مبانی روش ها و اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه -1 ‏

مبانی روش ها و اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه -۱ ‏

۱۴۰۰-۰۸-۲۶

207 بازدید

چگونه تربیت را از صحیفه سجادیه امام سجاد بیاموزیم؟

اندیشمندان شیعى درباره صحیفه سجادیه تحقیقات زیادى در قالب شرح و ترجمه نگاشته‏‌اند و میراث علمى گرانبهایى به یادگار گذاشته‏‌اند که با این تلاش‏‌ها مقدارى از راه را هموار نموده‌اند؛ ولى اکثر این مطالعات بر اساس دقت‌هاى ادبى و شرح و توضیح واژه‏‌ها در عرصه‌هاى مختلف صورت گرفته است، نظیر شرح “ریاض السالکین”، که در هفت جلد نگاشته شده است و یکى از شرح‌هاى معتبر و مهم صحیفه به شمار مى‌آید.

مقدمه

صحیفه سجادیه، میراث گرانبهاى بر جاى مانده از چهارمین پیشواى معصوم شیعیان امام على بن الحسین(علیه السلام) است. این کتاب شریف، گنجینه‌اى بدیع و ثروتى تمام ناشدنى است. حقیقت آن تحفه‌اى است الهى که بر قلب عزیزترین انسان‌ها جارى شده است. جامع و کامل است و از منبعى سر چشمه مى‌گیرد که مصون از هر گونه اشتباه و خطا است. زبان این کتاب شریف زبان نیایش است و به گونه‌اى عرضه شده است که هر خواننده به فراخور فهم و دانش خود از آن بهره مى‌گیرد.

اندیشمندان شیعى درباره صحیفه سجادیه تحقیقات زیادى در قالب شرح و ترجمه نگاشته‌اند و میراث علمى گرانبهایى به یادگار گذاشته‌اند که با این تلاش‌ها مقدارى از راه را هموار نموده‌اند؛ ولى اکثر این مطالعات بر اساس دقت‌هاى ادبى و شرح و توضیح واژه‌ها در عرصه‌هاى مختلف صورت گرفته است، نظیر شرح “ریاض السالکین”، که در هفت جلد نگاشته شده است و یکى از شرح‌هاى معتبر و مهم صحیفه به شمار مى‌آید. ولى بیشتر به جهات ادبى و شرح و توضیح واژه‌ها از نگاه اعتقادى و اخلاقى پرداخته است.
بنابراین، ناگفته پیداست که:

اولا،ً تحقیقات ارزشمند علماى سلف درباره صحیفه سجادیه، بیشتر در قالب شرح و توضیح لغات و جملات بوده و در آنها کمتر به تجزیه و تحلیل تربیتى مطالب پرداخته شده است.

ثانیاً، با وجود ابعاد تربیتى که صحیفه سجادیه دارد، حتى آن دسته از شرح‌هایى که به طور تحلیلى به شرح و تفسیر صحیفه سجادیه پرداخته‌اند، با یک دید تربیتى، به تجزیه و تحلیل دعاهاى صحیفه نپرداخته‌اند.

ثالثاً، علاوه برخلاء موجود در پژوهش‌هاى پیشین، نیازهاى فعلى مربیان و جوامع شیعى در برخوردارى از اندیشه‌هاى تربیتى امام سجاد(علیه السلام) توجیه‌گر ضرورت بررسى و اصطیاد برخى از عناصر نظام تربیتى آن است. این مقاله مرورى کوتاه بر یافته‌هاى یادشده در زمینه‌هاى مبانى، اصول، روش‌ها و اهداف تربیتى در صحیفه سجادیه است.۱

مبانى تربیتى در صحیفه سجادیه

مبانى عبارت از: یک سرى ویژگى‌ها و صفات(منفى و مثبت) انسانى که در همه انسان‌ها وجود دارند و اصول تربیتى بر آن‌ها مبتنى مى‌باشند. با مرورى بر صحیفه سجادیه به نکاتى بر مى‌خوریم که گرچه به شکل دعا از سوى امام بزرگوار به ما رسیده است، ولى به روشنى ویژگى انسان را تبیین نموده و اساس و مبناى اصول تربیتى را ارائه مى‌دهد.

با پى جویى دعاهاى صحیفه سجادیه، به کشف و بررسى مهمترین مبانى تربیتى صحیفه سجادیه از جمله “خوددوستى”، “خدادوستى”، “کمال‌خواهى”، “میل به جاودانگى”، “خوف و رجا”، “غفلت”، “دنیادوستى” و “اختیار”، دست یافتیم. در این مقال، به برخى از مبانى تربیتى اشاره مى‌شود.

خود دوستى(حب ذات)

بر اساس این ویژگى مهم، انسان قبل از هر چیز و هر کس، بیشتر به خود علاقمند بوده و فطرتاً عاشق خود مى‌باشد و تمام محبت‌ها و عشق و علاقه‌هایش به دیگران از محبت به خودش سرچشمه مى‌گیرد. حتى گرایش و محبتى که به خدا دارد از خود دوستى مایه مى‌گیرد.

حب ذات اگر کنترل نشود و در جهت صحیح و درستى هدایت نشود، انسان را به نابودى مى‌کشاند. گرچه عنوان دقیق “حب ذات” یا خود دوستى مستقیماً در صحیفه سجادیه نیامده است، ولى جلوه‌هایى از آن به صورت‌هاى مختلف در بعضى از دعاها مشاهده مى‌شود. از جمله دعاى هفتم صحیفه است که حضرت به هنگام کار دشوار و دل آزار یا پیشامدهاى سخت یا غم و اندوه، آن را چنین مى‌خواند:

‌اى آن که گره‌هاى ناگوارایى‌ها به وسیله او باز مى‌گردد، و‌ اى آن که تندى سختى‌ها به او شکسته مى‌شود، و ‌اى آن که رهایى یافتن از گرفتارى‌ها و رفتن به سوى آسایش فراخى، از او درخواست مى‌گردد.۲

همچنین دعاهایى که امام(علیه السلام) در آن، درخواست رفع فقر و تنگدستى و در مواردى درخواست‌هایى در مورد سعادت، کمال، قدرت، نعمت و… از خداوند دارد، همه ناشى از خود دوستى است و این که انسان همیشه به دنبال خوبى‌هاست و از ناراحتى‌ها و سختى‌ها گریزان است، پس این ویژگى امرى فطرى است و به خودى خود، مطلوب است.

بنابراین، یکى از مهمترین ویژگى‌هاى انسان که منشأ بروز رفتارهاى انسان مى‌شود، خوددوستى است. خوددوستى، غریزه‌اى است که اگر به آن توجه شود و در مسیر صحیحى قرار داده شود، منشأ عزت‌خواهى، کمال‌خواهى، سعادت و… مى‌شود. اما اگر غریزه خوددوستى به انحراف کشانده شود، روح استکبار و طغیان و سرکشى بر انسان چیره مى‌شود و منشأ رفتارهاى ناپسندى از قبیل خودپرستى، عجب و غرور، حرص مى‌شود.

خداخواهى و خداجویى

این ویژگى در فطرت همه انسان‌ها نهفته است. انسان‌ها حتى کسانى که در پیدا کردن مصداق حقیقى خداوند به اشتباه و انحراف رفته‌اند همیشه به سراغ خدا و پرستش اویند. حضرت امام سجاد(علیه السلام) در صحیفه سجادیه در نخستین دعا بیانى دارد که به فطرت خداجوى انسان اشاره مى‌کند:

به قدرت و توانایى خود آفریدگان را آفرید، و آنان را به اراده و خواست خویش به وجود آورد بى‌ این که از روى مثال و نمونه‌اى باشد، سپس آنان را در راه اراده و خواست خویشتن روان گردانید، و در راه محبت و دوستى به خود بر انگیخت.۳

امام(علیه السلام) در دعاهاى بیست، بیست و یک، بیست و هشت، پنجاه و دعاهاى بسیار دیگر،۴ بیاناتى دارند که اشاره به خداخواهى و خداجویى انسان به هنگام اضطرار و تنگناها دارد. ایشان در یکى از این دعاها به خداوند عرضه مى‌دارد:

بار خدایا مرا چنان قرار ده که هنگام اضطرار به(کمک و یارى) تو(بر دشمن) حمله آورم، و هنگام نیازمندى از تو بخواهم، و هنگام درویشى(یا ذلت و خوارى) به درگاه تو زارى کنم، و مرا چون بیچاره شوم به یارى خواستن از غیر خود و چون فقیر گردم به فروتنى براى درخواست از غیر خویش و چون بترسم به زارى کردن پیش غیر خود آزمایش مفرما.۵

هدف امام(علیه السلام) از طرح مفهوم خداخواهى، که از مبانى تربیتى در اسلام به حساب مى‌آید، توجه دادن انسان‌ها به فطرت خداجویشان است، این گرایش، از طریق توجه دادن انسان به خدا، در اصلاح رفتارهاى وى تأثیرگذار است. انسان خداجو به خاطر فطرت خدا‌خواهى‌اش همیشه خدا را در نظر دارد و در اثر همین توجه، آلوده به گناه و معصیت خدا نمى‌شود و رفتارهایش با نیت خالص و در جهت تقرب به خدا انجام مى‌پذیرد.

دنیادوستى

یکى دیگر از ویژگى‌هاى انسان دنیادوستى است. علت این که انسان زندگى دنیا را دوست دارد، علاقه به جاودانگى و نیز علت دیگر، نقد بودن و مشهود بودن کارآیى‌هاى دنیا در گستره زندگى انسان و بر آوردن نیازهاى او است. آنچه از برخى از فرازهاى صحیفه به دست مى‌آید، این است که دنیا و مادیات نباید به صورت ایده آل و کمال مطلوب درآید، محبتى که مذموم است این گونه محبت است. امام سجاد(علیه السلام) در صحیفه سجادیه، بیانات فراوانى در مورد نگرش به دنیا دارد که از مجموع آنها دو نوع نگرش به دست مى‌آید:

نخست مذمت دنیادوستى، به خاطر زیان‌هاى آن، نظیر: و دوستى دنیاى پست را که از آنچه(سعادت و نیکبختى که) نزد تو است منع مى‌نماید، و از طلبیدن وسیله و دست آویز به سوى تو باز مى‌دارد، و از تقرب و نزدیک شدن به(طاعت) تو غافل و بى‌خبر مى‌گرداند، از دلم برکن.۶

در این فراز امام(علیه السلام) به یکى از مهمترین زیان‌هاى دنیادوستى که همان جلوگیرى از تقرب به خداست، اشاره مى‌کند و از این جهت دنیادوستى را مورد مذمت قرار مى‌دهد. نگرش دوم، درخواست دنیا براى عبادت و بندگى خدا، حضرت امام سجاد(علیه السلام) در این زمینه مى‌فرماید:

و مرا از کسب و روزى به دست آوردن با رنج بى‌نیاز کن، و بى‌حساب روزى ده، تا از عبادت و بندگى تو براى به دست آوردن روزى باز نمانم، و زیر بار سنگینى زیان‌ها و بدى عواقب کسب نروم.۷

بنابراین ویژگى دنیادوستى با نگرش‌هاى مختلف آن، نظیر نگرش مستقل به دنیا یا مقدمه بودن دنیا براى آخرت، از آنجا که منشأ رفتارهایى در انسان مى‌شود از قبیل: حرص و آز، در صورت نگرش مستقل به دنیا داشتن و زهد، تلاش براى آباد ساختن آخرت، در صورت نگرش مقدمه بودن دنیا براى آخرت. از این ویژگى انسان به عنوان یک مبناى تربیتى در صحیفه سجادیه بحث مى‌شود.

غفلت

یکى دیگر از خصلت‌هایى که دامن گیر انسان است، غفلت و فراموشى است. انسان ذاتاً به گونه‌اى است که در اثر توجه بیش از حد به امورى از دیگر امور و شئونات، باز مى‌ماند و غافل مى‌شود.

این خصلت اگر چه در مواردى شاید تا حدى به نفع او باشد، ولى متأسفانه در بسیارى موارد وجود این ویژگى در انسان موجب انحرافات و از دست دادن فرصت‌ها و سقوط و هلاکت او مى‌شود. تا حدى که انسان خدا و خویشتن و اهداف عالیه خویش را فراموش مى‌کند. براى این که دنیا و زیبایى‌هاى فریبنده آن، او را مدهوش مى‌کند و قدرت درک و تشخیص را از او مى‌گیرد. براى دفع این آسیب و نجات انسان از دام غفلت، در نظام تربیتى صحیفه سجادیه تدابیرى اندیشیده شده است.

حضرت امام سجاد(علیه السلام) در دعاهاى فراوان و با بیانات مختلف به این ویژگى انسان پرداخته و با بیان موارد و مصادیق غفلت، انسان‌هاى غفلت زده را بیدار مى‌کند.

امام(علیه السلام) موارد غفلت را بدین صورت بیان مى‌کند: غفلت از خود، غفلت از انجام وظایف و واجبات الهى، غفلت از عالم پس از مرگ، غفلت از وعید، غفلت از نعمت‌ها و از همه مهمتر غفلت از خداست. در این زمینه مى‌فرماید: و ما را از جانب خود به غفلت و نادانى گرفتار مکن؛ چون ما به سوى تو خواهان و از گناهان توبه‌کننده ایم.۸

با توجه به آنچه گفته شد، امام سجاد(علیه السلام) در صحیفه سجادیه یکى از ویژگى‌ها و صفات مذموم انسان را غفلت معرفى مى‌کند. از آنجا که غفلت منشأ امور ناپسندى نظیر خود فراموشى، خدا فراموشى مى‌شود، لذا به عنوان یکى از مبانى تربیت در نظام تربیتى صحیفه مورد تأکید و بحث قرار گرفته است.

اصول تربیتى در صحیفه سجادیه

اصول، مجموعه قواعدى است که با نظر به قانونمندى‌هاى مربوط به ویژگى‌هاى عمومى انسان(مبانى تربیت) اعتبار شده و به عنوان راهنماى عمل، تدابیر تربیتى را هدایت مى‌کنند. بنابراین، در این نگاه اصول مبتنى بر مبانى هستند.۹

با بررسى دعاهاى صحیفه سجادیه، به برخى از مهمترین اصول تربیتى نظیر: تقوى، توکل، زهد، ایجاد انگیزش، کنترل و هدایت، و اصل لزوم عمل مى‌رسیم، که امام سجاد(علیه السلام) از آن‌ها جهت اصلاح وتربیت انسان‌ها بهره مى‌برند. شرح برخى از این اصول عبارتند از:

اصل کنترل و هدایت

این اصل مبتنى بر مبانى چندى از جمله: خداجویى، خود دوستى و جاودان‌خواهى مى‌باشد. با استفاده از این اصل، انسان باید بر اساس مبناى خداجویى به سوى توحید و یکتاپرستى هدایت شود و بر اساس مبناى خود دوستى محب و مطیع خدا شود و بسترى براى رسیدن به کمال و قرب به خدا برایش فراهم گردد. حضرت امام سجاد(علیه السلام) در دعاى بیست صحیفه سجادیه با آوردن نمونه‌اى از خود دوستى، در مورد کنترل آن مى‌فرماید:

و مرا در میان مردم به درجه و مقامى سر فراز مفرما جز آن که پیش نفسم مانند آن پست نمایى، و ارجمندى آشکارا برایم پدید میاور جز آن که به همان اندازه پیش نفسم براى من خوارى پنهانى پدید آورى.۱۰

امام(علیه السلام) در این فراز به نمونه‌هایى از خود دوستى و روش کنترل آنها اشاره مى‌کنند. اگر چنانچه این مصادیق خود دوستى کنترل نشوند، سبب بروز خصلت‌هاى زشت خودخواهى، خودپسندى و خود محورى مى‌شود.

بر اساس مبناى جاودان خواهى، انسان باید دنیا را پایان زندگى نپندارد بلکه آن را مقدمه براى حیات جاودان به حساب آورد. بینشى که امام(علیه السلام) در صحیفه سجادیه به آن اشاره کرده، این است که انسان بیش از حد لازم، دل به دنیا نمى‌بندد و آنجا که لازم باشد از دنیا دل مى‌کند. حضرت امام سجاد(علیه السلام) مى فرماید:

و تا هنگامى که عمرم در فرمانبرى تو به کار رود عمر ده، و هر گاه عمرم چراگاه شیطان شود مرا بمیران پیش از آن که دشمنى سخت تو به من رو آورد، یا خشمت بر من استوار گردد.۱۱

در این فراز نگرش امام(علیه السلام) نسبت به بقا در دنیا به روشنى بیان شده است. حضرت بقا را در راستاى خداخواهى مى‌خواهد و آن را به عنوان وسیله‌اى براى رسیدن به مقصد، که همان مقام قرب الهى است، مى‌خواهد.

اصل تقوا

این اصل بیشتر مبتنى بر مبناى خوف و بیم در انسان است و براى آن است که ترسیدن‌ها و نگرانى‌هاى فطرى انسان، کنترل شده و امورى مثبت و مطلوب باشد. به این معنى که اگر قرار است انسان از امورى نگران باشد، باید این ترس فقط از خدا باشد، چرا که ترس‌هاى دیگر کاذب و بیهوده است. ترس از خدا یا تقوا و در نتیجه، پرهیز از گناه، از مهمترین اصول تربیتى در صحیفه سجادیه است. حضرت امام سجاد(علیه السلام) در موارد مختلف به این اصل مهم اشاره مى‌کنند و از خداى بزرگ درخواست مى‌کنند:

و پرهیزکارى را به من الهام نما.۱۲
و شعار دلم را بپرهیزکارى از خود بنما.۱۳
و تقوا و ترس از کیفر خود را از دنیا توشه ام قرار ده.۱۴

درخواست‌هاى مکرر امام(علیه السلام) در این دعاها و موارد دیگر مبنى بر توفیق و الهام تقوا، نشان دهنده اهمیت این اصل تربیتى در نظام تربیتى صحیفه سجادیه است. تقوا داراى آثار تربیتى فراوانى است. مهمترین آنها حفظ و نگهدارى انسان از گناه، لغزش و خطاهاست. حضرت امام سجاد(علیه السلام) در این زمینه از خداى متعال مى‌خواهد: و به ترس از تو از گناهان و لغزش ها و نادرستی‌ها نگاه داشته شده.۱۵

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *