اسلامشناس اتریشى، در ۱۹۴۱م در وین به دنیا آمد.
در ۱۹۵۹م دیپلم خود را گرفت و از ۱۹۶۰م تا ۱۹۶۴م در دانشگاه وین به تحصیل در رشتههاى ایرانشناسى، اسلامشناسى، مطالعات عربى و ترکى، مردمشناسى اجتماعى، و پژوهشهاى اسلاوى پرداخت.
در طى سالهاى ۱۹۶۴ ـ ۱۹۶۵م به تهران آمد و در دانشگاه تهران به شاگردى نزد ایرج افشار، جعفر محجوب، مجتبى مینوى، ذبیحالله صفا، م.
شهیدى، منوچهر ستوده و دیگران پرداخت.
از ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۹م در آموزشگاه حرفهاى تهران زبان آلمانى تدریس کرد.
در ۱۹۷۰م از دانشگاه وین به کسب درجه دکترى نائل آمد.
عنوان تز او «تاریخ شهر همدان در شش سده نخستین هجرى»۱ بود.
این رساله در ۱۹۷۲م در وین به چاپ رسید.
از ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۶م در بخش شرقشناسى دانشگاه فرایبورگِ آلمان، ایرانشناسى و اسلامشناسى تدریس کرد.
در ۱۹۶۷ـ۱۹۷۷م پژوهشگر «مؤسسه شرقشناسى انجمن شرقى آلمان»۲، در بیروت، بود.
در ۱۹۷۷م درجه استادی۳ خود را از دانشگاه فرایبورگ دریافت کرد.
عنوان رساله او براى کسب این درجه «کتابهاى خاطرات فارسى به عنوان منبعى براى اوایل تاریخ معاصر ایران» بود.۴
این اثر در ۱۹۸۰م به چاپ رسیده و ترجمه فارسى آن نیز در تهران منتشر شده است.
پرفسور فراگنر از ۱۹۷۷م به بعد در این دانشگاهها به تدریس پرداخت: دانشگاه فرایبورگ، ۱۹۷۷م تا ۱۹۸۵م؛ دانشگاه وین (استاد میهمان)، ۱۹۷۹م؛ دانشگاه برنِ سوئیس (استاد میهمان)، ۱۹۸۲ـ۱۹۸۳م؛ دانشگاه آزاد برلین، ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۹م و دانشگاه بامبرگِ آلمان، ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۳م.
پرفسور فراگنر از آوریل ۲۰۰۳م مدیر مؤسسه ایرانشناسى فرهنگستان علوم اتریش است.
او تاکنون راهنمایى حدود بیست رساله فوق لیسانس و دکترى را به عهده داشته و از او تاکنون حدود هشتاد مقاله تحقیقى و شش کتاب منتشر شده است.
در مهرماه ۱۳۸۷ش جشننامهاى به مناسبت ۶۵ سالگى پرفسور فراگنر (۲۷ نوامبر ۲۰۰۶م) به کوشش سه تن از همکاران ایشان منتشر شد.
از آنجا که تمام مقالات این جشننامه درباره مطالعات ایرانى و اسلامى است و حوزههاى مختلف آن، از تاریخ و تاریخنگارى گرفته تا زبان و ادبیات، و از مسائل دینى گرفته تا مسائل مربوط به هنر و حتى آشپزى، در اینجا ترجمه و عنوان اصلى شمارى از آنها براى آگاهى پژوهشگران ایرانى، ذکر مى شود.
۱. تاریخ و تاریخ نگارى ساختارها و سنتها ـ گراردو نیولى، «باز هم درباره مفهوم ایران».
ـ کریستین نوئلـکریمى، «خراسان و مرزهاى آن، تغییر مفاهیم قلمرو از دوران ما قبل معاصر تا دوران معاصر».
ـ بئاتریس فوربز مانز، «الغ بیگ، ماوراءالنهر و سنتهاى ترکى ـ مغولى».
ـ جان پِرى، «وکیل الرعایا، بازرسى ویژه از دوره ماقبل معاصر ایران».
خاطرات و شرح احوالها
ـ آندرآس درشلر، «نخستین تاریخنگار ایرانى شیعه، حسنبن محمد قمى».
ـ جورجو روتا، «مرگ طهماسپ قلیخان قاجار بر اساس منبعى معاصر».
ـ اینگِبورگ بالداوف، «شرح زندگانى اى از حوالى اتحاد جماهیر [شوروی]، باب مراد دامینوف (۱۹۱۴ ـ ۲۰۰۵م)، مبارزى خستگى ناپذیر».
دوره صفویه
ـ یوکاکو گوتو، «دربار صفوى و آداب و رسوم آن در زمان حکومت محمد خدابنده».
ـ ماساشى هانهدا، «اروپاییان در بندرعباس و “دولت” ایران در سدههاى ۱۷ و ۱۸ میلادى».
ـ ماریا ژوپه، «نگاهى به آن سوى مرز، دیدگاهى شیبانى از دوران نخستین صفویه».
(مقالهاى است در باب کتاب مسخرالبلاد و ارزشهاى تاریخى آن).
دوران معاصر
ـ یان ریشار، «کودتاى ۱۹۲۱م، منابع جدید اروپایى».
ـ پاول لوفت، «ایالات متحده امریکا و راهآهن سراسرى ایران».
ـ تورج اتابکى، «اقلیتهاى قومى، منطقهگرایى و ترسیم تواریخ جدید در جمهورى اسلامى ایران».
دوران باستان
ـ آنتونیو پانائینو، «دیپلوماسى و اجبار در ایران باستان»
۲. تاریخ زبان و ادبیات
ادبیات و اهمیت فارسى نو ـ نصرتالله رستگار، «یکسانى و همانندى هفت شاهزاده در هفت پیکر نظامى».
ریکاردو زیپولى، «درباره بیت هجوآمیز و مستهجن قاآنى».
این بخش شامل مقالاتى دیگر از میکله برناردینى، ولفگانگ هولتسوارت، رکسانه هاگهیگوچى، نیما مینا و زیبوله وِنتکر است.
تاریخ زبان
شامل دو مقاله از پاول لوریه درباره زبان سغدى و ولیتسر سادووسکى درباره سبک و ساختار زبان شعرى در زبانهاى هند و ایرانى و بهویژه اوستا و ودا است.
۳. تاریخ فرهنگ و مذهب
در این بخش هفت مقاله از بیرگیت هوفمان، آنا کراسنوولسکا، کریستف وِرنر، رالف کاوتس، لیو یینگ شنگ، ماریا ماتسوخ، و ورنر انده آمده است.
۴. تاریخ هنر
شامل چهار مقاله از باربارا فینستر در باب سنت معمارى ایرانى، مارکوس ریتر، درباره بخش شمالى میدان شاه عباس اول دراصفهان دوره صفوى، کارین روردانتس، درباره سفارت و تجارت در ایران اواخر سده پانزدهم و اوایل سده شانزدهم میلادى، و کلاوس کرایرز، درباره مجسمه ناصرالدین شاه در تهران در حال سوارکارى است.
۵. آشپزى
شامل چهار مقاله از هوشنگ شهابى، درباره حلال شدن خاویار، زونیا فریتس، یوست گیپرت و پتر هاینه است.
“۱.Geschichte der Stadt Hamadan in den ersten sechs Jahrhunderten der Hijra” Orient-Institut der Deutschen Morgenlandischen Gesellschaft.2 Habilitation.3 ۴.Persische Memoirenliteratur als Quelle zur neueren Geschichte Irans. منبع : سایت میراث مکتوب