محمدحسین فاضل اردکانى

۱۳۹۸-۰۹-۲۱

252 بازدید

 اشاره:

آیه اللّه حاج شیخ محمدحسین فاضل اردکانی از اکابر و اعاظم مجتهدین عصر خویش به شمار می رفت. ایشان از تلامذه صاحب جواهر و از معاصرین شیخ انصاری رحمهاللّه علیه بود که در بیت علم و تقوا دیده به جهان گشود. پدر و اجداد آن جناب نوعا از فقها و فضلا ی بزرگ عصر خویش بوده و آل اردکانی همواره خدمات ارزنده ای به اسلا م و علم و فرهنگ داشته اند.

مرحوم فاضل پس از فراگیری خواندن و نوشتن‚ مدتی در نزد پدر به تحصیل مقدمات پرداخت‚ آن گاه عمویش آیهاللّه محمدتقی اردکانی که ریاست حوزه علمیه یزد را برعهده داشت‚ با مشاهده هوش و ذکاوت آن نوجوان‚ او را به یزد برد و تعلیم و تربیت ایشان را تا سطوح عالی عهده دار شد. آیهاللّه فاضل پس از اتمام سطوح‚ جهت ادامه تحصیل مدتی کوتاه به قزوین و سپس به بزرگترین پایگاه علمی تشیع در آن عصر‚ یعنی نجف اشرف مهاجرت کرد و با حضور در محافل علمی اساتید طراز اول‚ به مراتب والایی از علم و تقوا دست یافت. این مجتهد فاضل و جوان‚ سپس به کربلا رفت و در کنار بارگاه ملکوتی حضرت سیدالشهدا علیه السلام اقامت گزید و به امر تحقیق و تدریس پرداخت. رفته رفته شهرت و آوازه علمی اش باعث شد تا خیل مشتاقان علم و معرفت در محفل نورانی آن استاد بزرگ باریافته و از آبشار معرفت و زلا ل اندیشه اش جرعه های ناب نوشند.

جایگاه علمی فاضل اردکانی آن چنان از سوی نزدیکان و شاگردان مبرز ایشان ستوده و توصیف شده که بیانگر پهنه وسیع دانش و فضل آن نادره زمان است; چنانکه آیهاللّه حاج شیخ مرتضی حائری از والد معظمشان مرحوم آیهاللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی نقل کرده که می فرمودند: مرحوم شهرستانی (سیدمحمدحسین) بالا سر مبارک حضرت سیدالشهداء سلا ماللّه علیها قسم یاد کرده که ایشان(فاضل اردکانی) از شیخ انصاری استادالفقهاء‚ اعلم است. و باز ایشان (شیخ عبدالکریم) می فرمودند: مرحوم حاج میرزا محمد حسن شیرزای(بزرگ) در یکی از سفرها که با استاد خود‚ شیخ مرتضی انصاری به زیارت کربلا مشرف می شوند‚ به درس فاضل اردکانی می روند. گفت: دیدم فاضل فرمایش شیخ را بیان کرد و از خود شیخ بهتر بیان نمود و بعداً به فرمایش شیخ ایراد گرفت. مرحوم میرزا می فرمود: من هرچه فکر کردم نتوانستم جوابی برای ایشان آماده کنم‚ به نجف که مراجعت می نمودیم در راه به شیخ استاد عرض کردم‚ ایشان تا نجف در فکر بود و بالا خره تصدیق کرد .

هم چنین صاحب طرائق الحدایق می نویسد: آیهاللّه فاضل در جوار فیض ذخائر حسینی بودند و محققان‚ هر صبح و شام در پای منبر تدریس فقه و اصول از او بهره می بردند. رجال دولت عثمانی در انجام دستوراتش هیچ تملی نداشتند‚ تا چه رسد به ایرانی‚ عرب و عجم که طوق ارادتش را برگردن نهاده بودند. کمتر کسی به آن اخلا ق‚ در آفاق یافت می شد.

آیهاللّه فاضل اردکانی در بعد معنوی و اخلا ق اسلامی نیز مردی خود ساخته و آراسته به فضائل انسانی و نمونه یک روحانی الهی بود. ایشان در عین اقتدار معنوی و شخصیتی که داشت بسیار متواضع‚ خوش خو و خوش برخورد بود.

ریاست و مقام در قلب او جایی نداشت و نسبت به آن بی اعتنا بود. از پذیرش استفتائات که از طرف بعضی شاگردانش به محضر او فرستاده می شد امتناع می ورزید و می فرمود: مرجعیت میرزا برای ما بس است و خدشه دار کردن آن شایسته نیست . این فقیه وارسته در مصرف بیت المال و سهم مبارک امام علیه السلا م نیز بسیار محتاط بود. در این ارتباط آیهاللّه العظمی شبیری زنجانی نقل کرده اند: فاضل ارکانی به هنگام مسافرت به نجف‚ برای شرکت در تشییع جنازه مومنی‚ به منزل وی مراجعه می کند و چون خانه های نجف‚ کوچک و فضای آنها محدود بود‚ ایشان و شیخ انصاری که او نیز به همین انگیزه آمده بود تا آماده شدن جنازه برای تشییع‚ در کوچه منتظر می مانند. فاضل اردکانی که پیر بود نیم خیز نشسته بود ولی شیخ انصاری روی زمین نشسته بود‚ شیخ انصاری از فاضل می پرسد‚ چرا شما روی زمین نمی نشینید؟ فاضل می گوید: این قبا از سهم امام تهیه شده است و اگر من روی زمین بنشینم‚ کثیف می شود و باید آن را شست‚ قبا هم که شسته شود زودتر پاره می شود! سهم امام را هم تا یقین به رضایت امام زمان علیه السلا م نباشد‚ نمی شود تصرف کرد و من چنین یقین ندارم‚ لذا نیم خیز نشسته ام. سر این موضع‚ بحث بین مرحوم شیخ و فاضل درمی گیرد آنها مدتی با هم بحث می کنند‚ در اثنای بحث می بینند که شیخ نیم خیز نشست . یکی دیگر از ویژگی های آیهاللّه فاضل حرّیت و بی تکلفی ایشان بود. از افشای سخن حق‚ ملا حظه ای نداشت و برای حفظ اعتبارات دنیوی ذره ای ارزش قائل نبود. در بی نشانی می زیست و اهتمامش در تعلیم و تربیت طلاب‚ فوق العاده بود. اهل مزاح و با شاگردان‚ خودمانی بود.

از آیهاللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل شده: مرحوم فاضل‚ در صحن مطهر روی صندلی می نشست و درس می فرمود. من یاد دارم که یک طلبه‚ پای درس او اشکال می کرد که: عقل‚ آینه جهان نما‚ چگونه در احکام شرعیه اعتبار ندارد؟ مرحوم فاضل سرش را پایین آورد و گفت: عقل من و شما آینه جهان نما است؟ آینه سوراخ نما هم نیست!

حاصل تلا ش بی وقفه و خالصانه این عالم ربانی‚ تربیت دانشمندان و مجتهدان برجسته ای همچون آیات عظام محمدتقی شیرازی‚ حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی و ده ها عالم و مجتهد دیگر بود که هر کدام هم چو خورشید تابان در جهان اسلام درخشیدند و منش خیر و برکات فراوانی شدند.

سرانجام روح ملکوتی آیهاللّه فاضل پس از نیم قرن تلا ش علمی و خدمت به اسلام‚ به عالم بالا پرکشید. زمانی که این عالم فرزانه در بستر بیماری بود‚ شبی اهل کربلا که شیفته صفا و سادگی ایشان بودند‚ دور او جمع شدند. ناگاه همه اطرافیان را جواب کرد و گفت: از این جا بروید‚ زمان مرگم فرا رسیده است! مردم می روند‚ آنگاه به پسرش می گوید: آب بیاور. آب مفصلی می خورد و کاملا ً سیراب می شود‚ آنگاه به لهجه اردکانی می گوید: سلا م اللّه علی الحسین‚ آب خوبی خوردیم و مردن خوبی هم می کنیم. سپس خودش رو به قبله خوابید و در آن حال‚ روحش به عالم باقی شتافت. هنیئا له‚ چه سبک بار‚ دنیا را وداع کرد. با خوش رویی به لقاء الهی پیوست.

پیکر پاک آن عالم ربانی و اسوه پارسایی‚ با شکوهی خاص تشییع و در مقبره استاد بزرگوارش آقا سید ابراهیم قزوینی صاحب ضوابط الا صول‚ نزدیک صحن کوچک حرم ملکوتی حضرت سیدالشهداء علیه السلا م به خاک سپرده شد.

حشره اللّه مع اولیائه

منابع: سرّ دلبران‚ گلشن ابرار‚ جلد ۵