اشاره:
درباره سیمای مبارک و نورانی آن حضرت نمیتوان به گفتهها و نوشتههای غیر معتبر و یا اقوال و گفتار مردم عادی و یا گاهی وقت ها مدعیان دروغین اعتماد کرد. درباره سیمای نورانی آن حضرت باید به اخبار و احادیث ماثور از ائمه(ع) یا گفتار علمای مورد وثوق توجّه نمود. و از راه هایی وارد شد که اطمینان آور باشد مثلاً از طریق نواب اربعه و نواب خاص یا ملاقات کنندگان در دوران غیبت صغری و دوران غیبت کبری که اطمینان کامل به آنها داریم مطلع شویم. درباره سن آن حضرت باید گفت که سنش زیاد است و کهنسال است امّا از لحاظ قوای جسمی و روحی کاملاً جوان است چنان که در این روایت امام رضا ( علیه السّلام ) فرمودهاند: «ان القائم اذا خرج کان فی سن الشیوخ و منظر الشباب قویاً فی بدنه، لو مدّ یده الی اعظم شجرهٍ علی وجه الارض لقلعها،ها! ولو صاح بالجبال تدکدکت صُخُورها لا یَضَعُ یدهُ علی عبدٍ الا صار قَلبَهُ کزُبرُ الحدید»[۱] «قائم (عج) هنگامی که ظهور کند در سن کهولت خواهد بود ولی با سیمای جوانی و نیروی عضلانی، آنچنان نیرومند خواهد بود که اگر قوی ترین درخت روی زمین را با دست مبارکش بکشد از بیخ بر میکند و اگر به کوهها بانگ بزند، سنگ هایش فرو ریزد اگر بندهای را با دست مبارکش نوازش کند قلبش چون قطعه آهنی محکم و استوار میگردد.» زیرا دعایش مستجاب است، و از ولایت تکوینی برخوردار است چون خلیفه الله است و میتواند در تمامی هستی باذن خدا تصرف کند.
در روایت دیگر سیمای آن حضرت را چنین توصیف کرده اند:
از نشانههای او سیمای جوانی است در سن پیری، که بیننده او را چهل ساله یا کمتر از آن تصور میکند و از نشانههایش این است که گذشت زمان در او اثر نکند و تا پایان عمرش آثار پیری در او ظاهر نشود.
روایات متواتر زیادی در این باب وجود دارد که سیمای حضرت مهدی(ع) با وجود این که قرنها از عمر شریفش میگذرد ولی جوان است و چهره آن حضرت هرگز به علت گذشت زمان پیر نمیشود. در این مسئله هیچ تردیدی نیست چون اوّلاً: خداوند متعال چنین خواسته است و اگر با دید وسیع به مسئله نگاه کنیم و به اهمیت مسئله امامت که غایت خلقت است بنگریم به خوبی متوجه میشویم که خداوند فعال ما یشاء است و این مسئله از جمله مشیّتهای خاص پروردگار است زیرا که خداوند اراده فرموده است عدالت را با وجود او در زمین برقرار سازد.[۲]
ثانیاً: جوان ماندن سیمای ظاهری و نیروی باطنی حضرت از لحاظ طبیعی امری غیر عادی نیست، چون تا به حال بودهاند کسانی که از عمر طولانی برخوردار باشند و سیمای جوان داشته باشند . در تمام جوامع مخصوصاً در جوامعی که انسان از زندگی سالم و بهداشتی و طبیعی برخوردار باشد دیرتر پیر میشود و از عمر زیاد نیز برخوردار است. لذا در منابع معتبر تاریخی آمده است که انسانهای اولیه عمری طولانی داشتند که میانگین عمر آنها بالاتر از چهارصد سال بوده است که قرآن نیز برای نمونه به عمر طولانی حضرت نوح(ع) اشاره میکند . علت طولانی شدن عمر انسانها[۳] را دانشمندان علم ژنتیک و زیستشناسان برخورداری از زندگی آرام و غذاهای سالم و طبیعی میدانند.
شیخ صدوق (ره) در کتاب گرانسنگ خود «اکمال الدین و اتمام النعمه « بابی دارد به نام معمرین (زیاد عمرکنندگان) که در آنجا فهرستی از آنها را ارائه میدهد. مثلاً از فردی به نام عرّام بن منذر نام میبرد که مدت طولانی در جاهلیت (قبل از بعثت پیامبر) زندگی کرد تا زمان عمر بن عبدالعزیزی خلیفه اموی را درک کرد و لقمان کبیر هزاران سال عمر کرد.[۴] اگر عمر حضرت خضر(ع) را از زمان حضرت موسی(ع) حساب کنیم سن آن حضرت شش هزار سال است که تمام ادیان آسمانی به زنده بودن او گواهی دادهاند و در کتب آسمانی موجود است. در حالی که از عمر شریف و مبارک حضرت امام زمان (عج) (ولادت ۲۵۵،الآن ۱۴۲۳ق)، با این حساب هزار و صد و شصت و هشت، ۱۱۶۸)، سال میگذرد و سن ایشان از حضرت خضر ( علیه السّلام ) در حدود چهار هزار و پانصد سال (۴۵۰۰) کمتر است. بنابراین عمر طولانی برای انسان غیر عادی نیست چنان که دانشمندان علم بیولوژی ثابت کردهاند که حیات طولانی دلیل نمیخواهد بلکه مرگ و فنا دلیل میخواهد چون بافت سلولهای بدن انسان برای مدت بسیار طولانی قابل حیات هستند. بنابراین طولانی بودن عمر حضرت صاحب (عج) و جوان بودن سیمای آن حضرت، علاوه بر مشیت خداوندی از لحاظ طبیعی نیز استبعاد ندارد.
بنابراین امام عصر (عج) در سیمای جوانی ظاهر میشود و در دوران غیبت صغری و کبری هم هر کس به حضورش مشرف شده سن ایشان را در حدود چهل سال و کمتر و یا سی سال ذکر کرده است. تنها یک روایت به نقل از سید بن طاوس آن حضرت را در سن شصت سالگی گزارش نموده است . این روایت هم در مقابل دهها روایت که آن حضرت را سی ساله و چهل ساله معرفی کردهاند نادر بوده و قدرت مقابله ندارد و شاید استثنا شده که حضرتش قادرند در برخی از موارد به چشم برخی پیر دیده شوند. ولی قطعاً طبق اسناد و روایات معتبر در هنگام ظهور چهرهای جوان خواهند داشت و تا آخر عمرشان به همان چهره و سیما خواهند ماند چنان که روایات این مسئله گذشت. مهمترین علت آن مشیت الهی است .همان مشیت الهی که درباره یونس(ع) فرموده: «… للبثَ فی بطنهِ الی یومٍ یبعثون…» اگر تسبیح خداوند نمیگفت تا قیامت در شکم ماهی ماندگار بود.
پی نوشت:
[۱] . محمد باقر مجلسی ، بحارالانوار، انتشارات اسلامیه، ۱۳۷۲،ج۵۲، ص ۳۲۲، و لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، قم، انتشارات داوری،هفتم، بیتا، ص ۲۲۱، و شیخ صدوق، اکمال الدین تحقیق علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین،سوم، ۱۴۱۶،ج۲ ،ص ۳۷۶.
[۲] . «و نرید ان نحن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین». قصص، آیه ۵.
[۳] . «… فلبث فیهم الف سنه الاخمسین عاماً…» عنکبوت، آیه ۱۴.
[۴] . صدوق، پیشین، ص ۵۵۵ الی ۵۷۸ که تفصیلاً نمونههایی ذکر کرده است.