شبهه
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده: (ان العلماء ورثه الانبیاء وذلک ان الانبیاء لم یورثوا درهماً و لا دیناراً و انما اورثواً احادیث من احادیثهم) این حدیث، چگونه با جریان فدک حضرت زهرا (سلام الله علیها) و اثبات وجود میراث انبیاء به صورت مادی، سازگار است؟!
پاسخ
چنان که در منابع تاریخی معتبر آمده فدک مجموعه ای از باغات و مزارعی بود در اطراف مدینه که پیامبر اکرم آن را به صلح از یهودیان خیبر گرفته و به حضرت زهرا (س) بخشید.(۱)
بلاذری می نویسد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نصف آن جا را به صلح خالصه خویش نمود. بنابر نقل بلاذری از عایشه وقتی که زنان پیامبر در زمان عثمان ارث خود را مطالبه نمودند، عایشه جواب داد: «… انما هذا المال لِآل محمد…».(۲)
از این حدیث دو نتیجه مهم حاصل می شود، اول این که زنان پیامبر جزء آل محمد (صلی الله علیه و آله) نیستند، دوم این که فدک را حضرت به دخترش فاطمه داده بود، چنان که نقل کرده است که فاطمه به ابی بکر گفت رسول خدا فدک را به من هبه نمود، آن را به من بازگردان…».(۳)
بلاذری که یکی از علمای اهل سنّت است، چند روایت معتبر در این مورد نقل کرده است که ملک فدک مال رسول خدا بود و پیامبر از درآمد آن را به خاندان خود می داد که فاطمه آن را از رسول خدا خواست و رسول خدا آن را به فاطمه بخشید و همچنین این مورخ نقل نموده است که عمر بن عبدالعزیز آن را به اولاد فاطمه برگرداند، چنان که عمر بن عبدالعزیز بعد از رسیدن به خلافت خطبه ای خواند و گفت فدک «فیء» رسول خدا بود که آن را به فاطمه (سلام الله علیها) داد… مأمون نیز آن را طی نامه ای به فرزندان فاطمه برگرداند و گفت این ملک را رسول خدا به دخترش فاطمه بخشیده است و وراثین او و فرزندانش مالک حقیقی آن هستند.(۴) «و قد کتب امیر المؤمنین (مأمون) الی المبارک الطبری مولی امیر المؤمنین (مامون) یا مره برد فدک علی ورثه فاطمه بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله) …».(۵)
ابن ابی الحدید روایاتی آورده است که دلالت می کند پیامبر این ملک را بنابر آیه شریفه «… و آت ذی القربی حقه…» به فاطمه بخشید.(۶)
هرگز آن حضرت فدک را به عنوان میراث مطالبه ننمود بلکه خلیفه اول درباره میراث نبوت حدیثی جعل کرد که آن حدیث دقیقاً مخالف و معارض با قرآن بود.«سلیمان وارث داود شد»(۷) حدیثی که او جعل کرد این بود «… نحن معاشر الانبیاء لانورث(ما پیامبران ارثی نمی گذاریم)…»(۸) دروغ بستن به زبان پیامبر مساوی با کفر است، چنان که در منابع اهل سنّت آمده است، چون هرگز پیامبر حدیثی مخالف با قرآن نمی گوید.
بنابراین، حضرت زهرا (سلام الله علیها) به خاطر این که آنها جعل حدیث کردند، برای روشن نمودن چهره دروغین آنها به قرآن استناد نمود و گفت که چطور انبیاء میراث ندارند، در حالی که قرآن حضرت سلیمان را وارث داود معرفی می کند و آیات ارثی که در قرآن آمده است مگر ممکن است پیامبر مستثنی از آنها باشد.(۹) پیامبران هم مثل سایر انسانها دارای اولاد بودند و دارای ارث و میراث، پس این ادعای خلیفه اول مخالف قرآن و لازمه عمل و قول او تکذیب پیامبر و قرآن است.
ابن ابی الحدید ماجرای فدک را نقل می کند که چگونه دست به دست شد تا این عمر بن عبدالعزیز وقتی به خلافت رسید «… کانت اول ظلامه رَدّها…» بر گرداندن فدک اولین رفع ظلمی بود که ابن عبدالعزیز انجام داد…(۱۰) آن چه از امام صادق (علیه السلام) نقل شده ربطی به این موضوع ندارد، بر اساس گفته خود اهل سنت، فدک در تصرف حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود و حضرت قبل از رحلت پدرش آنجا را گرفته بود و کارگران متعدد داشت که به دستور ابی ابوبکر اخراج شدند و باغ توسط وی تصرف عدوانی شد. و هنگام رحلت پیامبر فاطمه (سلام الله علیها) مالک آن بود.
در حدیث امام صادق (علیه السلام) (در صورت اعتبار سند و اثبات نسبت آن به امام صادق (علیه السلام) ) منظور این است که برای علما علم را میراث گذاشت چون میراث مادی پایدار نیست آن را می شود غصب کرد و فروخت و در گذر زمان از بین می رود، اما میراث علمی نابود نمی شود از بین نمی رود بلکه روز به روز بیشتر و پربارتر می شود و علما از این جهت میراث دار پیامبرانند، این مسئله برای کسی که خردمند و خردورز باشد کاملاً روشن است، منظور میراث ماندگار در طول قرنهاست، مادامی که حیات استمرار دارد علم مورد نیاز انسان و سرمایه دانشمندان است.
و این که ارث نگذاشتن درهم و دینار از سوی انبیاء برای علما و دانشمندان دلیل بر نفی ارث گذاشتن انبیاء برای فرزندان و بستگانشان نیست.
اضافه بر این، حدیث امام صادق با نقل ابوبکر سازگاری ندارد زیرا بر اساس حدیث امام صادق (علیه السلام) دانشمندان ورثه انبیاء هستند در حالی که طبق نقل جعلی ابوبکر انبیاء از خود ارثی برجای نمی گذارند. واین که در حدیث امام صادق (علیه السلام) «لم یورثوا:به ارث نگذاشتند» و در گفته ابو بکر«لا نورث:ارث نمی گذاریم» آمده است و بین این دو عبارت تفاوت هست. زیرا معنای حدیث امام این است که انبیا آنجه را داشتند در راه خدا دادند و چیزی برای خود نگذاشتند نه این که ارث باقی نمی گذارند.
پی نوشت:
۱.حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۲۷۱.
۲.بلاذرى، أبو الحسن، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبه الهلال، ۱۹۸۸،صص۳۹-۴۰.
۳.همان، ص۴۰.
۴.همان، ص۴۱. و ابن اثیر، الکامل، بیروت، دار صادر، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۲۲۵.
۵.بلاذرى، أبو الحسن، پیشین، ۱۹۸۸، ص۴۲.
۶.ابن الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق : محمد أبو الفضل إبراهیم، دار إحیاء الکتب العربیه – عیسى البابی الحلبی وشرکاه، ۱۹۶۲ م،ج۱۶،ص۲۶۸ و ص۲۷۵.
۷.نحل : ۱۶. «و ورث سلیمان داود»
۸.این حدیث جعلی است و هرگز از پیامبر نقل نشده است، چنان که ابن ابی الحدید در آن تردید نموده.
۹.چنان که در قرآن سوره نساء آیات ۱۱ الی ۱۴ و آیات آخر سوره و آیات دیگر از قرآن مسئله ارث مطرح شد و به عنوان یک فریضه از آن یاد شده، مگر پیامبر اکرم از فرائض دیگر مثل نماز و… مستثنی بود، از این فریضه مستثنی شود.
۱۰.ابن الحدید، پیشین،ج۱۶،ص۲۱۶.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.