مسجد و تعلیم و تربیت-1

مسجد و تعلیم و تربیت-۱

۱۴۰۰-۰۸-۲۶

343 بازدید

مقدمه

سخن گفتن پیرامون نقش مسجد در امر تعلیم و تربیت و به ویژه تعلیم و تربیت دینى و اسلامى و یا ارزشى و اخلاقى مستلزم توجه به چند نکته اساسى است:

۱- توجه دقیق به نقش مسجد در تعلیم و تربیت ابتدا مستلزم مطالعه کارکرد تاریخى و یا نگاه تاریخى به نقش مسجد در تعلیم و تربیت و آموزش است. در این مطالعه آنچه می‌تواند مورد نظر باشد، بررسى پیشینه عملکرد مسجد به عنوان یک نهاد در کنار دیگر مکان‌ها جهت بهبود و پیشرفت امر تعلیم و تربیت می‌پردازیم و همچنین کمکى را که مسجد به تعلیم و تربیت، هم از حیث روش هاى مورد استفاده در آن و هم از حیث ویژگی‌هاى آموزشی در مسجد، مورد توجه قرار می‌دهیم.

۲- صحبت پیرامون مسجد و تعلیم و تربیت در واقع صحبت پیرامون نقش یک مکان در امر تعلیم و تربیت است. مکان‌مند بودن (مکانى بودن) تعلیم و تربیت مذهبى یا اسلامى نیز امری است که می‌بایست به آن توجه گردد. آنچه در این قسمت مهم است، بحث پیرامون ماهیت و نقش ماهوى مکان‌ها در امر آموزش، تعریف مکان، مؤلفه‌هاى مکان و اثراتى که نوع مکان یا مؤلفه‌هاى ویژه مکان‌هاى خاص بر امر آموزش (از حیث برانگیختن توقعات و انتظارات خاص در مورد آموزش و تعلیم و تربیت) دارند، می‌باشد.

مسجد نیز از این منظر مورد توجه قرار می‌گیرد. در این قسمت از بحث روشن می‌نماییم که با عنایت به ویژگی‌های مکانى و ماهوى مسجد چه توقعات خاصى از آن می‌رود.

۳- وقتى که می‌خواهیم اثرپذیرى فرایند آموزش و تعلیم و تربیت را از نوع، موقعیت و مؤلفه‌هاى مکانى مورد توجه قرار دهیم، خود به خود این سؤال پیش می‌آید که (حال که ما قابل به مکانى بودن تعلیم و تربیت هستیم) آیا تعلیم و تربیت دینى یا اسلامی امکان دارد یا خیر؟ چرا که اثبات امکان تعلیم و تربیت اسلامى و مذهبى مقدمه‌ای براى اثبات مکان‌مند بودن تعلیم و تربیت مذهبى است. بنابراین در قسمت سوم مقاله، پیرامون امکان تعلیم و تربیت مذهبى و دینى و این سؤال که آیا اساساً تعلیم و تربیت مذهبى ممکن است یا خیر، به بحث می‌پردازیم.

۴- در بخش چهارم با عنایت به نتایج حاصله از بحث پیرامون مورد سه گانه فوق‌الذکر، به ارائه راهکارهایى جهت تصمیم‌گیرى پیرامون بهره‌گیرى هر چه بهتر و مطلوبتر از مسجد در امر تعلیم و تربیت اشاره می‌نماییم. به هر حال پیدا کردن راه کارهاى مناسب جهت بهبود نقش مسجد در تعلیم و تربیت مستلزم توجه به چند نکته اساسى است:

اولاً: بررسى نماییم که کارکرد مسجد در امر تعلیم و تربیت تاکنون چگونه بوده است.

ثانیاً: اثرپذیرى تعلیم و تربیت دینى از موقعیت مکانى مسجد چگونه است.

ثالثاً: اثبات مکانى بودن تعلیم و تربیت (اثرپذیرى تعلیم و تربیت از مکان مسجد) مستلزم اثبات امکان تعلیم و تربیت مذهبى است.

۱- پیشینه عملکرد مسجد

گسترش اسلام، بزرگترین نقش و تأثیر را در پیشرفت و تحول علمى و آموزشى در جامعه عرب داراست. چرا که اسلام مردم را به کسب دانش و فضیلت دعوت نمود و در این زمینه آیات فراوانى نیز بر پیامبر گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است. تا مقام اندیشمندان، اندیشیدن، علم و فضیلت را پاس بدارد.

یکى از دلایل مهم بعثت پیامبر گرامى اسلام نیز تحقق مهم فوق بوده است. ربنا و ابعث فیهم رسولاً منهم یتلو علیهم آیاتک و یعلمهم الکتاب و الحکمه و…؛ پروردگارا! فرزندان ما را چنان شایسته گردان که از میان ایشان پیامبرى بر ایشان برگزینى که آیات تو را بر آنان خواند و دانش کتاب و حکمت آموزد و…[۱].

تعلیم و تربیت در مجموع از مسایل واجب و ضرورى و اساسى جوامع انسانى و اسلامی شناخته شده است و آیین مقدس اسلام نیز به عنوان نظامى هدایتگر در تمام زندگى آدمی شناخته شده است و به همین خاطر تعلیم و تربیت در این نظام امرى واجب و ضرورى تلقی شده است.

«اندیشه آموزش در اسلام براى دعوت در رساندن پیام بر امور دیگر مقدم گردیده است. این اندیشه از همین مقطع با مسأله و عفا و ارشاد دینى در آمیخت و به صورتى درآمد که ما می‌توانیم مسایل تعلیماتى سده اول هجرى را نوعى از مواعظ دینى و تذکارهاى روحى در نظر گیریم که هدفش آگاه ساختن مردم به احکام دین و بیان حلال و حرام و ایجاد بینش در بین مردم به احوال دنیا و آخرت و واجبات بوده است.

بنابراین شگفت‌آور نیست که آموزش اسلامى، نخستین مرحله پیدایش فعالیت خود را از مسجد به عنوان یک پایگاه تعلیماتى آغاز کرد و… چندان نپایید که مسجد به منزله پایگاه اساسى تعلیم در جامعه اسلامى درآمد، نخستین هسته دانشگاه اسلامى براین اساس شکل گرفت».[۲]

پس از رحلت پیامبر گرامى اسلام نیز پیروان و اصحاب او از سنت او پیروى کرده و امر تعلیم و تربیت و آموزش را ادامه دادند. آنها در مسجد النبى گرد هم آمده و به آموزش دینی، اجتماعى می‌پرداختند، و این امر تا پایان سده اول هجرى ادامه یافت و مسجد نیز به تبع آن به منزله مکانى براى ارشاد و انجام واجبات دینى مثل نماز خواندن و توجه به مسایل و نیازهاى مردمى و اجتماعى شناخته شده بود. .

در نیمه دوم قرن هجری، مسجد در حکم دانشگاهى وظیفه حراست از علوم عربى و خدمت به فرهنگ اسلامى را بر عهده گرفت و طلاب علوم دینى و اسلامى به فراگیرى فنون دانش در این مراکز دینى و علمی پرداختند. فاصله زمانى آغاز سده دوم تا پایان سده سوم هجرى را نیز می‌توان از درخشان‌ترین دوره‌هاى تعلیمات مسجدى یا به عبارت دیگر عصر فعالیت آموزشى دانشگاه‌های عمومى داشت.

چرا که دستاوردهاى مسلمانان در مسایل مختلف علمى و ترقیات فکرى در این دوره از تاریخ اسلام و نیز آن قسمت از پیشرفت‌هاى اقتصادی، اجتماعى که پس از استیلاى عباسیان به وجود آمد موجب تأثیر قابل ملاحظه‌اى در ایجاد هوشیارى و جنبش علمى در مساجد گردید.

توجه به اجتماعات و تشکیل جلسات علمى در مساجد بزرگ و مشهور آن زمان که به وسیله دست‌اندرکاران تعلیم و تربیت در آن مراکز صورت می‌گرفت، همه دال بر بارورى فکرى و علمى قابل ملاحظه در آن دوره از تاریخ اسلام است. «در شهر مدینه علاوه بر مسجد النبی، نه مسجد دیگر نیز بود که همه آنها با اذان بلال اقامه نماز می‌شد…

مسجد نبوى در شهر مدینه، اولین پایگاه علمى یا دارالعلم اسلامى به شمار می‌رفت… مسجد الحرام نیز پس از فتح مکه به سال هشتم هجرت در زمینه اهداف و اغراض اسلامی مورد استفاده قرار گرفت. فعالیت‌هاى آموزشى در این مسجد بزرگ اسلامى از آن زمان تا به امروز همچنان ادامه دارد. …. مساجد دیگرى چون مسجد جامع بصره، مسجد جامع کوفه، مسجد جامع فسطاط، مسجد الاقصی، جامع اموى دمشق، جامع زیتونیه، جامع قیروان و… از جمله مساجدى هستند که در بلاد اسلامى در امر تعلیم و تربیت فعال هستند».[۳]

تأکید بر واجب و فریضه بودن طلب علم «طلب العلم فریضه على کل مسلم و مسلمه» و تأکیدى که به آموزش دیگر مسلمانان (بندگان خدا) توسط علماى اسلام شده است. «زکاه العلم ان یعلمه عباد الله»[۴] و این تأکید که «الحکمه ضاله المؤمن، فاطلبوها»[۵] همه دال بر ضرورت وجود مکانی به نام مسجد براى امور فوق می‌باشد. بر این اساس می‌توان به این نکته نیز اشاره نمود که اسلام ضمن تأکید بر اصل آموزش و تعلیم و تربیت، به آموزش خاص و ویژه‌اى که با آموزش‌هاى متعارف موجود در جامعه اعراب متمایز بود، توجه و اشاره داشت.

به عبارت دیگر، مسجد مکانى براى آموزش آنچه که اسلام می‌پسندید: «آموزش در مسجد با آنچه که به صورت اجتماعات در میان اعراب حاکم بود، تفاوت داشت. اعراب درروزگار جاهلى خویش با اجتماعاتى که هدف آن فراگیرى دانش بود، آشنایى نداشتند و آگاهى آنان از پدیده‌های فکرى و کوشش در این زمینه به اجتماع در بازارهاى موسمى و ادبى محدود بود، آن هم براى فخرفروشی، استماع شعر، ایراد سخنان فصیح و قصاید دل‌انگیز….[۶]

پیامبر گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز در توصیه به اباذر و در بیان ویژه بدون آموزش در مساجد می‌فرماید: «…. یا اباذر! کل جلوس فى المسجد لغو الا ثلاثه: قراه مصل او ذاکر لله تعالى او سایل من علم»[۷] اى اباذر! هرگونه توقفى در مسجد لغو و بیهوده است مگر براى سه گروه: کسى که پس از نماز به تلاوت قرآن می‌پردازد آنکه سرگرم ذکر و یاد خدمت و کسى که به مباحثه علمى مشغول است.

به هر حال مسجد به عنوان مکانى جهت اشاعه فرهنگ غنى اسلامى و تعلیم و تربیت مکانى تلقى می‌شد که آموزش‌هاى خاص و ویژه در آن ارائه می‌شده است.

خاص از آن جهت که ماهیت آنچه که در مساجد آموزش داده می‌شد، هم به لحاظ عقلانى و ماهوى و هم به لحاظ مشروعیت و مقبولیت متفاوت از آن چیزى بود که خارج از مسجد آموزش داده می‌شد. علاوه بر سواد‌آموزى در مسجد، آموزش هاى دیگر نیز در مساجد عرضه می‌شد. یکى از این آموزش‌ها، آموزش علوم دینى و آموزش قرآن و احادیث بوده است. «اولین کتابى که اندیشه مسلمین را به خود جلب کرد و مسلمین در پى تحصیل آن بودند، قرآن بود و بعد از آن احادیث بوده است».[۸]

علوم غیر دینى در مساجد آموزش داده می‌شد از جمله عمومى چون شیمی، تاریخ و… «پیامبر شب‌ها تا دیر وقت پیرامون تاریخ بنى‌اسرائیل براى ما سخن می‌گفت و…»[۹] در زمینه علوم دیگر نیز همچون پزشکى آموزش‌هایى در مساجد انجام می‌گرفت. «در زمینه تحصیل پزشکى هم گفته‌اند که عبداللطیف بغدادى در الازهر روزها تدریس می‌کرد و در نیم روز پزشکى می‌گفت».[۱۰]

علاوه بر موضوعاتى که به طور خاص و ویژه در مساجد آموزش داده می‌شد (آموزش‌هایى که از اختصاصات مساجد به شمار می‌رفتند) مساجد به لحاظ روش‌هایى که براى آموزش مورد استفاده قرار می‌دادند نیز از ویژگى و اختصاصاتى برخوردار بودند. ما در این قسمت به اختصار به روش‌هایى که در مساجد مورد استفاده قرار می‌گرفتند و همچنان نیز مورد استفاده‌اند اشاره می‌نمائیم.

۱- تلاوت و خواندن قرآن

تلاوت و خواندن قرآن، نخستین و ساده‌ترین روشى بود که پیامبر اسلام از مسجد آغاز کرد. پیامبر اسلام از طریق تلاوت قدرت قرآن هم به ابلاغ رسالت می‌پرداخت و هم به دعوت مشرکین به اسلام توجه داشت.

«نخستین و ساده‌ترین روشى که پیامبر اسلام دنبال می‌کرد همان خواندن آیات بود بدون این که به شرح مبسوط و تفسیر آن بپردازد،‌ تلاوت آیات الهى سخت شنونده را تحت تأثیر قرار می‌داد. اگر چه شنونده از مخالفان پیامبر بود. مشرکان مکه به همین خاطر نقشه‌هاى متعددى کشیدند تا مردم را از شنیدن و استماع آیات الهى که توسط پیامبر اسلام و همراهان او قرائت می‌شد، باز دارند».[۱۱]

۲- خطابه و موعظه

روش سخنرانى یا خطابه، از قدیم الایام حتى قبل از اسلام نیز به عنوان یکى از فنون و توانمندی‌هاى افراد به شمار می‌رفت و حتى در بسیارى حالات شرط ارتقاء اجتماعى و سیاسى شناخته می‌شد. این روش نیز در ظهور اسلام و نشر و گسترش آن نقش بسیارى ایفا کرده است. و بعد از ظهور اسلام و براى نشر تعالیم الهى و دینى بسیار مورد توجه بوده است. پیامبر گرامى اسلامى نیز براى اندرز مردم و براى موعظه آنها به مسجد می‌رفت و از روش خطابه و موعظه مردم را پند و آگاهى می‌داد.

۳- پرسش و پاسخ

پرسش و پاسخ نیز روشى خاص براى نشر تعالیم اسلامى در مسجد به شمار می‌رفت. «… پیامبر اسلام در جلسه مسلمانان حاضر می‌شد و آیاتى را که شبانگاه بر وى نازل می‌شد، برای مردم تلاوت می‌کرد و تا طلوع آفتاب با آنان به بحث و گفتگو و پرسش و پاسخ می‌پرداخت».[۱۲]

به هر حال مساجد از آغاز شکل‌گیرى به صورت مراکزى براى آموزش دینى عمل کرده‌اند و این آموزش هم نقش تعلیمى (آموزشی) داشت و هم نقش تربیتى (پرورش شخصیت اخلاقى و اجتماعی و….) این آموزش‌ها صرف‌نظر از محتوا و شکل و روشى که به خود اختصاص داده بودند، زمینه ایجاد نوعى هویت را در مسلمانان فراهم می‌کردند.

و به همین دلیل مسجد به لحاظ جامعه شناختی، سیاسی، نظامی، فرهنگى و دینى به عنوان نهادى بسیار مهم در خدمت بهبود شرایط مسلمین عمل کرده است. چنانچه در مقدمه نیز متذکر شده‌ایم بعد از ذکر پیشینه کارکرد مساجد از صدر اسلام تاکنون (البته به انحصار) می‌خواهیم ماهیت آموزش در مساجد و یا ماهیت کارکرد و نقش مساجد در امر تعلیم و تربیت را به اعتبار نوع، ماهیت و مؤلفه‌هاى خاص مکانى مساجد مورد بررسى قرار دهیم، که در ادامه به آن می‌پردازیم.

۲- مکان (نقش‌ها، هویت و مؤلفه‌هاى آن)

در این قسمت با عنایت به تذکرى که در مقدمه داده‌ایم، پیرامون نقش مسجد به عنوان یک مکان در امر تعلیم و تربیت صحبت خواهم کرد و در این راستا و قبل از ورود به نتیجه‌گیری جهت تبیین نقش مکانى مسجد در امر تعلیم و تربیت کلان، لازم می‌دانم نکات مهم و اساسى مربوط به ماهیت، نوع،‌ ویژگی‌ها و مؤلفه‌هاى یک مکان را به طور کلى مطرح نمایم و پس از طرح مسایل فوق، به ویژگی‌هاى مسجد در امر تعلیم و تربیت و توقعات خاصى که از آن می‌رود، اشاره می‌نمایم. جامعه‌شناسان و روانشناسان براى مکان ویژگی‌ها، شاخصه‌ها و مؤلفه‌هایى را قایل هستند که آن مکان را از دیگر مکان‌ها متمایز می‌سازد.

به دیگر معنى هر مکانى به اعتبار نوع، ماهیت، مؤلفه‌ها و فعالیت‌هایى که در آن انجام می‌گیرد، از دیگر مکان‌ها تمییز داده می‌شود و بر همین اساس توقعات مربوط به آن مکان نیز نسبت به دیگر مکان‌ها متمایز جلوه می‌کند. یک مکان مرکزى است براى کنش و واکنش و ابراز ظهور انگیزه‌هاى مختلف و موقعیتى است که ما در آن و به واسطه آن معنایى را براى خود پیدا می‌کنیم به لحاظ جامعه‌‌شناختى مکان‌ها در معنى بخش و هویت بخشى به آدمیان مؤثرند به دیگر عبارت یکى از کارکردهاى مکان‌ها یعنى بخشى به زندگی و تجارت آدمى است.

«…. یک مکان مرکز کنش و انگیزه است کانونى است که ما حوادث معنی‌دار وجود خود را در آن تجربه می‌کنیم. در واقع رخدادها و کنش‌ها تنها در زمینه مکان‌هاى خاص با اهمیت هستند متأثر از هویت این مکان‌ها هستند هر چند به نوبه خود نیز بر آن تأثیر می‌گذارند مکان‌ها در ساختارهاى انگیزش، آگاهى و تجارب انسان ادغام می‌شوند».[۱۳] به نظر من لاکرمن این مکان‌ها هستند که رخدادها و کنش‌هاى آدمیان را با معنى می‌سازند و اگر براى مکان‌ها اهمیت را قایل نشویم، در واقع یکى از زمینه‌های مشروعیت‌بخشى به کنش‌هاى آدمیان را نادیده گرفته‌ایم.

این به این معنى است که انسان‌ها به خاطر قرار نگرفتن در بعضى موقعیت‌ها از بعضى واکنش‌هاى سازنده و مؤثر بر زندگى خود محروم می‌مانند. بنابراین وجود مکان یعنى وجود و ظهور واکنشى خاص در افراد به این اعتبار ما براى مسجد به عنوان یک مکان خاص نیز می‌توانیم این فایده را قائل شویم که با حضور در مسجد بسیارى از واکنش‌ها و رفتارهاى مطلوب می‌تواند متجلى شود. پس فایده مسجد به عنوان یک مکان در اصل ظهور یک واکنش و رفتار است نه در کیفیت آن لزوماً.

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *