نقش والدین در تقویت عزت نفس نوجوان و جوان

۱۳۹۶-۱۱-۱۷

241 بازدید

تقریباً همه نوجوانان در این دوران از والدین‌شان فاصله می‌گیرند، ولی آنها بیش از هر زمانی دیگر به حمایت و محبت والدین نیازمندند (اما به شیوه‌ای دیگر) و اگرچه عزت نفس آنها بیش از همه تحت تأثیر روابط با هم سن و سالان ( و تا اندازه‌ای با معلمین) قرار دارد ولی والدین همچنان نقش مهمی در شکل‌گیری، اصلاح و یا تقویت آن دارند. توجه به نکات زیر می‌تواند در این زمینه بسیار کمک کننده باشد. با ما همراه باشید.

قبل از هر چیز عزت نفس خود را اصلاح و تقویت کنید.

حداقل از نقطه نظر جنبه‌های منفی، اکثر نوجوانان کپی و تصویری از والدین خود خواهند بود و یک پدر یا مادر با حرمت نفس پایین معمولاً باعث تضعیف عزت نفس فرزندش می‌شود. اگر چنین پدر و مادری هستید، بهترین کار این است که آن را صادقانه با نوجوان و جوان‌تان در میان بگذارید و بلافاصله از یک مشاور یا متخصص با تجربه کمک بگیرید.

الگوی خوبی برای او باشید.

مهمترین اصل در امور پرورشی و تربیتی، هم خوانی و هم‌سویی گفتار با رفتار است (واعظ بی‌عمل به زنبور بی‌عسل ماند). پدر یا مادری که با همسر خود با محبت و احترام برخورد نمی‌کند؛ به جای این که گام مثبتی بردارد دائم گله و شکایت می‌کند و خود یا دیگران را سرزنش می‌کند؛ خجالتی یا دچار اضطراب اجتماعی است (و نظایر آن) نبایستی انتظار داشته باشد که فرزندش چیز دیگری از آب درآید (اگر چه ماهیت حقیقت با عمل نکردن فرد به آن تغییر نمی‌کند ولی تأثیر توصیه فرد بی‌عمل تقریباً نزدیک به صفر است).

ما اگر به عنوان پدر و مادر بر این باور هستیم که دارای عقل و شعور (و نه صرفاً دانش) بیشتری هستیم بایستی آن را در عمل ثابت کنیم و این میسر نخواهد بود مگر این که الگوی خوبی برای نحوه صحیح ابراز احساس و نظر خود، شنیدن و درک دیگران، حل مسئله و مشکل، جسور بودن، پذیرش واقعیت‌ها (هر آنچه که هستیم) و تلاش در جهت بهتر شدن، باشیم.

در تأیید، تشویق و تحسین او دست و دل باز باشید.

اگرچه نوجوان و جوان تمایل زیادی به کسب رضایت و خرسندی والدین دارند ولی آنها بایستی به خاطر تلاش و کار خوب‌شان مورد تشویق و تحسین قرار گیرند (صرفه‌نظر از این که نتیجه چه باشد). نوجوانی که در پی تلاش و مطالعه نمره ریاضی خود را از ۱۳ به ۱۶ رسانده است نیز مستحق تشویق و پاداش است. در این رابطه بایستی چند نکته مهم را به خاطر داشت.

تشویق بایستی واقعی، صمیمانه و دور از اغراق باشد.

برخی از نوجوانان (خصوصاً آنهایی که عزت نفس پایینی دارند) در پذیرش تشویق و تحسین مشکل دارند و بهتر است در تشویق این افراد کمی معتدل و میانه‌رو بود.

بدون قید و شرط محبت و مهربانی خود را نثار او کنید.

بگذارید فرزندتان دریابد که هر کسی و از جمله او ممکن است اشتباه و خطا کند و در عین پذیرش مسئولیت و عواقب اشتباه خود، شما هم چنان او را دوست دارید (هر چند شما آن رفتار و عمل خاص وی را نمی‌پسندید).

حرمت و احترام او را حفظ کنید.

هر آن طور که انتظار دارید دیگران با شما برخورد کنند با او رفتار کنید و هیچ گاه از کلمات رکیک و زشت و برچسب‌های منفی حتی به شوخی (دست و پا چلفت، کودن، تنبل و …) استفاده نکنید. در مقام قیاس، تنبیه بدنی به مراتب بهتر از توهین و بی‌احترامی است (هر چند هیچ کدام از دو مورد قبول نیست و بجز تأثیر منفی هیچ نتیجه‌ دیگری در تربیت به همراه نخواهد داشت).

انتقاد و توبیخ بلی ولی تحقیر و سرزنش هرگز

کمتر کسی از انگشت گذاشتن روی اشتباهات، عیب‌ها و نقص‌هایش ناراحت نمی‌شود تا چه برسد به نوجوان که از درجات غرور و کمال‌گرایی بالاتری برخوردار است. از طرف دیگر، ما به عنوان انسان بالغ و عاقل حق نداریم بدلیل ارتکاب خطا و اشتباهی کل هویت و شخصیت فرد را زیر سؤال ببریم.

در برخورد با رفتارهای نادرست و اشتباهات فرزندمان بایستی فقط آن رفتار و اشتباه خاص مورد سؤال و انتقاد قرار گیرد و بهترین روش برای آن این است که ابتدا نکات و ویژگی های مثبت او را در آن زمینه خاص یادآور شویم و آنگاه با اصطلاحات مثبت انتقاد کنیم.

برای مثال اگر فرزندمان در چند درس نمرات خوبی گرفته و در برخی دروس نمرات پایین، می‌توان گفت: “خوشحال هستم که نتیجه تلاش‌هات رو گرفتی و در دروس فلان و فلان نمرات خوبی گرفتی و مطمئن هستم اگه در بقیه درس‌هایت هم تلاش بیشتری کنی موفق خواهی بود. اگر کمک و کاری از دستم بربیاد، خوشحال می‌شم به من بگی.” در رابطه با انتقاد کردن توجه به نکات زیر می‌تواند کمک کننده و مفید باشد:

از انتقاد بی‌جا و بی‌مورد و مکرر خودداری کنید. انتقاد بایستی در راستای هدف و مقصود مخاطب باشد و از انگشت گذاشتن بر روی موضوعات غیرمرتبط خودداری نمود. برای مثال اگر فرزندمان یک وسیله یا چیزی را درست کرده و به ما نشان می‌دهد اشاره کردن به این که بهتر است وسایل و ابزارش را نیز سرجایش بگذارد، کاملاً بی‌مورد و بی‌جا است.

همچنین نبایستی در یک مورد و موضوع خاص بیش از یک بار و حداکثر دوبار تذکر داد و انتقاد صورت گیرد (البته در مورد نوجوانان و بزرگسالان، زیرا در کودکان کم و سن و سال معمولاً لازم است یک مورد خاص ده ها و صدها بار تذکر داده شود).

منبع: منتخبی از متن کتاب در فکر، ذهن و روان نوجوانان و جوانان چه می گذرد؟

نشریه اینترنتی نوجوان