وسواس و درمان آن مقایسه دو شیوه شناخت درمانگری -2

وسواس و درمان آن مقایسه دو شیوه شناخت درمانگری -۲

۱۴۰۰-۰۸-۲۷

291 بازدید

انواع وسواس

از آیات و روایات نیز می‌توان انواعی از وسواس را استخراج کرد که عبارتند از:

۱-وسواس جدال و کشمکش

یکی از نمونه های بارز و روشن وسوسه های شیطانی، جدال و کشمکش و گفت وگوهای زننده و پرخاش جویی و ستیز است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «به تحقیق، شیاطین دوست خود را وسوسه می‌کنند تا با شما به جدال و کشمکش برخیزند.» (انعام: ۱۲۱)

۲-وسواس در نیت

وسواس در نیّت نوعی از کارهای عجیب و غریب و بیهوده برخی افراد مبتلا به وسواس است؛ مانند این که در نیت برای نماز تعلّل می‌کند و از نماز جماعت باز می‌ماند. ابوحامد غزّالی معتقد است وسوسه در نیت نماز، یا به سبب کمبود عقل است یا به دلیل آشنا نبودن به شرع؛ زیرا فرمان برداری و تعظیم و اجرای دستورات در قصد و نیت، مثل فرمان برداری و تعظیم دستورات دیگران است.

۳- وسواس های اعتقادی

وسوسه های شیطان گاه به مراحل خطرناک تری می‌رسند و تا پای اعتقادات مؤمنان پیش می‌روند. شیطان می‌کوشد مؤمنان را در اعتقادات و مبانی فکری وسوسه کند و پایه های ایمانی آن‌ها را سست سازد؛ از جمله در مسائلی همچون حج، نماز، روزه، صدقه، صله رحم، خوش زبانی، تقدّم در سلام و مانند آن.

۴-وسواس در زمان عبادات

برخی از افراد متدیّن در تعیین و فرا رسیدن زمان عبادات دچار وسواس هستند، به گونه ای که یقینی عادی مثل سایر افراد برای آن‌ها حاصل نمی‌شود و در نتیجه، از فضیلت عبادت محروم می‌شوند.

۵-وسواس در وضو

این نوع وسواس یکی از وسواس های بسیار شایع و متداول بین افراد مبتلا به این بیماری است. مبتلایان این کار را آن قدر تکرار می‌کنند که وقت فضیلت عبادت می‌گذرد و در آب نیز اسراف می‌شود.

۶-وسواس بروز حَدَث

کار شیطان همواره وسوسه های آزاردهنده و شکنجه کننده است؛ از قبیل این که پس از فراغ از غسل و وضو فرد بیهوده احساس می‌کند که حدث هایی از او خارج می‌شوند، که البته نباید به آن‌ها توجه کند.

به طور کلی، در کلیه مسائل عبادی و اعتقادی، با تسلط شیطان، فرد دچار وسوسه می‌شود و با تکرار یا اجتناب از آن اعمال یا افکار، موجبات محرومیت خویش را از پاداش و ثواب فراهم می‌سازد. سایر اعمال عبارتند از: وسواس در غسل، قبله، نماز، عدالت امام جماعت، عدم استجابت دعا، وسوسه ریا، ثروت، دنیاخواهی و مانند آن.

ج. علایم وسواس

از احادیث مربوط به علایم وسواس، می‌توان نتیجه گرفت:

اولاً، وسواسی کسی است که برای دوری از افکار ناخواسته (مذموم، رنجش آور یا ناشدنی) به افعالی مانند خوردن خاک، خرد کردن کلوخ، کندن ناخن ها با دندان و به دندان گرفتن ریش پناه می‌برد.

ثانیا، تمنّا و به فکر آرزوهای غیرممکن بودن از مصادیق وسواس است.

ثالثا، مراد از «وسواس» در این روایات، وسواس فکری است؛ زیرا علایم ذکر شده مانند خوردن خاک ربطی به وسواس عملی ندارد.

از سوی دیگر، بر اساس احادیث مربوط به وسواس، وسواس با شک و تردید همراه است و وسواسی در امور اعتقادی، وضو، طهارت و مانند آن زیاد دچار تردید می‌شود.(۲۵)

وسواسی به صحّت و درستی عملی که انجام می‌دهد اطمینان ندارد و از این رو، آن را تکرار می‌کند و در آخر هم رضایتی از عمل خود ندارد. احادیثی که از اعاده و تکرار عمل منع می‌کنند، بر این موضوع دلالت دارند.(۲۶)

احساس الزام و اجبار به عمل و رفتار و دخالت نداشتن اراده وسواسی در آن، به گونه ای که گویا عمل خود را ناشی از شیطان می‌داند، از ویژگی های دیگر افراد مبتلا به وسواس است.(۲۷)

احساس به بن بست رسیدن و این که خود قادر به انجام عمل به صورت عادی نیست و از این رو، از فرد دیگری مثل امام علی(علیه السلام) کمک می‌خواهد یا به خداوند التجا می‌کند، از ویژگی های دیگر وسواسی در روایات است.(۲۸)

د. سبب شناسی وسواس

نظریه پردازان اسلامی با استنباط از روایات و احادیث معصومان(علیهم السلام) معتقدند: وجود اضطراب (حالات شدید روحی)، اختلالات جسمی (مانند سوء هاضمه)، توجه افراطی و غرق بودن در غرایز (شهوات و امیال کاذب) عدم رشد عقلی، ضعف در اراده (تسلیم شدن در برابر افکار شیطانی)، شک و تردید در اعمال، عدم اعتماد به نفس و مواردی مانند آن می‌توانند سرچشمه اختلال وسواس فکری عملی گردند.

از احادیث گوناگون به دست می‌آید که بین معده و دستگاه گوارش با وسواس (فکری) رابطه وجود دارد:(۲۹)

امام موسی کاظم(علیه السلام) می‌فرماید: «چه بسا شخصی که دچار سوءهاضمه است و در هضم غذا با مشکل روبه روست یا پرخوری زیاد می‌کند، به اختلال وسواس دچار می‌شود.»(۳۰)

همچنین بین امیال کاذب و وسواس فکری رابطه وجود دارد. در روایت دیگری می‌فرماید: «هرچه شهوتِ غیر واقع بینانه بیشتر باشد، احتمال مبتلا شدن به وسواس نیز بیشتر است.»(۳۱)

بین رشد عقلی و وسواس فکری نیز رابطه منفی وجود دارد و از این رو، ملائکه به وسواس فکری مبتلا نمی‌شوند.(۳۲) ریشه وسواس عملی هم در وسواس فکری است و از این رو، اگر از کسی که به وسواس (مثلاً، وضو یا نماز) مبتلا شده است، سؤال شود که چرا این گونه عمل می‌کنی، در پاسخ می‌گوید: افکار شیطانی باعث می‌شوند.(۳۳)

ه. پیش گیری از وسواس

از نظر اسلام، راهکارهایی که از ابتلا به وسواس پیش گیری می‌کنند، همان شیوه های تربیتی هستند که سلامت روانی فرد را ارتقا می‌دهند و مانع بروز بیماری های روانی می‌گردند. در ادامه، به تعدادی از این روش ها اشاره می‌شود:

۱- پرورش صحیح ذهنی و رشد عقلانی و پرهیز از تقویت بیش از اندازه قوّه خیال در مراحل رشد؛

۲- عدم به کارگیری شیوه های نادرست تربیتی از قبیل سخت گیری بیجا، تهدید، تنبیه بدنی، تحقیر، ملامت و خرده گیری افراطی؛ زیرا این شیوه ها امنیت روانی کودک و نوجوان را مختل می‌سازند.

۳-پیش گیری از تشدید اضطراب، ترس، پرخاشگری و مانند آن که زمینه ساز ابتلا به وسواس هستند.

۴- برقراری نظم و انضباط منطقی در زندگی و برنامه ریزی صحیح در اشتغالات، استراحت و عبادت، به گونه ای که فرد اوقات خود را به بیکاری و بطالت نگذراند و زمینه را برای اشتغال به امور خیالی فراهم نسازد.

۵- کسب آگاهی صحیح و کافی نسبت به وظایف شرعی و زدودن هرگونه ابهام در این زمینه و توجه به اصول برائت در همه امور و تعیین قلمرو و اصل احتیاط؛(۳۴)

۶- استحمام و شست وشوی سر با آب و برگ سدر که در جلوگیری از ابتلا به اختلالات مغزی مؤثر است.(۳۵)

۷-ایجاد اشتغال ذهنی با ذکر و قرائت قرآن به ویژه سوره «یس».(۳۶)

و. درمان وسواس

درمان این مرض قلبی، که احتمال دارد افراد را به هلاکت ابدی و شقاوت سرمدی برساند، همچون سایر بیماری های روانی، با علم و عمل بسیار آسان است، ولی انسان باید ابتدا خود را مریض بداند و پس از آن درصدد علاج برآید.

مشکل در اینجاست که شیطان طوری مقدّمات را برای این بیماری آماده می‌کند که فرد خود را مریض نمی‌داند، بلکه دیگران را منحرف و سهل انگار می‌پندارد.

هرکسی که در خود شائبه این امر را یافت، باید به مردم معمولی مراجعه کند و عمل خود را بر علما و فقها عرضه دارد و از آن‌ها بپرسد که آیا مبتلا به وسواس است یا نه. پس از آن که دریافت مبتلا به وسواس است، لازم است به اصلاح خود بپردازد.

راه عمده برای معالجه وسواس، بی اعتنایی به وسوسه های شیطانی و خیالاتی است که شیطان به فرد القا می‌کند. بدون شک، پس از چندین مرتبه بی اعتنایی و عمل بر خلاف رأی شیطان، او از انسان مأیوس می‌شود و قطعا بیماری اش معالجه خواهد شد.(۳۷)

در احادیث و روایات معصومان(علیهم السلام) به روش ها و فنون شناختی، معنوی، ارتباطی، عملی و دارویی برای درمان اختلال وسواس فکری عملی اشاره شده است.(۳۸) این روش ها به شرح ذیل می‌باشند:

۱- آگاه سازی فرد وسواسی از وضع نابهنجار خود و موقعیتی که در ارتباط با خداوند دارد و ایجاد آمادگی روانی برای درمان؛ از جمله زنده کردن امید به درمان در وی؛(۳۹)

۲-پرورش عزّت نفس و تبیین منافات آن با وسواس و بندگی شیطان و تقویت اراده و اعتماد به نفس در فرد.(۴۰)

۳- تشریح کامل وظایف شرعی در مورد افکار و اعمال وسواسی و تقویت اراده و تعهد عملی به ضوابط و احکام شرعی و عدم تخلّف از آن.(۴۱)

در این زمینه، امام علی(علیه السلام) نیز می‌فرمایند: «هرکس یقین و اعتقادش درست باشد، رغبتی به جدال و کشمکش نشان نمی‌دهد.»(۴۲)

از برهان خُلف سخن حضرت علی(علیه السلام) چنین استنباط می‌شود که اهل شک و تردید و وسوسه، افرادی هستند که در مباحثه و گفت وگوی روزمرّه و عملی جدل می‌کنند و از سرکوب کردن مخاطب خود احساس غرور می‌نمایند.(۴۳)

وضو گرفتن قبل از غذا و بعد از غذا و ذکر نام خداوند، از جمله شیوه های مهم مقابله با وسوسه شیطان است.(۴۴) امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «زمانی که کسی وضو بگیرد و بسم اللّه نگوید، شیطان در آن وضو شریک خواهد بود و در خوردن و آشامیدن و هر کار دیگری سزاوار است که بسم اللّه گفته شود و در غیر این صورت، شیطان در آن شرکت خواهد داشت.»(۴۵)

۴-تغییر موقعیت در مورد عمل وسواسی؛ برای مثال، در مورد لباسی که پس از شستن، رنگ خون در آن هنوز باقی است و زمینه وسواس را در فرد فراهم می‌کند، پیشنهاد می‌شود که آن لباس را رنگ آمیزی کند یا از لباس تیره، که پس از شستن، رنگ خون در آن مشخص نیست، استفاده نماید؛

۵-به خدا تکیه کردن و به وی پناه بردن، استعانت و توجه قلبی و زبانی به پروردگار که وسوسه های نفس و شیطان را دور می‌کند و به تدریج، از بروز افکار ناخواسته جلوگیری می‌نماید و فرد با اعتماد به خداوند، می‌تواند خود را کنترل نماید و از وسواس دوری کند.

حضرت علی(علیه السلام) می‌فرمایند: «هنگامی که شیطان کسی را وسوسه کرد، باید به خدا پناه ببرد و بگوید: “آمنتُ بالله و برسوله مخلصا له الدین”.»(۴۶) از ظاهر روایت مزبور معلوم می‌شود که وسواس اعتقادی و فکری منظور است که درمان آن شامل دو چیز می‌باشد: توکّل به خداوند و خود را در پناه وی احساس نمودن؛ و دیگر این که با زبان تکرار کند تا فکر ناخواسته و انحرافی در ذهن او نیاید.

۶-درمان از طریق خوردن انار، به ویژه انار شیرین و همچنین خوردن روغن زیتون، خرما، سیب، کندر، سبزیجات و دود کردن اسپند؛ پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: «هرکس انار بخورد، قلبش نورانی می‌گردد و وسوسه تا چهل روز از او دور می‌شود.»(۴۷)

در مورد فواید سیب نیز روایاتی آمده است؛ چنان که جعفری نقل می‌کند: امام کاظم(علیه السلام) فرمودند: «سیب شفا و درمان چندین مرض است: زهر و جادو و وسوسه هایی که از ساکنان زمین پدیدار می‌شوند و بلغمی که غالب شده است، و هیچ چیز نیست که زودتر از سیب سود ببخشد.»(۴۸)

در زمینه استفاده از کندر و اسپند نیز امام صادق(علیه السلام) فرموده اند: «استفاده از کندر فراری دهنده شیطان ها و برطرف کننده دردهاست و هر خانه ای که در آن اسپند دود کنند، شیطان از آن خانه تا هفتاد خانه می‌گریزد.»(۴۹)

همچنین پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: «سفره های خود را با سبزیجات مزیّن کنید؛ زیرا خوردن آن‌ها همراه با گفتن “بسم الله الرحمن الرحیم” سبب گریز شیطان خواهد بود.»(۵۰)

در کتاب های معتبر دینی و فقهی، بیش از ده روایت درباره روغن زیتون آمده است. برای نمونه، امام موسی کاظم(علیه السلام) فرمودند: «از جمله سفارش های پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به علی(علیه السلام) آن است که روغن زیتون را بخور و به بدنت بمال! بدون تردید، هرکسی از آن بخورد و آن را به بدن بمالد تا چهل روز شیطان به او نزدیک نخواهد شد.»(۵۱)

در سخنان معصومان(علیهم السلام) فواید بسیاری برای خوردن خرما بیان شده است؛ از جمله پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) «جبرئیل به من خبر می‌دهد که در خرما نُه خصلت است: از بین بردن توانایی شیطان و قوّت تفکر و ازدیاد حس شنوایی و بینایی و خوش بویی و سلامتی دهان و معده و برطرف کردن دردها و مؤثر در هضم غذا و موجب تقرّب به درگاه حضرت احدیت و دوری از شیطان.»(۵۲)

همچنین روزه داری و پرهیز از پرخوری از فنون مهم درمان وسواس است و به دو دلیل در ارتباط با وسواس بر روزه داری تأکید شده است: یکی معنوی؛ زیرا انسان روزه دار توجهش به خدا زیاد است و از این رو، افکار شیطانی به او هجوم نمی‌آورند، و دوم آن که لازمه روزه داری پرهیز از پر بودن دایمی معده می‌باشد و این در کاهش افکار و امیال وسواسی مؤثر است.

امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «حقیقتا هیچ راحتی برای مؤمن جز ارتباط و لقای پروردگار وجود ندارد. البته چهار چیز است که راحتی را فراهم می‌سازد؛ از جمله گرسنگی و روزه داری برای خدا که دارای دو تأثیر مهم است: ۱. امیال و هواهای نفسانی را تحت کنترل قرار داده، مانع تبلور افراطی آن می‌شود. ۲. فرد را از وسوسه های شیطانی و اوهام و افکار مزاحم باز می‌دارد.»(۵۳)

مطالعات اخیر حاکی از آن است که میزان ابتلا به وسواس درافراد طبقات مرفّه جامعه بیش از بقیه افراد جامعه می‌باشد.(۵۴)

۷- خضاب و رنگ کردن مو و شانه کردن آن موجد شادابی و آرامش فرد می‌شوند و در کاهش وسواس مؤثرند؛ حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: «لاغری و بیماری را از بین می‌برد و از وسوسه های شیطانی کم می‌کند.»(۵۵)

۸- اکتفا به واجبات و ترک مستحبات و پرداختن به ضرورت ها و پرهیز از غیر آن. امام علی(علیه السلام) فرمودند: «دل های آدمیان گاهی پرنشاطند و گاهی بی نشاط؛ آن گاه که پرنشاطند، آن‌ها را به انجام مستحبات نیز وادار کنید و آن گاه که بی نشاطند، تنها به انجام واجبات قناعت کنید.»(۵۶)

۹- مراقبت مستمر از وسواس و کنترل پیوسته افکار و اعمال خود در فرایند درمان و نظارت مشاوره ای معتبر بر اجرای دستورات و انجام وظایف. در این باره امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «هرگز نمی‌توانی با شیطان و راه های چیرگی او و انواع وسوسه های وی مقابله کنی، مگر با رعایت چهار نکته:

۱-مراقبت دایم از نگرش ها و افکار خود و عوامل تأثیرگذار بر آن ها؛

۲-پایداری در مسیر حق و انجام وظیفه شرعی؛

۳-توجه به عظمت و اعتبار زندگی اخروی یعنی مقصد متعالی و خوش بختی جاوید خود؛

۴- توجه به خدا و قدرت او و توکّل بدو.»(۵۷)

وسواس از دیدگاه سنّتی

الف. تعریف وسواس

وسواس های عبارتند از: افکار، تصاویر ذهنی و تکانه های ناخواسته و مزاحم. این وسواس ها معمولاً از جانب فرد به عنوان افکار، تصاویر و تکانه های ناسازگار، بی معنا، ناپذیرفتنی و مقاومت ناپذیر، تلقّی می‌شوند. محرّک های برانگیزاننده زیادی وجود دارند که وسواس ها را موجب شوند.

وقتی فرد دچار یک فکر وسواسی می‌شود، احساس ناراحتی یا اضطراب می‌کند و مایل است برای خنثی سازی(۵۸) (جبران) وسواس یا پیامدهای آن اقدام کند. خنثی سازی غالبا شکل رفتار اجباری(۵۹) (شست وشو یا وارسی کردن) به خود می‌گیرد.

رفتارهای وسواسی معمولاً به شیوه ای قالبی یا طبق قواعد برخاسته از دیدگاه ویژه فردی، به وقوع می‌پیوندند. این رفتارها به تسکین موقّتی اضطراب منجر می‌شوند، به طوری که فرد تصور می‌کند اگر این رفتار صورت نمی‌گرفت، اضطرابش افزایش می‌یافت.

رفتارهای بی اثرساز شامل تغییراتی در فعالیت ذهنی هستند؛ مانند این که فرد در واکنش به یک فکر وسواسی بخواهد آگاهانه به چیز دیگری فکر کند. همچنین در این افراد رفتارهای اجتنابی(۶۰) نیز مشاهده می‌گردد، بخصوص اجتناب از موقعیت هایی که افکار وسواسی را برمی انگیزانند.

از لحاظ بالینی، پدیده وسواس فکری عملی را معمولاً به دو دسته افکار وسواسی بدون رفتارهایی آشکار و وسواس های همراه با رفتارهای آشکار تقسیم کرده اند. (راچمن و هاجسون(۶۱) ۱۹۸۰، نقل از سالکوسکیس و همکاران، ۱۹۷۷).

ب. محتوای وسواس ها

محتوای افکار، تکانه ها و تصورات وسواسی معمولاً از دیدگاه فرد مبتلا، غیرقابل قبول و منافی با اصول است. هرقدر اندیشه مزاحم ناپذیرفتنی‌تر باشد، وقوعش فرد را بیشتر ناراحت می‌کند. شایع‌ترین محتوای افکار وسواسی، همراه با نمونه هایی از انواع افکار و رفتارهای اجباری مربوط به آن‌ها در ذیل ارائه شده است. (سالکوسکیس و کمپل، ۱۹۹۴)

نمونه وسواس

آلودگی (افکار مربوط به آسیب دیدن بر اثر تماس با میکروب، مدفوع، خون، سم و مانند آن)؛

آسیب رساندن به خود یا دیگران؛

مرگ یا تصور مرگ عزیزان؛

ترس از رفتار غیرقابل پذیرش از لحاظ اجتماعی (مثل داد زدن، ناسزا گفتن و به زبان آوردن الفاظ رکیک)؛

امور جنسی (اشتغال ذهنی درباره اندام ها و اعمال جنسی غیرقابل پذیرش)؛

مذهب (افکار کفرآمیز و شکل های مذهبی).

نظم و ترتیب (قرار دادن اشیا در جای خود، انجام اعمال به نحو درست و بر حسب الگو و یا شمارش خاص)؛

بی معنا (جمله ها، تصورات، آهنگ ها، کلمات و رشته های بی معنای اعداد).

نمونه رفتارهای اجباری

ضد عفونی کردن تمام چیزهایی که احتمالاً دیگران با آن‌ها تماس داشته اند؛

پنهان کردن اشیای تیز مثل چاقو؛

وارسی کردن ماشین خود برای اطمینان از این که با کسی تصادف کرده یا کسی را کشته است؛

سعی در کنترل رفتار خود، اجتناب از موقعیت های اجتماعی و نظرخواهی از دیگران در مورد مناسب بودن رفتار خود؛

ترس از تنها بودن با جنس مخالف یا کودکان؛

دعا خواندن افراطی، نذر و نیاز زیاد در راه خداوند؛

کارها را به تعداد موردپسند تکرار کردن، تکرار یک کار تا وقتی به آرامش خیال برسد؛

شنیدن آهنگ برنامه ورزشی تلویزیون در ذهن هنگام مطالعه و تکرار این کار تا زمانی که بتواند پاراگراف موردنظر را بدون شنیدن آهنگ بخواند.

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *