هشام‌ بن عبدالمک، دهمین خلیفۀ اموی- قسمت دوم

۱۴۰۰-۱۰-۲۰

293 بازدید

قیام بهلول

مهمترین قیام را بهلول بن عمیر شیبانی، معروف به کثّاره شیبانی، در سال ۱۱۹ کرد. او که نزد هشام به دلیری شهرت داشت، ادعای خدایی کرد و به همراه چهل تن از خوارج، ‌از مکه به موصل رفت. [۱۹۲][۱۹۳]

آنان ابتدا بر حاکم کوفه، خالد‌ بن عبدالله قسری، شوریدند و پیروز شدند، سپس تصمیم گرفتند با خود خلیفه وارد جنگ شوند. از این رو، والیان وقت عراق و جزیره و حتی سپاه شام، به فرماندهی شخص‌ هشام، در ناحیه کُحَیل در جنوب موصل به جنگ بهلول و یارانش رفتند و همگی آنان را کشتند. [۱۹۴] [۱۹۵][۱۹۶][۱۹۷]

پس از قتل بهلول، گروه های دیگری از خوارج‌ نیز بر هشام شوریدند، که همگی کشته شدند. فرماندهان خوارج‌ عَمرو یَشکری، عَنزی معروف به صاحب اَشهب، و وزیر سختیانی خارجی بودند، که به دستور هشام به قتل رسیدند. [۱۹۸] [۱۹۹][۲۰۰][۲۰۱] گفته اند که خالد ‌بن عبدالله قسری قصد داشت سختیانی را ببخشد، اما هشام اعتراض کرد و از او خواست که بعد از کشتن، جسد وی را بسوزاند. [۲۰۲] [۲۰۳]

در همان زمان، خزریان خروج کردند و تا اردبیل آمدند و خرابی های بسیار به بار آوردند. جراح بن عبدالله، حاکم آذربایجان، با آنان جنگید، اما کشته شد و سپاهیانش منهدم شدند. هشام، سعید ‌بن عمرو حرشی را با لشکری به جنگ آنان فرستاد و موفق شد بر لشکر خزریان شبیخون زند و سپاه خاقان را شکست دهد و غنایم بسیار به دست آورد. [۲۰۴]

خروج‌ مغیره بن سعید

در سال ۱۱۹ مغیره بن سعید عجلی، از نخستین غالیان در کوفه بر ضد هشام قیام کرد. او و یارانش عقاید غلوآمیز داشتند. خالد ‌بن عبدالله قسری آنان را شکست داد؛ او را به دار آویخت و یارانش را سوزاند. [۲۰۵][۲۰۶][۲۰۷][۲۰۸]

پراکندگی داعیان بنی عباس

یکی دیگر از وقایع مهم زمان هشام، پراکنده شدن داعیان و مبلغان بنی عباس در سرزمین های شرقی اسلام، و آغاز جنبش های شیعیان بود که پنهانی به فعالیت پرداختند. [۲۰۹]

در همان سالی که هشام به خلافت رسید، بُکیر‌ بن ماهان از موالی کوفه. از سند به کوفه رفت و داعیان بنی عباس را ملاقات کرد. آنان درباره دعوت بنی هاشم با او صحبت کردند و بُکیر با خوشحالی پذیرفت. [۲۱۰][۲۱۱][۲۱۲] بکیر، که رهبر داعیان ضداموی بود، توانست در میان والیان هشام نفوذ کند. او در سند مصاحب و مترجم جنید ‌بن عبدالرحمان گردید. [۲۱۳] داعیان بنی عباس در تمام طول حکومت هشام مخفیانه به تبلیغ پرداختند، اما پس از مرگ هشام، فعالیتشان به اوج ‌خود رسید.

معتقدین به خلق قرآن

در دوره هشام، عده ای به خلق قرآن اعتقاد یافتند. یکی از آنان جَعد بن دِرَهم بود. به همین سبب هشام به والی خود در کوفه، خالد‌ بن عبدالله قسری، دستور داد، به اتهام کفرگویی و زندقه، جعد را بکشد. خالد نیز، در روز عید قربان، سر جعد را از بدن جدا کرد. [۲۱۴][۲۱۵]

شیوع طاعون

در دوران هشام، بیماری طاعون شیوع یافت و بسیاری از مردم، و نیز چهارپایان از بین رفتند. [۲۱۶]

رحلت امام محمد باقر (علیه السلام)

از جمله وقایع زمان هشام، رحلت امام محمد باقر (علیه السلام) است که در سال ۱۲۴ اتفاق افتاد. [۲۱۷] [۲۱۸][۲۱۹][۲۲۰][۲۲۱][۲۲۲] به عقیده شیعه، امام به دستور هشام مسموم شد و به شهادت رسید. [۲۲۳] امام محمد باقر (علیه السلام) تنها در حکومت هشام به دمشق رفت و در این سفر فرزندش، امام جعفر صادق (علیه السلام)، نیز همراهش بود.

گفته شده است احضار امام به دمشق پس از مراسم حجی بود که در آن هشام شاهد احترام فوق‌العاده مردم به امام بود و ظاهراً قصدش از این کار، ارعاب امام بوده است. [۲۲۴][۲۲۵][۲۲۶] اما در آن مجلس و هنگام ورود، امام به همه اهل مجلس یک جا سلام کرد و بدون کسب اجازه نشست و چون هشام خشمگینانه زبان به ملامت امام گشود، امام علاوه بر این که اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) را به مردم شناساند، به افشاگری کارهای امویان پرداخت. [۲۲۷][۲۲۸]

کشتن عبدالله بن محمد بن حنیفه

بنا بر روایتی شاذ، هشام در کشتن ابوهاشم، عبدالله بن محمد بن حنفیه نوه امام علی (علیه السلام) نیز دست داشت. گویند عبدالله در دمشق بر هشام وارد شد. هشام او را گرامی داشت و حتی بخشش هایی به او کرد، اما در وی چندان فصاحت و دانش و ریاست دید که بر او رشک برد و از وی بیمناک شد.

پس هنگامی که عبدالله به سوی مدینه بازگشت، هشام شخصی را مأمور کرد تا عبدالله را مسموم کنند. او نیز سم در میان شیر ریخت و بدو خورانید و عبدالله کشته شد. [۲۲۹] در دوران طولانی خلافت هشام، حکام ولایات و کارگزاران بسیاری بر شهرها حکومت می کردند. [۲۳۰][۲۳۱][۲۳۲][۲۳۳]

ولیعهد هشام

بنا بر وصیت یزید ‌بن عبدالملک، پس از هشام، ولید ‌بن یزید به خلافت می رسید. [۲۳۴] هشام نیز وقتی به خلافت رسید، او را گرامی داشت. اما ولید از همان زمان هشام چنان غرق عیش و نوش بود، که هشام، به علت شراب‌خواری و بی‌پروایی و بی بند و باری وی، می‌خواست حتی با زور و تهدید، جانشینی را از او بگیرد وبه پسر خود، مسلمه، منتقل کند. [۲۳۵] به همین سب از ولید خواست خود را خلع کند، اما ولید نپذیرفت. [۲۳۶][۲۳۷][۲۳۸] هشام نیز از ناسزاگویی و خرده‌گیری بر ولید باز نمی ایستاد. [۲۳۹]

ولید که مناسباتش با خلیفه به تیرگی گراییده بود، از دمشق بیرون رفت، اما منشی خود، عیاض بن مسلم، را در شهر گذاشت تا رویدادها را برای او بنویسد، اما هشام عیاض را به زندان افکند. عیاض تا مرگ هشام در زندان بود. [۲۴۰][۲۴۱]

پی نوشت ها

۱۳۸. خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، ج۱، ص‌۲۲۵، چاپ مصطفی نجیب فواز و حکمت کشلی فواز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.

۱۳۹. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۹۶، بیروت.

۱۴۰. ازدی، ص‌۳۷.

۱۴۱. ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۱۰۱ـ ۱۴۰، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت.

۱۴۲. ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص‌۳۱۱، حوادث و وفیات ۱۰۱ـ ۱۴۰، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت.

۱۴۳. خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، ج۱، ص‌۲۲۵، چاپ مصطفی نجیب فواز و حکمت کشلی فواز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.

۱۴۴. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۹۹ـ ۱۰۴، بیروت.

۱۴۵. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۱۰۵ـ ۱۰۷، بیروت.

۱۴۶. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۱۹۲، بیروت.

۱۴۷. ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌۵، ص‌۲۵۰، بیروت ۱۳۸۵ ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ ۱۹۶۶.

۱۴۸. تاریخ بخارا، ترجمه ابونصر احمد بن محمد ‌بن نصر قبادی، ج۱، ص‌۱۶۷، تلخیص ‌محمد بن زفر بن عمر، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۶۳ش.

۱۴۹. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف،ج‌۲، ص‌۵۲۷، چاپ زکار.

۱۵۰. یعقوبی، تاریخ، ج‌۲، ص‌۳۲۵، بیروت.

۱۵۱. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۱۶۱ـ۱۶۲، بیروت.

۱۵۲. ابن‌ سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۳۲۵، بیروت.

۱۵۳. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۱۶۳، بیروت.

۱۵۴. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص۱۶۵ـ ۱۶۶، بیروت.

۱۵۵. مسعودی، مروج الذهب، ج‌۴، ص‌۴۲، بیروت.

۱۵۶. ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج‌۱۹، ص‌۴۶۸، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.

۱۵۷. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف،ج‌۳، ص‌۴۲۷، چاپ زکار.

۱۵۸. یعقوبی، تاریخ، ج‌۲، ص‌۳۲۵، بیروت.

۱۵۹. یعقوبی، تاریخ، ج‌۲، ص‌۳۲۵، بیروت.

۱۶۰. ابن‌ عبّدربه، العقد الفرید، ج‌۵، ص‌۲۱۰، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰.

۱۶۱. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۱۸۱ـ ۱۸۲، بیروت.

۱۶۲. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۱۸۶، بیروت.

۱۶۳. حمید ‌بن احمد محلی، الحدائق الوردیه فی مناقب ائمه الزیدیه، ج۱، ص‌۲۶۰، چاپ مرتضی‌بن زید محطوری حسنی، صنعاء ۱۴۲۳/ ۲۰۰۲.

۱۶۴. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف،ج‌۳، ص‌۴۶۶، چاپ زکار.

۱۶۵. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۱۸۶ـ۱۸۷، بیروت.

۱۶۶. مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج‌۴، ص‌۴۳.

۱۶۷. ابوالعباس احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، ج۱، ص‌۳۹۷ـ ۳۹۸، چاپ عبدالله‌ بن عبدالله‌ بن احمد حوثی، صعده ۱۴۲۲/ ۲۰۰۲.

۱۶۸. محمد بن احمد مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفهالاقالیم، ج۶، ص۴۹-۵۰.

۱۶۹. ابوالفرج ‌اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص‌۱۲۷، چاپ احمد صقر.

۱۷۰. طبری، تاریخ، ج‌۴، ص‌۲۵۴، بیروت.

۱۷۱. ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌۳، ص‌۹۲، بیروت ۱۳۸۵ ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ ۱۹۶۶.

۱۷۲. طبری، تاریخ، ج‌۴، ص‌۲۵۴، بیروت.

۱۷۳. ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌۳، ص‌۹۲، بیروت ۱۳۸۵ ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ ۱۹۶۶.

۱۷۴. سعد زغلول عبدالحمید، تاریخ المغرب العربی، ج۱، ص‌۲۸۶، اسکندریه ۱۹۷۹ـ ۱۹۹۰.

۱۷۵. حسین مونس، فجرالاندلس، ج۱، ص‌۱۸۷، دراسه فی تاریخ الاندلس من الفتح الاسلامی الی قیام الدوله الامویه ۷۱۱ـ ۷۵۶ م.، قاهره ۱۹۵۹.

۱۷۶. ابن رقیق، قطعه من تاریخ افریقیه و المغرب، ج۱، ص‌۷۳ـ ۷۴، چاپ عبدالله علی زیدان و عزالدین عمر موسی، بیروت ۱۹۹۰.

۱۷۷. ابن ‌عذاری، البیان المغرب فی اخبار الاندلس و المغرب ج۱، ص‌۵۱۵۳، چاپ ژ، س کولن وا لوی پروونسال، بیروت ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.

۱۷۸. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۱۹۱، بیروت.

۱۷۹. ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌۵، ص‌۱۹۲ ۱۹۳، بیروت ۱۳۸۵ ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ ۱۹۶۶.

۱۸۰. ابن ‌عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ج۱، ص‌۳۶۵ـ ۳۶۷، چاپ محمد خجیری، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.

۱۸۱. اخبار مجموعه فی فتح الاندرس، چاپ ابراهیم ابیاری، ج۱، ص‌۴۱، قاهره۱۴۱۰/ ۱۹۸۹.

۱۸۲. ابن ‌عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ج۱، ص‌۳۶۹ـ ۳۷۱، چاپ محمد خجیری، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.

۱۸۳. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۶۰ـ۶۹، بیروت.

۱۸۴. تاریخ سیستان، چاپ محمدتقی بهار، ج۱، ص‌۱۲۶ـ۱۲۷، تهران ۱۳۱۴ش.

۱۸۵. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج‌۹، ص‌۷۸، چاپ زکار. []

۱۸۶. العیون و الحدائق فی اخبار الحقایق، چاپ دخویه، ج‌۳، ص‌۱۰۸، لیدن ۱۸۷۱.

۱۸۷. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج‌۹، ص۹، چاپ زکار.

۱۸۸. العیون و الحدائق فی اخبار الحقایق، چاپ دخویه، ج‌۳، ص‌۱۰۸ـ۱۰۹، لیدن ۱۸۷۱.

۱۸۹. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۴۰، بیروت.

۱۹۰. ابن ‌جوزی، المنتظم فی التاریخ الملوک و الامم، ج‌۷، ص‌۱۱۷، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.

۱۹۱. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج‌۹، ص۱۱، چاپ زکار.

۱۹۲. یعقوبی، تاریخ، ج‌۲، ص‌۳۲۲، بیروت.

۱۹۳. ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج‌۳، ص‌۱۰۵، چاپ ابوالقاسم امامی.

۱۹۴. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج‌۹، ص۱۹-۲۳، چاپ زکار.

۱۹۵. یعقوبی، تاریخ، ج‌۲، ص۳۲۲، بیروت.

۱۹۶. طبری، تاریخ، ج۷، ص۱۳۳، بیروت.

۱۹۷. ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ‌ ص‌۲۰۹ ۲۱۱، بیروت ۱۳۸۵ ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ ۱۹۶۶.

۱۹۸. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج‌۹، ص۱۳، چاپ زکار.

۱۹۹. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۱۳۰ـ۱۳۴، بیروت.

۲۰۰. ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج‌۳، ص‌۱۰۵۱۰۹، چاپ ابوالقاسم امامی.

۲۰۱. ابن ‌جوزی، المنتظم فی التاریخ الملوک و الامم، ج‌۷، ص‌۱۹۴ ۱۹۵، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.

۲۰۲. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج‌۹، ص۲۷، چاپ زکار.

۲۰۳. ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص‌۲۱۲، بیروت ۱۳۸۵ ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ ۱۹۶۶.

۲۰۴. حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص‌۲۸۴، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۶۲ش.

۲۰۵. ابن ‌حبیب، المحبر، ج۱، ص‌۴۸۳، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/ ۱۹۴۲.

۲۰۶. محمد بن یزید مبرد، الکامل، ج۱، ص‌۳۱، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره.

۲۰۷. محمد بن یزید مبرد، الکامل، ج‌۴، ص‌۱۲۲، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره.

۲۰۸. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۱۲۸ـ۱۲۸، بیروت.

۲۰۹. محمد بن علی‌ ابن‌ طقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه، ج۱، ص‌۱۳۳، بیروت، دارصادر.

۲۱۰. اخبارالدوله العباسیه، چاپ عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، ج۱، ص‌۱۹۳ـ۱۹۴، بیروت ۱۹۷۱.

۲۱۱. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۲۵، بیروت.

۲۱۲. ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج‌۳، ص‌۱۹، چاپ ابوالقاسم امامی.

۲۱۳. ابوحنیفه دینوری، الاخبار الطوال، ج۱، ص‌۳۳۱، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰.

۲۱۴. محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب التاریخ الکبیر،ج‌۳، جزء ۲، قسم ۱، ص‌۱۵۸، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.

۲۱۵. ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌۵، ص‌۲۶۳۲۶۴، بیروت ۱۳۸۵ ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ ۱۹۶۶.

۲۱۶. یعقوبی، تاریخ، ج‌۲، ص‌۳۲۸، بیروت.

۲۱۷. ابن‌ سعد، الطبقات الکبری، ج‌۵، ص‌۲۳۸، بیروت.

۲۱۸. ابوحنیفه دینوری، الاخبار الطوال، ج۱، ص‌۳۳۹، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰.

۲۱۹. ابن‌ عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج‌۱، ص‌۱۴۹، بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.

۲۲۰. ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌۵، ص‌۱۸۰، بیروت ۱۳۸۵ ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ ۱۹۶۶.

۲۲۱. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج‌۴، ص‌۴۰۱، چاپ شعیب ارنووط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ ۱۴۰۹.

۲۲۲. مسعودی، مروج الذهب، ج‌۴، ص‌۵۷، بیروت.

۲۲۳. حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص‌۲۰۳، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۶۲ش.

۲۲۴. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۸، ص‌۱۲۰، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.

۲۲۵. ابراهیم ‌بن محمد بیهقی، المحاسن و المساوی، ج‌۲، ص‌۲۳۲ـ۲۳۴، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره.

۲۲۶. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج‌۴، ص‌۴۰۵، چاپ شعیب ارنووط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ ۱۴۰۹.

۲۲۷. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۱، ص‌۴۷۱، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.

۲۲۸. ابن ‌ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج‌۱۱، ص‌۴۳ـ۴۴، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ ۱۹۶۷، چاپ افست، بیروت.

۲۲۹. محمد بن علی‌ ابن‌ طقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه والدول الاسلامیه، ج۱، ص‌۱۴۳، بیروت، دارصادر.

۲۳۰. خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، ج۱، ص‌۲۳۲ـ ۲۳۵، چاپ مصطفی نجیب فواز و حکمت کشلی فواز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.

۲۳۱. عمروبن بحر جاحظ، البخلاء، ج‌۲، ص‌۲۰۲، قاهره ۱۹۶۳.

۲۳۲. یعقوبی، تاریخ، ج‌۲، ص‌۳۲۸ـ۳۳۰، بیروت.

۲۳۳. ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌۵، ص‌۱۳۷ـ ۱۳۸، بیروت ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ ۱۹۶۶.

۲۳۴. ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج‌۷۴، ص‌۲۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ ۲۰۰۱.

۲۳۵. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۲۰۹، بیروت.

۲۳۶. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۲۰۹، بیروت.

۲۳۷. محمد بن علی‌ ابن‌ طقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه والدول الاسلامیه، ج۱، ص‌۱۳۴، بیروت، دارصادر.

۲۳۸. ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج‌۳، ص‌۱۲۹، المسمی دیوان المبتدا و الخبر، بیروت ۱۳۹۱/ ۱۹۷۱.

۲۳۹. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۲۰۹ـ ۲۱۰، بیروت.

۲۴۰. طبری، تاریخ، ج‌۷، ص‌۲۱۱، بیروت.

۲۴۱. ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج‌۳، ص‌۱۲۹، المسمی دیوان المبتدا و الخبر، بیروت ۱۳۹۱/ ۱۹۷۱.

منابع

۱. ابن ‌ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ ۱۹۶۷، چاپ افست، بیروت.

۲. ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ ۱۹۶۶.

۳. ابن‌ اعثم کوفی، کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت.

۴. ابن ‌تغری بردی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، قاهره ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.

۵. ابن ‌جوزی، المنتظم فی التاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.

۶. ابن ‌حبیب، المحبر، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/ ۱۹۴۲.

۷. ابن ‌حبیب، المنمق.

۸. ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، المسمی دیوان المبتدا و الخبر، بیروت ۱۳۹۱/ ۱۹۷۱.

۹. ابن رقیق، قطعه من تاریخ افریقیه و المغرب، چاپ عبدالله علی زیدان و عزالدین عمر موسی، بیروت ۱۹۹۰.

۱۰. ابن‌ سعد، الطبقات الکبری، بیروت.

۱۱. محمد بن علی‌ ابن‌ طقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه والدول الاسلامیه، بیروت، دارصادر.

۱۲. ابن‌ عبّدربه، العقد الفرید، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰.

۱۳. ابن ‌عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، چاپ محمد خجیری، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.

۱۴. ابن ‌عذاری، البیان المغرب فی اخبار الاندلس و المغرب ج‌۱، چاپ ژ، س کولن وا لویـ پروونسال، بیروت ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.

۱۵. ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ ۲۰۰۱.

۱۶. ابن‌ عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.

۱۷. ابن ‌قتیبه، الامامه و السیاسه، چاپ طه محمد زینی، قاهره ۱۳۷۸/ ۱۹۶۷.

۱۸. ابن ‌قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.

۱۹. ابن ‌کثیر، البدایه و النهایه، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۹۸.

۲۰. ابوالفرج ‌اصفهانی، الاغانی، قاهره، دارالکتب ۱۹۲۷ـ ۱۹۷۰.

۲۱. ابوالفرج ‌اصفهانی، مقاتل الطالبیین، چاپ احمد صقر.

۲۲. اخبار الدوله العباسیه، چاپ عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، بیروت ۱۹۷۱.

۲۳. اخبار مجموعه فی فتح الاندرس، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره۱۴۱۰/ ۱۹۸۹.

۲۴. محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.

۲۵. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، چاپ زکار.

۲۶. احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، چاپ فؤاد سزگین، ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.

۲۷. ابراهیم ‌بن محمد بیهقی، المحاسن و المساوی، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره.

۲۸. التاج‌ فی اخلاق الملوک، منسوب به جاحظ، قاهره ۱۹۱۴.

۲۹. تاریخ بخارا، ترجمه ابونصراحمد بن محمد ‌بن نصر قبادی، تلخیص ‌محمد بن زفربن عمر، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۶۳ش.

۳۰. تاریخ ‌الخلفاء، چاپ غریازینویچ، مسکو ۱۹۶۷.

۳۱. تاریخ سیستان، چاپ محمدتقی بهار، تهران ۱۳۱۴ش.

۳۲. عمروبن بحر جاحظ، البخلاء، قاهره ۱۹۶۳.

۳۳. ابوالعباس احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، چاپ عبدالله‌بن عبدالله‌بن احمد حوثی، صعده ۱۴۲۲/ ۲۰۰۲.

۳۴. حسین مونس، فجرالاندلس، دراسه فی تاریخ الاندلس من الفتح الاسلامی الی قیام الدوله الامویه ۷۱۱ـ ۷۵۶ م.، قاهره ۱۹۵۹.

۳۵. خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فواز و حکمت کشلی فواز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.

۳۶. حسین ‌بن محمد دیار بکری، تاریخ الخمیس، قاهره ۱۲۸۳.

۳۷. ابوحنیفه دینوری، الاخبار الطوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰.

۳۸. ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت.

۳۹. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنووط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ ۱۴۰۹.

۴۰. مصعب ‌بن عبدالله زبیری، کتاب نسب قریش، چاپ الیفی بروفنیسال، قاهره ۱۹۵۳.

۴۱. زبیر بن بکار، جمهره نسب قریش و اخبارها، قاهره ۱۳۸۱.

۴۲. سعد زغلول عبدالحمید، تاریخ المغرب العربی، اسکندریه ۱۹۷۹ـ ۱۹۹۰.

۴۳. طبری، تاریخ، بیروت.

۴۴. العیون و الحدائق فی اخبار الحقایق، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۷۱.

۴۵. کبیسی، عصر هشام‌ بن عبدالملک، بغداد ۱۹۷۵.

۴۶. کشّی، اختیار معرفه الرجال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، ۱۴۲۷.

۴۷. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.

۴۸. محمد بن یزید مبرد، الکامل، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره.

۴۹. مسعودی، مجمل‌ التواریخ و القصص، چاپ ملک‌الشعراء بهار.

۵۰. حمید ‌بن احمد محلی، الحدائق الوردیه فی مناقب ائمه الزیدیه، چاپ مرتضی‌بن زید محطوری حسنی، صنعاء ۱۴۲۳/ ۲۰۰۲.

۵۱. حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۶۲ش.

۵۲. مسعودی، التنبیه و الاشراف.

۵۳. مسعودی، مروج الذهب، بیروت.

۵۴. ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، چاپ ابوالقاسم امامی.

۵۵. مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، چاپ ارنست لروصحاف، ۱۸۹۹.

۵۶. محمد بن احمد مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم.

۵۷. احمد بن علی مقریزی، شذور العقود، نجف ۱۹۶۷.

۵۸. یاقوت حموی، معجم البلدان.

۵۹. یولیوس ولهاوزن، احزاب المعارضه السیاسیه الدینیه فی صدرالاسلام.

۶۰. الخوارج ‌و الشیعه، ترجمه عن الالمانیه عبدالرحمان بدوی، کویت ۱۹۷۶.

ادامه در قسمت سوم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *