- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
۶. مدگرایى و تشخُّصطلبى
برتریجویى و تشخّصطلبى، از دیگر عوامل پیدایش مُد در بین جوانان است. افرادى که خود را برتر از دیگران و مربوط به قشر مرفّه جامعه میدانند، سعى میکنند این برترى را در گویش، لباس پوشیدن، محیطآرایى و سبک آرایش و زیورآلات خود نشان دهند و لذا مُدهاى جدید را مطرح میکنند.
تورْشتایْن وِبْلن (Thorstein veblen) مد را وسیلهاى براى این که افراد، نشان دهند ثروتمند و با شخصیت و یا داراى اندیشهاى خاص هستند، میداند؛ (۷) لذا به محض این که مُدى در جامعه گسترده شد، اشرافزادگان و ثروتمندان، به سراغ این مد جدید میروند؛ زیرا مُد قدیمی، دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمیکند.
نقش تولیدکنندگان در اشاعه مُد
شرکتهاى تولیدى، از طریق روانسنجى و شناخت روحیات افراد جامعه و با توجه به همین روحیه نوگرایى و میل به امروزى شدن در جوانان، هر روز، یک فُرم شلوار، پیراهن، کفش، کلاه، عینک، آباژور، کاغذ دیوارى، گوشى تلفن و… را عرضه میکنند و اندک تغییرى از جانب آنها، یک مُد جدید میشود و حتّى گاهى براى آن که کالاى تولیدیشان زودتر در جامعه مُد شود، از یک فرد مشهور (مثل یک هنرمند سینما یا ورزشکار)، با اِعطاى مبلغ زیادى پول، میخواهند که براى یکبار هم که شده، از آن کالاى جدید استفاده کند و در فیلم یا صحنه تلویزیون، ظاهر شود.
یکى از دلایل عمدهاى که تولیدکنندگان و طرّاحان خارجى توانستهاند در سطح جهانى براى خود، جایى باز کنند و مُدآفرینى داشته باشند، آشنایى آنها با مبانى روانشناختى «تأثیرگذارى» و به کارگیرى روش ها و اصول فنّى مناسب در کار است، در حالی که تولیدکنندگان داخلى و محدود، معمولاً به الگوبردارى و تقلید از آنها میپردازند و به نحوى مُدهاى غربى را در جامعه ترویج میکنند.
رسانهها و ترویج مُد
شبکههاى تلویزیونى، مطبوعات و پایگاههاى فعّال اینترنتى، انواع مدهاى جدید را تبلیغ میکنند و از این طریق، زمینه را براى گرایش خانوادهها و به خصوص جوانان به سوى مدهاى نو مهیّا میسازند.
اسلام، مدگرایى و امروزى شدن
حال، این سؤالْ مطرح است که مدگرایى، تجدُّد و امروزى شدن، تا چه اندازه مطلوب است؟ و نظر اسلام در این زمینه چیست؟ در یک نگاه کلى، اسلام با همه نوع مُد، مخالف نیست. اسلام، امروزى شدن و نوگرایى در سبک و شیوه لباس پوشیدن را نیز به صورت کلّى پذیرفته است.
آنچه اسلام با آن مخالف است، پشت پا زدن به ارزش ها (مثل: پوشش شرعى، پرهیز از اسراف، و…)، رعایت نکردن اخلاق اجتماعى، آزادى مطلق در روابط دختر و پسر، و همانندسازى با بیگانگان است. حال اگر این پدیدههاى انحرافى در قالب مُد به خود جوانان داده شوند و میل فطرى «نوگرایى» و نیازِ «امروز شدن» به لجنزار انحرافات سوق یابد، اسلام با آن مخالف است.
پس مُدهاى خوب داریم و مُدهاى بد! امروزى شدن نیز همین گونه است. گاه، امروزى شدن، رابطه انسان را با گذشته اش (که همان سابقه تاریخى و هویت فرهنگى اوست)، قطع میکند و گاه در امتداد دیروز و با حفظ تعلّقات انسان به سنّت ها و ارزشهاى پیشین است. اسلام با این نوع تجدُّد و امروزى شدن که در راستاى ارزش ها و با حفظ اصول و مبانى اعتقادى باشد، هیچگاه مخالف نیست.
آسیبشناسى مدگرایى جوانان
مدگرایى، گرچه ریشه در نیازهاى طبیعى جوانان دارد و برخاسته از روحیه نوگرایى جوانان است، اما به لحاظ آن که مُدها و مُدِل ها نمایانگر علایق و ارزش هاى مسلّط یک زمان و یک قشر خاصاند و افزون بر آن، میبینیم که امروزه جوانان ما از مدهایى (چون: رَپ، هِوى متال، و…) پیروى میکنند و ناخواسته به رهنجارهایى رومیآورند که چه بسا با فرهنگ و ارزش هاى اجتماعى ما در تضاد است.
پس میتوان گفت که مدگرایى در جامعه ما تا حدود زیادى کارکرد منفى به خود گرفته است و پیامدهاى آن، به شدّت، جوانان ما را تهدید میکند. لذا بحث از آسیبشناسى مدگرایى ضرورت مییابد.
پیامدهاى منفى مدگرایى
با توجه به این که بیشتر مُدهاى رایج در بین جوانان و نوجوانان برگرفته از الگوهاى بیگانه و غیر خودى است، میتوان گفت که مدگرایى به معناى جدید آن، نوعى از خودبیگانگى و تقلید از فرهنگ غربى را القا میکند، تا آنجا که الآن بعضى از جوان ها از نوک پا تا فرق سرشان غربى است و حتّى وقتى نگاه میکنى، میبینى کلمات یا جملاتى بر روى لباس یا داشبورد ماشین یا آینه و کُمد شخصى یا درِ ورودى مغازهشان نوشته شده که کمتر ارتباطى با زندگى شخصى یا آرمان ها و علایق فردى آنها دارد و گاه حتّى معناى آن را نیز به درستى نمیدانند و شاید اگر بدانند، موجب شگفتى، خنده یا ناراحتىشان بشود، عباراتى مثل: «ما پسران شیطانیم»، «گروه لجن!»، «سفید، امّا آشغال»، «گروه سیاهان بوگندو!»، «زیبایى کثیف»، «عشق نشئه»، «گناه تا مرگ»، «بوسه بر صندلى الکتریکى» و…
این، چیزى است که از مُدگرایى یا مدپرستى جوانان امروز ما به چشم میآید؛ چیزى که شاید بتوان گفت تا حدّ زیادى، ناشى از تقلید کورکورانه و غفلت از خویش است؛ چرا که کلمات و عبارات بالا، شعارهاى آخرین مُدهاى شخصیتى است که غربیها به جوانان جهان تقدیم کردهاند، در حالی که جوان امروز ما، نگاه خاص خودش، شخصیّت خودش و حتى مشکلات خودش را دارد!
تقلید هر روزه از آخرین مدهاى رایج در جهان غرب، به چه معناست، جز: از خودبیگانگى، بحران هویت، تزلزل شخصیت، وابستگى اقتصادى، احساس حقارت و…؟ از همه دردناکتر، این است که بسیارى از رفتارها و هنجارهایى که امروزه به عنوان مُد در جامعه ما مطرح است و از سوى عدهاى تبلیغ هم میشود، با اصول اخلاقى و ارزش هاى فرهنگى جامعه ما به هیچ وجه همخوانى ندارد.
روابط بى قید و شرط دختر و پسر، عدم رعایت پوشش اسلامی، آرایش مو و صورت صرفاً به قصد جلب توجه (مثلاً به سبک جنس مخالف و یا به سبک هاى بسیار پیچیده و وقتگیر)، آرایش مو به سبک جوانان منحرف غربى (مثلاً به سبک همجنسگرایان)، به کارگیرى وسایل تزئینى غیرمتعارف (مثلاً حلقه بینى براى دختران و حلقه گوش و انگشتر طلا براى پسران) و… همه به نحوى شخصیت جوان مدگراى امروزى را به نمایش میگذارند؛ مدهایى که به اتلاف وقت و انرژى و قابلیت هاى فکرى و سرمایههاى مادّى جوانان و خانواده میانجامند و شاید بتوان گفت که هیچ سهم و نقشى در نو شدن و امروزى شدن جوان و جامعه ندارند!
فرهنگ خودى، اصلیترین ضابطه مدگرایى و امروزى شدن
فرهنگ و ارزش هاى اجتماعى، از اساسیترین عناصر یک نظام اجتماعى هستند که پایه ارزیابى ما را از پدیدههاى اطرافمان تشکیل میدهند و در واقع، رفتار ما را نسبت به آنها تنظیم میکنند. بنابراین، در پذیرش یا عدم پذیرش الگوها و مدهایى که در جامعه رواج مییابند، ابتدا باید رابطه آنها را با نظام ارزشى حاکم بر جامعه و اصول و مبانى مورد قبول آن مردم، مورد ارزیابى قرار داد و میزان همگرایى یا واگرایى آنها را از یکدیگر سنجید.
به عنوان نمونه، مدهاى لباس، اگر در عین جذابیّت و امروزى بودن، برخاسته از فرهنگ خودى باشند و با اصول و مبانى اعتقادى و اخلاقى جامعه ما تعارض نداشته باشند، نشانه خلاقیّت و نوآورى جوانان ما بوده، هویت فرهنگى آنان را به نمایش میگذارند. بنابراین، باید تدابیرى سنجیده شود تا مُدها و مُدل ها، هم نیاز به تنوعطلبى و نوجویى و میل به امروزى شدن جوانان را تأمین کنند و هم جوانان ما از پیامدهاى منفى مدگرایى، در امان بمانند. (۸)
نکته آخر
همه ما به خوبى میدانیم که پیروى از الگوها و مدهاى غربى و پوشیدن لباس هاى با آرم خارجى یا تقلید از مدل موى سر فلان فوتبالیست، نمیتواند به ما شخصیت اعطا کند و موجب پیشرفت و ترقّى ما گردد.
عوامل اصلى موفقیت در تمامی زمینهها، خودباورى (اعتماد به نفس) و پایبندى به اصول اعتقادى و ارزش هاى اخلاقى است. تا زمانى که علم و دانش در وجود ما شکوفا نگردد و زیرساختهاى شخصیت ما مبتنى بر الگوهاى فرهنگ اصیل این مرز و بوم، شکل نگیرد، آرایش ظاهر و تقلید از مدها و الگوهاى دیگران، جز بحران هویت و دور شدن از اصالت فرهنگى خویشتن، نتیجهاى در پى نخواهد داشت.
پس بیایید یکبار دیگر در رفتارمان تجدیدنظر کنیم و اصالتهاى فرهنگیمان را در پرتو جذابیتهاى دروغین فرهنگ بیگانه از دست ندهیم. همانگونه که میل به امروزى شدن و مُدگرایى (که از ویژگیهاى دوران جوانى است)، ناخواسته ما را به پیروى از الگوهاى بیگانه میکشانَد، غرور و احراز هویت نیز به همین دوره سنّى اختصاص دارد.
چه خوب است غرور ملى و غیرت دینى را در خویش تقویت کنیم و میل به امروزى شدن و مدگرایى را با الهام گرفتن از آموزههاى تمدّنساز اسلام و فرهنگ غنى اسلامی – ایرانى خویش و متناسب با هویت فرهنگى خود، به فعلیت برسانیم.
پی نوشت ها
۱- براى مطالعه بیشتر ر.ک به: روانشناسى رشد، وندر زندن، ترجمه: حمزه گنجى، انتشارات بعثت، ۱۳۷۶، بخش سوم.
۲- درآمدى بر تئورى ها و مدل هاى تغییرات اجتماعى، احمدرضا غروى زاد، تهران: جهاد دانشگاهى، ۱۳۷۳، ص ۱۹۶
۳- لغتنامه، علىاکبر دهخدا، ج ۱۲، ص ۱۸۱۱۵-
۴- براى مطالعه بیشتر، ر.ک به: درآمد بر مکاتب و اندیشههاى معاصر فرهنگ واژه ها، عبدالرسول بیات و همکاران، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینى، ۱۳۸۱
۵- زمینه روانشناسى، ریتا اتکینسون، ترجمه: محمدتقى براهنى و همکاران، ج ۱، تهران: رشد، ۱۳۷۵، ص ۱۵۸.
۶- براى مطالعه بیشتر، ر.ک به: آناتومی جامعه، فرامرز رفیع پور، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۸، بخش ۷ و ۸.
۷-. Veblen, Thorstein )1191(. the theory of the leisure class.new york. p 7
۸- انتشار سه نشریه ویژه مد در ایران (که هم زمان به مباحث نظرى و نمونه هاى ایرانى مد میپردازند)، شاید بتواند گام نخست در این زمینه باشد: ماهنامه طرح و مد (ویژه لباس، محیط و تزیینات)، ماهنامه لوتوس (ویژه مدهاى ایرانى لباس) و ماهنامه آرایه (ویژه محیط آرایى و تزیینات داخلى). (حدیث زندگى)
منبع: دو ماهنامه حدیث زندگى؛ سال سوم؛ شماره چهار؛ مهر و آبان ۱۳۸۲؛ ویژه بهداشت روان؛ نویسنده: محمد صادق شجاعى