پیروی سران بهائیت از استعمار

۱۴۰۱-۰۲-۲۱

401 بازدید

ایجاد ادیان و فرق ساختگی یکی از ترفندهای مرسوم دول استعمارگر برای به انحراف کشیدن جریان صحیح دینداری بوده است. در حقیقت هدف کلی این بوده که فرق دست ساز در نهایت جایگزین ادیان الهی شده و حداقل چهره ادیان الهی را مشوش سازند. در حوزه یهودیت و مسیحیت این امر تا حد زیادی موفقیت آمیز بوده و ما امروز شاهد گروه ها و فرقه های مختلفی مانند بهائیت هستیم که با آداب عجیب و مناسک مدرن‌تر  به وجود آورده اند. در نوشته سؤالی مطرح شده که بهائیان را به چالش می کشاند.

اینکه سران بهائیت و همچنین پیروان این فرقه در خدمت استعمار گران قرار داشته و دارند  تردیدی در آن وجود ندارد. همچنین شکی در این نیست که استعمار گران همان گونه که  سران این فرقه حمایت کرده امرو زا پیروان این فرقه علیه مسلمانان حمایت می کنند.

همفر جاسوس انگلیسی که در دوران قاجار در خاورمیانه به جاسوسی برای انگلستان می‌پرداخته در ضمن معرفی برنامه‌های وزارت مستعمرات انگلیس، برای متلاشی کردن کشورهای اسلامی و از بین بردن اتحاد اسلامی، ایجاد فرقه‌های ساختگی را مهمترین راهکار برای رسیدن به این هدف، ارزیابی می‌کند.[۱] به همین دلیل است که انگلستان در آن دوره چندین فرقه جدید به وجود آورد که مهمترین آنها قادیانیه در هند، وهابیت در عربستان و بهائیت در ایران بود.

هرچند به هنگام ظهور باب دولت تزاری نقش‌ حامی وی را بازی می‌کرد،[۲] ولی با انتقال قدرت به حسینعلی بهاء و تبعید وی به عکّا در فلسطین که تحت‌الحمایه انگلستان بود،‌ انگلیس حامی جدید مسلک تازه تأسیس بهائیت شد و حسینعلی با برخورداری از حمایت‌های این دولت توانست آب رفته را به جوی باز آورد و بابیان را از نو سازماندهی کرده آن را به شبکه جاسوسی که وظیفه‌اش ایجاد انقلاب در بین مسلمانان و جمع‌آوری اطلاعات برای کشورهای استعماری بود، تبدیل سازند.

بهائیان با حمایت‌های استعماری و به خصوص انگلیس و آمریکا تأسیس شده و به حیات خود ادامه می‌دهد به همین دلیل  هر گاه، سیاست این دولت‌ها اقتضاء کند گسترش می‌یابد و هر‌گاه حمایت‌‌ آنها کم شود در لاک خود فرو می‌رود و احکام خود را با خواسته‌های این دول تطبیق می‌دهد و اگر بخواهیم تقسیم‌ جدیدی در علم ادیان و مذاهب ابداع کنیم باید ادیان و مذاهب را به دو قسمت سیاسی و غیرسیاسی تقسیم کنیم و فرقه‌هایی چون قادیانیه، بهائیه، وهابیه را جزو فرقه‌های سیاسی بشماریم که با سیاست دول استعماری تأسیس و تأیید می‌شوند و با از دست دادن پشتوانه‌ سیاسی خود به لاک خود می‌خزند.

بنابراین بهائیان چگونه مدعی دین آسمانی هستند در حالی که این فرقه هم به وسیله استعمارگران به وجود آمده و هم امروز از سوی آنها مورد حمایت قرار دارد؟

پی نوشت:

[۱]  . خاطرات همفر جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی، ص ۹۳، انتشارات امیرکبیر.

[۲]  . سیری در کتاب‌های بهائیان، ص ۸۸.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *