حج و عمره رفتن به نیابت از والدین
معاویه بن عمار میگوید: به امام صادق(علیه السلام) گفتم: آیا میتوانم پدر و مادرم را در حج خود شریک نمایم؟ امام صادق(علیه السلام) فرمودند: بله. و خدای عزّ و جلّ برای تو اجر یک حجّ. و برای آنها اجر یک حجّ قرار میدهد و تو به خاطر تفقّدی که نسبت به آنها انجام دادهای اجر و ثواب دیگری داری(۳۵).
مردی به امام صادق(علیه السلام) گفت: من پدر یا برادر و یا خویشان را در حج خود شریک مینمایم؟ امام صادق(علیه السلام) فرمود: در این صورت برای تو ثواب حجّ نوشته میشود، مانند ثواب حجّی که برای آنها نوشته میشود و تو به خاطر تفقّدی که نسبت به آنها نمودی اجر بیشتری خواهی برد(۳۶).
امام رضا(علیه السلام) به این مضمون فرمود اگر شخصی دوست داشته باشد که پدر یا مادرش را در حجّ خود شریک قرار دهد میتواند این کار را انجام بدهد و در این صورت خدای متعال به آنها-و او-اجر و ثواب عنایت میفرماید، بدون آنکه از اجر و ثواب او چیزی کاسته شود(۳۷).
مردی به امام کاظم(علیه السلام) گفت: چه میفرمایید درباره شخصی که از طرف والدین و خویشان خود حجّ و عمره میرود و نماز میخواند و روزه میگیرد و صدقه میدهد؟ امام کاظم(علیه السلام) به این مضمون فرمود: اشکالی در این کار نیست. و این کار سزاوار است زیرا او برای انجام این عمل اجر و ثواب میبرد و برای او همچنین-به خاطر صله رحم و تفقّد کردن از خویشان-اجر و ثواب افزونتری خواهد بود. سپس آن مرد به امام کاظم(علیه السلام) گفت: اگر آنها بر مذهب حق نباشند چطور؟ امام کاظم(علیه السلام) به این مضمون فرمود: این گونه اعمال موجب تخفیف عذاب آنها میگردد. (۳۸)
معاویه بن عمار میگوید: به امام صادق(علیه السلام) گفتم: پدرم حجّ رفته و مادرم نیز حجّ بجای آورده و برادرانم نیز حج نموده اند. من میخواهم آنها را در حجب خود شریک نمایم چنانکه گویی آنها با من هستند؟ امام صادق(علیه السلام) به این مضمون فرمود: آنها را در حجّ خودت قرار بده. در این صورت خدای عزّ و جلّ برای آنها ثواب حج و برای تو نیز ثواب حجّ قرار میدهد و برای تو اجر دیگری قرار میدهد به خاطر تفقّد نمودن از آنها(۳۹).
حازم بن حبیب میگوید: به امام صادق(علیه السلام) گفت: والدین من از دنیا رفته اند. اما آنها حجّ بجای نیاورده اند و اینک خدای متعال به من رزق و رزی فراوان داده است چه میفرمایئد درباره حج نمودن از طرف آنها؟ امام صادق(علیه السلام) به او فرمود: این کار را بکن. زیرا این کار تو موجب شادی و خوشحالی آنها میگردد(۴۰).
عمر و بن الیاس میگوید: به همراه پدرم به حج مشرّف شدم در حالی که اوّلین سفر حجّ من بود. به پدرم گفتم: دوست دارم تا حجّ خود را از طرف مادرم قرار دهم و او را در حجّ خود شریک نمایم. زیرا او از دنیا رفته است. پدرم گفت: باید در این باره از امام صادق(علیه السلام) سؤال کنم. سپس پدرش به نزد امام صادق(علیه السلام) رفته و به ایشان گفت: فرزندم اوّلین سفری است که به حجّ مشرف میشود و مادر او از دنیا رفته است و او دوست دارد که حجّ خود را برای مادر خود قرار دهد، آیا این کار برای او جایز است؟
امام صادق(علیه السلام) فرمود: برای او و مادرش اجر نوشته میشود و برای او-به خاطر نیکی کردن به مادرش-اجر و ثواب دیگری نوشته میشود(۴۱).
امام صادق(علیه السلام) به این مضمون فرمود:
شخصی که به پدر خود یا یکی از خویشان خود تفقّد نموده و از طرف او طواف بجای آورد برای او اجر کاملی خواهد بود و برای شخصی که به نیابت از او طواف نموده است اجر و ثوابی مانند آن خواهد بود و برای او-به خاطر این تفقّدی که نموده و طوافی که بجای آورده است-فضیلت و اجر دیگری خواهد بود. سپس امام صادق(علیه السلام) فرمود: شخصی که حج بجای میآورد سپس خویشان و نزدیکان خود را در آن حج شریک گرداند حج او کامل خواهد بود. برای شخصی که به نیابت از او حجّ بجای آورده نیز اجری مانند اجر او خواهد بود. زیرا فضل و کَرَم خدای عزّ و جلّ برای چنین کاری گسترده و وسیع است(۴۲).
امام صادق(علیه السلام) به این مضمون فرمود: بدرستیکه انجام نماز و روزه و صدقه و حجّ و عمره و هر عمل صالح و نیک برای شخصی که از دنیا رفته است نفع خواهد داشت و اگر او را در تنگنا قرار گرفته باشد این کارها موجب گشایش برایش خواهد شد. به او گفته میشود: این گشایش به خاطر عمل نیکی است که فرزند تو-یا برادر دینی تو-بجای آورده است(۴۳).
شخصی به امام کاظم(علیه السلام) گفت: آیا میتوانم از طرف اشخاصی که زنده هستند و اشخاصی که در گذشته اند-از خویشان و یارانم -حجّ بجای آورم؟ و نماز بخوانم؟ و صدقه بدهم؟ امام کاظم(علیه السلام) به این مضمون فرمود: بله. از طرف آنها صدقه بده و نماز بخوان. و برای تو در این کار اجر و ثوابی است به خاطر تفقّدی که از آنها نموده ای(۴۴).
اسحاق بن عمّار میگوید: به امام کاظم(علیه السلام) گفتم: اگر شخصی حج بجای آورد. سپس حج یا عمره یا بعضی از طواف خود را برای خویشان و نزدیکان خود قرار دهد در حالی که آن شخص در شهر دیگری باشد. آیا این کار باعث میگردد تا اجر و ثواب او کم گردد؟ امام کاظم(علیه السلام) فرمود: خیر. ثواب این عمل او همچنین برای شخصی که آنرا از طرف او بجای آورده است خواهد بود و برای چنین شخصی-به خاطر تفقّد نمودن-اجر و ثواب دیگری است.
سپس به حضرت(علیه السلام) گفتم: آگر آن شخصی که از طرف او این کارها را انجام داده است از دنیا رفته باشد. آیا برای او ثمرهای خواهد داشت؟ آن حضرت فرمود: بله. چه بسا ممکن است که او مورد خشم خدا باشد. اما با این کاری که برای او انجام گرفته. مورد مغفرت الهی قرار بگیرد و چه بسا او در تنگنا قرار گرفته باشد. اما برای او به خاطر کاری که برایش انجام گرفته توسعه و گشایش حاصل میشود. سپس به حضرت گفتم: این شخص که از دنیا رفته است میداند که چه شخصی این کار خیر را در حقّش انجام داده است؟
حضرت(علیه السلام) فرمود: بله. سپس به حضرت(علیه السلام) گفتم: اگر آن شخص مرده متمسّک به حق نبوده و نسبت به اهل بیت دوستی نداشته است آیا این کار برای او نفعی خواهد داشت؟ حضرت(علیه السلام) فرمود: بله، این کار باعث تخفیف عذاب او خواهد شد(۴۵).
معاویه به عمّار میگوید: به امام صادق(علیه السلام) گفتم: چه عمل خیری بعد از آنکه شخص از دنیا میرود به او میرسد؟ امام صادق(علیه السلام) به این مضمون فرمود: اجر و ثواب نماز و روزه و حجّ و صدقه وکار نیک و دعا برای شخص که از دنیا رفته است و در قبر قرار دارد-نوشته میشود. سپس امام صادق(علیه السلام) فرمود: اجر و ثواب این کارها برای شخصی که از دنیا رفته است و همچنین برای شخصی که آن کارها را انجام داده نوشته میشود. (۴۶)
امام صادق(علیه السلام) به این مضمون فرمود: نباید چیزی مانع از نیکی کردن شما به والدین گردد چه آنها در حال حیات باشند و چه از دنیا رفته باشند از طرف آنها نماز بخوانید و از طرف آنها صدقه بدهید و از طرف آنها حج بجا آورید در این صورت ثواب این اعمال برای آنها خواهد بود و به شما نیز ثوابی مانند آن عطا خواهد شد و خدای متعال به چنین شخصی -به خاطر نیکی کردن به والدین و تفقّد نمودن از آنها -خیر زیادی را نیز کرامت خواهد فرمود(۴۷).
نگاه کردن به والدین
پیامبراکرم صلی الله وعلیه و اله به این مضمون فرمود: در چهار مورد درهای آسمان با رحمت گشوده میشود: هنگامی که باران میبارد، هنگامی که فرزند به چهره والدین خود نگاه میکند، هنگامی که درب کعبه باز میشود، هنگامی که ازدواجی صورت میگیرد(۴۸).
پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: نگاه کردن فرزند به والدین خود از روی مهربانی و محبّت عبادت بشمار میآید(۴۹).
ابن عباس میگوید: پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله فرمود: فرزند نیکوکاری که به والدین خود از روی مهر و محبت نگاه میکند، برای هر نگاه کردن ثواب حجّ مقبولی خواهد داشت. به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) گفته شد: اگرچه او در روز-صد بار-نگاه کند؟ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به این مضمون فرمود: آری! زیرا لطف و کرم خدای عزّ و جلّ بیش از اینها میباشد(۵۰).
پینوشتها
۱-قال الامام الصادق(علیه السلام): و قّر اباک یطل عمرک و وقّر اُمّک تری-لبنیک -بنین(مستدرک الوسائل ج ۱۵ ص ۲۰۴).
۲-قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) لرجل شابّ: اتقّ الله-یا فتی-و احسن الی والدک المحسن الیک. یحسن الله الیک(التفسیر المنسوب الی الامام العسکری(علیه السلام) ص ۴۲۲).
۳-عن ابی ولّاد الحنّاط قال: سالت ابا عبدالله جعفر بن محمد الصادق علیهما السلام عن قول الله عزّ و جلّ: و بالوالدین احساناً.
(ما هذا الاحسان؟)*فقال علیهما السلام: (الاحسان)*ان تحسن صحبتهما. و ان لا تکلّفهما ان یسالاک شیئاً ممّا یحتاجان الیه-و ان کانا مستغنین؛ انّ الله عزّ و جلّ یقول: لن تنالو البرّ حتّی تنفقوا ممّا تحبّون(من لا یحضره الفقیه ج۴ ص ۲۹۲ و الکافی ج ۲ ص ۱۵۷ و المواعظ ص ۱۳۴ و تفسیر العیّاشی-علیه الرّحمه-ج۳ ص ۴۲). (راجع: مشکاه الانوار ج ۱ ص ۳۶۵). *ما بین القوسین لم یذکر فی التفسیر. فی الکافی و التفسیر: الیس یقول الله عزّ و جلّ.
۴-(قال الامام الصادق(علیه السلام) فی شان البرّ بالوالدین فی ذیل قوله عزّ و جلّ: و صاحبهما فی الدنیا معروفاً): دارهما. و ارفق بهما. و احتمل اذاهما-بحقّ ما احتملا عنک فی حال صغرک؛ و لا تضیق علیها فیما قد وسع الله علیک من المأکول والملبوس . و لا تحول وجهک عنها. و لا ترفع صوتک فوق صوتهما. فانه من التعظیم لامر الله*. و قل لهما احسن القول. و الطف بهما فانّ الله لا یضیع اجر المحسنین(مستدرک الوسایل ج ۱۵ ص ۱۹۸). (راجع: مصباح الشریعه ص ۷۱). *فی مصباح الشریعه هکذا: فانّ تعظیمهما من امر الله.
۵-اوحی الله تعالی الی موسی بن عمران(علیه السلام): -یا موسی-من استغفر له والداه-او احدهما-غفرت له ذنوبه(مستدرک الوسائل ج ۱۵ ص ۱۶۹).
۶-قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): انّ العبد لیرفع له درجه-فی الجنّه -لا یعرفها من اعماله. فیقول: -ربّ-انّی لی هذه؟! فیقول عزّ و جلّ: باستغفار والدیک-لک-من بعدک(مستدرک الوسائل ج۶ ص ۴۳۸ و ج ۱۵ ص ۱۷۵).
۷-(قال الامام الرضا(علیه السلام) فی شان حقوق الوالدین علی الاولاد): . . . تابعوهم فی الدنیا -احسن المتعابعه-بالبرّ. و بعد الموت بالدعاء لهم و الترحّم علیهم. فانّه روی: انّه من برّ اباه-فی حیاته -و لم یدع له بعد وفاته. سمّاه الله عاقّاً(الفقه المنسوب الی الامام الرضا(علیه السلام) ص ۳۳۴). (راجع: بحار الانوار ج ۷۱ ص ۷۷).
۸- انّ رجلاً قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): -یا رسول الله-هل بقی من البرّ-بعد موت الابوین-شیء ؟ قال(صلی الله علیه و آله و سلم): نعم. الصلاه عنهما. و الاسغفار لهما. و الوفاء بعدهما. و اکرام صدیقهما. و صله رحمهما(مستدرک الوسایل ج ۲ ص ۱۱۴ و ج ۱۵ ص ۲۰۱). روی ابو اسید الانصاری قال: بینما نحن عند رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) اذ جائه رجل-من بنی سلمه؛ فقال: -یا رسول الله -هل بقی -من بر أبوی -شی ء. ابرّهما به-بعد موتهما-؟ قال(صلی الله علیه و آله و سلم): نعم. الصلاه علیهما. و الاستغفار لهما. و انفاذ عهدهما-من بعدهما؛ و اکرام صدیقهما. و صله الرحم الّتی لا توصل الّا بهما. . . (مجمع البیان ج ۶ ص ۶۳۲).
۹-قال الامام الباقر(علیه السلام): انّ العبد لیکون بارّاً بوالدیه-فی حیاتهما؛ ثمّ یموتان. فلا یقضی عنهما دیونهما. ولا یستغفرلهما. فیکتبه الله عاقّاً. و انّه لیکون عاقّاً لهما فی حیاتهما -غیر بارّ بهما؛ فاذا ماتا قضی دینهما. و استغفر لهما. فیکتبه الله عزّ و جلّ بارّاً(الکافی ج ۲ ص ۱۶۳). قال الامام الباقر(علیه السلام): انّ العبد لیکون بارّاً بوالدیه-فی حیاتهما-ثم یموتان. فلا یقضی عنهما الدین. و لا یستغفر لهما. فیکتبه الله عاقّاً. و انّه لیکون فی حیاتهما-غیر بارّ لهما؛ فاذا ماتا قضی عنهما الدین. و استغفر لهما. فیکتبه الله تبارک و تعالی بارّاً(الزهد ص ۸۵). قال الامام الباقر(علیه السلام): انّ الرجل یکون بارّاً بوالدیه -و هما حیان؛ فاذا ماتا و لم یستغفر لهما. کتب عاقّاً. و ان الرجل یکون عاقّاً لهما -فی حیاتهما؛ فاذا ماتا. و اکثر الاستغفار لهما. فکتب بارّاً(مشکاه الانوار ج ۱ ص ۳۵۶ الفصل ۱۴).
(اثبتناه کما وجدناه فی المصدر). ۱۰-قال الامام الصادق(علیه السلام): سنّت خصال ینتفع بها المؤمن(من)*بعد موته: ولد صالح یستغفر له. و مصحف یقرء منه. و قلیب یحفره. و غرس یغرسه. و صدقه ماء یجریه. و سنّه حسنه یؤخذ بها بعده(الامالی للشیخ الصدوق -علیه الرحمه-ص ۲۳۲ المجلس ۳۲ و الخصال ص ۳۲۳). *ما بین القوسین لم یذکر فی الخصال. فی الخصال : یقرء فیه. قال الامام الصادق علیه لسلام: ستّه تلحق المؤمن -بعد وفاته-: ولد یستغفر له. و مصحف یخلّفه. و غرس یغرسه. و قلیب یحفره. و صدقه یجریها. و سنّه یؤخذ بها من بعده(الکافی ج ۷ ص ۵۷ و عوالی اللئالی ج ۳ ص ۲۶۰). فی من لا یحضره الفقیه ج ۱ ص ۱۱۷ هکذا: یلحقن المؤمن-بعد وفاته؛ فی عوالی اللئالی: و بئر یحفره. و فی الفقیه هکذا: و صدقه ماء یجریه. . . قال العلماء: المراد بالصدقه الجاریه: الوقف(عوالی اللئالی ج ۳ ص ۲۶۰).
۱۱-قال الامام الصادق(علیه السلام): لیس یتبع الرجل بعد موته(من الاجر)*الّا ثلاث خصال: صدقه اجراها فی حیاته. فهی تجری بعد موته. و سنه هدی. سنّها. فهی یعمل بها بعد موته. و ولد صالح یستغفر له(الامالی للشیخ الصدوق-علیه الرحمه-ص ۸۷ المجلس ۹ و الخصال ص ۱۵۱ و عوالی اللئالی ج ۳ ص ۲۶۰ و روضه الواعظین ج ۲ ص ۵۰۴). *ما بین القوسین لم یذکر فی عوالی اللئالی.
فی الخصال و عوالی اللئالی هکذا: بعد موته الی یوم القیامه-صدقه موقوفه لا تورّث؛و فی عوالی اللئالی بدون کلمه: صدقه. فی الخصال و العوالی هکذا: او سنّه هدی سنّها. فکان یعمل بها و عمل بها-من بعده-غیره. و فی عوالی اللئالی بدون کلمه: غیره. فی الخصال و عوالی اللئالی: او.
۱۲-قال الامام الصادق(علیه السلام): خیر ما یخلف الرجل-بعده-ثلاثه: ولد بارّ یستغفر له. و سنّه خیر یقتدی-به-فیها. و صدقه تجری من بعده(الامالی للشیخ الطوسی-علیه الرحمه-ص ۳۲۷ المجلس ۹).
۱۳- قال الامام الصادق(علیه السلام): میراث الله من عبده -المؤمن-ولد صالح یستغفر له(مکارم الاخلاق ج ۱ ص ۴۷۱).
۱۴-قال امیرالمؤمنین(علیه السلام): قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) ما اهدی الی المیّت هدیه-و لا اتحف تحفه-افضل من الاستغفار(الجعفریّات ص ۳۷۳). ۱۵-قال الامام الصادق(علیه السلام): انّ المیّت لیفرح بالترحّم علیه. و الاستغفار له. کما یفرح الحی بالهدیه. تهدی الیه(من لا یحضره الفقیه ج ۱ ص ۱۱۷).
۱۶-عن جابر قال: اتی رجل رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) فقال: انّی رجل شابٌّ نشیط و احبّ الجهاد. و لی والده تکره ذلک؟ فقال له النبیّ(صلی الله علیه و آله و سلم): ارجع. فکن مع والدتک. فو الّذی بعثنی بالحقّ-نبیّاً -لاُنسها بک-لیله-خیر من جهادک -فی سبیل الله-سنه(الکافی ج ۲ ص ۱۶۳).
۱۷-قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) لرجل یرید الجهاد و اُمّه تمنعه: عند اُمّک قِر. و انّ لک من الاجر-عندها-مثل ما لک فی الجهاد(میزان الحکمه ج ۱۱ ص ۴۸۸۷ نقله عن کنز العمّال).
۱۸-عن ابی عبدالله(علیه السلام) قال: اتی رجل رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) فقال: یا رسول الله-انّی راغب فی الجهاد نشیط. قال فقال(له)*النبیّ(صلی الله علیه و آله و سلم): فجاهد فی سبیل الله فانّک ان تقتل تکن ۱ حیّاً عند الله ترزق. و ان تمت ۲ فقد وقع اجرک علی الله. و ان رجعت. رجعت ۳ من الذنوب کما ولدت. قال ۴: -یا رسول الله -انّ لی والدین کبیرین. یزعمان انّهما یانسان بی و یکرهان خروجی؟ فقال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): فقِر ۵ مع والدیک فو الّذی نفسی بیده. لاُنسهما بک-یوماً ۶ و لیله -خیر من جهاد سنه(الکافی ج ۲ ص ۱۶۰ و الامالی للشیخ الصدوق -علیه الرحمه-ص ۵۴۷ المجلس ۷۰ و تنبیه الخواطر ج۲ ص ۱۹۷ و روضه الواعظین ج ۲ ص ۲۴۲). *ما بین القوسین لم یذکر فی تنبیه الخواطر. ما بین المعقوفتین لم یذکر فی الامالی.
۱)فی الامالی و روضه الواعظین: کنت. ۲)فی الامالی و روضه الواعظین: متّ. ۳)فی الامال هکذا: و ان رجعت خرجت من الذنوب. ۴)فی الامالی: فقال. ۵)فی الامالی و روضه الواعظین: اقم. ۶)فی تنبیه الخواطر: یوم.
۱۹-(قال رجل)اتیت النبیّ(صلی الله علیه و آله و سلم) استشیره فی الجهاد. فقال النبیّ(صلی الله علیه و آله و سلم) الک والدان؟ قلت: نعم. قال(صلی الله علیه و آله و سلم): الزمهما. فانّ الجنّه تحت ارجلهما(میزان الحکمه ج ۱۱ ص ۴۸۸۷ نقل عن الترغیب الترهیب).
۲۰-انّ عیسی(علیه السلام) مرّ علی قبر. فرأی ملائکه العذاب یعذّبون میتاً. فلمّا انصرف-من حاجته-مرّ بالقبر. فرأی ملائکه الرحمه-معهم اطباق من نور؛ فتعجب من ذلک. فصلی. و دعا الله تعالی. فاوحی الله تعالی الیه: -یا عیسی-کان هذا العبد عاصیاً. و کان قد ترک امراه حُبلی. فولدت. و ربّت ولده-حتّی کبر؛ فسلّمته الی الکتّاب. فلّقنه المعلّم: بسم الله الرحمن الرحیم. ف استحییت من عبدی ان اعذّبه بناری فی بطن الارض. و ولده یذکر اسمی علی وجه الارض(کتاب: نور البراهین تالیف جدّنا الاعلی الامجد المتحمّل لصعب احادیث آل محمّد-صلوات الله تعالی علیهم اجمعین-العلّامه الخبیر و المحدّث الجلیل السیّد نعمه الله الموسوی الجزائری -رضوان الله تعالی علیه-جلد ۲ ص ۴).
۲۱-قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): من رفع قرطاساً من الارض مکتوباً علیه: بسم الله الرحمن الرحیم اجلالاً و لاسمه-عن ان یداس؛ کان عندالله من الصدّیقین. و خفّف عن والدیه. و ان کانا مشرکین(تنبیه الخواطر ج ۱ ص ۳۲).
۲۲- قال امیرالمؤمنین(علیه السلام): قُبله الوالدین عباده(مکارم الاخلاق ج ۱ ص ۴۷۵). باید دانست که آدمی در حال احرام موظّف به انجام تکالیف خاصّی میباشد. و لازم است که از آنجام بعضی کارها خودداری کند. همان طور که انجام بعضی از امور برای شخص روزه دار جایز نمیباشد.
۲۳-عن الحسین بن حمّاد قال: سالت ابا عبدالله(علیه السلام) عن المحرم یقبّل اُمّه؟ قال(علیه السلام): لا باس. (به)*. هذه قبله رحمه. انّما یکره. قبله الشهوه(الکافی ج ۴ ص ۳۷۷ و تهذیب الاحکام ج ۵ ص ۳۶۵). *ما بین القوسین لم یذکر فی الکافی. فی تهذیب: تکره.
۲۴- عن ابی جعفر(علیه السلام) قال: اتی رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) رجل فقال: انّ ابویّ عمّرا و انّ ابی مضی و بقیت اُمّی. فبلغ-بها-الکبر حتّی صرت امضغ لها-کما یمضغ للصبی؛و اسدّها -کما یوسّد للصبی؛ و علقتها فی مکتل*احرّکها فیه لتنام. ثمّ بلغ من امرها الی ان کانت ترید منّی الحاجه . فلا ادریای شیء هو؟ و اُرید منها الحاجه. فلا تدریای شیء هو؟ فلمّا رایت ذلک سالت الله عزّ و جلّ ان ینبت -علیّ -ثدیاً یجری فیه اللبن حتّی ارضعها. قال: ثمّ کشف عن صدره. فاذاً ثدی. ثمّ عصره. فخرج منه اللبن. ثمّ قال: هو ذا. ارضعتها کما کانت ترضعنی. قال: فبکی رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم). ثمّ قال(صلی الله علیه و آله و سلم). اصبت خیراً. سالت ربّک. و انت تنوی قربته. قال: فکافیتها؟ قال(صلی الله علیه و آله و سلم): لا. و لا بزفره من زفراتها(مشکاه الانوار ج ۱ ص ۳۶۱).
*المکتل: شبه الزنبیل(نقلاً عن هامش المصدر).
۲۵-عن ابراهیم بن شعیب قال: قلت لابی عبد الله(علیه السلام): انّ ابی قد کبر-جدّاً-و ضعف . فنحن نحمله. -اذا اراد الحاجه؛ فقال(علیه السلام): ان استطعت ان تلی ذلک -منه-فأفعل. و لقّمه ب-یدک. فانّه جُنّه-لک-غداً(الکافی ج ۲ ص ۱۶۲ و الزهد ص ۸۶).
۲۶-قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): هل تعلمون ایّ نفقه-فی سبیل الله -افضل؟ قالوا: الله و رسوله اعلم. قال(صلی الله علیه و آله و سلم): نفقه الولد علی الوالدین(مستدرک الوسایل ج ۱۵ ص ۲۰۴). ۲۷-قال الامام الباقر(علیه السلام): اربع من کنّ فیه بنی الله له بیتاً فی الجنه. من آوی الیتیم. و رحم الضعیف. و اشفق علی والدیه و انفق علیهما. و رفق بمملوکه(المحاسن ج ۱ ص ۷۰).
۲۸-قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): من سعی من نفقه عیاله و والدیه. فهو کالمجاهد فی سبیل الله(مستدرک الوسائل ج ۱۳ ص ۵۵).
۲۹-عن ابی الحسن الرضا(علیه السلام) قال: اتی رجل الی النبی(صلی الله علیه و آله و سلم) ب-دینارین. فقال: -یا رسول الله -ارید ان احمل بهما فی سبیل الله؟ قال(صلی الله علیه و آله و سلم): الک والدان-او احدهما-؟ قال: نعم. قال(صلی الله علیه و آله و سلم): اذهب*فانفقهما علی والدیک. فهو خیر لک ان تحمل بهما فی سبیل الله. فرجع. ففعل(تهذیب الاحکام ج ۶ ص ۱۹۰ و عوالی اللئالی ج ۳ ص ۱۹۵). *فی التهذیب: فاذهب.
۳۰-قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): افضل الکسب. کسب الوالدین . . . (مستدرک الوسائل ج ۱۵ ص ۲۰۱).
۳۱-قال الامام الباقر(علیه السلام): . . . اربع من کنّ فیه-من المؤمنین-اسکنه الله فی اعلی علّیین. فی غرف(فوق غرف)*فی محل الشرف کلّ الشرف: من آوی الیتیم و نظر له. فکان له اباً(رحیماً)*. و من رحم الضعیف و اعانه و کفاه. و من انفق علی والدیه و رفق بهما. و برّهما. و لم یحزنهما. و(من)*لم یخرق بمملوکه و اعانه علی ما یکلّفه. و لم یستسعه فیما لا یطیق(الامالی للشیخ المفید-علیه الرحمه-ص ۱۶۷ المجلس ۲۱ و الامالی للشیخ الطوسی-علیه الرحمه-ص ۱۸۹ المجلس ۷). *ما بین القوسین لم یذکر فی الامالی للشیخ الطوسی -علیه الرحمه؛ فی الامالی للشیخ الطوسی-علیه الرحمه: -لمملوکه. ای: لم یکلفه ما لا یطیق به. و یحتمل ان یکون الصحیح هکذا: و لم یستعمله فیما لا یطیق.
۳۲-قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): خمس تمرات. او خمس قرص او دنانیر او دراهم. یملکها الانسان -و هو یرید ان میضیها؛فافضلها: ما انفقه الانسان علی والدیه. ثمّ الثانیه: علی نفسه و عیاله. ثمّ الثالثه: علی قرابته الفقراء* ثمّ الرابعه: علی جیرانه الفقراء ثم الخامسه: فی سبیل الله. و هو اخسّها اجراً . . . (الکافی ج ۵ ص ۶۶ و تحف العقول ص ۳۵۰)*فی تحف العقول هکذا: علی القرابه و اخوانه المؤمنین.
۳۳-(قال رسول الله صلی الله علیه و اله لرجل شابّ): هل لک من تعول؟ قال: نعم. قال(صلی الله علیه و آله و سلم): من؟ قال: امّی. فقال النبیّ(صلی الله علیه و آله و سلم): الزمها فانّ عند رجلیها الجنّه(میزان الحکمه ج ۱۱ ص ۴۸۸۷).
۳۴-قال رسول الله صلی الله علیه و ال: الا اُنبّئکم بخمسه دنانیر باحسنها و افضلها. قالوا: بلی. قال(صلی الله علیه و آله و سلم): افضل الخمسه. الدینار الّذی تنفقه علی والدتک. و افضل الاربعه الدینار الّذی تنفقه علی والدک. و افضل الثلاثه: الدینار الّذی تنفقه علی نفسک و اهلک. و افضل الدینارین. الدینار الّذی تنفقه علی قرابتک. و اخسّها و اقلّها-اجراً. الدینار الّذی تنفقه فی سبیل الله(مستدرک الوسایل ج ۷ ص ۲۴۱).
۳۵-عن معاویه بن عمّار عن ابی عبدالله(علیه السلام) قال: قلت له: اشرک ابوی فی حجّتی؟ قال(علیه السلام): نعم. قلت: اشرک اخوی فی حجّتی؟! قال(علیه السلام): نعم. انّ الله عزّ و جلّ جاعل لک حجّاً. و لهم حجّاً و لک اجر. لصلتک ایّاهم. قلت: فاطوف عن الرجل و المراه-و هم بالکوفه-؟ فقال(علیه السلام): نعم. تقول حین تفتتح الطواف: اللهم تقبّل من فلان. الّذی تطوف عنه(الکافی ج ۴ ص ۳۱۵).
۳۶-عن هشام بن الحکم عن ابی عبدالله(علیه السلام) فی الرجل یشرک اباه-و اخاه و قرابته-فی حجّه؟ فقال(علیه السلام): اذاً یکتب حجّ مثل حجّهم . و تزداد اجراً بما وصلت(الکافی ج ۴ ص ۳۱۶).
۳۷-قال الامام الرضا(علیه السلام): اذا احبّ الرجل ان یجعل والده و والدته فی حجّته-اذا حجّ-فعل. لانّ الله تعالی باجرهم و یاجره-من غیر ان ینقص من اجره شیئاً-(مستدرک الوسایل ج ۸ ص ۷۲ و بحارالانوار ج ۹۶ ص ۳۶۲).
۳۸-(قال الراوی): و سالت عن الرجل یحجّ و یعتمر. و یصلّی و یصوم. و یتصدّق عن والدیه -و ذوی قرابته-؟ قال(علیه السلام): لا باس به. یؤجر فیما صنعه. وله آخر بصلته قرابته. قلت: و ان کان لا یری ما اری-و هو ناصب-؟ قال(علیه السلام): یخفّف عنه بعض ما هو فیه(عوالی اللئالی ج ۱ ص ۳۳۹-۳۴۰)
۳۹-روزی معاویه بن عمار قال: قلت لابی عبدالله(علیه السلام): انّ ابی قد حجّ والدتی قد حجّت. و انّ اخوی قد حجّا. و قد اردت ان ادخلهم فی حجّتی-کانّی قد احببت ان یکونوا معی؟ فقال(علیه السلام): اجعلهم معک فانّ الله عزّ و جلّ جاعل لهم حجّاً و لک حجّاً. و لک اجراً بصلتک ایّاهم(من لا یحضره الفقیه ج ۲ ص ۲۷۹).
۴۰-عن حازم بن حبیب قال: دخلت علی ابی عبدالله(علیه السلام). فقلت له: -اصلحک الله-انّ ابوی هلکا-و لم یجّا؛ و انّ الله قد رزق و احسن. فما تقول فی الحجّ عنهما؟ فقال(علیه السلام): افعل فانّه یبرد لهما(الغیبه للشیخ النعمائی-علیه الرحمه-ص ۱۷۲).
۴۱-عن عمرو بن الیاس قال: حججت مع ابی-و انا صروره؛ فقلت: انّی احبّ ان اجعل حجّتی عن اُمّی-فانّها قد ماتت-؟ قال: فقال لی: حتّی اسال لک ابا عبدالله(علیه السلام). فقال الیاس*لابی عبدالله(علیه السلام)-و انا اسمع-: -جعلت فداک-انّ ابنی هذا صروره.
-و قد ماتت امّه؛ فاحبّ ان یجعل حجته لها. افیجوز ذلک له؟ فقال ابو عبدالله(علیه السلام): یکتب له. و لها. و یکتب له(ثواب)اجر البرّ(الکافی ج ۴ص ۳۱۵ و تهذیب الاحکام ج ۵ ص ۴۵۵). (و راجع-یضاً-: تهذیب الاحکام ج ۵ ص ۱۰ الحدیث ۲۱). *ای والده. ما بین القوسین لم یذکر فی الکافی.
۴۲-عن ابی بصیر قال: ابوعبدالله(علیه السلام): من وصل اباه-او ذا قرابه له-فطاف عنه. کان له اجره کاملاً. و للّذی طاف عنه مثل اجره.
و یفضل هو بصلته-ایّاه-بطواف آخر. و قال(علیه السلام): من حجّ. فجعل حجّته عن ذی قرابته-یصله بها-کانت حجّته کامله. و کان للّذی عنه مثل اجره. انّ الله عزّ و جلّ واسع لذلک(الکافی ج ۴ ص ۳۱۶).
۴۳-قال الامام الصادق(علیه السلام): انّ الصلاه و الصوم و الصدقه و الحجّ و العمره و کلّ عمل صالح ینفع المیّت. حتّی انّ المیّت لیکون فی ضیق. فیوسّع علیه فقال: هذا بعمل ابنک-فلان؛و اخیک فلان-اخوک فی الدین-(عوالی اللئالی ج ۱ ص ۳۴۰).
۴۴-عن علی بن اخی حمزه قال: قلت لابی ابراهیم(علیه السلام): احجّ. و اُصلّی. و اتصدّق عن الاحیاء و الاموات-من قرابتی و اصحابی؟! قال(علیه السلام): نعم. تصدّق عنه. و صلّ عنه. و لک اجر بصلتک ایّاه(وسائل الشیعه ج ۸ ص ۲۷۸).
۴۵-عن اسحاق بن عمار عن ابی ابراهیم(علیه السلام) قال: سالته عن الرجل یحجّ. فیجعل حجّته و عمرته-او بعض طوافه-لبعض اهله. و هو عنه غائب ببلد آخر-؟ قال: قلت: فینقص ذلک من اجره؟ قال(علیه السلام): لا. هی له و لصاحبه. و له اجر-سوی ذلک-بما وصل. قلت: و هو میّت. هل یدخل ذلک علیه؟ قال(علیه السلام): نعم. حتّی یکون مسخوطاً علیه. فیغفر له او یکون مضیّقاً علیه فیوسّع علیه. قلت: فیلعم-هو فی مکانه-ان عمل ذلک لحقه*؟ قال(علیه السلام): نعم. قلت: و ان کان ناصباً ینفعه ذلک؟! قال(علیه السلام): نعم. یخفّف عنه(الکافی ج ۴ ص ۳۱۵-۳۱۶). *یحتمل ان یکون من اللحوق. و ان یکون اللام حرف جرّ. فیکون عمل فعلاً(نقلاً عن هامش الکافی).
۴۶-قال الامام الاصادق(علیه السلام): یدخل علی المیّت-فی قبره-: الصلاه و الصوم و الحجّ و الصدقه و البرّ و الدعاء. قال(علیه السلام): و یکتب اجره للذی یفعله *. و للمیّت(من لا یحضره الفقیه ج ۱ ص ۱۱۷ و عوالی اللئالی ج ۱ ص ۳۴۰ و ج ۲ ص ۵۳). راجع: عده الداعی ص ۱۴۶ *فی العوالی: فعله.
۴۷-قال الامام الصادق(علیه السلام): لا*یمنع الرجل منکم ان یبرّ والدیه-حیّین و میِتین؛ یصلّی عنهما. و یصدّق عنهما. (و یحجّ عنهما).
فیکون الّذی صنع لهما. و له مثل ذلک. فیزیده الله ببرّه(و صلته)خیراً کثیراً(مشکاه الانوار ج ۱ ص ۳۵۷ و الکافی ج ۲ ص ۱۵۹ و عدّه الداعی ص ۸۶). *فی الکافی: ما فی عده الداعی هکذا: ما یمنع احدکم أن. ما بین القوسین لم یذکر فی عده الداعی.
۴۸-قال رسول الله صلی لله علیه و آله: تفتح ابواب السماء-بالرحمه-فی اربع مواضع. عند زوال المطر. و عند نظر الولد فی وجه الوالدین. و عند فتح باب الکعبه. وعند النکاح(جامع الاخبار۲۷۲ الفصل ۵۸).
۴۹-قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): نظر الولد الی والدیه-حبّاً لهما-عباده(تحف العقول ص ۴۶ الجعفریّات ص ۳۰۹ و کشف الغمّه ج ۳ ص ۲۶۶ و النوادر للسیّد فضل الله الراوندی-علیه الرحمه-ص ۹۳ و جامع الاحادیث للشیخ جعفر بن احمد القمیّ-علیه الرحمه-ص ۱۲۶).
۵۰-عن ابن عبّاس قال: قال رسول الله صلی لله علیه و آله: ما ولد بارّ نظر-فی کلّ یوم-الی ابویه برحمه. الّا کان له-بکلّ نظره-حجه مبروره. قالوا: -یا رسول الله -و ان نظر -فی کلّ یوم-ماه نظره؟ قال(صلی الله علیه و آله و سلم): نعم . الله اکثر و اطیب(الامالی للشیخ الطوسی-علیه الرحمه-ص ۳۰۷ المجلس ۱۱). قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): ما من والد بارّ ینظر الی والدیه نظر رحمه الّا کان له-بکلّ نظره-حجّه مبروره. قالوا: یا رسول الله -و ان نظر -کلّ یوم-ماه نظره؟ قال(صلی الله علیه و آله و سلم): نعم. الله اکبر و اطیب(روضه الواعظین ج ۲ ص ۲۴۳ و مشکاه الانوار ج ۱ ص ۳۶۴). (قال الامام الصادق(علیه السلام) فی حدیث حول حقوق الوالدین): لا تملا عینیک من النظر الیهما الّا برافه *و رحمه(مجمع البیان ج ۶ ص ۶۳۱ و من لا یحضره الفقیه ج ۴ ص ۲۹۲ و مشکاه الانوار ج ۱ ص ۳۶۶ و الکافی ج ۲ ص ۱۵۷). *فی الکافی و مشکاه الانوار: برحمه و رقّه. و فی الفقیه: برحمه و رافه.
منبع: ناجی موسوی جزایری، سید هاشم،(۱۳۴۰)، فرزندان رحمت شده و فرزندان نفرین شده، قم: ناجی جزایری، چاپ سوم،(۱۳۸۸)
راسخون