لشکر جهنگوی

۱۴۰۱-۰۱-۲۷

153 بازدید

فهرست محتوا

اشاره:

در میان اهل سنت سلفی ها که بر بازگشت به هویت اسلامی و سنت پیامبر(ص) و خلفاء راشدین اصرار می ورزند، گونه های مختلف و متعددی دارد از قبیل سلفی جهادی مصری که ریشه ی آن را باید در اندیشه های سید قطب جستجو کرد، سلفی تبلیغی نظیر جماعه التبلیغ در شبه قاره هند و سلفی تکفیری چه از نوع وهابیت آن که همه مسلمانان و مخالفان خود اعم از شیعه و سنی را تکفیر می کند و چه از نوع افراطی های دیو بندی که فقط شیعیان را تکفیر می کند نظیر سپاه صحابه و لشکر جهنگوی در کشور پاکستان.

سر زمین پاکستان به خصوص پس از استقلال در سال ۱۹۴۷م(۱۳۲۶ه.ش) توسط قائد اعظم آن محمدعلی جناح، در اثر علل و عواملی که در جای خود باید تحقیق شود، به خاستگاه ستیز میان مذاهب اسلامی تبدیل شده است و دو دولت ایوب خان و ضیاء الحق در ایجاد چنین وضعیتی بیش از همه نقش داشته اند به ویژه با روی کار آمدن ضیاء الحق در سال۱۹۷۷م، که  با شعار اسلامی کردن پاکستان این کشور را به سوی فرقه گرایی مذهبی سوق داد به گونه که تکفیر از سوی فرقه های افراطی دیو بندی و اهل حدیث و. . . امری طبیعی در این منطقه به حساب می‌آید و در این میان بدون تردید یکی از گروه های تکفیری و فرقه گرا «لشکر جهنگوی» است که هر فرد یا گروهی را که نگرشی متفاوت با نگرشی این گروه به اسلام داشته باشد کافر می پندارد. این تفکر با عث شده که اعضای این گروه با شعار یا شریعت یا شهادت خود را پیروز میدان دانسته و به راحتی قتل عام مخالفان شان به ویژه شیعیان را برای خود توجیه کنند.

 برخی از نویسندگان که در این زمینه تحقیق کرده است می گوید به باور «لشکر جهنگوی» شیعیان کافرند و بیشتر از سه را در پیش ندار ند یا از مذهب خود دست بر داشته باید مسلمان شود! و یا ماهیانه مبلغی ثابت جزیه بپردازند یا از محل سکونت شان کوچ کنند.[۱] انتساب شیعیان به کفر و شرک و بدعت گذاری از سلفی های افراطی مثل لشکر جهنگوی، به پیشینه تفکر رهبران فکری آنها از قبیل ابن تیمیه و دیو بندی شبه قاره هند بر می گردد که شاه ولی الله دهلوی (۱۱۱۴-۱۱۷۶) از احیا کنندگان برخی تفکرات ابن تیمیه ، به دلیل نگاه سلبی، هرگونه اعتقاد به یاری خواستن از اولیای الهی از قبیل خواستن حاجت و شفای مریض از آنها و. . . را از مصادیق شرک دانست[۲] بر این اساس این گروه تکفیری- مذهبی و ابسته به افراطی های مکتب دیو بند بوده و ریشه در فرقه صوفی مسلک دیوبندیه در شبه قاره هند دارد که در فقه، حنفی و در کلام، ماتریدی- اشعری و متأثر از افکار شاه ولی الله دهلوی می باشد[۳] و تمامی رهبران سپاه صحابه و لشکر جهنگوی از جمله اعظم طارق و نیز مولانا حق نواز جهنگوی مؤسس سپاه صحابه و لشکر جهنگوی از فارغ التحصیلان مدارس مذهب دیو بندی پاکستان می باشند[۴] که تعداد این مدارس به هشت هزار می رسد.[۵] هرچند همه گروه های تحت نفوذ دیوبندیه افراطی نیستند به عنوان نمونه«سازمان جماعه التبلیغ» که توسط«ملا محمد زکریا کان دهلوی» از مروجین افکار دیوبند و ابن تیمیه، که ریاست «جامعه ندوه العلماء» در لکنهو را به عهده داشت، در سال۱۹۳۰م به منظور جلوگیری از مسیحی و هندو شدن جوانان مسلمانان ،تأسیس شد و بیشترین مبلغین را پرورش داده و از هر نظر آنان را حمایت و تجهیز و سپس به کشور های مختلف اعزام می کند، افراطی نیست و اصلا مبنای کار شان تبلیغ به نحو تبلیغ چهره به چهره است نه حذف فیزیکی دیگران.[۶]

اما گروه لشکر جهنگوی به منظور مبارزه آشتی ناپذیر با شیعه به‌ وجود آمده است زیرا شیعه در طرد و رفض سلفیت دیو بندی بیشترین سهم را داشته و دارد و بزرگ ترین مانع سر راه سلفی های دیو بندی از جمله لشکر جهنگوی به شمار می‌آید لذا حذف شیعه به هر نحو ممکن به خصوص تحریک فقه جعفری که در سال۱۹۷۹م تأسیس شد[۷] و مبارزه با شیعیان، باورها و شعار های آنان و تخریب اماکن مذهبی شیعیان اعم از مساجد و حسینه ها و حمله بر تجمعات آنان، از مهم ترین اهداف، این فرقه متعصب به شمار می آید و به غیر شیعه کاری ندارد چون بزرگان دیو بندی قائل به تکفیر همه مسلمانها نبوده اما با استناد به فتاوای این تیمیه و علمای وهابی و برخی از بزرگان دیو بندیه مبنی بر کفر و ار تداد خصوص شیعیان آنان را مرتد و کافر و خارج از اسلام و برخاسته از مجوس، یهود، نصاری و زنادقه دانسته و به تکفیر شیعیان می‌پردازد.[۸] روی این جهت همانطوری که خواستگاه جغرافیایی «لشکر جهنگوی» شهر «جهنگ» از توابع ایالت پنجاب بوده خاستگاه فکری آن، مکتب و مدارس مذهبی دیو بندیه در پاکستان می باشد و بر اثر تعالیم جمعیت علمای اسلام شاخه فضل الرحمن،[۹]مولانا حق نواز جهنگوی از مدارس مذهبی متعلق به فرقه دیوبندیه در پاکستان که از اعضای فعال جمیعت علمای اسلام پاکستان بود[۱۰] ؛ همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال۱۹۷۹ (۱۳۵۷،ه.ش) و گسترش امواج آن در داخل کشور های اسلامی از جمله پاکستان؛ گروهی  به نام سپاه صحابه را تأسیس کرد و صریحا هدف خو را مقابله با شیعیان و عزاداری امام حسین(ع) و تأثیرات انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد و به جنگ روانی، ترور، حذف فیزیکی شیعیان و تخریب اماکن دینی متعلق به آنان دست زد. و در عین حال این گروه تندرو با تأسیس شاخه نظامی  به نام «لشکر جهنگوی» تشکیلات خود را برای طی مسیر تعین شده تکمیل کرد. سپاه صحابه و شاخه نظامی آن در امتداد یک دیگر فعالیت خود را آغاز نمود: گروه اول ضمن ترویج افکار و عقاید افراطی خود به ایجاد انحراف فکری و عقیدتی در میان مسلمانان با انتشار کتب و عقاید افراطی می پردازد و گروه دوم به ترور و حذف فیزیکی مسلمانان غیر دیوبندی به خصوص شیعیان ادامه داده و می دهد.[۱۱] این عملکرد غیر انسانی و اسلامی موجب تشدید جنگ مذهبی و فرقه گرایی در کشور پاکستان شده است و جامعه مسلمان پاکستان بعد از هرچند گاهی شاهد توطئه و کشتار وسیع توسط این دو گروه فرقه گرا می باشد.

اما در مورد زمان دقیق و نخوه به وجود آمدن و انشعاب«لشکر جهنگوی» از سپاه صحابه کارشنان و مورخان سیاسی اختلاف نظر دارند برخی می گویند این گروه که  برای رسیدن به هدف خود راه دیگری غیر از خشونت را نمی شناسد در سال ۱۹۹۰م و پس از ترور حق نواز جهنگوی، مؤسس سپاه صحابه موجودیت خو درا اعلام کرد در این سال سه تن  از اعضای برجسته سپاه صحابه به نام های ریاض بسرا، اکرم لاهوری، و مالک اسحاق گروه تروریستی لشکر جهنگوی را تأسیس کردند. این گروه نام خود را از حق نواز جهنگوی مؤسس سپاه صحابه، برگرفته است اما اعضای آن تا سال ۱۹۹۵م خود را یکی از شاخه های سپاه صحابه می دانستند. به گفته این دسته از کار شناسان، پس از آنکه در سال۱۹۹۵م(۱۳۷۴ش) رهبران سپاه صحابه تصمیم گرفتند با رهبران شیعیان پاکستان گفتگو کنند، لشکر جهنگوی راه خود را از سپاه صحابه جدا کردند و به گروهی مستقل بدل شد.[۱۲][۱۲] یک سال بعد گروهای شبه نظامی دیو بندی به آن پیوستند[۱۳] . افراد این گروه مسلح اند و فعالیت های شان فرقه گرایانه است لذا لشکر جهنگوی تلاش می­کرد با استفاده از رویکرد های خشونت بار، دولت پاکستان را به تبعیت از تفسیر های خود از مذهب سنی وا دار سازد. 

ولی برخی دیگر از مورخان سیاسی ضمن تأیید اختلافات بین مؤسسان لشکر جهنگوی و برخی از رهبران سپاه صحابه بر سر گفتگو با شیعیان، زمان تأسیس این لشکر تروریستی را سال ۱۹۹۴م می داند؛ یعنی همان سالی که ریاض بسرا مؤسس اصلی این گروه اززندان دولتی پاکستان گریخت. لکن به رغم اختلاف نظر در خصوص زمان و نحوه تشکیل لشکر جهنگوی اکثر کارشناسان متفقا معتقدند که لشکر جهنگوی و سپاه صحابه هنوز روابط نزدیکی با هم دارند و با همکاری یک دیگر علیه شعیان توطئه می‌کنند. لشکر جهنگوی درست با همان نگرش سپاه صحابه به دنبال پیش برد اهداف سپاه صحابه مبنی بر به حاشیه راندن شیعیان و تبدیل پاکستان  به یک کشور سنی است[۱۴][۱۴] و  به همین خاطر هنوز برخی از کارشناسان سیاسی شک دارند که آیا جدایی واقعی بین لشکر جهنگوی و سپاه صحابه رخ داده است یا خیر؟ اعضای لشکر جهنگوی به آرمانهای ضد شیعی «مولانا حق نواز جهنگوی» رهبر سپاه کاملا وافادار و حتی نام وی را بر گروه خود نهاده است دید گاه های  مذهبی لشکر جهنگوی با سپاه صحابه کاملا یکسان است و شاید تنها تفاوت آنها گرایش شدید تر لشکر جهنگوی به خشونت باشد این  گروه و همینطور سپاه صحابه طی دهه ۱۹۹۰ میلادی ارتباط تنگا تنگی نیز با طالبان داشته اند[۱۵] و حلقه پیوند و ارتباط افراطی های تکفیری دیو بندی از قبیل«لشکر جهنگوی» و. . . با گروه طالبان، مدارس مذهبی مربوط به مکتب دیو بندیه در پاکستان است که از مراکز مهم آموزه تفکر تندروانه این مکتب شمرده می‌شود. لذا و جود این مدارس نقش اساسی در راه اندازی جنبش طالبان افغانستان در سال۱۹۹۴م ایفا کرد و شبه نظامیان لشکر جهنگوی طالبان را در قتل عام قوم هزاره افغانستان به جرم شیعه بودن، در سال۱۹۹۸ یاری کردند.[۱۶]

البته در این میان حمایت های مالی و غیر مالی وهابیت از تکفیری های  همچون لشکر جهنگوی و طالبان نیز بر کسی پوشیده  نیست: در دوره جهاد ملت افغانستان با کمونیست های اشغالگر (شوروی سابق) عربستان با پول های نفت از آنها به عنوان ابزار در جهت  تأمین منافع خود استفاد نموده و به راحتی توانست با فرقه های تند رو مکتب دیوبند اعم از طالبان ،سپاه صحابه و. . . ارتباط بر قرار کند زیرا از یک سو  وهابی ها بخشی از نیروهای مجاهدین و هزینه های لازم برای جنگ با شوروی را فراهم می کرد و از سوی دیگر دیوبندیهای پایگاه های نظامی و سازماندهی نیروها را بر عهده داشت.[۱۷] افراطی های مکتب دیوبندی از جمله لشکر جهنگوی هم اکنون یکی از خطرناک ترین گروه های تروریستی تکفیری به شمار می رود که از همان زمان پیدایش تا حالا با حمایت های مالی دولت عربستان، سنی‌های ثروتمند و افراطی این کشور و نیز سنی های ثروتمند حاشیه خلیج فارس و ارتزاق فکری از مدارس مذهبی دیوبندی های افراطی، بر جنگ های فرقه‌ای شدت بخشیده و به کشتار شیعیان ادامه می دهد. این گروه در سال۲۰۰۴م بر کشتار شیعیان شدت بخشید و تاریخ صحنه های دلخراشی را از جنایات ددمنشانه این گروه در صفحات خود ثبت کرد. به عنوان نمونه یکی از مراکزی عمده ای که در سال های اخیر صحنه در گیری های فرقه ای و کشتار شیعیان بود شهر «پارا چنار» مرکز «کوروما» ، است[۱۸] که متأسفانه مجامع بین المللی و به اصطلاح حقوق بشر در این باره لب فرو بستند. و نیز به عنوان نمونه از جمله حملات تروریستی این گروه تکفیری، می توان حمله به خانه فرهنگ ایران در«مولتان» و «لاهور» را نام برد که دو تن از رهبران این گروه به نام «ملک اسحاق و ریاض بسرا» به عنوان طراحان اصلی این اقدام خشونت آمیز و تروریستی شناخته شدند.[۱۹] از سال ۲۰۰۷م ائتلافی از افراط گرایان سلفی، تکفیری،یزیدی، بقایای القاعده، طالبان، سپاه صحابه و لشکر جهنگوی در پاکستان شکل گرفته است و عملا وارد جنگ تمام عیار علیه شیعیان شده اند.[۲۰]

پی نوشت:

[۱] . جمالی، جواد، افراطی گری در پاکستان، ص۱۴۶،تهران، مؤسسه مطالعات اندیشه سازان نور،۱۳۹۰ش.

[۲] . دهلوی، شاه ولی الله،حجه الله البالغه،ج۱،ص۶۲ قاهره، دار التراث، اول،۱۳۵۵،ه.ق ؛ همو، الفوز الکبیر فی اصول التفسیر،ج۱،ص۳۷،قاهره، دار الصحو، دوم،۱۴۰۷،ه.ق

[۳]    . حسن، مشیر،، جنبش اسلامی و گرایش های قومی در مستعمره هند،ترجمه: حسن لاهوتی،ص۱۵، مشهد،بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی،۱۳۶۷،ه.ش

[۴] .جمعی ازپدید آورندگان، کتاب آسیا۵، ص۲۴۲، ویژه مسایل پاکستان، تهران، مؤسسه مطالعات اندیشه سازان نور،۱۳۹۰،ه.ش.

[۵]  . جمعی از پدید آورند گان: کتاب آسیا۵ ویژه مسایل پاکستان،ص۲۴۱ تهران، موسسه، فرهنگی مطالعات و تحقییقات بین المللی ،۱۳۸۹.

[۶] .محمدی، محمدکاظم، سیمای پاکستان،ص ۷۷،تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، اول،۱۳۶۸،ه.ش

.[۷] فلاح زاده، محمد هادی، آشنَایی با کشور اسلامی پاکستان،ص۱۱۳، تهران، موسسه، فرهنگی مطالعات و تحقییقات بین المللی  ،۱۳۸۵.

.[۸] دهلوی، شاه عبدالعزیز غلام حکیم ابن شاه ولی الله، مختصرالتحفه الاثناعشریه، فی الرد علی فرق الشیعه الامامیه،تعریب: حافظ غلام محمد، ص۲۹۸،۶۹،۸۵،قاهره، المطبعه السلفیه،۱۳۷۳ه؛ ابن تیمیه، احمد، الفتاوی الکبری،ج۲۷،ص ۹۲، بیروت، دار الکتب العلمیه، الاولی،۱۴۰۸ه.ق؛ منهاج السنه،ج ۸،ص۴۷۸

[۹]. علی زاده موسوی، مهدی، سلفی گری و وهابیت،ج۱ص۱۰۱،دفتر تبلیغات اسلامی، اول،۱۳۹۱،ه.ش

[۱۰] . عارفی،محمد اکرم،جنبشهای اسلامی پاکستان،ص۱۴۵،قم، مؤسسه بوستان کتاب،اول،۱۳۸۲،ه.ش

[۱۱]. جمعی ازپدید آورندگان،کتاب آسیا۵،ص۲۰۶ویژه مسایل پاکستان،تهران،مؤسسه مطالعات اندیشه سازان نور،۱۳۹۰،ه.ش

[۱۲]. جمعی از پدید آورندگان، کتاب آسیا۵ ویژه مسایل پاکستان،ص ۱۸۹

[۱۳]. جمعی از پدید آورندگان، کتاب آسیا۵ ویژه مسایل پاکستان،۲۴۵،پیشین. 

[۱۴]. جمعی از پدید آورندگان،۱۸۹،پیشین

[۱۵]. جمعی از پدید آورندگان، ص۲۰۸،پیشین.

[۱۶]. مجله سراج منیر، شمار۱۱،ص۱۹۱،سال سوم،۱۳۹۲ش

[۱۷].علی زاده موسوی، مهدی،سلفی گری ووهابیت،ج۱،ص۱۱۸،دفتر تبلیغات اسلامی،اول،۱۳۹۱،ه.ش

[۱۸]. جمعی از پدید آورندگان، ص ۲۰۷، پیشین.

[۱۹].حلیمی، غلام سخی، رسانه و جنبش های اسلامی معاصر،ص ۷۹، مرکز نشر پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، اول،۱۳۸۲،ه.ش

[۲۰]  .جمالی، جواد،پشین، ص ۱۴۵.

 نویسنده: عبدالله لطفی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *