ولادت
در بین سال های (۱۱۸۷ ـ ۱۱۸۵ هـ . ق) [۱] در روستای «ایوان کیف» در خانواده ای مذهبی فرزندی چشم به جهان گشود که بعد ها منشأ برکات فراوانی شد.پدر و مادرش به دلیل علاقه و محبتشان به امام نهم (علیه السلام)او را محمد تقی نام نهادند.
پدر و مادر
پدرش محمد رحیم بیک «اهل ایوان کی»[۲] و از بزرگان ایل «استاجلو»[۳] و مادرش دختر الله وردی بیک فرزند مهدی قلی خان بیگدلی و خواهر زن آقا محمد علی کرمانشاهی (ارشد پسران آقا محمد باقر بهبهانی (متوفای ۱۲۰۵ هـ . ق) است.
حال محمد رحیم بیک از طرف حکومت وقت در «ایوان کیف» در رأس امور دیوانی بود؛ اما در اواخر عمر از همه ریاست ها اعتراض کرده و در جوار عتبات عالیات در عراق ساکن گردیده و به عبادت قیام نموده است.[۴]
حاج محمد رحیم بیک دارای چهار فرزند بوده است که عبارتند از:
۱. علامه محقق آقای شیخ محمد تقی رازی نجفی اصفهانی صاحب (هدایه المسترشدین) ؛ شخصیت مورد نظر این نوشتار.
۲. علامه محقق آقای شیخ محمد حسین رازی اصفهانی (صاحب فصول).
۳. همسر آقا احمد بهبهانی صاحب کتاب «مرآت الاحوال» و نوه وحید بهبهانی.
۴. همسر ملا محمد علی فرزند ملا شفیع خراسانی تهرانی.
حاج محمد رحیم بیک در سال (۱۲۱۷ هـ . ق) در نجف وفات یافته و در همان سرزمین در جواب امیرالمؤمنین (علیه السلام)مدفون گردید.[۵]
خاندان
خاندان مسجد شاهیان یکی از خاندان های علمی و روحانی اصفهان هستند که تقریباً مدت دو قرن (از سال ۱۲۲۰ هـ . ق تا کنون) در این شهر مروج دین و حامی شریعت و پناه ستمدیدگان و یاد درماندگان بوده و مدت ها محور امور دینی اصفهان بلکه تمام ایران محسوب می شده اند. این خاندان عالمان بزرگ و صاحب آثار بسیاری به جامعه شیعه تحویل داده و موجب افتخار این شهر گردیده اند. این خاندان امروز به «نجفی» شهرت دارند. سر سلسله این خاندان شریف و اصیل علامه فقیه مرحوم شیخ محمد تقی رازی نجفی اصفهانی بوده که در حدود سال (۱۲۲۰ هـ . ق) از شهر یزد به اصفهان آمده و آن جا را برای سکونت دائمی خود انتخاب کرده است.
پس از وفات آن مرحوم، یگانه فرزندش علامه مجاهد حاج شیخ محمد باقر مسجد شاهی و از آن پس فرزندان شش گانه او خصوصا مرحوم حاج شیخ محمد تقی معروف به آقا نجفی و همچنین حاج شیخ نورالله از افراد سرشناس این خاندان هستند.
آخرین شخصیت علمی و جامع این خاندان که در کمتر خانواده و زمانی مثل و مانند داشته، مرحوم شیخ محمد رضا مسجد شاهی نجفی است.
فرزندان و اعقاب پسری و دختری مرحوم شیخ محمد تقی در این شهر و برخی از شهر های دیگر انتشار یافته اند. از این رو با بسیاری از خانواده های این شهر نسبت سببی یا نسبی دارند.[۶]
لازم به ذکر است که خاندان مسجد شاهیان بواسطه مادر شیخ محمد تقی با خانواده امامان جمعه کرمانشاه خویشاوندی پیدا می کنند.[۷] و به همین مناسبت خاله مرحوم شیخ (همسر آقا احمد) صاحب کتاب «مرآت الأحوال» (نوه وحید بهبهانی) است.
دوران کودکی
از زمان شروع به تحصیل شیخ و مکان آن و اساتید اولیه او در مقدمات و سطوح اطلاعی دقیق در دست نیست. آن چه مسلم است او درس وحید بهبهانی (متوفای ۱۲۰۵ هـ . ق) را چند سال درک کرده است و در همه تراجم او را از شاگردان وحید می نویسند. بنابر این می بایست تحصیل را از کودکی آغاز کرده باشد تا بتواند در سن حدود ۱۵ سالگی یا کمی بیشتر به محضر درس (استاد کل) وحید بهبهانی حاضر شود و چند سال نیز از درس او بهره مند گردد.[۸]
هجرت به نجف
شیخ محمد تقی در اوایل جوانی به عتبات عالیات رفت و در کربلا از محضر درس استاد وحید بهبهانی و همچنین از مجلس دیگر استادان بزرگ علم و فضیلت نیز بهره فراوان برد و سپس به نجف اشرف مشرف گردید و از درس علامه بحر العلوم (متوفای ۱۱۱۵ هـ . ق) استفاده نمود.[۹]
شیخ متجاوز از دوازده سال یعنی قبل از وفات وحید بهبهانی تا پس از واقعه حمله وهابیان به کربلا[۱۰] در آن شهر ها نزد دانشوران فحل و مجتهدان بزرگ تحصیل نموده است.
استادان و مشایخ اجازه
از نام استادان دوره مقدمات و سطح مرحوم شیخ محمد تقی اطلاعی در دست نیست؛ فقط از زمانی که ایشان در درس خارج یا سطوح عالیه در اعتاب مقدسه حاضر می شده خبرهای مختصری وجود دارد.
استادان این دوره ایشان که احتمالاً از قبل از سال (۱۲۰۰ هـ . ق) شروع می شود و تا هنگام مهاجرت به ایران ختم می شود عبارتند از:
۱. وحید بهبهانی (۱۲۰۵ ـ ۱۱۱۷ هـ . ق)
۲. شیخ جعفر نجفی کاشف الغطاء.
۳. از دیگر استادان شیخ محمد تقی، سید محسن اعرجی کاظمینی
۴. سید مهدی بحر العلوم.
۵. میر سید علی حائری کربلایی.
۶. سید مصلح الدین مهدوی
۷. علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی
ازدواج با برکت
شیخ محمد تقی داماد شیخ جعفر کبیر؛ صاحب «کشف الغطا» است. وی با یکی از دختران شیخ به نام نسمه خاتون (متوفای حدود ۱۲۹۵ هـ . ق) ازدواج نموده است.[۱۱]
بازگشت به وطن
شیخ محمد تقی پس از تکمیل تحصیل و رسیدن به مقام اجتهاد و کسب اجازات از استادان خود، پس از سال (۱۲۱۶ هـ . ق) و واقعه حمله وهابیها به شهر مقدس کربلا و احتمال حمله به شهر نجف اشرف، به ایران مهاجرت نمود.
سال مهاجرت ایشان به طور قطع معلوم نیست؛ اما به طور مسلم پس از سال (۱۲۱۶ هـ . ق) است و از روی احتمال پس از فوت پدر در سال (۱۲۱۷ هـ . ق) بوده است.
شیخ در ابتدای ورود خود به ایران، جهت زیارت به مشهد مقدس روانه می شود. شیخ آقا بزرگ تهرانی در «الکرام البرره» در این باره می نویسد:
«وقتی که مرحوم شیخ محمد تقی اصفهانی صاحب حاشیه به مشهد رضا (علیه السلام)مشرف گردید به منزل حاج میرزا داود خراسانی فرزند میرزا مهدی اصفهانی (۱۱۹۰ ـ ۱۲۴۰ هـ . ق) وارد گردیده و آن مرحوم در بزرگداشت و اکرام میهمان عزیز خود نهایت کوشش را نموده و بدهیهای آن عالم بزرگوار را که بالغ بر یک هزار تومان بوده است از مال خود پرداخت نموده و مدت چهارده ماه ایشان را نزد خود نگهداشته و در این مدت، فقه و اصول را خدمت آن مرحوم تلمذ نموده است.»[۱۲]
در یزد
شیخ محمد تقی پس از چهارده ماه توقف در سرزمین مقدس رضوی آن شهر را ترک نمود و وارد یزد گردید. وی در شهر یزد به تدریس فقه و اصول پرداخت. مدت توقف شیخ در یزد معلوم نیست. نواده ایشان حجه الاسلام شیخ هادی نجفی در این باره می نویسد:
از قرائن چنین معلوم است که شیخ بیش از یک سال در یزد می ماند و پس از آن شاید به علت عدم مساعدت محیط و سختی معیشت، این شهر را ترک نموده و به اصفهان مهاجرت می نماید.[۱۳]
درخشش در اصفهان
قرن سیزدهم هجری یکی از درخشان ترین دوره های علمی شهر تاریخی اصفهان است. شهری که از روی حق و حقیقت آن را «مرکز دانش مشرق زمین» خوانده اند.
در ربع اول این قرن یکی از چهره های درخشان علم و دانش و بزرگان از مجتهدان که به اصفهان مهاجرت نموده و این شهر را وطن خود قرار داده و به تأسسیس حوزه علمیه پرداخته است. «مرحوم شیخ محمد تقی رازی نجفی اصفهانی است.»
ورود ایشان به اصفهان احتمالا قبل از سال (۱۲۲۵ هـ . ق) بوده است. آن مرحوم در اصفهان ساکن گردید و پس از او یگانه فرزندش شیخ محمد باقر مسجد شاهی که عالمی جلیل و محققی مدقق بود، چراغ دانش را که او بر افروخته بود روشن و روشن تر نگاه داشت و به فرزندان عالم و برومند و مجتهد و خدمتگزار دین و مردم تحویل داد و آنان این شمع فروزان را بحمدالله تاکنون که متجاوز از یک قرن و نیم از ابتدای فروزش آن می گذرد همچنان روشن و نورانی نگاه داشته اند.[۱۴]
شیخ در ابتدای ورود خود به اصفهان، در محله «احمد آباد» ساکن شده و در مسجد «ایلچی»[۱۵] حوزه درس منعقد نمود و در آن مسجد اقامه جماعت می نمود. طلاب اصفهان چون احاطه کامل و تحقیقات شیخ را در مباحث علمی خصوصا علم اصول شنیدند از گوشه و کنار به گرد او جمع شده و حوزه درس و بحث او یکی از حوزه های معتبر گردید.
مؤمنین و مقدسین نیز چون زهد و پارسایی او را می بینند به جماعت او حاضر گردیده به تدریج چون مسجد ایلچی برای برپایی درس و اقامه نماز جماعت گنجایش نداشته این مجالس به مسجد شاه (امام) تغییر مکان داد و این عالم بزرگ در آن مسجد به تدریس و امامت جماعت می پردازد.
حوزه درس
تعداد شرکت کنندگان در درس شیخ محمد تقی را تا چهار صد نفر نوشته اند.[۱۶] که با توجه به جمعیت اصفهان در آن روز و اهل علم و حوزه موجود در آن وقت و معاصر بودن شیخ با مرحوم سید محمد باقر حجه الاسلام «شفتی» که ریاست آن زمان اصفهان با ایشان بوده؛ می توان گفت تقریباً تمام طلاب مستعد و فاضل و درس خوان اصفهان در درس ایشان حاضر می شده اند و اولین حوزه درس در آن زمان متعلق به ایشان بوده است.
مرحوم حاج شیخ عباس قمی در مورد درس شیخ می نویسد:
… در اصفهان سکنی نمود، فضلا در درس او اجتماع کردند، مجلس درسش مجمع فضلا گردید.[۱۷]
شاگردان
از آن جا که مدت تدریس شیخ در اصفهان بیش از بیست سال طول کشید، تعداد زیادی از دانشوران و بزرگان از حوزه درس شیخ بهره برده اند که ثبت و ضبط اسامی همه آن ها کاری بس دشوار است؛ لکن به برخی از شاگردان بزرگ ایشان ذیلاً اشاره می شود:
۱. ملا احمد ابن عبدالله خوانساری.
۲. شیخ محمد تقی گلپایگانی
۳. میرزا محمد باقر موسوی خوانساری چهار سوقی
۴. مولی محمد تقی فرزند حسینعلی هروی اصفهانی حائری.
۵. سید محمد حسن مجتهد.
۶. میر سید حسن مدرس
۷. سید میرزا حسن فرزند محمد معصوم رضوی مشهدی.
۸. میرزای مجدد؛
۹. آقا حسین ورنامخواستی لنجانی اصفهانی.
۱۰. شیخ محمد حسین فرزند محمد رحیم بیک استاجلو
۱۱. حاج ملا حسینعلی
۱۲. حاج میرزا داود.
۱۳. مولی زین العابدین گلپایگانی.
۱۴. آقا سید محمد صادق.
۱۵. ملا عبدالجواد.
۱۶. ملا علی قارپوزآبادی زنجانی.
۱۷. شیخ فتح الله.
۱۸. آقا مهدی.
۱۹. شیخ مهدی کجوری شیرازی.
۲۰. حاج ملا هادی سبزواری.
۲۱. حاج میرزا هدایت الله ابرسجی شاهرودی خراسانی.
۲۲. میر محمد بن میر محمد حسین شهرستانی حائری.
۲۳. شیخ محمد فرزند محمد علی فرزند محمد شفیع خراسانی طهرانی نجفی.
آثار
در تراجم و فهرست کتابها و کتابخانه ها، از کتاب ها و دست نوشته های شیخ محمد تقی رازی نجفی اصفهانی نام برده شده که در این جا به مناسبت به آن ها اشاره می شود.
۱. مسائل.
۲. احکام نماز.
۳. تقریرات بحث فقه.
۴. تبصره الفقهاء.
۵. مسأله الظنون.
۶. رساله ای در مفطر نبودن توتون.
۷. رساله عملیه به فارسی.
۸. رساله ای در فساد شرط ضمن عقد.
۹. کتاب شرح اسماء حسنی.
۱۰. کتابی در طهارت.
۱۱. رساله ای در بحث دوران امر بین اقل و اکثر در علم اصول.[۱۸]
۱۲. هدایه المسترشدین فی شرح اصول معالم الدین.
ارادت به امامان ـ علیهم السلام ـ
هجرت شیخ محمد تقی در اوائل نوجوانی به نجف اشرف و کربلای معلا و کاظیمن گرچه جهت بهره گیری هرچه بیشتر و بهتر از محضر عالمان و بزرگان حوزه علمیه آن شهرها بوده است، اما آن چه مهم تر و جلب توجه می کند این است که آن مرحوم سفر به عتبات را به منظور برخورداری هر چه بیشتر از زیارت امامان ـ علیهم السلام ـ و کسب معنویت برگزیده بود.
این حقیقت را می توان با حرکت دیگری از آن شیخ در همین راستا صورت گرفته تأیید کرد و آن بازگشت ایشان در سال (۱۲۲۰ هـ . ق) به ایران است. وی در بازگشت به وطن بدون درنگ به زیارت امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام)می شتابد و مدت چهارده ماه در آن دیار توقف می نماید.
تخصص و تبحر
آن چه می توان به قطع و یقین گفت این است که: علامه محقق و فقیه و اصولی مدقق شیخ محمد تقی رازی نجفی اصفهانی از عالمان محقق فرقه امامیه است و در فقه و اصول صاحب آرا و افکار مشهوری است که اصولی ها و فقیهان بعد از او پیوسته پیرامون افکار و اقوال او به بحث و تحقیق پرداخته و از آن ها متأثر گردیده اند. صاحب «روضات الجنات» که از شاگردان مبرز شیخ است درباره او می نویسد:
شیخ از برترین علمای عصر خویش در فقه و اصول بود؛ بلکه نسبت به سایرین از دید و نظر بالاتری در علوم معقول و منقول برخوردار بود.[۱۹]
شاهد بر این مدعا آثار بسیار ارزشمندی است که از مرحوم شیخ باقی مانده است که در این میان می توان به کتاب «هدایه المسترشدین» اشاره کرد. این کتاب در اصول فقه نگارش یافته و از مهم ترین کتاب های اصول بین متأخرین است و همواره مورد نظر و عنایت دانشمندان بوده است و احاطه و تحقیقات عمیق و افکار بلند شیخ در این کتاب به خوبی پیداست.
مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی در این باره می نویسد:
… این کتاب (هدایه المسترشدین) بر احاطه شیخ و تبحر و تحقیق ایشان در علم اصول حکایت می کند و همیشه آرا و نظریات شیخ مورد بحث و گفت و گوی افاضل از حوزویان بوده است.[۲۰]
وفات
علامه شیخ محمد تقی در روز جمعه نیمه شوال سال (۱۲۴۸ هـ . ق) در سن حدود شصت سالگی در شهر اصفهان دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. محدث قمی می نویسد:
مرحوم حاجی محمد ابراهیم کلباسی (۱۲۶۱ ـ ۱۱۸۰ هـ . ق) بر او نماز گذارد.[۲۱] وی در تخت فولاد در بقعه وسط تکیه مادر شاهزاده[۲۲] نزدیک قبر محقق خوانساری و قبر مرحوم آیه الله حاج سید زین العابدین موسوی خوانساری پدر بزرگوار ایشان به خاک سپرده شد.
صاحب «روضات الجنات» در رثای او سروده مفصلی دارد که در کتاب روضات آمده است. در مطلع آن سروده چنین آمده است:
یا للذی اضحی تقیاً نهتدی
بهداه کالبدر المنیرا لاوقدی
پی نوشت:
[۱]. برای اطلاع از اوضاع و احوال ایران در آن زمان به کتب و منابع تاریخی مربوط به حکومت کریم خان مراجعه شود.
[۲]. «ایوانکی» یا ایوانکیفی» دهستانی است ازبخش های شهرستان گرمسار در استان سمنان که بر اساس سرشماری سال (۱۳۶۵ ش) دارای جمعیت ۲۲۶۸ نفری است.
رود ایوانکی آب شرب این دهستان را تأمین می سازد. مردم آن عمدتا به کشاورزی و دامداری اشتغال دارند. سابقه ایوانکی به دوره های پیش از اسلام می رسد و در میانه سردره خوار قرار داشته است. تمامی مردم ایوانکی شیعه هستند و از عالمان نامدار آن دیار، شیخ محمد تقی ایوانکیفی (۱۲۴۸ هـ . ق) را می توان بر شمرد. (دائره المعارف تشیع، ج۲، ص ۶۶۵) چاپ دوم، ۱۳۷۲.
[۳]. «استاجلو» ای ایلاتی است که در زمان شاه اسماعیل بنیان گذار سلسله صفویه به او پیوسته و درراه اعتلای اسلام و تشیع و ایران خدماتی انجام داده اند. (تاریخ علمی اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۱، ص ۱۲۹، چاپ اول، ۱۳۷۶)
[۴]. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۱، ص ۱۲۶.
[۵]. قبیله عالمان دین، شیخ هادی نجفی پ، ص ۱۳، چاپ اول، ۱۳۸۱، انتشارات عسگریه، با کمی تغییر.
[۶]. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج۱، ص ۱۹.
[۷]. رجال اصفهان در علم، عرفان و ادب و هنر، دکتر سید محمد باقر کتابی، ج۱، ص ۹۶، چاپ اول، ۱۳۷۵.
[۸]. قبیله عالمان دین، شیخ هادی نجفی، ص ۱۵ و ۱۴.
[۹]. رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر، دکتر سید محمد باقر کتابی، ج ۱، ص ۹۶، چاپ اول ، ۱۳۷۵، با اندکی تغییر در عبارت، به نقل از نجوم السماء، ص ۳۸۰.
[۱۰]. در روز چهار شنبه عید غدیر سال (۱۲۱۶ هـ . ق) وهابی ها به ریاست مسعود فرزند عبدالعزیز امیر نجد، به کربلا حمله نموده و مرتکب قتل و غارت شده و ظلم و ستم فراوانی به زائران حرم مطهر امام حسین (علیه السلام)و اهالی کربلا روا داشتند؛ در حالی که مردم از قبل هیچ اطلاعی از این حلمه نداشتند. تعداد نفرات مسعود را از یک هزار تا بیست هزار نفر نوشته و عده مقتولین را نیز از یک هزار تا بیست هزار نفر ذکر کرده اند که قریب پانصد نفر از آن ها در صحن مطهر و پنجاه نفر در حرم مبارک به قتل رسیدند. (ر.ک: تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۱، ص ۱۳۷).
[۱۱]. رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر، ج۱، ص ۹۹.
[۱۲]. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج۱، ص ۱۳۷ ، به نقل از الکرام البرره شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۲، ص ۵۱۳.
[۱۳]. قبیله عالمان دین، ص ۱۶.
[۱۴]. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج۱، ص ۱۴، با کمی تغییر در عبارات.
[۱۵]. مسجد ایلچی یکی از آثار باستانی اصهفان است که در سال (۱۰۹۷ هـ . ق) بوسیله صاحب سلطان بیگم دختر حکیم نظام الدین محمد ملقب به حکیم الملک ایلچی به سرکاری خواتجه سعادت به اتمام رسیده است. (همان، ص ۱۳۹).
[۱۶]. طبقات اعلام الشیعه (الکرام البرره)، ج۱، ص ۲۱۵ به نقل از تکمله أمل الآمل. اگر چه مرحوم میرزا محمد باقر موسوی خوانساری که خود از شاگردان بنام شیخ بوده می نویسد: مجلس درسش مشحون از علما و فقها بود و بالغ بر سیصد نفر از علماء در مجلس درسش حضور می یافتند. روضات الجنات، ج۲، ص ۱۲۴.
[۱۷]. فوائد الرضویه، ج۲، ص ۴۳۵.
[۱۸]. قبیله عالمان دین، ص ۲۵.
[۱۹]. روضات الجنات، ج۲، ص ۱۳۱.
[۲۰]. طبقات اعلام الشیعه، (الکرام البرر)، ج۱، ص ۲۱۵.
[۲۱]. فوائد الرضویه، ص ۴۳۵، در دو کتاب روضات الجنات، ص ۱۳۱ و ریحانه الادب، ج۴، ص ۴۰۴، آمده است که حجه الاسلام سید محمد باقر شفتی (متوفای ۱۲۶۰ هـ . ق) صاحب کتاب مطالع الانوار با جمع بسیاری بر جنازه او نماز خواندند.
[۲۲]. تکیه مادر شاهزاده را یک زن گرجی که نامش مریم (متوفای ۱۲۴۶ هـ . ق) و همسر فتحعلی شاه و دایه سیف الدوله حاکم اصفهان برای مدفن خویش بنا نهاده است.
منبع :علی محمد نیکان – تلخیص از کتاب گلشن ابرار، ج ۵، ص ۲۰۰