اختلال شخصیت مرزی، بیش از ۱,۶ درصد از مردم آمریکا را تحت تاثیر قرار داده است. در اینجا به نشانههایی از این اختلال که غالباً با سایر بیماریهای روانی اشتباه گرفته میشود خواهیم پرداخت.
ممکن است ما روزانه به سادگی و یا به شوخی، از انواع اختلالات روانی در میان کلام خود استفاده کنیم و جملاتی مانند «من خیلی در تمیز کردن خانه وسواسی هستم.» و یا «نواسات خلقی او خیلی بد است، آیا او دو قطبی است؟» را به کار ببریم.
بر طبق گفته موسسه ملی بهداشت، اختلال شخصیت مرزی یک اختلال نسبتاً شایع میباشد. از میان ۱۰ نوع اختلال شخصیتی (شامل اختلال شخصیت وسواسی-اجباری (OCPD)، اختلال شخصیت پارانوئیدی و اختلال شخصیت خود شیفتگی)، اختلال شخصیت مرزی، بیشترین تعداد تشخیص نادرست را شامل میشود. حتی نام این اختلال به دلیل وجود کلمه “مرزی” که میتواند به خفیف نامهم بودن آن دلالت کند، گیجکننده است.
کارشناسان در ابتدا اختلال شخصیت مرزی را مرز بین اختلالات روانی شدید(جنون) و اختلالات اعصاب ملایم میدانستند و از آن به عنوان یک اختلال مشخص نام نمیبردند.
از سال ۱۹۸۰ این اختلال متمایزاً در لیست اختلالات و بیماریهای ذهنی و روانی فهرست شد. از آن پس متخصصین در جهت شناسایی و فهم آن متمرکزتر شدند. شواهد متعددی گواه این است که بخشی از علت بروز این اختلال مربوط به ژنتیک و به صورت ارثی است و بخش دیگری در مسیر رشد و در طول زندگی به دلیل تجربیات گوناگون استرسزا و پر دغدغه توسعه میآبد، هر چند دلیل اصلی بروز این اختلال، هنوز به طور علمی و ثابت شده مشخص نشده است.
یک متخصص اجتماعی بالینی و عضو آکادمی درمانگری شناختی در نیوجرسی تأیید میکند که بسیاری از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، در دوران کودکی نوعی از ضربه شدید روحی، از دست دادن و یا رها شدن را تجربه کردهاند و سعی میکنند در بزرگسالی این ضربات روحی را جبران کنند. با این حال، بزرگ شدن در یک محیط رشدی نامناسب و یا سابقه خانوادگی اختلال شخصیت مرزی به این معنا نیست که شما لزوماً این اختلال را تجربه خواهید کرد، فقط بدان معنی است که احتمالاً نسبت به سایرین بیشتر در معرض خطر درگیری با آن میباشید.
آیا علائم هشدار دهندهای وجود دارد؟
اختلال شخصیت مرزی، یک بیماری بسیار دشوار است که تقریباً ۱,۶ درصد از بزرگسالان در ایالات متحده را تحت تاثیر قرار داده است. این آمار ممکن است جزیی به نظر برسد اما بدون شک تمام جمعیت آماری این اختلال را شامل نمیشود.
تشخیص اختلال شخصیت مرزی، بسیار دشوار است چرا که علائم این اختلال با برخی بیماریهای روانی مانند افسردگی، دو قطبی و اختلال شخصیت خود شیفتگی همپوشانی دارد. علاوه بر این، اختلال شخصیت مرزی در طیف بسیار وسیعی اتفاق میافتد. این طیف از افراد با عملکرد بسیار محدود، به طوری که از فعالیتهای روزانه خود باز میمانند، تا افراد بیش از حد فعال را شامل میشود.
برخی از بیماران ممکن است در تمام زندگی، غافل از وجود این اختلال شخصیتی در خود باشند و هیچ گاه نتوانند مشکلات مربوط به آن را کاهش دهند. اما در واقع نشانههایی برای تشخیص این اختلال وجود دارد. در اینجا به برخی از نشانههای اختلال شخصیت مرزی میپردازیم.
۱) عزت نفس پایین
همه ما در درون خود، یک فرد منتقد داریم، اما افراد با اختلال شخصیت مرزی دائماً با شک و تردید فراوان، از درون به مبارزه با خود میپردازند. این افراد دارای عزت نفس فوق العاده متزلزل هستند، بنابراین برای شناسایی هویت خود به شدت به ستایش و تایید خارجی وابستگی دارند. این بیماران حس پایینتر بودن نسبت به سایرین و کامل نبودن دارند و ممکن است برای جبران این احساس از اعمال و رفتار دیگران تقلید کنند چرا که استقلال و اعتماد به نفس آنان مختل شده است.
۲) اجتناب از تفکر در مورد آینده
این که شما تمام زندگی خود را با جزییات برنامهریزی نکنید کاملاً طبیعی است، ولی اکثر مردم حداقل اهداف و آرزوهای کلی برای آینده خود دارند. افراد با اختلال شخصیت مرزی اغلب فاقد هر گونه جهتگیری برای آینده هستند. آنها معمولاً خواستهای برای آینده زندگیشان و برنامهریزی خاصی برای کارها و اهداف خود ندارند.
۳) نداشتن حس همدردی
در افراد با اختلال شخصیت مرزی، حس دیدن خود از بیرون و دیدن دیگران از درون وجود ندارد. به عبارت دیگر، این افراد فاقد حس خود آگاهی و حس همدلی میباشند. آنها متوجه این موضوع نیستند که رفتارشان چه تاثیری بر دیگران خواهد گذاشت، بنابراین وقتی که از کنترل خارج شوند درکی از این که باعث استرس و ناراحتی اطرافیان خود میشوند ندارند. این مشکل باعث میشود این افراد، رابطه ی احساسی بلندمدت موفقی نیز نداشته باشند.
۴) روابط آشفته
مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی، پی در پی خود را در روابط خشونتآمیز فیزیکی و یا احساسی مییابند. در بسیاری موارد، آنها به سوی شرکایی جذب میشوند که امیدوار هستند بتوانند نیازهایی که در کودکی آنها برآورده نشده را ارضا کنند. این تمایل اغلب منجر به ماندن آنها در روابط سمی میشود. آنها همچنین در روابطشان بیش از حد نیازمند و غیر قابل اعتماد هستند. در واقع اضطراب شدید این افراد، از ترس از دست دادن نزدیکانشان باعث میشود به دست خود، کاری کنند که واقعاً اطرافیانشان را از دست بدهند.
۵) اضطراب شدید
همه ی ما ممکن است هر از گاهی بسته به شرایط مضطرب شویم، اما اضطراب در بیماران اختلال شخصیت مرزی با احساسات شدید عصبی، تنش، وحشت و رفتارهای نامناسب همراه میشود. این احساسات اغلب به عنوان یک پاسخ فوقالعاده حساس به رفتار و اقدامات دیگران به وجود میآید. بیماران این اختلال، احتیاج شدیدی به دوست داشته شدن و مورد توجه قرار گرفتن دارند و عدم پاسخگویی به این نیاز، آنها را بسیار مضطرب میسازد.
۶) ترس مداوم از رها شدن
ترس تنها ماندن، طرد شدن و یا رها شدن از نشانههای اختلال شخصیت مرزی است. این ناامنی واکنشهای غیر منطقی و رفتارهای حسودانه و پارانوئیدی را ممکن میسازد. رفتارهایی مانند چک کردن ایمیل و پیامکهای شریک خود برای یافتن سرنخهایی از طرد شدن. عدم امنیت حتی میتواند منجر به رفتارهای افراطی و عملی نیز بشود. به عنوان مثال یک بیمار شخصیت مرزی ممکن است به شریک خود بگوید اگر در زمانی که مقرر است زنگ نزند، اقدام به خودکشی میکند.
۷) افسردگی
اختلال شخصیت مرزی، اغلب با بیماری افسردگی اشتباه گرفته میشود. البته افسردگی در مبتلایان به این اختلال بسیار شایع است، ولی تفاوت این دو بیماری در این است که در اختلال شخصیت مرزی مبتلایان، افسردگی بسیار شدیدی را تجربه میکنند و دائماً فکر میکنند که هیچ ارزشی ندارند و هیچ چیز در دنیا برایشان مهم نیست.
۸) نوسانات خلقی مکرر
یک نمونه از نوسانات خلقی، افزایش ناگهانی تمایلات جنسی در مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی است که باعث میشود با اختلال دو قطبی اشتباه گرفته شود. اما در اختلال دو قطبی، این تمایلات ممکن است یک هفته و یا بیشتر طول بکشد، در حالی که در اختلال شخصیت مرزی، نوسانات خلقی به سرعت و در پاسخ به محرکهای بیرونی رخ میدهد.
۹) خشم غیر قابل کنترل
برای افراد دارای این اختلال، خشم و واکنش اغراق آمیز به رویدادها بسیار رایج است. به عنوان مثال اگر به جای ساعت ۷، ساعت ۷:۳۰ از خواب بیدار شوند ممکن است به شریکشان فحاشی و او را تهدید به ترک کنند. این افراد هیچ گاه خود را مسئول اشتباه خود نمیدانند و همواره دیگران را سرزنش میکنند.
۱۰) ناتوانی در کنترل اقدامات و ریسکپذیری
این افراد ممکن است به طور ناگهانی مبلغ هنگفتی از پولشان را بیهوده هدر دهند و یا رفتارهای جنسی پر خطر داشته باشند. آنها بسیار ریسک میکنند و متوجه پیامدهای اقداماتشان نیستند.
۱۱) افکار خودکشی
نرخ بالایی از ایدهها و تلاشهای خودکشی مربوط به جمعیت مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی میباشد. از جایی که این افراد بر اقداماتشان کنترلی ندارند، خطر اقدام خودکشی بیشتر تهدیدشان میکند. آنها خودکشی را یک دلیل منطقی برای رهایی از افسردگی و سایر مشکلاتشان میدانند.
منبع: میگنا