قاطعیت و عطوفت در سیره امام علی(علیه السلام)

قاطعیت و عطوفت در سیره امام علی(علیه السلام)

۱۴۰۰-۰۴-۱۰

441 بازدید

اشاره:

قاطعیت و عطوفت دو بال رفتاری انسان طبیعت ادمی در تعامل با جهان اطراف خودش نیازمند رفتارهای متفاوت و گوناگونی است که یکی از انواع آن ، قاطیت و عطوفت است ، انسان گاهی با تندی ، گاهی با نرمی، گاهی با آرامش، گاهی با اخم و گاهی با لخند، گاهی با سکوت و گاهی با سخن گفتن باد ذیگران مواجه می شود، همه اینها طبیعت رفتاری انسان با جهان اطراف خودش هست که به اقتضای رخدادها و وقایعی که پیش می آید، ازخود بروز می­دهد .در این بحثی وجود ندارد ولی عمده مطلب این است که مرز این گونه رفتارها کجا است و هرکدام را باید در کجا از خود بروز داد؟

سیره امام علی

مرزبندی قاطعیت و عطوفت در قرآن کریم. محمد رسول الله والذین معه اشدا على الکفار رحما بینهم….. سوره فتح ۲۹٫ محمد (صلی الله علیه و آله) فرستاده خداست; و کسانى که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند….. قاطعیت از نگاه اسلام و سیره امام علی(علیه السلام)در سیره امام علی (علیه السلام) که از قرآن و سیره پیامبر اسلام گرفته شده است هر دو عنوان ، هم قاطعیت و هم عطوفت وجود داشته است و در موردهای خودش نیز صورت می گرفت.این قاطعیتی که از آن سخنن گفته می شود همیشه از باب عقوبت و جریمه نیست بلکه در بسیاری از موارد به خاطر اصلاح جامعه و همانند جراحی یک عضو فاسد است که برای صحت و سلا‌مت تمام اعضای بدن، ضروری و لا‌زم است.خاستگاه قاطعیت

قاطعیت و سخت‌گیری در قانون اسلا‌م که در سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اولیای بزرگ و معصومین(علیه السلام) متجلی گردیده است. نسبت به چه گروه‌های و چه افرادی است؟ در پاسخ به این پرسش . با توجه به آیات و روایات و سیره عملی معصومان(علیه السلام) می‌توان گفت که صلا‌بت و قاطعیت در اسلا‌م و سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) و معصومین(علیه السلام)  نسبت به چند گروه بوده  که عبارت است از:

۱. قاطعیت در اجرای عدالت.

۲. قاطعیت و شدت عمل برای تامین امنیت و ایجاد آرامش در جامعه.

۳. قاطعیت در اجرای حدود و احکام و قوانین الهی و اسلا‌می.

۴. قاطعیت در امور مربوط به بیت‌المال و حقوق مردم.

۵. نظارت و قاطعیت بر کارگزاران حکومت.قاطعیت شرط اجرای عدالت

یکی از شرایط مهم در اجرای عدالت، قاطعیت است. امام علی(علیه السلام) می‌فرماید:

لا‌یقیم امرالله سبحانه الا‌ من لا‌یصانع و لا‌یضارع و لا‌ یتبع المطامع.

فرمان خدا را بر پا ندارد جز کسی که . در حق . مدارا نکند و خود را خوار نسازد و پی طمع‌ها نتازد.روی این اصل امام علی(علیه السلام) جهت تحقق عدالت در جامعه اسلا‌می، برخوردهای قاطع با بسیاری از افراد و گروه‌ها داشته است در زیر نمونه‌های را بیان می‌کنیم:

امیر مومنان(علیه السلام) در آغازین روزهای خلا‌فت طی یک سخنرانی اعلا‌م داشت:

و الله لووجدته قد تزوج به النسأ و ملک به الا‌مأ لرددته فان فی العدل سعهِ و من ضاق علیه العدل فالعدل علیه أضیق.

به خدا سوگند!، اگر ببینم . بیت المال مسلمین . به مهر زنان یا بهای کنیزکان رفته باشد، آن را باز می‌گردانم. همانا در عدالت گشایش است. و آن که عدالت را بر نتابد، ستم را سخت‌تر یابد.

عبدالله بن زمعه یکی از شیعیان امام علی(علیه السلام) بود، روزی در ایام خلا‌فت نزد آن حضرت آمد و مالی از بیت‌المال خواست. امام فرمود:

ان هذا المال لیس لی ولا‌لک و انما هوفی للمسلمین..

این مال نه از آن من است و نا از آن تو، بلکه فیی است، و از آن همه مسلمانان. اگر تو در جنگ با آنان یار باشی چون ایشان از مال برخوردار باشی، و اگر نه آنچه به دست آورند، نباید دیگران بخورند.قاطعیت در اجرای احکام و قوانین الهی

از جمله اموری که باید در آن قاطعیت و شدت عمل نشان داد، اجرای احکام و قوانین الهی است تسامح و تساهل در اجرای قوانین الهی امری ناپسند و مذموم است. روایات و سیره معصومان(علیه السلام) نیز بر قاطعیت در اجرای احکام الهی تاکید دارد.

اجرای حد بر نجاشی شاعر

قیس بن عمرو، معروف به نجاشی، از اصحاب امام علی(علیه السلام) و از شاعران عصر خویش بودنجاشی شاعر در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان، به منزل ابو سماک اسدی رفت و به وسوسه او و به اتفاق هم شراب نوشیدند و از حال طبیعی خارج و از سرو صدای آنها، همسایه‌ها از جریان مطلع شدند ماموران حکومت علوی نجاشی را دستگیر کردند و ابو سماک از صحنه گریخت. علی(علیه السلام) ۸۰ تازیانه به جهت شرب خمر و ۲۰ تازیانه به جهت شکستن حرمت ماه رمضان بر نجاشی زد.گروهی از یمننیان از جمله طارق بن عبدالله نهدی که از قبیله نجاشی بودند و علی(علیه السلام) را در نبرد صفین نیز همراهی می‌کردند ناراحت شدند.

طارق نهدی که از این جریان سخت برآشفته بود نزد علی(علیه السلام) آمد و گفت: ای امیرمومنان! ما هرگز ندیده ایم که در نزد والیان حق و عدل، اهل معصیت و تفرقه با اهل اطاعت و مردان با فضیلت و تفرقه گریز، . در صورتی که جرمی ‌مرتکب شوند . یکسان باشند. تا اینکه امروز تو را دیدیم که با برادر مان نجاشی چنین کرده‌اید. ! تصور ما این بود که نجاشی با آن همه فضیلت و دفاع از تو، مشمول رافت و مهر تو قرار می‌گیرد . شما با برادر ما نجاشی، کاری کردی که دل‌های ما را به درد آوردی، و ما را از هم پراکنده ساختی، و ما را به راهی کشاندی که اگر آن راه را بگیریم ما را به دوزخ خواهد کشانید و معذب خواهیم شد.

علی(علیه السلام) فرمود: انها لکبیره الا‌ علی الخاشعین آری! ای برادر نهدی، حدود الهی بر همگان سنگین است، فقط خا شعان می‌توانند آن را تحمل کنند. ای برادر نهدی! او هم فردی از مسلمانان است که مرتکب فعل حرام شد، و کفاره اش همان بود که درباره وی انجام گرفت.وقتی عده ای از قاطعیت و شدت عمل حضرت علی(علیه السلام) درباره بیت المال مسلمین به پیامبر شکایت کردند، حضرت فرمود:اِرْفَعُوا اَلْسِنتَکم عَنْ عَلّیٍ فَاِنّهُ خَشِنٌ فِی ذَاتِ اللّه عزّوجلّ غَیرُ مُدَاهِنٍ فِی دِینِهِ.از بدگویی علی دست بردارید که او در اجرای دستور خدا، بی پروا و سخت گیر است و نسبت به دین خدا اهل سازش و مداهنه نیست. عطوفت ویژه امام علی(علیه السلام) نسبت به ضعیفان جامعه.عطوفت و مهربانی نیز یکی ا زویژگیهای مهم امیر المومنین(علیه السلام) است که در سیره او تجلی فراوانی دارد اما این تجلی عطوفت همه جا نبوده بلکه در جای مناسب و بویژه در باره ضعیفان جامعه بیشتر رخ وی داده، چرا که اغنیاء و اقویاء که از قدرت و توانی برخوردارند نیازی به عطوفت کسی ندارند بلکه خود کار خود را پیش می برند اما آنهایی که نیازمند عطوفت هستند ناتوانان در جامعه هستد. عفو برده ی خطاکارامام علی(علیه السلام) روزی یکی از بردگان را صدا زد، و او جواب نداد، چند بار نام او را بلند خواند و او شنید و پاسخ نداد.

حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) خود به نزد او آمد و فرمود: مگر صدای مرا نشنیدی؟ گفت: چرا شنیدم، چون از عقوبت شما ایمن بودم ، خواستم شما را به خشم آورم.

امام علی (علیه السلام) فرمود: من هم به خشم می آورم آن شیطانی را که تو را این چنین اغفال کرد. سپس او را در راه خدا آزاد کرد .  عطوفت امام نسبت به اسیرامیرالمؤمنین علی علیه‏السلام پس از آن که به دست ابن ملجم ضرب خورد، از شدت زخم بی حال شده بود.

وقتی که به حال آمد، امام حسن در ظرفی، شیر به حضرت داد. امام کمی از شیر خورد بقیه را به حسن داد و فرمود: این شیر را به اسیرتان (ابن‏ملجم) بدهید!

سپس فرمود: فرزندم! به آن حقی که در گردن تو دارم، بهترین خوردنیها و نوشیدنی‏ها را به او بدهید و تا هنگام مرگم با ایشان مدارا کنید و از آنچه می‏خورید به او بخورانید و از آنچه می‏نوشید به ایشان بنوشانید تا نزد شما گرامی شود!   بحار: ج ۴۲ ص۲۸۹٫ عطوفت امام علی(علیه السلام) با ایتام و بی سرپرستان جامعهابوالطفیل» مى‏گوید: على علیه السلام در دوران حکومت خویش افراد مستمند و بى‏نوا را مورد عنایت قرار مى‏داد، روزى او را مشاهده کردم که بچه‏هاى یتیم و بى‏سرپرست را به دور خود فراخوانده، ناگاه تمام یتیمان را جمع کرده، و سفره مناسبى بازکرد، و عسل و سایر نیازمندى‏ها را دور هم چید، و لقمه‏هاى لذیذ و عسلى بر دهان آنان گذاشت، و این منظره آن چنان مؤثر و جالب بود که بعض اصحابش گفتند: لوددت انى کنت یتیما. کاش من هم یتیم بوده، و این چنین مورد الطاف على قرار مى‏گرفتم. نوازش و محبت به ایتام:امام على علیه السلام : ما مِن مُؤمِنٍ و َلا مُؤمِنَهٍ یَضَعُ یَدَهُ عَلى رَسِ یَتیمٍ تَرَحُّما لَهُ إِلاّ کَتَبَ اللّه  لَهُ بِکُلِّ شَعرَهٍ مَرَّت یَدُهُ عَلَیها حَسَنَهً؛

هیچ مرد و زن مؤمنى نیست که دست محبت بر سر یتیمى بگذارد، مگر این که خداوند به اندازه هر تار مویى که بر آن دست کشیده است ثوابى برایش بنویسد. وسایل الشیعه ج۲۱ ، ص۳۷۵ . بحارالأنوارج۷۲، ص۴، ح۹٫رسول اکرم صلى الله علیه و آله :کُنْ لِلْیَتِیمِ کَالْأَبِ الرَّحِیمِ وَ اعْلَمْ أَنَّکَ تَزْرَعُ کَذَلِکَ تَحْصُد

براى یتیم چون پدر مهربان باش، و بدان که هر چه کِشت کنى همان مى دروى.بحارالأنوار ج۷۴، ص۱۷۱٫نرم دلی و برآورده شدن حوائج:رسول اکرم صلى الله علیه و آله :أَ تُحِبُّ أَن یَلینَ قَلبُکَ وَتُدرِکَ حاجَتَکَ؟ اِرحَمِ الیَتیمَ و َامسَح رَاسَهُ وَ أَطعِمهُ مِن طَعامِکَ یَلِن قَلبُکَ و َتُدرِک حاجَتَکَ؛.

آیا دوست دارى نرم دل شوى و به خواسته ات برسى؟ به یتیم مهربانى کن و دست محبت بر سر او بکش و از غذایت به او بخوران، تا دلت نرم شود و به خواسته ات برسی. نهج الفصاحه ص۱۶۰ ، ح ۲۷٫ ترس امام علی(علیه السلام) از بی توجهی به ایتام:در تاریخ زندگى امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است: روزى او زنى را مشاهده کرد که او مشک آبى را به دوش گرفته و با زحمت و مشقت آن را حمل مى‏کند.حضرت از آن بانو درخواست کرد که ظرف سنگین آب را در اختیار وى قرار دهد… على علیه السلام مشک را برداشت و از احوال زن پرسش نمود، معلوم شد شوهر وى از سربازان شهید اسلام در رکاب آن حضرت بوده استمولاى متقیان زنبیلى پر از خرما و روغن و آرد و گوشت… را به دوش گرفته، و به خانه مزبور حمل کرد، در طول راه برخى از مؤمنین درخواست کمک کردند، ولى حضرت مى‏فرمود: روز رستاخیز بار مرا چه کسى حمل مى‏کند؟!على علیه السلام پس از در زدن و اجازه گرفتن به طور ناشناخته وارد خانه شد، و پیشنهاد فرمود: زن اجازه دهد یا او بچه‏ها را به بازى گرفته و مشغول کند، و یا به خمیر کردن و نان پختن بپردازد، زن گفت: شما بچه‏ها را مشغول کنید، من به کار خمیر کردن و پختن نان مى‏پردازم، خدا از تو راضى شود، و بین من و على بن ابى طالب» حاکم گردد! !حضرت على به فورى مقدارى گوشت را پخت و با خرما و غیره بر دهان بچه‏ها گذاشت، و هر بار لقمه‏اى را که به آنان مى‏خورانید مى‏فرمود: اى فرزندانم! على را حلال کنید!!!چون خمیر آماده پختن گردید زن عرض کرد: اى بنده خدا تنور را روشن کن، على علیه السلام تنور را روشن نموده، و صورت مبارک خویش را بر روى شعله‏هاى آتش مى‏گرفت و مى‏گفت: بچش اى على! این جزاى کسى است که از یتیمان غفلت کند! ! در این هنگام زن همسایه وارد شد، و دید «على بن ابى‏طالب» با بچه‏هاى شهید بازى مى‏کند، و آنان را مى‏خنداند، و لقمه‏هاى لذیذ بر دهانشان مى‏گذارد، با دیدن وى او را شناخت، و خطاب به زن شهید، داد زد: واى بر تو این امیرالمؤمنین است که در خانه تو کار مى‏کند، و بچه‏هایت را مى‏خنداند.. .؟زن شهید از گفتار و کردار خود احساس شرم کرد، و با عذر خواهى عرض نمود: یا امیرالمؤمنین ! من از شما شرم دارم، و نشناخته حرف‏هایى زده و تو را به کار گماردم.على علیه السلام فرمودند: من از شما شرم مى‏کنم که تا به حال از اوضاع شما بى‏اطلاع مانده‏ام!! این بگفت و خانه آنان را  ترک کرد.

منبع:

بحار الانوار: ۴۱ ص۵۲٫  خطبه دوم: ۹۴/۴/۱۹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *