در عصر امام سجاد (علیه السلام)، امت اسلامی به یک نظریه کامل و جامع در باب تبیین اساس دین و مبنای حکومت و رفتار انسانی نیاز داشت و صحیفه سجادیه در قالب یک رساله حقوقی و بیانات موعظه ای، پاسخی به این نیاز بود. صحیفه سجادیه به منزله یک دائره المعارف علوم بشری است که آنچه انسان برای سعادت خود بدان نیاز دارد، در آن یافت می شود.
اصول اعتقادات، احکام و فروعات دین، معارف توحیدی و عرفانی، اخلاقیات و مسائل اجتماعی و سیاسی از آن جمله اند. در اینجا به مهم ترین این معارف یعنی اصول اعتقادی دین اسلام اشاره می شود.
اصول اعتقادی در صحیفه سجادیه
با فتوحاتی که به دست خلفا و حکام بنی امیه صورت گرفت، زمینه هایی برای راه یابی فرهنگ ها و تمدن های مختلف ملت های بیگانه به سوی سرزمین اسلامی فراهم گردید و افکار و عقاید گوناگونی از این طریق وارد حوزه اسلامی شد. از سوی دیگر، منافقان که به خاطر مصالح و منافع شخصی، در ظاهر مسلمان شده بودند، آرام ننشسته و نشر افکار منحرف و شبهات گوناگون را آغاز کردند.
حاکمان اموی هم از جهت این که بعضی از این افکار و عقاید هم سو و تایید کننده اعمال ظالمانه آنان بود، بر اشاعه و گسترش این افکار در میان جامعه اسلامی مبادرت ورزیدند.
این مسائل باعث شد که جامعه اسلامی به دلیل فاصله گرفتن از اهل بیت (علیهم السلام)، از لحاظ معارف و باور های دینی، دچار انحطاط و سقوط فکری گردد. امامان معصوم (علیه السلام) که رسالت سنگین هدایت جامعه اسلامی را به دوش می کشیدند، در برابر این انحطاط فکری، ساکت ننشستند و هر یک به اقتضای شرایط و جو حاکم، به رسالت الهی خویش عمل کردند.
امام سجاد (علیه السلام) نیز به منظور مقابله با افکار انحرافی عصر خویش، به تبیین اندیشه اصیل اسلامی پرداخت و در قالب دعا، اصول اعتقادی اسلام را به روش صحیح معرفی کرد. قبل از نقل بیانات ارزشمند امام در این زمینه و تبیین صحیفه سجادیه، تذکر این نکته ضروری است که شرح و تفسیر این سخنان در این نوشتار نمی گنجد وحقیقت جویان را به مراجع دیگر حوالت می دهیم.[۱]
توحید و خدا شناسی
امام سجاد (علیه السلام) بالاترین معارف توحیدی را در قالب دعا به انسان های حقیقت جو و پیروان خویش در صحیفه سجادیه ارائه می کند و در آن، ذات مطلق الهی را از هر گونه تشبیه به مخلوقات مبرا دانسته و از هر نوع عیب و نقصی، پاک و منزه معرفی می کند. به نمونه هایی از این دعاها توجه فرمایید:
امام (علیه السلام) در دعای عرفه می فرماید:
«اللهم لک الحمد بدیع السموات و الارض، ذا الجلال و الاکرام، رب الارباب، و اله کل مالوه و خالق کل مخلوق و وارث کل شیء، لیس کمثله شیء، و لا یعزب عنه علم شیء و هو بکل شیء محیط و هو علی کل شیء رقیب. انت الله لا اله الا انت، الاحد المتوحد الفرد المنفرد … ؛
و انت الله لا اله الا انت الاول قبل کل احد و الاخر بعد کل عدد … ؛
و انت الله لا اله الا انت الذی انشأت الاشیاء من غیر سنخ و صوّرت ما صوّرت من غیر مثقال و ابتدعت المبتدعات لا الحتذاء، انت الذی قدرت کل شیء تقدیرا و یسرت کل شیء تیسیرا و دبرت ما دونک تدبیرا … ؛
أَنْتَ الَّذِی لَمْ یُعِنْکَ عَلَى خَلْقِکَ شَرِیکٌ ، وَ لَمْ یُوَازِرْکَ فِی أَمْرِکَ وَزِیرٌ ، وَ لَمْ یَکُنْ لَکَ مُشَاهِدٌ وَ لَا نَظِیرٌ… ؛
أَنْتَ الَّذِی لَا یَحْوِیکَ مَکَانٌ ، وَ لَمْ یَقُمْ لِسُلْطَانِکَ سُلْطَانٌ ، وَ لَمْ یُعْیِکَ بُرْهَانٌ وَ لَا بَیَانٌ… ؛
أَنْتَ الَّذِی قَصُرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ ذَاتِیَّتِکَ ، وَ عَجَزَتِ الْأَفْهَامُ عَنْ کَیْفِیَّتِکَ ، وَ لَمْ تُدْرِکِ الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَیْنِیَّتِکَ… سُبْحَانَکَ لَا تُحَسُّ وَ لَا تُجَسُّ وَ لَا تُمَسُّ … »؛[۲]
پرودگارا! حمد و ستایش مخصوص توست. ای پدید آورنده آسمان ها و زمین، ای صاحب بزرگی و احسان کامل، ای مالک و مهتر مهتران، ای خدای هر پرستش گر و ای آفریننده هر آفریده، و ای وارث هر چیز، چیزی مانند او نیست و آگاهی به چیزی از او پنهان نمی باشد و او به هر چیز احاطه (علمی) دارد و بر هر چیز نگهبان است. تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، یکتای تنهای یگانه بی مانند هستی …؛
و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست. پیش از هر یک، اول و آغازی و پس از شمرده شده، آخر و مرجعی…
و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، خدایی که چیز ها را بی اصل و مایه آفریده، و صورت ها و پیکر ها را بی نمونه و مانند نگاشته ای، و پدیده ها را بدون پیروی (از کسی) پدید آوردی، تویی آن که هر چیز را به مقدار معلوم (بر اساس حکمت) ایجاد نموده ای، و هر چیز را برای آنچه از آن خواسته می شود، آماده ساخته ای و آنچه را جز تو است (همه موجودات) نظم داده و آراسته گردانیده ای. تویی آن که در آفریدنت، شریکی یاریت نکرده و در کارت (آفریدن هر چیز) وزیری تو را یاری ننموده و بیننده و مانندی برای تو نبوده است…؛
تویی آن که جایی تو را فرا نمی گیرد و در برابر سلطنت و حکومت تو، سلطنتی نمی تواند ایستادگی کند و [اقامه] برهان و بیان [کسی] تو را عاجز و ناتوان نساخته است …؛
تویی آن که اندیشه ها از ادراک کنه و حقیقت ذات تو درمانده اند، و عقل ها از درک چگونگی تو ناتوانند و دیده ها مکانت را در دنیا نیافته اند. پاک و منزهی و با هیچ یک از حواس درک نمی گردی.
حضرت در مناجات دوازدهم صحیفه سجادیه می فرمایند: «و عجزت العقول عن ادراک کنه جمالک، و انحسرت الابصار دون النظر الى سبحات وجهک. و لم تجعل للخلق طریقا الى معرفتک الا بالعجز عن معرفتک»؛[۳] عقل ها از درک کنه جمالت عاجزند و دیده ها از نزدیکی به انوار جمالت خسته و نابینا هستند وبرای خلق به سوی معرفت تو راهی نیست، به جز ناتوانی از معرفتت.
و در دعای سی و پنچم می فرماید: «إِنَّکَ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ، الَّذِی لَمْ تَلِدْ وَ لَمْ تُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَکَ کُفُواً أَحَدٌ»؛[۴] «حقا که تویی یگانه یکتای بی نیاز، کسی که نه زاده است و نه زاده شده، و هیچ کس مانند و همتای تو نبوده است».
عدل در صحیفه سجادیه
امام سجاد (علیه السلام) در خلال دعاهای خویش با جملات کوتاه ولی عمیق و پر محتوا، دومین اصل اعتقادی شیعه یعنی عدل را چنین معرفی می فرماید: «و قَد عَلِمتُ أنَّهُ لَیسَ فی حُکمِکَ ظُلمٌ، و لا فی نَقمَتِکَ عَجَلَهٌ، و إنّما یَعجَلُ مَن یَخافُ الفَوتَ، و إنَّما یَحتاجُ إلَى الظُّلمِ الضَّعیفُ، و قَد تَعالَیتَ یا إلهی عَن ذلکَ عُلُوّا کَبیرا»؛[۵]
و دانستم که در حکم و فرمانت ستمی و در انتقام و به کیفر رساندنت شتابی نیست، و جز این نیست که کسی شتاب می کند که از گذشتن وقت کار بترسد و ناتوان به ستم نیازمندست و ای خدای من، تو برتری از این که شتاب یا ستم کنی تو برتر و بزرگی (و بی پایانی).
و نیز می فرماید: «اللَّهُمَّ إِنْ تَشَأْ تَعْفُ عَنَّا فَبِفَضْلِکَ، وَ إِنْ تَشَأْ تُعَذِّبْنَا فَبِعَدْلِکَ»؛[۶] خدایا! اگر بخواهی از ما در گذری، به دلیل فضل و احسان توست و اگر بخواهی ما را به کیفر رسانی، از عدل و دادگری توست.
همچنین در دعای سیزدهم می فرماید:«وَ احْمِلْنِی بِکَرَمِکَ عَلَى التَّفَضُّلِ، وَ لَا تَحْمِلْنِی بِعَدْلِکَ عَلَى الِاسْتِحْقَاقِ»؛[۷] «و با بزرگواری و بخشش خود، با من به مهربانی رفتار کن و با دادگریت با من به استحقاق رفتار مکن».
نبوت
چنان که اشاره شد، یکی از تعابیری که امام سجاد (علیه السلام) در بسیاری از دعا های خویش به کار برده است، «صلوات بر محمد وآل محمد» است که اهمیت و عنایت خاص حضرت را به این مساله، می رساند.
افزون بر این، پیشوای چهارم در دعا های خویش، تصدیق نبوت و امامت را در کنار اعتراف به وحدانیت خدا، از خدا می خواهد و مقام و منزلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام علی (علیه السلام) را وسیله تقرب قرار می دهد، چنان که در دعای روز عید قربان و هم چنین روز جمعه می فرمایند:
«اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَهْلِ التَّوْحِیدِ وَ الْإِیمَانِ بِکَ، وَ التَّصْدِیقِ بِرَسُولِکَ، وَ الْأَئِمَّهِ الَّذِینَ حَتَمْتَ طَاعَتَهُمْ مِمَّنْ یَجْرِی ذَلِکَ بِهِ وَ عَلَى یَدَیْهِ»؛[۸] خدایا! مرا از یکتاپرستان و مومنان و از تصدیق کنندگان به پیامبرت و پیشوایانی که فرمان بری از ایشان را واجب کرده ای، قرار بده، از کسانی که آن توحید و ایمان و تصدیق، به وسیله ایشان و به دست آنان واقع می گردد.
و در دعای چهل و نهم صحیفه سجادیه می فرماید: «اللَّهُمَّ فَإِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِالْمُحَمَّدِیَّهِ الرَّفِیعَهِ، وَ الْعَلَوِیَّهِ الْبَیْضَاءِ، وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِهِمَا أَنْ تُعِیذَنِی مِنْ شَرِّ کَذَا وَ کَذَا»؛[۹] پروردگارا! به مقام و منزلت بلند پایه محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و مقام گرامی علی (علیه السلام)، به سوی تو تقرب می جویم و به واسطه آن دو، به درگاهت روی می آورم که مرا از شر و بدی فلان و فلان پناه دهی.
امامت
امامت، یکی دیگر از ارکان اعتقادی شیعه بود، که بعد از رحلت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مهجور ماند، از این رو، شناساندن این مقام و صاحبان اصلی آن به مردم ، یکی از محور های مهم فعالیت امامان (علیهم السلام) بود. آنان هرجا موقعیت مناسبی می یافتند، مساله امامت و اهمیت آن را بیان نموده و خود را شایسته تصدی آن مقام معرفی می کردند.
یکی از رسالت های مهم امام سجاد (علیه السلام) در عصر امامت خویش، معرفی مربیان و معلمان حقیقی و صاحبان منصب امامت بود تا مردم با شناختن امام حق، از حمایت امام و پیشوای جور دست بکشند. امام سجاد (علیه السلام) در ضمن دعا های خود، چندین مورد، به بیان مفهوم «امامت» پرداخته و آن را مورد تفسیر و تبیین قرار داده است.
در دعای روز عرفه در صحیفه سجادیه می فرماید: پروردگارا! درود فرست بر پاکان افراد خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، که ایشان را برای قیام به امر (حکومت) خود برگزیده ای، و خزانه داران علم و نگهداران دین و جانشینان خویش در زمین و حجت های خود بر بندگانت قرار داده ای، و ایشان را به خواست خود از پلیدی و آلودگی، یک باره پاک کرده ای و وسیله برای رسیدن به تو و راه بهشت خود ساخته ای.
و در فراز دیگر می فرماید: «خدایا! تو در هر زمانی دین خود را به وسیله پیشوایی، تایید فرموده ای و او را برای بندگانت، علم و در کشورهایت، مانند نور افشان برپا داشته ای، پس از آن که پیمان او را با پیمان خود پیوسته ای و او را وسیله خشنودی خود ساخته ای و طاعتش را واجب کرده ای و از نافرمانی اش بیم داده ای …
پروردگارا! کتاب و قوانین و شریعت خود و سنت پیامبرت را به وسیله او برپا دار و هر آنچه از نشانه های دینت، که ستمکاران میرانده اند، به وسیله او زنده ساز و رنگ جور ظالمان را از شریعت بزدای …، ما را مطیع او گردانده و در راه رضایت او کوشا ساز …».[۱۰]
امام (علیه السلام) در این دو فراز از دعای یاد شده، به کنایه خود را حاکم منصوب از جانب خدا معرفی می کند که برای قیام به امر خدا و نگهداری و پشتیبانی دین برگزیده شده است. این تعبیر ها به صراحت، امر حکومت و مقام امامت را می رساند که همان تصدی امور دینی و دنیایی مردم می باشد.
امام سجاد (علیه السلام) در دعای روز جمعه و عید قربان می فرماید:
خدایا! این مقام (امامت و رهبری امت اسلامی که اقامه نماز در روز عید قربان و روز جمعه و ایراد خطبه از شؤون آن است) مخصوص جانشینان و برگزیدگان و امانت داران توست که درجه اعلای معرفت و قرب را، به آنان اختصاص داده ای، ولی از طرف غاصبان (خلفای ستمگر اموی) دستخوش غارت و چپاول گشته است.[۱۱]
در این دعا، امام به صراحت، از مساله امامت و رهبری امت، که اختصاص به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دارد و غصب شدن آن به دست حاکمان اموی یاد می کند و بدین ترتیب مشروعیت حکومت بنی امیه را نفی می کند.
معاد در صحیفه سجادیه
معاد و وجود عالمی دیگر، که در آن، افراد با ایمان و نیکوکار به جزای اعمال خویش نایل می آیند و کافران و ستمکاران به کیفر اعمال خویش می رسند، از مسائلی است که امام سجاد (علیه السلام) در دعاهای خویش در صحیفه سجادیه به آن عنایت خاصی دارد؛
چنان که در مناجات دوازدهم می فرماید: «و اطمانت بالرجوع الی رب الارباب انفسهم و تیقنت بالفوز و الفلاح ارواحهم»؛[۱۲] و به باز گشتشان به سوی مالک مهتران، اطمینان یافته اند و ارواحشان به کامیابی و رستگاری، یقین کرده است.
و در دعای چهاردهم صحیفه سجادیه می فرماید: «اللَّهُمَّ وَ إِنْ کَانَتِ الْخِیَرَهُ لِی عِنْدَکَ فِی تَأْخِیرِ الْأَخْذِ لِی وَ تَرْکِ الِانْتِقَامِ مِمَّنْ ظَلَمَنِی إِلَى یَوْمِ الْفَصْلِ وَ مَجْمَعِ الْخَصْمِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَیِّدْنِی مِنْکَ بِنِیَّهٍ صَادِقَهٍ وَ صَبْرٍ دَائِمٍ»[۱۳]
خدایا! اگر نیکی من نزد تو در تاخیر گرفتن حق من و به کیفر نرساندن ستم کننده بر من تا روز رستاخیز است، پس بر محمد و آل او درود فرست، و مرا به نیت درست و صبر پایدار تایید فرما». و در دعای مکارم االاخلاق می فرماید:«و هب لی امن یوم المعاد».[۱۴]«و آسودگی (از عذاب و گرفتاری) روز بازگشت (روز قیامت) را به من ببخشد.
نتیجه گیری
صحیفه سجادیه مانند قرآن کریم در بردارنده اصول اسلامی و معارفی است که موجب تکامل نفوس و استواری عقاید و فزونی صفات پسندیده است. امام سجاد (علیه السلام) به منظور مقابله با افکار انحرافی عصر خویش، به تبیین اندیشه اصیل اسلامی پرداخت و در قالب دعا، اصول اعتقادی اسلام را به روش صحیح معرفی کرد. مبرا دانستن ذات مطلق الهی از هر گونه تشبیه به مخلوقات و از هر نوع عیب و نقص، ستم نکردن در حکم و رعایت عدالت در حق بندگان، تصدیق نبوت و امامت و وسیله تقرب قرار دادن آنها و وجود عالمی دیگر، که در آن، افراد با ایمان و نیکوکار به جزای اعمال خویش نایل می آیند از جمله معارفی است که در قالب دعا در نهج البلاغه به آنها اشاره شده است.
پی نوشت ها
[۱]. نک: ریاض السالکین؛ تألیف سید علی خان حسینی حسنی شیرازی.
[۲]. الصحیفه الجامعه السجادیه، دعای ۴۷،ص ۳۱۶-۳۱۹.
[۳]. همان، ص ۴۱۷.
[۴]. همان، ص ۱۸۲.
[۵]. همان، دعای ۴۸، ص ۳۵۲.
[۶]. دعای دهم، ص ۷۴.
[۷]. همان، ص ۸۶.
[۸]. دعای ۴۸، ص۳۵۲.
[۹]. همان، ص ۳۵۷.
[۱۰]. دعای ۴۷، ص۳۲۲-۳۲۳.
[۱۱]. دعای ۴۸، ص ۳۵۱.
[۱۲]. دعای ۴۸، ص ۴۱۸.
[۱۳]. دعای ۱۴، ص ۹۶.
[۱۴]. دعای ۲۰، ص ۱۱۴.
منابع
- قرآن کریم.
- الصحیفه السجادیه الجامعه للامام علی بن الحسین (علیه السلام)، تحقیق سیدمحمدباقر موحد ابطحی، چاپ اول، قم، مؤسسه االمام المهدی (عج) ۱۴۱۱ق.
- آقا بزرگ تهرانی، شیخ محمد محسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۳ و ۱۵، چاپ چهارم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۵ق.
- ابن ابی الحدید، عزالدین عبدالحمید بن محمد، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، چاپ دوم، بیروت، داراحیاء الکتب العربیه، ۱۳۸۷ق.
- ابن شهر آشوب مازندرانی، ابوجعفر محمد بن علی، معالم العلماء، نجف، المطبعه الحیدریه، ۱۳۸۰ق.
- ابن شهر آشوب مازندرانی، ابوجعفر محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، تحقیق یوسف البقاعی، بیروت، داراالضواء، ۱۴۱۲ق.
- طبرسی، ابو منصور احمد بن علی بن ابی طالب، الاحتجاج، تعلیق سیدمحمدباقر الموسوی الخرسان، چاپ دوم، بیروت، مؤسسه االعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۰ق.
برگرفته شده از مقاله صحیفه سجادیه و تبیین معارف الهی؛ نوشته محسن رنجبر.