مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ علی صافی گلپایگانی (ره) مجموعه اشعار زیبایی را در مورد امام هادی (علیه السلام) سروده اند که در این نوشتار به عموم شیعیان و دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) تقدیم می گردد:
منادی حق
روز میلاد حضرت هادی است
که جواد الائمه در شادی است
حضرت هادی آنکه چون پدران
او منادی حق و آزادی است
او نه چون حاکمان عصر خودش
در پی ظلم و جور و بیدادی است
بلکه در چار چوب اسلامی
فکر اصلاح های بنیادی است
چونکه در ظل عدل اسلامی
بهره ور عاکف است و هم بادی است
نه زمروانی و بنی عباس
خلق زیر فشار شدادی است
هر چه خوبی است در ائمه ما است
این خصال نکو خدادادی است
دشمنان قدرشان ندانستند
که تعدی به حقشان عادی است
زین سبب حقشان چو شد مغصوب
کس نبد یاور ونه امدادی است
من ندام به جز محبتشان
پس همینم به روز میعادی است
گفتم این شعر روز عید و سرور
این (علی) را ز حضرتش یادی است
هادی حق
روز میلاد حضرت هادی است
هادی حق و راه آزادی است
هست او جان حکمت و عرفان
عالم و علم او خدادادی است
بهر گم گشته گان سبیل نجات
بهر درماندگان به امدادی است
با بیانات و معجزات زیاد
باعث انقلاب بنیادی است
خلق را روز و شب هدایت کرد
گرچه در رنج و ظلم و بیدادی است
متوکل بر او ستم ها کرد
آنکه در عصر خود چو شدادی است
باهمه ظلم ها که دید امام
بهر اسلام ساعی و نادی است
دل به او داده هر مسلمانی
مورد حبّ عاکف و بادی است
همچو اجداد طاهرین او را
همه جا از بزرگیش یادی است
این بزرگی که داشت این حضرت
خاندان را جلال اجدادی است
این بزرگی که آل طاها راست
بهر ما شیعه باعث شادی است
بر (علی) از کرم نگاهی کن
چون نه توشه و را و نه زادی است[۱]
جلوه دین
ای دل امروز موسم شادی است
روز میلاد حضرت هادی است
کرده دنیا به نور خود روشن
به چه مولود و به چه میلادی است
در طرب اندراند پیر و جوان
وجد در هر دیار و هر وادی است
پا به دنیا نهاده آنکه هم او
جلوه دین و عدل و آزادی است
آن امامی که از مجاهدتش
ملک دین این چنین در آبادی است
آنکه علمش افاضه حق است
نز معلم نه درس استادی است
آن کرامات و معجزات که داشت
این همه منقبت خدادای است
متحمل شداست آنهمه رنج
چون برای خدا به حق نادی است
تا کند زندگی به خلق آسان
دشمن ظلم و جور و بیدادی است
حب آن حضرت و ولایت او
روز محشر مهم ترین زادی است
دست بر دامنش بزن سالک
چون جز این ره نه راه ارشادی است
هر که دارد ولای ایشان را
راحت از هر سؤال و ایرادی است
گر چه ناقابل است شعر (علی)
باز از حضرتش همین یادی است[۲]
سلیل على
امام دهم حجت کردگار
جهان از وجودش گرفت افتخار
على نقى سرو بستان دین
گل باغ پیغمبر کامکار
عزیز دل حضرت فاطمه
سلیل على شاه دلدل سوار
امامی است هادی به اسم و به رسم
دلیلی است ناجی به قول و به کار
از آن علم بسیار آمد ظهور
در آن عمر کوتاه و آن روزگار
به اطفاء نورش عدو روز و شب
به او بسته راه یمین و یسار
ولی حضرتش با همه ابتلا
نگهداشت اعلام دین استوار
چنان گشت غالب به علم و عمل
که نگرفت روی حقیقت غبار
شد از معجزات و کرامات او
مسلم حقیقت به خرد و کبار
که نور خدایی نگردد خموش
برد خصم او ذلت و ننگ و عار
ببینی که این دشمنان عنود
چه کردند با اهل بیت کبار
ولی ماند عزت بر آل نبی
ولی دشمنان خار گشتند، خار
بنازم بر آل علی کاین چنین
بماندند با عزتی پایدار
ببینی تو هر روشنی در جهان
از این خاندان مانده با اعتبار
همین حضرت هادی و عمر کم
ببین مانده با شوکت و اقتدار
غمی نیست بهر (علی) چونکه هست
به لطف و عطای وی امیدوار
بانگ ناله
امام هادی و نور خدا از دنیا رفت
شهید زهر جفا خسته دل از اینجا رفت
بنی امیه چو قدرت به دستشان افتاد
ستم زیاد از آنان بر آل طه رفت
سپس به جور چنان دست زد بنی عباس
که جان و مال عزیزان دین به یغما رفت
ز جمله بر گل گلزار دین علی نقی
ستم به روی ستم فوق حد و احصا رفت
همان امام معظم ز چارده معصوم
دهم امام دلی پر زخون ز اعدا رفت
خطاب ارجعی او را ندا نمود و به شوق
ز خود گذشت و سوی قرب حق تعالی رفت
ز بس جفا و ستم دید از حکومت جور
تمام روز و شبش در غم و بلایا رفت
زمانی از متوکل کشید آن همه رنج
گهی زمعتمد و معتز آن ستم ها رفت
به جبر برد عدو حضرتش به بزم شراب
چگونه کار شقاوت به حد اعلی رفت
در آخر از ستم خصم دون به زهر جفا
شهید گشت و به وصل خدای یکتا رفت
بریز اشک تحسّر (علی) به ماتم او
که بانگ ناله از این غصه بر ثریا رفت[۳]
پی نوشت ها
[۱] . تاریخ : ذیحجه ۱۴۱۹
[۲] . تاریخ : ۸ رجب ۱۴۱۴
[۳] . تاریخ : رجب ۱۴۰۴
منبع: صافی گلپایگانی، علی؛ راز دل؛ ص ۸۲۵-۸۳۴ قم؛ انتشارات ابتکار دانش؛ چاپ اول؛ ۱۳۸۵ ش