همگرایی و فروپاشی نهاد خانواده در قرآن-5

همگرایی و فروپاشی نهاد خانواده در قرآن-۵

۱۴۰۰-۰۸-۲۷

269 بازدید

در بیشتر رفتارها که از سوی زن یا مرد با بدبینی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، اراده و انتخاب دخالت دارد. مثلاً مرد به طور طبیعی علاقه مند است که نیاز همسرش را به گونه‌ای مطلوب تأمین کند و در این نقش، قدردانی خانمش را ببیند. توجه زن به امور خانوادگی، به شوهرش یاد می‌دهد که خود را به خانه محدود کند. (۱)

ولی وقتی مردی به دلیل اضافه کاری دیرتر از معمول به خانه می‌رود، زن بر اساس میل طبیعی خود، دیر آمدن شوهرش را نشانه کاهش علاقه او به خانواده دانسته،‌ احساساتی برخورد می‌کند. مرد که ناراحتی خود را با قدم زدن و سکوت درمان می‌کند زن احساساتی را متهم به انعطاف ناپذیری کرده سکوت پیشه می‌کند (به عنوان بهترین گزینه)، اما زن سکوت او را بی‌اعتنایی تلقی می‌کند. (۲)

بدین ترتیب، از نگاه تحلیل گران روابط خانوادگی، ناهمگونی‌هایی که طبیعت و آفرینش برای آرمانی‌تر شدن زندگی زناشویی تدارک دیده، می‌تواند خاستگاه و سرچشمه سوء تفاهم فزاینده‌ای در کانون خانواده و در نهایت فروپاشی آن گردد.

دین نیز به گونه‌ای زمینه‌ها‌ی‌ سوء تفاهم را در روابط زناشویی می‌پذیرد و تفاوت‌ها‌ی‌ طبیعی را خاستگاه تلقی‌ها‌ی‌ ناروا می‌داند. تمایل طبیعی مرد به قدردانی خانم از تلاش‌ها‌ی‌ او در جهت تأمین خانواده، می‌تواند منظور این حدیث نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد:

أیمّا امرأهٍ قالت لزوجِها مارأیتُ قطّ من وجهک خیراً فقد حَبط عملُه؛ (۳)
زنی که به شوهرش بگوید: از تو خیری ندیدم، بی‌تردید عملش بر باد می‌رود.

تمایل زن به تسخیر مرد و جذب محبت او توجیه‌گر این روایت است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
قولُ الرجل للمرأه: إنی أحبک لایَذهبُ من قلبِها أبداً؛ (۴)
این سخن مرد که «من تو را دوست دارم»، هیچ گاه از یاد زن نمی‌رود.

به مرد گفته شده پیش از عمل زناشویی باید با سخنان عاشقانه و بوسیدن، در همسرش آمادگی جنسی ایجاد کند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

لا یَقع أحدُکم علی أهله کما یَقع البهیمه، لیکن بینهما رسولٌ، فقیل: و ما الرسولُ یا رسولَ الله؟ فقال: القُبلهُ و الکلامُ. (۵)
نباید کسی از شما با همسرش همانند حیوانات عمل جنسی انجام دهد، باید بین آن دو پیام رسانی باشد!
گفته شد: ‌ای پیامبر خدا! پیام رسانی و فرستاده چیست؟
فرمود: بوسیدن و صحبت کردن.
به زن نیز نسبت به آمادگی برای هم بستری با شوهرش پیش از خواب توصیه شده است. (۶)

بی‌تردید این دو روایت اشاره به طبیعت متفاوت زن و مرد دارد و این که شهوت مرد آماده و مهاجم است و شهوت زن نیاز به تحریک دارد. باید زن و مرد در این مورد یکدیگر را رعایت کرده، رفتار جنسی همدیگر را بر خلاف واقع تفسیر ننمایند.

سکوت مرد در هنگام ناراحتی، نباید از سوی زن بی‌اعتنایی تلقی شود. وقتی زن عصبانی آشفته سخن می‌گوید، مرد نباید او را متهم به انعطاف ناپذیری کند و از برابر احساسات او جلوگیری کند، وگرنه «وقتی زن نمی‌تواند با خیال راحت حرف بزند، از خوشبختی و شادی طبیعی خود فاصله می‌گیرد». (۷) و شخصیتش می‌شکند.

در سخنی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است:
إنما مثلُ المرأهِ مثلُ الضلع المُعَوّجِ؛ إن ترکَته انتَفَعتَ به و إن أقمتَه کَسرتَه؛ (۸)
زن مانند دنده کج است، اگر به حال خودش بگذاری، بهره می‌بری و اگر راستش کردی، او را می‌شکنی.

متون یاد شده، هم زمان به زن و مرد، هم پیشنهاد مطالعات روان شناختی می‌کند و هم از گرفتار شدن به بدگمانی و بدفهمی پرهیزشان می‌دهد. به زن می‌آموزد که سکوت مرد (به عنوان نمونه) درمان کننده ناراحتی‌هایش خواهد بود؛ نه بی‌اعتنایی به احساسات او! مرد را توجیه می‌کند که سخنان سامان نیافته زن در هنگام ناراحتی، وسیله بازگشتنش به آرامش است؛ نه رویارویی با منطق و استدلال او.

دست اندازها و سرعت گیرهایی که قرآن کریم در مسیر نهایی شدن طلاق و فروپاشی خانواده قرار داده،‌ همه و همه به گونه‌ای اشاره دارد به ایجاد فرصت برای بازنگری انگیزه طلاق، ریشه یابی ناسازگاری‌ها، توجه به بدگمانی‌ها و تلقی‌ها‌ی‌ غیر واقع بینانه، درک خواسته‌ها‌ی‌ برآورده نشده زندگی خانوادگی و بازگشت به صمیمیت گذشته. آیه: (لَعَلَّ اللَّهَ یُحْدِثُ بَعْدَ ذلِکَ أَمْراً)؛ (۹) می‌تواند مؤید این برداشت باشد.

بازدارنده‌ها و سرعت گیرهای پیشنهادی قرآن عبارتند از:

۱- اختیار طلاق در دست مردها داده شده که آمادگی بیشتری برای ارزیابی، آینده نگری و دوراندیشی دارد. انتخاب جز این، یقیناً به افزایش بیشتر طلاق می‌انجامید. طبق گزارشی در سراسر ایران در سال ۱۳۸۰، ۴۲۰۴۹ فقره طلاق ثبت شده و در میان آن‌ها، تنها ۲۱۴۹ فقره طلاق رجعی به درخواست مرد بوده است. (۱۰)

۲- وقتی که خطر جدایی بر محیط زندگی خانوادگی سایه می‌اندازد، باید دو داور شایسته از میان خانواده زن و مرد تعیین گردند تا در جهت بازگرداندن محبت و صمیمیت بین آن دو تلاش نمایند. قرآن می‌فرماید:

(وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِهَا إِن یُرِیدَا إِصْلاَحاً یُوَفِّقِ اللّهُ بَیْنَهُمَا)؛ (۱۱)
و اگر از جدایی میان زن و شوهر بیم دارید، داوری از خانواده شوهر و داوری از خانواده زن تعیین کنید. اگر سر سازگاری داشته باشند، خداوند بین آن دو سازگاری به وجود می‌آورد.

۳- دو مردی که واقعاً عادل باشند، گواه طلاق گرفته شوند: (وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنکُمْ وَ أَقِیمُوا الشَّهَادَهَ). (۱۲)

۴- طلاق در حال پاکی زن صورت می‌گیرد و تا پایان سه نوبت پاکی (عده)، زن در خانه شوهر بماند و نفقه او هم چون گذشته پرداخته شود.
(فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّهَ… لاَ تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُیُوتِهِنَّ… أَسْکِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَکَنتُم مِن وُجْدِکُمْ… وَ إِن کُنَّ أُولاَت حَمْلٍ فَأَنفِقُوا عَلَیْهِنَّ حَتَّى‏ یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ)؛ (۱۳)
زنان را در پاکی عده طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید… و آنان را از خانه‌شان بیرون مکنید… در همان جا سکونت دارید، آن‌ها را متناسب توان خود جای دهید… اگر باردار هستند، تا زمان زایمان نفقه آنان را بپردازید.

۵- پیش از پایان عده، مرد می‌تواند طلاق را لغو نموده، زندگی صلح آمیز خانوادگی را از سیر گیرد:
(وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلاَحاً)؛ (۱۴)
و شوهران‌شان اگر سر آشتی دارند، به باز آوردن آنان در این مدت سزاوارترند.

در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است:
فی المطلقهِ تَعتدُّ فی بیتها و تُظهر له زینتَها، لعل اللهُ یُحدِثُ بعدَ ذلک أمراً؛ (۱۵)
زن طلاق داده شده در خانه‌اش «عده» بگیرد و زینت و زیورش را به شوهر نشان دهد «نمی دانی، شاید خدا پس از این پیشامدی پدید آورد».

گرچه درک و شناخت روحیه‌ها و تفاوت‌ها‌ی‌ طبیعی به صورت متقابل توسط زن و مرد یک ضرورت است، ولی کمتر خانواده‌ای وجود دارد که برای حفظ روابط حسنه میان خود تلاش کنند؛ بیشتر نمی‌دانند چه باید بکنند. هیچ کس نمی‌خواهد تمایلات و احساسات خود را به صورت واضح بر دیگری مطرح کند تا به نتیجه رضایت بخش روابط زناشویی بینجامد. (۱۶) چنین تغافلی واحد خانواده را درهم می‌شکند، یا روحیه عشق‌ورزی و فداکاری در آن می‌میراند.

۳بی‌توجهی به حریم عفاف

در مواردی خاستگاه رفتار نبایسته درون خانوادگی – که به فروپاشی روابط زناشویی می‌انجامد – نادیده‌انگاری حریم‌ها‌ی‌ ناموسی است که از نگاه دین فلسفه خاص خود را دارد.

دین، غریزه و روابط جنسی را خاستگاه بخش عمده خلاف کاری‌ها در حیات اجتماعی می‌شناسد و تشکیل خانواده را عامل بازدارنده. قرآن زن و مرد را پوشش یکدیگر معرفی می‌کند و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ازدواج را زمینه پای بندی به نیمی از تعالیم دین و مجرد زیستن را منشأ فساد گسترده اعلام می‌کند و بر ازدواج و تشکیل زندگی مشترک و همکاری در این زمینه تأکید بسیار دارد. (۱۷)

قرآن به منظور تأمین سلامت روابط جنسی، رعایت «عفت» (به معنای کنترل غریزه جنسی و مصون ماندن از روابط نامشروع) را پیشنهاد می‌کند و در آیه ۶۰ سوره‌ی‌ نور، زن سالخورده و جوان بی‌بهره از امکانات ازدواج را به طور یکسان مخاطب خود می‌شناسد.

عفت زن بر حیا و آزرم استوار است که برای او امری طبیعی و ستودنی است و وسیله بالا رفتن موقعیت به حساب می‌آید. (۱۸) و قرآن عفت مرد را متکی بر حس امانت داری و غیرت مردانه می‌داند. قرآن درباره دختر شعیب که به قصد دعوت موسی، به سوی او می‌آمد، می‌گوید:

وقتی موسی (علیه السلام) به سوی خانه شعیب راه افتاد، به دختر موسی پیشنهاد کرد که از پشت سر او حرکت کند و راه را به او بنمایاند، با این توجیه که دودمانش از پشت سر به زنان نمی‌نگرند، دختر شعیب این روش موسی (علیه السلام) را امانت داری قلمداد کرد. (۱۹)

(قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ)؛ (۲۰)
یکی از آن دو گفت: پدر! او را استخدام کن که بهترین کس برای استخدام است، نیرومند و امانت دار می‌باشد.

قرآن عفت و پاک دامنی را با پیشنهاد رعایت حریم و یک سلسله پیش گیری‌ها می‌داند. خطوط اصلی حریم ناموسی عبارتند از:

۱- اجتناب مرد از نگاه متمرکز، نشان دادن اندام جنسی (با برهنه کردن یا لباس تنگ و نازک پوشیدن)، بی‌پروا سخن گفتن و روبه‌رو شدن با زن.

۲- پرهیز زن از نگاه متمرکز، نشان دان اندام جنسی (با برهنه کردن یا پوشیدن لباس تنگ و نازک، نمایاندن سر، گردن، سینه و زیورآلات، پای بر زمین کوبیدن، برهنه ساختن نمادهای زنانگی و سخن گفتن با ناز و کرشمه و استفاده از بالاپوش جهت عفیف شناخته شدن و مصون ماندن از آزار [هوس رانان].

حریم گزیدن در حوزه روابط زن و مرد الهام بخش این است که لباس پوشیدن‌ها، راه رفتن‌ها، نگاه کردن‌ها و سخن گفتن‌ها در پاره‌ای از موارد، وسوسه کننده است؛ افراد لاابالی را به اقدامات ناروا و آزار دهنده دعوت می‌کند و افراد وارسته را به تشویش و تخیل آزار دهنده جنسی وامی‌دارد. در روایتی از امام علی (علیه السلام) آمده است:

مَن غَضّ طَرفه أراح قَلبُه (۲۱)؛
کسی که از چشم چرانی پرهیز کند به قلب و روانش آسایش می‌دهد.

حریم گزیدن به معنایی که توضیح داده شد و محدودیت ناشی از آن، راهکاری است برای استحکام خانواده و ایجاد علاقه مندی فزاینده میان زن و شوهر، چه آن که با این تدبیر، مرد شتاب زده‌تر به ازدواج تن می‌دهد و از خارج خانه زودتر به خانه برمی‌گردد. زن نیز با موقعیت دلربا، عطش جنسی متراکم، آرایش هرچه ابتکاری‌تر و نمایش چشمگیرتر به استقبال او می‌شتابد تا هر دو در فضایی آزاد و به دور از هرگونه تشویش، محرومیت‌ها و محدودیت‌ها‌ی‌ جنسی گذشته و روزانه را به خوبی جبران نمایند.

در روایتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) زنان را به خوشبو کردن خود و پوشیدن بهترین لباس و بهترین زیورآلات و آمادگی برای عمل زناشویی توصیه فرموده است. (۲۲)

آسایش روحی و لذت جسمی که در همیاری جنسی آمیخته با عفت و پاسداشت حریم نهفته، میان تمام بهره‌وری‌ها جنبه استثنایی دارد و دل دادگی ناشی از آن نیز همین گونه خواهد بود. شهید مطهری با اشاره به این واقعیت می‌گوید: «ازدواجی که پایه و خاصیت روانی‌اش از محدودیت به آزادی آمدن است، به دنبال خود استحکام می‌آورد». (۲۳)

جلوگیری از معاشرت‌ها‌ی‌ آزاد، ایجاد پاک‌ترین و صمیمی‌ترین عواطف بین زوجین است و برقرار ساختن یگانگی و اتحاد کامل در کانون خانواده است. (۲۴)

ولی وقتی که حریم‌ها‌ی‌ جنسی می‌شکند، انگیزه حریم داشتن به خاموشی می‌گراید، تماس و تجربه با جنس مخالف، همه جا و همه وقت امکانپذیر می‌گردد، آرزوی ازدواج و تشکیل خانواده رنگ می‌بازد، هرچه زودتر به یکدیگر رسیدن، توجیه خود را از دست می‌دهد، تصور زود به خانه بازگشتن دیگر به مرد نهیب نمی‌زند، زن نیز چندان تب و تاب انتظار آمدن مرد را به خانه در خود احساس نمی‌کند و این روند ادامه می‌یابد.

زمانی که کامجویی جنسی به معنای اصلی کلمه نیز در خارج خانواده انجام می‌گیرد، احساس لذت زندگی زناشویی به صورت نهایی فرو می‌ریزد. در روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌خوانیم:

خود را به زنا نیالایید که خداوند لذت همسران‌تان را از درون شما می‌زداید. عفت پیشه کنید که این سبب عفت ورزی زنان‌تان می‌شود. فلان دودمان به زنا روی آوردند، زنان‌شان نیز زناکار شدند. (۲۵)

آنچه به تصویر کشیده شد، می‌تواند تصویر نه چندان دقیق روابط جنسی در کشورهای اسلامی باشد که در آن‌ها حریم داشتن کم کم معنای خود را از دست می‌دهد. در عرصه‌ها‌ی‌ آموزشی، هنر و خدماتی، در خیابان‌ها، فروشگاه‌ها و اماکن عمومی دیگر، زن و مرد به صورت پیراسته و آرایش کرده بدون دغدغه و پیروی از الگوی خاص رفتاری در کنار هم و با هم ایفای نقش می‌کنند.

بسیاری از پسران و دختران مسلمان پیش از ازدواج، دوستی با جنس مخالف را تجربه می‌کنند و با خاطرات متنوع دوستی‌ها‌ی‌ گذشته به خانه بخت قدم می‌نهند تا تجربه‌ای را با تجربیات پیشین مقایسه نمایند.

در این جا دیگر آرایش و پیرایش از آداب ضروری زندگی زناشویی شمرده نمی‌شود، زن و مرد تنها ژولیدگی‌ها‌ی‌ آخر روز و خواب آلودگی‌ها‌ی‌ بامدادان را در کنار هم هستند؛ بقیه ساعات روز را در خارج خانه می‌توانند از انواع آراستگی و کرشمه‌ها لذت ببرند. در خارج خانه محدودیت‌ها محدود شده و در داخل خانه نازها و نیازها! نتیجه این دو، کاهش الفت‌ها در زندگی زناشویی است.

شهید مطهری پس از بیان تفاوت ازدواج و زندگی زناشویی غربی با ازدواج و زندگی زناشویی بایسته اسلامی و تشابهی که امروزه بین روابط جنسی در غرب و جهان اسلام به وجود آمده، می‌نویسد:

“وقتی که جامعه ما به دستور اسلام عمل می‌کرد؛ یعنی پسرها رفیق دختر نداشتند و دختر هم همین طور… آرزوی یک پسر این بود که زن بگیرد، چون به وسیله ازدواج از محدودیت و ممنوعیت استفاده از زن خارج می‌شد و به مرز آزادی استفاده از زن می‌رسید. آن وقت شب زفاف کم از صبح پادشاهی نبود… برای دختر هم این پسر اولین کسی بود که او را از محدودیت به آزادی رسانده است، این بود که با همدیگر الفت می‌گرفتند.” (۲۶)

پی‌نوشت‌ها

۱- ویل دورانت، لذات فلسفه، ص ۱۴۲
2- مردان مریخی و زنان ونوسی، ص ۳۲
3- حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۶۲
4- همان، ص ۹۳
5- فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ج ۳، ص ۱۱۰
6- طبرسی، مکارم الأخلاق، ص ۲۳۸
7- جان گری، با هم برای همیشه، ص ۷۰
8- حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۷۳
9- طلاق، آیه ۱
10- روزنامه انتخاب، ۱۳۸۰/۱۲/۲۶، به نقل از: فصلنامه کتاب زنان، شماره ۱۵، ص ۷۵
11- نساء، آیه ۳۵
12- طلاق، آیه ۲
13- همان، آیات ۱، ۴ و ۶
14- بقره، آیه ۲۲۸
15- حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۲۱۷
16- جان گری، عشق هرگز کافی نیست، ص ۹۰، ۹۷، ۱۰۰ و ۳۰۲
17- حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۷ و ۷۷
18- لذات فلسفه، ص ۱۲۹ و مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص ۶۹
19- ر.ک: تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه مزبور.
20- قصص، آیه ۲۶
21- حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۹۴
22- ر.ک: عبدالواحد آمدی، غررالحکم و دررالکلم؛ و مجلسی، روضه المتقین، ج ۸، ص ۳۷۰، به نقل از: خانواده در قرآن، ص ۱۸۵
23- آشنایی با قرآن، ج ۴، ص ۱۴ و نظام حقوق زن در اسلام، ص ۲۴۷
24- نظام حقوق زن در اسلام، ص ۸۸ و ۸۹
25- طبرسی، مکارم الأخلاق، ص ۲۳۸
26- آشنایی با قرآن، ج ۴، ص ۱۴

منبع: جمعی از نویسندگان، (۱۳۹۱)، زن و خانواده در افق وحی، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ اول.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *