مشکلات دختران دانشجو (۲)

۱۳۹۴-۱۲-۱۶

242 بازدید

ازدواج؛ مشکل روانى – اجتماعى‏

دانشجویانى که به پرسش‏‌هاى ما پاسخ دادند ۱۸ – ۲۷ ساله و مجرد بودند. طبیعتاً یکى از مشکلات دختران در این گروه سنّى، تجرّد است و ازدواج به عنوان نیاز روانى و اجتماعى براى آن‏ها از مشکلات اساسى به شمار می‌‏رود. موانعى که بر سر راه ازدواج جوانان و به ویژه دختران دانشجو وجود دارد عبارت است از:

۱- مشکلات اقتصادى موجود براى آقایان که مانع از اقدام به ازدواج می‌‏شود و گاهى در صورت تمایل در نیمه راه با مخالفت خانواده دختر روبه رو می‌‏شود و به نتیجه نمی‌‏رسد.

۲- بالا بودن سطح توقعات در جامعه کنونى، هم از ناحیه دختران و هم از سوى پسران که عمدتاً ناشى از سطح پایین فرهنگ دینى در خانواده‏‌ها است.

۳- همکارى نکردن مسئولان فرهنگى کشور با جوانان طالب ازدواج و فراهم نکردن بستر مناسب براى پیوندها.

۴- وجود ارتباط‌هاى غیر شرعى که نیاز به ازدواج را در جوانان کمرنگ کرده است‏و جوانان براى ارضاى غرایز طبیعى خود به ادامه ارتباط با جنس مخالف بسنده می‌‏کنند.

۵ . نا آگاهى از ازدواج و پیامدهاى مثبت روانى و اجتماعى آن و در نتیجه ترس از ایجاد پیوند زناشویى به علت شکست احتمالى در آینده.

۶- منطقى نبودن معیارهاى ازدواج و توجه بیش‏تر به معیارهاى فرعى از سوى خانواده‏‌ها.

۷- همشهرى نبودن و تفاوت فرهنگى بین دانشجویان متقاضى ازدواج در میان دانشجویان خوابگاهى و مخالفت‏ها خانواده‏‌ها.

۸ . جابه‏‌جایى ارزش‏ها و ضدارزش‏ها و ناهنجارى‏‌هاى اجتماعى که موجب می‌‏شود موقعیت‏‌هاى مناسب براى دختران محجّبه و باوقار و نجیب کمتر پیش آید (از جمله توجه به زیبایى‌هاى ظاهرى).

۹- فرهنگ غلط موجود در بین دانشگاهیان که ازدواج را مانع بزرگى براى پیشرفت‌‏هاى علمی‌ و اجتماعى می‌‏دانند. گفتنى است دانشجویانى که تصمیم به ازدواج گرفته و مورد مناسبى را یافته‌‏اند به مشکل خاصى برخورد می‌‏کنند.

آن‏ها که متعهد بوده و در شأن خود نمی‌‏دانند که با نامحرم در دانشکده یا داخل محوطه دانشگاه سخن گویند و از طرفى می‌‏ترسند که مورد سوء ظن و تهمت قرار گیرند و بیرون از دانشگاه نیز نمی‌‏خواهند با نامحرم ارتباط داشته و سخن بگویند حتى اگر صحبت آن‏ها در زمینه ازدواج باشد، به علت نبودن مکان ویژه در دانشگاه براى گفتگو با مشکل مواجه می‌‏شوند و در موارد زیادى روزها و ماه‏هاى متمادى به دنبال مکانى براى صحبت می‌‏گردند. زن و مرد مکمل یکدیگرند و هیچ مرد یا زنى بدون ورود همسر به زندگی‌اش، در هر درجه و مقام علمی‌ و اجتماعى که باشد موفق نخواهد شد. نیاز به داشتن یک همراه، همدل و همراز در زندگى براى هر انسانى اعم از مرد یا زن ضرورى است و در زمره نیازهاى روانى افراد است. دانشجویان دختر براین باورند که با ورود به دانشگاه ‏از خانواده خود فاصله گرفته‏‌اند و نوعى اطمینان خاطر براى به دوش کشیدن بار زندگى را در خود یافته‌‏اند و از سویى، به استقلال کامل در زندگى و تصمیم‌‏گیری‌ها نیاز دارند و پیش از ازدواج گویى معلق ‏اند؛ نه چونان گذشته وابستگى کامل به خانواده و والدین دارند و نه افق روشن و مشخصى را براى آینده خویش می‌‏یابند و براى خارج شدن از این برزخ تنها راه، ازدواج است. – راهکارها آن‏چه دانشجویان به عنوان راهکار ارائه داده‏‌اند، برگزار کردن کلاس‌‏هاى آموزشى درباره ازدواج و آثار آن و شناخت صحیح معیارها و در واقع الگوهاى عملى صحیح براى ازدواج است. نکته دیگر ایجاد زمینه مناسب مالى است؛ زمینه‌‏هایى چون مسکن، کمک هزینه بیش‏تر و امکانات رفاهى در حدّ متعارف و معمول. قابل توجه است که احداث خوابگاه‌‏هاى متأهلین در حد زیاد و واگذارى آن به دانشجویان یکى از این راه‏ها است. اعطاى وام‏هاى ازدواج و ایجاد تسهیلات در زمینه‌‏هاى گوناگون نیز موجب حل مشکل ازدواج می‌‏شود. بدیهى است که اگر بخواهیم براى حل این مشکل مراحلى را طى کنیم، آن مراحل را چنین می‌‏توانیم برشماریم:

الف) ایجاد مراکز خاصى براى شناختن موقعیت‏‌هاى افراد طالب ازدواج و فراهم کردن زمینه خواستگارى در مواردى که با معیارهاى مورد نظر دختر و پسر با هم سازگارى دارد. البته وجود چنین مرکزى اگر به صورت رسمی‌ باشد اشکالاتى را به همراه خواهد داشت ولى مراکز مشاوره می‌‏توانند به صورت غیر رسمی‌ در کنار کار مشاوره به این امر نیز بپردازند و اگر چنین طرحى پذیرفته شود باید هم در خوابگاه‌‏هاى دختران و هم پسران، مراکز مشاوره دائمی‌ برقرار شود و بین مسئولان این مراکز تبادل نظر صورت گیرد.

ب) تشکیل کلاس‌‏هاى آموزشى براى آشنایى دختران با امر ازدواج و ایجاد انگیزه‏‌هاى قوى و تبیین معیارهاى عقلانى و منطقى و چگونگى برخورد با مشکلات مربوط به ازدواج.

ج) فراهم کردن امکانات ازدواج به دور از مخارج غیر ضرورى و سرسام‌آور که ارمغان رسم و رسوم باقى مانده از گذشتگان است و نه عقل آن را می‌‏پسندد و نه منفعتى در آن دیده می‌‏شود؛ از جمله ازدواج‏‌هاى گروهى که در سال‏هاى اخیر شاهد برگزارى ساده و صمیمی‌ آن‏ها بوده ‏ایم(۱) تا به این وسیله، زوجین با استفاده از صرفه‏‌جویى در مخارج ازدواج براى آینده خویش پشتوانه اقتصادى فراهم سازند.

د) منحصر نکردن امکانات مادى و رفاهى به جوانان و زوج‏‌هاى ساکن در پایتخت و تقسیم تسهیلات و مساعده‏‌ها و… بین همه قشرها و گروه‌‏ها در شهرها و شهرستان‏‌هاى مختلف ایران.

ه) قرار دادن افرادى که ازدواج کرده‌‏اند در اولویت‌‏هاى اشتغال و در واقع توجه به ضوابط و نه روابط؛ زیرا آن‏ها که باید نفقه همسرشان را بپردازند بیش از دیگران به منبع درآمد نیاز دارند. برخى دیگر از مشکلات اجتماعى دانشجویان دختر عبارت‏ند از: عدم مشارکت سیاسى، محروم بودن زنان از مشاغل مهم در کشور، محرومیت آن‏ها از برخى مشاغل چون پلیس بودن و قاضى شدن و آزاد نبودن براى شرکت در همه اجتماعات از جمله اجتماع‏‌هاى ورزشى مثل فوتبال. بدیهى است که مطالب ذکر شده تنها انعکاس دیدگاه ‏هاى دانشجویان است و نیاز به تجزیه و تحلیل دارد. در موارد زیادى دیده می‌‏شود که ذکر یک مطلب ناشى از نگرش غیر صحیحى است که جامعه امروز ما به دختران القا می‌‏کند. جابه جایى ارزش‏‌ها و تبدیل برخى از ناهنجارها به هنجار موجب می‌‏شود که پاره‌‏اى از افراد در شناخت و بیان نیازهاى خود دچار خطا شوند و نیازهاى اساسى را نادیده گرفته، از یک نیاز کاذب به عنوان نیاز اصلى سخن گویند؛ براى مثال، حضور در ورزشگاه‌‏ها به ویژه براى فوتبال هرگز براى زن و دختر نیاز جسمانى یا روانى نیست و این امر علاوه بر آسیب‏‌هاى روانى براى دختران موجب فساد و بروز اختلال‏‌هاى رفتارى می‌‏شود. لذا حضور دختران در استادیوم‏‌هاى ورزشى مختلط غیر اخلاقى و غیر شرعى است ولى ساختن سالن ‏هاى ورزشى اختصاصى براى دختران را می‌‏توان به عنوان یک نیاز ضرورى مطرح کرد.

 مشکلات اعتقادى:‏

یکى از معضلات دختران دانشجو، نگرش آن‏ها به مسائل اعتقادى و باورهاى دینى است. بسیارى از آن‏ها، فلسفه بسیارى از احکام را نمی‌ دانند و در زمینه مسائل کلامی‌ و اعتقادى، دچار مشکل شده‌‏اند و سؤال‏‌هاى بی‌پاسخ زیادى دارند که آن‏ها را رنج می‌‏دهد. از یک سو مسلمان هستند و شیعه، و از سوى دیگر، از مسلمانى و شیعه بودن و مسائل مربوط به آن، اطلاعات کافى ندارند و از سویى نیز شبهات و پرسش‏‌هاى طرح شده از سوى دشمنان داخلى و خارجى، اندیشه آن‏ها را مشوّش کرده است. بسیارى از مسائل عبادى را انجام می‌‏دهند؛ از جمله حجاب دارند، برخى نماز می‌‏خوانند و جلسات دعا برگزار می‌‏کنند ولى از روح و فلسفه این اعمال، بی‌اطلاع‏‌اند. در زمینه مسائل اعتقادى با توجه به پاسخ‏‌هاى موجود در پرسشنامه‌‏ها، دانشجویان را می‌‏توان به گروه‌‏هاى زیر دسته‏‌بندى کرد:

الف) بعضى اعتقادات را اساس زندگى خود می‌‏دانند و از ناآگاهى دینى رنج می‌‏برند؛

ب) برخى بى تفاوت به این مسئله نگریسته و نه به عناد از آن سخن می‌‏گویند و نه جایگاهى والا براى آن قائلند؛

ج) گروهى وجود اعتقادات دینى در دانشگاه را دست و پاگیر و مشکلات دختران دانشجو را ناشى از همین نگرش ‏هاى موجود در جامعه می‌‏دانند که البته نسبت این‏ گروه به دو گروه یادشده، حدود یک پنجاهم است. گروه اول در مورد ناآگاهى دانشجویان از حقیقت اسلام سخن می‌‏گویند و وجود منکرات در دانشگاه را به عنوان مشکل بزرگى مطرح می‌‏کنند که روح آنان را می‌‏آزارد. بی‌حجابى و بدحجابى و آرایش افراطى و نیز این مسئله که دخترانى – به ویژه از روستایی‌ها – با چادر به دانشگاه می‌‏آیند و پس ازمدت کوتاهى بدون چادر می‌‏شوند، از مسائل مطرح‏ شده آن‏ها است و استفاده از نوارهاى موسیقى متبذل و حرام و شکستن حدود الهى در هر زمان نیز، مشکل مهم دیگر دانشگاه در نظر این گروه است. برخى با عبارت «گرایش به جمال‏گرایى زنانه و دورى از سادگى دخترانه» از این معضل سخن می‌‏گویند و پاره‌‏اى از اتباط‌هاى نامشروع دختر و پسر در محیط دانشگاه و کم‏رنگ شدن امر به معروف و نهى از منکر، نادیده گرفتن ارزش‏ها و بى توجهى به خون شهیدان و به سخره گرفتن کسانى که احکام الهى را مراعات می‌‏کنند نام می‌‏برند. این گروه راهکارهایى را براى حل این مشکل ذکر می‌‏کنند که عبارت است از:

۱- وجود برنامه‏‌هاى دینى در دانشگاه‌‏ها البته به زبان و ادبیات روز، به گونه‏‌اى که بتواند با جوان ارتباط برقرار کند.

۲- آگاهى بخشى از طرق گوناگون که وظیفه نهادهاى فرهنگى – دینى موجود در دانشگاه‏‌هاست و این آگاهى از طرق گوناگون هم‏چون گفتمان، جلسات پرسش و پاسخ و نشریات مناسب با نیاز دانشجو می‌‏تواند صورت گیرد. در این بخش دانشجویان از وجود مبلغان دینى در دانشگاه به صورت مستمر سخن می‌‏گوید و نیز حضور مشاورانى را که آگاهى دینى و معرفتى زیاد دارند براى خوابگاه‏‌ها و دانشکده‌‏ها ضرورى می‌‏دانند.

۳- هموار کردن فضاى فرهنگى و مذهبى با تعدیل فعالیت ‏هاى تشکل‏ها و پاک کردن فضاى دانشگاه از سیاسى کارى و پرداختن بیش از حد به فعالیت‏‌هاى سیاسى و جناحى، تا بستر مناسبى براى تعقل و تفکر منطقى فراهم گردد.

۴- تبیین و تغییر بخش امر به معروف و نهى از منکر و توسعه آن و نیز برداشتن ممانعت‌هایى که در این زمینه وجود دارد. در بسیارى از دانشگاه‌‏ها افراد دین باور حق و اجازه امر به معروف ندارند و در صورت اداى این فریضه الهى با مخالفت و جوسازى مسئولان دانشگاه مواجه می‌‏شوند. گروه دوم که بى تفاوت‏ها هستند در مورد اعتقادات و مشکل بودن یا نبودن آن سخنى به میان نمی‌‏آورند؛ یا به وضع موجود راضى هستند و یا عنایتى به این بخش از زندگى ندارند. اما گروه سوم که شمار آن‏ها کم است، از وجود حجاب به عنوان مانع سخن می‌‏گوید و معتقدند که زنان جامعه باید خودشان را باور کنند. برخى می‌‏گویند: «نگرش به زنان در جامعه ما به عنوان جنس دوم و موجودى است که ناگزیر به تبعیت است» و نیز «تمام امتیازات امروزه اختصاص به دختران چادرى دارد [ ! ] و دخترها و پسرها امتیازات برابر ندارند» و «در جامعه ما تنها به ظاهر دختران دانشجو توجه دارند و به پوشش ظاهرى آن‏ها نگاه می‌‏کنند»، «حل مسائل و مشکلات زنان تاکنون در حد حرف بوده نه عمل و رسیدگى ظاهرى به مسائل زنان فقط در پایتخت بوده است» و… . به نظر می‌‏رسد تبلیغات سوء روشنفکر مآبان در کشور و نشریات و روزنامه‏‌هاى مسموم در دانشجویان این گروه تأثیر زیادى گذاشته و دین و مذهب و نگرش دینى را عامل همه مشکلات دختران و زنان – که آن هم فقط نا برابرى امتیازات با مردان و زنان متدین است – می‌‏دانند!

 مشکلات تحصیلى

یکى دیگر از مشکلات مطرح شده از سوى دانشجویان مربوط به تحصیل است. دور بودن دانشجویان دختر شهرستانى از خانواده و پیامدهاى روانى و اقتصادى آن و هم‏چنین مشکل مالى در رفت و آمدها و وجود خطرهاى احتمالى و نیز دلتنگی‌ها که ‏در بخش روانى به آن خواهیم پرداخت، از جمله این مشکلات است. برخى از دانشجویان به علت دور بودن از خانواده‏‌ها و وسیع بودن محیط دانشگاه، جذب محیط شده و تغییراتى در رفتار آن‏ها مشاهده می‌‏گردد؛ از آزادی‌‏ها سوء استفاده کرده، باورهاى خود را فراموش می‌‏کنند و گاه در دام گروه‌‏ها و فرقه‏‌هاى ظاهرفریب می‌‏افتند و به مخالفت با دین و انقلاب می‌‏پردازند. برخى دیگر از مشکلات مربوط به تحصیل و نبودن امکانات براى درس خواندن است؛ مانند کمبود سالن مطالعه، عدم امکان مطالعه در خوابگاه به علت سر و صداى فراوان و احترام نگذاشتن به حدود دیگران. درس نخواندن، مشروط شدن، از دست دادن فرصت‏‌ها و تغییر امیال و خواسته‏‌هاى افراد به سبب همنشینى با دیگران – که برخى از آن با تعبیر «دانشگاه زدگى» سخن می‌‏گویند – از دیگر مسائل است. مطالب دیگر مطرح‏ شده از سوى دانشجویان عبارتست از: بى توجهى مسئولان به مشکلات دانشجویان و تبعیض استادان و نیز نبودن روحیه تحقیق و پژوهشگرى به معناى واقعى. برخى از زیاد بودن فاصله خوابگاه‌‏ها تا دانشکده و اتلاف وقت در رفت و آمد سخن می‌‏گویند و پاره‌‏اى نیز بی‌انگیزگى و یی‌تفاوتى را، عامل عمده اُفت تحصیلى خود می‌‏دانند. اینان معتقدند که بین آن‏چه در کتاب‏‌ها می‌‏خوانند و آن‏چه در جامعه می‌‏بینند تضاد فاحشى وجود دارد و این تضاد باعث بی‌انگیزه شدن آنان در مطالعه و تحقیق شده است. راهکارهاى مطرح شده در این قسمت از مشکلات را می‌‏توان در موارد زیر خلاصه کرد:

۱- وضع قانون و اجراى برنام ه‏اى که دختران دانشجو در شهرستان یا شهر خود و یا در نزدیک‏ترین استان به محل زندگى خویش، مشغول به تحصیل شوند تا هم در هزینه‌‏ها صرفه جویى شود هم خطرها کاهش یابد و هم زمینه سوء استفاده از آزادى‏ موجود در دانشگاه کمتر گردد و آن دسته از دختران که منتظر فرصتى براى خود آرایی‌اند بین خود و خانواده فاصله‏‌اى نبینند و خانواده‏‌ها بیش از پیش از زندگى تحصیلى فرزندانشان با خبر باشند.

۲- ایجاد امکانات تحصیلى براى دانشجویان و ازدیاد اتاق مطالعه و امکانات تحقیق و پژوهش و تشکیل کلاس‌‏هاى روش‏‌شناسى مثل روش تفکر، روش مطالعه و روش تحقیق و… .

۳- در جلسات توجیهى که هر ساله قبل از شروع ترم برگزار می‌‏شود، از تجربیات تحصیلى فارغ التحصیلان براى بیدارگرى دانشجویان استفاده کنند. از جمله در کیفیت استفاده از فرصت‏ها و آگاهى بخشى نسبت به این‏ که از دست دادن فرصت ‏هاى طلایى خسارت بزرگى محسوب می‌‏شود و این‏ که چگونه از موقعیت دانشجویى استفاده شود.

۴- افزایش کمک هزینه تحصیلى براى جلوگیرى از بحران‏‌هاى اقتصادى دختران به ویژه مخارج سنگینى که براى رفت و آمد بین وطن و محل تحصیل وجود دارد.

مشکلات روانى:

شاید بتوان گفت که مسائل و مشکلات روانى، از عمده‌‏ترین مشکلات دانشجویان دختر است و اگر چه آن‏ها در پاسخ‏گویى ابتدا مسائل اجتماعى و اقتصادى را مطرح می‌‏کنند ولى شاید طرح این مسائل به سبب محسوس و ملموس بودن آن‏ها است و بسیارى از مسائل اجتماعى دختران مبتنى بر مسائل و مشکلات روانى است. گفتنى است که قرار دادن مشکلات روانى به عنوان گروه چهارم مسائل و مشکلات دختران در این مقاله، به علت اولویت‌‏بندى خود خواهران است و به احترام پاسخ‏‌هاى آنان چنین چنیش شده است. اگر بنا بود نویسنده با استفاده از تجربیات کسب شده خود در دانشگاه‌‏ها که حاصل ارتباط مستمر با دانشجو در برهه ‏هاى گوناگون بوده است ‏اولویت‌‏بندى کند، به یقین مشکلات روانى را در اولویت قرار می‌‏داد. بحران ‏هاى روانى هم‏چون افسردگى و تضاد با خود و جامعه تحت عنوان ناکامی‌‏ها و تعارض‏ها در علم روان‏شناسى مطرح می‌‏شود. کمرویى،!خود ناباورى و عدم اعتماد به نفس، دلتنگی‌ها و گرفتگی‌هاى روحى، از جمله مشکلات روانى دختران دانشجو است که هر یک طبیعتاً علتى دارد و بررسى این علل، از عهده این مقاله خارج است.

در مسائل و مشکلات روانى دختران دانشجو، آن‏چه بیش از همه ذکر شده، بحث «عدم امنیت» و سلب آرامش روحى و روانى است. بسیارى از پاسخ‏گوها از مزاحمت‌هاى درون دانشگاه و نیز بیرون آن (شهر) سخن می‌‏گوید و براى رفع این مشکل راهکارهایى هم‏چون در نظر گرفتن سرویس‏‌هاى مناسب براى دختران براى رفت و آمد به دانشگاه و دانشکده‏‌ها یا تشکیل کمیته رسیدگى به برخوردهاى مزاحم‏‌ها با دختران و یا مستقر کردن نیروهاى انتظامی‌ به ویژه در شب‏ها براى محیط‌هایى که دانشجویان دختر در آن به سر می‌‏برند، ارائه می‌‏دهند. روان‏شناسان بزرگى چون «مزلو» وجود امنیت را دومین نیاز اساسى انسان می‌‏شمارند و بعد از نیازهاى فیزیولوژیایى، از امنیت سخن می‌‏گویند. بدیهى است که امنیت اقسامی‌ دارد و یکى از مهم‏ترین آن‏ها امنیت روانى است. این نیاز را مسئولان باید برآورند تا اختلالات روانى و رفتارى در دختران ایجاد نشود. برخى دیگر از دختران در زمینه مشکلات روانى نیز از بی‌انگیزگى سخن می‌‏گویند و آن را عامل افسردگى و بى نشاطى خود می‌‏دانند. واضح است که کلیه فعالیت‏‌ها و رفتارهاى انسان تحت تأثیر انگیزش است و اگر انگیزه در زندگى نباشد امید، عشق، محبت و نشاط از زندگى رخت بر می‌‏بندد. براى ایجاد انگیزه قوى باید تعالیم ویژه‏اى را در نظر گرفت. استادان دانشگاه و مسئولان آموزشى و مهم‏تر از همه، مسئولان امور بانوان در ایجاد انگیزه براى‏ تحصیل، اشتغال، ازدواج و تمامی‌ جنبه‏‌هاى زندگى بسیار مؤثر خواهند بود. یکى دیگر از مشکلات روانى، کمبود محبت است که گاه ناشى از غفلت و ناآگاهى خانواده‏‌ها است و گاه بى مهرى جامعه به یک گروه، موجب این کمبود می‌‏شود. حتى به نظر می‌‏رسد محبت‏‌هاى کاذب و افراطى موجود در خوابگاه‌‏هاى دختران، براى پاسخ‏گویى به این نیاز اولیه او است و به علت نداشتن راهنماى مناسب و یا وضعیت نامطلوب در خوابگاه‌‏ها، برآورده شدن این نیاز روانى، پیامدهاى ناگوارى دارد؛ مانند محبت‏‌هاى افراطى که قطع آن، موجب اختلال‏‌هاى شدید روانى و نیز انحرافات جنسى چون همجنس‏گرایى و خودارضایى می‌‏گردد.

ترس مرضى که موجب اضطراب می‌‏شود و یکى از انواع نوروز (روان رنجورى) و شایع‏‌ترین نشانه‏‌هاى این اختلال و بیمارى رفتارى است، یکى دیگر از مشکلات دختران دانشجو است. از نظر روان‌شناسان، این اضطراب، اگر به صورت خفیف و دائمی‌ باشد، نگرانى ایجاد می‌‏کند و اگر به صورت اتفاقى اما شدید باشد، مولّد وحشت است. به هر حال، حالت‏‌هاى روان رنجورى و نیز روان پریشى (پسیکوز) در میان دختران دانشجو دیده می‌‏شود و آن‏ها تحت عنوان ترس دائم از مسخره شدن، افسردگى به سبب نداشتن تکیه گاه – به ویژه دختران خوابگاهى – و کمرویى و… از آن سخن می‌‏گویند. البته موارد ذکر شده در بسیارى از موارد مقطعى است ولى در پاره‏‌اى از افراد، همیشگى است و آن‏ها را منزوى و افسرده و مضطرب می‌‏سازد. نکته جالب دیگر که در محدوده مشکلات روانى است و دانشجویان از آن سخن می‌‏گویند، خود ناباورى بانوان است. راهکارهاى ارئه شده از سوى پاسخ‏گویان در این باره عبارت است از:

الف) ایجاد برنامه ‏هاى آموزشى در سطح کشور براى زنان واستفاده از صدا و سیما براى تبیین این مطلب که زنان باید خود را باور کنند، بدون آن که به مقایسه بین زن و مرد بپردازند.

ب) بالا بردن سطح سواد و علم زنان از طرق گوناگون و وضع قوانینى که زنان بی‌سواد و کم فرهنگ را تشویق به فهمیدن بیش‏تر و دانستن کند و اجراى برنامه‌هایى در همین راستا.

ج) برخى در این زمینه می‌‏گویند: «راه حل اصلى، راه حل دینى و اعتقادى ما است» و معتقدند که باید زنان را با ارزش واقعى آن‏ها آشنا کنیم و آنان را از محدود اندیشیدن و سطحى نگرى نجات دهیم.

د) مشکلات طبیعى و فیزیکى‏ با توجه به پاسخ ‏هاى دانشجویان و بر خلاف آن‏چه تا کنون شنیده‏ ایم مشکلات طبیعى و جسمی‌ از نظر رتبه ‏اى در پایین‏‌ترین مرحله قرار دارند و اکثر قریب به اتفاق دختران دانشجو این‏ گونه مشکلات را در آخرین مورد مطرح کرده‌‏اند. مشکلاتى هم‏چون نبودن یا کم بودن امکانات رفاهى و فضاهاى تفریحى، کمبود سالن‏‌هاى مطالعه، مناسب نبودن نور اتاق‏ها، پایین بودن سطح بهداشت در خوابگاه‌‏ها، نامناسب بودن غذا چه از نظر کیفى و چه کمّى، کمبود سالن‏‌هاى ورزشى براى دختران، اصولى نبودن ساختمان‏‌سازى براى خوابگاه‌‏هاى دختران و پسران – که خود، موجب ناهنجاری‌‏ها و ناب‏سامانی‌هاى زیادى در زمینه‌‏هاى گوناگون می‌‏شود – از جمله این مشکلات به شمار می‌‏آیند. برخى از دانشجویان از آثار تغییر هوا و ناسازگارى جسم آن‏ها با هواى شهرى که در آن تحصیل می‌‏کنند و نیز از به خطر افتادن بهداشت جسمی‌‏شان به علت وجود برخى از افزودنی‌ها در غذاى دانشگاه‌‏ها سخن می‌‏گویند و معتقدند که به محض ورود به دانشگاه و استفاده از غذاى آن با رویش غیرطبیعىِ مو در صورت مواجه شده‌‏اند و این آن‏ها را نگران کرده است و افزون از آن بر زیبایى آن‏ها – که همیشه مورد توجه دختران و زنان است – تأثیر گذاشته. به هر حال نامناسب بودن وضعیت فیزیکى خوابگاه‌‏ها و محیط‌هاى تفریحى و تحصیلى یکى از مشکلات دختران محسوب می‌‏شود که براى رفع این مشکلات راهکارهاى زیر پیشنهاد شده است:

الف) احداث اماکن تفریحى مناسب و به دور از شائبه‏‌هاى منفى براى دختران به‏ گونه‌‏اى که به محوطه خوابگاه نزدیک باشد و مسائل امنیتى در آن مراعات شود و دختران با آسودگى خاطر به تفریح بپردازند؛

ب) ایجاد سالن‏‌هاى ورزشى مناسب با شئون دینى و اجتماعى براى دختران تا نیازهاى جسمانى آن‏ها نیز برآورده شود، بى آن که به روح و روان آن‏ها به سبب اختلاط با نامحرم ضربه وارد شود؛

ج) ایجاد تغییرات اساسى در وضعیت بهداشتى محیط تغذیه دانشگاه؛

د) وضع قوانین ویژه تسهیلات براى دختران دانشجو. در مجموع با رفع نیازهاى طبیعى دانشجویان می‌‏توان زمینه مساعدى براى پیشرفت علمی‌ و فرهنگى آنان فراهم ساخت و بسیارى از نگرانی‌هاى آن‏ها را تقلیل داد.

مسئولان امور بانوان؛ بایسته‌‏ها و شایسته‌‏ها

دختران دانشجو در پاسخ به این سؤال که روند حل مسائل و مشکلات زنان را در جامعه کنونى چگونه می‌‏بینند و چه راه حل‌هایى براى بهتر شدن وضعیت زنان پیشنهاد می‌‏کنند، مطالبى گفته ‏اند که مواضع و دیدگاه ‏هاى آنان را می‌‏توان به صورت زیر طبقه‌‏بندى کرد:

الف) تا حدى در این زمینه کار شده است ولى کافى نیست و به تلاش بیش‏تر نیاز است. این گروه معتقدند که بعد از انقلاب، تغییراتى در وضع حقوقى، اجتماعى و سیاسى زنان رخ داده و تا حدى ارزش واقعى آن‏ها در جامعه بیان شده است ولى «این رشته سرى دراز دارد» و باید بیش از پیش تلاش کرد و با توجه به این‏ که تهاجم فرهنگى بسیارى از برنامه‌‏ها را خنثا می‌‏کند باید جریان‏‌شناسى صحیحى داشت. مشکلات موجود این است که زن در سینماى ما مانند گذشته به کالا تبدیل شده است و روند هنر، به ویژه هنر تصویرى، در کشور ما رو به قهقرا است و بسیارى از ضد ارزش‌‏هاى رژیم گذشته به تازگى از زیر خاک سر بر آورده‏اند. ایرانى‏گرى‏(ناسیونالیستى) و بازگشت به زندگى تجمل گرایانه افراطى چونان گذشته، بى توجهى به ارزش‏‌هاى اخلاقى و معنوى و تجارى شدن کارهاى فرهنگى از این قبیل هستند که باید براى رفع این مشکلات کفشى آهنین سفارش داد.

ب) تاکنون هیچ کارى انجام داده نشده و برنامه‌‏ها در حد حرف بوده است. از جمله سخنان این گروه می‌‏توان به مطالب زیر اشاره کرد: «در کشور ما شأن زن‏ها پایین‏‌تر از مردها است»، «تا حال که در حد حرف و شعار بوده است و در عمل هیچ»، «روند کار سیر نزولى داشته، اگر هم چیزى بوده براى پایتخت بوده است»، «شعار ندهند، عمل کنند»، «سطح آگاهى دختران را بالا ببرند نه این‏ که فقط به توزیع جملاتى که هزاران بار گفته شده است، بپردازند»، «با وضعیت کنونى کشور هیچ راه حلى وجود ندارد» و… .

ج) نسبت به زمان قبل از انقلاب که بسیار بد بود، الآن بهتر است ولى باز هم با توجه به جمعیت زیاد بانوان در کشور به برنامه‌ریزى جامع و درازمدت نیازمندیم؛ خصوصاً از این نظر که الآن ورودى دختران به دانشگاه بیش از پسران است. دختران دانشجو و راهکارهاى پیشنهادى به مسئولان‏ در مجموع می‌‏توان گفت انتظار دانشجویان از مسئولان امور بانوان، حل مشکلات به صورت عمقى و همه جانبه است و براى رفع این مشکلات راهکارهاى زیر را پیشنهاد می‌‏کنند: – رسیدگى به مسائل زنان به ویژه در مکان‏ها و مناطق محروم که در آن‏ها مردها خشن و زورگویند و همسران خود را مورد ضرب و شتم قرار می‌‏دهند، به زن ارزش نمی‌‏گذارند و آنان را خدمتکارى براى خود و فرزندانشان می‌‏دانند و در مورد تربیت فرزندان هیچ مسئولیتى نمی‌‏پذیرند و خود را صاحب مال زنان می‌‏دانند؛ – بالا بردن سطح آگاهى و سواد زنان و نیز ارتقاى بینش دینى و سیاسى در زنان تا نسبت به خود و فرزندانشان با نگرش وسیع‏‌ترى نظر دهند و در مسائل تربیتى آگاهى بیش‏ترى یافته، سطح فرهنگ خود و جامعه را بالا ببرند؛- دفاع از حقوق زنان در مقابل مردان و ایجاد فضاى مناسب و باز براى گفتگوى بانوان و پرورش استعدادهاى آن‏ها و زمینه مناسب براى ابراز و اظهار خلاقیّت بانوان؛ – برگزارى سمینارها و کنگره‌هایى که نتیجه کار بردى داشته باشد نه تنها یک سرى مباحث نظرى؛ – تغییر نگرش‏‌هاى موجود در جامعه به زنان و جایگاه انسانى آن‏ها در جامعه؛ – ایجاد بستر مناسب براى مشارکت سیاسى – اجتماعى زنان در کشور با حفظ شئون اسلامی‌ و دینى و طبیعى آن‏ها (مشارکت در حدى که با فطرت و طبیعت آن‏ها مخالفتى نداشته باشد)؛ – تشکیل گروه بزرگى از بانوان که از همه قشرهاى جامعه اعم از باسواد، بی‌سواد و شهرى و روستایى و… در آن شرکت داشته باشند و مشکلات مربوط به قشر خود را مطرح کنند و سپس این مشکلات رفع شود؛ – توجه به زنان بى سرپرست که خود سرپرست خانواده‌‏اند و مشکلات فراوانى را متحمل می‌‏شوند؛ – طبقه ‏بندى مشکلات زنان و رفع موانع سعادت و کامیابى آن‏ها؛ – حل معضل بزرگ ازدواج، جهیزیه و مخارج کمر شکن؛ – حمایت از نمایندگان زن در مجلس و افزایش تعداد آن‏ها و تقاضاى حمایت از حقوق زنان در مجلس؛ – حمایت از حقوق جزایى زنان و حقوق خانوادگى آن‏ها؛ – برنامه‌ریزى صحیح و اصولى در مدارس و صدا و سیما براى ایجاد حس خود باورى و اعتماد به نفس در زنان؛ – مبارزه با فسادهایى که به گونه‌‏اى دامنگیر زنان است و اجراى برنامه‌هایى براى اصلاح امور فرهنگى و اجتماعى زنان؛ – افزایش امکانات رفاهى و تفریحى و فرهنگى براى زنان.

پی نوشت:

۱ . این مراسم توسط نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‌‏ها به ویژه در تهران صورت می‌‏گیرد.

منبع: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.