پرتوى از قرآن‏

۱۴۰۱-۰۱-۲۵

108 بازدید

« تفسیر پرتوى از قرآن» عنوان تفسیرى است ناتمام از آیت اللّه سید محمود طالقانى( ۱۲۸۶- ۱۳۵۸ ش). این تفسیر که طى قریب به ۴۰ سال تألیف شده است، در ۶ مجلد و شامل تفسیر برخى سوره‏هاى نخست قرآن کریم و تمامى سوره‏هاى جزء سى مى‏باشد. در جلد اول سوره حمد تا آیه ۱۴۴ سوره بقره، در جلد دوم بقیه سوره بقره، در جلد سوم سوره آل عمران، در جلد چهارم جزء سى‏ام از ابتدا تا آخر سوره الطارق، در جلد پنجم بخش پایانى جزء سى‏ام و در آخرین جلد یعنى جلد ششم ۲۲ آیه نخست سوره نساء تفسیر شده است.

تاریخچه تألیف‏

روند شکل‏گیرى تفسیر پرتوى از قرآن به لحاظ دوران پرفراز و نشیب مؤلف و زندگى سیاسى و اجتماعى ایشان، بسیار جالب توجه مى‏باشد. آیت اللّه طالقانى در سال ۱۳۱۸ ش پس از فراغت از تحصیل از قم به تهران آمدند. فضاى سیاسى و فکرى آن دوران و گرایش‏هاى جوانان به مکاتیب الحادى، آیت اللّه طالقانى را بر آن داشت که تمام کوشش خود را معطوف به ابلاغ پیام قرآن به جوانان و روشنفکران کرد. به همین جهت از همان سال، شروع به تفسیر قرآن و نهج ‏البلاغه کردند. پس از شهریور سال ۱۳۲۰ ش، فضاى سیاسى به گونه‏اى متحول شد و امکان گسترش دروس تفسیر ایشان به میان دانشجویان، استادان دانشگاه و بعدها انجمن‏هاى اسلامى تازه تأسیسى چون انجمن اسلامى مهندسان، پزشکان، دانشجویان و معلمان فراهم آمد. شکل‏گیرى این جلسات از منزل ایشان بود. سپس درس‏هاى تفسیر قرآن در شب‏هاى جمعه در مسجد منشور سلطان و از سال ۱۳۲۷ ش در مسجد هدایت تا زمان دستگیرى ایشان، ادامه یافت. با بازداشت ایشان در خرداد ۱۳۴۲ ش، این درس‏ها تعطیل شد اما آن مرحوم در دوران زندان، آنچه از تفسیر قرآن در ذهن داشته‏اند را نوشته‏اند که با انتقال این یادداشت‏ها به بیرون از زندان، جلد اول تفسیر پرتوى از قرآن در آبان ۱۳۴۲ ش، منتشر شد. همزمان با یادداشت‏هاى ایشان، برخى از مستمعین درس‏هاى ایشان در مسجد هدایت که در بازداشت به سر مى‏بردند، پیشنهاد ادامه آن مباحث را دادند که مورد قبول قرار گرفت و مقرر شد هر هفته سه یا چهار جلسه صبح‏ها تشکیل شود. در این کلاس‏ها پس از بیانات استاد، نظرات ایشان توسط حاضران مورد بحث و بررسى قرار مى‏گرفت. مطالب جلسات پس از نگارش اولیه و بازبینى استاد، به مرور براى چاپ به بیرون از زندان فرستاده مى‏شد. اما مباحث زندان ادامه جلسات مسجد هدایت نبود؛ تفسیر از جزء ۳۰ قرآن که از آغاز وحى است، شروع شده بود. این تغییر نیز بر اساس بینش استاد در جزء سى‏ام بود. ایشان معتقد بودند این بخش از قرآن، که جو خاص آن زمان را نشان داده، کلید فهم قرآن مى‏باشد. این تفسیر در ۲ جلد تهیه و به پایان رسیده است. پس از اتمام این جزء، تفسیر جزء دوم قرآن شروع شد و تا پایان سوره بقره ادامه یافت( این تفسیر در سال ۱۳۴۸ ش به چاپ رسید). با آزادى ایشان از زندان در سال ۱۳۴۶ ش، درس تفسیر در مسجد هدایت ادامه یافت. با محاصره منزل ایشان در طول ماه مبارک رمضان در سال ۱۳۵۰ ش و تبعید ایشان به زابل، دوباره درس تفسیر متوقف شد تا اینکه در اردیبهشت ۱۳۵۴ ش، ایشان به تهران باز مى‏گردند. با دستگیرى مجدد ایشان، عملاً این امکان از بین رفت و با توجه به یادداشت‏هاى ایشان که به یکى از شاگردانش سپرده بودند، مجموعه‏اى قریب به ۱۶۰ صفحه توسط شرکت سهامى انتشار به چاپ رسید. با آزادى ایشان از زندان، قسمت‏هاى چاپ شده خدمت ایشان ارائه مى‏شود و آن مرحوم ضمن بازبینى، پیشنهاد مى‏کنند که نام کتاب درس‏هایى از پرتوى از قرآن، باشد. با چاپ ۳۰۰ صفحه از این تفسیر، ایشان دار فانى را وداع مى‏کنند. یادداشت‏هاى ایشان و مطالبى که در زندان القا فرموده بودند، به مرور به چاپ رسید؛ بنابراین تلفیق این دو مجموعه با نظر گردآورنده انجام شده است.

مطالبى که ایشان چه به‏صورت شفاهى و چه در شکل یادداشت به یادگار گذارده‏اند، با اتکا به حافظه خودشان بوده است و طبیعى است که برخى مطالب نیازمند مراجعه به منابع مى‏باشد.

روش تفسیرى‏

آیت اللّه طالقانى در مقدمه کتاب نوشته‏اند:« من خودم را مفسر نمى‏دانم و پرتوى از قرآن که به ذهن من تابیده است را به کاغذ منتقل مى‏کنم»؛ این سخن که نقد حال مؤلف مى‏باشد، به منزله قانونچه کتاب است که بر سراسر تفسیر سایه افکنده است. شرایط تألیف کتاب به گونه‏اى بود که مؤلف به روش خاصى از تفسیر گرایش یابد، روشى که شاید در صورت تغییر شرایط، انتخاب نخست ایشان نبود. در مجموع مطالبى پیرامون این تفسیر از جهت درونى و ساختارى و همچنین از نگاه بیرونى و تاثیرش در جامعه فکرى و فرهنگى گفته شده است:

  1. متن محورى: ایشان از الفاظ قرآن براى تفسیر استفاده مى‏کردند و معتقد بودند که این الفاظ بار مفهومى خاصى دارد که هیچ کلمه‏اى نمى‏تواند این مفهوم را برساند. به حدى که حتى ایشان براى آهنگ و الفاظ قرآن هم توجهى خاص داشتند و معتقد بودند اگر حرکت و تشدید و آهنگ یک کلمه جابه‏جا شود، مفهوم را نمى‏رساند. خود قرآن و ساختار و جمله‏بندى خود قرآن نیز از مؤلفه‏هاى تفسیرى مى‏باشد. ایشان حتى معتقد بودند که در سوره بقره و آل عمران آیه آخر سوره بقره با آیه اول آل عمران با هم ارتباط دارد.
  2. آیا تفسیر ایشان علمى است؟ این سئوال از جنجالى‏ترین مباحث تفسیر پرتوى از قرآن است. برخى صریحاً این تفسیر را تفسیرى علمى مى‏دانند و تمام اشکالات این روش را بر تفسیر پرتوى از قرآن روا مى‏دانند. اما باید به چند نکته توجه داشت: نخست آنکه بحث علم و دین، جدى‏ترین مسئله دانشمندان و متفکران مذهبى در دوران پیش از انقلاب اسلامى بود و به جرات در کنار مارکسیسم و اعتقادات الحادى، بیشترین توان علمى متفکران و رجال سیاسى را به خود معطوف کرده بود و طبیعى بود که مرحوم آیت اللّه طالقانى با نگاه خاصى که به قشر دانشجو داشتند، نمى‏بایست از این امر غفلت نمایند.

دوم اینکه تاریخچه تدوین تفسیر بخصوص در دوران بازداشت ایشان و حضور برخى از رجال فکرى آن دوران که به دین و بالطبع قرآن کریم، نگاهى علمى داشتند، در زندان و حضور این افراد در مباحث تفسیرى ایشان، ایشان را به نوعى با تفکر تفسیر علمى مواجه کرده بود. این امر سبب شده است که در لابلاى تفسیر رد پاى این نوع نگرش مشاهده شود. اما دیدگاه ایشان در رابطه با دین بسیار روشن است. ایشان علم را مانند چراغى مى‏دانستند که راه محقق را روشن مى‏کند. علم به خودى خود حقیقت مطلق نیست اما عالم دنبال حقیقت است، به آنچه که مى‏رسد چراغى است که راه را براى دیگران روشن مى‏کند. اگر این چراغ را به حقایق مطلق که آیات قرآن است بتابانیم مفهوم آن حقیقت قرآنى را بهتر درک مى‏کنیم. ایشان کتاب پیدایش و مرگ خورشید را از ژرژ گامف با دقت مطالعه کردند و بعد از این‏که کتاب را خواندند گفتند سراجا وهاجا در قرآن براى خورشید به کار رفته است. مفسران گفتند چراغى که نور مى‏پراکند و آیت اللّه طالقانى با خواندن این کتاب گفتند ساختار خورشید را جز سراج نمى‏تواند بیان کند وهج یعنى پراکندن نور و حرارت از جایى به جاى دیگر و سراج هم زمانى مى‏گویند که نور از خود چراغ باشد اما اگر از جاى دیگر باشد مشکاه مى‏گویند اگر به شکل غیرمستقیم نور گرفته شود مصباح مى‏گویند. ایشان معتقد بودند در قرآن کلمه مترادف نیامده است و هر کلمه‏اى در معناى خود آمده است. وهاج ساختار خورشید را نشان مى‏دهد که نور را به شدت پرتاب مى‏کند.

  1. تناسب آیات و سوره‏ها: ایشان معتقد بودند تنظیم آیات را خود پیغمبر( ص) انجام داده‏اند، چون تنظیم آیات هم روى حساب خاصى و به عبارتى یک معجزه بوده است و به بزرگى و کوچکى و ترتیب نزول آیات ارتباطى ندارد.

منابع مؤلف در تفسیر

هر چند بخشى از تفسیر نتیجه درس‏هاى ایشان در شرایط محدودى مى‏باشد، اما به شهادت متن تفسیر و گزارش‏هاى حاضران در کلاس‏هاى ایشان برخى منابع مورد توجه قرار گرفته است( البته جلد اول که خودشان در سلول انفرادى نگاشته‏اند، بدون مراجعه به هیچ کتابى بوده است. در همانجا متذکر مى‏شوند که من همانند مرده‏اى در قبر هستم و هیچ منبعى ندارم).

  1. مفاتیح الغیب ملا صدراى شیرازى و تفسیر مجمع البیان در دسترس ایشان بود.
  2. تفسیر شیخ محمد عبده با عنوان المنار. به لحاظ عشق و علاقه آیت اللّه طالقانى به سید جمال الدین اسد آبادى( که شیخ محمد عبده تحت تاثیر مستقیم وى بوده است) عنایتى به این تفسیر داشته‏اند.
  3. تفسیر سید احمد خان هندى. این تفسیر شاخص‏ترین تفسیر علمى قرآن کریم در افراطى‏ترین نوع خود مى‏باشد به حدى که تمام معجزات پیامبران را توجیه علمى کرده است. شرایط اجتماعى که در ابتداى مقاله بدان اشاره شد، اهمیت این تفسیر را در مراجعه روشن مى‏سازد.
  4. تفسیر جواهر طنطاوى مصرى که به نوعى علمدار تفسیر علمى قرآن مى‏باشد.
  5. تفسیر المیزان نیز مورد توجه ایشان بودند و بخش‏هایى از آن در کلاس‏ها خوانده و بعضاً مورد نقد و تحلیل قرار مى‏گرفت.

تأثیر تفسیر در جوامع علمى و فرهنگى‏

تفسیر پرتوى از قرآن آیات را به گونه‏اى تفسیر مى‏کند که نازل شده است و راهنماى مردمى است که به دنبال فعالیت اجتماعى هستند که عقیده و اندیشه آنها زنده باشد و اگر کسى این تفسیر را مى‏خواند، تحت تاثیر قرار مى‏گرفت. روشنفکران مذهبى در دهه‏هاى ۳۰ تا ۵۰ از این تفسیر و شخص آیت اللّه طالقانى بیش از همه تأثیر پذیرفتند و بعد از خواندن این تفسیر وارد میدان مبارزه شده‏اند و در واقع ایشان افراد را به حرکت اجتماعى وامى‏داشت. از اینجا داستان سیاسى بودن تفسیر پرتوى از قرآن شکل گرفت و برخى به شدت آن را تفسیرى سیاسى از قرآن و اسلام مى‏دانند. البته اشتباهى که در اینجا پدید آمده است، اختلاط مباحث روز و سیاسى تلقى کردن کتاب است. طبیعى بود که در جو ملتهب دوران انقلاب، سیاست و سیاست زدگى، حرف اول را در تمام حرکت‏ها حتى فعالیت‏هاى فرهنگى و دینى بزند اما با این‏حال، مجامع علمى از این تفسیر غافل نبودند. نقل شده است آیت اللّه مصطفى خمینى از جمله مآخذى که براى تالیف تفسیر خود انتخاب کرده بودند، تفسیر پرتوى از قرآن بود و این امر نیز به اشاره والد معظم‏له و تائید ایشان بود.

ترجمه پرتوى از قرآن‏

ترجمه تفسیر پرتوى از قرآن در سال ۱۳۶۷ ش به اهتمام محمد مهدى جعفرى و به قلم دکتر ترجمان آغاز گردید، که گویا فقط ترجمه جلد نخست آن به اتمام رسیده است.

درباره روند تاریخى تألیف تفسیر پرتوى از قرآن از مصاحبه‏ها و مقالات شاگردان ایشان به‏ویژه دکتر سید محمد مهدى جعفرى استفاده شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *