اشاره:
در این مقاله به تولدو به زندگی امام کاظم (علیهالسلام) در دوران کودکی و نو جوانی پرداخته شده است. و در ضمن به معرفی خانوده امام کاظم (علیهالسلام) و خصوصیات فردی و تونایی های علمی آن حضرت در سنین جوانی اشاره شده است. و بیان گردیده که در محیط خانواده و جامعه چگونه رشد نموده و مردم چه دیدی نسبت به آن حضرت داشته است.
تولد امام کاظم علیه السلام:
ولادت امام کاظم (علیهالسلام) در اواخر حکومت امویان، نام مادرش حمیده محل تولد ابواء. وقتی همسر امام صادق (علیهالسلام) وضع حمل نمود امام فرزند را گرفتند، آداب شرعی ولادت را بجا آوردند و بشارت ولادت ایشان را به اصحاب دادند و فرمودند: «خداوند به من پسری مرحمت فرموده که بهترین مخلوقش است»(۱) سال ولادت «۱۲۸ ق» و در زمان حکومت عبدالملک بن مروان بوده است.(۲)
امام کاظم، در سایه ی پدر بزرگوارشان تربیت یافت ودوران کودکی را پشت سر گذاشت، و به درجه ای ازکمال و تهذیب اخلاقی در همان کودکی رسید که هیچ انسانی نرسیده بود. ایشان قسمتی از دوران کودکی خود را، پشت سر گذاشت در حالی که هر روز به محبت و احترامش افزوده می شد. و پدر او را مشمول محبت خود قرار می داد. پیروان آن حضرت نیز، با توجه و احترام خاص با ایشان برخورد می کردند.
سیمای ظاهری امام:
قامتی معقول، با اندام مناسب و زیبا بود، صورتش گندمگون و نورانی و رنگ موهایش مشکی و انبوه چهره اش با صفا و ملکوتی، فاصله دندان هایش گشاد و کتف هایش باز و گسترده، بدنش لاغر و باریک، به طوری که در حاله ای از ابهت و جلال قرار داشت. هیچ کس آن حضرت را مشاهده نمی کرد، مگر این که هیبتش او را می گرفت و او را گرامی می داشت.(۳)
شخصیت و نبوغ امام در دوران کودکی و قبل از امامت: هوش و ذکاوت امام کاظم (علیهالسلام) در نوجوانی مشهود و آثار نبوغ و تیز هوشی امام، از رفتار و کردار ایشان کاملاً نمود داشت، به طوری که باعث اعجاب و ستایش اصحاب و بزرگان قرار گرفته بود. سخن از این که چه عواملی باعث ایجاد چنین شخصیتی شد، زیاد مشکل نیست امام (علیهالسلام) تمام صفات پدرانش را، که ازسایر مردم امتیاز داشتند. از قبیل: بزرگواری، بخشندگی، بردباری، گذشت، علم و … به ارث برده اند، در خانواده ای رشد کرده که کانون تقوی و حکمت و دانش است. و ریشه تمام بزرگی ها و فضیلت ها در اسلام به آن خانواده می رسد. امام کاظم (علیهالسلام) به مدت بیست سال، تحت سرپرستی پدرش امام صادق(علیهالسلام) بزرگ شده است که تاریخ انسانیت، نظیر او را در علم و ایمان و پرهیزکاری و … جز پدران بزرگوارش سراغ ندارد.
طی این بیست سال، او در کنار پدر بود و امام صادق (علیهالسلام) فنون دانش و ریزه کاری های حکمت و منطق را به او آموخت. و برای منصب امامتی که در آینده نزدیک به او سپرده می شد آمادگی می یافت. به طوری که در آغاز جوانی، مورد مدح و ستایش برترین های آن زمان قرار گرفته بود. و در حل پیچیده ترین مسائل ید طولانی پیدا کرده بود.
به این ترتیب، تمام زمینه های تربیت صحیح و شخصیت ساز برای امام علیه السلام، فراهم آمده بود. مورخان و سیره نویسان، نمونه هایی از این شخصیت عالی را ذکر کرده اند که موجب اعجاب و شگفتی است. و آن احاطه امام را در آغاز عمر به انواع علوم و معارف نشان می دهد. با این که انسان در این دوره از زندگی، چنین توانایی را ندارد. و هیچ دلیلی نمی توان برای این امر پیدا کرد. جز آن چه را که شیعه بدان معتقد است.(۴)
نمونه ای از توانایی های علمی امام در نوجوانی: گفتگوی امام با ابو حنیفه:
او سفری به مدینه می کند، تا با امام صادق (علیهالسلام) بحث و گفتگو کند. در بیرون منزل منتظر اجازه ورود می نشیند که پسر بچه ای پنج ساله بیرون می آید و از او می پرسد: که یک شخص غریب کجا می تواند قضای حاجت کند؟ آن کودک: در جواب، تمام جاهایی که قضاهای حاجت در آن جا مکروه و حرام و … را بیان می کند. از او می پرسد: اسمت چیست؟
می گوید: موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن ابی طالب صلوات الله علیهم
از او می پرسد: معصیت مربوط به کیست؟ از جانب خداوند یا بنده؟
امام در پاسخ می فرمایند:
از سه حال خارج نیست، یا از جانب خداست و هیچ به بنده مربوط نیست، در این صورت، خدا حق ندارد بنده ای را که هیچ کاری نکرده مواخذه کند!
و یا مربوط است هم به بنده و هم به خدا، که خدا تواناترین آن دو است که شریک و عمل بوده اند در این صورت برای شریک نیرومند روا نیست که شریک ناتوان خود را به دلیل گناهی که هر دو در ارتکاب آن برابر بوده اند مواخذه کند!
یا این که گناه تنها مربوط به بنده است. در این صورت خدا اگر بخواهد می بخشد و اگر خواست کیفر می دهد و بنده نیازمند کمک است.
ابو حنیفه که از جواب این کودک نابالغ قانع شده بود، بدون ملاقات امام، رفت و با خود می گفت: نوادگان خاندان رسالت علم را یکی پس از دیگری به ارث برده اند و همگان عالم و آگاه هستند. (۵)
مقام علمی امام کاظم در دوران قبل از امامت: زمانی که امام صادق (علیهالسلام) از دنیا رفتند، امام کاظم (علیهالسلام) بیست سال بیشتر نداشتند و در سن جوانی اداره کننده فکری و علمی دانشگاه وسیع و بزرگی بودند که از پدر به میراث مانده بود. دانشگاهی که مدیریت علمی آن به عهده امام واگذار گردید در حال توسعه و گسترش و در برگیرنده هزاران استاد و دانشجو بود که در کلاس های مختلف آن از مکتب پرفیض امام صادق علیه السلام دانش آموخته و در پی مدارج عالی تری از دانش و فضیلت بودند، گروه های متعددی از متکلمین و فقها و محدثین و مفسرین و … متوجه مقام علمی ـ الهی موسی بن جعفر شده و از کمالات و فضائل و دانش بی پایان او حتی در زمان امام صادق علیه السلام ـ استفاده می کردند.
امام کاظم علیه السلام دانشمند ترین و با فضیلت ترین مرد عصر خویش بود. امام صادق (علیهالسلام)در باره ی دانش آن حضرت چنین می فرماید: «فرزندم موسی به حدی آمادگی علمی دارد که اگر تمام محتویات قرآن، را از او پرسش نمایی با دانش و علم کافی که دارد، به تو پاسخ قانع کننده ای می دهد او کانون فهم، معرفت و اندیشه است.»(۶)
در وسعت و تبحر علمی او کافی است که همه دانشمندان و محدثان در فنون مختلف اسلامی از ایشان حقائقی نقل کرده اند که آن حضرت درعصر خود به لقب عالم شهرت یافته است. امام صادق (علیهالسلام) در حالی که موسی در سنین جوانی بودند. فرمودند: «علم و حکمت و فهم و سخاوت و آشنایی و حوائج دینی مردم و حسن خلق و معاشرت نیک در او جمع است. او یکی از درهای رحمت الهی است»(۷)
در چهارسالگی درباره اش فرمودند:
«هو حق والحق معه و منه» او (موسی) حق است و حق با اوست و سرچشمه حق است.(۸)
عبادت امام امام کاظم (علیهالسلام) در خاندان پاکی و تقوا رشد کرده و در پایگاه عبادت و طاعت بزرگ شده ایشان تمام انواع و اشکال تقوی و عبادت را در خانه خود مجسم دیده، با آن ها خو گرفته است. همچنان که نقل کرده اند او عابد ترین فرد زمان خود بوده تا آن جایی که ملقب به سجاد، صالح و زین المجتهدین شده است.(۹) ایشان بیست سال از دوران عمر شریفشان را در کنار پدر که سمبل عبادت بودند، گذرانده اند.
امام هنوز کودکی خردسال است در عادات و حالات کودکی به سر می برند که صفوان جمال وارد محضر امام صادق (علیهالسلام) می گردد و از پیشوای آینده سؤال می کند. امام می فرمایند: «صاحب این منصب کسی خواهد بود که لهو و لعب در زندگی او راه ندارد»
زیباترین ساعات کودکی امام به هنگام خلوت کردن با آفریدگارش همراه با پدر گرامی شان سپری می شد. عبدالرحمان بن حجاج چنین گوید: منزل حضرت صادق (علیهالسلام) رفتم، حضرت در اتاق مخصوص، مشغول عبادت بودند، ایشان دعا می کردند و موسی آمین می گفت …(۱۰)
امام کاظم (علیهالسلام) وقتی به دنیا آمدند اولین جملاتش چنین بود: «شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکه و الروح و او لو العلم قائماً بالقسط لا اله الا هو العزیز الحکیم»(۱۱)-(۱۲)
کرامات حضرت در دوران کودکی: امور خارق العاده ای که سیره نویسان ازطول بیست سال قبل از امامت حضرت ثبت نموده اند، بسیار محدود و انگشت شمار است.
۱٫ از ذکریا بن آدم نقل می کنند که: حضرت رضا(علیهالسلام) فرمودند: پدرم از کسانی بود که در گهواره سخن می گفتند»(۱۳) مثل سخن گفتن عیسی و یحیی.
۲٫ روایتی از صفوان بن عمران در رابطه با طی الارض امام در سن کودکی نقل شده که: به دستور امام صادق(علیهالسلام) شتری آماده کرده بودم. که امام کاظم(علیهالسلام) به سرعت آمدند سوار بر شتر و غائب شدند. نگران شدم. ساعتی از روز گذشته بود که بازگشتند.
۳٫ پیش امام صادق (علیهالسلام) رفته فرمودند: آیا می خواهی بدانی ابالحسن در این ساعت کجا رفت. او رفت به جاهایی که ذوالقرنین مسافرت کرده بود و حتی بیشتر از آن ها و به هر زن و مرد مؤمنی سلام مرا رساند.(۱۴)
۴٫ محمد بن فضل نقل می کند که پیرامون دشمنان اهل بیت از امام صادق (علیهالسلام) سؤال کردم، ایشان به فرزندشان موسی فرمودند: عصا را بیاور، دوباره فرمودند: «ای موسی آن را بر زمین بزن و دشمنان امیر المؤمنین(علیهالسلام) را به او نشان بده» با عصا بر زمین زد شکافته شد سنگ سیاهی پدیدار شد ضربه ای به سنگ زد دری باز شد و در آن جا امام دشمنان را نشان دادند که گرفتار عذاب الهی بودند.(۱۵)
پی نوشت:
- اربلی کشف الغمه، ، دارالکتاب الاسلامیه، بیروت چاپ اول، ۱۴۰۱ هـ ق، ج۳، ص ۲. مجلسی بحار الانوار، ، اسلامیه، تهران، چاپ سوم، ۱۳۹۶ هـ ق، ج۴۸، ص ۲ و ۳.
- مناقب ابن شهر آشوب، دارالاضواء، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۲۲ هـ ق، ج۴، ص ۳۴۹. فضل بن حسن طبرسی اعلام الوری، ، آل البیت، قم،چاپ اول، ۱۴۱۷ هـ ق، ج۲، ص ۶.
- مجلسی بحال الانوار، ، اسلامیه، تهران، چاپ سوم، ۱۳۶۹ هـ ش، ج۴۸، ص ۲۴۸. ابن عنیه، عمده الطالب، انصاریان، قم، چاپ اول، ص ۱۷۷. مناقب، ابن شهر آشوب، دارالاضواء، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۲۲ هـ ق، ج۴، ص ۱۳۸۴.
- باقر شریف قرشی ، تحلیلی از زندگی امام کاظم (علیهالسلام)، مترجم محمد رضا عطائی، کنگره جهانی حضرت رضا(علیهالسلام) قم، چاپ اول، ۱۳۶۸، ج۱، ص ۷۱. هاشم معروف الحسنی ،زندگی دوازده امام، ، امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۲هـ ش، چاپ اول، ج۲، ص ۳۱۳.
- شیخ حر عاملی، اثبات الهداه ، چاپ اول، تهران، مکتبه المحلاتی ۱۳۸۳ هـ ش، ص ۱۹۲.، مجلسی، بحار الانوار، چاپ سوم،تهران: اسلامیه، ۱۳۶۳ هـ ش، ، ج۴۸، ص ۱۰۶.
- همان، ج۴۸، ص ۱۲. همان، ج۴۸، ص ۱۲.
- همان، ج۴۸، ص ۲۱.
- ارشاد، مفید، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۸۳هـ ش، چاپ اول، ج۲، ص ۳۰۲.
- همان، ج۲، ص ۳۰۴.
- آل عمران، ۱۸.
- مجلسی،پیشین ، ج۴۸، ص ۲.
- مجلسی ، همان، ج۴۸، ص ۳۲.
- مجلسی بحار الانوار، ،اسلامیه، تهران، ۱۳۶۳هـ ش، ج۴۸، ص ۱۰۰ حافظ رجب. مشارق الانوار، برسی دفتر نشر فرهنگ رسوای حکم، ۱۳۸۳، چاپ اول،ص ۹۵.
- مجلسی، همان، ج۴۸، ص ۸۴. حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، شریف رضی، قم، ۱۴۱۴، چاپ اول، ص ۹۹.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.