سید علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، که به اختصار سید بن طاووس نامیده می شود، یکی از بزرگترین عالمان دینی شیعه در قرن هفتم هجری قمری بود. او نه تنها به دلیل دانش گسترده در فقه و اصول، بلکه به واسطه عرفان عمیق و تقوای مثال زدنی اش مشهور بود.
سید بن طاووس در زمان حکومت مغولان بر بغداد، به عنوان نقیب شیعیان این شهر انتخاب شد و به دلیل جایگاه والای علمی و معنوی اش، مورد احترام و تکریم همگان قرار گرفت. او را به دلیل تقوا، مراقبه فراوان و حالات عرفانی اش، «جمال العارفین» می نامیدند.
علاقه اصلی سید بن طاووس به مسائل اخلاقی و معنوی و به ویژه دعا و زیارت بود. او در این زمینه آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت که از جمله آنها می توان به «تتمات مصباح المتهجد» اشاره کرد. این کتاب، تکمیل کننده کتاب «مصباح المتهجد» شیخ طوسی است و به موضوع دعا و نیایش می پردازد.
یکی از مشهورترین آثار سید بن طاووس، کتاب «لهوف» است که در آن به روایت واقعه کربلا پرداخته است. این کتاب به دلیل شیوایی بیان و عمق احساس، همواره مورد توجه شیعیان بوده و از جمله منابع مهم برای مطالعه تاریخ عاشورا به شمار می آید.
سید بن طاووس در طول زندگی خود، آثار بسیاری را در زمینه های مختلف فقه، اصول، کلام، اخلاق و عرفان تألیف کرد که هر یک از آنها گنجینه ای از دانش و معرفت به شمار می آید.
در این نوشته، به زندگی، فعالیت ها و آثار این عالم بزرگ شیعه پرداخته شده است. با مطالعه زندگی و آثار سید بن طاووس، می توانیم از دانش و بینش عمیق او بهره مند شویم و به الگوهای رفتاری و اخلاقی او اقتدا کنیم.
ولادت
ابوالقاسم علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس حلی، معروف به رضی الدین، در نیمه ماه محرم سال ۵۸۹ هجری در شهر حله عراق به دنیا آمد.[۱]
او از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) بود و از طرف مادری نیز به شیخ الطائفه، شیخ طوسی، می رسید. به همین دلیل، به او لقب «ذوالحسبین» (دارای دو نسب شریف) داده بودند؛[۲] چرا که از طرف پدری به امام حسن و از طرف مادری به امام حسین (ع) منتسب بود.[۳]
سید سه برادر داشت که برجسته ترین آنها احمد بن موسی بود. او فقیهی بزرگ و استاد بسیاری از فقها، از جمله علامه حلی و ابن داوود (نویسنده کتاب رجال) بود. احمد بن موسی آثار متعددی از خود به یادگار گذاشته است که از جمله آنها می توان به کتاب شش جلدی «البشری فی الفقه»، تفسیر دو جلدی «شواهد القرآن» و کتاب «بناء المقاله العلویه» اشاره کرد.[۴]
ابن داوود در کتاب های خود، تعداد آثار احمد بن موسی را هشتاد و دو جلد ذکر کرده و همه آنها را از بهترین کتاب ها دانسته است.[۵] او با احترام خاصی از استاد خود یاد می کند و می گوید: «او انسانی وارسته بود که به من آموخت و بسیار به من خوبی کرد.»[۶]
در کتاب های تاریخی و سیره، از خانواده طاووس به نیکی یاد شده است. آنها را مردانی دانشمند، پرهیزگار، عارف و با مقام و منزلت بالا معرفی کرده اند. خود سید بن طاووس نیز در این باره می گوید: «خداوند ما را به برکت پدران، نیاکان و مادران شریف و بافضیلتی که همگی دانشمند، دیندار و امانتدار بودند، گرامی داشته است. مردم به آنها اعتماد کامل داشتند و همه در برابر عظمتشان سر تعظیم فرود می آوردند.»[۷]
علت نامگذاری «سید بن طاووس»
یکی از اجداد سید بن طاووس، یعنی «ابوعبدالله احمد بن محمد»، چهره بسیار زیبایی داشت. اما نکته جالب اینجاست که پاهای او به نسبت زیبایی صورتش، چندان متناسب نبود. به همین دلیل، مردم به او لقب «طاووس» دادند و از آنجایی که سید بن طاووس از نسل او بود، به او نیز لقب «سید بن طاووس» اطلاق شد.[۸]
سفرها و تحصیلات سید بن طاووس
سید بن طاووس دوران نوجوانی و جوانی خود را در شهر حله گذراند و به تحصیل علوم دینی پرداخت. او در طول زندگی پربرکتش به شهرهای مهم اسلامی مانند مکه، بغداد، نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و خراسان سفر کرد و از علمای بزرگ آن دیار بهره های فراوانی برد.
پس از سال ها سفر و تحصیل، سید بن طاووس به زادگاهش حله بازگشت و تا پایان عمر در آنجا به عبادت و نشر دانش پرداخت. سرانجام در روز دوشنبه، پنجم ذی القعده سال ۶۶۴ هجری قمری، در سن ۷۵ سالگی دار فانی را وداع گفت. طبق وصیت خود، پیکر پاکش در جوار حرم مطهر امیرالمؤمنین علی (ع) در نجف اشرف به خاک سپرده شد.[۹]
استادان و شاگردان برجسته سید بن طاووس
سید بن طاووس در طول زندگی پربار خود، از محضر اساتید بزرگی همچون علامه نجیب الدین بن نما، شمس الدین فخار بن معدبن فخار موسوی و پدر خود سعدالدین موسی بهره برد و علوم فراوانی را از آنان فرا گرفت.
پس از آنکه سید بن طاووس در علم فقه به مقام والایی رسید، استاد بزرگوارش، علامه ابن نما، به او اجازه روایت حدیث داد.[۱۰] به تدریج، منزل سید بن طاووس به کانون تجمع علاقه مندان به علم و دانش تبدیل شد و بسیاری از دانشمندان و شخصیت های برجسته برای فراگیری علم و کسب فیض به محضر او می شتافتند. برخی از شاگردان مشهور او عبارتند از:
۱-شیخ سدید الدین یوسف بن علی مطهر: پدر علامه حلی و یکی از شاگردان برجسته سید بن طاووس بود.
۲-علامه حلی: از بزرگترین فقها و محدثان شیعه و شاگرد مستقیم سید بن طاووس بود.
۳-سید غیاث الدین عبدالکریم بن ابی الفضال احمد بن طاووس: فرزند برادر سید بن طاووس و از شاگردان برجسته او بود.
۴-شیخ تقی الدین حسن بن داوود حلی: مؤلف کتاب رجال معروف به «رجال ابن داوود» و از شاگردان دیگر سید بن طاووس بود.
هوش سرشار و تلاش بی وقفه سید بن طاووس
سید بن طاووس از هوش و استعداد بسیار بالایی برخوردار بود. او مطالب را بسیار سریع یاد می گرفت و آنچه دیگران در چند سال فرا می گرفتند، او در مدت کوتاهی حفظ می کرد. با تلاش فراوان و مطالعه کتاب های ارزشمندی که از جد مادری اش، ورام بن ابی فراس، به ارث برده بود، توانست در علم فقه از هم سن و سالان خود پیشی بگیرد.
پس از آنکه سید بن طاووس کتاب «الجمل و العقود» تألیف شیخ طوسی را به خوبی فرا گرفت، به مطالعه کتاب «النهایه» پرداخت. پس از اتمام بخش اول این کتاب، به قدری در علم فقه رشد کرده بود که استادش، علامه ابن نما، در پشت جلد کتاب، او را بسیار ستود و به او اجازه روایت حدیث داد. سپس جزء دوم «النهایه» را خواند و از کتاب «المبسوط» نیز استفاده نمود تا اینکه از خواندن و تلمذ به کلی بی نیاز شد.[۱۱]
سید بن طاووس علاقه خاصی به شیخ طوسی و آثار او داشت. او همیشه به فرزندش توصیه می کرد که کتاب های شیخ طوسی را مطالعه کند و تحت نظر یک استاد پرهیزکار به فراگیری آنها بپردازد.[۱۲]
اهمیت فقه در نگاه سید بن طاووس
سید بن طاووس به علم فقه ارزش بسیار زیادی قائل بود.[۱۳] او بارها به فرزندش توصیه می کرد که فقه را نزد یک عالم صالح و پرهیزکار بیاموزد و همیشه به خدا توکل کند تا او را از مدت ها مطالعه و تحقیق بی نیاز کند.[۱۴]
سید بن طاووس حدود دو سال و نیم به طور جدی به مطالعه فقه پرداخت و پس از آن، دیگر نیازی به ادامه تحصیل رسمی در این زمینه ندید. با این حال، او همچنان به مطالعه و تحقیق در مسائل فقهی علاقه مند بود و از این دانش برای حل مسائل شرعی و استنباط احکام استفاده می کرد.[۱۵]
سید بن طاووس دیدگاه مثبتی نسبت به فقهای هم عصر خود نداشت. او معتقد بود که فقهای آن زمان بیشتر به تکرار فتاوای گذشتگان می پردازند و نوآوری و تحقیق کافی در مسائل فقهی ندارند. او از نبود علمایی که بتوانند به اندازهٔ فقهای گذشته به مسائل شرعی مسلط باشند، ابراز تأسف می کرد.[۱۶]
سید بن طاووس با دیدن اختلاف آراء زیاد در مسائل شرعی، بسیار نگران می شد. او به آیه ای از قرآن اشاره می کرد که در آن خداوند پیامبر اکرم (ص) را تهدید کرده است که اگر سخنی خلاف وحی بگوید، عذاب شدیدی در انتظار او خواهد بود.[۱۷] سید بن طاووس می گفت اگر خدا پیامبرش را به این شدت تهدید می کند، پس چه برسد به من که بخواهم فتوا بدهم و ممکن است فتوای اشتباهی صادر کنم.[۱۸]
به همین دلیل، سید بن طاووس از فتوا دادن پرهیز می کرد. او می ترسید که مبادا با فتوا دادن، به خداوند دروغ ببندد یا اینکه به دنبال شهرت و مقام دنیوی باشد.[۱۹]
نگاه سید بن طاووس به علم کلام
سید بن طاووس نه تنها در فقه بلکه در علم کلام نیز دانش و آگاهی فراوانی داشت. با این حال، او به علم کلام به دیده خوش بینی نگاه نمی کرد. به نظر او، متکلمان اغلب مسائل ساده دینی را پیچیده و مبهم می کردند و همین موضوع باعث ایجاد شک و تردید در دل مؤمنان می شد.
سید بن طاووس معتقد بود که علم کلام تنها برای کسانی مفید است که درگیر مباحث پیچیده و جدال های کلامی هستند.[۲۰] او می گفت که خودش افرادی را دیده که با مطالعه کتب کلامی، به جای اینکه ایمانشان تقویت شود، دچار تردید شده اند.[۲۱]
به عنوان مثال، سید بن طاووس به اختلاف نظرهای زیاد بین دو تن از بزرگترین متکلمان شیعه یعنی شیخ مفید و سید مرتضی اشاره می کند و می گوید وجود این همه اختلاف، نشان می دهد که علم کلام نمی تواند به پرسش های اساسی دینی پاسخ قطعی بدهد.[۲۲]
با وجود این انتقادات، سید بن طاووس خودش به علم کلام مسلط بود و حتی کتابی در این زمینه با عنوان «شفاء العقول من داء الفضول» (درمان عقل از بیماری های بیهوده) نوشته است.[۲۳]
سید بن طاووس با وجود انتقاداتی که به علم کلام داشت، به اهمیت تفکر و اندیشیدن در مسائل دینی اعتقاد راسخ داشت.[۲۴] او معتقد بود که نباید صرفاً به دنبال پیروی کورکورانه از دیگران باشیم و باید با استفاده از عقل خود به دنبال حقیقت باشیم.[۲۵]
او همچنین بر اهمیت مناظره و جدل برای دفاع از حق تأکید می کرد. به نظر سید بن طاووس، دانستن اصطلاحات و فنون مناظره برای کسانی که می خواهند از دین دفاع کنند و به دیگران حقایق را بشناسانند، ضروری است.[۲۶] او خود در این زمینه بسیار ماهر بود و در مناظرات متعدد بر مخالفان خود پیروز می شد.[۲۷]
با این حال، سید بن طاووس معتقد بود که نباید تمام عمر خود را صرف مطالعه کتب کلامی و شرکت در مناظرات کنیم. به نظر او، اولویت اصلی ما باید انجام واجبات دینی و عبادات باشد. مطالعه کتب کلامی تنها زمانی مفید است که به ما کمک کند تا از دین خود دفاع کنیم و به دیگران حقایق را بشناسانیم.
سید بن طاووس از نگاه بزرگان شیعه
در میان دانشمندان شیعه، سید بن طاووس به زهد و پرهیزگاری شهره بود و همه بر عظمت دانش او صحه می گذاشتند. قرن ها از زمان رحلت ایشان می گذرد، اما هنوز هم با احترام و افتخار از او یاد می شود. شهرت علمی، فکری و اخلاقی او چنان گسترده بود که هم عصران و حتی کسانی که آثارش را نسخه برداری می کردند، او را ستایش می نمودند.
در این بخش، به برخی از سخنان بزرگان درباره سید بن طاووس می پردازیم:
علامه حلی، دانشمند بزرگ شیعه، درباره استاد خود، رضی الدین علی (سید بن طاووس) می گوید: «او دارای کرامات بسیاری بود که برخی را خود ایشان برایم نقل کردند و برخی دیگر را پدرم برای من روایت کرد.»[۲۸] این گفته نشان می دهد که علامه حلی به کرامات و مقام معنوی استاد خود اعتقاد راسخ داشته است.
علامه مجلسی، دانشمند بزرگ شیعه، درباره سید بن طاووس چنین می گوید: «سید النقیب، الثقه الزاهد، جمال العارفین»؛ یعنی «سید نقیب، مردی امین و زاهد و جمال عارفان».[۲۹] این عبارت کوتاه، گویای مقام والای سید بن طاووس در نزد علامه مجلسی است.
محدث قمی نیز در توصیف سید بن طاووس می فرماید: «السید رضی الدین ابوالقاسم الأجل الأورع الأزهد الأسعد، قدوه العارفین و مصباح المتهجدین، صاحب الکرامات، طاووس آل طاووس،السید بن طاووس قدس الله سره و رفع فی الملأ الأعلی ذکره»؛ «سید رضی الدین ابوالقاسم، بزرگوارترین، با تقواترین، زاهدترین و سعادتمندترین شخص، پیشوای عارفان و چراغ شب زنده داران، صاحب کرامات، طاووس خاندان طاووس، سید بن طاووس که خداوند رحمتش کند و ذکرش را در بالاترین مقامات بلند بردارد».[۳۰]
آثار ارزشمند سید بن طاووس
سید بن طاووس، عالم بزرگ شیعه، با بهره گیری از دانش گسترده خود و کتابخانه ارزشمند خانوادگی، آثار بسیاری را به یادگار گذاشت که برخی از آنها متأسفانه در گذر زمان از بین رفته اند.
محدث قمی، از جمله کسانی است که بخشی از آثار ارزشمند سید بن طاووس را برشمرده است.[۳۱] برخی از مهم ترین این آثار عبارت اند از:
۱-اللّهوف علی قتلی الطّفوف (اللهوف): این کتاب که به دلیل اهمیت فراوان، بارها چاپ و ترجمه شده است، روایتی کوتاه و تاثیرگذار از واقعه کربلا است. هدف سید بن طاووس از نگارش این کتاب، فراهم کردن منبعی کوچک و همراه برای شیعیان بوده تا بتوانند در هنگام زیارت امام حسین (ع)، با مطالعه آن به عزاداری و سوگواری بپردازند.
۲-الإبانه فی معرفه أسماء کتب الخزانه: این کتاب به معرفی کتاب های موجود در کتابخانه شخصی سید بن طاووس می پردازد.
۳-اسرار الصلوه: در این کتاب، به اسرار و رموز نماز پرداخته شده است.
۴-السعادات العبادات: این اثر، درباره سعادت و کمالات انسان و راه های دست یابی به آن هاست.
۵-فرحه الناظر و بهجه الخواطر: این کتاب حاوی روایات و داستان هایی است که برای دل ها مایه آرامش و شادی است.
۶-کشف المحجه لثمره المهجه: این کتاب، به بررسی شخصیت و مقام امام حسین (ع) می پردازد.
۷-محاسبه النفس: در این کتاب، به اهمیت محاسبه نفس و مراقبت از اعمال و رفتار پرداخته شده است.
۸-شرح نهج البلاغه: سید بن طاووس در این اثر، به شرح و تفسیر سخنان حکیمانه امیرالمؤمنین علی (ع) پرداخته است.
۹-المصرع الشین فی قتل الحسین: این کتاب، به توصیف مصیبت شهادت امام حسین (ع) می پردازد.
۱۰-الاقبال بالاعمال: این کتاب مجموعه ای از ادعیه ای است که برای هر ماه از سال اختصاص یافته و به نوعی راهنمای عملی برای انجام اعمال عبادی در طول سال به شمار می رود.
۱۱-المزار: این کتاب به آداب سفر و زیارت امام حسین (ع) در کربلا اختصاص دارد و شامل زیارت نامه های مختلف و راهنمایی های لازم برای زیارت ابا عبدالله (ع) است.
۱۲-مصباح الزائر و جناح السفر: سید بن طاووس این دو کتاب را برای کمک به زائران امام حسین (ع) در انجام صحیح زیارت نگاشته است. ایشان این کتاب ها را «چراغی برای انجام درست زیارت» توصیف کرده اند.[۳۲]
۱۳-فلاح السائل و نجاح المسائل: این کتاب دو جلدی مجموعه ای از ادعیه ای است که برای استفاده در طول روز و پس از نمازها گردآوری شده است و به نوعی دعاهایی برای برآورده شدن حاجات و نیات مؤمنان محسوب می شود.
کتابخانه سید بن طاووس
سید بن طاووس کتابخانه ای غنی داشته که بالغ بر ۱۵۰۰ کتاب در آن وجود داشته است.[۳۳] این مجموعه با توجه به از بین رفتن بسیاری از کتابها در حمله مغول و برجای ماندن آن، حائز اهمیت است.[۳۴] اتان کلبرگ کتابی نوشته است با نام «کتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او» و در آن تلاش نموده است به کمک تألیفات برجاى مانده از او این کتابخانه را بازسازى کند.[۳۵] او در این کتاب حدود ۶۷۰ عنوان از کتاب های موجود در این کتابخانه را فهرست نموده است.[۳۶]
سید بن طاووس و تعامل با حکومت عباسی
دوران حیات سید بن طاووس با اواخر حکومت عباسیان مصادف شد، حکومتی که سرانجام در سال ۶۵۶ هجری قمری توسط هلاکوخان مغول به پایان رسید. در این دوره، نفوذ برخی از بزرگان شیعه در دستگاه حکومتی عباسیان به چشم می خورد و سید بن طاووس نیز با برخی از این شخصیت ها ارتباط نزدیک داشت.
از جمله این افراد می توان به ابن علقمی و پسرش عزالدین ابوالفضل اشاره کرد.[۳۷] ابن علقمی که در سال ۶۵۶ هجری درگذشت، از چهره های سرشناس شیعه بود. فرزند او، عزالدین ابوالفضل نیز همچون پدرش، شخصیتی تأثیرگذار بود.
این دو شخصیت شیعه بارها از سوی خلفای عباسی به مناصب دولتی دعوت شدند. عزالدین ابوالفضل در سخنان خود به صراحت به این موضوع اشاره کرده است و از پیشنهاد پادشاهان برای تصدی مناصب مهم حکومتی سخن گفته است. او می گوید: «یکی از پادشاهان بزرگ دنیا از من تقاضا کرد که در سرائی از وی دیدار کنم که بسیاری از مردم غافل دنیا، آرزوی رفتن به آن جا را دارند و برای آن سر و دست می شکنند.»[۳۸]
بارها از سوی خلفای عباسی و سپس حکام مغول، پیشنهاداتی مبنی بر تصدی مناصب مهمی همچون افتاء (فتوا دادن)، قضاوت، داوری، نقابت (سرپرستی جامعه شیعیان) و حتی وزارت به سید بن طاووس شد. با این حال، او همواره این پیشنهادها را رد کرد و بر حفظ استقلال خود و دوری از قدرت سیاسی تأکید داشت.
با این حال، پس از سقوط بغداد و تسلط مغولان بر عراق، سید بن طاووس در سال ۶۶۱ هجری قمری مجبور شد منصب نقابت طالبیان را بپذیرد. این تصمیم در واقع نوعی تسلیم اجباری در برابر شرایط سخت آن زمان بود.[۳۹] با قبول این منصب، سید بن طاووس می خواست از شیعیان حفاظت کند و مانع از آسیب رسیدن به جامعه شیعی شود.
یکی از اقدامات مهم سید بن طاووس در آن دوران، نقش کلیدی او در حفظ شهر حله از یورش مغولان بود. با تدبیر و درایت او، علما و مردم حله تصمیم گرفتند به مغولان ملحق شوند تا از این طریق شهرشان را از ویرانی نجات دهند. این تصمیم هوشمندانه، حله را از خطر نابودی حفظ کرد.[۴۰]
در پی فتح بغداد توسط هلاکوخان، مغولان از علما پرسیدند که کدام بهتر است: سلطان کافر عادل یا سلطان مسلمان ستمگر؟ اکثر علما از پاسخ دادن به این سؤال خودداری کردند، اما سید بن طاووس با درایت و آگاهی از شرایط آن زمان، فتوایی صادر کرد مبنی بر اینکه سلطان کافر عادل بر سلطان مسلمان ستمگر ارجح است. این فتوا نشان از انعطاف پذیری و واقع بینی سید بن طاووس داشت و به او اجازه داد تا در شرایط دشوار آن زمان، از جامعه شیعه حفاظت کند.[۴۱]
مقبره سید بن طاووس
در شهر حله مقبره ای منسوب به سید بن طاووس وجود دارد[۴۲] اما ابن فوطی (م ۷۲۳ق) در کتاب حوادث جامعه گفته است که جنازه او را پس از مرگ به نجف منتقل کردند و در جوار امام علی ع دفن نمودند.[۴۳]و خود سید ابن طاووس نیز در کتاب فلاح السائل نوشته است که برای خودش قبری در کنار مرقد امیرالمؤمنین آماده کرده و خودش بر آماده سازی قبر نظارت کرده است.[۴۴]
برخی احتمال داده اند که بارگاه با نام سید بن طاووس در حله متعلق به فرزند همنام او یعنی رضی الدین علی بن علی بن موسی باشد، که در نام، کنیه و لقب، با پدرش، اشتراک داشته است.
جمع بندی
سید بن طاووس، عالم ربانی و عارفی وارسته، از چهرههای درخشان تاریخ تشیع است. ایشان نه تنها در علم فقه تبحر داشته بلکه در حوزه اخلاق، عرفان و ادبیات نیز آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته است. نقش برجسته سید بن طاووس در دوران پر آشوب مغولان و انتخاب ایشان به عنوان نقیب شیعیان بغداد، نشان از جایگاه والای ایشان در میان شیعیان آن عصر دارد. علاقه وافر ایشان به دعا، زیارت و مسائل اخلاقی، در آثار پربارشان به ویژه کتاب «لهوف» به روشنی نمایان است.
پی نوشت ها
[۱] أکمونه حسینی، مواردالإتحاف فی نقباء الأشراف، ج۱، ص۱۰۷و۱۰۸.
[۲] سید بن طاووس، کشف المحجه یا فانوس، ص۲۹۴.
[۳] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت ، ص۱۴.
[۴] تقی الدین حلی، الرجال، ص۴۵.
[۵] تقی الدین حلی، الرجال، ص۴۶.
[۶] تقی الدین حلی، الرجال، ص۴۶.
[۷] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۱۶.
[۸] قمی، الکنی و الألقاب، ج۱،ص۳۴۱
[۹] أکمونه حسینی، موارد الإتحاف،ج۱،ص۱۰۷- ۱۱۰.
[۱۰] قمی، الکنی و الألقاب،ج۱،ص۳۴۲
[۱۱] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۱۶۵- ۱۶۷.
[۱۲] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۱۶۱.
[۱۳]شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۱۶۱ .
[۱۴] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۱۶۵.
[۱۵] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۱۶۱
[۱۶] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۱۶۱
[۱۷] حاقه: ۴۴.
[۱۸] موسوی خوانساری، روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، ج۴، ص ۳۲۶.
[۱۹] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۱۴۰.
[۲۰] مجلسی، کتاب الإجازات در بحار الأنوار، ج۱۰۷،ص۴۳
[۲۱] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۳۶.
[۲۲] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۳۶.
[۲۳] مجلسی، کتاب الإجازات در بحار الأنوار، ج۱۰۷،ص۴۳
[۲۴] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۴۰.
[۲۵] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۳۲.
[۲۶] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۴۰.
[۲۷] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۹۸.
[۲۸] مجلسی، کتاب الإجازات در بحار الأنوار، ج۱۰۷،ص۶۳و۶۴.
[۲۹] مجلسی، کتاب الإجازات در بحار الأنوار، ج۱۰۷،ص۲۰۵
[۳۰] قمی، الفوائد الرضویه فی أحوال علماء المذهب الجعفریه، ج۱، ص۵۴۲.
[۳۱] قمی، الفوائد الرضویه فی أحوال علماء المذهب الجعفریه، ج۱، ص۵۴۳.
[۳۲] سید بن طاووس، لهوف، ص۸۷.
[۳۳] نیل ساز، نصرت؛ فهیم، فرزانه، «بررسی تحلیلی سعدالسعود ابن طاووس»، نقد کتاب قرآن و حدیث، پاییز ۱۳۹۶، شماره ۱۱، ص ۶.
[۳۴] کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۱۳.
[۳۵] رک: کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۱۵۹-۶۱۲
[۳۶] جعفریان، «ادب دعا در شیعه»، ص۲۱۴
[۳۷] مجلسی، کتاب الإجازات در بحار الأنوار، ج۱۰۷،ص۴۴
[۳۸] شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۱۳۷.
[۳۹] احمد بن علی بن عنبه، الفصول الفخریه، ص۱۳۱ و ۱۳۲.
[۴۰] ابن فوطی شیبانی، مجمع الآداب فی معجم الألقاب، ج ۴، ص ۵۰۸.
[۴۱] ابن طقطقی، تاریخ فخری در آداب ملک داری و دولت های اسلامی، ص ۱۹.
[۴۲] ابن فوطی، الحوادث الجامعه، دارالکتب العلمیه،ص ۲۵۵.
[۴۳] نگاه کنید به: سید بن طاووس، فلاح السائل، ۱۴۰۶ق، ص۷۳-۷۴.
[۴۴] رک: فقیه بحرالعلوم، زیارتگاه های عراق، سازمان حج و زیارت، ص۶۴
منابع
- قرآن کریم
- أکمونه حسینی، عبدالرزاق؛ موارد الإتحاف فی نقباء الأشراف، نجف اشرف، نشر الآداب، ۱۳۸۸هجری.
- شهیدی گلپایگانی، سید محمد باقر؛ راهنمای سعادت (ترجمه کشف المحجه)، تهران، نشر سعدی، ۱۳۸۲هجری.
- سید بن طاووس، علی بن موسی؛ کشف المحجه یا فانوس، ترجمه اسد الله مبشری، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ش، چاپ اول.
- تقی الدین، حسن بن علی بن داوود حلی؛ الرجال، تحقیق علامه سید محمد صادق بحرالعلوم، نجف اشرف، نشر حیدریه، ۱۳۹۲هجری.
- قمی،شیخ عباس،الکنی و الألقاب،نجف أشرف،نشرحیدریه،۱۳۸۹هجری.
- موسوی خوانساری، محمد باقر؛ روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، تحقیق اسدالله اسماعیلیان، قم، نشر اسماعیلیه، ۱۳۹۱هجری.
- مجلسی،محمد باقر،کتاب الإجازات در بحار الأنوار،بیروت،نشر مؤسسه وفاء،۱۴۰۳هجری،چاپ سوم.
- قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویه فی أحوال علماء المذهب الجعفریه، ترجمه و تحقیق ناصر باقری بیدهندی، قم، نشر بوستان کتاب، ۱۳۸۵شمسی.
- سید بن طاووس،علی بن موسی،لهوف،تحقیق شیخ فارس تبریزیان الحسون،نشر دارالاسوه،۱۴۱۴هجری،چاپ اول.
- احمد بن علی بن عنبه، جمال الدین؛ الفصول الفخریه، به اهتمام سید جلال الدین محدث أرموی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۶۳شمسی.
- ابن فوطی شیبانی، کمال الدین ابوالفضل عبدالرزاق بن احمد؛ مجمع الآداب فی معجم الألقاب، تحقیق محمد کاظم، تهران، نشر مؤسسه الطباعه و النشر، ۱۴۱۶هجری، چاپ اول.
- ابن طقطقی، محمد بن علی بن طباطبا؛ تاریخ فخری در آداب ملک داری و دولت های اسلامی، ترجمه محمد وحید گلپایگانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۶۷شمسی، چاپ سوم.
- ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد، الحوادث الجامعه، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی تا.
- جعفریان، رسول، «ادب دعا در شیعه»، در مجله نامه مفید، شماره پنجم، ۱۳۷۵ش.