تبلیغ دین، پدیده ای اجتماعی است و مانند هر پدیده دیگر اجتماعی، تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. بررسی متون دینی از یک سو[۱] و شواهد تجربی و بررسی های میدانی از سوی دیگر نشان می دهند چندین مولفه بر تبلیغ دین اثرگذارند که در ادامه به پاره ای از مهمترین آنها اشاره می شود:
۱-ویژگی های فردی مبلغان دینی
پیام دین به طور سنتی به صورت فردی و توسط مبلغان دینی به مردم ابلاغ می شود. به همین دلیل شخصیتی که مردم از مبلغ دین مشاهده می کنند، اگر در مجموع شخصیت مثبتی باشد – به این معنا که تنها حرف هایش جالب و جذاب نباشد، بلکه آنچه که در عمل از او به منصه ظهور می رسد، نیز با آنچه با زبان می گوید و مردم را به آن می خواند، مطابقت داشته باشد ـ به طور طبیعی در موفقیت مبلغ اثر مثبت و در غیر این صورت اثر منفی و خنثی کننده خواهد داشت؛
روایاتی از قبیل «کُونُوا دُعَاهَ النَّاسِ بِغَیْرِ اَلسِنَتِکُم»؛[۲] مردم را با غیر زبانتان [یعنی با رفتارتان به سمت اسلام دعوت کنید، به همین واقعیت اشاره دارند.
انسان اگر صادق باشد، حرف و کار و راه او، در عالم واقع و خارج برکت پیدا می کند. صدق یک ملت و یک امت، می تواند آنها را در میدان های گوناگون پیروز کند. امام بزرگوار ما در راه خود صادق بود که توانست ایمان مردم را جلب کند و مردم نیز صادق بودند که توانستند نهضت را به اینجا برسانند؛ و الا اگر آن صدق و صفا و ایمان نمی بود، این نهضت محکوم به شکست می شد.
امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود: «فَلَمّا رَأَى اللهُ صِدقَنَا أَنزَلَ بِعَدُوِّنَا الکَبَتَ وَ أَنزَلَ عَلَیْنَا النَّصرَ…»؛[۳] صدق لازم است. صدق یعنی اینکه گفتار انسان به وسیله عمل و کردارش تایید شود.
بدیهی است محتوای تبلیغ دینی و مفاد پیام های الهی، یکسان و در یک سطح نیستند؛ معارف دینی مراتبی دارد و هر مرتبه آن بهره گروه خاصی است؛ چنان که از سید الشهدا (علیه السلام) روایت است که فرمود:
«کِتَابُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَربَعَهِ أَشْیَاء: عَلَى العِبارَهِ وَ الإِشَارَهِ وَ اللَّطَائِفِ و الحَقَائِقِ، فَالعِبَارَهُ لِلعَوامِ وَ الإِشَارَهُ لِلخَوَاصِ وَ اللطَائِفُ لِلأُولِیَاءِ وَ الحَقَائِقُ لِلأنبیاء»؛[۴] مطالب کتاب خدا چهار گونه است: عبارت، اشارت، لطایف و حقایق. عبارت برای عموم مردم، اشارت برای خواص، لطایف برای اولیا و حقایق نصیب پیامبران (علیهم السلام) است.
۲-محتوای تبلیغ دینی
محتوای تبلیغ دینی- به دلیل آیاتی از قبیل «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ ربک»؛[۵] ای پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده، ابلاغ کن ـ همان دین و پیام های حیات بخش آن است که طبعا باید پیش تر مبلغ آن را به درستی درک کرده باشد؛
بنابراین مبلغ دین باید در حدی که می خواهد به تبلیغ دین بپردازد، «دین شناس» باشد، وگرنه به تعبیر روایت نبوی که می فرماید: «مَن عَمِلَ عَلى غَیْرِ عِلمٍ کانَ ما یُفْسِدُ أکثَرَ مِمّا یُصلِحُ»؛[۶] کسی که بی دانش دست به کاری زند، بیش از آن که اصلاح کند، تباه می سازد، مفاسد و خساراتی که به بار می آورد، بیشتر از اصلاحات او خواهد بود.
به بیان دیگر «تبلیغ دین وظیفه عالم است؛ کسانی که می خواهند تبلیغ دین کنند، باید از علم دین در حدی که مورد نیاز آنهاست، برخوردار باشند. معنای این حرف این است که مبلغ دین باید در هر سطحی که مخاطبین خود را مشاهده می کند، برای بالا بردن آنها از آن سطح، همت بگمارد و باقی ماندن مخاطبین خود را در یک نقطه تحمل نکند.
اساس کار تبلیغ بر پیش بردن مخاطب است. باید آنها را آگاه کرد و ترقی و رشد فکری داد و در جهت آگاهی دینی و تقرب به پروردگار و کمالات نفسانی پیش برد؛ مثل شاگردی که انسان او را روز به روز تربیت می کند و پیش می برد».[۷]
۳-مخاطبان تبلیغ دین
مبلغ باید محیط و نیازها و مسائل ضروری مردمی را که می خواهد برای آنان سخن بگوید یا فعالیت تبلیغی دیگری داشته باشد، بشناسد و مطالبی را طرح کند و توضیح دهد که مورد نیاز باشد؛ چه اینکه طرح مسائل غیر ضروری و بی مورد زمینه طرح و تاثیر مطالب لازم را هم از میان می برد. بدیهی است معارف دینی باید در سطح مخاطب و به گونه ای بیان گردد که برای او قابل فهم باشد و طبعا انجام این مهم، نیازمند برخورداری مبلغ دین از ویژگی مهم دیگری به نام «مخاطب شناسی» است.
برخورداری از این ویژگی از این جهت حائز اهمیت است که بدون شناخت درست مخاطب، برقراری ارتباط موثر با او امکان پذیر نمی گردد و به دنبال بروز اختلال در ایجاد ارتباط که نقش پل را بازی می کند، انتقال پیام نیز دچار مشکل می شود. مخاطب شناسی خصوصا در مواردی که تبلیغ به صورت حضوری و چهره به چهره صورت می گیرد، اهمیت بیشتری پیدا می کند.
توجه به سابقه تاریخی و فرهنگی مخاطبان از یک سو و توجه به وضعیت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آنان از سوی دیگر نیز از مصادیق مخاطب شناسی محسوب می شود و به همین دلیل در مبحث تبلیغ، ضرورت پیدا می کند.
۴-زبان تبلیغ دین
مراد از زبان تبلیغ، کیفیت پیام رسانی و ابزار و اسلوبی است که مبلغ برای انتقال پیام های دینی به انواع مخاطبان به کار می گیرد. یکی از شرایط موفقیت در هر کاری انتخاب روش و اسلوب صحیح است. شاید در گذشته منبر و خطابه، تنها یا مهم ترین شیوه تبلیغ معارف دینی بود؛ اما امروزه و با پیشرفت های جدید علمی، ابزار و شیوه های جدیدی پدیدار گشته که شناخت و تسلط بر آنها می تواند تبلیغ دینی را به روز نموده، از حیث دامنه نفوذ و شدت تاثیر بسیار مدد رساند.
استاد مطهری در این باره می نویسد:
در هدایت و رهبری نسل قدیم که سطح فکرش پایین تر بود، ما به طرز خاص بیان و تبلیغ و یک جور کتاب ها احتیاج داشتیم که امروز آن طرز بیان و آن طور کتاب ها به درد نمی خورد. باید با منطق، زبان و افکار روز آشنا شد و از همان راه به هدایت و رهبری مردم پرداخت.[۸]
در تبلیغات دینی باید فقط از وسایل مشروع استفاده شود. در تفکر دینی، هدف وسیله را توجیه نمی کند؛ یعنی حق نداریم برای رسیدن به هدف مقدس از هر نوع وسیله ای بهره بگیریم، بلکه وظیفه داریم که به دنبال وسایل مشروع برویم.[۹]
۵-عوامل محیطی در تبلیغ دین
انسان موجودی اجتماعی است و همان گونه که بر محیط خود اثر می گذارد، از محیط زندگی خویش اثر نیز می پذیرد و از آنجا که هدف از تبلیغ و پیام رسانی دینی، اثر گذاری و ایجاد تغییر و تحول مثبت در فرد و جامعه است، طبیعی است که سایر عناصر تاثیرگذار در جامعه همانند ویژگی های بارز حاکمان و مدیران جامعه از حیث برخورداری از وجدان کاری دلسوزی، پاک دستی، تبحر، تدین، ساده زیستی و صفاتی از این دست که اتصاف به آنها از لوازم حتمی قبول مسئولیت در جامعه اسلامی است، طرز فکر و نحوه سلوک اسوه ها و شخصیت های برجسته و معروف جامعه، تاثیرات انواع رسانه ها و عواملی از این دست نیز مورد توجه قرار گیرند.
بدیهی است هر کدام از عوامل یاد شده به سهم خود در موفقیت یا عدم موفقیت تبلیغ اثر گذارند و نتیجه ای که نهایتا از تبلیغات دینی حاصل می شود، مطلوب باشد یا نامطلوب، حاصل جمع تاثیرات همه عوامل یاد شده است. بعضی از محققان عوامل فوق را با تفصیل بیشتری مورد توجه قرار داده و ضمن تقسیم آنها به دو قسم «رکن» و «غیررکن» چنین گفته اند:
تبلیغ مولفه های بسیاری دارد که برخی از آنها رکن و بعضی غیر رکن است. ارکان تبلیغ عبارت است از: پیام دهنده؛ پیام گیرنده؛ محتوای پیام؛ ابزار و وسایل پیام رسانی؛ سبک ها و شیوه ها. همچنین مولفه های دیگر تبلیغ عبارت است از: زمینه های ارسال و دریافت پیام؛ مخاطب شناسی؛ نیاز شناسی؛ روش شناسی؛ موقعیت شناسی؛ زبان شناسی و واژه گزینی؛ پیامد شناسی.[۱۰]
اهمیت و مشقت تبلیغ دین
مسئله تبلیغ، یکی از مسائل اساسی در حیات اجتماعی است و مخصوص یک دوره نیست. تبلیغ یکی از وظایف مقدس، وظیفه انبیا، وظیفه علما و وظیفه متفکران و دانایان و مصلحان است. تبلیغ یعنی رساندن آن حقایقی به اذهان و دل های مخاطبان که بدون آن دچار خسارت خواهند شد. این است که ارزش تبلیغ را بالا می برد.
تبلیغ وظیفه ای است که هم جنبه الهی دارد «لَتُبَیِّننَّهُ لِلنَّاسِ وَ لَا تَکْتُمُونَه»؛[۱۱] هم جنبه انسانی دارد؛ چون دستگیری از دل ها و ذهن ها و انسان هایی است که دچار عدم علم، دچار شک و دچار جهالت اند.[۱۲]
دین مجموعه معارف الهی و مورد نیاز جامعه بشری است که قرار است به واسطه مبلغان و از طریق تبلیغ صحیح به دست مردم برسد. بدیهی است انواع پیامدهای دنیوی و اخروی که از ناحیه محرومیت از دین متوجه فرد و جامعه می شود، بسیار خسارت بار و جبران ناپذیر خواهد بود.
«اگر همه تخصص های مورد نیاز یک جامعه به بهترین شکل وجود داشته باشد، اما جامعه، دینی نباشد، آن ملت در دنیا و آخرت دچار خسران و مشکلات واقعی خواهد بود».[۱۳]
دین برای هدایت افراد و جوامع بشری به طریق سعادت تنظیم و تنزیل گردیده و دستیابی به سعادت فردی و اجتماعی بدون تمسک به دین امکان پذیر نیست. دین بشریت را از ظلمات جهل و حیرت به نور دانایی و حکمت می رساند و فاصله مردم از دین و نرسیدن پیام دین به آنان به معنای باقی ماندن ایشان در نادانی و سرگردانی و محرومیت از سعادت های فردی و اجتماعی است که اسلام برای آنها به ارمغان آورده است و به تعبیر قرآن کریم «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الإسلامِ دِیناً فَلَنْ یُقَبَّل مِنْهُ وَ هُوَ فِى الآخِرَهِ مِنَ الْخَاسِرِینَ»؛[۱۴] هر که غیر از اسلام دینی برگزیند، از او پذیرفته نمی شود و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود.
اما تمسک به دین و بهره مندی مردم از برکات آن در گروی دریافت آگاهی های صحیح و کافی از دین و شناخت درست آن است که این مهم از طریق تبلیغ انجام می شود؛ یعنی از طریق افرادی که پس از احراز صلاحیت های لازم، وظیفه سنگین تبلیغ دین را برعهده می گیرند و پیام های الهی را به گوش مردم می رسانند.
ناگفته پیداست که این امر تا چه اندازه ارزشمند و در عین حال سخت و طاقت فرساست؛ چرا که حقیقت تبلیغ پرهیز دادن مردم از فساد و افساد و هدایت و دعوت ایشان به سمت حق و حرکت دادن آنان به سوی خداست؛
به عبارت دیگر مبلغ افزون بر اینکه باید با قدرت منطق در عقل ها نفوذ کند و حقانیت آموزه های دینی را با قدرت استدلال به اثبات برساند، باید بتواند به دل ها هم نفوذ نماید و جان ها را به حرکت در آورد.[۱۵] به همین دلیل تبلیغ دین حقیقتا از اهمیتی عظیم و جایگاهی بی بدیل برخوردار است و از همین روست که خداوند متعال بهترین بندگان خویش را برای تبلیغ دین برگزیده است.
در منطق قرآن کار تبلیغ و هدایت و ارشاد مردم، کار بسیار دشواری تلقی شده است. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خودش مبلغ بود و منبر می رفت (البته در ابتدا منبر نبود، ستونی بود که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حال ایستاده به آن تکیه می کردند و برای مردم موعظه می نمودند. بعد دستور دادند منبری ساختند و از آن پس می رفتند بالای منبر می نشستند).
عمده مطالبی که در نهج البلاغه گردآوری شده، منبر های امیر مومنان علی (علیه السلام) است و این معنا بیانگر عظمت و اهمیت مقام تبلیغ در اسلام است؛ در حالی که در میان ما کوچک و حقیر شمرده می شود و نتیجه طبیعی اش این می شود که دیگر پیام اسلام به مردم نمی رسد و کار تبلیغ و هدایت و ارشاد مردم به دست افرادی می افتد که هیچ گونه صلاحیتی ندارند و آن وقت نمی توان انتظار داشت که پیام اسلام، پیام خدا و پیام پیغمبر سالم به دست مردم برسد.[۱۶]
نتیجه گیری
از آنجا که تبلیغ دین یکی از وظایف مهم انبیا و اولیا الهی است و پس از آنها بر عهده عالمان دینی نهاده شده، اهمیت بسزایی دارد و باید مولفه های تاثیرگذار بر آن شناسایی و مورد توجه قرار گیرد تا امر تبلیغ دین به درستی انجام شود. از جمله مهم ترین عواملی که باید مبلغ دین در نظر داشته باشد، ویژگی ها و اخلاق فردی، محتوای تبلیغ، مخاطبان، زبان و عوامل محیطی است که به اختصار به آن ها اشاره شد.
پی نوشت ها
[۱]. تبلیغ بر پایه قرآن؛ ص ۱۷۱.
[۲]. الکافى؛ ج ۳، ص ۲۰۱، ح ۱۶۴۱/۱۴.
[۳]. Leader.ir/fa/speech/۱۲۳۴
[۴]. جامع الأخبار؛ ص ۱۱۶، ح ۲۱۱.
[۵]. مائده: ۶۷.
[۶]. شیخ حر عاملی؛ وسائل الشیعه؛ ج۲۷، ص ۲۵.
[۷]. Leader.ir/fa/speech/۱۲۳۴
[۸]. ده گفتار؛ ص ۱۴۳.
[۹]. آسیب شناسی تبلیغ دینی با تاکید بر مخاطبان جوان؛ ص ۴۵.
[۱۰]. روان شناسی و تبلیغات با تاکید بر تبلیغ دینی؛ ص ۲۰-۲۱.
[۱۱]. اشاره است به آیه ۱۸۷ سوره آل عمران که می فرماید: «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَتَبیننهُ للنَّاسِ وَ لَا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَبِئْسَ مَا یَشْتَرُونَ: و یاد کن هنگامی را که خداوند از کسانی که به آنان کتاب داده شده، پیمان گرفت که حتما باید آن را برای مردم بیان نمایید و کتمانش مکنید؛ پس آن عهد را پشت سر خود انداختند و در برابر آن بهایی ناچیز به دست آوردند و چه بد معامله ای کردند».
[۱۲] .Leader.ir/fa/speech/۱۲۳۴
[۱۳]. Leader.ir/fa/speech/۱۲۳۴
[۱۴]. آل عمران: ۸۵.
[۱۵]. مجموعه آثار؛ ج۱۶، ص ۱۴۱.
[۱۶]. ر.ک: همان، ج ۱۷، ص ۴۲۰-۴۲۱.
منابع
- قرآن کریم.
- حسینی آقایی، سیدمحمدتقی و غلامرضا صدیق اورعی؛ آسیب شناسی تبلیغ دینی با تاکید بر مخاطبان جوان، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۷.
- سبزواری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، قم، موسسه آل البیت (ع) لاحیاء التراث، ۱۴۱۴ق.
- کاویانی، محمد؛ روان شناسی و تبلیغات با تاکید بر تبلیغ دینی، قم، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۸.
- کلینی، محمد بن یعقوب، به اهتمام، محمدحسین درایتی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۷.
- محمدی ری شهری، مهدی؛ تبلیغ بر پایه قرآن و حدیث، قم: انتشارات دارالحدیث، ۱۳۸۲.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ۱۷، تهران: انتشارات صدرا، ۱۳۸۶.
- شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، موسسه آل البیت (ع) لاحیاء التراث، ۱۳۸۰.
- www.leader.ir
اقتباس از: کتاب اخلاق تبلیغ دین؛ مهدی احمدپور؛ انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ ص ۴۲ الی ۵۵.