفاده قرار بدهد، مىافزاید: «وظیفه مسئولان فرهنگى کشور است که در این زمینه اهتمام بیشتر بورزند و تلاش بیشتر بنمایند تا اقشار جامعه بتوانند از جنبههاى مثبت علوم و کاربردى صحیح آنها استفاده کنند.
مهمترین نقشى که مسئولان فرهنگى در این زمینه دارند، آگاهسازى و کمک به ارتقا اعتماد به نفس مردم از تبعات سوء همراه استفاده از تکنولوژى است. آنچه که براى ما ضرورى است، فهیم بودن مردم است. باید خودباورى را در بین مردم بالا برد تا بتوانند ضمن حفظ هویتشان، جلوى پیامدهاى سوء فرهنگ غربى بایستند.»
دکتر بحرینیان، در ادامه صحبت خود، با اشاره به این که بزرگترین حربه فرهنگ غربى، جنگ تبلیغاتى و صدور و رواج تولیدات مستهجن در بین جوامع شرقى است، همچنان تاکید بر آن دارد که مسئولان مىباید ضمن احترام به مردم خودمان و اعتماد به تصمیمگیرىهاى آنان، سعى کنند، اعتماد جوانان را نیز جلب کنند و در کنار آنها سعى کنیم از برهه حساس فعلى بگذریم و بتوانیم در برابر این حربه جدید غرب و تبلیغات فریبندهاش بایستیم».
این روانشناس بالینى، با تاکید مىگوید: «البته این نکته را نباید فراموش کرد که بهانه به دست دشمن ندهیم و خداى ناکرده به خواستهاى منطقى جوانان ما، بىتفاوت باشیم. جوانان، شغل، ازدواج، عدالت و رفاه اجتماعى مىخواهند. از نظر منابع مالى و اقتصادى، یک کشور غنى و بزرگ هستیم و مىتوانیم با اعمال مدیریت صحیح، به خواستهاى منطقى جوانان پاسخ مثبت بدهیم تا خداى ناکرده دسیسههاى وارداتى فرهنگ غربى روى آنان اثر نگذارند.»
آموزش براى شناخت درونى فرهنگ
از «شروین عسگرى» دانشجوى رشته پزشکى درباره شیوه مصونیتسازى جامعه در برابر تعرضات فرهنگ وارداتى مىپرسم. وى مىگوید: «باید تعریفى درست از فرهنگ خودمان داشته باشیم. الان مردم به ویژه جوانها – آن طور که باید – نمىدانند در جهت هر چه بهتر حفظ کردن فرهنگ خودى، چه کار انجام دهند. اما در این که چه باید کرد، یکى آن است که آموزش درست و یک تعریف قابل باور از طرف دستگاههاى فرهنگی- آموزشى داده شود که در درون جوان شکل بگیرد، یعنى فرهنگ از درون خودمان برآید.»
وى در این ارتباط مىافزاید: «الان اصل مشکل در این زمینهها، همان آموزش است. آموزش درست براى بچهها نداریم. بچه وقتى بزرگتر و به دوران جوانى مىرسد، شخصیت او به همان شیوه آموزشى که در مدرسه آموخته، شکل گرفته است…
به باور این دانشجو، معلمان براى تعلیم و آموزش باید طرحى نو دراندازند در حالى که مىباید شیوه تعلیم و پرورشى مطابق فرهنگ و هویت خود را خوب فرا گرفته و آشنا باشیم و آن طور که فرهنگ اصیل ایرانى بوده است را دارا باشیم و نه آن گونه که سایرین- بیگانگان- مىخواهند باشیم.»
مدیریت و الگوسازى
اما شیرزاد طورانى کارشناس مسئول روابط عمومى و رسانهاى، بر این نظر است که خودباورى فرهنگ و هویت ایرانى به ویژه جوانان نیازمند مدیریت جهتدهى هیجان و غرور جوانى است و این که آنان فرضاً هیجانات خود را چگونه برتابانند، نیاز به الگوسازى دارد.
وى مىگوید: «در این ارتباط، دستگاههاى فرهنگى طبیعتاً موظفند امکانات مناسب با موقعیتهاى سنى جوانها فراهم کنند و کالبد شکافى نمایند که چرا به یک جوان به تقلید از مدل غربى، مثلاً موى سر خود را با هزینهاى نسبتاً بالا، به شکل غریب آرایش مىکند و یا دیگرى به روش غیرمتعارف فرهنگ خودى، مىپوشد.
به نظر مىرسد یک بخش عمده این تقلیدها، ناشى از آن است که الگوى آرایش و آراستگی- ظاهری- مدل جدید ایرانى به آنان ارائه نشده است و مثل خیلى از محصولات دیگر داخلى که به نوعى رقابت با مشابهات وارداتى مىکنند، عرضه نشده است.
در بخش پوشاک چنانچه امکان تولید مدلهاى رقابتى با رنگهاى متنوع در لباس فراهم شود؛ چرا نمایشگاههاى مد لباس ایرانی- اسلامى – باب هر سلیقه و جنسیت-، مقطعى و تنها در چند محل تهران و یا چند شهر دیگر برگزار مىشود؟ که براى همگان فرصتى نباشد تا از آن طریق به فکر استفاده از تولیدات با نمود هویت و فرهنگ خود باشیم؟ و چرا از چنین فضاها به طور کامل و مستمر و کامل استفاده نمىکنیم؟».
غفلتها و بىتوجهىها در معرفى شاخصها
یک مدرس علوم ارتباطات اجتماعى، در نقد و علل رویکرد به تقلید و راهکارهاى خنثىسازى فرهنگ غربى وارداتى، نخست جاى خالى کارایى ابزارهاى بارز شناساندن فرهنگ خود در رویارویى با پدیدههاى تکنولوژى و امکانات مدرن ارتباطات جمعى را نشانه روى مىکند. این خلأ یا ضعف در مقطع کنونى در حالى است که به گفته او ما از نمونههاى فراوان تاریخى مدنی- دینى برخوردار بودهایم.
«برات الله صمدى راد» در توضیح خود پیرامون علتها و راهکار مقابله با فرهنگ وارداتى و بازخوردهاى آن، معتقد است بخشى از این موضوع به متولیان امور فرهنگى و اجتماعى برمىگردد که کمتر به معرفى شاخصهاى فرهنگ ملى و دینى تمایل نشان مىدهند. او مىافزاید: «وقتى غرب با پدیدههایى مثل اینترنت، ماهواره و دیگر تکنولوژىهاى جدید دیجیتالى وارد عرصه فرهنگى مىشوند، طبیعى است با کمک نرمافزار و سختافزار مىکوشد مدلها و نگاه خود را ترویج کند.
اگر مىخواهیم جوانان را راهنمایى و ارشاد کنیم باید اولاً این ابزارها و کار با آنها را بشناسیم، ثانیاً برنامهریزى و الگوسازى کنیم. الگوهاى زیاد تاریخى و دینى داشتهایم.
این الگوها را باید به زبان روز تبدیل کنیم. توجه داشته باشیم چنانچه به سوالات امروزى، به زبان گذشته جوابهاى قدیم بدهیم طبیعى است آنها- جوانان- قانع نمىشوند چرا که نیازهاى جدید، پاسخهاى جدید طلب مىکنند. لذا باید این هنر را الگوسازى کنیم و الگوها هم دست یافتنى باشند. گاه الگو مىدهیم که آن الگو دست یافتنى نیست. مثلاً معصومیت انسان، که جوان مىگوید نمىتواند به آن معصومیت برسد.»
از مدرس علوم ارتباطات اجتماعى، مىپرسم: الگوها از نظر شما کدامند؟ پاسخ وى چنین است: «الگوهاى ارتباطات مطلوب، اخلاق، ورزش و…، طراحى و به جوانان عرضه شود. شما ببینید، تمام زیر و بم زندگى و تاریخ ژاپنىها را بررسى کنیم امثال سامورایىها را دارند. یا در فلان کشور آدمهاى سنگین و خیلى قوى خود را در جهان مطرح مىکنند، در حالى که تاریخ ایرانمان را مطالعه کنیم مىبینیم ما اولین ملتى در جهان بودهایم که بحث منشور آزادى را در قرنها پیش ابداع و مطرح کردهایم اما از غربىها همان منشور را مىشنویم. چرا؟، چون آن گونه که باید و شایسته است، با پیشینه تاریخى و مواهب مذهبى ارتباط تنگاتنگ کمرنگ شده است.
بنابراین، غرب مىخواهد از خلأهاى بین تاریخ معاصر با تاریخ قبلى پیشینه ما از طریق واردات فرهنگى، سوء استفاده کند. در چنین وضعى باید ارزشها و خواستهاى شایستهمان به شکل یک الگوى عمومى زیبنده، ارائه دهیم.»
بازتعریف الگوى بومى به زبان امروزى
«مهرسان جوان» که فوق لیسانس مهندسى برق مىخواند، به عنوان راهکار مدنظر خود در زمینه فرهنگ وارداتى و پیامدهاى آن، مىگوید هر آنچه ابزار فرهنگى داریم درست ارائه دهیم به طورى که مورد پسند زیبنده جوان واقع شود. ما این ابزارها را داریم چون فرهنگمان غنى است. او همچنین بر این نظر است آنچه در سرشت فرهنگى خود داریم به نحو احسن ارائه دهیم که مىتواند پاسخ قشر جوان باشد.
خانوادهها بیشتر توجه کنند
«مجید» که شغلش انجام چاپ جزوات دانشگاهى است، در مورد راهکار کاهش و مهار رویکرد برخى از کم سن و سالان به مدهاى وارداتى، اشاره به سختگیرى کمتر نسبت به بچهها دارد ولى مىافزاید: «خانوادهها توجه بیشتر داشته باشند در تامین خواستهاى نوجوان و جوانانشان افراط ننمایند.»
هویت، وسیله مقابله
اما «سیاوش وفایى» خبرنگار، معتقد است که همراه با رشد اقتصاد عمومى و به اعتبار قدمت هزاران ساله فرهنگى مىتوان جامعه را به سمت بهتر شدن شرایط از هر بابت پیش برد و از راندمان بالا و بهتر برخوردار شد.
او در زمینه لزوم توجه به ابعاد فرهنگى جامعه، مىگوید که چنانچه پیشترها فرهنگسازى جامع صورت مىگرفت و مثلاً فرهنگ صحیح استفاده از خودرو صورت مىگرفت، الان معضل تخلفات از جمله به سرعت رفتنها در گذرگاهها را شاهد نبودیم و نیز ظرفیت کم خیابانها را نداشتیم.»
تجدید نظر در شیوه برخورد با جوانان
یک عضو هیئت علمى دانشگاه علوم پزشکى شهید بهشتى، با اشاره به این که نیازهاى جوان نسل فعلى جامعه ما، با خواستهاى نسل قبل متفاوت است، مىافزاید: «ویژگىهاى جوان، نوآورى، تنوع، بىصبرى، صداقت و داراى لطافت روح است تا وى رکگویى، پاکى و عصبانیت را نیز از ویژگىهاى فطرى جوانان مىخواند و اضافه مىکند: «بزرگترها باید در شیوه برخورد با جوانان تجدیدنظر کرده و با صبر بیشتر و سعه صدر برخورد کنند. حرف و نیازهاى او را درک کنند و صداقت و رکگویىشان را تحسین کنند.»
دکتر بحرینیان، روانشناس بالینى، در ادامه گفتار خود مبنى بر توجه بر جهات فطرى جوانان، ضمن تاکید بر آن که باید در روش برخورد نسبت به آنها بازنگرى شود، در خصوص ظواهرشان، بر این نظر است که از موى بلند، رنگ لباس و درخواستشان نباید هراسید. او در عین حال این توصیه را هم دارد: «اگرچه در کنار اینها- ظاهر جوان- باید زمینههاى مسئولیت سنگین جوانان و ارتقاء سطح فکرى و فرهنگى آنها را فراهم کرد و صادقانه رفتار کنیم.
آنان را نترسانیم، تحملشان کنیم. بدین ترتیب مطمئناً جوانان ما بهترین راه را انتخاب خواهند کرد. اگر با اشتباهى در راهشان روبرو شوند و وقتى با صداقت جامعه روبرو شوند خودشان از راه رفته برمىگردند.
بنابراین نباید در برابر روش آنان، با شدت عمل و تحقیر و نادیده گرفتن خواستههاى آنان برخورد کرد. باید به رکگویى و صداقت آنها ارج گذاشت و به توانمندىهاشان اعتماد کرد. از این که جوانى به خاطر تنوعطلبى و نوخواهى، شیفته پارهاى از مظاهر و پوشش خاص مىشود نباید نگران شد ضمن آن که سعى کنیم از پوشش صحیح، آرایش صحیح و ظواهر صحیح متناسب با جامعه ایرانی- باورها- استقبال کند».
وى مىگوید که سازمان ملى جوانان که متصدى امور جوانان در کشور است باید نیازسنجى جوانان را انجام دهد و بیشتر و توانمندتر با خواستههاى آنان روبرو شود.
منبع: روزنامه کیهان؛ حسن آقایى