کیفیت تحریف تورات

کیفیت تحریف تورات

۱۴۰۰-۰۴-۲۱

599 بازدید

قبل از بحث پیرامون جزئیات این تحریف،‌لازم است به این نکته توجه نماییم که بنابر تصریح قرآن، اصل انجیل و تورات دارای نور بوده و برای هدایت اقوام نازل گردیده است. در قرآن پیرامون تورات آمده: «ما تورات را نازل کردیم در حالى که در آن، هدایت و نور بود و پیامبران، که در برابر فرمان خدا تسلیم بودند، با آن براى یهود حکم مى ‏کردند و (همچنین) علما و دانشمندان به این کتاب که به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داورى مى‏نمودند …».[۱] همچنین پیرامون انجیل، این‌گونه می‌آورد: «… انجیل را به او دادیم که در آن، هدایت و نور بود و تورات را، که قبل از آن بود، تصدیق مى‏کرد و هدایت و موعظه‏اى براى پرهیزگاران بود».[۲] بنابراین، این کتاب‌ها نیز در هدایت اقوام نقش بسزائی داشته‌اند و ‌می‌توانستند نقش به سزائی در بقای سنت انبیاء و حفظ دین‌داری إعمال کنند.

آیات بسیاری در قرآن وجود تحریف در تورات را ذکر کرده‌اند که برای ما وجود تحریف در آن را امری مسلم و قطعی می‌کند. اما محدوده این تحریف نیاز به بررسی دارد. در تقسیمی می‌توان تحریف را بر سه نوع دانست: «تحریف لفظى» و «تحریف معنوى» و «تحریف عملى». بنابر آیات قرآن، تحریف در تورات ، هر سه نوع را شامل می‌شود. حال به هر یک از اینها به صورت جداگانه می‌پردازیم:

۱. تحریف لفظی

منظور از تحریف لفظى آن است که در الفاظ و عبارات، کم و یا زیاد و جابه جائی داده شود؛ به بیان دیگر الفاظی را حذف کنیم و یا مقداری را خود بر آن اضافه کرده و آن را به عنوان متن مقدس ارائه دهیم.[۳]

این نوع تحریف، از جمله تحریف‌هایی است که قرآن در آیات بیشتری بدان پرداخته است:

«فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَهً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ …».[۴] همچنین در آیه‌ی دیگری از قرآن آمده: «پس واى بر آنها که نوشته‏اى با دست خود مى‏نویسند، سپس مى ‏گویند: این، از طرف خداست. تا آن را به بهاى کمى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند …».[۵] این آیات به صراحت ذکر می‌کنند که آنان کلمات را جابه جا کرده و با این تغییر به خواسته خود می‌رسیدند. همچنین برخی از کلمات را نیز حذف کرده و کلماتی که خود نوشته بودند را متن مقدس می‌نامیدند.[۶] بنابر این، از نگاه قرآن،  تحریف هم به معنای کم کردن و هم به معنای زیاد کردن در تورات و انجیل وجود دارد.

۲. تحریف معنوى

تحریف معنوی آن است که آیه‏اى را آن چنان معنى و تفسیر کنند که خلاف مفهوم واقعى آن باشد؛ یعنی الفاظ در مکان خود باقی باشند ولی معنا را به صورت کامل عوض کرده و مطلبی غیر واقعی را مدلول آیات بدانیم.[۷]

«آیا انتظار دارید به (آئین) شما ایمان بیاورند، با اینکه عده‏اى از آنان، سخنان خدا را مى‏شنیدند و پس از فهمیدن، آن را تحریف مى‏کردند، در حالى که علم و اطلاع داشتند؟!».[۸] این آیه بیان این مطلب است که آنان در تفسیر و مراد از آیات دست برده و معانی را به دلخواه خود تغییر می‌دادند.[۹]

علاوه بر این، آیه دیگری نیز بر این نوع تحریف دلالت دارد: «الَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَریقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ».[۱۰]

۳. تحریف عملى

تحریف عملی آن است که لفظ و معنا در جای خود باشند ولی خلاف آنرا عمل کنیم.[۱۱]

وجود این تحریف نیز از مسلمات  می‌باشد و قرآن در آیات بسیاری آن‌را بیان می‌کند؛ از داستان روز شنبه و گناه یهودیان گرفته: «به طور قطع از حال کسانى از شما، که در روز شنبه نافرمانى و گناه کردند، آگاه شده‏اید! ما به آنها گفتیم: به صورت بوزینه‏هایى طردشده درآیید!».[۱۲] تا انکار نشانه‌های پیامبر که همه از تحریفات عملی است.

پی نوشت:

[۱]. مائده، ۴۴.

[۲]. مائده، ۴۶.

[۳]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۲۸.

[۴]. مائده، ۱۳: «ولى بخاطر پیمان‏شکنى، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دلهاى آنان را سخت و سنگین نمودیم سخنان (خدا) را از موردش تحریف مى‏کنند و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند و هر زمان، از خیانتى (تازه) از آنها آگاه مى‏شوى، مگر عده کمى از آنان ولى از آنها درگذر و صرف نظر کن، که خداوند نیکوکاران را دوست مى‏دارد!».

[۵]. بقره، ۷۹.

[۶]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج ۱، ص ۳۲۲؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۳، ص ۵۶۵.

[۷]. تفسیر نمونه، ج ‏۱۱، ص ۲۹.

[۸]. بقره، ۷۵.

[۹]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیه، علی عبدالباری، ج ۱، ص ۲۹۸.

[۱۰]. بقره، ۱۴۶: «کسانى که کتاب آسمانى به آنان داده‏ایم، او [پیامبر] را همچون فرزندان خود مى‏شناسند (ولى) جمعى از آنان، حق را آگاهانه کتمان مى‏کنند!».

[۱۱]. تفسیر نمونه، ج ‏۱۱، ص ۲۹.

[۱۲]. بقره، ۶۵: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذینَ اعْتَدَوْا مِنْکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَهً خاسِئینَ».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *